دارالتبلیغ اسلامی

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از دارالتبلیغ)
دار التبلیغ اسلامی
اطلاعات اوليه
بنيانگذارسید محمدکاظم شریعتمداری
تأسیس۱۳۴۴ش
کاربریتربیت مبلغ دینی و مقابله با تبلیغات ضد دین و شیعی
مکانقم
مشخصات
وضعیتانحلال در سال ۱۳۶۱ش


دارُ التَّبلیغ اسلامی مؤسسه‌ای علمی-مذهبی در قم است که سید محمدکاظم شریعتمداری آن را در سال ۱۳۴۴ش با هدف تربیت مبلغ دینی و مقابله با تبلیغات ضد دین و ضدشیعی تأسیس کرد. انتشار مجلات و کتاب، فراهم ساختن امکان تحصیل زنان و طلاب خارجی و آشنایی طلاب با دروس جدید، از فعالیت‌های این مرکز بود. برخی روحانیان و اساتید حوزه، از جمله امام خمینی، به این تشکیلات بدبین بودند و تأسیس آن را در راستای کوشش رژیم پهلوی برای نفوذ به سازمان تعلیم و تبلیغ دینی روحانیت و به انحراف کشاندن طلاب و روحانیان از مبارزه با رژیم شاهنشاهی می‌دانستند. بعد از انقلاب ۱۳۵۷ ایران و ماجرای کودتای قطب‌زاده و خلع مرجعیت آیت الله سید کاظم شریعتمداری از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دارالتبلیغ در سال ۱۳۶۱با تنفیذ امام خمینی در اختیار دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم قرار گرفت.

زمینه‌های تأسیس دارالتبلیغ

دارالتبلیغ زیر نظر آیت الله شریعتمداری اداره می‌شد.

در دهه ۲۰ شمسی چندین مقاله و نوشته برای تاسیس مدرسه‌ای در ایران برای تربیت مبلغ اسلامی در مجله آیین اسلام به چاپ رسید. از زمان آیت الله بروجردی به ویژه پس از انتشار ماهنامه مکتب اسلام، تأسیس چنین مدرسه‌ای، قدمی برای ایجاد اصلاح در حوزه دانسته می‌شد.[۱]

بانیان ایجاد دارالتبلیع اسلامی، گروهی از نویسندگان جوان ماهنامه مکتب اسلام به همراهی آیت الله شریعتمداری بودند. این مرکز با خرید هتل ارم قم[۲] در مهرماه ۱۳۴۴ش افتتاح شد و در مراسم افتتاح آن، آیت الله شریعتمداری، امام موسی صدر و صدر بلاغی سخنرانی کردند.[۳] هدف اصلی این مؤسسه تربیت مبلغان بر اساس برنامه‌ای منظم و دقیق برای مقابله با تبلیغات ضددینی و ضدتشیع بود.[۴]

بنیان‌گذار

تأسیس دارالتبلیغ اسلامی توسط آقای سید کاظم شریعتمداری بود و او مدیریت این موسسه را برعهده داشت.[۵] او از شیخ عبدالکریم حائری،[۶] آقاضیاء عراقی و سیدابوالحسن اصفهانی حکم اجتهاد گرفت.[۷] شریعتمداری پس از فوت آیت‌الله بروجردی از علمای تراز اول حوزه علمیه قم حساب می‌شده است.[۸]

گردانندگان و هیئت مدیره دار‌التبلیغ

هیئت مدیره دارالتبلیغ که در اساسنامه، مؤسسین دارالتبلیغ دانسته شده بودند، عمدتا تجار تبریزی بازار تهران بودند که به کارهای مذهبی علاقه داشتند و مقلد آیت الله شریعتمداری بودند. همچنین مکارم شیرازی، جعفر سبحانی، مصطفی زمانی و داوود الهامی، سید هادی خسروشاهی، علی حجتی کرمانی، رضا گلسرخی کاشانی و حاج آقا مجتبی عراقی از افراد فعال در دارالتبلیغ بودند.[۹][۱۰][۱۱]

اساتید دارالتبلیغ

آیت الله جعفر سبحانی و آیت الله مکارم شیرازی از فعالان دارالتبلیغ.

بیشتر اساتید این مرکز مانند ناصر مکارم شیرازی، جعفر سبحانی، سید موسی شبیری زنجانی، مرتضی مطهری، سید صدرالدین بلاغی، عطاءالله عاملی از قم و حوزوی بودند، اما برخی هم از تهران و از میان دانشگاهیان دعوت می‌شدند. سید مرتضی شبستری، سید محمود طالقانی، مهدی بازرگان، علی اکبر پرورش از جمله این سخنران‌ها بودند. بر اساس برخی منابع، محمد تقی فلسفی هم قول داده بود هفته‌ای یک روز به قم آمده و فن خطابه تدریس کند، اما برنامه‌های فشرده او اجازه این کار را نداد.[۱۲]

تدریس درس‌های از نهج البلاغه توسط شهید مطهری در دارالتبلیغ.

