محمدتقی بهلول
مبارزه علیه سلطنت پهلوی | |
شناسنامه | |
---|---|
لقب | بهلول گنابادی |
شهر تولد | گناباد |
کشور تولد | ایران |
تاریخ درگذشت | ۷ مرداد ۱۳۸۴ش |
آرامگاه | گناباد |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
تألیفات | از کوثر یکشنبهها، خمینینامه و حسینیه بهلول |
محمدتقی بُهلول (۱۲۸۹-۱۳۸۴ش) مشهور به بهلول گُنابادی، روحانی ایرانی که علیه اقدامات خلاف اسلام آخرین شاهان ایران، رضا پهلوی (حکومت: ۱۳۰۴-۱۳۲۰ش) و فرزندش محمدرضا (حکومت: ۱۳۲۰-۱۳۵۷ش) مبارزه کرد. در واقعه مسجد گوهرشاد (۱۳۱۴ش) نقش برجستهای داشت و پس از فرار به افغانستان، حدود ۳۱ سال (۱۳۱۴-۱۳۴۵ش) در این کشور زندانی یا تبعید بود. بهلول در شهرهای مختلف ایران و عراق به تبلیغ و سخنرانی پرداخت. او در مخالفت با دولت ایران، با دولتهای عراق و مصر نیز همکاری کرد. سید ابوالحسن اصفهانی (درگذشت: ۱۳۲۵ش) او را به ادامه فعالیت علیه حکومت وقت ایران، بهجای تحصیل علوم دینی توصیه کرد. محمدتقی بهلول با امام خمینی و سید علی خامنهای ارتباط نزدیکی داشت. او حدود ۲۰۰ هزار بیت شعر سروده که بیشتر درباره اهلبیت(ع) و مسائل دینی و اجتماعی است.
جایگاه
شیخ بهلول، بهعنوان یکی از مبارزان مشهور دوره پهلوی شناخته میشود. او در واقعه مسجد گوهرشاد نقش محوری ایفا کرد و سالهای زیادی را در زندان گذارد.[۱] سید علی خامنهای، در پیام درگذشت بهلول، او را از شگفتیهای روزگار و دارای صفات زهد و وارستگی، تلاش بیوقفه، ذهن روشن و فعال، حافظه بینظیر، شجاعت و فصاحت و ویژگیهای اخلاقی برجسته دانست.[۲]
زندگی
جد محمدتقی بهلول، محمدطاهر خزایی، اهل عربستان بود و پس از شیعه شدن به ایران مهاجرت کرد.[۳] نظامالدین، پدر محمدتقی، از عالمان شهر گناباد، جنوب کاشمر و عمویش، محمد، معروف به حکیم خراسانی، از علمای اصفهان بود. مادرش معصومه، دخترعموی پدرش بود.[۴] محمدتقی بهلول در شعری که برای زندگینامه خود سروده، تولد خود را ۸ جمادیالثانی سال ۱۳۲۸ق (۲۶ خرداد ۱۲۸۹ش) در گناباد گفته است.[۵] در مسیر زندگی خود به شهرهای سبزوار، قم، نجف، مشهد، هرات، مزارشریف، کابل، جلالآباد، قاهره و بغداد رفت. بهلول ۳۱ سال (۱۳۱۴ـ۱۳۴۵ش) در افغانستان گذراند و سپس به مصر و عراق رفت و سرانجام در سال ۱۳۵۰ش همراه معاودین به ایران بازگشت.[۶] بهلول در ۷ مرداد ۱۳۸۴ش در تهران درگذشت و پیکرش به گناباد منتقل و دفن شد.[۷] دو بار ازدواج کرد؛ همسر اول خود را برای ادامه مبارزاتش طلاق داد و دومی هنگام زایمان از دنیا رفت و فرزندی از او باقی نماند.[۸]
تحصیل
محمدتقی ابتدا نزد خاله پدرش، خواندن قرآن را یاد گرفت و در هشت سالگی آن را حفظ کرد. سپس تحصیل علوم حوزوی را نزد پدرش شروع نمود. همزمان در روستا برای مجالس زنانه، روضه میخواند. سید عباس موسوی مطلق، دلیل بهلول خواندهشدن او را از آن رو دانسته است که شخصیت وی همانندِ بهلول همعصر امام صادق(ع) بوده که عاقل و دیوانه خوانده میشده است.[۹] محمدتقی با رفتن پدر و مادرش به سبزوار، تحصیل خود را در آنجا پی گرفت و کمتر از یک سال بعد، در سال ۱۳۰۶ش به قم رفت. او یک سال و نیم نزد ملاعلی معصومی همدانی و سید شهابالدین مرعشی نجفی درس خواند و سپس به سبزوار بازگشت.[۱۰] محمدتقی با درخواست مادرش، او را در سال ۱۳۰۸ش در سفر عتبات عالیات همراهی کرد، و چند ماه درس خارج را نزد سید ابوالحسن اصفهانی تحصیل کرد.[۱۱] در آنجا ابوالحسن اصفهانی او را از ادامه تحصیل بازداشت و به ادامه فعالیت تبلیغی در ایران، بهدور از درگیری و خونریزی، علیه سیاستهای مخالف اسلامِ رضاشاه دستور داد.[۱۲]
