پرش به محتوا

مطهرات: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
P.motahari (بحث | مشارکت‌ها)
P.motahari (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۲۴: خط ۲۴:


===۳. آفتاب===
===۳. آفتاب===
آفتاب، زمين و ساختمان و چيزهايى كه مانند دب و پنجره در ساختمان به كار برده شده با شش شرط پاك مى‌كند.<ref> بنی‌هاشمی خمینی، توضیح‌المسائل مراجع، ۱۳۸۱، ج۱، ص۹۹.</ref>


===۴. استحاله و انقلاب===
===۴. استحاله و انقلاب===

نسخهٔ ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۵۲

مُطَهِّرات به معنای پاک‌کننده‌ها، اصطلاحی است فقهی برای امور یازده‌گانه‌ای که باعث پاک شدن نجس می‌شوند.

آب، زمین، آفتاب، به همراه هشت مورد دیگر از مهم‌ترین مطهرات هستند. طهارت از نجاست جزو شرایط صحیح بودن برخی از عبادات مثل نماز و طواف است، خوردن چیزهای نجس نیز حرام است.

تعریف فقهی مطهر و تعداد آن‌ها

مطهرات به چیزهایی می‌گویند که سبب برطرف‌شدن نجاست می‌شوند.[۱] مطهرات اقسام مختلف دارند و گفته‌اند فقها شمارشان را تا بیست مورد بیان کرده‌اند.[۲]

اقسام مطهرات

در کتاب‌های توضیح‌المسائل، موارد زیر مُطَهِّرات معرفی شده‌اند:

آب، زمین، آفتاب، استحاله (تبدیل یک چیزی به چیز دیگر)، انتقال، اسلام، تبعیت، برطرف شدن عين نجاست، استبراءِ‌ حيوان نجاستخوار، غائب شدن مسلمان، كم‌شدن دوسوم آب انگور، خارج‌شدن خون متعارف از ذبيحه، انقلاب.[۳]

احکام مطهرات

هریک از مطهِّرات احکامی دارد و با وجود شرایطی، باعث پاک‌شدن چیزهای نجس می‌شود. در زیر، برخی از احکام مطهرات آمده است:

۱. آب

آب هرچیز نجسی را پاک می‌کند؛[۴] به‌شرط آن‌که پاک باشد، مضاف نباشد، بعد از شستن، عین نجاست از آن برطرف شود و آب مضاف نشود.[۵] آب اقسامی مانند جاری، کر و قلیل دارد که برخی احکامشان با هم تفاوت دارد.[۶]

۲. زمین

زمین به شرطی که خودش پاک باشد و همچنین خشک باشد، اشیائی مانند کف پا و کف کفش نجس را پاک می‌کند؛ البته به‌شرطی که عین نجاست اشیاء مزبور به واسطه راه رفتن، مالیدن و مانند آن از بین رفته باشد. [۷]

۳. آفتاب

آفتاب، زمين و ساختمان و چيزهايى كه مانند دب و پنجره در ساختمان به كار برده شده با شش شرط پاك مى‌كند.[۸]

۴. استحاله و انقلاب

استحاله یعنی تبدیل شدن حقیقت و ماهیت یک چیز به چیز دیگر، مانند سوختن چوب نجس و خاکستر شدن آن. شافعیه و حنابله از اهل سنت خاکستر و دود چیزی که از نجاسات است را نجس می‌دانند.[۹]

در دیدگاه مشهور فقها، تغییر ماهیت خود به خودی شراب به سرکه «انقلاب» نام دارد و باعث پاک شدن شراب سابق و ظرف آن می‌شود.[۱۰]

۵. انتقال

«انتقال» یعنی شیئی نجس، جزئی از شیئی پاک گردیده و جزء آن شود. به عنوان مثال، خونی که پشه از انسان می‌مکد پس از اینکه هضم شده و جزء بدن آن گردید پاک می‌شود یا کود ناپاکی که توسط درخت جذب می‌شود پاک می‌گردد.[۱۱]

۶. اسلام

کافر ناپاک و نجس است و با پذیرش اسلام بدن او پاک می‌گردد.

۷. تبعیت

پاک شدن یکی از نجاسات به سبب پاک شدن نجاستی دیگر را «تبعیت» می‌گویند، مانند پاک شدن ظرف شرابی که به سرکه تبدیل شده یا پاک شدن کودک کافری که پدر یا مادر او مسلمان شده‌اند.

۸. برطرف شدن عین نجاست

در برخی موارد با برطرف شدن عین نجاست، متنجس پاک می‌گردد. مانند جایی که بدن حیوانی به نجس یا متنجس آلوده شود، با برطرف شدن نجاست، بدن آن حیوان پاک می‌شود و همچنین است باطن بدن انسان مانند داخل دهان و بینی.

۹. استبراء حیوان نجاست خوار

ادرار و مدفوع حیوانی حلال‌گوشتی که به خوردن نجاست انسان عادت کرده نجس است و برای این که پاک شود، باید آن را استبراء کنند. یعنی تا مدتی نگذارند نجاست بخورد که این زمان در حیوانات مختلف متفاوت است.

۱۰. غائب شدن مسلمان

‌اگر بدن یا لباس یا سایر اشیائی که در اختیار مسلمان است نجس شود، پس از اینکه دوباره با او برخورد کردیم و احتمال بدهیم وی آنها را پاک کرده باشد، حکم به پاکی و طهارت آن اشیاء کرده ونیازی نیست از او سؤال کنیم. به شرطی که مسلمان یاد شده ممیز بوده و از موضوع و احکام طهارت آگاه باشد.

۱۱. خارج شدن خون متعارف از حیوان ذبح شده

پس از ذبح شرعی حیوان حلال‌گوشت و بعد از این که به اندازه متعارف خون از رگ‌های او خارج شد، خونی که در درون بدن حیوان باقی می‌ماند پاک است.[۱۲]

جُستارهای وابسته

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • مغنیه، محمد جواد‌، الفقه علی المذاهب الخمسة،‌ بیروت، دار التیار الجدید و دار الجواد، چاپ دهم، ۱۴۲۱ق.
  • الطباطبائی الیزدی، سید محمد کاظم، العروة الوثقی، تهران، المکتبه العلمیه الاسلامیه

پیوند به بیرون


  1. مشکینی، مصطلحات‌الفقه، ۱۳۹۲ش، ص۵۲۸.
  2. مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۲۳۹.
  3. بنی‌هاشمی خمینی، توضیح‌المسائل مراجع، ۱۳۸۱، ج۱، ص۹۹.
  4. خمینی، تحریرالوسیله، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۱۳۲.
  5. بنی‌هاشمی خمینی، توضیح‌المسائل مراجع، ۱۳۸۱، ج۱، ص۹۹.
  6. خمینی، تحریرالوسیله، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۳.
  7. بنی‌هاشمی خمینی، توضیح‌المسائل مراجع، ۱۳۸۱، ج۱، ص۱۱۴.
  8. بنی‌هاشمی خمینی، توضیح‌المسائل مراجع، ۱۳۸۱، ج۱، ص۹۹.
  9. مغنیه، الفقه علی المذاهب الخمسة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۲۸.
  10. فرهنگ فقه فارسی، ج۱، ص۷۴۲
  11. فرهنگ فقه فارسی، ج۱، ص۷۱۲
  12. العروة الوثقی، ج۱، ص۱۰۷