پرش به محتوا

حکومت بنی‌عمار

از ویکی شیعه


حکومت بنی‌عمار
حکومت بنی‌عمار
گستره حکومت بنی‌عمار
گستره حکومت بنی‌عمار
اطلاعات حکومت
نام‌های دیگرحکومت بنوعمار
بنیانگذارحسن بن عمار
سال تأسیس۴۶۲ق
گستره جغرافیاییطرابلس در شام و برخی نواحی آن
مذهبشیعه
ویژگیاز حکومت‌های مقتدر شیعی
اقدامات مهمتأسیس دارالعلم و کتابخانه بزرگ، حمایت از علما و اندیشمندان شیعه و نقش مؤثر در پویایی فرهنگ و تمدن اسلامی با رویکرد شیعی و انتقال تمدن اسلامی به اروپا.
پایتخت‌هاطرابلس در شام
انقراض۵۰۲ق
علت انقراضبه دست صلیبیان
پیش ازهمزمان با سلجوقیان و فاطمیان
افراد
حاکمان مشهورجلال‌الملک
کارگزارانابوعبدالله طلیطلی؛ ابن‌براج


حکومت بنی‌عمار، حکومتی شیعه‌مذهب در نیمه دوم قرن پنجم هجری قمری در منطقه طرابلس در شام بود. اشخاص برجسته بنی‌عمار، ابتدا در مناصب حکومتی و نظامی فاطمیان خدمت می‌کردند و نفوذ زیادی در دستگاه حکومت داشتند. سپس به‌عنوان قاضی در طرابلس به فعالیت خود ادامه دادند. با بروز بحران‌های سیاسی و اقتصادی فاطمیان، بنی‌عمار دولت مستقلی تحت رهبری امین‌الدوله در طرابلس تأسیس نمودند. این خاندان با اتخاذ سیاست بی‌طرفی در برابر دو دولت بزرگ آن زمان، یعنی فاطمیان و سلجوقیان، به تحکیم پایه‌های حکومت نوپای خود پرداختند.

بنی‌عمار توجه ویژه‌ای به عمران و آبادانی و همچنین جنبه‌های فرهنگی و تمدنی داشتند که نمونه بارز آن تأسیس دارالعلم طرابلس و کتابخانه آن بود که در زمان خود به یکی از بزرگ‌ترین مراکز علمی جهان اسلام تبدیل شد. خاندان بنی‌عمار با توسعه فرهنگی و علمی طرابلس، نقش مهمی در گسترش مذهب شیعه ایفا کردند و این شهر را به مرکز علمی و فرهنگی شیعه تبدیل نمودند. با حمایت آنها، عالمان، دانشمندان و شاعران برجسته‌ای به این شهر مهاجرت کردند و آثار مهمی در زمینه‌های مختلف نگاشتند. شهر طرابلس در دوران بنی‌عمار نقش مهمی در انتقال فرهنگ و تمدن اسلامی به اروپا داشت.

حکومت بنی‌عمار در عهد جلال‌الملک، دومین امیر، به بالاترین درجه رشد و شکوفایی خود رسید. یورش‌های صلیبیان به بخش‌هایی از جهان اسلام باعث تضعیف این حکومت شد. سرانجام، دولت بنی‌عمار در عهد فخرالملک، سومین امیر، پس از هفت سال مقاومت در برابر صلیبیان، نتوانست در برابر گسست و تفرقه موجود در جهان اسلام و وقوع انقلاب داخلی در طرابلس مقاومت کند و به‌تدریج دچار سقوط و فروپاشی شد.

معرفی اجمالی

حکومت بنی‌عمار یکی از حکومت‌های شیعی بود که در نیمه دوم قرن پنجم هجری قمری،[۱] در دوره سلطه فاطمیان،[۲] از مناطق غربی سرزمین‌های اسلامی به شام مهاجرت کرده و برای مدتی در طرابلس در شام، حکومتی مستقل پایه‌گذاری کردند.[۳] این خاندان از قبیله آفریقایی کتامه در مغرب بودند.[۴] حکومت فاطمیان با چالش‌های سیاسی و اقتصادی جدی روبرو شد[۵] و با کاهش تدریجی نفوذ فاطمیان و حذف نام خلیفه فاطمی از خطبه‌های منابر شهرهایی مانند دمشق، صور و طرابلس،[۶] و همچنین درگیری‌های آن‌ها با سلجوقیان در منطقه شام، به شکل‌گیری حکومت‌های محلی منجر گردید. یکی از برجسته‌ترین این حکومت‌ها، بنی‌عمار در طرابلس بود.[۷]

مذهب حکومت بنی‌عمار[۸] و همچنین مردم طرابلس شام شیعه اثنی‌عشری دانسته شده است؛[۹] اما در مورد مذهب مؤسس حکومت، که آیا پیرو مذهب اثنی‌عشری بوده یا اسماعیلی، تردیدهایی وجود دارد.[۱۰] گفته شده حکومت بنی‌عمار در شام، برای جهان اسلام در قرن پنجم هجری از اهمیت زیادی برخوردار بود.[۱۱] اگرچه این حکومت بیش از چهار دهه دوام نیاورد؛ اما به‌عنوان یکی از حکومت‌های تأثیرگذار در منطقه شام شناخته شده[۱۲] و طرابلس در دوران آنها به اوج شکوه و رونق رسید.[۱۳] تاجران، جهان‌گردان، دانشجویان و دانشمندان مناطق مختلف با وجود تفاوت در نژاد، دین و مذهب به این شهر روی آوردند.[۱۴] رشد و اعتلای فرهنگی و رونق اقتصادی طرابلس، موقعیت ممتاز علمی و شیعه دوازده امامی بودن آنها و همچنین انتقال فرهنگ و تمدن اسلامی به اروپا از جمله دلایل اهمیت این حکومت دانسته شده است.[۱۵]

ارتباط با حکومت‌های مجاور

حکومت بنی‌عمار، روابط گسترده‌ای با سلجوقیان، فاطمیان و حتی صلیبیان برقرار کرد.[۱۶] شهر طرابلس در حوزه شرقی دریای مدیترانه به‌دلیل موقعیت سوق‌الجیشی، سیاسی و تجاری خود، جایگاه ویژه‌ای داشت و همواره توجه حکومت‌های مختلف را به خود جلب می‌کرد.[۱۷] خاندان ابن‌عمار سیاست توازنی میان دولت‌های فاطمی و سلجوقی را در پیش گرفتند[۱۸] و توانستند حملات سلاجقه و فاطمیان را دفع کرده[۱۹] و در میانه اوضاع ناپایدار منطقه، خود را تثبیت کنند.[۲۰] آنها به دلیل تهدید سلاجقه، به‌طور علنی از فاطمیان جدا نشدند.[۲۱]

