پرش به محتوا

دفن میت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
جزبدون خلاصۀ ویرایش
Mahdi1382 (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۲۲: خط ۲۲:
*میت زن را به پهلو و میت مرد را به سر وارد قبر کردن
*میت زن را به پهلو و میت مرد را به سر وارد قبر کردن
*بازکردن بندهای کفن و صورت میت را بر خاک نهادن
*بازکردن بندهای کفن و صورت میت را بر خاک نهادن
*دفن میت در نزدیکترین قبرستان مگر اینکه قبرستان دیگر مزیتی داشته باشد مثلا مدفن علما و صالحان یا محل مراجعه مردم برای خواندن فاتحه برای اهل قبور باشد.
*دفن میت در نزدیک‌ترین قبرستان مگر اینکه قبرستان دیگر مزیتی داشته باشد مثلا مدفن علما و صالحان یا محل مراجعه مردم برای خواندن فاتحه برای اهل قبور باشد.
*مشخص کردن مکان دفن و درج نام میت بر آن
*مشخص کردن مکان دفن و درج نام میت بر آن
*تا سه روز پس از دفن برای بازماندگان میت غذا فرستادن و مکروه بودن خوردن از غذای آنها
*تا سه روز پس از دفن برای بازماندگان میت غذا فرستادن و مکروه بودن خوردن از غذای آنها
خط ۲۹: خط ۲۹:
* انتقال دادن میت قبل از دفن به [[مشاهد مشرفه|مشاهِد مُشَرّفه]]<ref> نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۳۴۴.</ref>  
* انتقال دادن میت قبل از دفن به [[مشاهد مشرفه|مشاهِد مُشَرّفه]]<ref> نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۳۴۴.</ref>  
*کَندن [[لحد]] (شکافی مستطیل‌شکل که در انتهای قبر در سمت قبله کَنده می‌شود) در قبر برای جلوگیری از رسیدن خاک به جنازه<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۳۰۱.</ref>
*کَندن [[لحد]] (شکافی مستطیل‌شکل که در انتهای قبر در سمت قبله کَنده می‌شود) در قبر برای جلوگیری از رسیدن خاک به جنازه<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۳۰۱.</ref>
== حکم کسی که در دریا می‌میرد==
== حکم کسی که در دریا می‌میرد==
اگر شخصی در دریا بمیرد و جسدش تا رسیدن به خشکی فاسد شود، جسدش پس از غسل، کفن و خواندن نماز میت با آداب خاصی به دریا افکنده می‌شود. همچنین در صورتی که خطر نبش قبر او از سوی دشمن وجود داشته باشد.<ref> طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۱۱۳-۱۱۴.</ref>
اگر شخصی در دریا بمیرد و جسدش تا رسیدن به خشکی فاسد شود، جسدش پس از غسل، کفن و خواندن نماز میت با آداب خاصی به دریا افکنده می‌شود. همچنین در صورتی که خطر نبش قبر او از سوی دشمن وجود داشته باشد.<ref> طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۱۱۳-۱۱۴.</ref>

نسخهٔ ‏۲۸ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۲۰

تصویری از دفن میت

دَفْن به معنای به خاک‌سپردن میت است. دفن میت از واجبات کفایی است که باید پس از غُسل، کفن و خواندن نماز میت انجام شود.

مفهوم‌شناسی و جایگاه

دَفن میت قراردادن میت در قبر به گونه‌ای است که درندگان نتوانند جنازه را بیرون بیاورند و بوی آن زندگان را آزار ندهد.[۱] دفن اموات از واجبات کفایی است[۲] و از آن در بخش احکام اموات رساله‌های توضیح‌المسائل یا کتاب الجنائز کتاب‌های فقهی و حدیثی[۳] سخن گفته می‌شود.

