سؤال قبر
مرگ | |
---|---|
احتضار • عزرائیل • غسل میت • کفن • نماز میت • تدفین • شهادت | |
برزخ | |
شب اول قبر • سؤال قبر • نکیر و منکر • حیات برزخی • بدن برزخی | |
قیامت | |
اسرافیل • معاد جسمانی • نفخ صور • نامه اعمال • صراط • صحرای محشر • اصحاب یمین • اصحاب شمال | |
بهشت | |
درهای بهشت • حور العین • غلمان • رضوان • نعمتهای بهشت | |
جهنم | |
درهای جهنم • درکات جهنم • زقوم • اسفل سافلین • هاویه • جحیم • غساق | |
مفاهیم وابسته | |
شفاعت • تجسم اعمال • رقیب و عتید • تناسخ • رجعت • روح • باقیات صالحات | |
سؤال قبر، بازخواست شب اول قبر. بنابر روایات اسلامی، دو فرشته نَکیر و مُنکَر یا بَشیر و مُبَشِّر ، شب اول قبر از شخص مُرده درباره اعتقادات او میپرسند که آن را سوال قبر میخوانند.
بیشتر محدثان و متکلمان معتقدند که در همین بدن مادی و بیشتر فلاسفه بر آنند که در بدنی دیگر به نام بدن برزخی از انسان سؤال و جواب قبر میشود.
نکیر و منکر یا بشیر و مبشر
در شب اول قبر دو فرشته که مأموران بررسی اعتقادات شخص تازه در گذشته هستند وارد قبر او میشوند. در برخی روایات از این دو فرشته به «دو نگهبان قبر» تعبیر شده است. یکی در جانب راست و دیگری در جانب چپ متوفی قرار میگیرد و شروع به پرسیدن سؤالاتی از او میکنند. چنانچه فرد کافر یا گناهکار باشد آن دو ملک با چهرههایی وحشتناک بر او وارد میشوند و پس از آشکار شدن باطن میت و خباثت او، با عذابی شکننده از ناحیه آن دو که «نَکیر و مُنکَر» نام دارند مواجه شده و قبر او پر از آتش خواهد شد، و چنانچه فرد با ایمانی بوده و تقوای خدا را رعایت کرده باشد، با کمک و لطف اولیاء الهی میتواند پاسخ سؤالات این دو ملک را از عمق جان و روح خود بدهد و آن دو ملک با چهرههایی دلربا که «بَشیر و مُبَشِّر» نام دارند به او بشارت بهشت داده و قبر او را با نعمتهای الهی گسترش میدهند.[یادداشت ۱]
موضوع سؤال قبر
|
|
کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج ۸، ص۷۲. |
سؤالات نکیر و منکر (یا بشیر و مبشر) از مهمترین حوادث شب اول قبرند. بنابر روایاتی که در حد تواترند، این دو فرشته اولین چیزهایی که از میت سؤال میکنند این موارد است:
- خدای تو کیست؟
- پیامبرت کیست؟
- در دنیا به چه امامی اقتدا میکردی؟ [یادداشت ۲]
در روایات دیگر، سؤالات بیشتری بیان شده است:
- از خدایی که میپرستید
- از پیامبری که به او باور داشت
- از دینی که تبعیت میکرد
- از کتاب آسمانی که راهنمای زندگانیش بود
- از امامی که به او اقتدا میکرد
- از عُمر که در چه راهی آن را سپری کرد[۱]
- از اموالش، که چگونه به دست آورد و در کجا خرج کرد[۲]
- از دوستانی که در دنیا داشت[۳]
- از قبله و نمازش
- از حج و روزه و زکاتش[۴]
آیا از همه سؤال میشود؟
بر اساس برخی روایات، سؤال و جواب شب اول قبر عمومی است. برخی عالمان از این عمومیت دو مورد را استثنا کردهاند: افرادی که دارای شأنی والاتر از این هستند که مورد سؤال واقع شوند مانند پیامبران و امامان، و کسانی که شرایط سؤال کردن در آنها وجود ندارد مانند کودکان و دیوانگان. محمد باقر مجلسی با اشاره به عدم وجود روایت صریحی در این باره، معتقد است بهترین کار عدم اظهار نظر در این مسئله است.[۵]
برخی از روایات دیگر سؤال و جواب قبر را ویژه مؤمنین خالص و کافرین خالص دانسته و حساب بقیه را موکول به قیامت میکنند.[یادداشت ۳] در جمع بین این دو دسته از روایات بعضی از علما معتقدند که سؤالهای خاص(بررسی دقیق اعمال) مربوط به مؤمن محض و کافر محض است و از دیگران فقط راجع به کلیات باورها سؤال میشود.[۶]
جایگاه شهید در برزخ
از رسول خدا پرسش شد ما بال الشهید لا یفتن فی قبره ؟ چرا شهید در قبر ، مورد آزمایش ( سؤال و جواب قبر و برزخ ) واقع نمیشود ؟ فرمود : « کفی بالبارقة فوق رأسه فتنة » : یعنی شهید در زیر برق شمشیری که بالای سرش بود آزمایش خویش را انجام داد و پیشاپیش پاسخ همه پرسشها را داد. یعنی شهید عملاً صداقت و حقیقت خود را ظاهر کرد، برای همین موردی برای سؤال و جواب عالم برزخ باقی نمیماند.
منبع: مطهری، قیام و انقلاب مهدی، ص۹۴؛ کلینی، کافی، ج۵، ص۵۴
تلقین میت
به نزدیکان میت سفارش شده است که پس از خاکسپاری، میت را تنها نگذارند و با تلقین به او، در پاسخ دادن به سئوالات نکیر و منکر یاریاش کنند.[۷] علاوه بر اعمال و صدقات و نماز[یادداشت ۴] و روزه خود شخص، برخی اعمال مانند نماز هدیه و نماز لیلة الدفن از طرف بازماندگان نیز در برطرف شدن یا کاهش سختیهای قبر مؤثر است.
سؤال قبر از بدن مادی یا مثالی؟
در اینکه سؤال و جواب در قبر، ناظر به همین بدن مادی موجود در قبر است یا بدن مثالی[یادداشت ۵]، دو نظر وجود دارد. بیشتر محدثان و متکلمان با استناد به ظاهر آیات قرآن و روایات معتقدند سؤال و جواب از همین بدن مادی در قبر خواهد بود که روح به آن برای مدتی باز میگردد.[۸] کلینی در کافی از امام باقر(ع) نقل میکند: هنگامی که مرده داخل قبرش شد روح به بدنش باز میگردد، آنگاه دو ملک قبر میآیند و از او پرسش میکنند.[۹]
بیشتر فلاسفه اعتقاد دارند که سؤال قبر، ناظر به بدن مثالی است که با روح آدمی مرتبط است و منظور از قبر، همین قبر خاکی نیست.[۱۰]علامه طهرانی تصریح دارد که بدنی كه در ميان قبر می رود و به روی آن خاك میريزند، غير از صورت مثالی است كه به برزخ میرود و درشب اول قبر ملائکه با قالب مثالی و صورت ملکوتی گفت و شنود دارند، نه با بدن مادّی. بدن خاكی حرکتی ندارد، چشم و گوش و ادراک ندارد، چه در ميان قبر بپوسد يا نپوسد. امّا بدن مثالي كه همان عالم صورت انساني است، او نميميرد بلكه زنده است، ديدۀ بصيرت و ادراکش كم نمیشود بلكه افزون میگرددو علّت آنکه در بسياری از روايات به عالم قبر، و نكير و منکر در عالم قبر، و مؤاخذۀ در قبر تعبير شده است برای آن است که عالم برزخ در دنبال اين دنياست، و قبر هم بدنبال زندگی دنياست؛ و بدين مناسبت عالم برزخ را كه تعلّقی به عالم قبر دارد به عالم قبر تعبير نمودهاند.[۱۱]
کسانی که قبر ندارند
بنا بر دیدگاه اول که سؤال قبر، ناظر به بدن مادی در قبر خاکی است، خداوند توانایی اعطای درک و پاسخ به اجزای پراکنده یا سوخته را نیز دارد و به آب یا هوا یا هرآنچه در عالم هست این توانایی را میدهد تا بر بدن یا اجزای آن فشار و عذاب وارد کنند؛[۱۲] اما بنا بر دیدگاه فلاسفه که سؤال قبر ناظر به بدن مثالی است، فرقی ندارد میت در قبر دفن شده باشد و یا این که توسط آتش متلاشی و در فضا پراکنده شده باشد؛ در هر دو صورت، سؤال قبر ناظر به بدن مثالی است که مجرد از ماده و بدن خاکی است و با روح آدمی مرتبط است.[۱۳]
پیوند به بیرون
بحثی مفصل درباره سرگذشت اموات در عالم برزخ و قیامت. دانلود متن دانلود صوت
پانویس
- ↑ کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص ۷۲
- ↑ علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۲ش، ج۶، صص۲۲۳ و ۲۶۴
- ↑ علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۲ش، ج۶، ص۱۷۵
- ↑ الکلینی، الكافي، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲؛ انوار نعمانیه، ج۴، ص۲۳۹
- ↑ علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۲ش، ج۶، ص۲۷۸
- ↑ محمدی اشتهاردی، عالم برزخ در چند قدمی ما، ص۱۰۹
- ↑ اصول کافی، باب المسأله فی القبر ۲/ ۶۳۴ و ۳/۲۰۱
- ↑ علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۲ش، ج۶، ص۲۷۰
- ↑ کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۳۴.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، معاد شناسی، انتشارات اسراء، ج ۲۱، ص۲۲۲؛ حسنزاده، عیون مسایل نفس و شرح آن، ج ۲، ص۴۵۵ ۴۵۳.
- ↑ حسینی طهرانی، محمدحسین، معادشناسی، ج۲، ص۲۴۹.
- ↑ کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۴۱.
- ↑ جوادی آملی، معاد شناسی، انتشارات اسراء، ج۲۱، ص۲۲۲.
یادداشت
- ↑ شیخ مفید میفرماید: در برخی از روایات نام دو ملکی که بر کافر نازل میشوند ناکر و نکیر و نام دو ملکی که بر مؤمن نازل میشوند مبشر و بشیر ذکر شده است، گفته شده اگر نام دو ملک کافر نکیر و ناکر است به خاطر این است که کافر منکر حق است و منکر آن ملائکه و از آمدن آنها ناخشنود است و دو ملک مؤمن مبشر و بشیر است چون آن دو رضایت و ثواب خدا را بر او بشارت میدهند. شرح عقاید صدوق یا تصحیح الاعتقاد، شیخ مفید، ص ۲۲۰; علم الیقین، فیض کاشانی، ۲ / ۱۰۷۳
- ↑ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا دَخَلَ حُفْرَتَهُ یأْتِیهِ مَلَکانِ:اَحَدُهُمَا مُنْکرٌ وَ الْآخَرُ نَکیرٌ، فَأَوَّلُ مَا یسْأَلَانِهِ عَنْ رَبِّهِ وَ عَنْ نَبِیهِ وَ عَنْ وَلِیهِ، فَإِنْ أَجَابَ نَجَا، وَ إِنْ تَحَیرَ عَذَّبَاه». کشف المحجة لثمرة المهجة، ص: ۲۷۳
- ↑ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللهِ (علیهالسلام): «لَا یسْأَلُ فِی الْقَبْرِ إِلَّا مَنْ مَحَضَ الْإِیمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ الْکُفْرَ مَحْضاً وَ الْآخَرُونَ یلْهَوْنَ عَنْهُمْ» ترجمه: امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: پرسیده نمیشود در قبر، مگر کسی که خیلی محض ایمان، یا خیلی محض کفر باشد و دیگران، از آنان غفلت میشود. کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۳۵، باب المسأله فی القبر و من یسأل و من لا یسأل، حدیث ۸
- ↑ پیغمبر- صلّی اللّه علیه و آله و سلّم- سؤال کردند، فرمود: نماز از واجبات دین است...شفیع نزد ملک الموت، و مونس قبر و فرش زیر پهلو است. جواب نکیر و منکر است. اگر مرده مؤمن و طاعتکار بود عقل و هوشش بجای بماند و به جواب و حجّت، ایشان را دفع کند و قبر وی باغی گردد از باغهای بهشت، و اگر کافر و فاسق باشد در ماند و قبرش گودالی گردد از گودالهایهای دوزخ. شهاب الأخبار با ترجمه،متن،۸۰،الباب الاول
- ↑ روح انسان پس از مرگ و انقطاع از بدن مادی، خود را با بدن برزخی و قالب مثالی مییابد. بدن مثالی شباهت بسیار زیادی به بدن دنیوی انسان دارد؛ ولی در عین حال بدنی است که با نظام و قوانین عالم برزخ سازگار است و با بدن دنیوی، تفاوتهایی دارد.
منابع
- قرآن کریم
- محمد محمدی اشتهاردی،عالم برزخ در چند قدمی ما.
- جوادی آملی، عبدالله، معاد شناسی، انتشارات اسراء، قم.
- علامه مجلسی محمد باقر، بحار الانوار، دارالکتب اسلامیة، تهران، ۱۳۶۲ ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
- محمد شجاعی، معاد، نشر امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۲ ش.
- حبیب الله طاهری، عالم پس از مرگ، دفتر انتشارات اسلامی، قم.