آیه ۱۰۷ سوره توبه

از ویکی شیعه
آیه ۱۰۷ سوره توبه
مشخصات آیه
نام آیهآیه ۱۰۷ سوره توبه
واقع در سورهتوبه
شماره آیه۱۰۷
جزء۱۱
اطلاعات محتوایی
شأن نزولساخت مسجد در کنار مسجد قبا توسط منافقان
مکان نزولمدینه
موضوعذکر اهداف ساخت مسجد ضرار توسط منافقان
آیات مرتبطآیه ۱۰۸ سوره توبه و آیه ۱۰۹ سوره توبه


آیه ۱۰۷ سوره توبه به اهداف پنهان منافقان در ساختن مسجد ضرار اشاره می‌کند. در این آیه زیان رساندن، تقویت کفر، ایجاد تفرقه میان مسلمانان و انتظار برای دشمنی با خدا و رسول، از اهداف منافقان قلمداد شده است. در انتهای آیه، سوگند آنها مبنی بر داشتن نیت خیر، دروغ قلمداد شده و خدا را آگاه به اسرار آنها معرفی می‌کند.

در توضیح شأن‌نزول آیه آمده است که پس از ساخت مسجد قبا توسط قبیله بنی عمرو بن عوف و افتتاح آن به دست پیامبر(ص)، منافقان به بهانه حمایت از ناتوانان، مسجد ضرار را بنا کردند و از پیامبر(ص) درخواست کردند که در آن نماز بگزارد؛ اما با نزول این آیه، نیت آن‌ها افشا شد و مسجد به دستور پیامبر(ص) تخریب گردید. گفته شده این مسجد به تحریک ابوعامر راهب، از دشمنان اسلام، ساخته شد.

اهمیت داشتن نیت خالص و پرهیز از خودنمایی در ساختن مسجد و عدم جواز ساخت دو مسجد در کنار هم ازجمله برداشت‌های مفسران از این آیه است. بر اساس برخی گزارش‌ها، در شهرهای کوفه و شام مساجدی با نیت پیروزی یزید بن معاویه بر امام حسین(ع) ساخته شد که امامان شیعه این مساجد را به‌عنوان مساجد ملعونه معرفی کرده و اقامه نماز در آنها را ممنوع اعلام کرده‌اند.

نکات کلی آیه

آیه ۱۰۷ سوره توبه به یکی از نقشه‌های مهم منافقان برای ضربه زدن به مسلمانان اشاره کرده است.[۱] در آیات پیشین به انواع گوناگون نفاق[۲] و وضعیت گروه‌های مختلف آنها اشاره شده بود؛[۳] اما در این آیه و آیات پس از آن، به گروهی از منافقان اشاره شده که با برنامه‌ریزی دقیق قصد توطئه داشتند. این آیات نقشه آنها را آشکار کرده[۴] و به اهداف پنهان و فریبنده‌ای که با ظاهری زیبا جلوه داده شده بود، اشاره می‌کند.[۵] این گروه برای پیشبرد اهداف خود اقدام به ساخت مسجدی کردند[۶] که به گفته مفسران، همان مسجد ضرار مشهور است.[۷]

در انتهای آیه به سوگندهای دروغین آنها برای انحراف افکار عمومی پرداخته و سپس به آگاهی خداوند از اسرار و دروغ‌های آنان اشاره می‌کند[۸] و پیامبر(ص) را از باطل بودن قسم‌هایشان مطلع می‌سازد.[۹] آنها قسم خورده بودند که هدفشان از ساختن مسجد چیزی جز نیکی و اصلاح نبوده است[۱۰] و تنها قصدشان کمک به مسلمانان و تسهیل شرایط برای افراد ناتوان است.[۱۱]

داستان مسجد ضرار از وقایع مهم و برجسته در جریان غزوه تبوک به شمار می‌رود[۱۲] که علاوه بر منابع تفسیری در سایر منابع چون منابع تاریخی بازتاب داشته است.[۱۳] کتب تفسیری با رویکرد روایی به تعدادی از احادیث تفسیری در این زمینه اشاره کرده‌اند.[۱۴]

﴿وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ۝١٠٧ [توبه:107]
﴿و آنهایی که مسجدی اختیار کردند که مایه زیان و کفر و پراکندگی میان مؤمنان است و [نیز] کمینگاهی است برای کسی که قبلا با خدا و پیامبر او به جنگ برخاسته بود و سخت‌سوگند یاد می‌کنند که جز نیکی قصدی نداشتیم و[لی] خدا گواهی می‌دهد که آنان قطعا دروغگو هستند ۝١٠٧



