عذاب ابدی: تفاوت میان نسخهها
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز Mkhaghanif صفحهٔ ویکی شیعه:پیشنویس عذاب ابدی۲ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به عذاب ابدی منتقل کرد |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۴ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۴۶
مرگ | |
---|---|
احتضار • عزرائیل • غسل میت • کفن • نماز میت • تدفین • شهادت | |
برزخ | |
شب اول قبر • سؤال قبر • نکیر و منکر • حیات برزخی • بدن برزخی | |
قیامت | |
اسرافیل • معاد جسمانی • نفخ صور • نامه اعمال • صراط • صحرای محشر • اصحاب یمین • اصحاب شمال | |
بهشت | |
درهای بهشت • حور العین • غلمان • رضوان • نعمتهای بهشت | |
جهنم | |
درهای جهنم • درکات جهنم • زقوم • اسفل سافلین • هاویه • جحیم • غساق | |
مفاهیم وابسته | |
شفاعت • تجسم اعمال • رقیب و عتید • تناسخ • رجعت • روح • باقیات صالحات | |
عذاب ابدی یا خلود در جهنم از آموزههای اسلامی و بسیاری از ادیان است. آیات متعددی در قرآن با تعبیر خالدین فیها ابدا و مانند آن به عذاب ابدی اشاره کرده است چنانکه احادیث متعددی نیز در میراث حدیثی شیعه درباره خلود در آتش رسیده است.
درباره خلود در جهنم میان اندیشمندان اختلاف است. گروهی آن را بر خلاف عدل و حکمت الهی، رحمت الهی، و خلاف برخی آیات قرآن میدانند و معتقدند عذاب ابدی وجود ندارد و همه ساکنان دوزخ یا از آن خارج میشوند یا اگر باقی بمانند دیگر رنج و دردی نخواهند داشت.
برخی موافقان عذاب ابدی از جمله شیعیان، آن را مخصوص کافران معاندی میدانند که حجت بر آنان تمام شده باشد، و معتقدند گناهکاران و مستضعفان فکری در جهنم باقی نخواهند ماند.
عالمان شیعه معتقدند میتوان با نظریه تجسم اعمال و بروز حقیقت اعمال در قیامت عذاب ابدی را تبیین کرد غیر از این که در قرآن تصریح شده است که برخی افراد از جهنم خارج نخواهند شد.
جایگاه
خلود و جاودانگی روح آدمی بعد از مرگ، جزو آموزههای دین اسلام و بسیاری از ادیان دیگر از جمله یهودیت و مسیحیت است.[۱] ملاصدرا در آثار فلسفی خود مانند الحکمة المتعالیه[۲] و الشواهد الربوبیه[۳] و عرشیه[۴] خلود اهل آتش را «مسألة عویصه» و سخت خوانده است.[۵] و سبزواری فیلسوف شیعه آن را از اسراری میداند که اکثریت انسانها بدان راه ندارند.[۶] اختلاف در مسئله عذاب ابدی به حدی است که عدهای آن را اجماعی و ضروری دین میدانند و برخی دیگر آن را به قدری دور از عقل تلقی میکنند که نمیتوان آن را به دین نسبت داد.[۷]
موافقان عذاب ابدی در مقام استدلال بیشتر به متون نقلی دینی تکیه کردهاند.[۸] گفته شده ۸۵ آیه قرآن به مسئله خلود پراخته و ۳۴ آیه به خلود در آتش مربوط است.[۹] در برخی آیات مانند آیه ۱۶۹ سوره نساء و ۶۵ احزاب و ۲۳ سوره جن که دربارهٔ کافران و ظالمان و عاصیان در برابر خدا و پیامبر اوست، بعد از «خالدین فیها» عبارت «ابداً» آمده است.[۱۰] به طور کلی، این افراد یا گروهها در قرآن به خلود در آتش وعید داده شدهاند: کافران،[۱۱] مشرکان،[۱۲] و منافقان.[۱۳]
