مالک بن عامر اشعری از بزرگان اشعریان یمن[۱] و اولین فرد مسلمان شده از آن دیار[۲] و جدّ بزرگ خاندان اشعریان قم است.[۳] درباره اسلام آوردن او گفته شده یکی از مردم مکه به میان اشعریان یمن رفت و آنها را از دین اسلام باخبر کرد. مالک مشتاق پیامبر(ص) شد و تصمیم گرفت به مکه برود. عموهایش مالک را زندانی کردند ولی او فرار کرد و به دیدار حضرت رفت.[۴] وی بعد از مسلمان شدن به یمن بازگشت و با هفتاد نفر دوباره به دیدار پیامبر(ص) آمد.[۵]

مالک بن عامر اشعری
مشخصات فردی
نام کاملمالك بن عامر بن هانی بن خفاف‏
نسب/قبیلهاشعریان یمن
خویشاوندانابو عامر اشعری (پدربزرگ) ، ابو موسی اشعری (پسرعمو)
ولادتیمن
محل زندگییمن

در کتاب تاریخ قم آمده هنگامی که مالک با همرانش در کشتی نزدیک مدینه رسیدند پیامر(ص) برای سلامتی آنها دعا کرد «أَلّلهُمَّ سَلِّم سَلِّم سَلِّم: خداوندا آنها را سلامت بدار» و زمانی که به خدمت حضرت رسیدند حضرت درباره آنها دوباره دعا کرد «أَلّلهُمَّ اغفِر لَِاهلِ السَّفِینَةِ جَمیعَاً: خداوندا سرنشینان این کشتی را بیامرز».[۶] مالک بن عامر از پیامبر(ص) درخواست کرد برای زیاد شدن فرزندانش دعا کند و حضرت دعا کرد «أَلّلهُمَّ کَثِّر عَدَدَهُ و وَلَدَهُ: خدایا تعداد فرزندان او را زیاد گردان».[۷]

مالک بن عامر از نخستین کسانی بود که در سال ۱۶ هجری قمری برای فتح مدائن[۸] از رود دجله عبور کرد و مسلمانان دیگر نیز شجاع شدند و وارد مدائن شدند و آنجا را فتح کردند.[۹] وی در جنگ صفین همراه با امام علی(ع) با دشمنان جنگید.[۱۰]

مالک دو فرزند به نام‌های سائب[۱۱] و سعد[۱۲] داشت. سائب در قیام مختار حضور داشت و با وی کشته شد.[۱۳] سعد از بزرگان کوفه[۱۴] و جدِّ عرب‌های قم بود[۱۵] و در زمان خلافت عثمان بن عفان به شراب‌خواری ولید شهادت داد.[۱۶]

درباره علت آمدن مالک بن عامر به قم گفته شده: مالک بن عامر با پسر عمویش ابوموسیٰ اشعری از کوفه به سمت بصره، اهواز و اصفهان آمده بودند و آنجا را فتح کردند و بعد از آن برخی مناطق ساوه و اطراف آن را نیز فتح کرد.[۱۷] عده ای از دیلمیان منطقه طبرستان هر سال به طُغرود (اطراف قم) می‌آمدند و غارت می‌کردند. مالک بن عامر بعد از فتح آن منطقه مانع غارتگری آنها شد و عده ای از آنان را کشت و برخی دیگر را نیز اسیر کرد و اموال غارت شده را به اهالی این مناطق برگرداند.[۱۸] مردم آن ناحیه بعد از مبارزه وی با دیلمیان، او را پناهگاه خود می‌دانستند. مالک بعد از بازگشت به کوفه ماجرای خودش را بیان کرد. بعد از مدتی فرزندانش در زمان حجاج بن یوسف ثقفی به آن منطقه آمده و مورد استقبال اهالی قم قرار گرفتند و در آنجا ساکن شدند[۱۹] و مذهب تشیع را در شهر قم را رواج داده و آن را علنی کردند.[۲۰]