فعالیتها
مبارزه علیه اقدامات سلطنت
انتقاد و تبلیغ علیه اقدامات رضاشاه و فرزندش محمدرضاشاه، محور اصلی فعالیتهای بهلول بود. او از طریق سخنرانی بهخصوص منابر و مساجد شهرهای ایران و عراق و همچنین گاهی با تحریک مردم، در راه اجرای سیاستهای آنان مانعتراشی میکرد. بهلول در بازگشت به ایران، تصمیم به حج گرفت و در تهران با دیدن اجتماع مردم معترض به رضاشاه در مسجد شاه (مسجد امام خمینی)، ده شب علیه رضاشاه سخنرانی کرد که منجر به بازداشت و انتقالش به سبزوار شد.[۱۳] بهلول پس از حج، همسرش را طلاق داد؛ زیرا به گفته خودش، فعالیتهای او همراه با سختی زندان و اذیت بود و نمیخواست همسرش آزرده شود یا به اضطرار بیفتد.[۱۴] بهلول در سفر دوم خود به عراق که همراه خواهر و دختر خواهرش بود، در مساجد و منبرهای شهرهای مسیرش، درباره وضع سیاسی کشور سخن گفت. اصفهان و شیراز شهرهای بعدی فعالیت او بودند.[۱۵]
قوانینی که بهلول آنها را مخالف اسلام میدانست، عبارت بودند از: تعیین سن ازدواج ۱۸ سال برای پسران و ۱۵ سال برای دختران (تصویب: ۱۳۱۰ش)، تأسیس سینما، آزادی فروش شراب و قمار، ممنوعیت امر به معروف و نهی از منکر از سوی روحانیان (۱۳۰۶ش)، جایگزینی کلمات عربی با واژههای فارسی و پیشنهاد تعطیلی یکشنبه بهجای جمعه.[۱۶]
بهلول در ۳۱ سال (۱۳۱۴ـ۱۳۴۵ش) زندان و تبعید در افغانستان با برخی از ماموران زندان و افسران پلیس آنجا ارتباط گرفت و با آنان درباره سلطنت صحبت میکرد، از آن جمله، خواجه نعیم کابلی بود[۱۷] که بعدها با سید اسماعیل بلخی و دیگران برای براندازی سلطنت آنجا اقدام کرد.[۱۸] بهلول پس از آزادی، به مصر و عراق رفت و با رادیوی دولتی آنجا برای مخالفت با شاه ایران همکاری کرد.[۱۹] در این زمان، نشریهای ایرانی متن بلندی درباره بهلول نوشت. او در آن نوشته آدمی با هیکلِ درشت و زشت توصیف شده بود که دست به اعمال ضداخلاقی و ضددینی میزند و در ژاپن به تجارت و خوشگذرانی مشغول است.[۲۰]
بهلول به دنبال اخراج ایرانیان از عراق (۱۳۴۸ تا ۱۳۵۰ش) به کنسولگری ایران در کربلا مراجعه کرد و درخواست مجوز بازگشت نمود.[۲۱] با موافقت شاه، در ۱۳۵۰ش به ایران برگشت و با شرط عدم فعالیت سیاسی و درگیری، بخشیده شد.[۲۲]
واقعه مسجد گوهرشاد
- «من نقشهای داشتم که غیر از خدا و خودم کسی نمیدانست و آن این بود که اول در تمام شهرها سخنرانی کنم تا معروف شوم و پس از آن قیام مقابل دولت را شروع کنم. برای همین در تمامی شهرهای ایران سخنرانی کرده و قصد داشتم در مازندران و آذربایجان که مردم جنگجو در این دو زیادند، سخنرانی و به قیام دعوت کنم، ولی نشد و مجبور شدم قبل از عملی شدن کل نقشهام در مشهد قیام کنم.»
