سلیمان بن رزین: تفاوت میان نسخهها
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) |
جز تمیز کاری |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''سلیمان بن رزین''' غلام [[امام حسین | '''سلیمان بن رزین''' غلام [[امام حسین(ع)]] و سفیر ایشان به سوی اشراف [[بصره]]. پس از آنکه نامه امام به دست [[ابن زیاد]] افتاد، دستور داد سلیمان را به [[شهادت]] رساندند. او نخستین شهید [[قیام امام حسین(ع)]] به شمار میآید. | ||
{{نقل قول یک طبقه|عنوان = متن نامه امام حسین(ع) به اشراف بصره|تراز عنوان = وسط|پسزمینه عنوان = خاکستری|عرض=۳۷|خط آخر= طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۳۵۷.| اندازه خط= ۱۴px| فاصله خطوط = ۱۴۰%|تراز نقل قول = جاستیفای|نقل قول = «اما بعد، خداوند محمد را بر خلقش برگزید و او را به نبوت خویش گرامی داشت و برای رسالتش اختیار کرد. سپس خداوند (روح) او را گرفت، در حالی که او خیرخواه بندگان خدا بود و رسالت او را (به مردم) رسانید؛ و ما اهل و اولاد و جانشینان او هستیم؛ و از همه مردم به جایگاهی که در میان مردم داشت، سزاوارتریم، ولی قوم ما برای رسیدن به آن جایگاه بر ما سبقت گرفتند و ما به آن گردن نهادیم، زیرا ما تفرقه را ناخوش و عافیت و همدلی را دوست داشتیم. ولی در عین حال ما خود میدانیم که ما بر آن حقی که شایسته ماست، از کسانی که آن را در دست گرفتهاند، سزاوارتریم... من فرستاده خود را با این نامه به سوی شما فرستادم. '''من شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر، دعوت میکنم، چرا که سنت مرده و بدعت زنده شده است. پس اگر گفتارم را بشنوید و فرمانم را اطاعت کنید شما را به راه رشد هدایت میکنم.''' والسلام علیکم و رحمه الله. | {{نقل قول یک طبقه|عنوان = متن نامه امام حسین(ع) به اشراف بصره|تراز عنوان = وسط|پسزمینه عنوان = خاکستری|عرض=۳۷|خط آخر= طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۳۵۷.| اندازه خط= ۱۴px| فاصله خطوط = ۱۴۰%|تراز نقل قول = جاستیفای|نقل قول = «اما بعد، خداوند محمد را بر خلقش برگزید و او را به نبوت خویش گرامی داشت و برای رسالتش اختیار کرد. سپس خداوند (روح) او را گرفت، در حالی که او خیرخواه بندگان خدا بود و رسالت او را (به مردم) رسانید؛ و ما اهل و اولاد و جانشینان او هستیم؛ و از همه مردم به جایگاهی که در میان مردم داشت، سزاوارتریم، ولی قوم ما برای رسیدن به آن جایگاه بر ما سبقت گرفتند و ما به آن گردن نهادیم، زیرا ما تفرقه را ناخوش و عافیت و همدلی را دوست داشتیم. ولی در عین حال ما خود میدانیم که ما بر آن حقی که شایسته ماست، از کسانی که آن را در دست گرفتهاند، سزاوارتریم... من فرستاده خود را با این نامه به سوی شما فرستادم. '''من شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر، دعوت میکنم، چرا که سنت مرده و بدعت زنده شده است. پس اگر گفتارم را بشنوید و فرمانم را اطاعت کنید شما را به راه رشد هدایت میکنم.''' والسلام علیکم و رحمه الله. | ||
}} | }} |
نسخهٔ ۲ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۰۷
سلیمان بن رزین غلام امام حسین(ع) و سفیر ایشان به سوی اشراف بصره. پس از آنکه نامه امام به دست ابن زیاد افتاد، دستور داد سلیمان را به شهادت رساندند. او نخستین شهید قیام امام حسین(ع) به شمار میآید.
متن نامه امام حسین(ع) به اشراف بصره
|
«اما بعد، خداوند محمد را بر خلقش برگزید و او را به نبوت خویش گرامی داشت و برای رسالتش اختیار کرد. سپس خداوند (روح) او را گرفت، در حالی که او خیرخواه بندگان خدا بود و رسالت او را (به مردم) رسانید؛ و ما اهل و اولاد و جانشینان او هستیم؛ و از همه مردم به جایگاهی که در میان مردم داشت، سزاوارتریم، ولی قوم ما برای رسیدن به آن جایگاه بر ما سبقت گرفتند و ما به آن گردن نهادیم، زیرا ما تفرقه را ناخوش و عافیت و همدلی را دوست داشتیم. ولی در عین حال ما خود میدانیم که ما بر آن حقی که شایسته ماست، از کسانی که آن را در دست گرفتهاند، سزاوارتریم... من فرستاده خود را با این نامه به سوی شما فرستادم. من شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر، دعوت میکنم، چرا که سنت مرده و بدعت زنده شده است. پس اگر گفتارم را بشنوید و فرمانم را اطاعت کنید شما را به راه رشد هدایت میکنم. والسلام علیکم و رحمه الله.
|
طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۳۵۷. |
نامه امام به اشراف بصره
امام حسین(ع) هنگامی که در مکه اقامت داشت، سلیمان را با نامهای به بصره فرستاد.[۱] نامه امام خطاب به روسای پنجگانه و اشراف بصره بود که عبارت بودند از: «مالک بن مسمع بکری»، «احنف بن قیس تمیمی»، «منذر بن جارود عبدی»، «مسعود بن عمرو ازدی»، «قیس بن هیثم» و «عمرو بن عبیدالله بن معمر». نامه امام خطاب به این پنج نفر، تنها یک نسخه بود.[۲]
شهادت سلیمان
چهارنفر از این اشراف، خبر رسیدن نامه امام را پنهان کردند ولی منذر بن جارود (که پدر زن عبیدالله بن زیاد حاکم بصره بود) از ترس اینکه این نامه دسیسه ابن زیاد باشد، نامه و نامهرسان را نزد او آورد. ابن زیاد که میخواست روز بعد به کوفه برود، نامه را خواند و دستور داد سلیمان را گردن زدند.[۳] و بنا بر نقلی بهدار آویختند.[۴]
نام او و قاتلش در زیارت ناحیه مقدسه (غیر مشهور) آمده است: «السَّلامُ عَلی سُلَیمانَ مَوْلَی الْحُسَینِ بْنِ أمیرِالمؤمنینَ وَ لَعَنَ اللَّهُ قاتِلَهُ سُلَیمانَ بْنَ عَوْفِ الْحَضْرَمِی»
جستارهای وابسته
پانویس
منابع
- سماوی، محمد، إبصارالعین فی أنصارالحسین، دانشگاه شهید محلاتی، قم، اول، ۱۴۱۹ ق.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، دارالتراث، بیروت، دوم، ۱۳۸۷ ق.