پرش به محتوا

دفن میت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
[[پرونده:دفن میت.jpg|250px|بندانگشتی|350px|تصویری از دفن میت]]
[[پرونده:دفن میت.jpg|250px|بندانگشتی|350px|تصویری از دفن میت]]
'''دَفْن''' به معنای به خاک‌سپردن میت است. دفن میت پس از [[غسل|غُسل]]، [[کفن]] و خواندن [[نماز میت]] انجام می‌شود. این عمل، [[وجوب|واجب کفایی]] است.
'''دَفْن''' به معنای به خاک‌سپردن میت است. دفن میت پس از [[غسل|غُسل]]، [[کفن]] و خواندن [[نماز میت]] انجام می‌شود. این عمل، [[وجوب|واجب کفایی]] است.
==در منابع فقهی==
==جایگاه==
از دفن میت در بخش احکام اموات یا کتاب الجنائز کتاب‌های فقهی و باب احکام الجنائز کتاب‌های حدیثی بحث می‌شود.<ref> برای نمونه  کلینی، الکافی، ج۳، ص۱۱؛ طوسی، ۱۳۸۷، ج۱، ص۱۷۴.</ref> دفن اموات از [[واجبات کفایی]] است و نیاز به [[قصد قربت]] ندارند.<ref> طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ج ۱، ص۳۷۶.</ref>
دَفن میت قراردادن میت در قبر است.<ref> طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ج۱، ص۴۳۶.</ref> از آن در بخش احکام اموات یا کتاب الجنائز کتاب‌های فقهی و باب احکام الجنائز کتاب‌های حدیثی بحث می‌شود.<ref> برای نمونه  کلینی، الکافی، ج۳، ص۱۱؛ طوسی، ۱۳۸۷، ج۱، ص۱۷۴.</ref> دفن اموات از [[واجبات کفایی]] است و نیاز به [[قصد قربت]] ندارند.<ref> طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ج۱، ص۳۷۶.</ref>
{{معاد-عمودی}}
==مقدمات دفن میت==
به فتوای فقهای امامیه، [[غسل میت|غسل]]، [[حنوط|تحنیط]] (مالیدن کافور بر [[اعضای سجده|مواضع سجود]]) ، [[کفن]] کردن و خواندن نماز بر میت از مقدمات دفن میت مسلمان است.<ref> برای نمونه رجوع کنید به نجفی، ج۴، ص۱۱۸-۲۶۳.</ref>  


==فلسفه و احکام دفن میت==
[[وجوب]] خاک‌سپاری میت، مستند به آیات [[قرآن]]،<ref> نگاه کنید به سوره مائده: آیه ۳۱؛ سوره مرسلات، آيات ۲۵-۲۶؛ سوره عبس، آيه ۲۱ </ref> [[سنت|سنّت]] [[ائمه(ع)|معصومان(ع)]]، سیره مسلمانان و [[اجماع]] فقهاست.<ref> رجوع کنید به نجفی، ج۴، ص۲۸۹-۲۹۰.</ref>
دَفن میت قراردادن میت در قبر است.<ref> طباطبائی یزدی، ج۱، ص۴۳۶.</ref> [[وجوب]] خاک‌سپاری میت، مستند به آیات [[قرآن]]،<ref> نگاه کنید به سوره مائده: آیه ۳۱؛ سوره مرسلات، آيات ۲۵-۲۶؛ سوره عبس، آيه ۲۱ </ref> [[سنت|سنّت]] [[ائمه(ع)|معصومان(ع)]]، سیره مسلمانان و [[اجماع]] فقهاست.<ref> رجوع کنید به نجفی، ج۴، ص۲۸۹-۲۹۰.</ref>


در احادیث، حکمت خاکسپاری، اموری چون رعایت حرمت جنازه، در امان بودن جسد از آزار دشمنان، جلوگیری از اندوه دوستان و پیشگیری از آزردگی مردم به سبب انتشار بوی جسد یا فساد آن، بیان شده است.<ref> برای نمونه رجوع کنید به حرّعاملی، ج۳، ص۱۴۱.</ref>
{{معاد-عمودی}}
==مقدمات ==
به فتوای فقهای امامیه، [[غسل میت|غسل]]، [[حنوط|تحنیط]] (مالیدن کافور بر [[اعضای سجده|مواضع سجود]]) ، [[کفن]] کردن و خواندن نماز بر میت از مقدمات دفن میت مسلمان است.<ref> برای نمونه نگاه کنید به نجفی، ج۴، ص۱۱۸-۲۶۳.</ref>  


