۱۶٬۵۸۷
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←مثله کردن حمزه و شهدای احد: تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| آثار = | | آثار = | ||
}} | }} | ||
'''هند دختر عتبه''' معروف به '''هند جگرخوار'''(درگذشت [[سال ۱۴ هجری قمری|۱۴ق]])، همسر [[ابوسفیان]] و مادر [[معاویه]]. او در [[جنگ احد]] مشرکان را بر نبرد با [[مسلمانان]] تشویق میکرد و در پایان جنگ، بدن [[حمزة بن عبدالمطلب]] را مثله کرد و جگر او را به دندان گرفت. همچنین از گوش و بینی شهدای مسلمانان، گردنبند و دستبند درست کرد. هند | '''هند دختر عتبه''' معروف به '''هند جگرخوار'''(درگذشت [[سال ۱۴ هجری قمری|۱۴ق]])، همسر [[ابوسفیان]] و مادر [[معاویه]]. او در [[جنگ احد]]، مشرکان را بر نبرد با [[مسلمانان]] تشویق میکرد و در پایان جنگ، بدن [[حمزة بن عبدالمطلب]] را مثله کرد و جگر او را به دندان گرفت. همچنین از گوش و بینی شهدای مسلمانان، گردنبند و دستبند درست کرد. هند پس از [[فتح مکه]] مسلمان شد و در زمان [[خلیفه دوم]] درگذشت. | ||
== زندگینامه== | == زندگینامه== | ||
هند فرزند عتبه بن ربیعه بن | هند فرزند عتبه بن ربیعه بن عبدشمس، از بزرگان قریش<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۷۱۵.</ref> و صفیه بنت أمیه بن حارثه بود.<ref>ابن حبیب، المحبر، دارالآفاق الجدیدة، ص۱۹.</ref> او را از زیباترین زنان [[قریش]] دانستهاند<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۹۸.</ref> که دارای هوش بسیار بوده است.<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۲۹۲.</ref> برخی منابع اشعار مختلفی را از او نقل کردهاند.<ref> بشیر یموت، شاعرات العرب فی الجاهلیة و الإسلام، ۱۳۵۲ق، ج۱، ص۱۲۸.</ref> | ||
هند با حفص بن مغیره مخزومی ازدواج کرد.<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۲۹۳.</ref> و برای او یک پسر به نام أبان به دنیا آورد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۸، ص۱۸۷.</ref>اما پس از مدتی این ازدواج به طلاق انجامید.<ref> الطبرانی، المعجم الکبیر، ۱۴۱۵ق، ج۲۵، ص۶۹.</ref> | هند با حفص بن مغیره مخزومی ازدواج کرد.<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۲۹۳.</ref> و برای او یک پسر به نام أبان به دنیا آورد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۸، ص۱۸۷.</ref>اما پس از مدتی این ازدواج به طلاق انجامید.<ref> الطبرانی، المعجم الکبیر، ۱۴۱۵ق، ج۲۵، ص۶۹.</ref> هند پس از جدایی از حفص، پدر خود را ملامت کرد که بدون مشورت، او را به ازدواج حفص در آورده بود،<ref> سبط بن جوزی، مرآة الزمان فی تواریخ الأعیان، ۱۴۳۴ق، ج۵، ص۲۰۴.</ref> او سپس با [[ابوسفیان]] ازداج کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۸، ص۱۸۷.</ref> هند از ابوسفیان دو پسر به نام [[معاویة بن ابیسفیان|معاویه]] و عتبه<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۰۲ق، ج۲۷، ص۱۸۰.</ref> و دو دختر به نام جویریه و ام الحکم<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۵.</ref> به دنیا آورد. در اواخر عمر، ابوسفیان او را طلاق داد.{{مدرک}} هند در زمان [[خلیفه دوم]] مبلغ چهار هزار درهم از [[بیتالمال]]، [[قرض]] گرفت و به تجارت پرداخت.<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۹۹.</ref> | ||
