ابن ابی طی حلبی
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | یحیی بن حمید (حُمَیده) بن ظافر طائی حلبی غسّانی |
لقب | اِبْن اَبی طَی حلبی |
تاریخ تولد | ۵۷۵ق /۱۱۷۹م |
محل زندگی | حلب |
تاریخ وفات | حدود ۶۳۰ق/۱۲۳۳م |
اطلاعات علمی | |
استادان | ابن شهر آشوب و تاج علی اشرف بن اعز |
تألیفات | معادن الذهب فی تاریخ الملوک و الخلفاء و ذوی الرُّتب، اخبار شعراء الشیعه یا اخبار الشعراء السّبعه، بیان المعالم، تاریخ العلماء و... |
اِبْن اَبی طَی، یحیی بن حمید (حُمَیده) بن ظافر طائی حلبی غسّانی [۱] (۵۷۵ - حدود ۶۳۰ق)، مورخ و ادیب شیعی اهل حلب که نزد علمایی چون ابن شهر آشوب و تاج علی اشرف بن اعز به تحصیل پرداخت. او آثار بسیاری را تالیف کرد که مهمترین آن، تاریخ بزرگ به نام معادن الذهب فی تاریخ الملوک و الخلفاء و ذوی الرُّتب است.
تولد و نسب
او در حلب زاده شد. یاقوت حموی او را در ۶۱۹ق /۱۲۲۲م در حلب دیده است.[۲] کتبی از یاقوت نقل میکند که پدر یحیی را فرزندی نمیماند و شبی که یحیی به دنیا آمد، کنیزی وی را بر بام برد. هوا سخت سرد بود. چشمان کودک پس از گریستن بسیار سپید شد و از آن پس پیوسته درد چشم داشت. چون به بلوغ رسید، آن قسمت از دیدگانش که سپید شده بود، روشن گشت.[۳] پیشه پدرِ یحیی را برخی نجّاری (النّجاره) نوشته و آوردهاند که بر همه نجاران حلب مقدّم بود و در نسب وی نیز «ابن نجار» را افزودهاند کتبی[۴] و ابن حجر عسقلانی «صنعة التجاره» ضبط کرده است.[۵]
تحصیلات
یحیی قرائت قرآن را نزد پدر آموخت و فقه امامیه را از ابن شهر آشوب فراگرفت [۶] و در اصول، قرائات، لغت و جز آنها دستی یافت [۷] همچنین وی نزد تاج علی اشرف بن اعز [یا اغر] (د ۶۱۰ق /۱۲۱۳م) به تلمذ پرداخت و نهج البلاغه و مقداری از اشعار تاج علی را نزد او خواند [۸]. ابن ابی طی شعر نیز میگفت. وی، الملک الظاهر بن صلاح الدین (والی حلب: ۵۸۲ -۶۱۳ق /۱۱۸۶-۱۲۱۶م) را مدح گفت و در سلک شاعران و مقربان وی درآمد. [۹]
تصنیف و تألیف
ابن ابی طی از ۵۹۷ق /۱۲۰۱م به آموزش اطفال پرداخت و تصنیف و تألیف را پیشه خویش ساخت و روزی خود را از آن راه مییافت. [۱۰] ابن خلکان از وی به عنوان ادیب حلبی یاد کرده و تاریخ او را تاریخ کبیر خوانده است. [۱۱]
ابن حجر از یاقوت نقل میکند که ابن ابی طی تصنیف را دکان خویش و وسیله گذران معاش ساخته بود. وی به تصانیف دیگران دست میبرد و با پس و پیش کردن و افزودن و کاستن مطالب کتب دیگران که در آنها رنج برده بودند، نامی عجیب بر آنها مینهاد و با کتابتی عالی عرضه میکرد. [۱۲] همین مطلب را دائرة المعارف اسلام درباره تألیفات ابن ابی طی - البته به گونهای دیگر - بیان کرده است، اما به قول آقابزرگ، دور نیست که چون شیعیان یاقوت را به علت عقیده نادرستش نسبت به علی(ع) - چنانکه ابن خلکان ذکر میکند [۱۳] - از سوریه گریزانده بودند، وی چنین تهمتها را بر ابن ابی طی وارد کرده است، بیآنکه از کتب مشخصی در این زمینه نام برده باشد.[۱۴]
آثار
مهمترین اثر
مهمترین اثر ابن ابی طی تاریخ بزرگ او به نام معادن الذهب فی تاریخ الملوک و الخلفاء و ذوی الرُّتب است که مورد استفاده مورخان پس از وی به ویژه ابن فرات و ابو شامه قرار گرفته و برگرفتههای مهمی از آن در آثار این دو مورخ محفوظ مانده است. [۱۵] همچنین ابن خلکان، [۱۶] ابن شحنه، [۱۷] راغب اصفهانی، [۱۸] صفدی [۱۹] و ذهبی [۲۰] از تاریخ او نقل و استفاده کردهاند. فصولی از معادن الذهب به حکومت صلاح الدین و فرزندش الظّاهر اختصاص داشته و نیز دارای اطلاعات با ارزشی درباره تاریخ شام، جنگهای صلیبی، تاریخ ایران، مصر و عراق بوده است. در همین مأخذ به شیوهای از معادن سخن رفته که گویا اصل کتاب در دسترس نویسنده آن بوده، اما وجود نسخهای از آن محقق نشده است.
دیگر آثار
شماری از دیگر آثار ابن ابی طی که در کتب پس از وی یادی از آنها شده، عبارتند از:
- اخبار شعراء الشیعه یا اخبار الشعراء السّبعه [۲۱]
- بیان المعالم؛ [۲۲]
- تاریخ العلماء؛ [۲۳]
- تاریخ مصر؛ [۲۴]
- تهذیب الاستیعاب قرطبی؛ [۲۵]
- الحاوی فی رجال الامامیه؛ [۲۶]
- حوادث الزمان در ۵ مجلد به ترتیب حروف؛ [۲۷]
- خلاصه الخلاص فی آداب الخواص در ۱۰ مجلد؛ [۲۸]
- رواة الشیعه؛ [۲۹]
- سلک النظام فی اخبار الشام؛ [۳۰]
- شرح نهج البلاغه در ۶ مجلد؛ [۳۱]
- طبقات الامامیه که ابن حجر در ذکر یغوث صحابی از آن نقل میکند؛ [۳۲]
فهرست مفصلی از دیگر تألیفات ابن ابی طی در فوات الوفیات[۳۳] آمده است.
پانویس
- ↑ حاجی خلیفه، ج۱، ص۲۷
- ↑ ابن حجر، لسان، ج۶، ص۲۶۴
- ↑ کتبی، ج۴، ص۲۶۹
- ↑ ابن نجار، ج۴، ص۲۶۹
- ↑ لسان، ج۶، ص۲۶۳.
- ↑ کتبی، ج۴، ص۲۶۹
- ↑ دجیلی، ج۲، ص۵۶
- ↑ صفدی، الوافی، ج۱۰، ص۲۷۳؛ صفدی، نکت، ص۱۲۰
- ↑ دجیلی، ج۲، ص۵۶؛ برق، ص۳۸۶.
- ↑ ابن حجر، لسان، ج۶، ص۳۶۳
- ↑ ابن خلکان، ج۱، ص۲۵۹.
- ↑ لسان، ج۶، ص۲۶۳
- ↑ ابن خلکان، ج۶، ص۱۲۷-۱۲۸
- ↑ آقابزرگ، طبقات، ص۲۰۵.
- ↑ ابوشامه، جم؛ ابن فرات، ۴ (۱) /۲۹، ۶۵، ۹۰، ۹۴- ۹۵
- ↑ ابن خلکان، ج۱، ص۲۵۹
- ↑ ابن شحنه، ص ۸۵
- ↑ راغب، ج۴، ص۳۷۸ و ج۱، ص۳۶۲
- ↑ نکت، ص۱۲۰؛ وافی، ج۱۰، ص۳۷۳
- ↑ ذهبی، ج۳، ص۱۱۴
- ↑ حاجی خلیفه، ج۱، ص۲۷؛ آقابزرگ، طبقات، ص۲۰۶.
- ↑ نصرالله، ص۱۸۱.
- ↑ صفدی، وافی، ج۱، ص۵۳.
- ↑ حاجی خلیفه، ج۱، ص۳۰۴.
- ↑ راغب، ج۴، ص۳۷۸.
- ↑ ابن حجر، لسان، ج۶، ص۲۶۴.
- ↑ حاجی خلیفه، ج۱، ص۶۹۳.
- ↑ کتبی، ج۴، ص۲۷۰.
- ↑ حاجی خلیفه، ج۲، ص۱۰۹۹.
- ↑ ابن حجر،، لسان، ج۶، ص۲۶۴.
- ↑ ابن حجر،، لسان، ج۶، ص۲۶۳.
- ↑ اصابه، ج۳، ص۶۷۰.
- ↑ کتبی، ج۴، صص۲۷۰-۲۷۱
منابع
- آقابزرگ، الذریعه.
- همو، طبقات اعلام الشیعه، قرن ۷، بیروت، ۱۹۷۲م.
- همو، مصفّی المقال، تهران، ۱۳۷۸ق.
- ابن حجر عسقلانی، احمد، الاصابه، قاهره، ۱۳۲۸ق.
- همو، لسان المیزان، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۹ق.
- ابن خلکان، وفیات.
- ابن شحنه، محمد، الدّرّ المنتخب فی تاریخ مملکه حلب، به کوشش یوسف الیان سرکیس، بیروت، ۱۹۰۹م.
- ابن فرات، محمد، تاریخ، به کوشش حسن محمد شماع، بغداد، ۱۳۸۶ق.
- ابو شامه، عبدالرحمان، الروضتین النّوریه و الصلاحیه، روایت یوسف شافعی، قاهره، ۱۲۸۷ق، جم.
- برق، غلام جیلانی، مورخین اسلام، لاهور، ۱۹۶۸م.
- بغدادی، اسماعیل پاشا، ایضاح المکنون، استانبول، ۱۳۶۴ق /۱۹۴۵م.
- حاجی خلیفه، کشف الظنون، استانبول، ۱۹۴۱م.
- دجیلی، عبدالصاحب عمران، اعلام العرب فی العلوم و الفنون، نجف، ۱۳۸۶ق.
- ذهبی، شمس الدین محمد، العبر، به کوشش فؤاد سید، کویت، ۱۹۶۱م.
- راغب، محمد، اعلام النّبلاء، حلب، ۱۳۴۲- ۱۳۴۳ق.
- زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، ۱۳۸۹ق.
- صفدی، خلیل، نَکت الهمیان، به کوشش احمد زکی بک، قاهره، ۱۳۲۹ق.
- همو، الوافی الوفیات، ویسبادن، ۱۹۶۲، ۱۹۸۰م، ج۱، ۱۰.
- کتبی، محمد، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م.
- نصرالله، ابراهیم، حلب و التّشیع، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دایرة المعارف بزرگ اسلامی