مصادقة الاخوان (کتاب)
اطلاعات کتاب | |
---|---|
نویسنده | شیخ صدوق |
سبک | روایی |
زبان | عربی |
اطلاعات نشر | |
ناشر | منشورات مکتبة صاحب الزمان |
مُصادَقَةُ الإخوان، (به معنای دوستی برادران دینی) کتابی حدیثی نوشته شیخ صدوق (متوفای ۳۸۱ق). این کتاب مجموعه روایاتی است که از حضرت رسول خدا(ص) و ائمه معصومین(ع) روایت شده و درباره رابطه میان افراد مؤمن با یکدیگر است و همچنین حقوقی که برادران دینی بر هم دارند. این اثر برای شناخت حقوق برادران دینی بر یکدیگر نگاشته شده است.
درباره مؤلف
محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی مشهور به شیخ صدوق، از بزرگترین علمای قرن چهارم هجری قمری بوده است. سال تولد وی پس از ۳۰۵ق بوده است و در ۳۸۱ق درگذشت و در ری به خاک سپرده شد. وی بزرگترین محدّث و فقیه مکتب حدیثی قم بود. او حدود ۳۰۰ اثر علمی از خود بجا گذاشت که بسیاری از آنها مفقود شده است. کتاب من لایحضره الفقیه از کتب اربعه شیعه اثر اوست.
نام کتاب
نام کتاب افزون بر عنوان مصادقة الاخوان، با نامهای «المصادقة»، «حقوق الاخوان» و «کتاب الاخوان» نیز معرفی شده است.[۱]
محتوا
کتاب، شامل ۱۲۵ حدیث است که در ضمن ۴۳ باب تنظیم شدهاند. اقسام برادران، برادری مؤمنان با یکدیگر، حقوق برادران، پاداش خوشرویی و شاد کردن مؤمن، آزمایش برادران، دوست داشتن برادران از جمله عناوین این کتاب است.
ابواب کتاب
این کتاب دربردارنده سی باب با عناوین ذیل است:
- باب اول: اقسام برادران
- باب دوم: حدود برادران
- باب سوم: مهربانی به برادران
- باب چهارم: برگزیدگان برادران
- باب پنجم: گردآمدن و گفتگوی برادران
- باب ششم: مواسات برادران
- باب هفتم: حقوق برادران درباره همدیگر
- باب هشتم: مؤمن برادر و آینه مؤمن است.
- باب نهم: اطعام برادران
- باب دهم: سودمندی برادران
- باب یازدهم: دوری کردن و هراس برادران از یکدیگر
- باب دوازدهم: دوستی برادران
- باب سیزدهم: ثواب خوشرویی با برادران
- باب چهاردهم: رسیدگی به کارهای برادران
- باب پانزدهم: نهی درخواست کاری از برادران
- باب شانزدهم: زیارت برادران
- باب هفدهم: توجه به برادران
- باب هجدهم: دست دادن با برادران
- باب نوزدهم: شاد کردن مؤمن
- باب بیستم: بخل بر برادران
- باب بیست و یکم: شکایت بردن پیش برادران
- باب بیست و دوم: دیدار برادران و رنجاندن آنها
- باب بیست و سوم: ثواب به هم زدن معامله به درخواست برادر مسلمان
- باب بیست و چهارم: آزمایش برادران
- باب بیست و پنجم: صداقت در برادری و اطمینان به برادران
- باب بیست و ششم: خوار ساختن برادران
- باب بیست و هفتم: معطر کردن برادران
- باب بیست و هشتم: دعا درباره برادران
- باب بیست و نهم: پوشانیدن برادران
- باب سیام: کسانیکه از برادری با آنها باید پرهیز کرد.[۲]
نخستین روایت کتاب از امیرالمؤمنین(ع) در پاسخ به پرسش مردی در بصره است که از امام درباره اقسام برادران پرسید و حضرت برادران را به دو دسته برادران قابل اعتماد و برادران گشاده رو تقسیم کرد و در معرفی دسته اول فرمود آنان به منزله دست و بال و خانواده و مال انسان هستند. امام در ادامه حدیث به آن مرد بصری فرمود: اگر به برادری اعتماد کردی مال و تن خویش را در راهش نثار کن و دوست دوستان ناب و خالصش و دشمن دشمنانش باش و رازهایش را بپوشان؛ یاریاش کن و خوبیهایش را آشکار ساز. امام در پایان این فراز به سؤال کننده یادآور شدکه اینگونه از برادران از کبریت احمر[یادداشت ۱] نایابترند.امیرالمؤمنین(ع) در برخورد با برادران گشادهرو به سؤالکننده اینگونه توصیه فرمود: چون تو از گشادهرویی و شیرینزبانی آنان بهرهات را میبری تو نیز با آنان گشادهرو و خوشزبان باش و دوستیات را از آنان مبر و بیش از این اندازه از ضمیر و دل آنان در جستجوی چیزی مباش.[۳][یادداشت ۲] آخرین باب کتاب با عنوان («باب من یجب اجتناب مؤاخاته» کسانی که از برادری با آنها باید پرهیز کرد) دارای یازده روایت است و روایت پایانیاش از امام صادق(ع) درباره فرا رسیدن روزگاری بر مردمان است که در آن دوران یافتن برادری که مایه انس و یا درهمی که از حلال باشد نایابترین چیزهاست.[۴]
اعتبار کتاب
این کتاب هر چند به شهرت دیگر کتب شیخ صدوق نمیرسد، اما به دلیل جایگاه مؤلف، پیوسته مورد توجه علما و فقهای شیعه قرار داشته، به گونهای که روایات آن در بسیاری از مجموعههای روایی شیعه مانند بحارالانوار، وسایل الشیعه و مستدرک الوسائل ذکر شده و به آن استناد شده است.[۵]
نسخهها
- نسخهای قدیمی که ملکیت آن به فاضل میرزا مجدالدین نصیری باز میگردد. این نسخه قدیمیترین نسخه و در اختیار محدث نوری بوده است.
- نسخهای در کتابخانه میرزا فضلالله شیخ الاسلام در زنجان.
- نسخهای در کتابخانه میرزا محمد تهرانی در سامرا.
- نسخهای در کتابخانه آیتالله گلپایگانی در قم با تاریخ کتابت ۱۲۷۷ق.[۶]
پانویس
یادداشت
- ↑ کبریت احمر همان گوگردِ سرخ است و کنایه از هر چیز نایاب و ارزشمند است. برخی نیز آن را مهمترین بخش اکسیری دانستهاند که با آن طلا ساخته میشود. لغت نامه دهخدا ذیل کبریت احمر
- ↑ مکاشره یعنی خندیدن و خوش برخورد بودن با دیگران و این کار میتواند فقط در همین حد باشد چون کاری است که در ظاهر افراد نمودار میشود و نمیتواند نشانگر واقعی باطن و ضمیر افراد باشد به همین جهت امیرالمؤمنین(ع) در ارتباط با اینگونه افراد فقط مقابله به مثل در همین حد را توصیه کرده است؛ یعنی خوشرویی و برخورد نیکو در برابر خوشرویی و خندان بودن طرف مقابل و نباید از این افراد بیش از این انتظار داشت.
منابع
- شیخ صدوق، محمد بن علی، مصادقه الاخوان، ترجمه خراسانی کاظمی، کاظمین، منشورات مکتبة صاحب الزمان.
- احمدی، مهدی، تاریخ حدیث شیعه در سدههای چهارم تا هفتم هجری، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۹ش.
- مرکز تحقیقات کامپیوتری نور، نرمافزار شیخ طوسی.