قدرت و نفوذ در طرابلس قبل از حکومت

خاندان بنی‌عمار پیش از تأسیس حکومت خود، از مناطق غربی سرزمین‌های اسلامی[۲۲] به همراه با فاطمیان به مصر رفته و سپس به طرابلس در شام نقل مکان کردند.[۲۳] اعضای کلیدی این خاندان نقش‌های مهمی در امور اداری و نظامی حکومت فاطمیان ایفا کردند.[۲۴] ابومحمد حسن بن عمار، از بزرگان قبیله کتامه[۲۵] اولین فرد از این خاندان بود که از شخصیت‌های برجسته در دولت فاطمیان شد[۲۶] و به امین‌الدوله شهرت یافت.[۲۷] او فرمانده لشکر معز، از خلفای فاطمی بود[۲۸] و مسئولیت نظارت بر مظالم و مدیریت مالی دیوانیان را بر عهده داشت.[۲۹] این امر سبب افزایش نفوذ کتامیان در این مناطق گردید[۳۰] و حتی گفته شده قدرت اصلی حکومت فاطمیان در اختیار این قبیله بود.[۳۱]

آنها پس از مدتی از قاضیان شهر طرابلس شده[۳۲] و کنترل امارت این منطقه را به دست گرفتند.[۳۳] گفته شده پس از وفات حسن بن عمار در سال ۳۸۶ق، اطلاعات دقیقی در مورد چگونگی ورود این خاندان به طرابلس و آغاز فعالیت‌هایشان به‌عنوان قاضی و همچنین پیش از شروع حکومتشان در دسترس نیست.[۳۴]

تأسیس و قلمرو حکومت

بنی‌عمار در سال ۴۶۲ق موفق به کسب استقلال در طرابلس شدند و به‌مدت چهل سال حکومت کردند.[۳۵] طرابلس، شهری در ساحل شام نزدیک به بعلبک است.[۳۶] قلمرو جغرافیایی این حکومت علاوه بر شهر طرابلس، در مناطقی چون سرحدات بیروت، حوالی انطاکیه و نواحی جبله در سوریه تا قلعۀ صافیتا و حصن الاکراد و بقیعه امتداد داشت.[۳۷] همچنین قلمرو آنها تا هرمل، ضنیه، جبه بشری و سرزمین‌های عاقوره در بخش شرقی جبیل می‌رسید.[۳۸] گفته شده دولت بنی‌عمار یکی از مقاوم‌ترین شهرها در برابر تهاجم صلیبی‌ها بود و با شجاعت فراوان به مقابله با آنان پرداخت؛[۳۹] اما نهایت، حکومتشان در سال ۵۰۲ق[۴۰] یا ۵۰۳ق[۴۱] با اشغال طرابلس توسط صلیبیان به‌پایان رسید.[۴۲] امین‌الدوله ابوطالب حسن بن عمار(متوفای ۴۶۴ق)، جلال‌الملک علی بن محمد بن عمار(متوفای سال ۴۹۲ق) و فخرالملک عمار بن محمد بن عمار(متوفای ۵۱۴ق) حاکمان حکومت بنی‌عمار بودند.[۴۳]

بنیانگذار

طبق پاره‌ای از گزارش‌ها ابوطالب حسن بن عمار ملقب به امین‌الدوله، اولین نفر از این خاندان بود که حکومت بنی‌عمار را پایه‌گذاری کرد.[۴۴] او فردی عاقل، نیک‌اندیش، عالم[۴۵] و فقیه شیعه دانسته شده[۴۶] و کتاب‌هایی نیز تألیف کرد.[۴۷] امین‌الدوله قبل از تشکیل حکومت، خود را تابع دولت فاطمیان می‌دانست[۴۸] و از کارگزاران حکومت آنها بود؛ اما به دلیل اختلاف با وزیر مستنصر فاطمی از اطاعتشان سرپیچی کرد و در طرابلس، استقلال حکومت خود را اعلام کرد.[۴۹] حکومت او به‌نام دولت بنی‌عمار معروف شد.[۵۰] امین‌الدوله با وجود مشکلات فراوانی که در سرزمین شام وجود داشت، تلاش کرد قلمروی گسترده‌ای در ساحل شام به‌دست آورد.[۵۱] او همچنین با سیاستی مدبرانه میان دولت‌های فاطمی و سلجوقی توانست حکومت طرابلس را، علی‌رغم جدایی از فاطمیان و تهدیدات گوناگون، حفظ کند.[۵۲] امین‌الدوله در سال ۴۶۴ق درگذشت.[۵۳]

جلال‌الملک مشهورترین چهره بنوعمار

پس از وفات ابوطالب حسن بن عمار میان خویشاوندان او برای کسب قدرت نزاع شدیدی درگرفت[۵۴] که درنهایت برادرزاده او جلال‌الملک قدرت را به‌دست گرفت.[۵۵] او یکی از بزرگترین چهره‌های بنی‌عمار شناخته می‌شود.[۵۶] وی سیاست بی‌طرفی نسبت به فاطمیان و سلجوقیان را دنبال کرد[۵۷] و توانست استقلال نسبی خود را حفظ کند.[۵۸]

در دوران حکومت جلال‌الملک، طرابلس به طور مداوم تحت فشار حملات سلاجقه و فاطمیان قرار داشت.[۵۹] او با ارسال هدایای فراوان به سلجوقیان از حملاتشان جلوگیری کرد و به‌منظور جلب رضایت فاطمیان، اقدام به ضرب سکه و خواندن خطبه به نام خلافت آن‌ها نمود. این سیاست‌ها باعث شد که او بتواند در شرایط بحرانی، شهر را از خطرات احتمالی محافظت کند.[۶۰]

در دوران حکومت جلال‌الملک، مرزهای حکومت گسترش یافت و تجارت رونق چشمگیری پیدا کرد.[۶۱] وی موفق شد بخش‌هایی از مناطق تحت تصرف رومیان را بازپس گیرد.[۶۲] جلال‌الملک پس از ۲۸ سال حکومت، در سال ۴۹۲ق درگذشت.[۶۳]

فخرالملک و مقابله با صلیبیان

پس از جلال‌الملک، برادرش فخرالملک به‌قدرت رسید.[۶۴] او از شجاع‌ترین و هوشمندترین مردان زمان خود دانسته شده[۶۵] و منابع او را به علت همت بلند و جوانمردی ستوده‌اند.[۶۶] در دوران او جنگ‌های صلیبی که دامنه آن به مناطق شام کشیده شده بود، شدت گرفت.[۶۷] فخرالملک به‌عنوان نخستین فردی که خطر حضور آن‌ها را تشخیص داده بود، تلاش کرد پیش از نفوذ این تهدید به سرزمین‌های شام، زمینه‌ای برای مقاومت با همکاری دولت‌های اسلامی فراهم کند و در این جهت پیام‌هایی به امیران حمص و دمشق ارسال کرد.[۶۸] او همچنین با پادشاهان مناطق مختلف مکاتبه داشت و با ارسال هدایا، روابط خود را تقویت می‌کرد.[۶۹]