سوره توبه: آیه ۱۰۷

اهداف منافقان در ساخت مسجد ضرار

آیه ۱۰۷ سوره بقره پس از اشاره به ساخت مسجد توسط منافقان به اهداف آنها از این کار اشاره می‌کند.[۱۵] مکارم شیرازی، از مفسران شیعه، با استناد به آیه، هدف آنان از این اقدامات را تضعیف وحدت مسلمانان، ممانعت از گسترش اسلام، نابودی پیامبر اسلام(ص) و از بین بردن اساس اسلام می‌داند.[۱۶]

  • زیان رساندن به مسلمانان

مفسران واژه «ضرار» را در آیه را به‌معنای طلب و ایجاد آسیب تفسیر کرده‌اند.[۱۷] گفته شده که مراد آیه از زیان رساندن، آسیب وارد کردن به مسجد قبا[۱۸] و نمازگزاران آن[۱۹] و همچنین، زیان‌رسانی به مسجد پیامبر اکرم(ص) بوده است.[۲۰]

  • تقویت کفر

هدف منافقان از ساخت مسجد ضرار، برپایی[۲۱] و تقویت پایه‌های کفر[۲۲] و نفاق[۲۳] علیه خدا و رسول دانسته شده است.[۲۴] منافقان با هدف خودداری از نماز خواندن پشت‌سر پیامبر اسلام(ص)، تصمیم به ساخت مسجد گرفتند. آن‌ها ادعا کردند که اگر پیامبر به مسجدشان بیاید، با او نماز خواهند خواند.[۲۵]

  • ایجاد تفرقه در میان مسلمانان

هدف بعدی منافقان از ساخت مسجد ضرار، ایجاد اختلاف و تضعیف اتحاد میان جامعه مسلمانان[۲۶] و دور کردن آنها از اطراف رسول خدا(ص) بود.[۲۷] گفته شده، با تجمع گروهی در این مسجد، رونق مسجد قبا که در نزدیکی آن بود[۲۸] یا مسجد پیامبر(ص) که فاصله بیشتری داشت، از بین می‌رفت[۲۹] و جمعیت نمازگزارانشان کاهش می‌یافت.[۳۰]

  • انتظار برای دشمنی با خدا و رسول

مفسران، واژه ارصاد در آیه را به معنای انتظار کشیدن[۳۱] همراه با دشمنی[۳۲] تفسیر کرده‌اند. گفته شده که هدف نهایی منافقان، ایجاد مرکزی بود تا فردی که پیش‌تر با خدا و پیامبر(ص) دشمنی کرده و سوءسابقه‌اش برای همگان آشکار بود، بتواند از این پایگاه، برنامه‌های خود را عملی کند.[۳۳] منظور از آن شخص، ابوعامر راهب پدر حنظله غسیل الملائکه دانسته شده است که پیامبر، ابوعامر را فاسق نامیده بود.[۳۴]

شأن‌نزول

مفسران، شأن‌نزول آیه را به همراه دو آیه بعد در مورد گروهی از منافقان[۳۵] به‌ویژه ابوعامر راهب[۳۶] و ساخت مسجد ضرار[۳۷] دانسته‌اند. گفته شده در مورد شأن‌نزول آیه میان مفسران اتفاق نظر وجود دارد.[۳۸]

زمانی‌که مسجد قبا در مدینه توسط گروهی از بنی عمرو بن عوف ساخته شد، آنان از پیامبر(ص) درخواست کردند که در آن مسجد نماز بخواند. پیامبر(ص) نیز مسجد را افتتاح کرد و در آنجا نماز اقامه نمود.[۳۹] تعدادی از منافقان به دلیل حسادت به نمازگزاران مسجد قبا[۴۰] به بهانه‌هایی مانند کمک به افراد ناتوان و بیمار در قبیله بنی‌سالم، مسجدی دیگر در کنار مسجد قبا بنا کردند. این مسجد در واقع پایگاهی برای تجمع منافقان بود.[۴۱] این افراد از پیامبر(ص) در آستانه عزیمت به جنگ تبوک درخواست کردند که در مسجد جدید نماز بخواند. پیامبر(ص) این درخواست را به بازگشت از جنگ موکول کرد و پس از بازگشت از تبوک، این آیه نازل شد[۴۲] و نیت واقعی آنان را افشا کرد.[۴۳] در پی این واقعه، پیامبر(ص) دستور داد مسجد مذکور تخریب شود و محل آن به مکانی برای جمع‌آوری زباله تبدیل گردد.[۴۴]

