بلخ

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از شهر بلخ)
بلخ
اطلاعات کلی
ویژگیاز شهرهای مهم جهان اسلام در دوره پیش از مغول
کشورافغانستان
استانبلخ
مساحت۴۸۱ ک م
جمعیت کل۱۳۳هزار نفر (۱۳۹۸ش)
زبانپارسی و ترکی ازبکی
ادیاناسلام
مذهبحنفی (اهل‌سنتشیعه جعفری
اطلاعات تاریخی
نام قدیمباکتریا، باختر
سال تأسیس۵۰۰ پیش از میلاد
پیشینه اسلامنیمه دوم سده اول قمری
پیشینه تشیعنیمه دوم سده اول قمری
وقایع مهمقیام یحیی بن زید
مکان‌های تاریخیمسجد ۹گنبد، مرقد شیث پیامبر، مسجد ابونصر پارسا، دیوارهای باستانی (حصار)، قبرستان قدیمی
اماکن
زیارتگاهمرقد شیث پیامبر


بلخ شهر و ولایتی باستانی در شمال افغانستان است که پیش از خرابی آن در حمله مغول (قرن ۷ق)، ناحیه بزرگ و مشهور در خراسان بود. اینک بلخ به شهری کوچک در ولایت بلخ، با اکثریت اهل‌سنت و اقلیت شیعه تبدیل شده است. خاندان برمکی از مشهورترین خاندان این شهر بود که وزارت بنی‌عباس را نیز بدست گرفت. حضور یحیی بن زید در ۱۲۵ق، نخستین واقعه مهم شیعی در بلخ بشمار می‌رود.

در اواخر قرن نخست قمری، مسلمانان بر بلخ مسلط شدند و تا پیش از ویرانی بلخ توسط چنگیز (قرن ۷ق)، بلخ یکی از چهار بخش بزرگ خراسان بود و راویان، عالمان و ادیبان بسیاری در آن پرورش یافت. شمار راویان ائمه در بلخ از قرن دوم تا قرن پنج قمری رو به افزایش بوده است. مقاتل بن مقاتل، زیاد بن سلیمان، عمر بن هارون بلخی، مظفر بن محمد، نصر بن صباح و متوکل بن هارون بلخی، راوی صحیفه سجادیه از جمله این افراد بودند.

برخی بلخ را خاستگاه ادبیات فارسی، عرفان اسلامی و تصوف می‌دانند. شهید بلخی، رشیدالدین وطواط، ابراهیم بن ادهم، شقیق بلخی و جلال‌الدین محمد مولوی از مشاهیر بلخ هستند. مسجد ۹ گنبد، قدیمی‌ترین مسجد باقی‌مانده افغانستان در این شهر قرار دارد.

موقعیت و ویژگی‌های اجتماعی

بلخ در شمال افغانستان، و در ولایت بلخ واقع است. بلخ با شهرهای دولت‌آباد، چمتال، دهدادی و چهار بولک (۴بولاق) همسایه است.[۱] این شهر در کنار رود بلخ و در ۲۰ کیلومتری غرب مزارشریف، مرکز ولایت واقع است.[۲] مساحت آن حدود ۴۸۱ کیلومترمربع و جمعیت آن در ۱۳۹۸ش حدود ۱۳۳هزار نفر برآورد شده است.[۳]

ترکیب جمعیتی شهر بلخ ترکیبی از اقوام ازبک و تاجیک است و تعدادی از پشتون‌ها و هزاره‌ها نیز در آن سکونت دارند. اکثریت مذهبی بلخ، اهل‌سنت و اقلیت آن شیعه است.[۴]

