پرش به محتوا

مالک بن نویره: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Alikhani (بحث | مشارکت‌ها)
Alikhani (بحث | مشارکت‌ها)
زندگینامه: اصلاح ارقام
خط ۲۸: خط ۲۸:
وی نماینده پیامبر(ص) در گرفتن [[صدقه|صدقات]] قبیله‌اش بود. پس از درگذشت پیامبر(ص) با خودداری از بیعت با [[ابوبکر]]، [[خالد بن ولید]] به سوی قبیله‌اش رفت و با اینکه مالک آهنگ جنگ نداشت، خالد دستور داد گردنش را زدند و همسرش را [[اسیر]] کرد و با او همبستر شد. این کار خالد اگر چه از طرف برخی همچون [[ابوقتاده]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] محکوم و عمر خواهان [[سنگسار]] خالد شد اما ابوبکر با خالد برخوردی نکرد و گفت خطا کرده و [[دیه]] مالک را از [[بیت المال]] پرداخت.
وی نماینده پیامبر(ص) در گرفتن [[صدقه|صدقات]] قبیله‌اش بود. پس از درگذشت پیامبر(ص) با خودداری از بیعت با [[ابوبکر]]، [[خالد بن ولید]] به سوی قبیله‌اش رفت و با اینکه مالک آهنگ جنگ نداشت، خالد دستور داد گردنش را زدند و همسرش را [[اسیر]] کرد و با او همبستر شد. این کار خالد اگر چه از طرف برخی همچون [[ابوقتاده]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] محکوم و عمر خواهان [[سنگسار]] خالد شد اما ابوبکر با خالد برخوردی نکرد و گفت خطا کرده و [[دیه]] مالک را از [[بیت المال]] پرداخت.


== زندگینامه ==
== معرفی و جایگاه ==
مالک بن نُوَیرة بن جَمْرَة بن شداد ابن عبید بن ثعلبه بن یربوع تمیمی یربوعی<ref>ابن الاثیر، اسد الغابه، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۳۹.</ref> از [[صحابه]] [[رسول خدا(ص)]] و از اشراف و بزرگان جاهلیت و اسلام بوده است. او شاعر بود و دیوان شعری داشت.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۹، ص۲۶۴.</ref> وی نزد پیامبر(ص) رفت و مسلمان شد<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۳۳.</ref> و پیامبر او را نماینده خود در قبیله‌اش کرد تا زکات را از آنان بگیرد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۲۲.</ref>
مالک بن نُوَیرة بن جَمْرَة از [[صحابه|صحابه رسول خدا(ص)]] و از اشراف و بزرگان در دوران جاهلیت و اسلام بود.<ref>ابن الاثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۷۶.</ref> او شعر می‌سرود و دیوان شعری داشت.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۹، ص۲۶۴.</ref> وی نزد [[پیامبر(ص)]] رفت و مسلمان شد.<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۳۳.</ref> پیامبر او را نماینده خود در قبیله‌اش کرد تا زکات را از آنان بگیرد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۲۲.</ref>
 
ماجرای قتل مالک بن نویره، از مسائل چالشی کلامی در نزد [[فریقین]] است.<ref>صیامیان گرجی، «رده، جنگ‌ها»، ص۶۹۵.</ref> کشته شدن مالک به دست [[خالد بن ولید]] و همبستر شدن او با همسر مالک، از جنجالی‌ترین اتفاقات مربوط به [[جنگ‌های رده|جنگ‌های رِدّه]] خوانده شده است.<ref>غلامی، «جنگ‌های ارتداد و بحران جانشینی پس از پیامبر(ص)»، ص۳۹.</ref> به گفته مَقْدِسی، تاریخ‌نگار قرن چهارم قمری، پس از مسئله [[امامت]]، اختلاف مسلمان‌ها در جنگ‌های رده ظاهر شد؛ اگرچه [[ابوبکر]] معتقد بود باید با اهل رده جنگید، اما مسلمانان با او مخالفت کردند.<ref>مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیه، ج۵، ص۱۲۳.</ref>
 