هند پس از جدایی از حفص، پدر خود را ملامت کرد که بدون | |||
برخی منابع وفات هند را در سال چهاردهم قمری در زمان خلیفه دوم دانستهاند.<ref> سبط بن جوزی، مرآة الزمان فی تواریخ الأعیان، ۱۴۳۴ق، ج۵، ص۲۰۶.</ref> برخی منابع نیز وفات او را در زمان حکومت [[عثمان بن عفان|عثمان]] دانستهاند.<ref>ابن حجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۳۴۷.</ref> | برخی منابع وفات هند را در سال چهاردهم قمری در زمان خلیفه دوم دانستهاند.<ref> سبط بن جوزی، مرآة الزمان فی تواریخ الأعیان، ۱۴۳۴ق، ج۵، ص۲۰۶.</ref> برخی منابع نیز وفات او را در زمان حکومت [[عثمان بن عفان|عثمان]] دانستهاند.<ref>ابن حجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۳۴۷.</ref> | ||
خط ۳۶: | خط ۳۴: | ||
در فیلم [[الرساله]] به کارگردانی مصطفی عقاد. «ایرنه پاپاس» (در نسخه انگلیسی) و «منی واصف» بازیگر سوریهای (در نسخه عربی) نقش هند را ایفا کرده است.<ref>[http://www.imdb.com/title/tt0074896/fullcredits?ref_=tt_ov_st_sm فیلم الرساله.]</ref> | در فیلم [[الرساله]] به کارگردانی مصطفی عقاد. «ایرنه پاپاس» (در نسخه انگلیسی) و «منی واصف» بازیگر سوریهای (در نسخه عربی) نقش هند را ایفا کرده است.<ref>[http://www.imdb.com/title/tt0074896/fullcredits?ref_=tt_ov_st_sm فیلم الرساله.]</ref> | ||
==حضور در جنگ احد== | ==حضور در جنگ احد== | ||
هند در [[جنگ احد]] حضور یافت<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۱۱.</ref> او در میان سپاه مکه ایستاد و آنان را به جنگ | هند در [[جنگ احد]] حضور یافت<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۱۱.</ref> او در میان سپاه مکه ایستاد و آنان را به جنگ با مسلمانان ترغیب میکرد.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۱۶.</ref> هند در ترغیب مشرکان این ابیات را خواند: «ما دختران ستاره صبحگاه هستیم. اگر پیروزمندانه پیشروی کنید، آغوش میگشاییم و بسترها میگسترانیم. اگر به میدان نبرد پشت کنید، ما نیز از شما دوری میکنیم».<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۲۲.</ref> | ||
هند پس از جنگ، اشعاری در انتقام گرفتن از اقوام کشتهشده در [[جنگ بدر|بدر]] خواند.<ref>ابن هشام، السیرةالنبویة، ج۲، ص۹۱.</ref> عتبه بن ربیعه پدر، شیبه عمو و ولید برادر هند در [[جنگ بدر]] کشته شده بودند<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۹۷.</ref> از اینرو پس از جنگ بدر، از خونخواهی کشتگان قریش در بدر سخن میگفت و قریش را به جنگ با مسلمانان ترغیب میکرد.<ref>شحاتة محمد صقر، معاویة بن أبیسفیان (کشف شبهات و ردّ مفتریات)، ج۱، ص۶۹.</ref> | هند پس از جنگ، اشعاری در انتقام گرفتن از اقوام کشتهشده در [[جنگ بدر|بدر]] خواند.<ref>ابن هشام، السیرةالنبویة، ج۲، ص۹۱.</ref> عتبه بن ربیعه پدر، شیبه عمو و ولید برادر هند در [[جنگ بدر]] کشته شده بودند<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۹۷.</ref> از اینرو پس از جنگ بدر، از خونخواهی کشتگان قریش در بدر سخن میگفت و قریش را به جنگ با مسلمانان ترغیب میکرد.<ref>شحاتة محمد صقر، معاویة بن أبیسفیان (کشف شبهات و ردّ مفتریات)، ج۱، ص۶۹.</ref> | ||
=== مثله کردن حمزه و شهدای احد === | === مثله کردن حمزه و شهدای احد === | ||
