آقاعلی مدرس طهرانی

(تغییرمسیر از آقا علی زنوزی)
آقاعلی مدرس طهرانی
اطلاعات فردی
لقبمدرّس زنوزی
تاریخ تولد۱۲۳۴ق
محل زندگیاصفهان، تهران
تاریخ وفات۱۳۰۷ق
محل دفندر حرم عبدالعظیم حسنی
شهر وفاتتهران
خویشاوندان
سرشناس
ملا عبدالله زنوزی
اطلاعات علمی
استادانمیرزا حسن نوری فرزند ملا علی نوری
سید رضی لاریجانی
ملا آقا قزوینی، ملا عبدالله زنوزی و...
شاگردانمحمدباقر اصطهباناتی
میرزا حسن آشتیانی
حیدر قلی خان قاجار نهاوندی و...
محل تحصیلتهران، عراق، اصفهان و قزوین
تألیفاتبدایع الحکم
سبیل الرشاد فی اثبات المعاد


آقاعلی مدرس طهرانی(۱۲۳۴-۱۳۰۷ق)، معروف به حکیم مؤسس، اولین حکیم از حکمای مکتب فلسفی تهران و مروج فلسفه ملاصدرا است. وی در فلسفه از صدرالدین شیرازی پیروی می‌کرد، ولی در برخی مسائل فلسفی از جمله معاد جسمانی با او مخالفت کرده است. وی در این زمینه دست به ابتکاراتی زده که سبب شهرت وی به حکیم مؤسس و نیز توجه برخی متأخران در مسئله معاد جسمانی به وی شده است. بدایع الحکم از مهم‌ترین آثار فلسفی اوست. سایر آثار وی تحت عنوان مجموعه مصنفات حکیم مؤسس آقا علی مدرّس طهرانی گردآوری شده است.

زندگی

وی در سال ۱۲۳۴ق در اصفهان متولد شد. پیشوند آقا (یا آغا) غالباً ملازم نام اوست.[۱] شهرت وی، مدرّس، زنوزی، طهرانی و حکمی ضبط شده است.[۲] به‌رغم آنچه مشهور است، آقاعلی در هیچ‌یک از آثارش خود را زنوزی یا مدرّس زنوزی معرفی نکرده و عنوانی که برای خود برگزیده، آقا علی مدرّس طهرانی است. [۳]

آقا علی به دلیل جامعیت در معقول و منقول به «مدرس» و به سبب کمالات صوری و معنوی به «حکیم الهی» و «استاد الاساتید» شهرت یافت.[۴] وی همچنین یکی از حکمای اربعه تهران بود که باعث تثبیت و رونق مکتب فلسفی تهران شدند. مدرس طهرانی هم علوم نقلی و هم علوم عقلی را تدریس می‌کرد، اما شهرت وی بیشتر در علوم عقلی بود.[۵] ظاهراً پس از مدتی وی فقط به تدریس حکمت پرداخته و این امر باعث انتقال مجلس درس او از مدارس رسمی به منزلش شده است.[۶] اما، به گزارش کُنت دو گوبینو [یادداشت ۱][۷] این موضوع از شهرت وی و اقبال شاگردان به او نکاسته است.

آقا علی مدرّس در ۱۳۰۷ وفات یافت و در حرم عبدالعظیم حسنی در شهر ری دفن شد.[۸]