چنانچه شخصی در دریا بمیرد و جسدش تا رسیدن به خشکی و خاکسپاری فاسد شود، پس از غسل و تکفین و خواندن نماز میت به دریا افکنده می‌شود.<ref> رجوع کنید به ابن‌قدامه، ج ۲، ص ۳۸۱؛ نجفی، ج ۴، ص۲۹۲-۲۹۶.</ref>
==فلسفه==
در احادیث، حکمت خاکسپاری، اموری چون رعایت حرمت جنازه، در امان بودن جسد از آزار دشمنان، جلوگیری از اندوه دوستان و پیشگیری از آزردگی مردم به سبب انتشار بوی جسد یا فساد آن، بیان شده است.<ref> برای نمونه رجوع کنید به حرعاملی، ج۳، ص۱۴۱.</ref>


واجب است میت در قبر بر پهلوی راست و رو به [[قبله]] قرار داده شود.<ref> رجوع کنید به علامه حلّی، ج ۱، ص۲۳۲.</ref> سنن و آداب (احکام [[مستحب]] و مکروه) درباره خاکسپاری در منابع فقهی بیان شده‌اند، از جمله خواندن [[نماز وحشت]]، برپا داشتن مجلس ترحیم برای متوفی، ابراز همدردی با بازماندگان او و دلداری دادن به آنان، و زیارت اهل قبور.<ref> رجوع کنید به نراقی، ج۳، ص۲۶۸-۲۸۳، ۲۹۴-۳۱۴؛ نجفی، ج ۴، ص ۲۹۹-۳۵۲.</ref>
== احکام==
*چنانچه شخصی در دریا بمیرد و جسدش تا رسیدن به خشکی و خاکسپاری فاسد شود، پس از غسل و تکفین و خواندن نماز میت به دریا افکنده می‌شود.<ref> رجوع کنید به ابن‌قدامه، ج ۲، ص ۳۸۱؛ نجفی، ج ۴، ص۲۹۲-۲۹۶.</ref>
*واجب است میت در قبر بر پهلوی راست و رو به [[قبله]] قرار داده شود.<ref> رجوع کنید به علامه حلّی، ج۱، ص۲۳۲.</ref>  
*در منابع فقهی برای آدابی ذکر شده است، از جمله خواندن [[نماز وحشت]]، برپا داشتن مجلس ترحیم برای متوفی، ابراز همدردی با بازماندگان او و دلداری دادن به آنان.<ref> رجوع کنید به نراقی، ج۳، ص۲۶۸-۲۸۳، ۲۹۴-۳۱۴؛ نجفی، ج ۴، ص ۲۹۹-۳۵۲.</ref>  


==انتقال میت مسلمان به شهر دیگر==
==انتقال میت مسلمان به شهر دیگر==
فقهای [[امامیه]] انتقال دادن میت را قبل از دفن به [[مشاهد مشرفه|مشاهِد مُشَرّفه]] مستحب دانسته‌اند، اما درباره جایز بودن انتقال پس از دفن آرای یکسانی ندارند؛ هر چند بیشتر آنان حکم به جواز و حتی استحباب انتقال داده‌اند. بر این اساس، نبش قبر برای انتقال میت به مشاهد مشرّفه جایز است و در عمل نیز بسیار رایج بوده است.<ref> رجوع کنید به غروی تبریزی، ج۹، ص۳۳۱-۳۴۱.</ref>
فقهای [[امامیه]] انتقال دادن میت را قبل از دفن به [[مشاهد مشرفه|مشاهِد مُشَرّفه]] مستحب دانسته‌اند، اما درباره جایز بودن انتقال پس از دفن آرای یکسانی ندارند؛ هر چند بیشتر آنان حکم به جواز و حتی استحباب انتقال داده‌اند. بر این اساس، نبش قبر برای انتقال میت به مشاهد مشرّفه جایز است و در عمل نیز بسیار رایج بوده است.<ref> رجوع کنید به غروی تبریزی، ج۹، ص۳۳۱-۳۴۱.</ref> در فرض امانت گذاشتن جسد، رعایت شرایط معتبر در دفن لازم است و گفته شده برای جلوگیری از هتک حرمت میت در هنگام این انتقال، بهتر است وی با تابوت در قبر نهاده شود.<ref> رجوع کنید به غروی تبریزی، ج ۹، ص ۳۶۳؛ امام خمینی، ج ۱، ص ۸۳؛ سیستانی، ج ۱، ص ۱۱۵ </ref>
 
در فرض امانت گذاشتن جسد (تودیعُ المیت)، رعایت همه شرایط معتبر در دفن لازم است و گفته شده برای جلوگیری از هتک حرمت میت در هنگام این انتقال، بهتر است وی با تابوت در قبر نهاده شود.<ref> رجوع کنید به غروی تبریزی، ج ۹، ص ۳۶۳؛ امام خمینی، ج ۱، ص ۸۳؛ سیستانی، ج ۱، ص ۱۱۵ </ref>


==حرمت نبش قبر==
==حرمت نبش قبر==
خط ۳۲: خط ۳۲:
{{ستون-شروع}}
{{ستون-شروع}}
* قرآن.
* قرآن.
* صالح عبدالسمیع آبی ازهری، الثمر الدانی فی تقریب المعانی: شرح رسالة ابن ابیزید القیروانی، بیروت: المکتبة الثقافیة، بی‌تا.
* ابن قدامه، المغنی، بیروت، دارالکتاب‌العربی، بی‌تا.
* آقابزرگ طهرانی.
* امام خمینی، سید روح‌الله، تحریرالوسیلة، قم ۱۳۶۳ش.
* ابن عابدین، حاشیة ردّ المحتار علی الدّر المختار: شرح تنویر الابصار، چاپ افست بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
* بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی احکام العترةالطاهرة، قم ۱۳۶۳-۱۳۶۷ش.
* ابن قدامه، المغنی، بیروت: دارالکتابالعربی، بی‌تا.
* سیستانی، سید علی، منهاج‌الصالحین، قم ۱۴۱۴-۱۴۱۶ق.
* امام خمینی، تحریرالوسیلة، قم ۱۳۶۳ش.
* طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروةالوثقی، بیروت ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
* یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترةالطاهرة، قم ۱۳۶۳۱۳۶۷ش.
* طوسی، المبسوط فی فقه الامامیة، چاپ محمدتقی کشفی، تهران ۱۳۸۷.
* محمدبن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، چاپ محمد ذهنی افندی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت، بی‌تا.
* طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، تصحیح علی‌اکبر غفاری، تهران، ۱۳۷۶ش.
* منصوربن یونس بهوتی حنبلی، کشّاف القناع عن متن الاقناع، چاپ محمدحسن شافعی، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷.
* علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعدالاحکام، قم، ۱۴۱۳-۱۴۱۹ق.
* احمدبن علی جَصّاص، احکام القرآن، چاپ عبدالسلام محمدعلی شاهین، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۴.
* غروی تبریزی، علی، التنقیح فی شرح‌العروة الوثقی: الطهارة، تقریرات درس آیت اللّه خویی، در موسوعة الامام الخوئی، ج ۹، قم: مؤسسة احیاء آثار الامام الخوئی، ۱۴۲۶ق/۲۰۰۵م.
* حرّعاملی.
* نجفی، محمدحسن بن باقر، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۴، چاپ عباس قوچانی، بیروت ۱۹۸۱م.
* محمدبن احمد خطیب شربینی، مغنی المحتاج، بی‌جا: دارالفکر، بی‌تا.
* نراقی، احمدبن محمدمهدی، مستند الشیعة فی احکام الشریعة، ج ۳، قم ۱۴۱۵ق.
* محمدبن احمد دسوقی، حاشیة الدسوقی علی الشرح الکبیر، بیروت: داراحیاء الکتب العربیة، بی‌تا.
* وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷.
* علی سیستانی، منهاجالصالحین، قم ۱۴۱۴ ۱۴۱۶.
* محمدبن ادریس شافعی، الاُمّ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
* محمدبن احمد شمس الائمه سرخسی، کتاب المبسوط، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
* محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروةالوثقی، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
* محمدبن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۷۶ش.
* همو، المبسوط فی فقه الامامیة، ج ۱، چاپ محمدتقی کشفی، تهران ۱۳۸۷.
* حسن بن یوسف علامه حلّی، قواعدالاحکام، قم ۱۴۱۳۱۴۱۹.
* علی غروی تبریزی، التنقیح فی شرحالعروة الوثقی: الطهارة، تقریرات درس آیت اللّه خویی، در موسوعة الامام الخوئی، ج ۹، قم: مؤسسة احیاء آثار الامام الخوئی، ۱۴۲۶/۲۰۰۵.
* سعیدبن هبةاللّه قطب راوندی، فقه القرآن، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۵.
* کلینی.
* مالکبن انس، المُوَطَّأ، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت ۱۴۰۶.
* الموسوعة الفقهیة، کویت: وزارة الاوقاف و الشئون الاسلامیة، ج ۱۶، ۱۴۰۹/ ۱۹۸۸، ج ۲۱، ۱۴۱۰/ ۱۹۸۹.
* محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج ۴، چاپ عباس قوچانی، بیروت ۱۹۸۱.
* احمدبن محمدمهدی نراقی، مستند الشیعة فی احکام الشریعة، ج ۳، قم ۱۴۱۵.
* یحیی بن شرف نووی، المجموع: شرح المُهَذّب، بیروت: دارالفکر، بی‌تا.
{{پایان}}
{{پایان}}
{{پایان}}
{{پایان}}

نسخهٔ ‏۱۸ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۰

تصویری از دفن میت

دَفْن به معنای به خاک‌سپردن میت است. دفن میت پس از غُسل، کفن و خواندن نماز میت انجام می‌شود. این عمل، واجب کفایی است.

جایگاه

دَفن میت قراردادن میت در قبر است.[۱] از آن در بخش احکام اموات یا کتاب الجنائز کتاب‌های فقهی و باب احکام الجنائز کتاب‌های حدیثی بحث می‌شود.[۲] دفن اموات از واجبات کفایی است و نیاز به قصد قربت ندارند.[۳]

وجوب خاک‌سپاری میت، مستند به آیات قرآن،[۴] سنّت معصومان(ع)، سیره مسلمانان و اجماع فقهاست.[۵]

مقدمات

به فتوای فقهای امامیه، غسل، تحنیط (مالیدن کافور بر مواضع سجود) ، کفن کردن و خواندن نماز بر میت از مقدمات دفن میت مسلمان است.[۶]

فلسفه

در احادیث، حکمت خاکسپاری، اموری چون رعایت حرمت جنازه، در امان بودن جسد از آزار دشمنان، جلوگیری از اندوه دوستان و پیشگیری از آزردگی مردم به سبب انتشار بوی جسد یا فساد آن، بیان شده است.[۷]

احکام

  • چنانچه شخصی در دریا بمیرد و جسدش تا رسیدن به خشکی و خاکسپاری فاسد شود، پس از غسل و تکفین و خواندن نماز میت به دریا افکنده می‌شود.[۸]
  • واجب است میت در قبر بر پهلوی راست و رو به قبله قرار داده شود.[۹]
  • در منابع فقهی برای آدابی ذکر شده است، از جمله خواندن نماز وحشت، برپا داشتن مجلس ترحیم برای متوفی، ابراز همدردی با بازماندگان او و دلداری دادن به آنان.[۱۰]

انتقال میت مسلمان به شهر دیگر

فقهای امامیه انتقال دادن میت را قبل از دفن به مشاهِد مُشَرّفه مستحب دانسته‌اند، اما درباره جایز بودن انتقال پس از دفن آرای یکسانی ندارند؛ هر چند بیشتر آنان حکم به جواز و حتی استحباب انتقال داده‌اند. بر این اساس، نبش قبر برای انتقال میت به مشاهد مشرّفه جایز است و در عمل نیز بسیار رایج بوده است.[۱۱] در فرض امانت گذاشتن جسد، رعایت شرایط معتبر در دفن لازم است و گفته شده برای جلوگیری از هتک حرمت میت در هنگام این انتقال، بهتر است وی با تابوت در قبر نهاده شود.[۱۲]

حرمت نبش قبر

حرام بودن نبش قبر مورد اجماع فقهای شیعه است. نبش قبر به معنای نمایان کردن جسد پنهان در زمین است و از این‌رو، باز کردن قبری که جسد مدفون در آن به یقین از بین رفته و جزو خاک شده یا میت با تابوت در آن نهاده شده، مصداق نبش قبر نیستند.

در پاره‌ای موارد نبش قبر حرام نیست، از جمله در صورت غصبی بودن مکان دفن یا کفن می‌ت، دفن میت بدون غسل و کفن یا صحیح انجام نشدن آن‌ها، متوقف بودن حقی بر رؤیت جسد و دفن شدن میت در مکان‌هایی که موجب هتک حرمت اوست، مانند دفن مسلمان در قبرستان کفار یا در مکانی نامناسب از قبیل زباله‌دان. نبش قبر امامزادگان، صالحان، عالمان و شهیدان، هرچند پس از مدت طولانی، جایز نیست.[۱۳]

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • قرآن.
  • ابن قدامه، المغنی، بیروت، دارالکتاب‌العربی، بی‌تا.
  • امام خمینی، سید روح‌الله، تحریرالوسیلة، قم ۱۳۶۳ش.
  • بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی احکام العترةالطاهرة، قم ۱۳۶۳-۱۳۶۷ش.
  • سیستانی، سید علی، منهاج‌الصالحین، قم ۱۴۱۴-۱۴۱۶ق.
  • طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروةالوثقی، بیروت ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
  • طوسی، المبسوط فی فقه الامامیة، چاپ محمدتقی کشفی، تهران ۱۳۸۷.
  • طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، تصحیح علی‌اکبر غفاری، تهران، ۱۳۷۶ش.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعدالاحکام، قم، ۱۴۱۳-۱۴۱۹ق.
  • غروی تبریزی، علی، التنقیح فی شرح‌العروة الوثقی: الطهارة، تقریرات درس آیت اللّه خویی، در موسوعة الامام الخوئی، ج ۹، قم: مؤسسة احیاء آثار الامام الخوئی، ۱۴۲۶ق/۲۰۰۵م.
  • نجفی، محمدحسن بن باقر، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۴، چاپ عباس قوچانی، بیروت ۱۹۸۱م.
  • نراقی، احمدبن محمدمهدی، مستند الشیعة فی احکام الشریعة، ج ۳، قم ۱۴۱۵ق.

پیوند به بیرون


  1. طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ج۱، ص۴۳۶.
  2. برای نمونه کلینی، الکافی، ج۳، ص۱۱؛ طوسی، ۱۳۸۷، ج۱، ص۱۷۴.
  3. طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ج۱، ص۳۷۶.
  4. نگاه کنید به سوره مائده: آیه ۳۱؛ سوره مرسلات، آيات ۲۵-۲۶؛ سوره عبس، آيه ۲۱
  5. رجوع کنید به نجفی، ج۴، ص۲۸۹-۲۹۰.
  6. برای نمونه نگاه کنید به نجفی، ج۴، ص۱۱۸-۲۶۳.
  7. برای نمونه رجوع کنید به حرعاملی، ج۳، ص۱۴۱.
  8. رجوع کنید به ابن‌قدامه، ج ۲، ص ۳۸۱؛ نجفی، ج ۴، ص۲۹۲-۲۹۶.
  9. رجوع کنید به علامه حلّی، ج۱، ص۲۳۲.
  10. رجوع کنید به نراقی، ج۳، ص۲۶۸-۲۸۳، ۲۹۴-۳۱۴؛ نجفی، ج ۴، ص ۲۹۹-۳۵۲.
  11. رجوع کنید به غروی تبریزی، ج۹، ص۳۳۱-۳۴۱.
  12. رجوع کنید به غروی تبریزی، ج ۹، ص ۳۶۳؛ امام خمینی، ج ۱، ص ۸۳؛ سیستانی، ج ۱، ص ۱۱۵
  13. نجفی، ج ۴، ص ۳۵۳-۳۵۹؛ غروی تبریزی، ج ۹، ص ۳۴۹-۳۶۵