هند، در جنگ احد، غلامی به نام وحشی را مأمور کرد که یکی از سه نفر [[پیامبر اسلام]]، [[علی بن ابیطالب]] و یا [[حمزة بن عبدالمطلب]] را بکشد.<ref>شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۸۳.</ref> وحشی، حمزه را به شهادت رساند.<ref>ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۷۹.</ref> هند، سینه و شکم حضرت [[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه]] را پاره کرد<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۵۳۰.</ref> و جگر او را به دندان گرفت.<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۱۵۹.</ref> و | هند، در جنگ احد، غلامی به نام وحشی را مأمور کرد که یکی از سه نفر [[پیامبر اسلام]]، [[علی بن ابیطالب]] و یا [[حمزة بن عبدالمطلب]] را بکشد.<ref>شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۸۳.</ref> وحشی، حمزه را به شهادت رساند.<ref>ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۷۹.</ref> هند، سینه و شکم حضرت [[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه]] را پاره کرد<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۵۳۰.</ref> و جگر او را به دندان گرفت.<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۱۵۹.</ref> و آن را به همراه برخی دیگر از اعضای بدن حمزه، به [[مکه]] برد.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق،ج۴، ص۲۸۷.</ref> و درباره مثله کردن بدن حمزه، ابیاتی سرود: | ||
{{شعر۲| | {{شعر۲| | ||
شفیت من حمزة نفسی بأحد|حتی بقرت بطنه عن الکبد| | شفیت من حمزة نفسی بأحد|حتی بقرت بطنه عن الکبد| | ||
خط ۴۷: | خط ۴۵: | ||
«حزنی که در درون من بود، در احد به وسیله حمزه خوب شد. آنگاه که شکم او را دریدم و جگرش را بیرون آوردم. این کار مرا از آن اندوه شدیدی که به آتشش مرا میسوزاند، رهایی بخشید». | «حزنی که در درون من بود، در احد به وسیله حمزه خوب شد. آنگاه که شکم او را دریدم و جگرش را بیرون آوردم. این کار مرا از آن اندوه شدیدی که به آتشش مرا میسوزاند، رهایی بخشید». | ||
پیامبر هند را به جهت به دندانگرفتن جگر حمزه «آکلَةَ الْأَکبَاد؛ جگرخوار» نامید<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۰، ص۲۹۶.</ref> | پیامبر هند را به جهت به دندانگرفتن جگر حمزه «آکلَةَ الْأَکبَاد؛ جگرخوار» نامید<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۰، ص۲۹۶.</ref> فرزندانش را نیز فرزند زن جگرخوار (ابْن آکلَة الْأَکبَاد) میخواندند.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۱۷۹.</ref> | ||
جنازه شهدای دیگر احد، جز [[حنظله بن ابیعامر]] که پدرش در میان مشرکان بود، توسط هند و زنان دیگری که در سپاه مشرکان حضور داشتند، مثله شد.<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۵۳۰.</ref> و هند با گوشها و بینیهای آنان گردنبند و دستبند درست کرد.<ref>صالحی دمشقی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۲۲۰.</ref> | |||
==پذیرش اسلام == | ==پذیرش اسلام == | ||
