پرش به محتوا

نوابان اوده

از ویکی شیعه
نوابان اوده
نوابان اوده
برا امام‌باره در شهر لکهنو
برا امام‌باره در شهر لکهنو
اطلاعات حکومت
بنیانگذارمیرمحمدامین نیشابوری ملقب به سعادت‌خان
سال تأسیس۱۷۲۲ میلادی
گستره جغرافیاییسرزمین اوده در شمال شبه‌قاره‌هند
مذهبشیعه
اقدامات مهمترویج فرهنگ شیعی و اجرای قوانین شرع
پایتخت‌هافیض‌آباد و لکهنو
جنگ‌هاجنگ بَکسَر، جنگ پانی‌پَت
انقراض۱۸۵۶ میلادی
علت انقراضتصرف توسط استعمار بریتانیا
پیش ازحکومت استعماری بریتانیا
افراد
حاکمان مشهورشجاع‌الدوله، آصف‌الدوله
شخصیت‌های مهمدلدارعلی نقوی، سلطان العلما، سید‌ العلما


نَوابان اَوَدْه سلسله‌ای نیمه‌خودمختار از حاکمان شیعه که در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی بر سرزمین اوده در بخشی از شمال هند حکومت می‌کردند. این سلسله نقش مهمی در گسترش مذهب تشیع در شبه‌قاره هند داشت. سلسله نوابان اوده با روی کار آمدن سعادت‌خان در سال ۱۷۲۲ میلادی آغاز شد. با افول امپراتوری گورکانی (۱۵۲۶–۱۸۵۸م) این حاکمان اعلام استقلال کردند، اما به‌تدریج قلمروشان در تصرف استعمار بریتانیا قرار گرفت و در سال ۱۸۵۶ میلادی دولت بریتانیا با عزل آخرین نَواب، سرزمین اوده را تصرف کرد.

گفته شده که نوابان اوده با حمایت از علما و شعرا، برگزاری مراسم عزاداری و ساخت بناهای مذهبی، فرهنگ شیعه را در این منطقه رواج داده‌اند. در این دوره، حاکمان تحت نفوذ فقهای شیعه بودند و حتی به دست آنها تاج‌گذاری می‌کردند و بسیاری از امور از جمله اجرای حدود و تعزیرات و کمک به عتبات عالیات و ساخت مدارس دینی و صرف درآمد زکات، طبق فتاوای آنها انجام می‌گرفت.

تأسیس

میرمحمدامین موسوی نیشابوری، ملقب به سعادت‌خان، در سال ۱۷۲۲ میلادی، از طرف محمدشاه، امپراتور گورکانیان، به استانداری سرزمین اوده در شمال شبه‌قاره هند منصوب شد.[۱] سعات‌خان توانست شورشیان را به زیر سلطه خود درآورد و امنیت را در سرزمین اوده برقرار کند.[۲] او در منطقه ایودهیا بنیاد شهر فیض‌آباد را ایجاد کرد و آن را مرکز حکومت قرار داد.[۳] با این کار، سعادت‌خان، سلسله حکومت نیمه‌خودمختار شیعی نوابان اوده را بنیانگذاری کرد. این حکومت یکی از حکومت‌های محلی بود که از فرصت زوال امپراتوری تیموریان گورکانی بهره برده و پدید آمده بودند.[۴] این سلسه حکومت شیعی تا سال ۱۸۵۶م (استیلای استعمار انگلیس بر شبه‌قاره) ادامه یافت.[۵]

اوضاع فرهنگی و دینی

مهاجرت عالمان و فرهیختگان به‌خصوص شیعیان

با زوال صفویان در ایران، بسیاری از خاندان‌های معروف، از جمله خاندان بنیانگذار حکومت نوابان اوده به هند مهاجرت کردند.[۶] در دوران افول امپراتوری گورکانیان نیز نوابان اوده از این مهاجران حمایت کرده و مناصب مهمی به آنها دادند.[۷] از جمله افراد سرشناس می‌توان به میرزا جعفرعلی فصیح و نیز میرمظفرحسین از عالمان و مرثیه‌سرایان معروف اشاره کرد که در زمان نواب آصف‌الدوله در شهر لکهنو ساکن شدند.[۸]

