حدیث اصحابی کالنجوم

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از حدیث اقتدا و اهتدا)
حدیث اصحابی کالنجوم
حدیث اصحابی کالنجوم
حدیث «اصحابی کالنجوم»، بخشی از خط نوشته هاشم البغدادی در سال ۱۳۸۲ق
حدیث «اصحابی کالنجوم»، بخشی از خط نوشته هاشم البغدادی در سال ۱۳۸۲ق
اطلاعات روایت
نام‌های دیگرحدیث اقتدا و اهتدا
موضوعجایگاه صحابه در هدایت
صادره ازمنسوب به پیامبر اسلام(ص)
اعتبار سندضعیف
منابع شیعهبصائر الدرجات، عیون اخبار الرضا (ع)
منابع سنیمنتخب المسند، الابانة الکبری، المدخل الی السنن، مسند الشهاب
احادیث مشهور
حدیث سلسلةالذهبحدیث ثقلینحدیث کساءمقبوله عمر بن حنظلةحدیث قرب نوافلحدیث معراجحدیث ولایتحدیث وصایتحدیث جنود عقل و جهلحدیث شجره


حدیث اَصحابی کَالنُجوم یا حدیث اِقتِدا و اِهتِدا روایتی است منسوب به پیامبر(ص) که برخی علمای اهل‌سنت از آن لزوم پیروی بی‌قیدوشرط از صحابه و عدالت همه آن‌ها را استنباط می‌کنند.

علمای شیعه و برخی از علمای اهل‌سنت این روایت را ضعیف و ساختگی می‌دانند. به اعتقاد شیعه، صحیح انگاشتن این روایت به معنی عصمت همه صحابه است که به دلیل اختلافات اساسی میان آن‌ها قابل پذیرش نیست. همچنین این روایت با آیات و روایاتی که در آن‌ها عمل برخی صحابه مذمت شده، سازگاری ندارد. در نقد این روایت آثاری توسط علمای شیعه و اهل‌سنت نگاشته شده است.

به باور علمای شیعه این روایت در صورت صحت تنها می‌تواند در مورد برخی از صحابه که بعد از پیامبر(ص)‌ از مسیر او منحرف نشدند، صحیح باشد. دو نقل برای این حدیث در منابع شیعی وجود دارد که اهل‌بیت(ع) را مصداق صحابه‌ای که مایه هدایت هستند، معرفی کرده‌اند.

مستندی برای اثبات عدالت صحابه

حدیث اصحابی کالنجوم یا حدیث اقتداء و اهتدا روایتی است نقل‌شده از پیامبر(ص) که اشاره به جایگاه صحابه در هدایت مردم دارد.[۱] نخستین ناقل این حدیث از اهل سنت را ابن‌حُمَید[۲] (درگذشت: ۲۹۰ق) دانسته‌اند.[۳]

این روایت را پایه برخی از باورهای اهل‌سنت همچون اثبات صحت پیروی بی‌قید و شرط از صحابه،[۴] مرجعیت و الگو بودن همه صحابه،[۵] پاک بودن همه صحابه،[۶] ممدوح‌بودن همه صحابه،[۷] برتری صحابه بر بقیه مردم[۸] و عدالت تمام صحابه[۹] دانسته‌اند. البته برخی گفته‎‌اند مقصود این روایت، صحت اقتدا به صحابه در نقل و پذیرش چیزی است که نقل می‌کنند، نه اقتدای در فتوا.[۱۰]

همچنین برخی دیگر گفته‌‎اند که مقصود حدیث این است که تفسیر ارائه‌شده از قرآن توسط صحابه بمنزله حدیث مسند و مرفوع است[۱۱] و یا اینکه مقصود، پذیرش قول آنان درباره اسباب نزول آیات است.[۱۲]

رویکرد عالمان شیعه

عالمان شیعه این روایت را به‌دلیل ضعف سندی، مخالفت با تاریخ و ادله قطعی عقلی و نقلی، جعلی دانسته‌اند.[۱۳] از نظر آنها در صورت صحت حدیث، مصداق آن نمی‌تواند همه صحابه باشد و منحصر در افراد خاصی است که عبارتند از امام علی(ع) و حسنین(ع).[۱۴]

تفاوت متن روایت در منابع شیعه و سنی

حدیث اقتدا و اهتدا با عبارت‌های مختلفی در منابع اهل‌سنت نقل شده است:

  • «إنّما اصحابی کالنجوم بأَیهم اقتَدَیتُم اهتَدَیتم»[۱۵] (همانا اصحاب من همانند ستاره‌ها هستند؛ به هریک اقتدا کنید هدایت خواهید شد)
  • «إنَّ أصحابی بِمَنزِلَةِ النُجومِ فِی السماء، فَأَیما أَخَذتُم بِه اِهْتَدَیتُم»[۱۶] (همانا اصحاب من در جایگاه ستارگان هستند که با تمسک به آن‌ها هدایت خواهید شد)
  • «مَثَلُ أَصحابی مَثَلُ النُجوم، مَن اقْتَدی بِشَیءٍ مِنها اِهتَدی»[۱۷] (مَثَل اصحاب من ستارگان هستند که هر کس به یکی از آن‌ها اقتدا کند هدایت خواهد شد)

نقل اخیر را مشهور‌ترین نقل این روایت دانسته‌اند.[۱۸] گفته شده این اختلافات اندک در تعبیر، تغییری در مفاد آن ایجاد نمی‌کند.[۱۹]

تعیین اهل‌بیت به عنوان مصداق صحابه در نقل‌های شیعی

این روایت با مضمونی متفاوت در منابع شیعه نیز نقل شده است:

  • محمد بن حسن صفار (درگذشت: ۲۹۰ ق) در کتاب بصائر الدرجات: در این نقل، پیامبر(ص)‌ پس از توصیه به عمل به قرآن و سنت خودش، در مرحله بعدی سخن اصحابش را ملاک عمل معرفی کرده، بیان می‌کنند که اصحاب من همانند ستارگان مایه هدایت هستند. وقتی از حضرت سؤال می‌شود که این اصحاب چه کسانی هستند، می‌فرمایند: «اهل بیتم».[۲۰]
  • شیخ صدوق (درگذشت: ۳۸۱ق) در کتاب عیون اخبار الرضا(ع): در این نقل، صحت این حدیث از امام رضا(ع) مورد پرسش قرار می‌گیرد و ایشان مراد از اصحاب را کسانی می‌دانند که بعد از پیامبر(ص) در آن‌ها تغییر و تبدیل صورت نگرفت.[۲۱]

گفته شده بر اساس این روایات، فقط اهل‌بیت(ع) می‌توانند مصداق اصحاب در این روایت باشند و روایاتی مانند حدیث سفینه، حدیث ثقلین و حدیث کساء تأییدکننده این مطلب هستند.[۲۲] در برخی منابع اهل سنت نیز به جای «أصحابی کالنجوم»، عبارت «أهلُ بیتی کالنجوم بأیهم اقتدیتم اهتدیتم» آمده است.[۲۳]

اشکالات محتوایی روایت

علمای شیعه در ردّ برداشتی که از روایت «اصحابی کالنجوم» شده است، استدلال‌هایی را بیان کرده‌اند که می‌توان آن‌ها را در سه دسته کلی قرار داد:

  • پذیرش محتوای روایت و لوازم آن مثل عصمت، عدالت و هدایت‌گری همه صحابه به دلیل اختلاف و تناقضات رفتاری میان صحابه که حتی به شکل جنگ و خون‌ریزی یکدیگر هم بوده ممکن نیست.[۲۴]
  • محتوای این روایت با آیاتی از قرآن کریم همچون آیات ۱۵ و ۱۶ سوره انفال، آیات ۱۶، ۲۳،‌ ۲۴، ۲۵، ۳۸،‌ ۸۶، ۸۷ و ۱۰۷ سوره توبه و آیه ۱۱ سوره جمعه که به مذمّت صحابه پرداخته و از وجود منافقینی میان آن‌ها سخن می‌گویند، قابل جمع نیست.[۲۵]
  • این حدیث با روایاتی که از رسول خدا(ص)‌ در منع از اقتداء به صحابه[یادداشت ۱]، ارتداد برخی از صحابه[یادداشت ۲]، روایاتی که شامل اعتراف صحابه به جهل خود در احکام دین،[۲۶] عدم پایبندی آن‌ها به دین[۲۷] و بدعت‌گذار بودن آن‌ها[۲۸] نقل شده است، تعارض دارد.[۲۹]

ساختگی و ضعیف بودن روایت از نگاه علمای اهل‌سنت

برخی از علمای اهل‌سنت همچون ابن‌حَزم (درگذشت: ۴۵۶ق)،[۳۰] ابن‌عبدالبر قرطبی (درگذشت: ۴۶۳ق)،[۳۱] ابن‌قدامه (درگذشت: ۶۲۰ق)،[۳۲] ابوحیان اندلسی (درگذشت: ۷۴۵ق)،[۳۳] ابن‌قَیم الجوزیه (درگذشت: ۷۵۱ق)،[۳۴] ابن‌ابی‌العِزّ حنفی (درگذشت: ۷۹۲ق)[۳۵] و محمد ناصرالدین البانی (درگذشت: ۱۴۲۹۰ق)[۳۶] روایت «اصحابی کالنجوم» را جعلی، غیرمعتبر، باطل و دروغ دانسته‌اند.