در سال ۴۹۲ق، صلیبیان برای تصرف بیت‌المقدس، شهر طَرطوس را تصرف و جبله را محاصره کردند. فخرالملک برای کاهش تهدیدات، با فرمانده صلیبیان مکاتبه و هدایایی ارسال کرد؛ اما در ۲۲ شعبان همان سال، بیت‌المقدس به دست صلیبیان افتاد.[۷۰] [یادداشت ۱] در سال ۴۹۵ق، طرابلس محاصره شد.[۷۱] فخرالملک با دشمنان صلیبی به‌شدت جنگید و خسارات زیادی به آن‌ها وارد کرد[۷۲] و حتی حملات دریایی علیه صلیبیان انجام داد.[۷۳] او در زمینه تدبیر محاصره و تضعیف دشمنان، عملکرد موفقی داشت.[۷۴] در عین حال، با مشکلات داخلی و بلاتکلیفی‌های فراوان نیز مواجه بود.[۷۵]

انقراض حکومت

فخرالملک با وجود مشکلات مالی و کمبود آذوقه، توانست در برابر حملات صلیبی‌ها مقاومت کند.[۷۶] او برای تأمین منابع، مالیات‌های سنگین وضع کرد[۷۷] و از شهرهای اطراف کمک‌های غذایی جمع‌آوری نمود.[۷۸] با بدتر شدن شرایط، فخرالملک اقدام به‌مصادره اموال ثروتمندان و توزیع آن در بین فقرا و نیازمندان کرد. این سیاست باعث نارضایتی بسیاری از ثروتمندان گردید و درنهایت آن‌ها را به‌سمت بیگانگان متمایل ساخت و موجب قرار گرفتن‌شان در صف دشمن شد.[۷۹]

فخرالملک از پادشاهان دیگر یاری طلبید، اما هیچ‌یک از آن‌ها کمک نکردند.[۸۰] وی مکاتباتی با سلطان ملکشاه سلجوقی داشت[۸۱] و حتی خود برای دیدار با سلطان سلجوقی به بغداد رفت؛[۸۲] اما پس از ناامیدی بازگشت.[۸۳] در غیاب او پسرعمویش که جانشین وی در شهر بود، شورش کرد و از وزیر فاطمی حمایت نمود.[۸۴] فخرالملک دستور بازداشت او را صادر کرد.[۸۵]

سرانجام با حمله نهایی صلیبیان، طرابلس پس از پنج،[۸۶] هفت[۸۷] یا ده سال محاصره،[۸۸] سقوط کرد.[۸۹] صلیبیان مردان طرابلس را کشتند و زنان و کودکان را به اسارت بردند و اموال و دارایی‌های شهر را غارت کردند.[۹۰] فخرالملک پس از این شکست به جَبَله رفت[۹۱] و این شهر را پایگاه جدید خود قرار داد؛ اما با محاصره شهر توسط صلیبیان، مجبور به تسلیم شد.[۹۲] با سقوط جبله، آخرین شهر ساحلی در مرز شمالی امارت بنی‌عمار نیز از دست رفت.[۹۳] فخرالملک نزد طُغتََکین، حاکم دمشق، رفت و او نیز با احترام فراوان از وی استقبال کرد و سرزمین‌های وسیعی را به او سپرد.[۹۴]

اقدامات

خاندان بنی‌عمار با اقداماتشان، نقش مهمی در توسعه اقتصادی و پیشرفت فرهنگی طرابلس ایفا کردند.[۹۵] برخی از خدمات آنها عبارتند از:

تأسیس دارالعلم

خاندان بنی‌عمار در طرابلس به مسائل فرهنگی توجه ویژه‌ای داشتند[۹۶] و شهرت آنان در حوزه‌های فرهنگی و علمی، فراتر از شهرتشان در سایر زمینه‌ها بود.[۹۷] از مهم‌ترین اقدامات امین‌الدوله، تأسیس دارالعلم طرابلس[۹۸] به‌عنوان یک دانشگاه دینی[۹۹] و یکی از مؤسسات شیعیان در طرابلس بود.[۱۰۰] این مرکز علمی نقش اساسی در رونق و شکوفایی مذهب تشیع در قرن پنجم هجری قمری در منطقه شام داشت.[۱۰۱] گفته شده امین‌الدوله با الهام از اقدامات فرهنگی حکومت‌های شیعی مانند فاطمیان در تأسیس دارالعلم‌ها، این مرکز علمی را در طرابلس ایجاد کرد.[۱۰۲] در کنار دارالعلم، دارالحکمه نیز تأسیس شد که توانست تعداد زیادی از دانشجویان علم را از مناطق مختلف اسلامی در رشته‌های مختلف علمی و هنری مانند فقه، حدیث، زبان، ادبیات، فلسفه، مهندسی و پزشکی جذب کند.[۱۰۳]

گفته شده با تأسیس این مراکز، طرابلس به یکی از مراکز علمی برجسته در سرزمین شام[۱۰۴] و جهان اسلام تبدیل شد.[۱۰۵] این شهر نقش مهمی در پیشرفت دانش،[۱۰۶] گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی و تحولات فکری و علمی آن دوران ایفا کرد.[۱۰۷] در این شهر ترجمه علوم و آداب از زبان‌های مختلف به عربی و بالعکس رواج یافت.[۱۰۸]

مدیریت دارالعلم طرابلس بر عهدۀ مؤسس آن و دیگر اعضای خاندان بنی‌عمار بود و نظارت بر آن را گروهی از علمای برجسته،[۱۰۹] از جمله ابوعبدالله طلیطلی که جایگاه علمی والایی برخوردار بودند، بر عهده داشتند. پس از امین‌الدوله، جلال‌الملک نیز توجه ویژه‌ای به علم و دانش داشت[۱۱۰] و این مرکز را در سال ۴۷۲ق بازسازی کرد.[۱۱۱]

تأسیس کتابخانه بزرگ

امین‌الدوله برای دارالعلم طرابلس کتابخانه‌ای بزرگ[۱۱۲] با بیش از صد هزار جلد کتاب احداث کرد.[۱۱۳] برخی منابع تعداد کتاب‌های کتابخانه را در دوره‌های بعدی تا سه میلیون جلد تخمین زده‌اند[۱۱۴] [یادداشت ۲] که این مقدار، بیشترین تعداد کتاب‌هایی بود که تا آن زمان در یک کتابخانه وجود داشت.[۱۱۵] گفته شده این کتابخانه، یکی از زیباترین[۱۱۶] و غنی‌ترین کتابخانه‌های جهان اسلام در قرن پنجم هجری قمری بود.[۱۱۷] همین امر سبب شده بود تا برخی مورخان، کتابخانه طرابلس را شگفت‌انگیزترین کتابخانه‌های جهان در آن زمان قلمداد کنند.[۱۱۸] برای تکمیل مجموعه کتابخانه، افرادی به سراسر جهان فرستاده شدند تا آثار ارزشمند را گردآوری کنند.[۱۱۹] در این مرکز، ۱۸۰ نسخه‌نویس به‌صورت شبانه‌روزی فعالیت می‌کردند.[۱۲۰]

تخریب توسط صلیبیان

پس از سقوط حکومت بنی‌عمار به دست صلیبیون، علاوه بر تخریب آثار تمدنی طرابلس.[۱۲۱] کتابخانه آن نیز به آتش کشیده شده و دچار آسیب‌های جدی گردید.[۱۲۲] سید محسن امین معتقد است که این کتابخانه توسط صلیبیان به طور کامل نابود شد.[۱۲۳] به باور برخی محققان این واقعه ضربه‌ای بزرگ به علم و فرهنگ اسلامی در آن زمان وارد کرد.[۱۲۴]

حمایت از تشیع و عالمان شیعه

دولت آل‌عمار به‌عنوان یکی از حامیان برجسته مذهب شیعه امامی، نقش مهمی در تقویت و ترویج مذهب تشیع[۱۲۵] و رشد فرهنگی شیعیان منطقه شام ایفا کرد.[۱۲۶] با تأسیس مرکز علمی در طرابلس و شهرت این شهر در عرصه علمی،[۱۲۷] طرابلس به‌مرکزی برای گردهمایی دانشمندان، به‌ویژه عالمان شیعه، و انتشار آثار دینی تبدیل شد.[۱۲۸] عالمان شیعه با احترام و حمایت فراوان از سوی حکمرانان مواجه شده و از امکانات گسترده دارالعلم بهره‌مند می‌شدند.[۱۲۹] شهرت طرابلس به دارالعلم به‌علت حضور گسترده عالمان در این شهر دانسته شده است.[۱۳۰]

جلال‌الملک با انتصاب ابن‌براج از شاگردان سید مرتضی و ملازم شیخ طوسی به‌عنوان قاضی‌القضات،[۱۳۱] جایگاه فقه شیعه را در ساختار حکومتی تقویت نمود.[۱۳۲] حضور علمای عراقی در طرابلس نشان‌دهنده پیوندهای علمی و فرهنگی این منطقه با حوزه‌های علمیه شیعه در عراق دانسته شده است.[۱۳۳]

در دوره حکومت جلال‌الملک، حلقه‌های تدریس عالمان افزایش یافت و شهر پذیرای مشهورترین ادیبان، فقیهان، شاعران و زبان‌شناسان از سراسر جهان شد.[۱۳۴] بنی‌عمار، علما و فقهای برجسته زیادی را پرورش دادند.[۱۳۵] ابوعبدالله طلیطلی، عالم و متولی دارالعلم طرابلس،[۱۳۶] حسین بن احمد بن محمد بن قطان بغدادی، از فقهای شیعه. محمد بن هبه بن جعفر وراق، شاگرد برجسته شیخ طوسی، قاضی سعدالدین و شیخ عزالدین عبدالعزیز بن ابی‌کامل طرابلسی، از قاضیان سرشناس از جمله عالمان حاضر در طرابلس بودند.[۱۳۷] برخی نویسندگان شیعه در سایه حمایت‌های بنوعمار، آثار ارزشمندی در زمینه‌های فقهی نگاشتند. برای نمونه، محمد بن علی کراجکی کتاب‌هایی چون نهج البیان، عُدَّةُ البصیر فی یوم الغدیر و اَلبُستان را تألیف کرد.[۱۳۸]

پس از حکومت آل‌عمار، جایگاه شیعیان در شام به تدریج ضعیف شده و با نابودی حکومت اسماعیلیان در مَصیاف در سال ۶۷۰ق به‌عنوان آخرین حکومت شیعی در منطقه، فشارها و حملات گسترده به شیعیان در مناطق مختلف شام شدت گرفت و تعداد پیروان این مذهب به شکل چشمگیری کاهش یافت.[۱۳۹] [یادداشت ۳]

حمایت از شاعران

بنی‌عمار به شعر و ادبیات اهمیت داده و علاقه وافری به همنشینی با ادیبان و شاعران و همچنین مباحثات در حوزه شعر و ادب داشتند.[۱۴۰] در قصرهای بنی‌عمار حلقه‌های مناظره و مشاجره برپا می‌شد تا شاعران مهارت خود را در سرودن اشعار نشان دهند.[۱۴۱] شعرای شام برای ستایش امیران بنی‌عمار و دریافت جوایزشان به طرابلس می‌آمدند و مورد استقبال و احترام قرار می‌گرفتند.[۱۴۲] مشهورترین شاعر این عصر در شام، احمد بن محمد، معروف به ابن‌خیرات است[۱۴۳] که قصایدی در مدح جلال‌الملک[۱۴۴] و فخرالملک سروده است.[۱۴۵] احمد بن محمد، معروف به ابن‌الخیّاط شاعر دمشقی،[۱۴۶] ابو العلاء معری،[۱۴۷] ابن حَیوس، ابن‌القیسرانی، ابن‌السراج[۱۴۸] و ابن‌منیر طرابلسی[۱۴۹] از جمله شاعران دیگری هستند که در زمان حکومت بنی‌عمار در طرابلس حضور داشتند.

پیشرفت سیاسی اقتصادی

حکومت بنی‌عمار به رشد و بالندگی اقتصادی قابل توجهی رسید و طرابلس به یکی از بزرگ‌ترین شهرهای امتداد ساحل شرقی دریای مدیترانه تبدیل شد.[۱۵۰] این شهر به مرکزی برای صادرات و واردات[۱۵۱] و شاهراه دریایی در منطقه شام تبدیل شد[۱۵۲] و ناوگان‌های این شهر در نقاط مختلف دریا رفت‌وآمد داشتند.[۱۵۳] طرابلس تا اواخر قرون وسطی، همواره شکر مورد نیاز اروپا را در انواع مختلف تأمین می‌کرد[۱۵۴] و با پشتوانۀ داخلی و مدیریت صحیح اقتصادی، حتی در زمان محاصرۀ زمینی و دریایی صلیبیان با بهترین وضعیت اقتصادی به پیشرفت خود ادامه داد.[۱۵۵] طرابلس در دوران آن‌ها به دلیل صنعت کاغذ نیز شهرت یافت، کاغذی که گفته می‌شود از کاغذ معروف سمرقند، کیفیت بالاتری داشت.[۱۵۶] یکی دیگر از صنایع مهم طرابلس، صنعت ابریشم بود که کارخانه‌های آن در امتداد رودخانه‌ها قرار داشتند و با هزاران دستگاه بافندگی و نخ‌ریسی مشغول فعالیت بودند.[۱۵۷] مهم‌ترین اقدامات عمرانی بنوعمار، پروژه‌های آبی و جریان منظم آب از رودها برای استفاده در کشاورزی و صنعت بود. این اقدام باعث رشد صنایع، اقتصاد و فرهنگ منطقه شد.[۱۵۸]

انتقال فرهنگ و تمدن اسلامی به اروپا

در دوران حکومت بنی‌عمار، شهر طرابلس به‌عنوان یکی از مراکز مهم انتقال فرهنگ و تمدن اسلامی به اروپا نقش کلیدی ایفا کرد.[۱۵۹] گفته شده در کنار تبادلات کالاهای مادی با اروپائیان، مفاهیم و عناصر تمدن اسلامی-عربی نیز به اروپا منتقل شد و تأثیرات فرهنگی و تمدنی عمیقی بر جوامع اروپایی گذاشت.[۱۶۰] اروپایی‌ها برای اولین بار از طریق طرابلس با قطب‌نما آشنا شدند و نحوه استفاده از آن را از دریانوردان طرابلس فرا گرفتند.[۱۶۱]

پانویس

  1. جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۵۰۳.
  2. امین، أعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج‌۱، ص۱۹۳.
  3. امین، أعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج‌۲، ص۴۵۲.
  4. امین، أعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج‌۱، ص۱۹۳.
  5. جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۵۰۳.
  6. جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۵۰۳.
  7. فروزانی و مودت، «بررسی نقش دارالعلم طرابلس در پویایی مذهب تشیع در عهد بنی‌عمار»، ص۹.
  8. فروزانی و مودت، «بررسی نقش دارالعلم طرابلس در پویایی مذهب تشیع در عهد بنی‌عمار»، ص۹.
  9. امین، أعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج‌۱، ص۱۹۳.
  10. امین، أعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج‌۱، ص۱۹۳.
  11. فروزانی و مودت، «بررسی نقش دارالعلم طرابلس در پویایی مذهب تشیع در عهد بنی‌عمار»، ص۹.
  12. فروزانی و مودن، «تحلیلی بر مناسبات سیاسی حکومت بنی عمار با سلجوقیان، فاطمیان و صلیبیون»، ص۸۱.
  13. ابن‌تغری بردی، النجوم الزاهرة، ۱۳۹۲ق، ج‌۷، ص۳۲۲.
  14. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۶۶.
  15. فروزانی و مودت، «بررسی نقش دارالعلم طرابلس در پویایی مذهب تشیع در عهد بنی‌عمار»، ص۸.
  16. فروزانی و مودن، «تحلیلی بر مناسبات سیاسی حکومت بنی عمار با سلجوقیان، فاطمیان و صلیبیون»، ص۸۱.
  17. فروزانی و مودن، «تحلیلی بر مناسبات سیاسی حکومت بنی عمار با سلجوقیان، فاطمیان و صلیبیون»، ص۸۱.
  18. جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۵۰۳.
  19. فروزانی و مودن، «تحلیلی بر مناسبات سیاسی حکومت بنی عمار با سلجوقیان، فاطمیان و صلیبیون»، ص۸۱.
  20. جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۵۰۳.
  21. جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۵۰۳.
  22. امین، أعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج‌۲، ص۴۵۲.
  23. امین، أعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج‌۱، ص۱۹۳.
  24. طرابلسی، تشیع در طرابلس و شام با تکیه بر دولت بنی‌عمار، ۱۳۹۰ش، ص۱۵۷.
  25. ابن‌تغری بردی، النجوم الزاهرة، ۱۳۹۲ق، ج‌۴، ص۱۲۲؛ مقریزی،‌ المواعظ و الإعتبار، ۱۴۱۸ق، ج‌۳، ص۶۸.
  26. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۶۳.
  27. زکار، تاریخ دمشق، ۲۰۰۷م، ج‌۱، ص۱۰۳؛ مقریزی،‌ المواعظ و الإعتبار، ۱۴۱۸ق، ج‌۳، ص۶۸.
  28. مقریزی، اتعاظ الحنفا، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲۷۷.
  29. مقریزی، اتعاظ الحنفا، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲۷۷.
  30. ابن‌قلانسی، تاریخ دمشق، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۷۵؛ زکار، تاریخ دمشق، ۲۰۰۷م، ج‌۱، ص۱۰۴.
  31. مقریزی،‌ المواعظ و الإعتبار، ۱۴۱۸ق، ج‌۳، ص۶۸.
  32. کردعلی، خطط الشام، ۱۴۰۳ق، ج‌۶، ص۶۶.
  33. طرابلسی، تشیع در طرابلس و شام با تکیه بر دولت بنی‌عمار، ۱۳۹۰ش، ص۱۵۷.
  34. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۶۵؛ طرابلسی، تشیع در طرابلس و شام با تکیه بر دولت بنی‌عمار، ۱۳۹۰ش، ص۱۵۹.
  35. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۶۳.
  36. ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، بیروت، ج۱، ص۱۶۰.
  37. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۶۳.
  38. طرابلسی، تشیع در طرابلس و شام با تکیه بر دولت بنی‌عمار، ۱۳۹۰ش، ص۱۵۹؛ عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۶۳.
  39. عبدالحمید، معجم مورخی الشیعة: الإمامیة - الزیدیة -الإسماعیلیة، ۱۴۲۴ق، ج‌۱، ص۲۵۶.
  40. ابن‌تغری بردی، النجوم الزاهرة، ۱۳۹۲ق، ج‌۷، ص۳۲۲؛ ابن‌فرات، تاریخ ابن‌الفرات، ۱۹۷۰م، ج۸، ص۷۸.
  41. ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۴۷۶؛ ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج‌۱۲، ص۱۷۱؛‌ ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، بیروت، ج۱، ص۱۶۰.
  42. عبدالحمید، معجم مورخی الشیعة: الإمامیة - الزیدیة -الإسماعیلیة، ۱۴۲۴ق، ج‌۱، ص۲۵۶.
  43. امین، أعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج‌۱، ص۱۹۳؛ مفرج، موسوعة قری و مدن لبنان، بیروت، ج‌۱۵، ص۱۹۳.
  44. طرابلسی، تشیع در طرابلس و شام با تکیه بر دولت بنی‌عمار، ۱۳۹۰ش، ص۱۵۹؛ تدمری، تاریخ طرابلس، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۴۵.
  45. طرابلسی، تشیع در طرابلس و شام با تکیه بر دولت بنی‌عمار، ۱۳۹۰ش، ص۱۵۷.
  46. ابن‌خلدون، تاریخ‌ ابن‌خلدون، ۱۴۰۸ق، ج‌۵، ص۴۶۱؛ ابن‌فرات، تاریخ ابن‌الفرات، ۱۹۷۰م، ج۸، ص۷۷.
  47. امین، أعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج‌۵، ص۲۱۹.
  48. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۶۵.
  49. ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۷۱.
  50. عبدالحمید، معجم مورخی الشیعة: الإمامیة - الزیدیة -الإسماعیلیة، ۱۴۲۴ق، ج‌۱، ص۲۵۶
  51. ناجی، «بنو عمار»، دانشنامه جهان اسلام، ج۱، ص۱۹۲۶.
  52. ناجی، «بنو عمار»، دانشنامه جهان اسلام، ج۱، ص۱۹۲۶.
  53. ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۷۱؛ ذهبی، تاریخ‌الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج‌۳۱، ص۱۵؛ ابوالفداء، المختصر فی اخبار البشر، ۱۳۷۵ق، ج۴، ص۹۷.
  54. تدمری، تاریخ طرابلس، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۵۹-۳۶۰.
  55. 'ذهبی، تاریخ‌الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج‌۳۱، ص۱۵۸؛ ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۷۱؛ ابن‌فرات، تاریخ ابن‌الفرات، ۱۹۷۰م، ج۸، ص۷۷، بیروت، مکتبة المؤید، ۱۹۷۰م.
  56. تدمری، تاریخ طرابلس، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۶۵-۳۶۶.
  57. ابن‌فرات، تاریخ ابن‌الفرات، ۱۹۷۰م، ج۸، ص۷۷.
  58. تدمری، تاریخ طرابلس، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۶۱.
  59. ابن‌فرات، تاریخ ابن‌الفرات، ۱۹۷۰م، ج۸، ص۷۷.
  60. جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۵۰۴.
  61. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۶۶.
  62. ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۳۱۰.
  63. ابن‌فرات، تاریخ ابن‌الفرات، ۱۹۷۰م، ج۸، ص۷۷.
  64. امین، أعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج‌۱، ص۱۹۳؛ مفرج، موسوعة قری و مدن لبنان، بیروت، ج‌۱۵، ص۱۹۳؛ ابن‌فرات، تاریخ ابن‌الفرات، ۱۹۷۰م، ج۸، ص۷۷.
  65. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۱۴، ص۲۶۰، ۳۱۱-۳۱۲.
  66. امین، أعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج‌۸، ص۳۷۲؛ ابن‌فوطی، مجمع الآداب، ۱۴۱۶ق، ج‌۳، ص۹۴-۹۵.
  67. ابن‌خلدون، تاریخ‌ ابن‌خلدون، ۱۴۰۸ق، ج‌۵، ص۴۶۱.
  68. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۷۵.
  69. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۱۴، ص۳۱۱-۳۱۲.
  70. ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۲۸۲-۲۸۴.
  71. ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۳۴۳-۳۴۴؛ ابن‌فرات، تاریخ ابن‌الفرات، ۱۹۷۰م، ج۸، ص۷۷.
  72. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۱۴، ص۳۱۱-۳۱۲.
  73. ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۴۱۲؛ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج‌۱، ص۵۸.
  74. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۱۴، ص۳۱۱-۳۱۲.
  75. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۱۴، ص۲۶۰.
  76. طرابلسی، تشیع در طرابلس و شام با تکیه بر دولت بنی‌عمار، ۱۳۹۰ش، ص۱۵۸.
  77. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۱۴، ص۳۱۱-۳۱۲.
  78. ابن‌عدیم، زبدة الحلب، ۱۹۵۱م، ج۲، ص۱۵۰-۱۵۱.
  79. ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۴۱۲.
  80. ابن‌فرات، تاریخ ابن‌الفرات، ۱۹۷۰م، ج۸، ص۷۷.
  81. ابن‌قلانسی، تاریخ دمشق، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۲۵۰.
  82. ذهبی، تاریخ‌الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج‌۳۵، ص۷؛ ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۴۵۲؛ ابن‌خلدون، تاریخ‌ ابن‌خلدون، ۱۴۰۸ق، ج‌۵، ص۴۶.
  83. ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۴۵۲؛ ابن‌خلدون، تاریخ‌ ابن‌خلدون، ۱۴۰۸ق، ج‌۵، ص۴۶۱؛ ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۱۲، ص۱۶۹.
  84. ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۴۵۲-۴۵۴؛ 'ابن‌خلدون، تاریخ‌ ابن‌خلدون، ۱۴۰۸ق، ج‌۵، ص۴۶؛ ابن‌قلانسی، تاریخ دمشق، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۲۵۷.
  85. ذهبی، تاریخ‌الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج‌۳۵، ص۷.
  86. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۱۴، ص۳۱۱-۳۱۲.
  87. ابن‌خلدون، تاریخ‌ ابن‌خلدون، ۱۴۰۸ق، ج‌۵، ص۴۶۱؛ ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، بیروت، ج۱، ص۱۶۰، ؛ ابن‌فرات، تاریخ ابن‌الفرات، ۱۹۷۰م، ج۸، ص۷۹.
  88. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۶۴.
  89. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۱۴، ص۳۱۱-۳۱۲، ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۴۷۵-۴۷۶؛ طرابلسی، تشیع در طرابلس و شام با تکیه بر دولت بنی‌عمار، ۱۳۹۰ش، ص۱۵۷.
  90. ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج‌۱۲، ص۱۷۱.
  91. ذهبی، تاریخ‌الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج‌۳۵، ص۸؛ ابن‌فرات، تاریخ ابن‌الفرات، ۱۹۷۰م، ج۸، ص۷۷.
  92. ابن‌قلانسی، تاریخ دمشق، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۲۵۸.
  93. ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۴۷۶.
  94. ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج‌۱۲، ص۱۷۱؛ ذهبی، تاریخ‌الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج‌۳۵، ص۱۷.
  95. فروزانی و مودت، «بررسی نقش دارالعلم طرابلس در پویایی مذهب تشیع در عهد بنی‌عمار»، ص۷.
  96. جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۵۰۴.
  97. فروزانی و مودت، «بررسی نقش دارالعلم طرابلس در پویایی مذهب تشیع در عهد بنی‌عمار»، ص۱۵.
  98. عبدالحمید، معجم مورخی الشیعة: الإمامیة - الزیدیة -الإسماعیلیة، ۱۴۲۴ق، ج‌۱، ص۲۵۶؛ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج‌۱، ص۵۸.
  99. کردعلی، خطط الشام، ۱۴۰۳ق، ج‌۴، ص۳۳.
  100. امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج‌۵، ص۴۶۲.
  101. فروزانی و مودت، «بررسی نقش دارالعلم طرابلس در پویایی مذهب تشیع در عهد بنی‌عمار»، ص۸.
  102. فروزانی و مودت، «بررسی نقش دارالعلم طرابلس در پویایی مذهب تشیع در عهد بنی‌عمار»، ص۸.