در باب خلود در جهنم روایات فراوانی ذکر شده است. به تعبیر طباطبایی روایات رسیده از اهلبیت دربارهٔ اصل خلود عذاب به حد استفاضه رسیده است.[۱۴] در برخی روایات، خلود در آتش و عذاب دائم، مختص کافران و اهل انکار و شرک دانسته شده است، از جمله در حدیثی از امام موسی بن جعفر نقل شده که خداوند جز اهل کفر و شرک، کسی را در آتش مُخلَّد(جاودانه) نمیکند و در ادامه از پیامبر نقل کرده که شفاعت من شامل کسانی از امتم که مرتکب گناه کبیره شدهاند، خواهد شد.[۱۵]
سه نظریه درباره عذاب ابدی
عذاب ابدی برای کافران و اهل کبائر
اکثر متکلمان مسلمان از مذاهب مختلف معتقد به خلود کافران در جهنم بودهاند.[۱۶] اما درباره خلود شخص فاسق، و به تعبیر دیگر، مؤمن مرتکب گناه کبیره که بدون توبه از دنیا رفته، بیشترین اختلاف وجود دارد.[۱۷]
خوارج معتقد بودند مرتکب کبیره کافر است و همیشه در آتش میماند.[۱۸] در مقابل، معتزله بر آن بودند که هر فرد مسلمان که مرتکب کبیره و فاسق شده، نه کافر است و نه مؤمن، بلکه جایگاه او منزلة بین المنزلتین است؛ گرچه اکثر آنان همانند خوارج معتقد بودند چنین کسی تا ابد در آتش خواهد ماند.[۱۹] معتزله به آیات آیات ۱۴ سوره نساء و ۲۳ سوره جن استناد کردهاند که از عذاب ابدی «عاصیان» خبر داده که هم شامل فاسق میشود هم کافر.[۲۰]
اختصاص عذاب ابدی به کافران
جاحظ و عبدالله بن حسن عنبری معتقد بودهاند خلود در عذاب برای کافر معاند صادق است، اما اگر کسی کوشش کند و دلایل حق برایش آشکار نشود و اسلام نیاورد، معذور است و عذابش در جهنم قطع میشود.[۲۱]
گروهی از عالمان اشاعره نیز بر این باور بودند که گناهکارِ توبهنکرده از عذاب نجات مییابد.[۲۲] به گفتهٔ سعدالدین تفتازانی، چنین کسانی بهدلیل رحمت خداوند در آتش نخواهند ماند.[۲۳] میرسید شریف جرجانی نیز چنین استدلال کرده که بر اساس آیه ۷ سوره زلزال «هر کس ذرهای نیکی کند آن را خواهد دید»، و افزوده که مرتکب گناه کبیره بیتردید واجد عمل نیک است که همان ایمان اوست، پس او باید ثواب عملش را بچشد؛ اگر ثواب عملش را قبل از ورود به آتش ببیند و سپس در آتش باقی بماند، عقلاً نادرست است، اما اگر بعد از خروج از آتش ثواب عملش را ببیند، مطلوب است و خروج از آتش و عدم خلود در آن یعنی همین.[۲۴]
مخالفت با عذاب ابدی
مخالفت با عذاب ابدی در بین عالمان مذاهب مختلف وجود دارد، اما این مخالفان نظر واحدی ندارند. بنابر پژوهشهای انجام شده مخالفان عذاب ابدی را میتوان در شش گروه جای داد؛[۲۵] ۱. خروج دوزخیان از جهنم و ورود به بهشت،[۲۶] ۲. فنای جهنم و اهل آن،[۲۷] ۳. اعطای قوه صبر به جهنمیان و فراموشی عذاب،[۲۸] ۴. عذاب آمیخته با نعمت،[۲۹] ۵. تبدیل عذاب به گوارایی (عذب)،[۳۰] و ۶. خلود نوعی.[۳۱]