مهاجرت گروهی از مسلمانان کشمیر

مهاجرت مسلمانان کشمیری به اوده برای فرار از ظلم حاکمان کشمیر، با استقبال نواب امجدعلی‌شاه روبه‌رو شد. با استقرار این گروه از مهاجران، محله‌ای جدید در اوده شکل گرفت که به محله کشمیری معروف شد. گفته شده این امر باعث شیعه شدن هزاران نفر شد.[۹]

رونق عزاداری و مراسم‌های اسلامی

گفته شده که در زمان نوابان اوده، سرزمین اوده به مرکز عزاداری شبه‌قاره هند تبدیل شده بود،[۱۰] و نه فقط شیعیان، بلکه پیروان سایر ادیان و مذاهب نیز به آن مشغول بودند.[۱۱] ترویج عزاداری یکی از مهمترین اقدامات نوابان اوده دانسته شده است. به‌عنوان نمونه، نواب آصف‌الدوله هزینه‌های بسیاری برای عزاداران پرداخت می‌کرد.[۱۲] در دوران نواب سعادت‌علی‌خان این مراسم‌ها و نذر و نیاز و دیگر جشن‌‌های مولودی امامان شیعه در تمام سال در دولت‌سرا جاری بود و نواب سعادت‌علی‌خان خود به همراه درباریان در جامه سیاه در ایام محرم به سوگواری می‌پرداخت.[۱۳]

به گزارش کتاب عماد السعادات، نواب شجاع‌الدوله در زمان جنگ بزرگ پانی‌پَت هم عزاداری را برپا داشت.[۱۴] در زمان نواب نصیرالدین‌حیدر سوگواری ماه محرم توسعه پیدا کرد و تا ۸ ربیع‌الاول ادامه یافت؛ به‌طوری که انجام هرگونه جشن با محدودیت روبه‌رو می‌شد.[۱۵] بدین ترتیب، گسترش تشیع در شبه‌قاره هند را مدیون سوگواری امام حسین(ع) دانسته‌اند.[۱۶]

رواج مرثیه سرایی

در زمان نوابان اوده مرثیه‌سرایی به اوج خود در شبه‌قاره هند رسید.[۱۷] بعد از زوال امپراتوری گورکانیان، بسیاری از شاعران و ادیبان و عالمان به اوده و لکهنو مهاجرت کردند و مورد استقبال نوابان اوده قرار گرفتند، به‌طوری که دربار مملو از ادیبان و شاعران بود.[۱۸] این امر در کنار ترویج فرهنگ عزاداری باعث شکوفایی مرثیه‌سرایی شد؛ تا جایی که شخص نواب واجد‌علی‌شاه از مرثیه‌خوانان سوگواری بود.[۱۹] دو تن از بزرگترین مرثیه‌سرایان تاریخ به نام میر انیس (درگذشته ۱۸۷۴م) و میرزا سلامت‌علی دبیر (درگذشته ۱۸۷۵م) را محصول این دوران دانسته‌اند.[۲۰]

ساخت بناهای اسلامی و گسترش فرهنگ شیعی

نوابان اوده برای گسترش مذهب تشیع و فرهنگ عزاداری اهتمام جدی به ساخت حسینیه‌ها داشتند. برخی از این حسینیه‌ها شبیه‌سازی حرم امامان شیعه و مساجد عتبات بوده است؛ مانند امام‌باره شاه نجف در لکهنو که شبیه حرم امام علی(ع) در نجف است و به دستور نواب غازی‌الدین حیدر در سال ۱۸۱۷م احداث شد.[۲۱] همچنین ساختمان موسوم به کربلای تال‌کتوره به‌دستور نواب سعادت‌علی‌خان احداث شده است.[۲۲]

