ام عماره
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | نسیبه بنت کعب |
کنیه | امعماره، ام حبیب |
محل زندگی | مدینه |
مهاجر/انصار | انصار |
نسب/قبیله | قبیله خزرج |
درگذشت | بعد از ۱۳ق. |
مشخصات دینی | |
زمان اسلام آوردن | بیعت دوم عقبه |
حضور در جنگها | غزوه احد، غزوه حنین، غزوه خیبر و ... |
دلیل شهرت | دفاع از پیامبر در غزوه احد |
دیگر فعالیتها | راوی |
نَسیبَه (نَسَیبَه) بنت کعب (درگذشت پس از ۱۳ق)، مشهور به امعُماره، از زنان صحابی پیامبر(ص) است. امعماره، از نخستین گروندگان به اسلام در مدینه و یکی از دو زنی بود که در بیعت دوم عقبه مسلمان شد. وی در چند غزوه، بهویژه در غزوه احد برای کمک به جنگجویان و زخمیان حضور داشت.او در غزوه احد در دفاع از پیامبر (ص) مجروح شد. امعُماره یکی از ناقلین احادیث پیامبر(ص) است. به تاریخ وفات او در منابع اشارهای نشده است، اما از متن یک روایت چنین برمیآید که وی تا دوره خلافت عمر بن خطاب زنده بوده است.
زندگینامه
پدر امعماره، کَعْب بن عَمْرو بن عَوف، از بنی مازِنِ قبیله خزرج و مادر وی رباب بنت عبدالله نیز از همان قبیله بود.[۱] از این رو، وی را نسیبه مازنیه نیز خواندهاند. دو برادر امعماره، عبدالله و عبدالرحمان بن کعب نیز از صحابه به شمار میرفتند.[۲]
امعماره، نخست با زید بن عاصم از بنی نجارِ از قبیله خزرج ازدواج کرد و از او دو فرزند به نامهای حبیب - که به همین سبب به او ام حبیب نیز گفته میشد[۳] - و عبدالله داشت، که هر دو از صحابه بودند.[۴] همسر اول او درگذشت و او پس از اسلام، با غزیة بن عمرو که او نیز از بنی نَجّار بود ازدواج کرد و از او نیز دو فرزند به نامهای تمیم و خوله داشت.[۵]
طبق گزارشهای تاریخی، پیامبر(ص) حبیب، پسر امعماره، را به همراه یک نفر دیگر به سوی مسیلمه کذاب فرستاد، اما مسیلمه دست و پای حبیب را قطع کرد و او را کشت. در جنگ یمامه با مسیلمه، عبدالله، پسر دیگر امعماره، مسیلمه را میکشد.[۶] عبدالله نیز در واقعه حره که در زمان خلافت یزید بن معاویه رخ داد، کشته شد.[۷]
اسلام آوردن
امعماره، در شهر مدینه از نخستین گروندگان به اسلام و یکی از دو زنی بود که گفتهاند، در پیمان دوم عقبه مسلمان شد. در این بیعت، غزیة بن عمرو که امعماره بعدها با او ازدواج کرد نیز حضور داشت.[۸]
شرکت در غزوات
امعماره در چند غزوه برای کمک به جنگجویان و زخمیان حضور داشت و به ویژه در غزوه اُحُد، چون پیامبر(ص) را در تنگنا دید، جانفشانی بسیار از خود نشان داد، چنانکه زخمهای زیادی برداشت.[۹] و به همین سبب پیامبر(ص) او را ستایش و سپس از وی عیادت کرد.[۱۰]سبحانی مورخ شیعی در فروغ ابدیت پس از نقل جملهای از پیامبر در تعریف از نسیبه که فرمود: «لَمقامُ نسیبة بنت کعب الیوم خیرٌ من فلان و فلان»؛ موقعیت این بانوی فداکار امروز از فلانی و فلانی بالاتر است.از قول ابنابیالحدید شارح سنی مذهب نهج البلاغه نقل کرده که میگوید: راوی حدیث به پیامبر خیانت ورزیده زیرا صریحاً نام آن دو نفر را که پیامبر اسم آنها را برده ذکر نکرده است و پس از آن ابن ابی الحدید میافزاید: من گمان میکنم، لفظ فلان و فلان کنایه از همان شخصیتهایی است که پس از رسول خدا منصبهای بزرگ در میان مسلمانان پیدا کردند و راوی از نظر احترام و ترس از موقعیت، مطلب را در پرده گفته است.[۱۱] وی اگرچه به سبب زخمهایی که در اُحُد برداشته بود، از شرکت در غزوه حمراء الاسد بازماند،[۱۲] اما در برخی از دیگر غزوات و حوادث، از جمله غزوه خیبر و غزوه حنین، همراه لشکریان اسلام بود.[۱۳]
امعماره در دوره خلافت ابوبکر، در جنگ یمامه نیز شرکت جست و در همین جنگ یک دست خود را از دست داد.[۱۴]
نقل حدیث از پیامبر(ص)
از امعماره چند حدیث از پیامبر(ص) نقل شده است.[۱۵]به عنوان نمونه عكرمه از نسیبه نقل مىكند كه گفت: روزى نزد پيامبر (ص)آمدم و از اينكه همه چيز از آن مردان است، به اعتراض گفتم: زنان را به چيزى نمىبينم كه آيه ۳۵ سوره احزاب در پاسخ وى نازل شد: «إِنّ المُسلِمينَ و المُسلِمتِ و المُؤمِنينَ و المُؤمِنتِ ...». [۱۶]
وفات
به تاریخ وفات او در منابع اشارهای نشده است. بر اساس روایتی، عمر بن خطاب در زمان خلافت خود، هدیهای که برایش آورده بودند را برای امعُماره میفرستد که این مسئله نشان میدهد او در زمان خلافت عمر زنده بوده و مرگ او پس از ۱۳ق بوده است.[۱۷]
پانویس
- ↑ کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۴۹؛ ابن هشام، سیرة النبی(ص)، ج۲، ص۳۱۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبیر، ج۸، ص۳۰۱.
- ↑ کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۴۹؛ ابن هشام، سیرة النبی(ص)، ج۲، ص۳۱۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبیر، ج۸، ص۳۰۱.
- ↑ ابن هشام، سیرة النبی(ص)، ج۲، ص۳۱۹؛ بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۲۶، به نقل از واقدی.
- ↑ کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۴۹.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبیر، ج۸، ص۳۰۱؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۵۰؛ ابن هشام، سیرة النبی(ص)، ج۲، ص۳۱۹.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۲۴
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۸، ص۴۱۶.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبیر، ج۸، ص۳۰۱؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۵۰؛ ابن هشام، سیرة النبی(ص)، ج۲، ص۳۱۹.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۶۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبیر، ج۸، ص۳۰۱.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبیر، ج۸، صص۳۰۳-۳۰۲؛ بلاذری، انساب الاشراف،ج۱، صص۳۲۶-۳۲۵.
- ↑ سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۵۶۱.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۱، صص۲۷۳-۲۶۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبیر، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۳۰۳.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۲، صص۵۷۴-۵۷۳؛ خلیفه، الطبقات، ج۲، ص ۸۸۰؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۹۴۷؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۲۷۸.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۶۹؛ ابن سعد الطبقات الکبیر، ج۸، ص۳۰۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۲۵ و فتوح البلدان، ص۱۲۶، به نقل از واقدی ؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۲۸۱.
- ↑ احمد بن حنبل، مسند،ناشر: دار المعارف - قاهره - مصر،۱۳۹۴ ق، ج۶، ص۴۳۹؛ ابن ماجه، سنن،ج۱، ص۵۵۶؛ مزی، تحفة الاشراف، ج۱۳، ص۹۳-۹۲.
- ↑ گروه فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبلیغات اسلامی، اعلام القرآن، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳۶۸.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبیر، ج۸، ص۳۰۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۲۶-۳۲۵.
منابع
- ابن سعد، محمد، الطبقات الکبیر، بهکوشش بروکلمان و دیگران، لیدن، ۱۳۲۱ق.
- ابن عبدالبر، یوسف، الاستیعاب، بهکوششعلیمحمد بجاوی،قاهره،۱۳۸۰ق/ ۱۹۶۰م.
- ابن ماجه، محمد، سنن، بهکوشش محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت، ۱۳۹۵ق/ ۱۹۷۵م.
- ابن ماکولا، علی، الاکمال، بهکوشش نایف عباسی، بیروت.
- ابن هشام، عبدالملک، سیرة النبی(ص)، بهکوشش محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م.
- احمد بن حنبل، مسند، قاهره، ۱۳۱۳ق.
- بلاذری، احمد، انساب الاشراف، بهکوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
- بلاذری، احمد، فتوح البلدان، بهکوشش عبدالله و عمر انیس الطباع، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
- خلیفة بن خیاط، الطبقات، بهکوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۶م.
- ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، بهکوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق.
- سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۵ش.
- کلبی، هشام، نسب معد و الیمن الکبیر، بهکوشش محمود فردوس العظم، دمشق، دارالیقظة العربیه.
- مزی، یوسف، تحفة الاشراف، بمبئی، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۲م.
- واقدی، محمد، المغازی، بهکوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دائرة المعارف بزرگ اسلامی