مطهرات: تفاوت میان نسخهها
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) جز ←منابع |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
* خمینی، سیدروحالله، تحریرالوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۲ش. | * خمینی، سیدروحالله، تحریرالوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۲ش. | ||
* مشکینی اردبیلی، علی، مصطلحاتالفقه، قم، دارالحدیث، ۱۳۹۲ش. | * مشکینی اردبیلی، علی، مصطلحاتالفقه، قم، دارالحدیث، ۱۳۹۲ش. | ||
* مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه مطابق با مذهب اهلبیت علیهمالسلام، قم، مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهلبیت ۱۳۸۷ش. | |||
* یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق. | * یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق. | ||
نسخهٔ ۱۴ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۱۱
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۸ بهمن ۱۴۰۱ توسط کاربر:P.motahari برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
این مقاله یک نوشتار توصیفی درباره یک مفهوم فقهی است و نمیتواند معیاری برای اعمال دینی باشد. برای اعمال دینی به منابع دیگر مراجعه کنید. |
مُطَهِّرات به معنای پاککنندهها، اصطلاحی است فقهی برای امور یازدهگانهای که باعث پاک شدن نجس میشوند.
آب، زمین، آفتاب، به همراه هشت مورد دیگر از مهمترین مطهرات هستند. طهارت از نجاست جزو شرایط صحیح بودن برخی از عبادات مثل نماز و طواف است، خوردن چیزهای نجس نیز حرام است.
تعریف فقهی مطهر و تعداد آنها
مطهرات به چیزهایی میگویند که سبب برطرفشدن نجاست میشوند.[۱] مطهرات اقسام مختلف دارند و گفتهاند فقها شمارشان را تا بیست مورد بیان کردهاند.[۲]
اقسام مطهرات
در کتابهای توضیحالمسائل، موارد زیر مُطَهِّرات معرفی شدهاند:
آب، زمین، آفتاب، استحاله (تبدیل یک چیزی به چیز دیگر)، انتقال، اسلام، تبعیت، برطرف شدن عين نجاست، استبراءِ حيوان نجاستخوار، غائب شدن مسلمان، كمشدن دوسوم آب انگور، خارجشدن خون متعارف از ذبيحه، انقلاب.[۳]
احکام مطهرات
هریک از مطهِّرات احکامی دارد و با وجود شرایطی، باعث پاکشدن چیزهای نجس میشود. در زیر، برخی از احکام مطهرات آمده است:
آب
آب هرچیز نجسی را پاک میکند؛[۴] بهشرط آنکه پاک باشد، مضاف نباشد، بعد از شستن، عین نجاست از آن برطرف شود و آب مضاف نشود.[۵] آب اقسامی مانند جاری، کر و قلیل دارد که برخی احکامشان با هم تفاوت دارد.[۶]
زمین
زمین به شرطی که خودش پاک باشد و همچنین خشک باشد، اشیائی مانند کف پا و کف کفش نجس را پاک میکند؛ البته بهشرطی که عین نجاست اشیاء مزبور به واسطه راه رفتن، مالیدن و مانند آن از بین رفته باشد. [۷]
آفتاب
آفتاب، زمين و ساختمان و چيزهايى كه مانند دب و پنجره در ساختمان به كار برده شده با شش شرط پاك مىكند.[۸]
استحاله و انقلاب
استحاله یعنی تغییر ماهیت چیز نجس به چیز دیگری؛ مثل اینکه چوب تبدیل به خاکستر یا دود شود.[۹] انقلاب هم در فقه به این معناست که شراب تبدیل به سرکه شود.[۱۰] برخی از فقیهان انقلاب را نوعی استحاله دانستهاند.[۱۱]
انتقال
انتقال یعنی خون انسان یا حیوانی که خون جهنده دارد، وارد بدن حیوان دیگری شود که خونش نجس نیست؛ بهصورتی که خون این حیوان حساب شود. در این صورت، دیگر این خون پاک است؛ مانند خونی که پشه از انسان مکیده و جزو بدن او شده است.[۱۲]
اسلام