بر اساس تعدادی روایات، مسجد ضرار به دستور ابوعامر راهب ساخته شد. ابوعامر ابتدا از کسانی بود که ظهور پیامبر اسلام(ص) را بشارت می‌داد؛[۴۵] اما پس از هجرت پیامبر(ص) و گسترش اسلام، به مخالفت با ایشان پرداخت.[۴۶] ابوعامر به منافقان مدینه نامه‌ای نوشت و وعده آوردن لشکری از روم را داد.[۴۷] او از آنها خواست مسجدی برای فعالیت‌هایش در مدینه بسازند.[۴۸] منافقان مسجد ضرار را ساختند و منتظر بازگشت ابوعامر شدند تا برایشان در آن مسجد نماز بخواند.[۴۹]

سازندگان مسجد ضرار

مفسران تعداد افرادی که مسجد ضرار را بنا کردند، ۱۲[۵۰] یا ۱۵ نفر[۵۱] از طایفه بنی‌عمرو بن عوف[۵۲] یا بنی‌غنم بن عوف[۵۳] از انصار[۵۴] ذکر کرده‌اند. با این حال، در نام‌های این افراد میان مفسران اختلاف‌نظر وجود دارد.[۵۵] خذام بن خالد بن عبید، ثعلبة بن حاطب، هلال بن امیه، و عباد بن حنیف از جمله افرادی هستند که در منابع تفسیری[۵۶] و تاریخی به آنها اشاره شده است.[۵۷]

بایسته‌های مسجد و مسجدسازی

مفسران برداشت‌هایی از آیه ۱۰۷ سوره توبه در زمینه مسجد و مسجدسازی داشته‌اند که برخی از آنها عبارتند از:

  • شرایط نیت بانیان مسجد: آیه نشان می‌دهد که نیت خالص بانیان و متولیان مساجد اهمیت دارد.[۵۸] اگر مسجد با نیت نماز و عبادت ساخته شود، پسندیده است؛ اما اگر هدف، ایجاد ضرر و زیان باشد، زشت و گناه محسوب می‌شود.[۵۹] قرطبی در تفسیر خود آورده است که علمای اسلامی معتقدند هر مسجدی که با نیت ضرر، ریا یا خودنمایی ساخته شود، حکم مسجد ضرار را دارد و نماز خواندن در آن جایز نیست.[۶۰] در منابع تفسیری به افراد سرشناسی اشاره شده که با استناد به آیه، از خواندن نماز در برخی مساجد، پرهیز کرده‌اند.[۶۱] طبق برخی گزارش‌ها در کوفه و شام، مساجدی به نیت پیروزی یزید بن معاویه بر امام حسین(ع)، ساخته شد که امامان شیعه آنها را مساجد ملعونه نامیده و خواندن نماز در آن‌ها را ممنوع اعلام کردند.[۶۲]
  • محدودیت در ساخت مساجد نزدیک به هم: نباید مسجدی در کنار مسجد دیگر ساخته شود و باید از ساخت مسجد جدید جلوگیری شود؛ مگر آن‌که به علت بزرگی محله نیاز به مسجد جدید وجود داشته باشد.[۶۳] برخی مفسران معتقدند که حتی در یک شهر نباید دو یا سه مسجد جامع ساخته شود و اگر کسی در مسجد دوم، نماز جمعه بخواند، نمازش پذیرفته نمی‌شود.[۶۴] بر اساس گزارش‌های تاریخی، عمر بن خطاب در زمان فتوحات اسلامی، دستوری مبنی بر ساخت مساجد در این مناطق صادر کرد. او تأکید داشت که در هر شهر، دو مسجد نزدیک به هم ساخته نشود.[۶۵]
  • برداشت‌های مرتبط با نماز جماعت: نباید دو نماز جماعت در یک مسجد برگزار شود؛ زیرا این امر نیز می‌تواند به پراکندگی و تضعیف وحدت مسلمانان منجر شود.[۶۶]
  • مسجد به عنوان ابزار وحدت: هر مسجدی که عامل تفرقه و تضعیف اجتماع مسلمانان باشد، مسجد ضرار محسوب می‌شود و احترام و قداست آن در چنین شرایطی از بین می‌رود.[۶۷] در این زمینه باید از هرگونه سوءاستفاده دشمنان جلوگیری کرد.[۶۸] گفته شده ساخت مساجد با انگیزه‌های قومی یا شخصی که باعث پراکندگی مسلمانان و خلوت شدن صفوف نماز جماعت شود، برخلاف اهداف اسلامی است.[۶۹]