برخی دیگر از این بناها، در جهان بی‌نظیر دانسته شده است؛ مانند حسینیه آصفیه در شهر لکهنو که به‌دستور نواب آصف‌الدوله ساخته شد.[۲۳] از نمونه‌های مهم دیگر، امام‌باره‌های شیعی قصرالعزا است که به‌دستور نواب واجدعلی‌شاه احداث شد[۲۴] و نیز حسینیه حسین‌آباد به‌دستور نواب محمدعلی‌شاه ساخته شده است.[۲۵]

به‌وصیت شخص نوابان اوده برخی از آنان در همین امام‌باره‌ها مدفون هستند؛ مانند نواب غازی‌الدین حیدر در امام‌باره‌ شاه نجف[۲۶] و نواب امجدعلی‌شاه در چهوتا امام‌باره.[۲۷]


علاوه بر ساخت امام‌باره‌ها توسط نوابان اوده، مساجد بزرگ و بیمارستان نیز ساخته می‌شد؛ مانند بیمارستانی که در لکهنو توسط نواب نصیرالدین ساخته شد که خدمات رایگان پزشکی ارائه می‌داد،[۲۸] و نیز عمارت رصدخانه و یک عمارت خیریه برای افراد بی‌بضاعت که در زمان نواب نصیرالدین ساخته شدند.[۲۹]

کمک به عتبات و نذورات

از طرف نوابان اوده کمک‌های فراوانی به عتبات عالیات در نجف و کربلا انجام می‌شده است.[۳۰] به‌عنوان نمونه، نواب آصف‌الدوله علاوه بر مرمت حرم امامان، با صرف پانصدهزار روپیه برای تأمین آب شرب نجف، کانالی از کوفه به نجف احداث کرد.[۳۱] همچنین هشتاد هزار سکه طلا برای احداث کانالی از فرات تا کربلا پرداخت که به نهر آصفیه مشهور است و دست‌کم تا ۱۹۰۷م نیز جاری بوده است.[۳۲] و نیز بهوبیگم همسر نواب شجاع‌الدوله نیز صد هزار روپیه به عتبات اهدا کرد.[۳۳]

مراسم‌های جدید در مذهب شیعه

نوابان اوده مذهب تشیع داشتند و نواب آصف‌الدوله مذهب تشیع را مذهب رسمی اعلام کرد.[۳۴] با گسترش تشیع، رسومات جدید مذهبی نیز ایجاد می‌شد که بسیار شبیه مراسم‌های آیین هندویی بود و باعث رسوخ اثرات هندویی به مذهب تشیع و سطح جامعه شد.[۳۵] گفته شده که این مراسم جدید نوعی سرگرمی مذهبی بوده که حاکمان را از پرداختن به امور حکومتی بازمی‌داشته است.[۳۶]

قوانین شرع و حکومت فقیه

سید دلدارعلی نقوی غفران‌مآب در کتاب تاریخ اوده چاپ۱۹۰۷م

عنصر اصلی حکومت نوابان اوده را تشیع دانسته‌اند.[۳۷] به همین علت، علما و فقیهان نقش اصلی را در مقام قانونگذاری داشته‌اند.[۳۸]

تفویض حکومت به فقیه

در زمان نوابان اوده، مرجعیت شیعیان هند به دست سید دلدارعلی نقوی، ملقب به غفران‌مآب، و بعد از او پسرش سید محمد ملقب به سلطان‌العلما بود.[۳۹] نوابان اوده امر حکومت را به فقیه آن زمان یعنی سلطان‌العلما، سید محمد، تفویض می‌کردند[۴۰] و خود به نیابت از سلطان‌العلما حکومت می‌کردند؛ زیرا معتقد بودند که حق حکومت برای امام است و در زمان غیبت، نائب امام، یعنی شخص مجتهد از این حق برخوردار است.[۴۱] همچنین از زمان نواب غازی‌الدین حیدر تا چهار نواب بعدی، همگی به دست سلطان‌العلما سید محمد تاج‌گذاری می‌شدند.[۴۲]