برخی دیگر همچون بیهقی (درگذشت: ۴۵۸ق)،[۳۷] ابن‌تیمیه (درگذشت: ۷۲۸ق)،[۳۸] ابن‌ملقن (درگذشت: ۸۰۴ق)،[۳۹] سخاوی (درگذشت: ۹۰۲ق)[۴۰] و مبارکفوری (درگذشت: ۱۳۵۳ق)،[۴۱] روایت را دارای ضعف جدی و نقل شده در کتب غیرمعتبر می‌دانند.

همچنین گفته شده رجالیان اهل‌سنت برخی از راویان این روایت را ضعیف و جاعل قلمداد کرده‌اند.[۴۲]

تک‌نگاری

کتاب «اصحابی کالنجوم» نوشته سید علی حسینی میلانی

علمای شیعه کتاب‌های مستقلی در نقد حدیث اقتدا و اهتدا نوشته‌اند:[۴۳]

  • نجاشی کتابی را به عنوان «مسألة فی قول النبی اصحابی کالنجوم» به شیخ مفید نسبت داده است.[۴۴] گفته شده این کتاب امروزه در دسترس نیست اما بنا بر ظاهر عنوان، شیخ مفید این روایت را جعلی ندانسته است.[۴۵]
  • آقابزرگ تهرانی از کتابی با عنوان «شرحُ حدیثِ أَصحابی کالنُجومِ بِأَیهِم اقْتَدَیتُم اهتَدَیتُم» یاد می‌کند که نویسنده آن ناشناخته است.[۴۶] به گزارش او در این کتاب به جعلی بودن و بطلان این حدیث استدلال شده است.[۴۷]
  • سید علی میلانی کلام‌پژوه شیعه نیز کتابی با عنوان «اصحابی کالنجوم» نگاشته است. وی در این کتاب ضمن بررسی سندی و محتوایی این روایت به نقد آن پرداخته است.[۴۸]

کتاب «نظراتٌ فی حدیثِ اَصحابی کَالنّجوم»‌ نیز اثر صالح بن سعید بن هلابی از نویسندگان اهل‌سنت است. نویسنده در این کتاب شش روایت با این محتوا نقل کرده و به نقد سندی آن‌ها و اثبات جعلی بودنشان طبق نظرات علمای اهل‌سنت پرداخته است.[۴۹]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. سبحانی، الالهیات، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۴۴۳؛ ترکاشوند، «نقد و بررسی سندی و دلالی حدیث «اصحابی کالنجوم»، ص۱۳۲.
  2. ابن‌حمید، منتخب المسند، ۱۴۰۸ق، ص۲۱۵.
  3. بستانی، «واکاوی رویکرد شیعه به حدیث «أصحابی کالنجوم»»، ص۱۶۰.
  4. زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۲۸.
  5. ابن‌عساکر، تبیین کذب المفتری، ج۱، ص۴۲۰.
  6. غزالی، الاقتصاد فی الاعتقاد، ۱۴۲۴ق،‌ ج۱، ص۱۳۱-۱۳۲.
  7. رفاعی حسینی، البرهان،‌ ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۲۳.
  8. هیثمی، مجمع الزوائد، ۱۴۱۲ق،‌ ج۲، ص۶۱۵.
  9. سفارینی، لوامع الانوار، ۱۴۰۲ق، ج۱، ص۵۳.
  10. عینی، عمدة القاری، دار إحیاء التراث العربی، ج۱۰، ص۲۰۲؛ ابن‌عبدالبر، الاستذکار، ۱۴۲۱ق، ج۴، ص۷.
  11. حاکم نیشابوری، المستدرک علی صحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۲،‌ص ۲۵۸؛ زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ۱۳۹۱ق، ج۲، ص۱۷۲.
  12. ذهبی، التفسیر و المفسرون، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۷۱.
  13. ابن‌شاذان، الایضاح، ۱۳۶۳ش، ص۵۲۱؛ شیخ مفید، الافصاح، ۱۴۱۴ق، ص۴۹؛ ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ۱۴۰۴ق، ص۳۹۳-۳۹۷؛ کراجکی، التعجب، ۱۴۲۱ق، ص۹۴.
  14. شیخ طوسی، تلخیص الشافی، ۱۳۸۳ق، ج۲، ص۲۴۹؛ ابن‌طاووس، الطرائف، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۵۲۳؛ قمی شیرازی، الاربعین، ۱۴۱۸ق،‌ ج۱، ص۳۰۵؛ شوشتری، الصوارم المهرقة، ۱۳۶۷ق، ج۳، ص۵.
  15. ابن‌بطه عکبری، الابانة الکبری، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۲۱۰.
  16. بیهقی، المدخل الی السنن، ۱۴۳۷ق، ج۲، ص۵۸۰.
  17. قضاعی، مسند الشهاب، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۷۵.
  18. ترکاشوند، «نقد و بررسی سندی و دلالی حدیث «صحابی کالنجوم»، ص۱۳۲.
  19. ترکاشوند، «نقد و بررسی سندی و دلالی حدیث «صحابی کالنجوم»، ص۱۳۲.
  20. صفار،‌ بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۱.
  21. شیخ صدوق،‌ عیون اخبار الرضا، ۱۴۰۴ق، ج۲،‌ ص۸۷.
  22. ترکاشوند، «نقد و بررسی سندی و دلالی حدیث «صحابی کالنجوم»، ص۱۴۰
  23. ابن‌حجر عسقلانی، لسان المیزان، ۲۰۰۲م، ج۱، ص۴۰۴؛ ذهبی، معجم الشیوخ الکبیر، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۴۳.
  24. ابن‌حیون، دعائم الاسلام، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۸۷؛ ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ۱۴۰۴ق، ص۳۹۳ و ص۳۹۶-۳۹۷؛ کراجکی، التعجب من أغلاط العامة، ۱۴۲۱ق، ص۹۵؛ ابن‌طاووس، الطرائف، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۵۲۳؛ عاملی نباطی، الصراط المستقیم، ۱۳۸۴ق، ج۳، ص۱۴۶؛ شوشتری، الصوارم المُهرقة، ۱۳۶۷ق، ص۵.
  25. شیخ مفید، الإفصاح فی الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۵۴-۶۳؛ ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ۱۴۰۴ق، ص۳۹۳-۳۹۴.
  26. نگاه کنید به: تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۲۹۴؛ حنفی، فلک النجاة، ۱۴۱۸ق، ص۱۴۹.
  27. دارمی، سنن، ۱۳۴۹ق، ج۱، ص۵۱؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ۱۴۰۵ق، ج۱۱، ص۳۵۹.
  28. سرخسی،‌ المبسوط،‌ دار المعرفة، ج۲۴، ص۷
  29. شیخ مفید، الإفصاح فی الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۴۹ و ۵۴؛ ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ۱۴۰۴ق، ص۳۹۴-۳۹۶؛ مظفر، دلائل الصدق، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۴۳۳-۴۳۴.
  30. ابن‌حزم،‌ الإحکام فی اصول الأحکام، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۶۱.
  31. ابن‌عبد البر قرطبی، جامع بیان العلم و فضله، ۱۳۹۸ق، ج۲، ص۹۰-۹۱.
  32. ابن‌قدامه، المنتخب من علل الخلال، دارالرایة،‌ ج۱، ص۱۴۳.
  33. أبوحیان، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۵۸۲.
  34. ابن‌قیم، إعلام الموقعین، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۱۷۱.
  35. ابن‌أبی العز، شرح الطحاویة، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۱۳۲.
  36. ألبانی، صفة صلاة النبی(ص)، مکتبة المعارف، ص۴۹.
  37. بیهقی،‌ المدخل الی علم السنن، ۱۴۳۷ق، ج۲، ص۵۸۱.
  38. ابن‌تیمیه،‌ منهاج السنّة، ۱۴۰۶ق، ج۸، ص۳۶۴.
  39. ابن‌ملقن، البدر المنیر، ۱۴۲۵ق، ج۹، ص۵۸۴.
  40. سخاوی، المقاصد الحسنة، ۱۳۷۵ق، ج۱، ص۲۷.
  41. مبارکفوری، تحفة الأحوذی،‌ ۱۴۱۰ق، ج۱۰، ص۱۵۵.
  42. ترکاشوند، «نقد و بررسی سندی و دلالی حدیث «صحابی کالنجوم»، ص۱۳۵-۱۳۶.
  43. بستانی، «واکاوی رویکرد شیعه به حدیث «أصحابی کالنجوم»»، ص۱۶۱.
  44. نجاشی، الرجال، ۱۴۱۶ق، ص۴۰۲.
  45. بستانی، «واکاوی رویکرد شیعه به حدیث «أصحابی کالنجوم»»، ص۱۶۱.
  46. آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ۱۴۰۸ق، ج۱۳، ص۱۸۸.
  47. طهرانی، الذریعة، ۱۴۰۸ق، ج۱۳، ص۱۸۸.
  48. حسینی میلانی، أصحابی کالنجوم، ۱۴۲۹ق، ص۱۱-۱۳.
  49. هلابی، نظرات فی حدیث اصحابی کالنجوم، ۱۳۹۰ق، ص۱۳۴-۱۴۲.