کافر، با پذیرش اسلام، پاک میشود.[۱۳]
تبعیت
تبعیت یعنی پاکشدن چیز نجس بهواسطه پاک شدن چیز نجس دگیر. مثلاً اگر کافری مسلمان شود، فرزند او بهتبعیت از پدرش پاک میشود. همچنین اگر شراب تبدیل به سکه شود، ظرف آن هم پاک میشود.[۱۴]
برطرف شدن عین نجاست
ازاله نجاست یعنی برطرف کردن عین نجاست از چیزی. ازاله نجاست در برخی موارد، پاککننده است. ازجمله اگر بدن حیوان نجس شود، با برطرف شدن عین نجاست از آن، پاک میشود. داخل دهان و بینی انسان هم همینطور است و اگر نجس شوند، همینکه عین نجاست را از آنها برطرف کنیم کافی است و نیاز به آبکشی نیست.[۱۵]
استبراء حیوان نجاست خوار
ادرار و مدفوع حیوانی حلالگوشتی که به خوردن نجاست انسان عادت کرده نجس است و برای این که پاک شود، باید آن را استبراء کنند؛ یعنی تا مدتی نگذارند نجاست بخورد. این زمان در حیوانات مختلف متفاوت است.[۱۶]
غایب شدن مسلمان
اگر بدن یا لباس مسلمان یا چیزی که در اختیار اوست، نجس باشد و مدتی او را نبینیم، اگر احتمال میدهیم آن را پاک کرده، بنا را بر این میگذاریم که آنها را پاک کرده است.[۱۷]
خارجشدن خون متعارف از حیوان ذبح شده
پس از ذبح شرعی حیوان حلالگوشت و بعد از این که به اندازه متعارف خون از رگهای او خارج شد، خونی که در بدن حیوان باقی میماند پاک است.[۱۸]
جُستارهای وابسته
پانویس
منابع
- بنیهاشمی خمینی، سیدمحمدحسن، توضیحالمسائل مراجع، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۸۱ش.
- خمینی، سیدروحالله، تحریرالوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۲ش.
- مشکینی اردبیلی، علی، مصطلحاتالفقه، قم، دارالحدیث، ۱۳۹۲ش.
- مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه مطابق با مذهب اهلبیت علیهمالسلام، قم، مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهلبیت ۱۳۸۷ش.
- یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
پیوند به بیرون
- ↑ مشکینی، مصطلحاتالفقه، ۱۳۹۲ش، ص۵۲۸.
- ↑ مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۲۳۹.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیحالمسائل مراجع، ۱۳۸۱، ج۱، ص۹۹.
- ↑ خمینی، تحریرالوسیله، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۱۳۲.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیحالمسائل مراجع، ۱۳۸۱، ج۱، ص۹۹.
- ↑ خمینی، تحریرالوسیله، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۳.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیحالمسائل مراجع، ۱۳۸۱، ج۱، ص۱۱۴.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیحالمسائل مراجع، ۱۳۸۱، ج۱، ص۹۹.
- ↑ مشکینی، مصطلحاتالفقه، ۱۳۹۲ش، ص۷۰.
- ↑ مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۷۴۲.
- ↑ مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۷۴۲.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیحالمسائل مراجع، ۱۳۸۱، ج۱، ص۱۲۵.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیحالمسائل مراجع، ۱۳۸۱، ج۱، ص۱۲۶.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیحالمسائل مراجع، ۱۳۸۱، ج۱، ص۱۲۷.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیحالمسائل مراجع، ۱۳۸۱، ج۱، ص۱۲۹.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیحالمسائل مراجع، ۱۳۸۱، ج۱، ص۱۳۱.
- ↑ بنیهاشمی خمینی، توضیحالمسائل مراجع، ۱۳۸۱، ج۱، ص۱۳۲.
- ↑ یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۴۶.