به گفته ابن حجر عسقلانی مالک از افرادی است که زندگی طولانی مدتی داشته و برخی تا ۲۰۰ سال را برای وی ذکر کرده‌اند.[۲۱]

پانویس

  1. ابن‌عبد ربه، العقد الفرید، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۳۴۸.
  2. قمی، تاریخ قم، ۱۳۸۵ش، بخش دوم، ص۷۴۶.
  3. قمی، تاریخ قم، ۱۳۸۵ش، بخش دوم، ص۷۳۰.
  4. قمی، تاریخ قم، ۱۳۸۵ش، بخش دوم، ص۷۴۶؛ ر.ک: ابن‌عبد ربه، العقد الفرید، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۳۴۸.
  5. قمی، تاریخ قم، ۱۳۸۵ش، بخش دوم، ص۷۴۸.
  6. قمی، تاریخ قم، ۱۳۸۵ش، بخش دوم، ص۷۶۰-۷۶۱.
  7. قمی، تاریخ قم، ۱۳۸۵ش، بخش دوم، ص۷۴۹.
  8. طبری، تاريخ‌الطبری، ج‏۴، ص۱۲.
  9. ابن عبد ربه، العقد الفرید، ۱۴۰۴ق، ج ۳، ص۳۴۸؛ قمی، تاریخ قم، ۱۳۸۵ش، بخش دوم، ص۷۵۲؛ ر.ک: طبری، تاريخ‌الطبری، ج‏۴، ص۱۲.
  10. ابن‌اثیر، أسدالغابة، ج‏۴، ص۲۵۳.
  11. قمی، تاریخ قم، ۱۳۸۵ش، بخش دوم، ص۷۹۷.
  12. قمی، تاریخ قم، ۱۳۸۵ش، بخش دوم، ص۸۱۱.
  13. قمی، تاریخ قم، ۱۳۸۵ش، بخش دوم، ص۸۰۷-۸۱۰.
  14. ابن‌اثیر، أسدالغابة، ج‏۴، ص۲۵۳.
  15. قمی، تاریخ قم، ۱۳۸۵ش، بخش دوم، ص۸۱۱.
  16. قمی، تاریخ قم، ۱۳۸۵ش، بخش دوم، ص۸۱۲.
  17. قمی، تاریخ قم، ۱۳۸۵ش، بخش دوم، ص۷۳۰.
  18. قمی، تاریخ قم، ۱۳۸۵ش، بخش دوم، ص۷۳۰-۷۳۱.
  19. قمی، تاریخ قم، ۱۳۸۵ش، بخش دوم، ص۷۳۱.
  20. قمی، تاریخ قم، ۱۳۸۵ش، بخش دوم، ص۷۷۹.
  21. ابن‌حجر عسقلانی، الإصابة، ج‏۵، ص۵۳۹؛ قمی، تاریخ قم، ۱۳۸۵ش، بخش دوم، ص۷۵۳.

منابع

  • ابن‌اثیر، عزالدين على بن محمد، أسد الغابة فى معرفة الصحابة، بيروت، دارالفكر، ۱۴۰۹ق.
  • ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن على، الاصابة فى تمييز الصحابة، تحقيق: عادل احمد عبد الموجود و على محمد معوض، بيروت، دارالكتب العلمية، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌عبدربه، أحمد بن محمد، العقد الفرید، بيروت، دارالكتب‌العلمية، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
  • طبری، محمد بن جرير، تاريخ الطبری، نشر تاريخ الأمم و الملوک، تحقيق: محمد أبوالفضل ابراهيم، بيروت، دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
  • قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، تحقیق محمدرضا انصاری قمی، قم، کتابخانه بزرگ حضرت آیت الله مرعشی نجفی: گنجینه جهانی مخطوطات اسلامی، ۱۳۸۵ش.