تاریخ بایگانی، محمدتقی بهلول، خاطرات سیاسی بهلول
بهلول گنابادی در خرداد ۱۳۱۴ش به شهرهای فردوس و قائن رفت و بهگفته خودش مسلمانان را به جهاد فراخواند. در تیر، گروهی از عالمان مشهد، به طرح تغییر لباس و اجباری کردن کلاه شاپو اعتراض کرده و سید حسین طباطبایی قمی را به تهران فرستادند که در آنجا با دستور رضاشاه پهلوی، در حصر نگه داشته شد و بعد از مدتی به عراق تبعید شد.[۲۳] بهلول در ۷ تیر خود را به مشهد رساند و با تشویق و همکاری سید عبدالله موسوی شیرازی و برخی خادمان حرم امام رضا(ع) در مسجد گوهرشاد چند روز ماند و مردم را علیه رضاشاه و برگرداندن سید حسین قمی تحریک کرد.[۲۴] با دستور رضاشاه به مردمِ داخل مسجد حمله شد و تعدادی کشته و زخمی شدند. بهلول از واقعه گریخت و به افغانستان رفت.[۲۵]
اعتراض به اقدامات خلاف شرع و فساد
بهلول در جریان سفر امانالله خان، شاه افغانستان (حکومت: اسفند ۱۲۹۷ ـ دی ۱۳۰۷ش) به ایران، تلاش کرد مانع از حضور وی و همسرش در سبزوار شود. امانالله و همسرش اواخر خرداد ۱۳۰۶ش پس از سفر به اروپا و ترکیه، با دعوت رضاشاه از ایران بازدید کرد[۲۶] و از آن رو که همسر او در سفر به تهران بیحجاب بود، بهلول تلاش کرد با تشویق و تحریک تعدادی از مردم مانع حضور آنان و برگزاری برنامهای با حضور آنان در سبزوار شود.[۲۷] بهلول همچنین زمانی که در مزار شریف، شمال افغانستان تبعید بود، در آنجا علیه اقدامات متولی زیارت سخی سخنرانی کرد و با دستور داودخان، وزیر وقت کشور افغانستان (۱۳۲۸ش) به شهر علیشِنگ در ولایت لَغمان در شرق افغانستان تبعید شد.[۲۸] بهلول در زندان کابل با نگهبانان سُنی ارتباط میگرفت و درباره اهلبیت(ع) برای آنان صحبت میکرد.[۲۹]
ارتباط و حمایت فقیهان
بهلول در سفر اول به عراق، از طرف محمدحسین غروی نائینی (درگذشت:۱۳۱۵ش) و سید ابوالحسن اصفهانی (درگذشت:۱۳۲۵ش) دعوت به سخنرانی و منبر شد و سپس با دستور اصفهانی، برای تبلیغ علیه اقدامات شاه به ایران برگشت.[۳۰] وی همچنین یک هفته پس از ورود به عراق دیدار کوتاهی با امام خمینی داشت.[۳۱] بهلول پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به دفتر امام خمینی و سید علی خامنهای رفت و آمد داشت و سخنرانیهایش را ادامه داد.[۳۲]
سرودن شعر
بنابر آنچه بهلول در مصاحبهای اعلام کرده، وی ۲۰۰ هزار بیت شعر سروده که صد هزار بیت آن در زندانهای افغانستان گفته شده است.[۳۳] او به ادبیات عرب کاملا مسلط بود و ۵۰ هزار بیت از شعرای عرب و عجم را از حفظ داشت. شعرهای او درباره اهلبیت، مسائل دینی، سیاسی و اجتماعی و احساسات شخصی است.[۳۴] و از سوی نشر حرم حضرت عباس(ع) نیز، ترجمه عربی آن نشر شده است.این اشعار نمونهای از سرودههای بهلول در معرفی خویش است:
کنگره بزرگداشت و نشر آثار
کنگره بزرگداشت محمدتقی بهلول سال ۱۳۸۳ش در اصفهان برگزار شد. دبیرخانه این ستاد در همین رابطه پنج اثر منتشر ساخت؛ از جمله:
- از کوثر یکشنبهها: داستان زندگی حضرت زهرا(س) بهصورت شعر. بهلول چنانکه خود گفته، زمانی که در زندان کابل بود، داستان زندگی دختر پیامبر(ص) را به نیت رهایی از بند به شعر درآورد و زندانبان این اشعار را نوشت. بهگفته بهلول، سرودن آن شعر موجب شد وی از زندان انفرادی به زندان عمومی انتقال یابد.[۳۶]
- خمینینامه: سرودههایی درباره امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران[۳۷]
- بنده خوب خدا: هفتاد و دو پرسش و پاسخ از بهلول.[۳۸]
تکنگاری
- مقدم، کاظم، بهلول، شگفتی زمانه، قم، نشر پیام جلال، ۹ آبان ۱۳۸۴ش.