  103. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۶۵-۱۶۶.
  104. کردعلی، خطط الشام، ۱۴۰۳ق، ج‌۴، ص۳۳.
  105. عبدالحمید، معجم مورخی الشیعة: الإمامیة - الزیدیة -الإسماعیلیة، ۱۴۲۴ق، ج‌۱، ص۲۵۶
  106. جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۵۰۴؛ ص۹
  107. فروزانی و مودت، «بررسی نقش دارالعلم طرابلس در پویایی مذهب تشیع در عهد بنی‌عمار»، ص۷.
  108. طرابلسی، تشیع در طرابلس و شام با تکیه بر دولت بنی‌عمار، ۱۳۹۰ش، ص۱۵۹-۱۶۰.
  109. فروزانی و مودت، «بررسی نقش دارالعلم طرابلس در پویایی مذهب تشیع در عهد بنی‌عمار»، ص۱۶.
  110. طرابلسی، تشیع در طرابلس و شام با تکیه بر دولت بنی‌عمار، ۱۳۹۰ش، ص۱۵۹-۱۶۰.
  111. طباخ، إعلام النبلاء، ۱۴۰۸ق، ج‌۴، ص۱۳۲؛ کردعلی، خطط الشام، ۱۴۰۳ق، ج‌۴، ص۳۳.
  112. امین، أعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج‌۱، ص۱۹۳.
  113. کردعلی، خطط الشام، ۱۴۰۳ق، ج‌۴، ص۳۳؛ ابن‌فرات، تاریخ ابن‌الفرات، ۱۹۷۰م، ج۸، ص۷۷.
  114. ذهبی، الأمصار، ۱۴۰۶ق، ص۹۱؛ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج‌۱، ص۵۸.
  115. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۶۷.
  116. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۶۶.
  117. فروزانی و مودت، «بررسی نقش دارالعلم طرابلس در پویایی مذهب تشیع در عهد بنی‌عمار»، ص۱۶.
  118. طرابلسی، تشیع در طرابلس و شام با تکیه بر دولت بنی‌عمار، ۱۳۹۰ش، ص۱۵۹-۱۶۰.
  119. طرابلسی، تشیع در طرابلس و شام با تکیه بر دولت بنی‌عمار، ۱۳۹۰ش، ص۱۵۹.
  120. ذهبی، الأمصار، ۱۴۰۶ق، ص۹۱.
  121. عبدالحمید، معجم مورخی الشیعة: الإمامیة - الزیدیة -الإسماعیلیة، ۱۴۲۴ق، ج‌۱، ص۲۵۶
  122. فروزانی و مودت، «بررسی نقش دارالعلم طرابلس در پویایی مذهب تشیع در عهد بنی‌عمار»، ص۷.
  123. امین، أعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج‌۱، ص۱۹۳.
  124. فروزانی و مودت، «بررسی نقش دارالعلم طرابلس در پویایی مذهب تشیع در عهد بنی‌عمار»، ص۷.
  125. کردعلی، خطط الشام، ۱۴۰۳ق، ج‌۴، ص۳۳.
  126. جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۵۰۳.
  127. فروزانی و مودت، «بررسی نقش دارالعلم طرابلس در پویایی مذهب تشیع در عهد بنی‌عمار»، ص۷.
  128. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۶۵-۱۶۶؛ جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۵۰۴.
  129. فروزانی و مودت، «بررسی نقش دارالعلم طرابلس در پویایی مذهب تشیع در عهد بنی‌عمار»، ص۱۸.
  130. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۶۷.
  131. افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج‌۳، ص۱۴۲؛ «نقش دانشمندان شیعه در گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی در شامات»، ص۱۴۲؛ جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۵۰۴.
  132. جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۵۰۴.
  133. فروزانی و مودت، «بررسی نقش دارالعلم طرابلس در پویایی مذهب تشیع در عهد بنی‌عمار»، ص۱۹.
  134. طرابلسی، تشیع در طرابلس و شام با تکیه بر دولت بنی‌عمار، ۱۳۹۰ش، ص۱۵۹-۱۶۰.
  135. امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج‌۵، ص۴۶۲.
  136. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۶۷.
  137. «آغاز ظهور شیعه و حکومت آنان در سواحل شام، طرابلس»، پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
  138. فروزانی و مودت، «بررسی نقش دارالعلم طرابلس در پویایی مذهب تشیع در عهد بنی‌عمار»، ص۱۹.
  139. «آغاز ظهور شیعه و حکومت آنان در سواحل شام، طرابلس»، پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
  140. «آغاز ظهور شیعه و حکومت آنان در سواحل شام، طرابلس»، پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
  141. عمادالدین کاتب، خریدة القصر، ۱۳۷۵ق، ج‌۱۰، ص۱۴۳.
  142. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۶۶.
  143. عمادالدین کاتب، خریدة القصر، ۱۳۷۵ق، ج‌۱۰، ص۱۴۳.
  144. عمادالدین کاتب، خریدة القصر، ۱۳۷۵ق، ج‌۱۰، ص۱۶۰.
  145. عمادالدین کاتب، خریدة القصر، ۱۳۷۵ق، ج‌۱۰، ص۱۵۳.
  146. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۷۰.
  147. امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج‌۱، ص۵۸؛ عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ۱۳۸۷ق، ص۳۲۰.
  148. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۶۹.
  149. ابومخرمه، قلادة النحر، ۱۴۲۸ق، ج‌۴، ص۱۵۷.
  150. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۶۴.
  151. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۶۴.
  152. فروزانی و مودن، «تحلیلی بر مناسبات سیاسی حکومت بنی عمار با سلجوقیان، فاطمیان و صلیبیون»، ص۸۹.
  153. امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج‌۱، ص۵۸؛ طرابلسی، تشیع در طرابلس و شام با تکیه بر دولت بنی‌عمار، ۱۳۹۰ش، ص۱۵۷.
  154. طرابلسی، تشیع در طرابلس و شام با تکیه بر دولت بنی‌عمار، ۱۳۹۰ش، ص۱۵۸.
  155. طرابلسی، تشیع در طرابلس و شام با تکیه بر دولت بنی‌عمار، ۱۳۹۰ش، ص۱۵۸.
  156. امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج‌۱، ص۵۸.
  157. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۷۹-۱۸۰.
  158. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۷۹-۱۸۰.
  159. طرابلسی، تشیع در طرابلس و شام با تکیه بر دولت بنی‌عمار، ۱۳۹۰ش، ص۱۵۷؛ عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۶۸.
  160. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۶۸.
  161. عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۷۹-۱۸۰.