پیش از اسلام

مرقد منسوب به شیث پیامبر در بلخ

بلخ از ۵۰۰ سال پیش از میلاد مسکونی بوده است. اسکندر این شهر را در ۳۰۰ پیش از میلاد فتح کرد. بلخ پس از آن مرکز ساتراپی (حکومت) باکتریان یونانی شد.[۵] این شهر، دست‌کم از زمان اسکندر، با بارویی عظیم حراست می‌شد.[۶] بلخ سپس مرکز حکومت کوشانی و هفتالی (هپتالی) شد. این شهر قبل از اسلام یکی از مراکز بوداییان بود و معبد مشهور نویهار یا نوبهار در آن قرار داشت.[۷] برمکیان از مشهورترین خاندان بلخ بود.[۸] بلخ در آیین زرتشتی هم دارای اهمیت بود و تا قبل از ظهور اسلام پنج آتشکده داشت. برخی مستشرقان مانند انکتیل دوپرون ( Anquetil-Duperron زادهٔ ۷ دسامبر۱۷۳۱ - درگذشتهٔ ۱۷ ژانویهٔ ۱۸۰۵م. خاورشناس فرانسوی)، عقیده دارند که بلخ زادگاه زردتشت بوده است.[۹] در کتاب حدودالعالم [۱۰] بلخ به عنوان مرکز تجارت هندوستان توصیف شده است.[۱۱]

حدود و قلمرو تاریخی بلخ در طول زمان بزرگتر از اندازه فعلی آن بوده است. بلخ یکی از مراکز اصلی فرهنگ و تمدن فارسی بوده است. موقعیت جغرافیایی بلخ به این اهمیت افزوده است.[۱۲] راه‌های بازرگانی مانند جاده ابریشم و جاده تجاری هند در بلخ بهم می‌رسیدند.[۱۳] بخشی از شاهنامه فردوسی، مربوط به بلخ است:

چو گَشتاسپ را داد لُهراسپ تخت
فرود آمد از تخت و بربست رخت
به بلخ گزین شد بر آن نوبهار
که یزدان پرستان بدان روزگار
مر آن جای را داشتندی چنان
که مر مکه را تازیان این زمان


پس از ورود اسلام

مسجد ۹گنبد بلخ، قرن ۳ق، قدیمی‌ترین مسجد باقی‌مانده در افغانستان

در سال ۳۱ قمری عبدالله بن عامر حاکم بصره در زمان عثمان، در تعقیب یزدگرد سوم، آخرین شاه ساسانی، سپاهی را به فرماندهی اَحْنَف بن قیس، برای فتح خراسان فرستاد.[۱۴] احنف بلخ را محاصره کرد، مردم بلخ در برابر پرداخت خراج سالیانه با مسلمانان صلح کردند و سپاه مسلمانان بلخ را ترک کرد.[۱۵] در دوران خلافت امام علی (ع)، اهالی بلخ و برخی مناطق دیگر، از پرداخت خراج امتناع کردند. امام به والی خراسان سفارش کرد که با شورشیان مقابله نکند و فقط از اهل صلح خراج بگیرد.[۱۶]

تا اواخر قرن اول قمری مسلمانان نتوانستند کاملاً زمام اختیار را در بلخ به دست آورند و کشمکش‌های این دوره به ویرانی بلخ منجر شد. اسد بن عبدالله، حاکم خراسان در سال ۱۱۰ق پایتخت خراسان را از مرو به بلخ منتقل کرد و این شهر رونق تازه‌ای گرفت.[۱۷]

از عباسیان تا مغولان

بلخ در ۱۳۰ق به دست یاران ابومسلم افتاد.[۱۸] خاندان برمکی به دربار بنی‌عباس راه یافتند و تا سال ۱۸۷ق در زمان هارون الرشید قدرت بسیاری به دست آوردند. بلخ در ۲۸۷ق توسط اسماعیل سامانی، تصرف شد.[۱۹] تاریخ‌نویسان و جغرافی‌دانان دوره سامانی از رفاه و شکوفایی بلخ با شگفتی یاد کرده‌اند و آن را «ام البلاد» (مادر شهرها)[۲۰] و «بَلخُ البَهیّه» (بلخ باشکوه) نامیده‌اند.[۲۱] در این زمان بلخ از نظر شهرت و وسعت یکی از چهار شهر بزرگ خراسان در کنار مرو، هرات و بخارا بود.[۲۲]

در ۳۸۹ق، بلخ نصیب محمود غزنوی گشت که با قَراخِتاییان یا قراخانیان (ایلک خانیان) بر سر تقسیم قلمرو سامانیان به توافق رسیده بود. ولی در ۳۹۷ق بلخ توسط قراخانیان غارت شد.[۲۳] در ۴۳۵ق آلپ ارسلان، سلطان سلجوقیان بلخ را پایگاه خود قرار داد. در زمان سنجر سلجوقی، نظام الملک وزیر وی، نظامیه‌ای در بلخ بنا کرد.[۲۴] خوارزمشاهیان در ۶۰۲ق بلخ را به قلمرو خود افزودند.[۲۵]

مسجد و مرقد ابونصر پارسا (عارف و شاعر قرن ۹ق)، بنای دوره تیموری

از مغولان تا زمان حاضر

در بهار ۶۱۸ق چنگیزخان، فرمانده مغولان، در بلخ دست به کشتار و ویرانی بزرگی زد که این شهر را به ویرانه تبدیل کرد.[۲۶] بلخ در ۷۷۱ق بدست تیمور گورکانی فتح شد و او در این شهر امارت خود را اعلام کرد.[۲۷] بلخ پس از آن تا حدی رونق و ثبات خود را باز یافت و دوران مساعدی برای برای توسعه زندگی شهری بوجود آمد.[۲۸] سلطان حسین بایقرا، آخرین سلطان تیموری در ۹۱۱ق در نبرد با شیبانیان (ازبک‌ها) کشته شد و بلخ در تصرف آنان قرار گرفت.[۲۹]

احمدشاه درانی، امیر قندهار در ۱۱۶۴ق (۱۱۳۰ش)، بلخ را فتح کرد ولی دوباره به کنترل بخاراییان افتاد.[۳۰] در ۱۲۵۷ق (۱۲۲۰ش)، بلخ به قلمرو افغانستان افزوده شد.[۳۱] بلخ در قرن دوازدهم تا حد روستایی بزرگ نزول کرده بود زیرا در ۱۲۶۱ق(۱۲۲۴ش) بیماری وبا بلخ را فراگرفت و در ۱۲۸۲ق(۱۲۴۴ش)، جایگاه خود را به عنوان مرکز ولایت از دست داد و مزار شریف جای آن را گرفت.[۳۲] در ۱۳۱۳ش کار بازسازی و نوسازی بلخ اغاز گردید و ساختار شهری دوباره ایجاد گردید.[۳۳]

شیعیان در بلخ

رواق نقاره خانه بلخ، ساخته شده در ۱۱۰۰ق/۱۶۹۰م، بخشی از مدرسه سیدسبحان قلی‌خان

اکنون در شهر بلخ، اقلیتی از شیعیان زندگی می‌کنند که از اقوام هزاره، سادات، تاجیک و پشتون تشکیل شده‌اند. شواهد تاریخی و حدیثی بر ارتباط برخی شیعیان بلخ با امام سجاد (ع) در قرن اول قمری وجود دارد.[۳۴] علامه مجلسی در بحارالانوار روایتی در این باره نوشته است.[۳۵] در سده دوم قمری با افزایش فشار، اذیت و قتل شیعیان توسط بنی‌امیه، تعدادی از علویان و یاران ائمه به شهرهای مختلف خراسان پناه بردند.[۳۶][یادداشت ۱]از وقایع مهم شیعیان بلخ می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

حضور یحیی بن زید

اولین واقعه مهم در بلخ، پناه آوردن یحیی بن زید، فرزند زید شهید و نوه امام سجاد(ع) در سال ۱۲۴ق به این شهر و زندانی شدن توسط حاکم شهر بود.[۳۷] تعدادی از مردم بلخ، زنجیرهای یحیی را پس از آزادی خریده و از آن برای خود انگشتر ساختند.[۳۸] در نبرد بین یاران یحیی و سربازان اموی در جوزجان (سرپل فعلی)، تعدادی از بلخ به یاری او رفتند. پس از شهادت یحیی، پرچم‌های سیاه بسیاری در بلخ برافراشته شد و نام یحیی بر نوزادان گذاشته شد.[۳۹] شهادت یحیی باعث شد چند سال بعد در زمان فعالیت داعیان بنی‌عباس در خراسان به خصوص ابومسلم، شیعیان بلخ و نیز هواداران اهل‌بیت در این شهر به او بپیوندند.[۴۰]

صحیفه امام سجاد

آمدن یحیی بن زید به خراسان، باعث شد متوکل بن هارون بلخی با وی دیدار کند و پیشگویی امام صادق(ع) را در شهادت و دار آویخته شدن یحیی به او بگوید.[۴۱] یحیی پس از شنیدن سرنوشت خود، صحیفه‌ای را به او داد تا به پسرعموهایش محمد و ابراهیم، فرزندان عبدالله‌ محض بدهد.[۴۲] این صحیفه را زید بن علی از دعاها و نیایش پدرش امام سجاد(ع) نوشته بوده، و بعدها به صحیفه سجادیه معروف گشت.[۴۳]

شیخ صدوق

حضور شیخ صدوق در بلخ و تالیف کتاب من لایحضره الفقیه در این ناحیه، از دیگر وقایع مربوط به شیعیان بلخ است که در سال ۳۶۸ق رخ داد.[۴۴] صدوق در بلخ از افراد متعددی مانند حسین بن محمد اشنانی و محمد بن سعید سمرقندی حدیث شنیده است. سپس در منطقه ایلاق، با ابوعبدالله محمد بن حسن، معروف به سید نعمة آشنا گردید.[۴۵] سید نعمة با اشاره به کتاب محمد بن زکریا رازی با نام من لایحضره الطبیب ، از شیخ صدوق درخواست کرد که کتابی در موضوعات مختلف فقهی بنویسد و نام آن را من لایحضره الفقیه بگذارد.[۴۶]

حمله به عزاداران

در ۲۱ مهر/میزان ۱۳۹۵ش، برابر با روز عاشورا، انفجاری در شهر بلخ رخ داد. انفجار در نزدیک یک مسجد شیعیان و پس از خروج عزاداران از آن اتفاق افتاد. ۱‍۴شهید و ۲۶ زخمی پیامد این حمله بود.[۴۷]

راویان و علمای بلخی

شمار راویان حدیث شیعه در بلخ از قرن دوم تا قرن چهارم قمری رو به افزایش بود. در قرن ۵ق این روند کاهش یافت. [۴۸] در بین راویان بلخی حدیث افراد با گرایش‌ها و اعتقادات سنی و تصوف نیز بودند.[۴۹] در سده دوم در متون روایی و رجالی شیعه هفده راوی از بلخ ثبت شده است. بیشتر این افراد از راویان امام صادق هستند:[۵۰] ابوعبدالله بلخی، عمر بن هارون(درگذشت ۱۹۴ق[۵۱] سلم بن سالم(درگذشت ۱۹۶قنصر بن صباح (از اساتید و مشایخ کشی، نویسنده دو کتاب «معرفة الناقلین» و «فرق الشیعه»)،[۵۲]، آدم بن محمد قلانسی،[۵۳] مقاتل بن سلیمان، مولف تفسیر کبیر (درگذشت ۱۵۰ق[۵۴] مقاتل بن مقاتل(از اصحاب امام کاظم(ع) و امام رضا(ع))[۵۵] و ابراهیم بن ادهم.

از شاگردان و راویان امام کاظم(ع) می‌توان به زیاد بن سلیمان، سعدبن ابی‌سعید، سعد بن سعید و شقیق بن ابراهیم اشاره کرد.[۵۶]

راویان بلخی امام رضا(ع) را نیز این افراد تشکیل دادند: محمد بن ابی‌یعقوب، مقاتل بن مقاتل و یحیی بن سعید.[۵۷] محمد بن اسماعیل از راویان امام هادی بود. ابوسهل و محمد بن عبدالعزیز نیز کرامتی از امام حسن عسکری دیده و روایت کرده‌اند.[۵۸]

در غیبت صغرا ابوعبدالله بلخی با حسین بن روح و احمد بن اسحاق ارتباط داشت و نصربن صباح از افراد مورداعتماد ناحیه مقدسه بود.[۵۹]

تعداد راویان بلخی در سده چهارم قمری ۲۵ نفر گزارش شده است.[۶۰] احمدبن علی بلخی (استاد اجازه تلعکبری)، ابومحمد شعیب بن محمد بن مقاتل (استاد ابومفضل شیبانی) و مظفر بن محمد(م۳۶۷ق) (شاگرد ابوسهل نوبختی و از مشایخ شیخ مفید) از راویان مشهور این دوره هستند.[۶۱]

در متون رجالی و حدیثی سده پنج قمری، از پنج راوی بلخی و ناشناخته نام برده شده است.[۶۲] هم‌چنین نام سه راوی بلخی نیز وجود دارد که تاریخ زندگی و دوره فعالیت آنان مشخص نیست: احمد بن محمد بن کسری بن یسار بن قیراط (راوی دعاء السامری)، جعفر بن علی بن حسان و خالد بن شعیب (راوی احادیث مهدویت).[۶۳]

تعدادی از راویان و اصحاب بلخی امامان دارای تالیفات بوده‌اند.[۶۴] ابوالقاسم بلخی، از اصحاب امام سجاد(ع)، دارای تفسیر بود. ابان بن صلت از اصحاب و راویان امام رضا و امام هادی، الفرق بین الآل و الامة را نوشت.[۶۵] ابراهیم بن ابی محمد، از یاران امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) کتابی بنام المسایل دارد. حمدان بن اسحاق نیز دارای کتاب نوادر بود.[۶۶] محمد بن خالد، محمد بن اسماعیل، نصر بن صباح و عمر بن هارون نیز کتاب‌هایی داشته‌اند.[۶۷]

مشاهیر بلخ

زادگاه جلال‌الدین محمد مولوی و خانقاه پدرش، بهاءالدین (بهاءولد)

بلخ را پیش از ویرانی در حمله مغول، با القاب همچون غرّاء، دارالفقاهة و قبةالاسلام میخواندند. مدارس و مکتب‌خانه‌هایی در آن بنا شد و دانشمندان و مشاهیر ادبی در این شهر پرورش یافت.[۶۸] شهید بلخی، ابوالمؤید بلخی، رابعه بلخی، ابوشکور بلخی، عنصری، رشیدالدین وطواط، ابوزید بلخی، حمیدالدین بلخی و جلال الدین محمد مولوی بلخی از جمله این افراد هستند.[۶۹]

تعدادی از محققان، بلخ را یکی از خاستگاه‌های عرفان اسلامی و نیز تصوف می‌دانند. [۷۰] ابراهیم بن ادهم(۱۶۱-۸۰ق)، ابوعلی شقیق بلخی (درگذشت ۱۹۴ق) (عارف و شاگرد ابراهیم بن ادهم)، حاتم بن اصم (درگذشت۲۳۷ق) و جلال‌الدین مولوی را می‌توان از مشهورترین این افراد نام برد.[۷۱]

ولایت بلخ

ولسوالی یا شهر بلخ در ولایت بلخ در شمال افغانستان قرار دارد. مزارشریف مرکز این ولایت است.[۷۲] این ولایت از شمال با کشورهای تاجیکستان و ازبکستان (ازبیکستان) هم‌مرز است.[۷۳] ولایت‌های کُندُز (کهن‌دژ) در شرق، سَمَنگان در جنوب شرق، جَوزجان در غرب و سَرپُل در جنوب ولایت بلخ است.[۷۴] ولایت بلخ از لحاظ تقسیمات ادارى ۱۶ ولسوالى دارد: مزارشریف، حَیرَتان، نَهرشاهى، دِهدادى، بلخ، دَولت آباد، چَمتال، شولگَر، چهاربولَک، کِشِندَه، زارى، چهارکِنت، شورتپه، کَلدار، مارمُل و خُلم.[۷۵] اقوام هَزاره، اُزبِک، تاجیک، پَشتون و ترکمن و عرب در این ولایت زندگی می‌کنند.[۷۶]


مطالعه بیشتر

  • ‌واعظ بلخی،‌ عبدالله بن عمر،‌ فضائل بلخ، ترجمه:عبدالله بن محمد حسینی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۰ش.
  • میرعابدینی، سیدابوطالب، بلخ در تاریخ و ادب فارسی، تهران، صدوق، ۱۳۷۱ش.

پانویس

  1. «ولایت بلخ»، اداره احصاییه افغانستان
  2. سایت خبری پژواک، «واحدهاى ادارى بلخ»
  3. سایت اداره احصاییه افغانستان، «برآورد نفوس کشور در ۱۳۹۸»
  4. «بلخ»، دفتر ریاست جمهوری افغانستان
  5. دانشنامه بریتانیکا، «Balkh AFGHANISTAN»
  6. دانشنامه آریانا
  7. مدخل «بلخ» در دانشنامه جهان اسلام، ج۴، ص۱۱-۳.
  8. مدخل «بلخ» در دانشنامه جهان اسلام، ج۴، ص۱۱-۳.
  9. معین، مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی، ۱۳۲۶ش، ص۶۴.
  10. مولف ناشناخته قرن ۴ق، حدود العالم من المشرق الی المغرب، ۱۴۲۳ق، ۲۰۰۲م، ص۱۲۱.
  11. مدخل «بلخ» در دانشنامه جهان اسلام، ج۴، ص۱۱-۳.
  12. عنایت‌الله، «مدخل بلخ»، ص۴۵۷.
  13. عنایت‌الله، «مدخل بلخ»، ص۴۵۷.
  14. شانه‌چی، کمالی، جستاری در نقش شیعیان بلخ در فرهنگ و تمدن اسلامی، ص۲۰۸-۱۷۸.
  15. شانه‌چی، کمالی، جستاری در نقش شیعیان بلخ در فرهنگ و تمدن اسلامی، ص۲۰۸-۱۷۸.
  16. شانه‌چی، کمالی، جستاری در نقش شیعیان بلخ در فرهنگ و تمدن اسلامی، ص۲۰۸-۱۷۸.
  17. مدخل «بلخ» در دانشنامه جهان اسلام، ج۴، ص۱۱-۳.
  18. مدخل «بلخ» در دانشنامه جهان اسلام، ج۴، ص۱۱-۳.
  19. مدخل «بلخ» در دانشنامه جهان اسلام، ج۴، ص۱۱-۳.
  20. یعقوبی، البلدان، ۱۸۶۶م، ص‌۲۸۷.
  21. مقدسی، احسن التقاسیم، ۱۹۶۷م، ص‌۳۰۲.
  22. مدخل «بلخ» در دانشنامه جهان اسلام، ج۴، ص۱۱-۳.
  23. مدخل «بلخ» در دانشنامه جهان اسلام، ج۴، ص۱۱-۳.
  24. مدخل «بلخ» در دانشنامه جهان اسلام، ج۴، ص۱۱-۳.
  25. مدخل «بلخ» در دانشنامه جهان اسلام، ج۴، ص۱۱-۳.
  26. مدخل «بلخ» در دانشنامه جهان اسلام، ج۴، ص۱۱-۳.
  27. میرجعفری، تیموریان و ترکمانان، ۱۳۸۴ش، ص ۱۰.
  28. مدخل «بلخ» در دانشنامه جهان اسلام، ج۴، ص۱۱-۳.
  29. مدخل «بلخ» در دانشنامه جهان اسلام، ج۴، ص۱۱-۳.
  30. مدخل «بلخ» در دانشنامه جهان اسلام، ج۴، ص۱۱-۳.
  31. مدخل «بلخ» در دانشنامه جهان اسلام، ج۴، ص۱۱-۳.
  32. احمدی، بلخ، ص۴۶۵.
  33. احمدی، بلخ، ص۴۶۵.
  34. شانه‌چی، کمالی، جستاری در نقش شیعیان بلخ در فرهنگ و تمدن اسلامی، ص۲۰۸-۱۷۸.
  35. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۶، ص۴۷، حدیث۴۹.
  36. حبیبی، تاریخ افغانستان بعد از اسلام، ص ۸۹۶.
  37. کاظمی، «قیام زیدبن علی و یحیی بن زید و ...»، ص۲۱۲-۱۹۰.
  38. کاظمی، «قیام زیدبن علی و یحیی بن زید و ...»، ص۲۱۲-۱۹۰.
  39. شانه‌چی، کمالی، جستاری در نقش شیعیان بلخ در فرهنگ و تمدن اسلامی، ص۲۰۸-۱۷۸.
  40. پرویش، تبارکی، «اوضـاع سیاسی خراسان از ورود اسلام تا پایان خلافت امویان»، ص۴۵-۲۵.
  41. حسینی طهرانی، امام شناسی، ج۱۵، ص۲۰۳-۱۸۴.
  42. حسینی طهرانی، امام شناسی، ج۱۵، ص۲۰۳-۱۸۴.
  43. حسینی طهرانی، امام شناسی، ج۱۵، ص۲۰۳-۱۸۴.
  44. شانه‌چی، کمالی، جستاری در نقش شیعیان بلخ در فرهنگ و تمدن اسلامی، ص۲۰۸-۱۷۸.
  45. صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲و۳.
  46. صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲و۳.
  47. «انفجار خونین در میان عزاداران حسینی در بلخ»، خبرگزاری خاورمیانه
  48. غلامعلی، «نقش بلخ در حدیث شیعه»، ص۲۰۶-۱۸۱.
  49. غلامعلی، «نقش بلخ در حدیث شیعه»، ص۲۰۶-۱۸۱.
  50. غلامعلی، «نقش بلخ در حدیث شیعه»، ص۲۰۶-۱۸۱.
  51. خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۴، ص۶۶.
  52. خویی، معجم رجال الحدیث، ج۲۰، ص۱۵۱-۱۴۹
  53. خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۱۳
  54. خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۹، ص۳۳۷.
  55. خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۹، ص۳۳۸.
  56. غلامعلی، «نقش بلخ در حدیث شیعه»، ص۲۰۶-۱۸۱.
  57. غلامعلی، «نقش بلخ در حدیث شیعه»، ص۲۰۶-۱۸۱.
  58. غلامعلی، «نقش بلخ در حدیث شیعه»، ص۲۰۶-۱۸۱.
  59. غلامعلی، «نقش بلخ در حدیث شیعه»، ص۲۰۶-۱۸۱.
  60. غلامعلی، «نقش بلخ در حدیث شیعه»، ص۲۰۶-۱۸۱.
  61. غلامعلی، «نقش بلخ در حدیث شیعه»، ص۲۰۶-۱۸۱.
  62. غلامعلی، «نقش بلخ در حدیث شیعه»، ص۲۰۶-۱۸۱.
  63. غلامعلی، «نقش بلخ در حدیث شیعه»، ص۲۰۶-۱۸۱.
  64. غلامعلی، «نقش بلخ در حدیث شیعه»، ص۲۰۶-۱۸۱.
  65. شانه‌چی، کمالی، جستاری در نقش شیعیان بلخ در فرهنگ و تمدن اسلامی، ص۲۰۸-۱۷۸.
  66. شانه‌چی، کمالی، جستاری در نقش شیعیان بلخ در فرهنگ و تمدن اسلامی، ص۲۰۸-۱۷۸.
  67. شانه‌چی، کمالی، جستاری در نقش شیعیان بلخ در فرهنگ و تمدن اسلامی، ص۲۰۸-۱۷۸.
  68. مهدوی، مدخل «بلخ»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۱۲، ص۴۶۵.
  69. مهدوی، مدخل «بلخ»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۱۲، ص۴۶۵.
  70. مهدوی، مدخل «بلخ»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۱۲، ص۴۶۵.
  71. ارسنجانی، مدخل «بلخ»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۱۲، ص۴۶۵.
  72. سایت اداره ارگان‌های محلی افغانستان، «ولایت بلخ»
  73. سایت اداره ارگان‌های محلی افغانستان، «ولایت بلخ»
  74. سایت اداره ارگان‌های محلی افغانستان، «ولایت بلخ»
  75. سایت اداره ارگان‌های محلی افغانستان، «ولایت بلخ»
  76. سایت اداره ارگان‌های محلی افغانستان، «ولایت بلخ»

یادداشت

  1. در کتاب مهاجران آل ابوطالب، اسامی افرادی از طالبیان که به بلخ مهاجرت کردند یا منتقل شدند، آمده است.ص۱۶۸-۱۶۳

منابع

  1. پرویش، محسن، مرتضی تبارکی، «اوضـاع سیاسی خراسان از ورود اسلام تا پایان خلافت امویان»، فصلنامه خردنامه، مؤسسه همشهری، ش ۷، سال سوم، زمستان ۱۳۹۰ش.
  2. حسین‌زاده شانه‌چی، حسن، عبدالقادر کمالی، «جستاری در نقش شیعیان بلخ در تمدن و فرهنگ اسلامی»، فصلنامه سخن تاریخ، ش ۱۳، تابستان ۱۳۹۰ش.
  3. رحمانی ولوی، مهدی، «تاریخ علمای بلخ»، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، ۱۳۹۲ش.
  4. عنایت‌الله، رضا، مهرناز بهروزی، محسن احمدی، ملیحه مهدوی، حمیرا ارسنجانی،‌ مریم فلاحتی موحد، ناصر گذشته،‌ مدخل «بلخ»، در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۱۲، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۳ش.
  5. غلامعلی، مهدی، «نقش بلخ در حدیث شیعه»، فصلنامه علوم حدیث، سال۱۷، ش۶۴، تابستان ۱۳۹۱ش.
  6. کاظمی، محمدحسین، «قیام زیدبن علی و یحیی بن زید و اسباب شکست و تاثیرات آن بر مبارزات ضد اموی»، فصلنامه تاریخ نو، ش۱۲، پاییز ۱۳۹۴ش.
  7. مقدسی، محمد بن احمد،‌ «احسن التقاسیم فی معرفة‌ الاقالیم»،‌ چاپ دخویه،‌ لیدن، ۱۹۶۷م.
  8. معین، محمد، «مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی»، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۲۶ش.
  9. میرجعفری، حسین، «تیموریان و ترکمانان»، اصفهان، سمت، چاپ چهارم، ۱۳۸۴ش.
  10. مدخل «بلخ»، در دانشنامه جهان اسلام، ج۴، تهران، بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، ۱۳۷۷ش.
  11. یعقوبی، احمد بن اسحاق،‌ البلدان، چاپ دخویه، لیدن، ۱۹۶۷م.
  12. مدخل بلخ در دانشنامه بریتانیکا، «Balkh AFGHANISTAN»
  13. سایت اداره ارگان‌های محلی افغانستان، «ولایت بلخ»، نشر: ، بازدید:۱۳۹۸/۱/۱۷ش.

پیوند به بیرون