پرش به محتوا

واجب کفایی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
واجب کفایی در مقابل [[واجب عینی]] قرار دارد که در این واجب شخصِ مکلف، مخاطب دستور الهی است، مانند [[نماز]].<ref>[http://lib.eshia.ir/71601/1/869 فرهنگ‌نامه اصول فقه]، کتابخانه مدرسه فقاهت.</ref> با انجام شدن واجب کفایی، وجوب از سایر افراد برداشته می‌شود و انجام‌دهنده کار به [[ثواب و عقاب|ثواب]] می‌رسد، ولی اگر هیچ‌یک از مکلفان اقدام به انجام واجب نکنند همه [[گناه|گناهکار]] خواهند بود.<ref>محمدی، شرح اصول فقه، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۰۲.</ref>  
واجب کفایی در مقابل [[واجب عینی]] قرار دارد که در این واجب شخصِ مکلف، مخاطب دستور الهی است، مانند [[نماز]].<ref>[http://lib.eshia.ir/71601/1/869 فرهنگ‌نامه اصول فقه]، کتابخانه مدرسه فقاهت.</ref> با انجام شدن واجب کفایی، وجوب از سایر افراد برداشته می‌شود و انجام‌دهنده کار به [[ثواب و عقاب|ثواب]] می‌رسد، ولی اگر هیچ‌یک از مکلفان اقدام به انجام واجب نکنند همه [[گناه|گناهکار]] خواهند بود.<ref>محمدی، شرح اصول فقه، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۰۲.</ref>  


واجب کفایی مربوط به مصالح عمومی جامعه است و انجام خود آن عمل اهمیت دارد، بر خلاف واجب عینی که انجام عمل از فرد خاص مهم است.<ref>العجم، موسوعة مصطلحات اصول الفقه عند المسلمین، ۱۹۹۸م، ج۲، ص۱۶۹۰.</ref> [[غسل میت|غسل]]، [[کفن|کَفْن]] و [[دفن|دَفْن میت]]، اقامه [[نماز میت]]، پاک کردن [[مسجد]] از [[نجس|نجاست]]، [[جهاد]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، نجات جان کسی که در خطر مرگ است، و  تحصیل علوم دینی بخشی از واجبات کفایی هستند.{{مدرک}}
واجب کفایی مربوط به مصالح عمومی جامعه است و انجام خود آن عمل اهمیت دارد، بر خلاف واجب عینی که انجام عمل از فرد خاص مهم است.<ref>المعجم، موسوعة مصطلحات اصول الفقه عند المسلمین، ۱۹۹۸م، ج۲، ص۱۶۹۰.</ref> [[غسل میت|غسل]]، [[کفن|کَفْن]] و [[دفن|دَفْن میت]]، اقامه [[نماز میت]]، پاک کردن [[مسجد]] از [[نجس|نجاست]]، [[جهاد]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، نجات جان کسی که در خطر مرگ است، و  تحصیل علوم دینی بخشی از واجبات کفایی هستند.{{مدرک}}


==واجب کفایی عام و خاص==
==واجب کفایی عام و خاص==
واجبات کفایی دو نوع هستند:
واجبات کفایی دو نوع هستند:
*واجب کفایی عام: واجبی که همه مکلفان توانایی انجام آن را دارند، مانند [[غسل میت]] و امر به معروف و نهی از منکر.
*واجب کفایی عام: واجبی که همه مکلفان توانایی انجام آن را دارند، مانند [[غسل میت]] و امر به معروف و نهی از منکر.
*واجب کفایی خاص: واجبی که مربوط به گروه خاصی از مکلفان است؛ مانند وجوب درمان بیماران که فقط بر پزشکان به نحو کفایی واجب است، یا وجوب [[فتوا]] دادن یا [[قضاوت]] کردن که تنها بر [[فقیه|فقیهان]] و قضات واجب کفایی است.<ref>مکارم، دایرةالمعارف فقه مقارن، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۴۲۷.</ref> {{یاد|در صورتی که توانایی یک نفر برای قضاوت منحصر به فرد بوده، یا یک مکان بدون قاضی مانده باشد، قبول قضاوت برای افرادِ واجد شرایط به [[واجب عینی]] تبدیل می‌شود.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه، ۱۴۱۹ق، ص۴۲۹.</ref>}}در این موارد چنانچه افراد متخصص اقدام به این واجب نکنند بر غیرمتخصصان واجب کفایی است که آن عمل را از متخصصان طلب کنند.<ref>العجم، موسوعه مصطلحات اصول الفقه عند المسلمین، ۱۹۹۸م، ج۲، ص۱۶۹۰.</ref>
*واجب کفایی خاص: واجبی که مربوط به گروه خاصی از مکلفان است؛ مانند وجوب درمان بیماران که فقط بر پزشکان به نحو کفایی واجب است، یا وجوب [[فتوا]] دادن یا [[قضاوت]] کردن که تنها بر [[فقیه|فقیهان]] و قضات واجب کفایی است.<ref>مکارم، دایرةالمعارف فقه مقارن، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۴۲۷.</ref> {{یاد|در صورتی که توانایی یک نفر برای قضاوت منحصر به فرد بوده، یا یک مکان بدون قاضی مانده باشد، قبول قضاوت برای افرادِ واجد شرایط به [[واجب عینی]] تبدیل می‌شود.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه، ۱۴۱۹ق، ص۴۲۹.</ref>}}در این موارد چنانچه افراد متخصص اقدام به این واجب نکنند بر غیرمتخصصان واجب کفایی است که آن عمل را از متخصصان طلب کنند.<ref>المعجم، موسوعه مصطلحات اصول الفقه عند المسلمین، ۱۹۹۸م، ج۲، ص۱۶۹۰.</ref>