هند را از جمله افرادی دانستهاند که پیامبر در [[فتح مکه]]، آنها را [[مهدور الدم]] دانست.<ref>دِیار بَکری، تاریخ الخمیس، ج۲، ص۹۴</ref> اما گفتهاند که پس از[[فتح مکه]] مسلمان شد.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۰۲ق، ج۷۰، ص۱۶۶.</ref>او به نزد پیامبر رفت در حالی که چهره خود را پوشانده بود، ایمان آورد سپس چهره خود را نمایان کرد.<ref> مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۳، ص۳۸۹.</ref> به گزارش ابن عساکر، هنگامی که هند اسلام آورد، پیامبر به او گفت: برای خداوند شریک قرار مده، [[زنا]] مکن، [[دزدی]] مکن. هند گفت: مگر انسان آزاد زنا میکند. همچنین پیامبر گفت فرزندان را نکشید. هند در پاسخ او گفت که ما فرزندانمان را بزرگ کردیم و تو آنها را در جنگ بدر کشتی. اما پیامبر پاسخ داد که خدا آنها را کشت.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۰۲ق، ج۷۰، ص۱۷۸.</ref> براساس برخی منابع، هند در [[مکه]] مشهور به زنا بوده است.<ref>ابن أبی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۳۶.</ref> اما شواهدی علیه این مطلب ذکر شده است.<ref>مهدی بن رزقالله، مزاعم و أخطاء و تناقضات و شبهات بودلی فی کتابه «الرسول، حیاة محمد»، مجمع الملک فهد، ج۱، ص۵۴.</ref> | |||
هند پس از مسلمان شدن به خانه | هند پس از مسلمان شدن به خانه رفت، بت مخصوص خود را شکست.<ref>زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۸، ص۹۸.</ref> | ||
برخی منابع، [[اسلام]] او را واقعی | هند را در زمره [[صحابه]] به شمار آوردهاند.<ref>ابونعیم اصفهانی، معرفة الصحابة، ۱۴۱۹ق، ج۶، ص۳۴۶۰.</ref> برخی منابع، [[اسلام]] او را واقعی دانسته<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۲۹۳.</ref>اما برخی در اینکه او واقعا مسلمان شده باشد، تردید کردهاند.<ref>شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۰ق، ج۱۲، ص۳۵۰.</ref> پس از مسلمان شدن هند، پیامبر به او گفت: اسلام را چگونه میبینی؟ هند در پاسخ گفت که اسلام نیکوترین است مگر سه خصلتی که در آن است: رکوع کردن، روسری، فریاد این برده سیاه بر بالای [[کعبه]] (اشاره به اذان گفتن [[بلال حبشی]] بر بالای کعبه) پیامبر در پاسخ او فرمود: بدون رکوع نمازی انجام نمیشود. آن برده سیاه، بنده خوب خداوند است، و اما روسری؛ پس چه چیز میتواند بهتر از روسری بپوشاند.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۰۲ق، ج۷۰، ص۱۸۲.</ref> | ||
پس از مسلمان شدن هند، پیامبر به او گفت: اسلام را چگونه میبینی؟ هند | |||
هند به همراه ابوسفیان در [[جنگ یرموک]] شرکت کرد و مسلمانان را بر نبرد با رومیان تشویق میکرد.<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۲۹۳.</ref> | هند به همراه ابوسفیان در [[جنگ یرموک]] شرکت کرد و مسلمانان را بر نبرد با رومیان تشویق میکرد.<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۲۹۳.</ref> | ||
خط ۹۵: | خط ۹۱: | ||
* مهدی بن رزقالله، مزاعم و أخطاء و تناقضات و شبهات بودلی فی کتابه «الرسول، حیاة محمد» دراسة نقدیة، مدینه، مجمع الملک فهد، بیتا. | * مهدی بن رزقالله، مزاعم و أخطاء و تناقضات و شبهات بودلی فی کتابه «الرسول، حیاة محمد» دراسة نقدیة، مدینه، مجمع الملک فهد، بیتا. | ||
* نصر بن مزاحم، وقعة صفین، محقق و مصحح: هارون، عبد السلام محمد، مکتبة آیةالله المرعشی النجفی، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق. | * نصر بن مزاحم، وقعة صفین، محقق و مصحح: هارون، عبد السلام محمد، مکتبة آیةالله المرعشی النجفی، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق. | ||
{{صحابه}} | {{صحابه}} | ||
[[en:Hind bt. 'Utba]] | [[en:Hind bt. 'Utba]] | ||
ویرایش