به گفته [[شیخ عباس قمی]]، از محدثان شیعه در قرن چهاردهم قمری، مالک بن نویره به سبب محبتی که به [[اهل‌بیت(ع)]] داشت، کشته شد.<ref>قمی، منتهی الآمال، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۳۱۱.</ref> مطابق روایتی که [[فضل بن شاذان نیشابوری|فضل بن شاذان]] نقل کرده، پیامبر(ص) مالک بن نویره را از اهل بهشت معرفی کرده است.<ref>ابن‌شاذان، الفضائل، ۱۳۶۳ش، ص۷۵.</ref> این رویداد هنگامی رخ داد که مالک از پیامبر(ص) خواست [[ایمان]] را به او بیاموزد و پیامبر(ص) برخی از احکام شرعی را به او آموخت و وی را به [[ولایت امام علی(ع)|خلافت امام علی(ع)]] رهنمون ساخت.<ref>ابن‌شاذان، الفضائل، ۱۳۶۳ش، ص۷۵.</ref> مطابق نقل ابن‌شاذان، پس از وفات پیامبر(ص) مالک بن نویره به مدینه آمد و با متوجه شدن [[خلافت ابوبکر]]، به وی اعتراض کرد که چرا طبق گفته پیامبر(ص)، [[خلافت]] را به [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] واگذار نکرده است.<ref>ابن‌شاذان، الفضائل، ۱۳۶۳ش، ص۷۶.</ref> در پی این اعتراض، به دستور [[ابوبکر]]، [[قنفذ|قُنْفُذ]] و [[خالد بن ولید]]، مالک را از مسجد بیرون انداختند.<ref>ابن‌شاذان، الفضائل، ۱۳۶۳ش، ص۷۶.</ref>


== قتل مالک در جنگ‌های رده ==
== قتل مالک در جنگ‌های رده ==

نسخهٔ ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۷

مالک بن نویره
مشخصات فردی
نام کاملمالک بن نویره
خویشاوندانمتمم بن نویره
درگذشتدر زمان خلافت ابوبکر
نحوه درگذشتقتل به دست خالد بن ولید
مشخصات دینی
دلیل شهرتقتل بی‎دلیل
نقش‌های برجستهنماینده پیامبر(ص) در گردآوری صدقات
دیگر فعالیت‌هاعدم بیعت با ابوبکر


مالک بن نُوَیْره از صحابه رسول خدا(ص) و از اشراف و بزرگان جاهلیت و اسلام.

وی نماینده پیامبر(ص) در گرفتن صدقات قبیله‌اش بود. پس از درگذشت پیامبر(ص) با خودداری از بیعت با ابوبکر، خالد بن ولید به سوی قبیله‌اش رفت و با اینکه مالک آهنگ جنگ نداشت، خالد دستور داد گردنش را زدند و همسرش را اسیر کرد و با او همبستر شد. این کار خالد اگر چه از طرف برخی همچون ابوقتاده و عمر محکوم و عمر خواهان سنگسار خالد شد اما ابوبکر با خالد برخوردی نکرد و گفت خطا کرده و دیه مالک را از بیت المال پرداخت.

معرفی و جایگاه

مالک بن نُوَیرة بن جَمْرَة از صحابه رسول خدا(ص) و از اشراف و بزرگان در دوران جاهلیت و اسلام بود.[۱] او شعر می‌سرود و دیوان شعری داشت.[۲] وی نزد پیامبر(ص) رفت و مسلمان شد.[۳] پیامبر او را نماینده خود در قبیله‌اش کرد تا زکات را از آنان بگیرد.[۴]

ماجرای قتل مالک بن نویره، از مسائل چالشی کلامی در نزد فریقین است.[۵] کشته شدن مالک به دست خالد بن ولید و همبستر شدن او با همسر مالک، از جنجالی‌ترین اتفاقات مربوط به جنگ‌های رِدّه خوانده شده است.[۶] به گفته مَقْدِسی، تاریخ‌نگار قرن چهارم قمری، پس از مسئله امامت، اختلاف مسلمان‌ها در جنگ‌های رده ظاهر شد؛ اگرچه ابوبکر معتقد بود باید با اهل رده جنگید، اما مسلمانان با او مخالفت کردند.[۷]

به گفته شیخ عباس قمی، از محدثان شیعه در قرن چهاردهم قمری، مالک بن نویره به سبب محبتی که به اهل‌بیت(ع) داشت، کشته شد.[۸] مطابق روایتی که فضل بن شاذان نقل کرده، پیامبر(ص) مالک بن نویره را از اهل بهشت معرفی کرده است.[۹] این رویداد هنگامی رخ داد که مالک از پیامبر(ص) خواست ایمان را به او بیاموزد و پیامبر(ص) برخی از احکام شرعی را به او آموخت و وی را به خلافت امام علی(ع) رهنمون ساخت.[۱۰] مطابق نقل ابن‌شاذان، پس از وفات پیامبر(ص) مالک بن نویره به مدینه آمد و با متوجه شدن خلافت ابوبکر، به وی اعتراض کرد که چرا طبق گفته پیامبر(ص)، خلافت را به امام علی(ع) واگذار نکرده است.[۱۱] در پی این اعتراض، به دستور ابوبکر، قُنْفُذ و خالد بن ولید، مالک را از مسجد بیرون انداختند.[۱۲]

قتل مالک در جنگ‌های رده

پس از رحلت پیامبر(ص)، برخی قبایل از پرداخت زکات به حکومت ابوبکر خودداری کردند.[۱۳] ابوبکر نیروهای نظامی را برای مقابله با آنها به حرکت در‌آورد.[۱۴] او دستور داد، پیش از آغاز جنگ پایبندی آنان به نماز را بررسی کنند، تا از این راه از ارتداد آنان آگاه شوند.[۱۵] مالک از پرداخت زکات به حکومت خودداری و آن را در بین قوم خود تقسیم کرد.[۱۶] به گفته عبدالحسین شرف‌الدین، از آنجا که مالک در مشروعیت خلافت ابوبکر و صحیح بودن پرداخت زکات به او تردید داشت، از دادن زکات به او خودداری می‌کرد.[۱۷] خالد بن ولید به دستور ابوبکر برای مقابله با ارتداد مالک و قبیله‌اش سوی آنان در منطقه بُطاح رفت.[۱۸] مالک که از عزیمت خالد به سوی خود باخبر شده بود، برای نشان دادن حُسن نیت خود و برای جلوگیری از این توهم که آنان سپاهی را آماده ساخته‌اند، اجتماع افراد قبیله خود متفرق ساخت، تا گمان نکنند که آنها آرایش جنگی گرفته‌اند.[۱۹] برخی از انصار که پایبندی مالک و قبیله او به نماز را دیدند، به مخالفت با خالد بن ولید پرداختند، ولی خالد توجهی به آنها نکرد.[۲۰] مالک برای اثبات عدم ارتدادشان همراه با همسرش نزد خالد حاضر شد، ولی خالد با دیدن همسر او، مالک را کشت و همان شب با همسر مالک که در عده وفات شوهرش بود، همبستر شد.[۲۱] به گزارش یعقوبی، خالد با دیدن ام‌تمیم با بیان این جمله که «به خدا قسم آنچه در اختیار داری، جز با کشتن تو به دست نمی‌آورم» مالک را کشت.[۲۲] مطابق گزارش واقدی، خالد از مدت‌ها قبل در اندیشه امّ‌تمیم بود،[۲۳] چرا که او را زیباترین زن جزیرة العرب می‌دانستند.[نیازمند منبع] مطابق نقل واقدی، مالک پیش از کشته شدنش، اصرار خالد بر قتلش را زیبایی زنش عنوان کرده بود.[۲۴] به گفته علامه امینی و رسول جعفریان، بدون هیچ تردیدی مالک به دلیل انحراف اخلاقی خالد و تمایل او به همسر مالک کشته شد.[۲۵]

کارهای خلاف شرع خالد، اعتراض برخی انصار، همچون ابوقتاده انصاری و عبدالله بن عمر را بر انگیخت.[۲۶] پس از آنکه گزارش سپاه به مدینه رسید عمر بن خطاب درباره کارهای خلاف شرع خالد با ابوبکر بسیار صحبت کرد و از او خواست خالد را از فرماندهی برکنار کند.[۲۷] عمر معتقد بود باید خالد را به سبب زنا کردن با همسر مالک، رجم (حد زنای محصنه) و به دلیل کشتن مسلمان، قصاص کرد.[۲۸] اما ابوبکر با رد درخواست عمر، خالد را در اجتهاد خطای خود معذور دانست.[۲۹] ابوبکر دستور داد، دیه مالک از بیت‌المال پرداخته شود.[۳۰] همچنین او به خالد دستور داد از همسر مالک را جدا شود، ولی خالد هیچگاه این دستور ابوبکر را انجام نداد.[۳۱] به گفته محمد حسین هیکل، از آنجا که ابوبکر در حکومت خود به خالد نیاز داشت، پیوسته او را به کار می‌گرفت.[۳۲]، اما عمر خطای او را از یاد نبرد و به همین علت بود که بعد از فوت ابوبکر و خلیفه شدن او، خالد را از فرماندهی سپاه عزل کرد.[۳۳]

مرتد نبودن مالک

ادله‌ای که شیعه و برخی از اهل‌تسنن بر مسلمان بودن مالک بیان کرده‌اند، چنین است: ۱. اقرار مالک و یارانش به اسلام و اقامه نماز؛ ۲. گواهی تعدادی از صحابه بر اسلام آنان؛ ۳. پرداختن دیه از سوی ابوبکر؛ ۴. دستور ابوبکر بر جدایی خالد، از همسر مالک.[۳۴] با این حال اهل‌تسنن در ارتداد او اختلاف نظر دارند و بعضی او را مرتد دانسته‌اند.[۳۵]

پانویس

  1. ابن الاثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۷۶.
  2. آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۹، ص۲۶۴.
  3. ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۳۳.
  4. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۲۲.
  5. صیامیان گرجی، «رده، جنگ‌ها»، ص۶۹۵.
  6. غلامی، «جنگ‌های ارتداد و بحران جانشینی پس از پیامبر(ص)»، ص۳۹.
  7. مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیه، ج۵، ص۱۲۳.
  8. قمی، منتهی الآمال، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۳۱۱.
  9. ابن‌شاذان، الفضائل، ۱۳۶۳ش، ص۷۵.
  10. ابن‌شاذان، الفضائل، ۱۳۶۳ش، ص۷۵.
  11. ابن‌شاذان، الفضائل، ۱۳۶۳ش، ص۷۶.
  12. ابن‌شاذان، الفضائل، ۱۳۶۳ش، ص۷۶.
  13. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۴۱.
  14. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۳۱.
  15. سید مرتضی، الشافی فی الإمامه، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۱۶۳.
  16. ابن‌حجر، الإصابه، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۵۶۰.
  17. شرف‌الدین، النص و الاجتهاد، ۱۴۰۴ق، ص۱۱۸.
  18. ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۴۹۵.
  19. شرف‌الدین، النص و الاجتهاد، ۱۴۰۴ق، ص۱۱۸-۱۱۹.
  20. واقدی، الرده، ۱۴۱۰ق، ص۱۰۶-۱۰۷.
  21. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۳۱-۱۳۲.
  22. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۳۱.
  23. واقدی، الرده، ۱۴۱۰ق، ص۱۰۷.
  24. واقدی، الرده، ۱۴۱۰ق، ص۱۰۷.
  25. امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۷، ص۲۱۹-۲۲۰؛ جعفریان، تاریخ خلفا، ۱۳۹۴ش، ص۳۸.
  26. مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵، ص۱۵۹.
  27. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۷۸-۲۷۹.
  28. ابی‌الفداء، تاریخ ابی‌الفداء، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۲۲.
  29. ابن‌کثیر، البدایة و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۲۳.
  30. ابن‌اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۷۷.
  31. ابن‌حجر، الإصابه، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۱۸.
  32. هیکل، ابوبکر الصدیق، دار المعارف، ص۱۵۷.
  33. هیکل، ابوبکر الصدیق، دار المعارف، ص۱۳۸.
  34. نگاه کنید به:‌ ابن الاثیر، اسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۷۷؛ غلامی، «جنگ‌های ارتداد و بحران جانشینی پس از پیامبر(ص)»، ص۴۰.
  35. نگاه کنید به:‌ ابن الاثیر، اسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۷۷.

یادداشت

منابع

  • ابن الاثیر، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، تحقیق: خلیل مأمون شیحا، بیروت: دارالمعرفة، ۱۴۲۲ق/۲۰۰۱م.
  • حسینی دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف: دائرة المعارف جامع اسلامی، تهران: مؤسسه فرهنگی آرایه، ۱۳۷۹ش.