قوانین شرع در محاکم

گفته شده که مذهب‌دوستی نوابان اوده و احترام بسیاز زیاد به علما، باعث شده بود که وزارت عدلیه به‌دست فقها به‌خصوص مجتهد آن دوران، سلطان‌العلما اداره شود[۴۳] و حدود شرعی در دوران نواب امجدعلی‌شاه و واجدعلی‌شاه اجرا می‌شد.[۴۴] به گزارش کتاب تاریخ اوده، بسیاری از دعاوی حقوقی براساس فتوای سلطان‌العلما و سیدالعلما حل می‌شد و حتی برای پیروان اهل‌سنت، مفتیان براساس نظر آنها انتخاب می‌شدند.[۴۵] بر همین اساس، بنابه درخواست سیدالعلما، خرید و فروش مشروبات الکلی و روسپی‌گری ممنوع شد.[۴۶] با این حال گفته شده که سیدالعلما در زمان نواب واجدعلی‌شاه، به‌دلیل فساد اخلاقی او، درخواست استعفا داشته است.[۴۷]

دیگر وزارت‌های حکومت در دست فقیهان از جمله پسران سلطان‌العلما و سیدالعلما بوده است؛ از جمله وزارت عدالت دیوانی و ارتش، وزارت نظمیه، وزارت مسکرات و مخدر و وزارت زکات.[۴۸] نوابان اوده سالانه صدها هزار روپیه درآمد حاصل از زکات، و نیز اختیار صرف زکات را نیز به فقها سپرده بودند.[۴۹]

مبلغان رسمی تشیع

نواب شجاع‌الدوله با وجود جنگ‌های بسیار، به امر تبلیغ تشیع توجه ویژه‌ای داشت و بیش از ۲۴ مبلغ ایرانی و عراقی زیرنظر مفتی میر‌محمد‌حسین نیشابوری در مناطق مختلف اوده تبلیغ تشیع را انجام می‌دادند[۵۰] و حقوق تمام آنها از خزانه حکومت پرداخت می‌شد.[۵۱]

اوضاع سیاسی

نوابان اوده در مجموع ۱۴۲ سال بر سرزمین اوده در شمال شبه‌قاره هند حکومت کردند. دوره حکومت آنان از دوران امپراتوری گورکانی تا حکومت استعماری بریتانیا در هند، شاهد فراز و نشیب بسیاری بود که می‌توان آن را به چند دوره تقسیم کرد.

اوج قدرت سیاسی و اعلام خودمختاری

از زمان نواب سعادت‌خان اولین حاکم اوده تا نواب شجاع‌الدوله اوج قدرت سیاسی حکومت اوده بود. بعد از جنگ بَکسَر که به شکست نواب شجاع‌الدوله از نیروهای استعماری بریتانیا انجامید،[۵۲] طبق معاهده‌ای شجاع‌الدوله ابقا شد، اما با این وجود تا زمان نواب آصف‌الدوله اوج شکوه و عظمت حکومت بود؛ هرچند بخش‌هایی از جمله جونپور و غازی‌پور تحت تصرف دولت بریتانیا درآمد.[۵۳]

افول قدرت و دخالت استعمار

بعد از آصف‌الدوله، سعادت‌علی‌خان به قدرت رسید و در توافقی نیمی از قلمرو پیشین حکومت اوده را به استعمار بریتانیا در هند واگذار کرد؛[۵۴] از جمله مناطق روهیلکند و اعظم‌گر و اله‌آباد.[۵۵] با این حال، نواب غازی‌الدین، پس از به قدرت رسیدن، اعلام استقلال کرد.[۵۶] با این حال گفته شده که این اعلام استقلال، تشریفاتی و با اجازه دولت استعماری بریتانیا در هند بوده است.[۵۷]

گفته شده که با دخالت تدریجی نیروهای انگلیسی و تصرف قلمرو اوده، به‌تدریج از قدرت نوابان اوده کاسته شد، و در زمان نواب محمد‌علی‌شاه که با دخالت انگلیس به قدرت رسیده بود،[۵۸] طی معاهده‌ای، اختیارات استعمارگران افزایش یافت، تا آنجا که در قلمرو اوده نیز اجازه حضور نظامی پیدا کردند.[۵۹]