- باصری، علیاکبر، زندگینامه آیتالله علامه محمدتقی بهلول گنابادی (همراه با گزیده اشعار)، موسسه کتاب آراد، ۱۳۸۶ش.
- «زائر آفتاب»، يادمان علامه محمدتقی بهلول گنابادی، بنیاد شهید و امور ایثارگران، مجله شاهد یاران، شماره ۶۱، آذر ۱۳۸۹ش.
- قائمی، پروین، شگفتی روزگار (براساس زندگی شیخ محمدتقی بهلول)، ناشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۸ آذر ۱۳۹۰ش.
- مقیمی، احمد، قاب های ماندگار (شناخت نامه تصویری اسوه تقوا علامه حاج شیخ محمد بهلول)، اصفهان، نشر آرما.
پانویس
- ↑ موسوی مطلق، اعجوبه عصر بهلول قرن چهاردهم، ۱۳۷۹ش، ص۴.
- ↑ «پیام تسلیت در پی درگذشت حجتالاسلام شیخ محمدتقی بهلول»، سایت پایگاهاطلاعرسانی آیتالله خامنهای.
- ↑ موسوی مطلق، اعجوبه عصر، ۱۳۷۹ش، ص۳۱.
- ↑ موسوی مطلق، اعجوبه عصر، ۱۳۷۹ش، ص۳۲-۳۵.
- ↑ «علامه حاج شیخ محمد تقی بهلول گنابادی»، سایت تبیان.
- ↑ مهتدی بحرانی، مذکرات بهلول، ۱۴۲۱ق، ص۲۸۳.
- ↑ موسوی مطلق، اعجوبه عصر، ۱۳۷۹ش، ص۳۷.
- ↑ موسوی مطلق، اعجوبه عصر، ۱۳۷۹ش، ص۳۷.
- ↑ موسوی مطلق، اعجوبه عصر، ۱۳۷۹ش، ص۶۹.
- ↑ موسوی مطلق، اعجوبه عصر، ۱۳۷۹ش، ص۴۱.
- ↑ موسوی مطلق، اعجوبه عصر، ۱۳۷۹ش، ص۴۱.
- ↑ مهتدی بحرانی، مذکرات بهلول، ۱۴۲۱ق، ص۷۰تا۷۳.
- ↑ مهتدی بحرانی، مذکرات بهلول، ۱۴۲۱ق، ص۷۴تا۷۵.
- ↑ مهتدی بحرانی، مذکرات بهلول، ۱۴۲۱ق، ص۷۶-۷۷.
- ↑ مهتدی بحرانی، مذکرات بهلول، ۱۴۲۱ق، ص۷۶-۷۷.
- ↑ مهتدی بحرانی، مذکرات بهلول، ۱۴۲۱ق، ص۷۹تا۸۰.
- ↑ مهتدی بحرانی، مذکرات بهلول، ۱۴۲۱ق، ص۲۸۳.
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، ج۲ ص۲۵۸، بهنقل از ناصری داوودی، زمینه و پیشینه جنبش اصلاحی در افغانستان، ۱۳۷۹ش، ص۲۷۴.
- ↑ یوسفی، «معمای بهلول در مصر»، سایت گنابادنیوز.
- ↑ «قیام تاریخی علامه شیخ محمدتقی بهلول گنابادی برابر رضاخان»، سایت سدید.
- ↑ مهتدی بحرانی، مذکرات بهلول، ۱۴۲۱ق، ص۲۸۳.
- ↑ مهتدی بحرانی، مذکرات بهلول، ۱۴۲۱ق، ص۲۸۳.
- ↑ «قیام تاریخی علامه شیخ محمدتقی بهلول گنابادی برابر رضاخان»، سایت سدید.
- ↑ شیرازی، سایت موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.
- ↑ «قیام تاریخی علامه شیخ محمدتقی بهلول گنابادی برابر رضاخان»، سایت سدید.
- ↑ مهتدی بحرانی، مذکرات بهلول، ۱۴۲۱ق، ص۵۸تا۶۳.
