محمد بن علی بن شهرآشوب سَرَوی مازندرانی (۴۸۸ق-۵۸۸ق) معروف به ابن‌شهرآشوب، فقیه، مفسّر و محدّث شیعه در قرن ششم هجری قمری و نویسنده کتاب‌هایی همچون مناقب آل‌ابیطالب و معالم العلماء می‌باشد. شیخ حر عاملی ایشان را جامع همه‌ی خوبی‌ها در علم، ادب، ثقه، رجال، حدیث و شعر معرفی می‌کند. و برخی هم فخر شیعه دانسته‌اند. حتی علمای اهل سنت هم او را سرآمد در علم قرآن، حدیث، اصول و لغت می‌دانند.

ابن‌شهرآشوب
فقیه، مفسّر و محدّث شیعه
اطلاعات فردی
نام کاملمحمد بن علی بن شهرآشوب سَرَوی مازندرانی
تاریخ تولد۴۸۹ قمری
زادگاهمازندران یا بغداد
تاریخ وفات۵۸۸ق
محل دفنحلب، کوه جوشن در نزدیکی مشهد السقط
شهر وفاتحلب
اطلاعات علمی
استادانفتال نیشابوریفضل بن حسن طبرسیاحمد بن علی طبرسیابوالفتوح رازی
شاگردانیحیی بن بطریقابن‌زهره
تألیفاتمتشابه القرآن و مختلفهمناقب آل ابی‌طالبمعالم العلماء

عده ای او را اهل ساری و محل ولادتش را مازندران و یا بغداد دانسته‌اند. او پس از درگیری با حکمران مازندران راهی بغداد شد وی پس از مدتی اقامت، در سال ۵۶۷ هجری قمری به حِلّه رفت و در آنجا به تدریس مشغول شد و سرانجام در سال ۵۷۳ قمری راهی حلب شد وتا آخر عمر در آنجا ماند.

او پیش استادانی همچون شیخ طبرسی، قطب‌الدین راوندی، ابوالحسن علی بیهقی و دیگر اساتید کسب علم کرد و شاگردانی از جمله؛ ابن زهره، علی بن شعره حِلّی و یحیی بن علی حَلَبی و دیگر شاگردانی را تربیت کرد. وبه گفته برخی از محققین، وی سرانجام در سال ۵۸۸ قمری در شهر حلب در گذشت و در بالای جبل جوشن به خاک سپرده شد.

ولادت و نسب

ابن‌شهرآشوب در سال ۴۸۸ق و بنا بر قولی در سال ۴۸۹ق به دنیا آمد.[۱] عده‌ای وی را اصالتاً اهل ساری[۲] دانسته‌ و گفته‌اند ولادت وی در مازندران بوده است، [۳] اما برخی قائل‌ به ولادت وی در بغداد شده‌اند.[۴]

آقابزرگ تهرانی در کتاب مصفی المقال فی علم الرجال، جد او را شيخ شهرآشوب بن كياكی، از مردم ساری و از شاگردان نامی و ممتاز شیخ طوسی معرفی کرده است.[۵] پدرش شيخ علی فرزند شيخ شهرآشوب نيز از فقيهان و محدثان فاضل و از دانشمندان شیعه معرفی شده است.[۶]

سفرها

وی به دنبال درگیری با حکمران مازندران، راهی بغداد شد[۷] و در آنجا به وعظ و تدریس مشغول شد و چنان مقبولیت یافت که مقتفی عباسی خلیفه وقت به وی خلعت پوشاند.[۸] وی پس از مدتی اقامت در بغداد، در سال ۵۶۷ق به حله رفت و در آنجا به تدریس پرداخت.[۹] در این سفر ابن‌ادریس حلی و ابن‌بطریق از وی روایت شنیدند. [۱۰]

ابن‌شهرآشوب در سال ۵۷۳ق به حلب رفت که در آن زمان پایگاه حمدانیان و پناهگاه شیعیان بود. وی تا آخر عمر در حلب ماند.[۱۱]

جایگاه علمی ابن‌شهرآشوب

اساتید

شیخ عباس قمی، استادان ابن‌شهرآشوب را این‌گونه نام برده است:

شاگردان

شاگردان ابن‌شهرآشوب از این قرار است:

 
مناقب آل ابی طالب

تألیفات و آثار

برخی از آثار ابن شهر آشوب به این قرار است:

وفات

 
عکسی قدیمی از جبل الجوشن محل به خاک سپردن ابن‌شهرآشوب در حلب - سال ۱۹۶۲م

ابن‌شهرآشوب در شب جمعه ۲۲ شعبان سال ۵۸۸ق در شهر حلب درگذشت و در بالای کوه معروف به جَبَل جوشن به خاک سپرده شد.[۱۵] از دیدگاه شیعیان حلب این مکان مدفن محسن السقط فرزند امام حسین(ع) است.[۱۶] و به مشهد السقط شناخته می‌شود.[۱۷]

بقعه‌ای در شهر بابل بنام ملا محمد بن شهرآشوب شهرت دارد که تشابه اسمی با ابن‌شهرآشوب دارد. دقیقا معلوم نیست بقعه ملامحمد بن شهر آشوب به چه کسی تعلق دارد و این بقعه مدفن چه شخص یا فردی است. دکتر منوچهر ستوده در کتاب «از آستارا تا استارآباد» (جلد چهارم) در این مورد آورده است:

«مسلما این مقبره مرقد شیخ رشیدالدین ابوجعفر محمدبن علی بن شهر آشوب السروی نیست که از فحول و علما قرن ششم قمری و اهل ساری بوده و در زمان المتقی (۵۵۵ – ۵۳۰) در بغداد بر منبر می‌رفت، زیرا وی به حلب مهاجرت کرد و تا پایان عمر در آنجا بود و در شعبان سال ۵۷۹ق. رخت به سرای باقی کشید و همانجا در دامنه کوه جوشن در مشهد محسن السقط بن حسین بن علی به خاک سپرده شد.»