عزل پادشاه و تصرف قلمرو توسط حکومت بریتانیا

سرانجام بعد از اخطارهای متعدد حکومت انگلیس درباره وجود ظلم و آشوب در قلمرو اوده، و همچنین تهدید به تصرف قلمرو اوده،[۶۰] در سال ۱۸۵۶م، واجدعلی‌شاه، آخرین نواب، به علت عدم کفایت سیاسی عزل شد،[۶۱] نیروهای استعماری وارد شهر لکهنو شدند و حکم عزل نواب به او ابلاغ شد.[۶۲]

پانویس

  1. پرساد، بوستان اوده، ۱۸۸۱م، ص۵.
  2. پرساد، بوستان اوده، ۱۸۸۱م، ص۵.
  3. حیدر حسنی، سوانحات سلاطین اوده، ۲۰۰۹م، ص۶۵؛ نجم‌الغنی‌خان، تاریخ اوده، ۱۹۱۹م، ج۱، ص۳۶.
  4. صولت، ملت اسلامیہ کی مختصر تاریخ، ۲۰۱۴م، ج۲، ص۳۷۸.
  5. صولت، ملت اسلامیہ کی مختصر تاریخ، ۲۰۱۴م، ج۱، ص۳۷۹؛ کاظمی، «وضاحتی نوٹ»، در سوانحات سلاطین اودھ، ۲۰۰۹م، ج۱، ص۳۷۶؛ شرر، گذشتہ لکھنو، ۱۹۷۱م، ص۹۳؛ نجم الغنی خان، تاریخ اودھ، ۱۹۱۹م، ج۵، ص۲۵۰.
  6. رضوی، «تاریخ سیاسی اوده در هند»، ص۶۳.
  7. ضابط، «نقش علمای مهاجر ایرانی در ترویج تشیع در لکهنوی هند»، ص۹۸..
  8. رضوی، «نقش شاهان اوده در گسترش تشیع»، ص۵.
  9. رضوی، «نقش شاهان اوده در گسترش تشیع»، ص۵.
  10. رضوی، «نقش شاهان اوده در گسترش تشیع»، ص۶.
  11. کاظمی، «وضاحتی نوٹ»، در سوانحات سلاطین اودھ، ۲۰۰۹م، ج۱، ص۲۱۸.
  12. رضوی، «نقش شاهان اوده در گسترش تشیع»، ص۶.
  13. کاظمی، «وضاحتی نوٹ»، در سوانحات سلاطین اوده، ۲۰۰۹م، ج۱، ص۲۱۸.
  14. غلام‌علی‌خان، عماد السعادات، ص۸۳.
  15. کاظمی، «وضاحتی نوٹ»، در سوانحات سلاطین اوده، ۲۰۰۹م، ج۱، ص۳۳۱.
  16. رضوی، «نقش شاهان اوده در گسترش تشیع»، ص۸.
  17. صولت، ملت اسلامیہ کی مختصر تاریخ، ۲۰۱۴م، ج۲، ص۳۸۰.
  18. صولت، ملت اسلامیہ کی مختصر تاریخ، ۲۰۱۴م، ج۲، ص۳۸۰.
  19. رضوی، «نقش شاهان اوده در گسترش تشیع»، ص۷.
  20. صولت، ملت اسلامیہ کی مختصر تاریخ، ۲۰۱۴م، ج۲، ص۳۸۱.
  21. شرر، گذشتہ لکھنو، ۱۹۷۱م، ص۸۷؛ کاظمی، «وضاحتی نوٹ»، در سوانحات سلاطین اوده، ۲۰۰۹م، ج۱، ص۲۸۸.
  22. حیدر حسن الحسینی، تاریخ اودھ، ج۱، ص۱۶۹.
  23. شرر، گذشتہ لکھنو، ۱۹۷۱م، ص۱۷۱.
  24. رضوی، «نقش شاهان اوده در گسترش تشیع»، ص۷.
  25. کاظمی، «وضاحتی نوٹ»، در سوانحات سلاطین اوده، ۲۰۰۹م، ج۱، ص۳۵۷.
  26. شرر، گذشتہ لکھنو، ۱۹۷۱م، ص۸۷؛ رضوی، «نقش شاهان اوده در گسترش تشیع»، ص۸.
  27. رضوی، «نقش شاهان اوده در گسترش تشیع»، ص۸.
  28. کاظمی، «وضاحتی نوٹ»، در سوانحات سلاطین اوده، ۲۰۰۹م، ج۱، ص۳۳۰؛ رضوی، «نقش شاهان اوده در گسترش تشیع»، ص۹.