گفته شده که جز جهم بن صفوان و برخی از پیروان وی که قائل به فنای جهنم و بهشت بودهاند و بنابراین به خلود اعتقاد نداشتهاند،[۳۲] محییالدین ابنعربی برجستهترین مخالف خلود دوزخیان است[۳۳] و نوشته است که اهل آتش پس از اینکه بهقدر اعمالشان عذاب چشیدند، در همان جهنم مشمول فضل و رحمت حق میگردند و دیگر آتش را احساس نمیکنند.[۳۴] ملاصدرای شیرازی نیز در برخی آثارش مانند ابنعربی با خروج کفار از جهنم مخالف است، و بر این باور است که در نهایت عذاب جهنم تمام خواهد شد و اهل جهنم دیگر احساس عذاب و درد نخواهند کرد.[۳۵]
ابنسینا در کتاب النجاة تأکید میکند که رنج و عذاب شدیدی که بر اثر خُلقیات حاصل از پیوند نفس با بدن در دنیا، بعد از مفارقت از بدن برای نفس پدید میآید، عارضی است نه ذاتی. از این رو اندکاندک زایل میشود و سرانجام نفس به سعادت حقیقی میرسد.[۳۶]
فیض کاشانی، شاگرد ملاصدرا نیز در فرازهایی از آثارش عبارات ابنعربی، عبدالرزاق کاشی، قیصری و ملاصدرا مبنی بر نفی عذاب دائم را بدون نقد و ردّ، نقل کرده است.[۳۷] خوانساری نویسنده روضات الجنات نیز وی را جزو مخالفان عذاب ابدی معرفی کرده است.[۳۸] امام خمینی را نیز در همین دسته از عالمان قرار دادهاند که به نجات از عذاب و بهرهمندی دوزخیان از شفاعت باور دارد[۳۹] و برای این مدعا به رحمت عام الهی و زوالناپذیری فطرت الهی انسان تمسک کرده است.[۴۰]
باور علمای شیعه
بر اساس گزارش قدردان قراملکی، اصل خلود در نظر عالمان شیعه همگانی و پذیرفتهشده است.[۴۱] بهاعتقاد متکلمان شیعه خلود در آتش به کافران اختصاص دارد.[۴۲]
اختصاص عذاب ابدی به کافران معاند
بهگفته شیخ مفید، شیعه معتقد است که عذاب ابدی به کافران اختصاص دارد و گناهکاران حتی اگر به جهنم بروند در جهنم ماندگار نخواهند بود.[۴۳] ملاصدرا با تأکید بر اینکه منشأ خلود در جهنم فقط کفر است، خلود کفار در آتش را صرفاً بهسبب فساد اعتقادشان میداند؛ چون فساد اعتقاد موجب فساد ذات روح و در نهایت باعث هلاکت آن میگردد؛ بر خلاف فساد در عمل که احتمال رفع شدنش وجود دارد.[۴۴]
در نظر علامه طباطبایی قرآن دربارهٔ خلود و جاودانگی عذاب صراحت دارد، چنانکه آیه ۷۶ سوره بقره تصریح کرده است که آنان از آتش خارج نخواهند شد. روایات متعدد اهلبیت نیز در این باب واضح است؛ از این رو برخی روایات غیرشیعی که حاکی از انقطاع عذاب است، به دلیل مخالفت با قرآن باید کنار گذاشته شود.[۴۵]
استدلالهای الاهیدانان شیعه
عالمان دینی شیعه برای این نظر که عذاب ابدی همگانی نیست و فقط کافران معاند را شامل میشود به آیاتی از قرآن و روایات و نیز استدلالهایی عقلانی استناد کردهاند.
گفتهاند: در آیه ۱۲۸ سوره انعام با عبارت «إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ» کسانی از حکم عذاب ابدی استثنا شدهاند، و چون بنابر اجماع، کافر از آتش بیرون نمیآید، پس منظور آیه استثناکردن فاسقِ مرتکب کبیره است که با خواست و مشیت خداوند عذابش قطع میشود.[۴۶] مجلسی از مجموع احادیث ذکرشده دربارهٔ خلود به این نتیجه رسیده که کافران و منکران اصول دین اسلام و دشمنان اهلبیت در آتش ابدی خواهند بود؛ جز کسانی که در عقلشان کاستی هست یا حجت بر آنان تمام نشده است.[۴۷]
به نظر عالمان شیعه، در آیاتی مثل آیه ۱۴ سوره نساء که برای عذاب ابدی گناهکاران استدلال می شود، یا کلمه خالدین بهمعنای مکث طولانی است، یا باید خلود در آتش را مختص کافر بدانیم.[۴۸]
بهباور متکلمان شیعه، مؤمنی که مرتکب کبیره شده است، به سبب ایمانش مستحق ثواب دائم است؛ زیرا در آیه ۷ سوره زلزال حتی کوچکترین عمل خیر پاداش دارد و ایمان بزرگترین عمل خیر است. و از آنجا که ثواب ایمان، ثوابی است جاویدان، پس باید چنین فردی نخست عذاب شود و سپس در بهشت به ثواب جاویدان نائل گردد.[۴۹]
عذاب ابدی و رحمت خداوند
گروهی از عالمان مسلمان که بیشتر رویکرد فلسفی و عرفانی دارند و با عذاب ابدی و خلود در آتش مخالفند،[۵۰] جاودانگی عذاب را با رحمت خداوند ناسازگار دانستهاند.[۵۱]
ابن عربی و پیروان مکتب وی، به طور کلی، بر اساس نظریه ظهور و تحقق اسمای الهی از جمله رحمان و رحیم، به بحث از خلود پرداختهاند. وی میگوید ذات برخی انسانها با رحمت و شفقت سرشته شده است و اگر خداوند اجازه نظارت و حاکمیت در امور بندگانش را به آنان میداد، رنج و عذاب را از عالم زایل میساختند. حال، خدایی که چنین کمالی را به برخی از بندگانش داده، مسلماً خودش به آن سزاوارتر است و میتواند عذاب را تماماً از بین ببرد. خداوند خود را نسبت به بندگانش ارحم الراحمین وصف کرده است.[۵۲] به گفته قیصری کسی که موصوف به رحمانیت و رحیمیت است، هیچ فردی را به عذاب ابدی دچار نمیکند و این مقدار عذاب هم که در شریعت از آن خبر دادهاند برای رساندن آنان به کمالات مقدّرشان است.[۵۳]
به گفته طباطبائی رحمت خدا به معنای رقّت قلب و دلسوزی نیست زیرا این حالات از ویژگیهای انسان مادی است، بلکه رحمت به معنای اعطا و افاضه آن چیزی است که مناسب استعداد قابل است.[۵۴]
عذاب ابدی و عدل و حکمت الهی
برخی دیگر از عالمان مسلمان نیز خلود در عذاب را با عدل الهی در تعارض انگاشتهاند و این پرسش را مطرح کردهاند که چرا کسی که در دنیا مدت کوتاهی گناه کرده است برای همیشه در جهنم میسوزد؟[۵۵]
اندیشمندان دیگری نیز از منافات عذاب ابدی با حکمت خداوند سخن گفتهاند[۵۶] و ادعا کردهاند آفرینش موجودی که بناست گرفتار عذاب پایانناپذیر شود حکیمانه نیست.[۵۷] چنان که از دیوید هیوم و برتراند راسل دو فیلسوف انگلیسی نیز نقل شده است که عذاب ابدی را عبث و تُهی از هر گونه فایده عاقلانه میدانند.[۵۸] قدردان قراملکی الهیاتپژوه شیعه نیز بر این باور است که هیچ انگیزه موجهی برای عذاب جاودان وجود ندارد.[۵۹]
تبیین عذاب ابدی با نظریه تجسم اعمال
برخی از عالمان دینی سازگاری عذاب ابدی و عدل الهی را تنها از طریق نظریه تجسم اعمال ممکن میدانند است.[۶۰] از نظر ایشان ناسازگاری عذاب با عدل ناشی از باور به عذاب قراردادی و اعتباری است. زیرا قراردادیدانستن عذابهای آخرتی زمینهساز پرسشهایی در باب امکان عذاب ابدی میشود و نمیتوان انگیزه معقولی برای عذاب ابدی در نظر گرفت؛ چون در آخرت نه تَشَفّیِ خاطر معنا دارد، نه از عذاب ظالم چیزی به مظلوم میرسد، و نه کسی عبرت میگیرد.[۶۱] به همین جهت گروهی از ایشان برای تبیین عذاب ابدی به نظریه تجسم اعمال اعمال تمسک جستهاند.[۶۲] از سوی دیگر گفته شده نظریه تجسم اعمال هم حداکثر میتواند امکان خلود در آتش را اثبات کند نه تحقق قطعی آن را.[۶۳]
علامه طباطبائی خلود را بر مبنای اصول فلسفی حکمت متعالیه از جمله حرکت جوهری شرح میدهد و معتقد است اگر صورتهای زشت با نفس انسان یکی نشده باشند، نفس بعد از مدتی عذاب محدود، رها میشود؛ ولی اگر گناهان جزو ذات نفس او شده باشند، و نفس بدون فشار به معصیت تن در دهد و با گناه سِنخیَّت پیدا کند، در عذاب جاودان خواهد ماند.[۶۴] طباطبائی همچنین توضیح داده است که خلود در آتش و عذاب دائم، اثر و خاصیت صورت شقاوت است که لازمه نفس انسان شقی است، یعنی پس از اینکه ذات انسانی، بر اثر میل شدیدش به شقاوت به واسطه احوال عارض بر او که، به هر حال به اختیار خود او برمیگردد، صورت شقاوت به خود گرفت و شقاوت در او متحقق گردید، دیگر جایی برای پرسش باقی نمیماند که چرا لوازم و آثار شقاوت، از جمله عذاب همیشگی، دامن فرد شقی را میگیرد.[۶۵]
سازگارسازی خلود با برخی آیات قرآن
ناسازگاری خلود با برخی آیات قرآن که دلالت بر امکان بخشش عموم افراد دارند، یا عذاب را مشروط به خواست خداوند کردهاند، زمینهساز مباحثی تفسیری شده است.[۶۶] آیاتی مثل آیه ۵۳ سوره زمر، آیه ۱۰۷ و ۱۰۸ سوره هود از این جملهاند.[۶۷]
پایان عذاب با پایان آسمان و زمین
کسانی همچون ابنقیم جوزی عالم اهل سنت، از آیات ۱۰۷ و ۱۰۸ سوره هود، که با عبارت «ما دامت السموات و الارض» باقیماندن دوزخیان و بهشتیان را محدود به زمان باقیماندن آسمان و زمین کرده است[۶۸] نتیجه گرفتهاند که عذاب و آتش در جهنم ابدی نیست.[۶۹] محمد رشیدرضا در تفسیر المنار بر این باور است که بر خلاف وعدهٔ خلود اهل جنت، وعید خلود اهل آتش به مشیت الهی بستگی دارد، یعنی اگر خدا بخواهد آنان از آتش نجات مییابند.[۷۰]
طباطبائی در تفسیر دو آیه ۱۰۷ و ۱۰۸ سوره هود میگوید آسمانها و زمینِ قیامت بر خلاف آسمانها و زمینِ دنیا است و فنا نمیشود، پس ناسازگاری پیش نمیآید و خلود به جای خود باقی است.[۷۱] برخی دیگر، آسمان و زمین را همین آسمان و زمین دنیا دانسته و مراد از بهشت و جهنم را بهشت و جهنم برزخی میدانند که تا قیامت و برچیده شدن نظام آسمان و زمین فعلی ادامه دارد.[۷۲]
پایان عذاب با مشیت خداوند
در برخی آیات نعمتهای بهشتی و عذاب جهنم با عبارت ما شاء ربک محدود شده است یعنی تا وقتی خدا بخواهد.[۷۳] جوادی آملی در پاسخ گفته است اینجا استثنا برای تأکید است به این بیان که به جز خدا کسی نمیتوان ایشان را از عذاب نجات دهد[۷۴] غیر از این که اگر منظور آیه استثنای همه افراد از عذاب باشد، خلاف فصاحت قرآن است، و اگر منظور این باشد که بعضی از افراد از عذاب نجات مییابند آنگاه آیه عذاب ابدی را تایید کرده است.[۷۵]
پانویس
- ↑ بلانیان و دهقانی محمودآبادی، «خلود در عذاب»، ص۱۷۷.
- ↑ ملاصدرا، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۲، ص۳۴۶.
- ↑ ملاصدرا، الشواهد الربوبیه، ۱۳۸۶ش، ص ۳۸۵.
- ↑ ملاصدرا، العرشیه، ۱۴۲۰ق، ص ۲۸۰.
- ↑ ملاصدرا، الاسفار، ۱۹۸۱م، ج ۹، ص۳۴۶.
- ↑ سبزواری، رسائل حکیم سبزواری، ۱۳۷۶ش، ص۳۲۹.
- ↑ قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۰.
- ↑ بلانیان و دهقانی محمودآبادی، «خلود در عذاب»، ص۱۷۸.
- ↑ رضایی هفتادر، «ارزیابی نظریه انقطاع عذاب جهنم»، ص۳۴.
- ↑ محموفؤاد عبدالباقی، همانجا
- ↑ سوره آلعمران، آیه ۱۱۶؛ سوره بینه، آیه ۶، سوره احزاب، آیه ۶۴-۶۵.
- ↑ سوره بینه،آیه ۶؛ سوره فرقان، آیه ۶۸-۶۹.
- ↑ سوره توبه، آیه۶۸؛ سوره مجادله، آیه ۱۴-۱۷.
- ↑ طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۱۲.
- ↑ شیخ صدوق، التوحید، ۱۴۱۶ق، ص۴۰۷-۴۰۸؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۳۴، ۳۵۱؛ برای آگاهی از احادیث دیگر با این مضمون: مجلسی، بحارالانوار، ج۸، ص۳۵۵ - ۳۵۸-۳۵۹.
- ↑ برای نمونه: علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۲۷ق، ص۵۶۱؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۳۴، جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۷۰ش، ج۸، ص۳۰۷؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۱.
- ↑ عبدالباری، یوم القیامة، ۲۰۰۴م، ص۳۰۶.
- ↑ اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۴۷۴؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۷۰، ۱۸۶.
- ↑ اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۴۷۴؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۱۱۵، ۱۱۸-۱۱۹؛ نیز: قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۱۴۰۸ق، ص۶۵۰.
- ↑ قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۱۴۰۸ق، ص۶۵۷-۶۴۸، ۶۶۰.
- ↑ فخررازی، المحصل، ۱۴۱۱ق، ص۵۶۶؛ تفتازانی، ۱۳۷۱ش، شرح المقاصد، ج۵، ص۱۳۱؛ جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۷۰ش، ج۸، ص۳۰۸-۳۰۹.
- ↑ اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۲۰ق، ص۱۶۲-۱۶۳؛ شهرستانی، الملل و النحل، بیتا، ج۱، ص۱۳۹؛ فخررازی، المحصل، ۱۴۱۱ق، ص۶۵۲.
- ↑ ج۵، ص۱۳۵.
- ↑ میر سیدشریف جرجانی، ج۸، ص۳۰۹
- ↑ قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۵.
- ↑ قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۵.
- ↑ قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۵.
- ↑ قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۶.
- ↑ قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۶.
- ↑ قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۷.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۵ش، ج۳۹، ص۴۳۶؛ قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۸.
- ↑ اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۴۷۴.
- ↑ ساطع و رفیعا، «مقایسه دیدگاه امام خمینی در باب خلود با سایر آرا مخالف و موافق»، ص۷۹.
- ↑ ابنعربی، الفتوحات المکیه، ج۱، ص۱۱۴، ۳۰۳.
- ↑ قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۱.
- ↑ ابن سینا، النجاة، ۱۳۷۹ش، ص۶۹۵.
- ↑ فیض کاشانی، علم الیقین، ۱۳۷۷ش، ص۱۳۲۱-۱۳۲۵.
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ش، ج۶، ص۸۱.
- ↑ ساطع و رفیعا، «مقایسه دیدگاه امام خمینی در باب خلود با سایر آرا مخالف و موافق»، ص۹۵.
- ↑ ساطع و رفیعا، «مقایسه دیدگاه امام خمینی در باب خلود با سایر آرا مخالف و موافق»، ص۹۵.
- ↑ قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۰.
- ↑ شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۳۳۰ش، ص۱۴؛ شیخ مفید، رساله شرح عقائد الصدوق، ۱۳۳۰ش، ص۵۵؛ طوسی، تجرید الاعتقاد، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۴، علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۲۷ق، ص۵۶۱؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۱- ۴۴۳.
- ↑ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۴۶.
- ↑ ملاصدرا، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۴، ص۳۰۷-۳۱۰
- ↑ طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷، ج۱، ص۴۱۲-۴۱۳.
- ↑ برای نمونه: طوسی، تجرید الاعتقاد، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۴؛ علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۲۷ق، ص۵۶۱-۵۶۳؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۳-۴۴۵.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۳۶۳.
- ↑ برای نمونه: طوسی، تجرید الاعتقاد، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۴؛ علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۲۷ق، ص۵۶۱-۵۶۳؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۳-۴۴۵.
- ↑ برای نمونه: طوسی، تجرید الاعتقاد، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۴؛ علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۲۷ق، ص۵۶۱-۵۶۳؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۳-۴۴۵.
- ↑ ساطع و رفیعا، «مقایسه دیدگاه امام خمینی در باب خلود با سایر آرا مخالف و موافق»، ص۷۹.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۵ش، ج۳۹، ص۴۳۱؛ بطحایی، «رحمت الهی و خلود دوزخیان»، ص۳۵.
- ↑ ابن عربی، الفتوحات المکیه، بیتا، ج۳، ص۲۵.
- ↑ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص۷۲۶؛ نیز: ابن عربی، الفتوحات المکیه، بیتا، ج۲، تعلیقات عفیفی، ص۱۲۳-۱۲۴، ۱۳۰.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۱۴.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۲، ص۴۸۳.
- ↑ قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۳»، ص۱۳۳.
- ↑ بلانیان و دهقانی محمودآبادی، «خلود در عذاب»، ص۱۷۹.
- ↑ بلانیان و دهقانی محمودآبادی، «خلود در عذاب»، ص۱۷۸.
- ↑ قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۵.
- ↑ قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۸.
- ↑ قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۸.
- ↑ قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۷.
- ↑ قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۱۲-۴۱۴
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۱۴.
- ↑ قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۶-۱۳۷.
- ↑ قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۶-۱۳۷.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۵ش، ج۳۹، ص۳۸۷.
- ↑ ابن قیم الجوزیه، حادی الارواح، ۱۳۹۲ق، ص۴۰۴.
- ↑ رشیدرضا، المنار، ۱۳۷۱ق، ج۸، ص۶۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۱، ۱۰۷-۱۰۸.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۵ش، ج۳۹، ص۴۱۵.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۵ش، ج۳۹، ص۴۱۰.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۵ش، ج۳۹، ص۴۱۱.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۵ش، ج۳۹، ص۴۱۳.
منابع
- آشتیانی، سید جلالالدین، شرح حال و آرای فلسفی ملاصدرا، دفتر تبلیغات اسلامی، قم ۱۳۷۸ش.
- ابن سینا ، رسالة اضحویه فی امر المعاد، چاپ سلیمان دنیا، مصر، ۱۳۶۸/۱۹۴۹.
- ابن سینا، حسین، الاشارات و التنبیهات، تحقیق: مجتبی زارعی، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۸۱ش.
- ابن سینا، حسین، النجاة، دانشگاه تهران، تهران، ۱۳۷۹ش.
- ابن عربی، محمد بن علی، الفتوحات المکیه، بیروت، دار صادر، [بی تا].
- ابن عربی، محمد بن علی، فصوص الحکم، و التعلیقات علیه بقلم ابوالعلاء عفیفی، تهران، ۱۳۶۶ش،
- ابن قیم الجوزیه، حادی الارواح الی بلاد الافراح، چاپ سید جمیلی، بیروت شاکر، قاهره ۱۳۹۲/۱۹۷۲، ج۲۲، چاپ احمد محمد شاکر و احمد عمر هاشم، قاهره ۱۹۸۹.
- اشعری، علی بن اسماعیل، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن، ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
- بخاری، محمد بن اسماعیل، الصحیح، [چاپ محمد ذهنی افندی]، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
- بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، چااپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره.
- بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، کتاب اصول الدین، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپافست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
- بلانیان، محمدرضا؛ دهقانی محمودآبادی، محمدحسین، «خلود در عذاب: با تکیه بر تقریری متفاوت از آموزه تجسم اعمال»، فصلنامه قبسات، زمستان ۱۳۹۳ش.
- بیهقی، احمد بن علی، تاج المصادر، چاپ هادی عالم زاده، تهران ۱۳۶۶-۱۳۷۵ ش.
- تفتازانی، مسعود بن عمر، شرح المقاصد، چاپ عبدالرحمان عمیره، قاهره ۱۴۰۹/۱۹۸۹، چاپ افست قم ۱۳۷۰-۱۳۷۱ش.
- ثقفی تهرانی، محمد، روان جاوید: در تفسیر قرآن مجید، تهران ۱۳۷۶ش.
- جرجانی، علی بن محمد، شرح المواقف، چاپ محمد بدرالدین نعسانی حلبی، مصر ۱۳۲۵/۱۹۰۷، چاپ افست قم ۱۳۷۰ش.
- جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، انتشارات اسراء، قم. سالهای مختلف.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سید کیلانی، بیروت [بی تا].
- رشید رضا، محمد، تفسیر القرآن الحکیم الشهیر بتفسیر المنار، [تقریرات درس] شیخ محمد عبده، ج۸، قاهره ۱۳۷۱/۱۹۵۲.
- سبزواری، هادی بن مهدی، رسائل حکیم سبزواری، اسوه، تهران، ۱۳۷۶ش.
- سهروردی، یحیی بن حبش، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، چاپ هنری کوربن، تهران ۱۳۵۵ش
- شهرزوری، محمد بن محمود، شرح حکمة الاشراق، چاپ جسین ضیای تربتی، تهران ۱۳۷۲ش.
- شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، چاپ احمد فهمی محمد، قاهره ۱۳۶۷-۱۳۶۸/۱۹۴۸-۱۹۴۹، چاپ افست بیروت [بی تا]
- شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم، ۱۳۵۷ش،
- طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۷ق، چاپ پنجم.
- طوسی، نصیرالدین محمد بن محمد، تجرید الاعتقاد، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، قم ۱۴۰۷
- عبدالباری، فرج الله، یوم القیامه بین الاسلام و المسیحیة و الیهودیة، قاهره ۲۰۰۴.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تحقیق: حسن حسنزاده آملی، دفتر نشر اسلامی، قم، ۱۴۲۷ق.
- فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، اللوامع الالهیه فی المباحث الکلامیه، چاپ محمدعلی قاضی طباطبائی، قم ۱۳۸۷ش.
- فخر رازی، محمد بن عمر، کتاب المحصل، چاپ حسین اتای، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۱۱.
- فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، علم الیقین فی اصول الدین، قم ۱۳۵۸ش
- قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسة، چاپ عبدالکریم عثمان، قاهره، ۱۴۰۸/۱۹۸۸ق.
- قدردان قراملکی، محمدحسن، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار»، دوماهنامه کیهان اندیشه، شمارههای ۷۲، ۷۳، ۷۴، خرداد تا آبان ۱۳۷۶ش.
- قیصری، داوود بن محمود، شرح فصوص الحکم، چاپ جلال الدین آشتیانی، تهران ۱۳۷۵ش.
- کاشی، عبدالرزاق، شرح فصوص الحکم، چاپ مجید هادی زاده، تهران ۱۳۸۳ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ق.
- مفید، محمد بن محمد، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات و یلیها رسالة شرح عقائد الصدوق او تصحیح الاعتقاد، چاپ عباسقلی(ص) وجدی (واعظ چرندابی) تبریز ۱۳۳۰ش.
- ملاصدرا شیرازی، صدرالدین محمد بن ابراهیم، اسفار (الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة)، بیروت ۱۹۸۱.
- ملاصدرا شیرازی، صدرالدین محمد بن ابراهیم، الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة، با حواشی ملاهادی سبزواری، چاپ جلال الدین آشتیانی، قم ۱۳۸۶ش.
- ملاصدرا شیرازی، صدرالدین محمد بن ابراهیم، العرشیه، مؤسسة التاریخ العربی، بیروت، ۱۴۲۰ق.
- ملاصدرا شیرازی، صدرالدین محمد بن ابراهیم، المبدأ و المعاد، چاپ جلال الدین آشتیانی، تهران ۱۳۵۴ش.
- ملاصدرا شیرازی، صدرالدین محمد بن ابراهیم، تفسیر القران الکریم، چاپ محمد خواجوی، ج۴، قم ۱۳۶۱ش.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دانشنامه جهان اسلام
- دائره المعارف بزرگ اسلامی