یادداشت

  1. درگیری‌ها و اختلافات مذهبی میان فاطمیان و سلاجقه که پیش از سال ۴۹۲ هجری شدت یافته بود، سبب شد تا هیچ اقدامی برای جلوگیری از حملات صلیبیان انجام نشود و این امر موجب سقوط تدریجی شهرهای مهمی مانند انطاکیه، بیت‌المقدس و عرقه شد.(جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۵۰۴.)
  2. به باور برخی محققان کتابخانه در زمان بنیان‌گذار اولیه‌اش، امین الدوله، با صد هزار کتاب آغاز به کار کرده و تعداد کتاب‌ها در زمان جانشین او، جلال الملک، به یک میلیون رسیده است. سپس در زمان فخر الملک، این تعداد به سه میلیون افزایش یافته است.(عمادالدین كاتب‏، تاریخ دولة آل‌سلجوق، تمهید کتاب، بیروت، ص۱۶۷.)
  3. نواحی ساحلی شام، بین سال‌های ۲۴۹ق تا ۶۷۰ق، شاهد سه دولت مستقل شیعی بود که علاوه‌بر نقش مهم آنها در تحولات سیاسی، زمینه را برای شکوفایی مذهب تشیع در منطقه فراهم کردند. حکومت تنوخیان در سال‌های ۲۴۹ق تا ۳۶۴ق در مناطق لاذقیه و جبله، حکومت بنی‌عمار در سال‌های ۴۶۲ق تا ۵۰۲ق در طرابلس و حکومت اسماعیلیان در سال‌های ۵۳۵ق تا ۶۷۰ق در مصیاف شام.(«آغاز ظهور شیعه و حکومت آنان در سواحل شام، طرابلس»، پایگاه اطلاع رسانی حوزه.)

منابع

  • «آغاز ظهور شیعه و حکومت آنان در سواحل شام، طرابلس»، پایگاه اطلاع رسانی حوزه. تاریخ درج مطلب: ۲۰ تیر ۱۳۹۷ش. تاریخ بازدید: ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ش.
  • ابن‌اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت،‌ دار بیروت، ۱۳۸۵ق.
  • ابن‌تغری بردی، یوسف بن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، قاهره، وزارة الثقافة و الارشاد القومی، الموسسة المصریة العامة، ۱۳۹۲ق.
  • ابن‌خلدون، عبدالرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و...، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
  • ابن‌خلکان، احمد بن محمد، وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.
  • ابن‌عدیم، عمر بن احمد، زبدة الحلب من تاریخ حلب، دمشق، سامی دهان، ۱۹۵۱م.
  • ابن‌فرات، محمد بن عبدالرحیم، تاریخ ابن الفرات، بیروت، مکتبة المؤید، ۱۹۷۰م.
  • ابن‌فوطی، عبد الرزاق بن احمد، مجمع الآداب فی معجم الألقاب، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۴۱۶ق.
  • ابن‌قلانسی، حمزه بن اسد، تاریخ دمشق ۳۶۰-۵۵۵ق، دمشق،‌ دار حسان، ۱۴۰۳ق.
  • ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
  • ابوالفداء، اسماعیل بن علی، المختصر فی اخبار البشر: تاریخ ابی الفداء، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.
  • ابومخرمه، عبدالله طیب بن عبدالله، قلادة النحر فی وفیات أعیان الدهر، بیروت، دارالمنهاج، ۱۴۲۸ق.
  • افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، بیروت، مؤسسة التاریخ العربی، ۱۴۳۱ق.
  • امین، حسن، مستدرکات أعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۸ق.
  • امین، محسن، أعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق.
  • تدمری، عمر عبدالسلام، تاریخ طرابلس السیاسی و الحضاری عبر العصور، بیروت، ۱۴۰۴ق.
  • جعفریان، رسول، اطلس شیعه، تهران، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، ۱۳۸۷ش.
  • ذهبی، شمس الدین محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت،‌ دارالکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
  • ذهبی، محمد بن احمد، الأمصار ذوات الآثار، بیروت، دارالبشائر، ۱۴۰۶ق.
  • ذهبی، محمد بن احمد، سیر أعلام النبلاء، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۱۴ق.
  • زکار، سهیل، تاریخ دمشق، دمشق، التکوین، ۲۰۰۷م.
  • طباخ، محمد راغب، إعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، حلب، دارالقلم العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
  • طرابلسی، علی ابراهیم، تشیع در طرابلس و شام با تکیه بر دولت بنی‌عمار، ترجمه زهره ناعمی، تهران، ‌نشر کتاب توت، ۱۳۹۰ش.
  • عبدالحمید، صائب، معجم مورخی الشیعة: الإمامیة - الزیدیة -الإسماعیلیة، قم، مؤسسة دائرة معارف الفقه الاسلامی، ۱۴۲۴ق.
  • عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، طبقات مفسران شیعه، قم، دفتر نشر نوید اسلام، چاپ چهارم، ۱۳۸۷ش.
  • عمادالدین کاتب، محمد بن محمد، خریدة القصر و جریدة العصر، بغداد، المجمع العلمی العراقی، ۱۳۷۵ق.
  • عمادالدین کاتب، محمد بن محمد، تاریخ دولة آل‌سلجوق، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی‌تا.
  • فروزانی، سید ابوالقاسم و لیدا مودت، «بررسی نقش دارالعلم طرابلس در پویایی مذهب تشیع در عهد بنی‌عمار»، شیعه‌شناسی، شماره ۴۶، تیر ۱۳۹۳ش.
  • فروزانی، سید ابوالقاسم و لیدا مودت، «تحلیلی بر مناسبات سیاسی حکومت بنی عمار با سلجوقیان، فاطمیان و صلیبیون»، مطالعات تاریخ اسلام،‌ دوره ششم، شماره ۲۰، ۱۳۹۳ش.
  • کردعلی، محمد، خطط الشام، بیروت، مکتبه النوری، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق.
  • مفرج، طونی، موسوعة قری و مدن لبنان، بیروت، نوبلیس، بی‌تا.
  • مقریزی، احمد بن علی، اتعاظ الحنفا، قاهره، لجنة احیاء التراث الاسلامی،‌ ۱۴۱۶ق.
  • مقریزی، احمد بن علی، المواعظ و الإعتبار بذکر الخطط و الآثار المعروف بالخطط المقریزیة، ۱۴۱۸ق، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق.
  • ناجی، محمدرضا، «بنو عمار»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۵ش.