  29. کاظمی، «وضاحتی نوٹ»، در سوانحات سلاطین اوده، ۲۰۰۹م، ج۱، ص۳۳۰.
  30. شمس، ہندوستان میں شیعت کی تاریخ، ج۱، ۲۰۱۸م، ص۴۶۵-۴۶۷.
  31. ضابط، «نقش علمای مهاجر ایرانی در ترویج تشیع در لکهنوی هند»، ص۱۰۲.
  32. حیدر حسن الحسینی، تاریخ اوده، ج۱، ص۱۱۳.
  33. ضابط، «نقش علمای مهاجر ایرانی در ترویج تشیع در لکهنوی هند»، ص۹۸.
  34. صولت، ملت اسلامیہ کی مختصر تاریخ، ۲۰۱۴م، ج۲، ص۳۸۰.
  35. صولت، ملت اسلامیہ کی مختصر تاریخ، ۲۰۱۴م، ج۲، ص۳۸۰.
  36. شرر، گذشتہ لکھنو، ۱۹۷۱م، ص۹۰.
  37. شرر، گذشتہ لکھنو، ۱۹۷۱م، ص۸۶.
  38. شرر، گذشتہ لکھنو، ۱۹۷۱م، ص۸۶.
  39. ضابط، «نقش علمای مهاجر ایرانی در ترویج تشیع در لکهنوی هند»، ص۱۰۴.
  40. شمس، ہندوستان میں شیعت کی تاریخ، ج۲، ۲۰۱۸م، ص۳۰۴.
  41. شمس، ہندوستان میں شیعت کی تاریخ، ج۲، ۲۰۱۸م، ص۳۰۴؛ رضوی، «نقش شاهان اوده در گسترش تشیع»، ص۱۱.
  42. شمس، ہندوستان میں شیعت کی تاریخ، ج۱، ۲۰۱۸م، ص ۴۴۶.
  43. نجم‌ الغنی، تاریخ اودھ، ۱۹۱۹م،‌ ج۵، ص۲۳-۲۹.
  44. نجم‌ الغنی، تاریخ اودھ، ۱۹۱۹م،‌ ج۵، ص۱۶۲.
  45. نجم‌ الغنی، تاریخ اوده، ۱۹۱۹م،‌ ج۵، ص۲۹؛ شمس، ہندوستان میں شیعت کی تاریخ، ج۱، ۲۰۱۸م، ص۴۵۴-۴۵۸.
  46. نجم‌ الغنی، تاریخ اودھ، ۱۹۱۹م،‌ ج۵، ص۲۳-۲۹ و ص۸۱.
  47. نجم‌ الغنی، تاریخ اودھ، ۱۹۱۹م،‌ ج۵، ص۱۶۰.
  48. شمس، ہندوستان میں شیعت کی تاریخ، ج۱، ۲۰۱۸م، ص۴۵۴-۴۵۸.
  49. نجم‌ الغنی، تاریخ اودھ، ۱۹۱۹م،‌ ج۵، ص۲۹؛ شمس، ہندوستان میں شیعت کی تاریخ، ج۱، ۲۰۱۸م، ص۴۵۸؛ کاظمی، «وضاحتی نوٹ»، در سوانحات سلاطین اودھ، ۲۰۰۹م، ج۱، ص۳۷۳.
  50. کاظمی، «وضاحتی نوٹ»، در سوانحات سلاطین اودھ، ۲۰۰۹م، ج۱، ص۱۱۳.
  51. کاظمی، «وضاحتی نوٹ»، در سوانحات سلاطین اودھ، ۲۰۰۹م، ج۱، ص۱۱۳.
  52. شرر، گذشتہ لکھنو، ۱۹۷۱م، ص۶۸؛ صولت، ملت اسلامیہ کی مختصر تاریخ، ۲۰۱۴م، ج۲، ص۳۷۹.
  53. صولت، ملت اسلامیہ کی مختصر تاریخ، ۲۰۱۴م، ج۲، ص۳۷۹.
  54. شرر، گذشتہ لکھنو، ۱۹۷۱م، ص۷۶.
  55. صولت، ملت اسلامیہ کی مختصر تاریخ، ۲۰۱۴م، ج۲، ص۳۷۹.
  56. شرر، گذشتہ لکھنو، ۱۹۷۱م، ص۸۷؛ صولت، ملت اسلامیہ کی مختصر تاریخ، ۲۰۱۴م، ج۲، ص۳۷۹.
  57. شرر، گذشتہ لکھنو، ۱۹۷۱م، ص۸۷.
  58. شرر، گذشتہ لکھنو، ۱۹۷۱م، ص۹۲.
  59. شرر، گذشتہ لکھنو، ۱۹۷۱م، ص۹۳.
  60. نجم‌ الغنی، تاریخ اودھ، ۱۹۱۹م،‌ ج۵، ص۲۳۹.
  61. نجم‌ الغنی، تاریخ اودھ، ۱۹۱۹م،‌ ج۵، ص۲۵۰-۲۷۰.
  62. شرر، گذشتہ لکھنو، ۱۹۷۱م، ص۱۰۴.

منابع

  • پرساد، راجا دورگا، بوستان اوده، مطبع ثمر هند، لکهنو، ۱۸۸۱م.
  • حیدر حسنی الحسینی المشہدی، کمال‌الدین، تاریخ اودھ، منشی نوال کیشور، کانپور، ۱۹۰۷م.
  • حیدر حسنی الحسینی المشہدی، کمال‌الدین، سوانحات سلاطین اودھ (قیصر‌ التواریخ)، جدید طرز تحریر علامہ فروغ کاظمی، عباس بک ایجنسی، لکھنو، ۲۰۰۹.
  • رضوی، منظر عباس، «نقش شاهان اوده در گسترش تشیع»، در مجله سخن تاریخ، شماره۷، زمستان ۱۳۸۸.
  • شرر، عبد الحلیم، گذشتہ لکھنو، مکتبہ جامعہ لمیٹیڈ، نئی دہلی، ۱۹۷۱م.
  • شمس، محمد باقر، ہندوستان میں شیعت کی تاریخ، مرتبہ مصطفی حسین نقوی اسیف جائسی،ج۱، ۲۰۱۸م.
  • شمس، محمد باقر، ہندوستان میں شیعت کی تاریخ، مرتبہ مصطفی حسین نقوی اسیف جائسی،ج۲، ۲۰۱۸م.
  • صولت، ثروت، ملت اسلامیہ کی مختصر تاریخ، مرکزی مکتبہ اسلامی پبلشرز، نئی دہلی، ۲۰۱۴م، ج۱.
  • صولت، ثروت، ملت اسلامیہ کی مختصر تاریخ، مرکزی مکتبہ اسلامی پبلشرز، نئی دہلی، ۲۰۱۴م، ج۲.
  • ضابط، حیدر رضا، «نقش علمای مهاجر ایرانی در ترویج تشیع در لکهنوی هند»، در مجله مشکوة، شماره ۸۷، ۱۳۸۴ش.
  • غلام‌علی‌خان، عماد السعادت، منشی نول کیشور، لکھنو.
  • کاظمی، فروغ، «وضاحتی نوٹ»، در سوانحات سلاطین اودھ، عباس بک ایجنسی، لکهنو، ۲۰۰۹م، ج۱.
  • نجم الغنی خان، محمد، تاریخ اودھ، منشی نول کیشور، لکھنو، ۱۹۱۹م، ج۱.
  • نجم الغنی خان، محمد، تاریخ اودھ، منشی نول کیشور، لکھنو، ۱۹۱۹م، ج۵.