شاید این مقبره مرقد پدر او باشد که علی نام داشت و پسر شهر آشوب بود، یا شخص دیگری از مردان این خاندان است که معروف به شهر آشوب یا ابن‌ شهرآشوب بوده‌اند.[۱۸]

در بیان عالمان و بزرگان

شیخ حر عاملی، ابن‌شهرآشوب را، فردی عالم، فاضل، ثقه، محدث، عالم به علم رجال و روایات، ادیب، شاعر و جامع همه خوبی‌ها معرفی می‌کند.[۱۹]

میرزا حسین نوری در توصیف وی الفاظی نظیر: فخر شیعه، تاج شریعت، افضل الاوائل و دریای متلاطم ژرفی که ساحل ندارد، احیاء کننده آثار مناقب و فضائل، رشید الملة و الدین، شمس الاسلام و المسلمین، فقیه، محدث، مفسر، محقق؛ بکار می‌گیرد.[۲۰]

تفرشی، ابن‌شهرآشوب را پیشوای طایفه شیعه و فقیه آنان، شاعری بلیغ و نویسنده توصیف می‌نماید[۲۱]

صلاح الدین صفدی، از عالمان اهل سنت ابن‌شهرآشوب را از سرشناسان مذهب شیعه که علم اصول را به حد نهایی خود رساند معرفی می‌نماید و او را از حیث علوم قرآنی و مشکلات حدیث و اخبار و لغت و نحو؛ سرآمد و متقدم بر اهل این رشته‌ها توصیف می‌کند.[۲۲]

پانویس

  1. مدرس، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۵۸.
  2. صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۱۱۸.
  3. صدر حاج‌ سيدجوادی، دائرة المعارف تشیّع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۳۷.
  4. ابن‌شهرآشوب، معالم العلماء، ۱۳۸۰ق، ص۳.
  5. آقابزرگ تهرانی، مصفی المقال فی علم الرجال، ۱۴۰۸ق، ص۴۱۵.
  6. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۰۱؛ مدرس، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۵۹.
  7. موسوی بجنوردی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۹۰.
  8. مدرس، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۵۹.
  9. هلالی، كتاب سليم بن قيس الهلالی، ۱۴۰۵ق، ص۶۳.
  10. آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۲۰، ص۱۷۵.
  11. ابن‌شهرآشوب، معالم العلماء، ۱۳۸۰ق، ص۷.
  12. قمی، فوائد الرضویة، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۷۱۲.
  13. قمی، فوائد الرضویة، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۷۱۲.
  14. مدرس، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۵۹.
  15. امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۸۲.
  16. یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۲، ص۱۸۶.
  17. ابن‌شداد، الاعلاق الخطيره فى ذكر امراء الشام والجزيره، ۱۹۵۳م، ج۱، ص۴۸.
  18. بررسی رابطۀ ملامحمد بن شهرآشوب بابلی با ابن‌شهرآشوب ساروی.
  19. حر عاملی، امل الآمل، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۲۸۵.
  20. نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۵۶ و ۵۷.
  21. تفرشی، نقد الرجال، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۲۷۶.
  22. صدر، تأسیس الشیعه، ۱۳۶۹ش، ص۲۷۲.

منابع

  • آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۳ق.
  • آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، مصحح: احمد منزوی، بیروت، دارالعلوم، ۱۴۰۸ق.
  • ابن‌شداد، محمد بن علی، الاعلاق الخطيرة فى ذكر امراء الشام والجزيره، دمشق، المعهد العلمی الفرنسی للدراسات العربيه، ۱۹۵۳م.
  • ابن‌شهرآشوب، محمد بن علی، معالم اللمعاء، نجف، مکتبه الحیدریه، ۱۳۸۰ق.
  • امین، سید محسن، اعیان الشیعه، محقق: حسن امین، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق.
  • تفرشی، مصطفی بن حسین، نقد الرجال، قم، آل البیت، ۱۴۱۸ق.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، امل الآمل، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۶۲ش.
  • صدر حاج‌سیدجوادی، احمد، دایرةالمعارف تشیع، تهران، انتشارات شهید سعید محبی، ۱۳۸۵ش.
  • صدر، سید حسن، تأسیس الشیعه، تهران، مؤسسه اعلمی، ۱۳۶۹ش.
  • صفدی، خلیل بن ابیک، الوافی بالوفيات، تحقیق هلموت ریتر، بیروت، دار النشر فرانز شتاينر، ۱۴۰۱ق.
  • قمی، شیخ عباس، فوائد الرضویة، قم، نشر نوید اسلام، ۱۳۸۷ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ع)، بیروت، دار احیاء تراث عربی، ۱۴۱۳ق.
  • مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة و اللقب، قم، خیام، ۱۳۶۹ش.
  • موسوی بجنوردی، محمدکاظم، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۲ش.
  • نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، بیروت، مؤسسة آل‌البیت علیهم‌السلام لإحیاء التراث، ۱۴۰۸ق.
  • هلالی، سلیم بن قیس، كتاب سليم بن قيس الهلالی، قم، هادی، ۱۴۰۵ق.
  • یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م.

پیوند به بیرون