یادداشت

  1. احادیثی مانند: «تَکونُ بَینَ أصحابی فِتنةٌ یغفِر اللهُ لهم سابِقَتَهُم، اِنْ اقْتَدی بِهم قومٌ مِن بَعدِهم کَبَّهُم الله تعالی فی نار جهنم؛ میان اصحاب من فتنه‌ای خواهد بود که به خاطر آن خداوند سابقه ایمانی آن‌ها را از بین خواهد برد. هرقومی بعد از آن‌ها به ایشان اقتدا کند خداوند آن قوم را به آتش می‌افکند.» (متقی هندی، کنز العمال، ۱۹۸۹م، ج۱۱، ص۲۹۴)
  2. روایاتی مانند: روایت «ذاتُ الشِّمال» که در آن پیامبر اکرم(ص) از بازگشت و ارتداد برخی از صحابه پس از رحلت خود و قرار گرفتن آنان در زمره اصحاب شمال خبر می‌دهد. (ترمذی، سنن، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۴؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ۱۴۱۱ق، ج۳۴، ص۸)

منابع

  • آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، اسماعیلیان، قم، ۱۴۰۸ق.
  • ابوحیان، محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۰ق.
  • البانی، محمد، صفة صلاة النبی(ص)، ریاض، مکتبة المعارف، بی‌تا.
  • ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم، تقریب المعارف، بی‌جا، مطبعة الهادی، ۱۴۱۷ق.
  • ابن‌أبی‌العز الحنفی، علی بن علی، شرح الطحاویة فی العقیده السلفیه، عربستان، وزارة الشئون الاسلامیة، ۱۴۱۸ق.
  • ابن‌بطه عکبری، عبیدالله بن محمد، الابانة الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۶ق.
  • ابن‌تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنة النبویه، تحقیق: محمد رشاد سالم، بی‌جا، جامعة الامام محمد بن سعود الْسلامیه، ۱۴۰۶ق.
  • ابن‌حجر العسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، بیروت،‌ دار البشائر الإسلامیة، ۲۰۰۲م.
  • ابن‌حزم،‌ علی بن احمد، الإحکام فی اصول الأحکام، قاهره، دارالحدیث، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌حمید، عبد، منتخب المسند، بی‌جا، مکتبه النهضة العربیة، ۱۴۰۸ق.
  • ابن‌حیون، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، آل البیت(ع)، قم، ۱۳۸۵ق.
  • ابن‌شاذان، فضل، الایضاح، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۳ش.
  • ابن‌طاووس، علی بن موسی، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف،‌ قم، خیام، ۱۴۰۰ق.
  • ابن‌عبد البر النمری القرطبی، یوسف، الاستذکار، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۱ق.
  • ابن‌عبدالبر، یوسف، جامع بیان العلم و فضله، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۳۹۸ق.
  • ابن‌قدامه، عبدالله ابن‌احمد، المنتخب من علل الخلال، اردن،‌ دار الرایة، بی‌تا.
  • ابن‌قیم، محمد بن ابی بکر، إعلام الموقعین عن رب العالمین، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۱ق.
  • ابن‌ملقن، عمر بن علی،‌البدر المنیر فی تخریج الاحادیث و الآثار الواقعة فی الشرح الکبیر، ریاض، دارالهجرة، ۱۴۲۶ق.
  • بستانی، قاسم، «واکاوی رویکرد شیعه به حدیث «أصحابی کالنجوم»»، مجله آموزه‌های حدیثی، شماره ۱۱، بهار و تابستان ۱۴۰۱ش.
  • بیهقی، احمد بن حسین، المدخل الی السنن الکبری، قاهره،‌ دار الیسر للنشر والتوزیع، ۱۴۳۷ق.
  • ترکاشوند، حسن،‌ «نقد و بررسی سندی و دلالی حدیث صحابی کالنجوم»، فصلنامه کلام اسلامی،‌ شماره ۹۷،‌ بهار ۱۳۹۵ش.
  • ترمذی، محمد بن عیسی، سنن، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۳ق.
  • تفتازانی، سعد الدین، شرح المقاصد، پاکستان، دارالمعارف النعمانیة، ۱۴۰۱ق.
  • حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی صحیحین، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق.
  • حسینی میلانی، سید علی، أصحابی کالنجوم، قم، نشر الحقائق، ۱۴۲۹ق.
  • حنفی، علی محمد، فلک النجاة فی الامامة و الصلاة، بی‌جا، موسسة دارالسلام، ۱۴۱۸ق.
  • دارمی، عبدالله بن رحمن، سنن، دمشق، مطبعة الاعتدال، ۱۳۴۹ق.
  • ذهبی، محمد بن احمد، معجم الشیوخ الکبیر، طائف، مکتبة الصدّیق، ۱۴۰۸ق.
  • ذهبی، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، قاهرة،‌ مکتبة الوهبة، ۱۴۲۱ق.
  • رفاعی حسینی، احمد بن علی، البرهان المؤید لصاحب موالید،‌ بیروت،‌ دارالکتب النفیس، ۱۴۰۸ق.
  • زرکشی، محمد بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن، بیروت، دارالمعرفة، ۱۳۹۱ق.
  • زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل وعیون الأقاویل فی وجوه التأویل، قاهره، دارالریان، ۱۴۰۷ق.
  • سبحانی، جعفر، الإلهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، قم، المرکز العالمی للدراسات الإسلامیة، ۱۴۱۲ق.
  • سخاوی، محمد بن عبد الرحمن، المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من الأحادیث المشتهرة علی الألسنة، مصر، مکتبة الخانجی، ۱۳۷۵ق.
  • سرخسی،‌ محمد بن احمد، المبسوط، بیروت،‌ دار المعرفة، بی‌تا.
  • سفارینی، محمد بن احمد، لوامع الانوار البهیة و سواطع الأسرار الاثریة، دمشق، موسسة الخافقین، ۱۴۰۲ق.
  • شوشتری، نور الله بن شریف الدین، الصوارم المُهرقة فی نقد الصواعق المُحرقة، تهران، مطبة النهضة، ۱۳۶۷ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، تلخیص الشافی، نجف، مطبعة الآداب، ۱۳۸۳ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الافصاح فی الامامة، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ق
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الافصاح فی الامامة، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
  • عاملی نباطی، علی من محمد بن علی، الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم، نجف، المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۴ق.
  • عینی، بدرالدین، عمدة القاری شرح صحیح البخاری، بیروت، دارإحیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • غزالی، محمد بن محمد، الاقتصاد فی الاعتقاد، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۴ق.
  • قضاعی، محمد بن سلامة، مسند الشهاب، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۷ق.
  • قمی شیرازی، محمدطاهر، الاربعین فی امامة الائمه الطاهرین، تحقیق سید مهدی رجایی، بی‌جا، بی‌نا، ۱۴۱۸ق.
  • کراجکی، محمد بن علی، التعجب من أغلاط العامة فی مسألة الإمامة، دارالغدیر، قم، ۱۴۲۱ق.
  • مبارکفوری، تحفة الأحوذی بشرح جامع الترمذی، بیروت،‌ دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق.
  • متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، بیبروت، موسسة الرسالة، ۱۹۸۹م.
  • مظفر، محمدحسن، دلائل الصدق لنهج الحق، قم، آل البیت(ع)، ۱۴۲۲ق.
  • نجاشی، احمد بن علی، الرجال، قم، مؤسسة النشر الْسلامی التابعة لجماعة المدرسین، ۱۴۱۶ق.
  • هلابی، صالح بن سعید، نظرات فی حدیث اصحابی کالنجوم، مدینه، الجامعة الاسلامیة، ۱۳۹۰ق.
  • هیثمی، علی بن ابی‌بکر، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۲ق.