- ↑ مهتدی بحرانی، مذکرات بهلول، ۱۴۲۱ق، ص۵۸تا۶۳.
- ↑ «حضرت علامه حاج شیخ محمدتقی بهلول گنابادی»، سایت وارثون.
- ↑ مهتدی بحرانی، مذکرات بهلول، ۱۴۲۱ق، ص۱۶۵و۱۶۶.
- ↑ مهتدی بحرانی، مذکرات بهلول، ۱۴۲۱ق، ص۷۰-۷۳.
- ↑ شیرازی، سایت موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.
- ↑ «قیام تاریخی علامه شیخ محمدتقی بهلول گنابادی برابر رضاخان»، سایت سدید.
- ↑ «حضرت علامه حاج شیخ محمدتقی بهلول گنابادی»، سایت وارثون.
- ↑ «دیوان اشعار بهلول گنابادی»، سایت بنیاد محیط طباطبایی.
- ↑ مقیمی، احمد، قاب های ماندگار (شناخت نامه تصویری اسوه تقوا علامه حاج شیخ محمد بهلول)، اصفهان، نشر آرما.
- ↑ «از کوثر یک شنبه ها»، سایت پاتوق کتاب فردا.
- ↑ «5 جلد کتاب از زندگی علامه محمدتقی بهلول در اصفهان رونمایی شد»، سایت روزنامه کیهان.
- ↑ «5 جلد کتاب از زندگی علامه محمدتقی بهلول در اصفهان رونمایی شد»، سایت روزنامه کیهان.
منابع
- «۵ جلد کتاب از زندگی علامه محمدتقی بهلول در اصفهان رونمایی شد»، سایت روزنامه کیهان، بازدید: ۶ مرداد ۱۴۰۱ش.
- «از کوثر یکشنبهها»، سایت پاتوق کتاب فردا، بازدید: ۶ مرداد ۱۴۰۱ش.
- المهتدی البحرانی، عبدالعظیم، «مذکّرات الشیخ بهلول» (خاطرات شیخ بهلول)، کویت، نشر سفینة النجاة، ۱۴۲۱ق/۲۰۰۰م.
- «پیام تسلیت در پی درگذشت حجتالاسلام شیخ محمدتقی بهلول»، سایت خامنهای، نشر: ۱۰مرداد ۱۳۸۴ش، بازدید ۵ مرداد ۱۴۰۱ش.
- «حسینیه بهلول»، سایت ویرگول، بازدید: ۶ مرداد ۱۴۰۱ش.
- «حضرت علامه حاج شیخ محمدتقی بهلول گنابادی»، سایت وارثون، بازدید: ۳ مرداد ۱۴۰۱ش.
- «خاطرات بهلول»، سایت مؤسسه خیریه امام هادی (ع)، بازدید: ۳ مرداد ۱۴۰۱ش.
- «دیوان اشعار بهلول گنابادی»، سایت بنیاد محیط طباطبایی، بازدید: ۶ مرداد ۱۴۰۱ش.
- «دیوان الکشکول للشاعر البهلول»، سایت گیسوم، بازدید: ۵ مرداد ۱۴۰۱ش.
- شیرازی، سید محمدعلی، «در شب حادثه، پدرم او را به منبر فرستاد»، سایت مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، بازدید:۱ مرداد ۱۴۰۱ش.
- عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، تهران، نشر گفتار، ۱۳۷۰ش.
- «قیام تاریخی علامه شیخ محمدتقی بهلول گنابادی برابر رضاخان»، سایت سدید، بازدید: ۳ مرداد ۱۴۰۱ش.
- مقیمی، احمد، خاطرات سیاسی بهلول (۲ جلد)، اصفهان، نشر آرما، ۱۳۸۹ش.
- موسوی مطلق، سید عباس، اعجوبه عصر بهلول قرن چهاردهم، قم، نشر نجبا، ۱۳۷۹ش.
- «علامه شیخ محمدتقی بهلول گنابادی در آیینه تصاویر»، سایت مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، بازدید:۱ مرداد ۱۴۰۱ش.
- یوسفی، احمد، «معمای بهلول در مصر»، سایت گنابادنیوز، بازدید: ۵ مرداد ۱۴۰۱ش.
پیوند به بیرون
- ویدئوی مصاحبه بهلول، سایت آپارات.
- ویدئوی مروری بر زندگی پربرکت شیخ محمدتقی بهلول گنابادی، سایت خبرگزاری رسا.