پانویس

  1. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج‌۸، ص۱۳۷؛ جعفری، کوثر، ۱۳۷۶ش، ج‌۴، ص۵۷۹.
  2. مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص ۱۰۱.
  3. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج‌۸، ص۱۳۷.
  4. مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص ۱۰۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج‌۸، ص۱۳۷.
  5. شیخ طوسی، التبیان، بیروت، ج‌۵، ص۲۹۸؛ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج‌۸، ص۲۵۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج‌۸، ص۱۳۸.
  6. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج‌۹، ص۳۸۹.
  7. ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج‌۵، ص۹۴؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۶۹ش، ج‌۶، ص۳۱۱؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج‌۳، ص۵۰۴.
  8. شیخ طوسی، التبیان، بیروت، ج‌۵، ص۲۹۸؛ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج‌۸، ص۲۵۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج‌۸، ص۱۳۸.
  9. فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج‌۱۶، ص۱۴۷.
  10. قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج‌۱، ص۳۰۵.
  11. طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج‌۱۱، ص۱۸.
  12. قطب، فی ظلال القرآن، ۱۴۲۵ق، ج‌۳، ص۱۷۱۰.
  13. ابن‌هشام، السیرة النبویة، بیروت، ج‌۲، ص۵۲۹؛ طبری، تاریخ‌ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج‌۳، ص۱۱۰-۱۱۱؛ بلاذری،‌ فتوح‌ البلدان، ۱۹۸۸م، ص۱۳.
  14. طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج‌۱۱، ص۱۸-۲۰؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۷ق، ج‌۳، ص۲۷۶؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج‌۲، ص۳۷۵.
  15. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج‌۹، ص۳۸۹.
  16. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج‌۸، ص۱۳۷.
  17. شیخ طوسی، التبیان، بیروت، ج‌۵، ص۲۹۷؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج‌۶، ص۱۹؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج‌۹، ص۳۸۹.
  18. فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج‌۱۶، ص۱۴۷.
  19. زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج‌۲، ص۳۱۰؛ بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج‌۳، ص۹۷؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج‌۲، ص۳۷۵.
  20. طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج‌۱۱، ص۱۸.
  21. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۱۱۰.
  22. بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج‌۳، ص۹۷؛ قمی مشهدی، کنز الدقائق، ۱۳۶۸ش، ج‌۵، ص۵۴۲؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج‌۲، ص۳۷۵.
  23. زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج‌۲، ص۳۱۰؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج‌۵، ص۹۴.
  24. فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج‌۱۶، ص۱۴۷؛ بغوی، معالم التنزیل، ۱۴۲۰ق، ج‌۲، ص۳۸۷.
  25. فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج‌۱۶، ص۱۴۷.
  26. طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج‌۱۱، ص۱۸؛ فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج‌۱۶، ص۱۴۷؛ شیخ طوسی، التبیان، بیروت، ج‌۵، ص۲۹۸.
  27. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۱۱۰؛ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج‌۸، ص۲۵۷.
  28. بغوی، معالم التنزیل، ۱۴۲۰ق، ج‌۲، ص۳۸۷.
  29. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج‌۸، ص۱۳۷-۱۳۸.
  30. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۱۱۰.
  31. آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج‌۶، ص۱۹؛ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج‌۸، ص۲۵۷.
  32. فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج‌۱۶، ص۱۴۷.
  33. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج‌۸، ص۱۳۸.
  34. فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج‌۱۶، ص۱۴۷؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج‌۳، ص۵۰۱-۵۰۲.
  35. بغوی، معالم التنزیل، ۱۴۲۰ق، ج‌۲، ص۳۸۷؛ میبدی، کشف الأسرار، ۱۳۷۱ش، ج‌۴، ص۲۱۱.
  36. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج‌۸، ص۲۵۷؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج‌۱، ص۳۰۵.
  37. قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج‌۱، ص۳۰۵.
  38. حسینی همدانی، انوار درخشان، ۱۴۰۴ق، ج‌۸، ص۱۱۷.
  39. قمی مشهدی، کنز الدقائق، ۱۳۶۸ش، ج‌۵، ص۵۴۰-۵۴۱.
  40. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۱۰۹؛ قمی مشهدی، کنز الدقائق، ۱۳۶۸ش، ج‌۵، ص۵۴۰-۵۴۱.
  41. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج‌۹، ص۳۸۹؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج‌۳، ص۵۰۱-۵۰۲.
  42. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج‌۹، ص۳۸۹.
  43. قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج‌۱، ص۳۰۵؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج‌۱۱، ص۱۸؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج‌۲، ص۳۱۰.
  44. شیخ طوسی، التبیان، بیروت، ج‌۵، ص۲۹۸؛ قمی مشهدی، کنز الدقائق، ۱۳۶۸ش، ج‌۵، ص۵۴۰-۵۴۱.
  45. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج‌۸، ص۱۳۵.
  46. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج‌۸، ص۱۳۵.
  47. فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج‌۱۶، ص۱۴۷.
  48. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج‌۸، ص۱۳۶؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج‌۳، ص۵۰۱-۵۰۲.
  49. فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج‌۱۶، ص۱۴۷؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ج‌۱، ص۲۸۳.
  50. ابن‌سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج‌۲، ص۱۹۶؛ فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج‌۱۶، ص۱۴۷؛ شیخ طوسی، التبیان، بیروت، ج‌۵، ص۲۹۷.
  51. حسینی همدانی، انوار درخشان، ۱۴۰۴ق، ج‌۸، ص۱۱۷.
  52. ابن‌سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج‌۲، ص۱۹۶؛ شیخ طوسی، التبیان، بیروت، ج‌۵، ص۲۹۷.
  53. قمی مشهدی، کنز الدقائق، ۱۳۶۸ش، ج‌۵، ص۵۴۰-۵۴۱.
  54. طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج‌۱۱، ص۲۰؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۷ق، ج‌۳، ص۲۷۷؛ ابن‌سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج‌۲، ص۱۹۶.
  55. شیخ طوسی، التبیان، بیروت، ج‌۵، ص۲۹۷.
  56. طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج‌۱۱، ص۱۸؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج‌۶، ص۱۹؛ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج‌۸، ص۲۵۳-۲۵۴.
  57. برای نمونه نگاه کنید به: طبری، تاریخ‌ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج‌۳، ص۱۱۰-۱۱۱.
  58. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج‌۳، ص۵۰۳-۵۰۴.
  59. شیخ طوسی، التبیان، بیروت، ج‌۵، ص۲۹۸.
  60. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج‌۸، ص۲۵۴.
  61. ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج‌۵، ص۹۴؛ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج‌۸، ص۲۵۴.
  62. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج‌۳، ص۵۰۲.
  63. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج‌۸، ص۲۵۴.
  64. برای نمونه نگاه کنید به: قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج‌۸، ص۲۵۴.
  65. زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج‌۲، ص۳۱۰؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج‌۵، ص۹۴.
  66. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج‌۸، ص۲۵۷.
  67. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج‌۳، ص۵۰۳-۵۰۴.
  68. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج‌۳، ص۵۰۳-۵۰۴.
  69. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج‌۸، ص۱۳۸.