تحصیلات

پدر آقا علی، ملا عبدالله زنوزی، شاگرد ملا علی نوری و از مروّجان فلسفۀ ملاصدرا و مؤسس حوزه فلسفی تهران بود. آقا علی در سال ۱۲۳۷ (در سه سالگی) به همراه پدرش به تهران آمد و پس از فراگیری مقدمات علوم، از جمله ادبیات عرب و منطق و اصول فقه و کلام، در حلقۀ درس پدر شرکت نمود. پس از درگذشت پدرش در ۱۲۵۷، برای ادامۀ تحصیل به عراق، اصفهان و قزوین رفت و نزد استادانی چون میرزا حسن نوری فرزند ملا علی نوری، سید رضی لاریجانی، ملا آقا قزوینی، ملا محمد جعفر لنگرودی، میرزا محمدابراهیم نقشه فروش و ملا محمد جعفر لاهیجی تلمذ کرد و سپس به تهران بازگشت.[۹] آقا علی مدرّس در حدود سال ۱۲۷۰ تدریس در علوم معقول را در تهران آغاز کرد؛ نخست در مدرسۀ قاسم خان و سپس در مدرسۀ سپهسالار به تعلیم فلسفه پرداخت. ظاهراً در‌‌ همان ایام نزد میرزا حسن آشتیانی به فراگیری علوم نقلی نیز مشغول بوده است. [۱۰] مدرّس طهرانی به تصوف نیز تمایل داشته و بنا به نقل معصوم‌علیشاه [۱۱] به منور علیشاه (از اقطاب سلسلۀ نعمت‌اللهیه) دست اردت داده و به گزارش مدرّس گیلانی مرید شیخ غلامرضا شیشه‌گر بوده است.

فلاسفه معاصر وی

آقابزرگ تهرانی با آقا علی در تهران ملاقات داشته و او را در حکمت، بر‌تر از معاصرانش دانسته و مجلس درس وی را در تهران پر رونق وصف کرده است؛ اما، قضاوت دربارۀ برتری آقا علی از معاصرانش دشوار است. ملا هادی سبزواری، محمدرضا قمشه‌ای و سید ابوالحسن جلوه از معاصران مدرّس طهرانی بودند و از حیث استادان، هم طبقه به شمار می‌آیند و به غیر از حکیم جلوه، از مروّجان فلسفۀ ملاصدرا بودند. با وجود این، شهرت سبزواری به گونه‌ای است که بسیاری، او را بزرگ‌ترین فیلسوف بعد از ملاصدرا می‌دانند.[۱۲]آقا علی مدرّس در آثار خود[۱۳] از سبزواری با احترام و تعظیم- با تعبیر «وحید عصرنا» - یاد کرده است. سید جلال‌الدین آشتیانی پس از تردید در برتری آن دو به یکدیگر، در ‌‌نهایت به برتری سبزواری رأی داده است.[۱۴] به نظر وی، سبزواری از حیث سرعت انتقال و تحریر مطالب غامض با عباراتی کوتاه و روان و اجتناب از تطویل کلام بر آقا علی ترجیح‌ دارد. اما مهدی حائری یزدی [۱۵] آقا علی را، به سبب داشتن ذوق نقادانه و ابتکار درعرضۀ راه حل‌های‌ جدید برای مشکلات فلسفی، از سبزواری بر‌تر دانسته و دلیل شهرت کمتر آقا علی را، شیوه نقادانه داشتن و پیروی صرف نکردن از ملاصدرا دانسته است.

در میان دیگر حکمای حوزۀ تهران، آقا علی مدرّس و محمدرضا قمشه‌ای، از جهت علمی، از حکیم جلوه بسیار بر‌تر بوده‌اند.[۱۶] گفتنی است که طول تدریس آقا علی در تهران بیشتر از قمشه‌ای و گرایش او بیشتر حکمت برهانی بوده، اما قمشه‌ای به عرفان و جنبه‌های ذوقی حکمت متعالیه توجه بیشتری داشته است.[۱۷]

شاگردان

بزرگان بسیاری نزد او حکمت آموخته‌اند که برخی از آنان عبارت‌اند از:

نوآوری‌های فلسفی

حکیم مدرّس طهرانی نکات و راه‌حل‌های تازه‌ای برای برخی مسائل فلسفی عرضه کرده که مهم‌ترین آن‌ها در بحث معاد و راه حل متفاوت او در توجیه فلسفی معاد جسمانی است. وی به-رغم استفاده از اصول و مبانی فلسفۀ ملاصدرا (مانند اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری)، دربارۀ معاد، نظری متفاوت با او ابراز نموده است.[۱۹] به عقیدۀ او، نفوس کَوْنیۀ جزئیه (نفوس انسانی) که هنگام تعلق نفس به بدن تحت تدبیر نفس کل یا نفوس کلیه (نفوس ملائکه) است، پس از مرگ به نفس کل متصل می‌شود و از قوا و اعضای آن به شمار می‌آید و از آن طریق می‌توانند همچنان بدن خویش را تدبیر کنند. به نظر وی، بدن که شامل ودایع و آثاری از نفس است، در مسیر حرکت جوهری به سوی غایت خود، یعنی نفس، در حرکت است تا روز قیامت که به آن ملحق شود.[۲۰] ظاهراً اینکه حکیم مدرّس طهرانی جسد ابن بابویه (متوفی ۳۸۱ق) را پس از گذشت ده قرن سالم دیده، در ابراز این عقیده بی‌تأثیر نبوده است.[۲۱] رأی حکیم مؤسس در خصوص معاد جسمانی مورد توجه متأخران قرار گرفته است: شیخ محمد حسین غروی اصفهانی، که از طریق شاگردی محمدباقر اصطهباناتی شاگرد آقاعلی به شمار می‌آید، در رساله فی اثبات معاد جسمانی کاملاً بر مبنای آقا علی، معاد جسمانی را اثبات کرده است. همچنین سید جلال‌الدین آشتیانی در آثار خود، ضمن بیان نظریۀ آقا علی، به انتقاد از آن پرداخته است. آشتیانی تصریح دارد که بیشتر استادان وی، از جمله ابوالحسن قزوینی، به نظر آقا علی متمایل‌اند.[۲۲] غلامحسین ابراهیمی دینانی نیز کتابی با عنوان معاد از دیدگاه حکیم مدرّس زنوزی نوشته و در آن به نظریات آقا علی و تفاوت آن با دیگر آرا اشاره کرده است.[۲۳]

به‌غیر از مسئلۀ معاد، آقا علی مدرّس طهرانی دراین مباحث نیز نکات و تقریرات مهمی ابراز نموده است: توحید و تحقق کثرت در وجود، اعتباریات ماهیت، وجود رابط و رابطی، حمل، علم به واجب الوجود، اصالت وجود و تطابق قوس صعود و نزول و اتحاد اتصالی مراتب آن‌ها.[۲۴]  

آثار

از حکیم مدرّس طهرانی آثار متعددی به جا مانده که یکی از مشهور‌ترین آن‌ها بدایع الحکم است. این کتاب به زبان فارسی و در بردارندۀ خلاصه‌ای از حکمت متعالیه است. آقا علی مدرّس این کتاب را به درخواست شاهزاده عماد الدوله بدیع الملک میرزا، در پاسخ به هفت پرسش فلسفی، نوشته است. آخرین سؤال بدیع الملک - که مقایسۀ نظر فیلسوفان غربی با نظر حکما و متکلمان اسلامی است- نشان دهندۀ آغاز رویارویی فلسفۀ اسلامی با فلسفۀ غرب است. این اثررا احمد واعظی در ۱۳۷۶ش در تهران منتشر کرده است. محمد صالح حائری مازندرانی، از قائلان به اصالت ماهیت، ردیه‌ای بر این اثر نوشته و آن را ودایع الحکم فی کشف خدایع بدایع الحکم نامیده است. اثر اخیر به صورت مستقل و نیز در ضمن کتاب حکمت بوعلی سینا چاپ شده است.

سبیل الرشاد فی اثبات المعاد، پس از بدایع الحکم، معروف‌ترین اثر آقا علی مدرّس است و چنانکه خود در مقدمۀ آن اشاره نموده، برگرفته از تعلیقات ایشان بر کتاب اسفار ‌ملاصدرا است. در این اثر، رأی مهم مدرّس طهرانی دربارۀ معاد تشریح شده است.

به غیر از بدایع الحکم، دیگرآثارِ موجودِ مدرّس طهرانی، از تعلیقات و رسائل و تقریظات و تقریرات، در مجموعه مصنفات حکیم مؤسس آقا علی مدرّس طهرانی، در سه جلد، به کوشش محسن کدیور در ۱۳۷۸ش در تهران چاپ شده است.  

پانویس

  1. رجوع کنید به مدرّس طهرانی، مجموعه مصنفات، ۱۳۷۸، ج۳، ص۱۴۷؛ مدرّس زنوزی، بدایع الحکم، ۱۳۷۶، ص بیست و هشت، ۵۲۸؛ شیرازی، طرائق الحقایق، ۱۳۳۱، ص۵۰۴
  2. رجوع کنید به آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳، ج۷، ص۹۲؛ ج۲۵، ص ۳۸؛ ۱۴۰۴، ج ۱، ص۱۴۷۲؛ دیوان بیگی، ادب و فرهنگ در عصر قاجاریه، ۱۳۶۴، ص۴۸۲؛ شیرازی، طرائق الحقایق، ۱۳۳۱، ج۳، ص۵۰۴؛ مدرّس تبریزی، ریحانة الادب، ج۲، ص ۳۹۱
  3. مدرّس طهرانی، مجموعه مصنفات، ۱۳۷۸، ج۱، ص۲۸، مقدمۀ کدیور
  4. اعتماد السلطنه، مآثر و الآثار، ۱۳۰۶ق، ص۱۵۷؛ مدرّس تبریزی، ریحانة الادب، ج۲، ص۳۹۱
  5. آقا بزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص ۱۴۷۳
  6. دیوان بیگی، ادب و فرهنگ در عصر قاجاریه، ۱۳۶۴، ص۴۸۲
  7. کنت دو گوبینو، مذاهب و فلسفه در آسیای وسطی، ص۸۹
  8. آقا بزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۴۷۴
  9. مدرّس طهرانی، مجموعه مصنفات، ۱۳۷۸، ج۲، ص۱۸۷؛ ج۳، ص۱۴۱، ۱۴۷-۱۴۸
  10. مدرس طهرانی،مجموعه مصنفات، ۱۳۷۸، ج۱، ص ۳۲، مقدمۀ کدیور؛ ج۳، ص ۱۴۸؛ سبزواری، رسائل حکیم سبزواری، ۱۳۷۰، ص ۵۴، مقدمۀ آشتیانی
  11. شیرازی،‌ طرائق الحقایق، ۱۳۳۱، ج۳، ص۵۰۴
  12. رجوع کنید به‌: اعتماد السلطنه، مآثر و الآثار، ۱۳۰۶ق، ص۱۴۷؛ کوربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ۱۳۸۰، ص۵۰۴؛ مطهری، مجموعه آثار، ج۱۴، ۱۳۸۱ش، ص۵۲۴
  13. مدرس طهرانی، مجموعه مصنفات، ج۱، ص۲۸۶-۲۸۷، ج۲، ص۱۷۵
  14. سبزورای، رسائل حکیم سبزواری، ۱۳۷۰، ص۵۱-۵۲، مقدمۀ آشتیانی؛ملا محمد جعفر لاهیجی، شرح رساله المشاعر ملاصدرا، ۱۳۸۶، ص۹۰، مقدمۀ آشتیانی، پانویس۲
  15. حائری یزدی، کاوش‌های عقل نظری، ۱۳۸۴، ص۳۶
  16. مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۱ش، ج۱۴، ص۵۲۹ و ۵۳۱.
  17. مدرّس طهرانی، مجموعه مصنفات، ۱۳۷۸، ج۱، ص ۴۳-۴۴، مقدمۀ کدیور
  18. رجوع کنید به صدوقی سها، تحریر ثانی تاریخ حکماء و عرفای متأخر، ۱۳۸۱، ص۴۵۲-۴۶۰؛ مدرّس طهرانی، مجموعه مصنفات، ۱۳۷۸، ج۱، ص ۳۶-۴۰ مقدمۀ کدیور
  19. رجوع کنید به: مدرّس طهرانی، مجموعه مصنفات، ۱۳۷۸، ج۲، ص ۹۳
  20. مدرّس طهرانی، مجموعه مصنفات، ۱۳۷۸، ج۲، ص ۹۱، ۱۰۲-۱۰۳، ۱۱۷
  21. رجوع کنید به: مدرّس طهرانی، مجموعه مصنفات، ۱۳۷۸، ج۲، ص ۹۸؛ ۲۹۳-۲۹۴
  22. رجوع کنید به: آشتیانی، شرح حال و آراء فلسفی ملاصدرا، ۱۳۷۸، ص۱۲۲-۱۲۳؛ آشتیانی، شرح بر زاد المسافر صدر الدین محمد بن ابراهیم شیرازی، ۱۳۸۱، ص۲۱۰-۲۱۱ پانویس، ۲۸۴-۳۵۹
  23. غلامحسين ابراهيمي ديناني از كتاب «معاد» گفت.
  24. رجوع کنید به: مدرّس زنوزی، بدایع الحکم، ۱۳۷۶، ص پانزده- بیست و سه، مقدمۀ واعظی؛ مدرّس طهرانی، مجموعه مصنفات، ۱۳۷۸، ج۲، ص۳۵-۳۶؛ ۴۱-۴۷؛ ابراهیمی دینانی، معاد از دیدگاه حکیم مدرّس زنوزی، ۱۳۸۲، ص۲۷۱-۲۷۷

یادداشت

  1. به فرانسوی:Joseph Arthur de Gobineau (۱۸۱۶–۱۸۸۲م) نویسنده، خاورشناس، شاعر، تاریخ‌نگار، پژوهشگر و سیاستمدار فرانسوی.

منابع

  • آشتیانی، سید جلال الدین، شرح بر زاد المسافرصدر الدین محمد بن ابراهیم شیرازی، قم، ۱۳۸۱.
  • آشتیانی، سید جلال الدین، شرح حال و آراء فسفی ملاصدرا، قم، ۱۳۷۸.
  • آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ۱۴۰۳.
  • آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه (نقباء البشر فی القرن الرابع عشر)، مشهد، ۱۴۰۴.
  • ابراهیمی دینانی، غلامحسین، معاد از دیدگاه حکیم مدرّس زنوزی، تهران، ۱۳۸۲.
  • اعتماد السلطنه، محمدحسن‌خان، مآثر و الآثار، چاپ سنگی، ۱۳۰۶ق.
  • حائری یزدی، مهدی، کاوش‌های عقل نظری، تهران، ۱۳۸۴.
  • دیوان بیگی، سید احمد، ادب و فرهنگ در عصر قاجاریه، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران، ۱۳۶۴.
  • سبزواری، ملا هادی، رسائل حکیم سبزواری، چاپ سید جلال الدین آشتیانی، بی‌جا، ۱۳۷۰.
  • شیرازی، محمدمعصوم، طرائق الحقایق، چاپ محمد جعفر محجوب، تهران، ۱۳۳۱.  
  • صدوقی سها، منوچهر ، تحریر ثانی تاریخ حکماء و عرفای متأخر، تهران، ۱۳۸۱.
  • کنت دو گوبینو، مذاهب و فلسفه در آسیای وسطی، ترجمه م. ف.، بی‌جا، بی‌تا.
  • کوربن، هانری، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمۀ جواد طباطبائی، تهران، ۱۳۸۰.
  • لاهیجی، ملا محمد جعفر، شرح رساله المشاعر ملاصدرا، چاپ سید جلال الدین آشتیانی، قم، ۱۳۸۶.
  • مدرّس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب.
  • مدرّس زنوزی، آقا علی، بدایع الحکم، چاپ احمد واعظی، تهران، ۱۳۷۶.
  • مدرّس طهرانی، آقا علی، مجموعه مصنفات حکیم مؤسس آقا علی مدرّس طهرانی، چاپ محسن کدیور، تهران ۱۳۷۸.
  • مدرّس گیلانی، مرتضی، منتخب معجم الحکماء، چاپ منوچر صدوقی سها، تهران، ۱۳۸۴.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار (۱۴)، تهران: قم، ۱۳۸۱.

پیوند به بیرون