فلسفه

در احادیث، حکمت دفن، اموری چون رعایت حرمت جنازه، آشکار نشدن فساد جسد برای مردم، پیشگیری از آزردگی مردم به سبب انتشار بوی و جلوگیری از ملامت دشمنان و اندوه دوستان بیان شده است.[۴] هنگامی که قابیل هابیل را کشت نمی‌دانست او را چه کند از این‌رو به فرمان خدا دو کلاغ با هم درگیر شدند و یکی دیگری را کشت و با منقارش گودالی کَند و او را دفن کرد.[۵]

احکام واجب

برخی از احکام دفن عبارتند از:

  • به فتوای فقیهان، دفن میت باید پس از غسل، تحنیط (مالیدن کافور بر مواضع سجودکفن کردن و خواندن نماز بر او انجام شود.[۶]
  • واجب است میت در قبر بر پهلوی راست و رو به قبله قرار داده شود.[۷]
  • در دفن میت باید از ولیّ او اجازه گرفت.[۸]
  • دفن مسلمان در قبرستان کافران و بالعکس جایز نیست.[۹]
  • دفن اموات نیاز به قصد قربت ندارند.[۱۰]

آداب و مستحبات

در منابع فقهی برای هنگام دفن میت، قبل و بعد از آن آدابی ذکر شده است. از جمله:

  • تلقین میت (تکان دادن شانه میت همراه با بردن نام او و سپس خواندن ذکرهایی خاص)
  • جنازه در نزدیکی قبر به زمین نهادن و طی چند بار بلند کردن و به زمین نهادن به قبر برسانند
  • خواندن دعای خاص هنگام وارد کردن میت به قبر
  • میت زن را به پهلو و میت مرد را به سر وارد قبر کردن
  • بازکردن بندهای کفن و صورت میت را بر خاک نهادن
  • دفن میت در نزدیک‌ترین قبرستان مگر اینکه قبرستان دیگر مزیتی داشته باشد مثلا مدفن علما و صالحان یا محل مراجعه مردم برای خواندن فاتحه برای اهل قبور باشد.
  • مشخص کردن مکان دفن و درج نام میت بر آن
  • تا سه روز پس از دفن برای بازماندگان میت غذا فرستادن و مکروه بودن خوردن از غذای آنها
  • خواندن نماز لیلة الدفن در شب اول دفن
  • دلداری به بازماندگان[۱۱]
  • انتقال دادن میت قبل از دفن به مشاهِد مُشَرّفه[۱۲]
  • کَندن لحد (شکافی مستطیل‌شکل که در انتهای قبر در سمت قبله کَنده می‌شود) در قبر برای جلوگیری از رسیدن خاک به جنازه[۱۳]

حکم کسی که در دریا می‌میرد

اگر شخصی در دریا بمیرد و جسدش تا رسیدن به خشکی فاسد شود، جسدش پس از غسل، کفن و خواندن نماز میت با آداب خاصی به دریا افکنده می‌شود. همچنین در صورتی که خطر نبش قبر او از سوی دشمن وجود داشته باشد.[۱۴]

حرام بودن نبش قبر

فقهای شیعه نبش قبر را حرام می‌دانند. البته در صورتی که میت در مکان یا کفن غصبی، بدون غسل و کفن، صحیح انجام نشدن غسل و کفن، متوقف بودن حقی بر رؤیت جسد[۱۵] و دفن میت در مکان‌هایی که موجب هتک حرمت اوست (مانند دفن مسلمان در قبرستان کفار) نبش قبر او جایز است.[۱۶]

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، قم، مؤسسه آل‌البیت، ۱۴۰۹ق.
  • طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروةالوثقی، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، الطبعة الثانیة، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
  • طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیة، حاشیه‌نویس محمدتقی کشفی، محمدباقر محمودی، تهران، المکتبة المرتضویة لاحیاء الآثار الجعفریه، ۱۳۸۷ق.
  • نجفی، محمدحسن بن باقر، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۳۶۲ش.

پیوند به بیرون


  1. طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۱۱۲-۱۱۳.
  2. طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۲.
  3. برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۱۱۱-۲۶۴؛ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۱۷۴.
  4. برای نمونه نگاه کنید به حرعاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۴۱.
  5. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۱۳۸؛ نگاه کنید به سوره مائده، آیه۳۱.
  6. برای نمونه نگاه کنید به نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۱۱۸-۲۶۳.
  7. طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۱۱۳.
  8. طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۱۱۵.
  9. طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۱۱۵.
  10. طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ۱۱۴، ص۲۴.
  11. طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۱۱۸-۱۲۵.
  12. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۳۴۴.
  13. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۳۰۱.
  14. طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۱۱۳-۱۱۴.
  15. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۳۵۳-۳۵۹.
  16. طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۱۳۵.