منابع

  • آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق علی عبدالباری عطیه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌سلیمان، مقاتل، تفسیر مقاتل بن سلیمان، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۳ق.
  • ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دارالمعرفة، بی‌تا.
  • بغوی، حسین بن مسعود، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • بلاذری، أحمد بن یحیی، فتوح البلدان، بیروت،‌ دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.
  • بلاذری، أحمد بن یحیی، کتاب جمل من انساب الأشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷ق.
  • بیضاوی، عبدالله بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۱۸ق.
  • ثعلبی، احمد بن محمد، الکشف و البیان المعروف تفسیر الثعلبی، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • جعفری، یعقوب، تفسیر کوثر، قم، موسسه انتشارات هجرت، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
  • حسینی همدانی، محمد، انوار درخشان در تفسیر قرآن، تهران، انتشارات لطفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
  • زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.
  • سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، قم، کتابخانه عمومی آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی(ره)، ۱۴۰۴ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، بی‌تا.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • طبری، محمد بن جریر بن یزید، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.
  • طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۲ق.
  • طیب، عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۶۹ش.
  • فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)،‌ بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
  • فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، تهران، مکتبة الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
  • قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، ۱۳۸۸ش.
  • قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۶۴ش.
  • قطب، سید، فی ظلال القرآن، بیروت، دارالشروق، چاپ سی‌ و‌ پنجم، ۱۴۲۵ق.
  • قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، تحقیق حسین درگاهی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، ۱۳۶۸ش.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۳۶۳ش.
  • مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، قم، دارالکتاب الإسلامی، ۱۴۲۴ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش.
  • میبدی، احمد بن محمد، کشف الاسرار و عدة الابرار، تهران، امیرکبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش.