پرش به محتوا

فارابی

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از ابونصر فارابی)
ابونصر فارابی
فیلسوف و پایه‌گذار فلسفه سیاسی و منطق در جهان اسلام
شناسنامه
نام کاملابونصر محمد بن محمد بن طَرْخان بن اوزَلَغ
لقبمعلم ثانی
زادروز۲۵۹/۲۶۰ق
شهر تولدفاراب
کشور تولدایران قدیم/قزاقستان کنونی
تاریخ درگذشت۳۳۹ق
شهر درگذشتدمشق
آرامگاهدمشق
دیناسلام
مذهبشیعه
اطلاعات علمی و مذهبی
اساتیدیُوحَنّا بن حیلان و ابوبشر مَتّی بن یونس
شاگردانابوبکر بن سراج نحوی، یحیی بن عدی منطقی و برادرش ابراهیم
تألیفاتاحصاء‌ العلوم، آراء اهل المدینة الفاضلة، السیاسة المدنیة، المدینة‌ الفاضلة، المنطقیات، التنبیه علی سبیل السعادة،‌ کلام فی علم الالهی و...

ابونصر محمد بن محمد بن طَرْخان معروف به ابونصر فارابی بنیانگذار فلسفه اسلامی و پایه‌گذار فلسفه سیاسی و منطق در جهان اسلام و ملقب به معلم ثانی. او را بزرگ‌ترین فیلسوف مسلمان و صاحب‌نظر در همه شاخه‌های حکمت نظری و عملی همچون الهیات، موسیقی، اخلاق و سیاست دانسته‌اند. تقسیم موجودات به واجب الوجود و ممکن الوجود و برهان امکان و وجوب از نوآوری‌های او، و وحدت دین و فلسفه، نظریه فیض درباره آفرینش جهان و مدینه فاضله ازجمله دیدگاه‌های او به شمار می‌رود. برخی پژوهشگران اعتقاد به ولایت فقیه را نیز به او نسبت داده‌اند.

تألیفات فارابی را بیش از صد اثر گفته‌اند که به زبان‌های مختلف ترجمه شده‌اند. برخی از مهم‌ترین آثار او عبارتند از: احصاء‌ العلوم، آراء اهل المدینة الفاضلة، السیاسة المدنیة، المدینة‌ الفاضلة، الموسیقی الکبیر، المنطقیات، الفصول المنتزعة و فصول الحکم. کتاب‌های متعددی درباره زندگی‌نامه و اندیشه‌های او منتشر شده است. اماکن علمی زیادی به نام و یاد او نامگذاری شده و آثار رسانه‌ای نیز درباره او تولید شده است.

عده‌ای از محققان با استناد به شواهد متعددی ازجمله مطالب فارابی درباره ویژگی‌های رئیس جامعه و امام و امامت، او را شیعه دانسته‌اند. برخی او را شیعه اسماعیلی شمرده‌اند. فارابی در ۳۳۹ق/۹۵۰م در سن هشتاد سالگی در دمشق از دنیا رفت و سیف الدوله حمدانی، حاکم وقت شام، بر او نماز میت خواند و در همانجا دفن شد.

جایگاه و اهمیت

ابونصر فارابی را بنیانگذار فلسفه اسلامی،[۱] بزرگ‌ترین فیلسوف مسلمان،[۲] بنیانگذار فلسفه سیاسی در اسلام،[۳] پایه‌گذار[۴] یا پدر منطق اسلامی،[۵] از فیلسوفان برجسته فلسفه مشائی[۶] دانسته‌اند. همچنین وی را نخستین و برجسته‌ترین اندیشمند مسلمان شمرده‌اند که به بررسی فلسفی موسیقی پرداخته است.[۷]

تندیس فارابی در جشنواره بین المللی فارابی.

گفته شده فارابی، نخستین کسی است که منطق صوری را به صورت کامل و منظم از یونان به جهان عرب انتقال داد.[۸] اندیشه‌های فارابی را در فیلسوفان پس از خود تأثیرگذار شمرده‌اند تا جایی که گفته شده ریشه همه اندیشه‌ها در فلسفه اسلامی به فارابی برمی‌گردد.[۹] از نظر برخی، فارابی نخستین کسی است که دایر‌ةالمعارف تألیف کرد؛ پیش از او کسی همه معارف و علوم زمان خود را گردآوری نکرده بود.[۱۰]

به گفته سید حسین نَصْر، فارابی در زمانه ترجمه علوم مختلف از فرهنگ‌های گوناگون، در نظم بخشیدن به علوم و ایجاد هماهنگی میان آنها و معارف اسلامی نقش اساسی داشت و از ایجاد نابسامانی و هرج‌ومرج در حیات فکری و عقلانی مسلمانان جلوگیری کرد. نصر، از این جهت فارابی را به عنوان سرمشق متفکران معاصر اسلامی خوانده است.[۱۱]

به فارابی لقب معلم ثانی (معلم دوم پس از ارسطو که معلم اول بود) داده‌اند.[۱۲] درباره اعطای این لقب به فارابی، دلایلی همچون بنیانگذاری فلسفه اسلامی، پایه‌گذاری منطق در جهان اسلام، برترین فیلسوف پس از ارسطو، تلاش برای طبقه‌بندی علوم و واضع روش‌شناسی در علوم ذکر شده است.[۱۳]

نام فارابی در فهرست مشاهیر جهانی یونسکو ثبت شده است.[۱۴] سال ۲۰۲۰-۲۰۲۱م نیز به مناسبت هزار و صد و پنجاهمین سال تولد فارابی، به عنوان سال گرامی‌داشت او در یونسکو تعیین شده بود.[۱۵] در ایران روز ۳۰ آبان (۲۱ نوامبر) روز ملی حکمت و فلسفه و بزرگداشت فارابی نامگذاری شده است.[۱۶]

زندگی‌نامه

اطلاعات درباره زندگینامه فارابی را اندک دانسته‌اند.[۱۷] ابونصر محمد بن محمد بن طَرْخان بن اوزَلَغ معروف به فارابی[۱۸] در سال ۲۵۹[۱۹] یا ۲۶۰ق[۲۰] در روستای وسیج،[۲۱] از روستاهای شهر فاراب، یکی از مناطق ایران قدیم و قزاقستان کنونی،[۲۲] به دنیا آمد. در الفهرست ابن‌ندیم (تاریخ نگارش: ۳۷۷ق) آمده که او از فاریاب از مناطق خراسان بود.[۲۳]

فارابی در زمان معتضد عباسی، شانزدهمین خلیفه عباسی (دوره حکومت ۲۷۸-۲۸۹ق)، به همراه پدرش که نظامی بود، به شهر حَرّان و از آنجا به بغداد سفر کرد و در آنجا منطق، فلسفه ادبیات، منطق، ریاضیات و علوم پایه را فراگرفت.[۲۴] وی از بغداد به دمشق و از آنجا به مصر سفر کرد و پس از مدتی به دمشق بازگشت و در آنجا ماندگار شد و این در زمان حکومت سیف الدوله حمدانی (حکومت: ۳۳۳ - ۳۵۶ق) بر شام بود.[۲۵]

یُوحَنّا بن حیلان (درگذشت پیش از ۳۲۰ق) و ابوبشر مَتّی بن یونس (درگذشت: ۳۲۸ق) هر دو از فیلسوفان مسیحی، از معروف‌ترین[۲۶] استادان منطق و فلسفه فارابی ذکر شده‌اند.[۲۷] ابوبکر بن سراج نحوی را به عنوان استاد نحو فارابی و شاگرد او در منطق نام برده‌اند.[۲۸] ابوزکریا یحیی بن عدی منطقی و برادرش ابراهیم نیز از شاگردان فارابی بودند.[۲۹] گفته شده فارابی پیش از آنکه به فلسفه روی آورد،‌ به کار قضاوت اشتغال داشت.[۳۰]

به گفته ابن‌خَلِّکان، از مورخان قرن هفتم قمری، فارابی با زبان ترکی و برخی زبان‌های غیرعربی آشنا بود.[۳۱] از ابن‌خلکان در وفیات الاعیان نقل شده که فارابی به هفتاد زبان آشنایی داشته است[۳۲] ولی این سخن را اغراق‌آمیز شمرده‌اند.[۳۳] برخی او را از نژاد ترک دانسته‌اند.[۳۴] در دانشنامه فلسفی استنفورد آمده است که درباره اصالت فارابی اختلاف وجود دارد. برخی اصالت او را ترک دانسته‌اند؛ ولی تحقیقات جدید نشان داده که او فارس (ایرانی) بوده است.[۳۵]

برخی محققان با استناد به شواهد متعددی ازجمله مطالب فارابی درباره ویژگی‌های رئیس جامعه و امام و امامت، او را شیعه دانسته‌اند.[۳۶] همچنین گفته شده فیلسوفان با تسنن رابطه خوبی نداشتند و بیشتر فیلسوفان متمایل به تشیع بودند.[۳۷] برخی او را شیعه اسماعیلی شمرده‌اند.[۳۸] در شیعه بودن فارابی ادعای اجماع نیز شده است.[۳۹]

فارابی در رجب[۴۰] سال ۳۳۹ق/۹۵۰م در سن هشتاد سالگی در دمشق درگذشت.[۴۱] سیف الدوله حمدانی بر او نماز خواند و در دمشق دفن شد.[۴۲]

اندیشه‌ها

فارابی اندیشمندی توصیف شده که در همه شاخه‌های حکمت نظری همچون الهیات، ریاضیات و موسیقی و حکمت عملی مانند اخلاق و سیاست دیدگاه‌های خاصی ارائه کرده است.[۴۳] برخی از اندیشه‌های وی از این قرار است:

رابطه دین و فلسفه

فارابی را معتقد به وحدت دین و فلسفه دانسته‌اند. از نظر او، انسان دارای دو قوۀ عاقله و متخیّله است. قوه عاقله به فلسفه تعلق دارد و قوه متخیله به دین. فیلسوف از راه قوه عاقله و پیامبر از راه قوه متخیله به حقیقت مطلق می‌رسد. هرچند شیوه‌های رسیدن به حقیقت متفاوتند، ولی هدف یکی است.[۴۴] گفته می‌شود نوآوری فارابی در پیوند میان دین و فلسفه در روش اوست که از راه توصیف عقل و قوای نفس است.[۴۵] فارابی بر این باور بود که اگر دین تابع فلسفه حقیقی و یقینی باشد، دین صحیح و اگر تابع فلسفه ظنی و غیرحقیقی باشد، دین فاسد خواهد بود.[۴۶]

تقسیم موجودات به واجب الوجود و ممکن الوجود

اصطلاح واجب و ممکن و تقسیم موجودات به واجب الوجود و ممکن الوجود را از اندیشه‌های او تلقی کرده‌اند.[۴۷] از دیدگاه برخی محققان، برهان امکان و وجوب از ابتکارات فارابی است و ابن‌سینا در فلسفه اسلامی و توماس آکوئیناس در فلسفه غرب آن را از او وام گرفته‌اند.[۴۸] گفته می‌شود فارابی از خداوند با تعابیری مانند «سبب اول» و «موجود اول» و «واجب الوجود» یاد کرده است.[۴۹]

نظریه فیض و سلسله مراتب هستی

فارابی درباره چگونگی آفرینش جهان، معتقد به نظریه فیض بود. از نظر وی، جهان بر اثر فَیَضان وجود خدا پدید آمده و وجود جهان لازمه جدایی‌ناپذیر وجود خدا است.[۵۰] براساس دیدگاه وی، سلسله مراتب نظام هستی به این ترتیب است: خداوند، عالم عقل (عقل اول تا نهم)، عقل فعال (عقل دهم)، نفس، صورت، ماده و اجسام.[۵۱] فارابی معتقد به عقول عشره بود و آنها را مجرد می‌دانست.[۵۲] وی عقول ده‌گانه را بر فرشتگان و عقل دهم را بر روح الامین و روح القدس تطبیق کرده است.[۵۳]

علم خدا

گفته شده فارابی نخستین فیلسوف مسلمان است که چگونگی علم پیشین خدا به اشیاء را مورد بحث قرار داده است.[۵۴] فارابی،‌ علم خدا به جزئیات محسوس را منکر و بر این باور بود که چنین اعتقادی پیامدهای ناگواری همچون پیدایش اعتقادات ناسازگار در میان معلومات خدا و نامتناهی گشتن معلومات خدا می‌شود.[۵۵] البته گفته شده وی در کتاب‌های دیگرش علم الهی به جزئیات را پذیرفته است.[۵۶]

مدینه فاضله

فارابی را در طرح و ساماندهی مدینه فاضله اسلامی متأثر از افلاطون دانسته‌اند.[۵۷] او بر این باور بود که انسان برای رسیدن به کمال مطلوب چاره‌ای جز زندگی اجتماعی ندارد و همه جوامع نیز به دنبال سعادتند؛ اما جامعه‌ای که در پی سعادت حقیقی است، مدینه فاضله نام دارد.[۵۸] فارابی، مردمِ چنین مدینه‌ای را امت فاضله می‌نامد.[۵۹] وی، در مقابل مدینه فاضله، مدینه‌های غیرفاضله مانند مدینه جاهله، مدینه فاسقه و مدینه ضالّه را مطرح کرده است.[۶۰]

ابونصر، مدینه فاضله را دارای پنج رکن و صنف می‌داند: افاضل (حکما و اندیشمندان)، ذوو الألسنة =سخنوران(حاملان و مبلغان دین و سخنوران و شاعران)، مُقَدِّرون (حسابدانان، هندسه‌‌دانان، طبیبان و منجمان)، مجاهدون‌ (محافظان جامعه) و مالیّون (کشاورزان و بازرگانان).[۶۱]

وی با تشبیه مدینه فاضله به بدن سالم، معتقد است همچنانکه قلب، به عنوان کامل‌ترین عضو بدن، رئیس بدن است، حاکم و رئیس اول جامعه و مدینه فاضله نیز باید کامل‌ترین عضو جامعه باشد[۶۲] که همان پیامبر یا فیلسوف است.[۶۳] از نظر او، همه پیامبران، فیلسوف بودند؛ پیامبران، به لحاظ آنچه از عقل فعال به قوه متخلیه‌شان افاضه می‌شود، پیامبر و به لحاظ آنچه از عقل فعال به عقل منفعلشان افاضه می‌شود، فیلسوف نامیده می‌شوند. چنین شخصی کامل‌ترین و سعادت‌مندترین انسان به شمار می‌رود.[۶۴] گفته شده فارابی در نظریه فیلسوف پیامبر، عقاید دینی اسلامی خود را با سنت فلسفی یونانی جمع کرده است.[۶۵]

ولایت فقیه

فارابی در برخی از آثارش، جانشنان رئیس اول مدینه فاضله و ويژگی‌های آنها را بیان کرده است.[۶۶] وی در کتاب الملة می‌نویسد هر گاه رئیس اول و یکی از ائمة‌ الابرار (پیشوایان نیکو) از دنیا بروند و کسی که همانند آنهاست، جانشینش نشود، فقیه جانشین آنها می‌شود.[۶۷] برخی نویسندگان این نظریه را با نظریه ولایت فقیه تطبیق کرده‌اند.[۶۸]

تقسیم‌بندی علوم

فارابی علوم متداول در عصر خود[۶۹] را در هشت دسته طبقه‌بندی کرده است: زبان‌شناسی، منطق، علم تعلیمی (ریاضیات)، علم طبیعی، علم الهی (الهیات)، علم مدنی (سیاست)، علم فقه و علم کلام.[۷۰]

تألیفات

کتاب آراء اهل المدینة الفاضلة اثر فارابی.

تألیفات فارابی را بیش از صد اثر گفته‌اند که بسیاری از آنها به زبان‌های مختلف همچون فارسی، ترکی، انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و عبری ترجمه شده‌اند.[۷۱] به باور محسن مهدی، فارابی‌پژوه و استاد برجسته دانشگاه شیکاگو و هاروارد اهل عراق، بیشتر آثار باقی‌مانده از فارابی را در دو دسته منطق و سیاست می‌توان دسته‌بندی کرد؛ هرچند آثاری نیز درباره موسیقی دارد.[۷۲] برخی آثار وی را در پنج عنوان طبقه‌بندی کرده‌اند: منطق؛ نجوم،‌ ریاضیات، موسیقی و طبیعیات؛ مابعدالطبیعه؛ سیاست و فلسفه افلاطون و ارسطو.[۷۳]

برخی از مهم‌ترین آثار فارابی عبارتند از: احصاء‌ العلوم، آراء اهل المدینة الفاضلة، السیاسة المدنیة، الموسیقی الکبیر، المنطقیات، التنبیه علی سبیل السعادة،‌ کلام فی علم الالهی، الفصول المنتزعة، فصول الحکم و الجمع بین رأیی الحکیمین افلاطون الالهی و ارسطاطالیس.[۷۴] کتاب احصاء‌ العلوم را که به دسته‌بندی علوم پرداخته،[۷۵] دارای شهرت فراوان و تأثیرگذار در غرب و شرق دانسته‌اند.[۷۶] این کتاب به زبان‌های گوناگونی مانند عبری و لاتین[۷۷] ترجمه شده است.

مجموعه آثار فارابی به همراه کتاب‌های مرتبط با وی در نرم‌افزار «مجموعه آثار حکیم فارابی» از سوی مرکز تحقیقات کامپیوترى علوم اسلامى گردآمده است.[۷۸]

کتاب‌شناسی و آثار درباره فارابی

درباره زندگی‌نامه و اندیشه‌های فارابی کتاب‌ها و آثار متعددی تولید و منتشر شده است. برخی از کتاب‌ها عبارتند از:

  • فارابی؛ بنیانگذار نوافلاطون‌گرایی اسلامی، نوشته ماجد فخری و ترجمه محمدرضا مرادی طادی. فخری، در این کتاب، به آرای منطقی، سیاسی، متافیزیکی و موسیقیایی فارابی و تأثیر افکار او بر فیلسوفان مسلمان و غربی و نقش او به عنوان حلقه واسطه فلسفه یونانی و فلسفه اسلامی پرداخته است. این کتاب از سوی نشر علم و نخستین بار در سال ۱۳۹۵ش منتشر شده است.
  • فارابی؛‌ مؤسس فلسفه اسلامی، رضا داوری اردکانی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگى،
  • ابونصر فارابی؛ فیلسوف فرهنگ (مجموعه گفتارهای معرفت بازخوانی اندیشه و آثار فارابی) اثر غلامحسین ابراهیمی دینانی و اسماعیل منصوری لاریجانی، تهران، انتشارات سروش، چاپ اول، ۱۴۰۳ش.
  • أبو نصر الفارابی فی الذکری الألفیة لوفاته، اثر ابراهیم بیومی مدکور، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ۱۴۰۳ق.

«فارابی فیلسوف فرهنگ» رضا داوری اردکانی، «فارابی و بنیانگذاری فلسفه سیاسی اسلامی» نوشته محسن مهدی، «الفارابی فی المراجع العربیة» اثر حسین علی محفوظ، «الفارابی» مصطفی غالب، «الفارابی، حیاته، آثاره، فلسفته» احمد شمس‌الدین، «فلسفة الفارابی» نوشته منذر کوثر، «الفارابی و تأسیس الفلسفة الاسلامیة» محسن مهدی، «فارابی‌شناسی (گزیده مقالات)» به اهتمام میثم کرمی، «فارابی: فیلسوف غریب» نصرالله حکمت، «زندگی و اندیشه حکیم ابونصر فارابی» نصرالله حکمت و «اندیشه سیاسی فارابی» اثر محسن مهاجرنیا از دیگر آثار درباره فارابی هستند.

کنگره جهانی فارابی

در اسفند ۱۴۰۱ش، نخستین کنگره جهانی «فارابی و فرهنگ و تمدن اسلامی» با هدف گرامی‌داشت مقام فارابی به همت مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی و دبیرخانه دائمی جشنواره بین‌المللی فارابی در تهران برگزار شد.[۷۹] مجموعه مقالات این همایش در کتابی با عنوان «فارابی و اندیشه‌های او» منتشر شده است.[۸۰] چندین همایش بین‌المللی با عنوان و مرتبط با فارابی نیز در قزاقستان برگزار شده است.[۸۱]

نامگذاری اماکن علمی به نام فارابی

دانشگاه ملی الفارابی قزاقستان،[۸۲] جشنواره بین‌المللی فارابی،[۸۳] دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران،[۸۴] دانشگاه الفارابی در بغداد،[۸۵] دانشگاه افسری علوم و فنون فارابی وابسته به ارتش جمهوری اسلامی ایران،[۸۶] بیمارستان چشم‌پزشکی فارابی تهران،[۸۷] از جمله مراکز و نهادهای علمی است که به یاد و نام فارابی نامگذاری شده‌اند.

به گزارش خبرگزاری سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، جایزه دولتی جمهوری قزاقستان در زمینه علم و فن‌آوری به نام فارابی نامگذاری شده و همچنین تصویر فارابی بر روی اولین واحد پول قزاقستان (تنگه) چاپ شده است.[۸۸]

مستندی با عنوان «چراغ راه تمدن» نیز از سوی تلویزیون ملی قزاقستان تولید شده است.[۸۹] خانه-موزه فارابی درباره مراحل مختلف زندگی و معرفی میراث فکری فارابی در ۱۳۹۸ش در استانبول ترکیه افتتاح شد.[۹۰]

پانویس

  1. نعمة، فلاسفة الشیعه؛ حیاتهم و آرائهم، ۱۹۸۷م، ص۵۶۷؛ مهدی، الفارابی و تأسیس الفلسفة الاسلامیة، ۲۰۰۹م، ص۷۶.
  2. ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، دار الفکر، ج۵، ص۱۵۳؛ نعمة، فلاسفة الشیعه؛ حیاتهم و آرائهم، ۱۹۸۷م، ص۵۶۷.
  3. مهدی، فارابی و بنیان‌گذاری فلسفه سیاسی اسلامی، ۱۴۰۰ش، ص۱۳، ۲۴، ۶۶.
  4. یوسفیان، «شکل‌گیری فلسفه اسلامی»، ص۲۰۷.
  5. یوسفیان، «شکل‌گیری فلسفه اسلامی»، ص۲۱۳.
  6. نعمة، فلاسفة الشیعه؛ حیاتهم و آرائهم، دار الفکر، ص۵۷۶-۵۷۹.
  7. نگاه کنید به: «فارابی؛ بزرگترین نظریه‌پرداز موسیقی در تاریخ اسلام»، خبرگزاری جمهوری اسلامی؛ «فارابی؛ بزرگ‌ترین نظریه‌پرداز موسیقی در تاریخ اسلام»، دین آنلاین.
  8. نعمة، فلاسفة الشیعه؛ حیاتهم و آرائهم، ۱۹۸۷م، ص۵۶۸.
  9. نعمة، فلاسفة الشیعه؛ حیاتهم و آرائهم، ۱۹۸۷م، ص۵۶۹.
  10. طوقان، الخالدون العرب، ۱۹۵۴م، ص۸۵.
  11. نصر، سنت عقلانی اسلام در ایران، ۱۳۸۳ش، ص۱۲۵.
  12. شهرزوری، تاریخ الحکماء، ۲۰۰۷م، ص۳۰۰؛ نعمة، فلاسفة الشیعه؛ حیاتهم و آرائهم، ۱۹۸۷م، ص۵۶۷: نصر، سنت عقلانی اسلامی در ایران، ۱۳۸۳ش، ص۱۲۱.
  13. نصر، سنت عقلانی اسلامی در ایران، ۱۳۸۳ش، ص۱۲۲-۱۲۴؛ یوسفیان، «شکل‌گیری فلسفه اسلامی»، ص۲۰۷.
  14. نگاه کنید به: «اسامی 33 نام آور و مشاهیر ایرانی به ثبت یونسکو رسیده است»، وبگاه مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی؛ «اسامی 33 نام آور و مشاهیر ایرانی به ثبت یونسكو رسیده است»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.
  15. «وزیر فرهنگ: فارابی به قله‌ای باشکوه در تمدن اسلامی تبدیل شده است»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.
  16. «چرا ۳۰ آبان روز حکمت و فلسفه و بزرگداشت فارابی شد؟»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.
  17. مهدی، فارابی و بنیان‌گذاری فلسفه سیاسی اسلامی، ۱۴۰۰ش، ص۲۵؛ داوری اردکانی، فارابی مؤسس فلسفه اسلامی، ۱۳۷۷ش، ص۶۵و۶۶؛ یوسفیان،‌ «شکل‌گیری فلسفه اسلامی»، ص۲۰۳.
  18. ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، دار الفکر، ج۵، ص۱۵۳.
  19. ابراهیمی دینانی و منصوری لاریجانی، ابونصر فارابی؛ فیلسوف فرهنگ، ۱۴۰۳ش، ص۱۳؛ نعمة، فلاسفة الشیعه؛ حیاتهم و آرائهم، ۱۹۸۷م، ص۵۶۷.
  20. محفوظ، مؤلفات الفارابی، ۱۳۹۵ق، ص۲۳.
  21. محفوظ و آل‌یاسین، مؤلفات الفارابی، ۱۳۹۵ق، ص۲۳؛‌ داوری اردکانی، فارابی مؤسس فلسفه اسلامی، ۱۳۷۷ش، ص۶۶.
  22. ابراهیمی دینانی و منصوری لاریجانی، ابونصر فارابی؛ فیلسوف فرهنگ، ۱۴۰۳ش، ص۷و۱۳.
  23. ابن‌ندیم، الفهرست، دارالمعرفة، ص۳۶۸.
  24. ابراهیمی دینانی و منصوری لاریجانی، ابونصر فارابی؛ فیلسوف فرهنگ، ۱۴۰۳ش، ص۷و۱۳.
  25. ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، دار الفکر، ج۵، ص۱۵۵.
  26. یوسفیان، «شکل‌گیری فلسفه اسلامی»، ص۲۰۶ و ۲۰۷.
  27. ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، دار الفکر، ج۵، ص۱۵۳و۱۵۴.
  28. یوسفیان، «شکل‌گیری فلسفه اسلامی»، ص۲۰۷.
  29. یوسفیان، «شکل‌گیری فلسفه اسلامی»، ص۲۰۷.
  30. یوسفیان،‌ «شکل‌گیری فلسفه اسلامی»، ص۲۰۳.
  31. ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، دار الفکر، ج۵، ص۱۵۳.
  32. ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، دار الفکر، ج۵، ص۱۵۵.
  33. یوسفیان،‌ «شکل‌گیری فلسفه اسلامی»، ص۲۰۴.
  34. ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، دار الفکر، ج۵، ص۱۵۳؛ یوسفیان،‌ «شکل‌گیری فلسفه اسلامی»، ص۲۰۳.
  35. «al-Farabi», Stanford Encyclopedia of Philosophy.
  36. نعمة، فلاسفة الشیعه؛ حیاتهم و آرائهم، ۱۹۸۷م، ص۵۷۶-۵۷۹؛ داوری اردکانی، فارابی مؤسس فلسفه اسلامی، ۱۳۷۷ش، ص۶۶و۶۷.
  37. داوری اردکانی، فارابی مؤسس فلسفه اسلامی، ۱۳۷۷ش، ص۶۶و۶۷.
  38. یوسفیان،‌ «شکل‌گیری فلسفه اسلامی»، ص۲۳۸.
  39. حسینی، فلسفه سیاسی فارابی و ارتباط آن با ولایت فقیه، ۱۳۸۹ش، ص۳۶.
  40. محفوظ و آل‌یاسین، مؤلفات الفارابی، ۱۳۹۵ق، ص۲۴.
  41. ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، دار الفکر، ج۵، ص۱۵۶؛ نعمة، فلاسفة الشیعه؛ حیاتهم و آرائهم، ۱۹۸۷م، ص۵۶۷؛ داوری اردکانی، فارابی مؤسس فلسفه اسلامی، ۱۳۷۷ش، ص۶۷.
  42. ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، دار الفکر، ج۵، ص۱۵۶.
  43. نگاه کنید به:‌ «اندیشه فارابی پاسخ‌گوی مسائل فکری و فرهنگی امروز بشر است»، پایگاه خبری جامعة المصطفی العالیمة.
  44. مقربی و پورحسن، «نوآوری فارابی در باب رابطه دین و فلسفه نظریه سلسله مراتبی زبان دین»، ص۱۲و۱۳.
  45. مقربی و پورحسن، «نوآوری فارابی در باب رابطه دین و فلسفه نظریه سلسله مراتبی زبان دین»، ص۱۳.
  46. فارابی، الحروف، ۱۹۷۰م، ص۱۵۳و۱۵۴.
  47. نعمة، فلاسفة الشیعه؛ حیاتهم و آرائهم، ۱۹۸۷م، ص۵۶۸.
  48. بدوی، موسوعة الفلسفة، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۱۰۲؛ حسین‌زاده، فلسفه دین، ۱۳۷۵ش، ص۱۰۱.
  49. یوسفیان،‌ «شکل‌گیری فلسفه اسلامی»، ص۲۱۷.
  50. فارابی، السیاسة المدنیة، ۱۹۹۶م، ص۴۵.
  51. فارابی، السیاسة المدنیة، ۱۹۹۶م، ص۲۱-۲۸.
  52. فارابی، السیاسة المدنیة، ۱۹۹۶م، ص۲۱.
  53. فارابی، السیاسة المدنیة، ۱۹۹۶م، ص۲۲و۲۳.
  54. حاجیها و دیگران، «علم پیشین الهی از دیدگاه حکمت صدرایی و سینوی و تطبیق آن با آیات و روایات»، ص۴۹.
  55. فارابی، فصول منتزعه، ۱۴۰۵ق، ص۹۰.
  56. یوسفیان، «شکل‌گیری فلسفه اسلامی»، ص۲۲۰.
  57. یوسفیان، «شکل‌گیری فلسفه اسلامی»، ص۲۳۲.
  58. فارابی، آراء أهل المدينة الفاضلة، ۱۹۹۵م، ص۱۱۲و۱۱۳.
  59. فارابی، آراء أهل المدينة الفاضلة، ۱۹۹۵م، ص۱۱۳؛ فارابی، السیاسة المدنیة، ۱۹۹۶م، ص۸۹.
  60. فارابی، آراء أهل المدينة الفاضلة، ۱۹۹۵م، ص۱۲۸؛ فارابی، السیاسة المدنیة، ۱۹۹۶م، ص۹۹.
  61. فارابی، فصول منتزعه، ۱۴۰۵ق، ص۶۵و۶۶.
  62. فارابی، آراء أهل المدينة الفاضلة، ۱۹۹۵م، ص۱۱۴و۱۱۶.
  63. فارابی، آراء أهل المدينة الفاضلة، ۱۹۹۵م، ص۱۲۱و۱۲۲.
  64. فارابی، آراء أهل المدينة الفاضلة، ۱۹۹۵م، ص۱۲۱.
  65. یوسفیان، «شکل‌گیری فلسفه اسلامی»، ص۲۳۲.
  66. نگاه کنید به: فارابی، آراء أهل المدينة الفاضلة، ۱۹۹۵م، ص۱۲۴؛ فارابی، الملة و نصوص آخر، ۱۹۹۱م، ص۵۰.
  67. نگاه کنید به: فارابی، الملة و نصوص آخر، ۱۹۹۱م، ص۵۰.
  68. نگاه کنید به: حسینی، فلسفه سیاسی فارابی و ارتباط آن با ولایت فقیه، ۱۳۸۹ش، ص۲۹۵-۲۹۸و۳۰۷.
  69. فارابی، احصاء‌ العلوم، ۱۹۹۶م، ص۵ و ۱۵.
  70. نگاه کنید به: فارابی، احصاء‌ العلوم، ۱۹۹۶م، ص۱۵و۱۶، ۱۷-۷۹.
  71. محفوظ و آل‌یاسین، مؤلفات الفارابی، ۱۳۹۵ق، ص۲۴.
  72. مهدی، فارابی و بنیان‌گذاری فلسفه سیاسی اسلامی، ۱۴۰۰ش، ص۱۰۶.
  73. «فارابی یا معلم ثانی؛ فیلسوفی که دین را موضوع مطالعه قرار داد»، مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی.
  74. محفوظ و آل‌یاسین، مؤلفات الفارابی، ۱۳۹۵ق، ص۲۵-۳۰؛ یوسفیان، «شکل‌گیری فلسفه اسلامی»، ص۲۰۸.
  75. یوسفیان، «شکل‌گیری فلسفه اسلامی»، ص۲۰۸.
  76. نصر، سنت عقلانی اسلامی در ایران، ۱۳۸۳ش، ص۱۲۴.
  77. مهدی، فارابی و بنیان‌گذاری فلسفه سیاسی اسلامی، ۱۴۰۰ش، ص۳۲.
  78. «مجموعه آثار حکیم فارابی رحمه الله»، وبگاه مرکز تحقیقات کامپیوترى علوم اسلامى.
  79. «گزارش نهایی نخستین کنگره جهانی فارابی و فرهنگ و تمدن اسلامی»، وبگاه جشنواره بین‌المللی فارابی.
  80. «فارابی و اندیشه‌های او: مجموعه مقالات نخستین کنگره جهانی فارابی و فرهنگ و تمدن اسلامی»، مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
  81. «چهارمین همایش بین‌المللی فارابی در قزاقستان برگزار شد»، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی.
  82. «al-Farabi Kazakh National University»،Farabi University.
  83. «معرفی»، وبگاه جشنواره بین‌المللی فارابی.
  84. «پیشینه دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران»، وبگاه دانشکدگان فارابی.
  85. «حول الجامعة»، وبگاه جامعة‌ الفارابی.
  86. «ثبت نام دانشگاه افسری فارابی | حفاظت اطلاعات علوم و فنون فارابی»، وبگاه مشاور گروپ.
  87. «معرفی بیمارستان فارابی»، وبگاه بیمارستان فارابی.
  88. «فارابی، تأثیر او در قزاقستان و آثار او در ایران»، تارنمای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی.
  89. «فارابی، تأثیر او در قزاقستان و آثار او در ایران»، تارنمای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی.
  90. «خانه-موزه فارابی در ترکیه!»، خبرگزاری ایسنا.

منابع

  • «al-Farabi», Stanford Encyclopedia of Philosophy, Accessed: 13 December 2025.

پیوند به بیرون