==پانویس==
==پانویس==

نسخهٔ ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۴۷

واجب کِفایی در مقابل واجب عینی نوعی از واجبات دینی که با انجام آن از سوی هر یک از مکلفان، دیگر کسی تکلیفی نخواهد داشت. دفن میت، امر به معروف و نهی از منکر و جهاد جزو واجبات کفایی هستند.

واجب کفایی مربوط به مصالح عمومی جامعه است و انجام خود عمل اهمیت دارد، بر خلاف واجب عینی که انجام عمل از فرد خاص مهم است.

تفاوت واجب کفایی و عینی

واجب کفایی بخشی از واجبات دینی است که هدف دین تنها انجام شدن آن کار است و تفاوتی ندارد که چه کسی آن را انجام دهد. در این واجب همه مکلفان، به طور مساوی مخاطب آن دستور هستند اما با انجام آن کار از سوی حتی یک مکلف، تکلیف از دیگران برداشته می‌شود.[۱]

واجب کفایی در مقابل واجب عینی قرار دارد که در این واجب شخصِ مکلف، مخاطب دستور الهی است، مانند نماز.[۲] با انجام شدن واجب کفایی، وجوب از سایر افراد برداشته می‌شود و انجام‌دهنده کار به ثواب می‌رسد، ولی اگر هیچ‌یک از مکلفان اقدام به انجام واجب نکنند همه گناهکار خواهند بود.[۳]

واجب کفایی مربوط به مصالح عمومی جامعه است و انجام خود آن عمل اهمیت دارد، بر خلاف واجب عینی که انجام عمل از فرد خاص مهم است.[۴] غسل، کَفْن و دَفْن میت، اقامه نماز میت، پاک کردن مسجد از نجاست، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، نجات جان کسی که در خطر مرگ است، و تحصیل علوم دینی بخشی از واجبات کفایی هستند.[نیازمند منبع]

واجب کفایی عام و خاص

واجبات کفایی دو نوع هستند:

  • واجب کفایی عام: واجبی که همه مکلفان توانایی انجام آن را دارند، مانند غسل میت و امر به معروف و نهی از منکر.
  • واجب کفایی خاص: واجبی که مربوط به گروه خاصی از مکلفان است؛ مانند وجوب درمان بیماران که فقط بر پزشکان به نحو کفایی واجب است، یا وجوب فتوا دادن یا قضاوت کردن که تنها بر فقیهان و قضات واجب کفایی است.[۵] [یادداشت ۱]در این موارد چنانچه افراد متخصص اقدام به این واجب نکنند بر غیرمتخصصان واجب کفایی است که آن عمل را از متخصصان طلب کنند.[۷]

پانویس

  1. فرهنگ‌نامه اصول فقه، کتابخانه مدرسه فقاهت.
  2. فرهنگ‌نامه اصول فقه، کتابخانه مدرسه فقاهت.
  3. محمدی، شرح اصول فقه، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۰۲.
  4. المعجم، موسوعة مصطلحات اصول الفقه عند المسلمین، ۱۹۹۸م، ج۲، ص۱۶۹۰.
  5. مکارم، دایرةالمعارف فقه مقارن، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۴۲۷.
  6. مشکینی، مصطلحات الفقه، ۱۴۱۹ق، ص۴۲۹.
  7. المعجم، موسوعه مصطلحات اصول الفقه عند المسلمین، ۱۹۹۸م، ج۲، ص۱۶۹۰.

یادداشت

  1. در صورتی که توانایی یک نفر برای قضاوت منحصر به فرد بوده، یا یک مکان بدون قاضی مانده باشد، قبول قضاوت برای افرادِ واجد شرایط به واجب عینی تبدیل می‌شود.[۶]

منابع

  • العجم، رفیق، موسوعة مصطلحات اصول الفقه عند المسلمین، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، ۱۹۹۸م.
  • گروهی از محققین، فرهنگ‌نامه اصول فقه، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۰ش.
  • محمدی، علی، شرح اصول فقه، قم، دارالفکر، ۱۳۸۷ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، دائرةالمعارف فقه مقارن، قم، مدرسة الامام علی بن ابی طالب، چاپ اول، ۱۴۲۷ق.