فعالیت ها

دوره آموزشی اول دارالتبلیغ با ۱۲۵ نفر و دوره دوم با ۱۴۵ نفر از طلاب آغاز شد. برنامه درسی مشتمل بر اصول عقاید، بررسی مذاهب و ادیان دیگر، تفسیر و حفظ قرآن، فقه و اصول (در حد کلیات و به طور استدلالی)، علم حدیث و حفظ متون حدیثی، تاریخ اسلام، شناسایی کشورهای اسلامی، ادبیات فارسی و عربی، معلومات عمومی، درس اخلاق و فن خطابه به صورت علمی و عملی بود. دارالتبلیغ برای نخستین بار مرکزی برای جذب و تربیت طلاب خارجی و آموزش و ساماندهی آنان تأسیس کرد.[۱۳]

ایجاد مرکز آموزش برای زنان طلبه نیز برای نخستین بار در دارالتبلیغ صورت گرفت که پس از تأسیس مکتب توحید، در آنجا مرکزیت یافت. انتشار نشریاتی برای جوانان و حتی کودکان با عناوینی مانند پیام شادی در شمار فعالیتهای این مرکز بود. غلامرضا سعیدی در جریان افتتاحیه کتابخانه دارالتبلیغ در ۱۳ خرداد ۱۳۴۸ نشریه مکتب اسلام را یکی از نشریات دارالتبلیغ عنوان کرد و گفت که هر ماه متجاوز از چهل هزار نسخه از آن منتشر می‌شود. افزون بر این، دارالتبلیغ طی سالهای فعالیت خود، ده‌ها عنوان کتاب منتشر کرد که برخی از کتابهای شهید مطهری نیز در بین آنها دیده می‌شود و شمار بسیاری از فضلای حوزه علمیه به طور مستقیم یا غیر مستقیم در این مرکز فعالیت داشتند.

در بخش روابط خارجی با دنیای اسلام، دارالتبلیغ تلاش می‌کرد تا با برخی نهادهای دینی جهان اسلام در تماس باشد. در سال ۱۳۹۱ق دکتر فحام، شیخ و رئیس دانشگاه الازهر به قم آمد و با آیت الله شریعتمداری دیدار کرد. در این مجلس چندین نفر سخنرانی کردند که از آن جمله شیخ محمد جواد مغنیه بود. این مرکز با ایجاد چند مجله طلاب را به نویسندگی تشویق کرد.[۱۴]

اختلافات درباره دارالتبلیغ

  • از نظر طلاب انقلابی، ایجاد چنین مرکزی با آن گستره و به ویژه فعالیت آن در امور بین المللی، به نوعی موافقت دستگاه امنیتی رژیم را طلب می‌کرد. این مساله سبب می‌شد تا رهبری دارالتبلیغ، رابطه خود را به شکل محدود با رژیم حفظ کند و توصیه آنان را در مواردی بپذیرد.[۱۵] در شرایطی که در میان روحانیان قم، یک جنبش انقلابی جدی بر ضد پهلوی ایجاد شده بود، تأسیس چنین مرکزی نوعی منحرف کردن مسیر حرکت انقلابی تلقی می‌شد.[۱۶]
  • روحانیان و طلاب انقلابی با دارالتبلیغ میانه خوبی نداشتند؛ اکبر هاشمی رفسنجانی معتقد است که مخالف دارالتبلیغ نبودیم ولی احساس ما نیروهای مبارز این بود که آیت الله شریعتمداری دارالتبلیغ را وسیله مبارزه نکردن قرار داده است.[۱۷][یادداشت ۱] چنان که گفته می‌شود امام خمینی نیز نسبت به صلاحیت این مؤسسه تردید داشته است.[۱۸] به گفته آیت الله حسینعلی منتظری که خود از شاگردان امام خمینی بود، مخالفت ایشان ارتباطی به تربیت مبلغ نداشت و بیشتر ناشی از این بود که ممکن است این مؤسسه باعث غفلت از مبارزه با رژیم سلطنتی شود.[یادداشت ۲] سبحانی، مکارم و دوانی در این باره با امام خمینی گفت و گو کردند؛ ولی گویا نظر ایشان برنگشت.[۱۹]آیت الله علی مشکینی نیز نامه‌ای به امام خمینی نوشت و اختلاف ایجاد شده را بسیار نگران کننده دانست. او در این نامه علت اصلی اختلاف را تبلیغات رژیم می‌داند که توسط روزنامه نگارها اعمال می‌شود و در ادامه ادله امام خمینی درباره مفاسد دارالتبلیغ را قانع کننده نمی‌داند.[۲۰]
  • آیت الله خامنه‌ای در سال ۱۳۴۳ از طرف آیت الله سید حسن قمی به قم رفت تا از نزدیک دلایل طرفین را جویا شود. امام خمینی شش دلیل در مخالفت خود با دارالتبلیغ آورد که از نظر آیت الله خامنه‌ای این دلایل در آن زمان منطقی بوده است. او سپس نزد آیت الله شریعتمداری رفت و دلایل امام خمینی را بیان کرد اما، آیت الله شریعتمداری آنها را نپذیرفت.[۲۱]
  • آیت الله محمد هادی میلانی که در مبارزات سالهای ۴۱ نقش مهمی داشته، بر مساله دارالتبلیغ حساس شد و در این باره پرسش کرد و آیت الله شریعتمداری طی نامه‌ای پاسخ داد.[۲۲] آیت الله عبدالرحیم ربانی شیرازی نیز تلاش‌هایی را در جهت حل این اختلافات انجام داد. وی طی مذاکرات چندباره، طرحی ده ماده‌ای را در زمینه اصلاح حوزه علمیه و برنامه‌های جدید ارائه کرد؛ اما نتیجه نگرفت.[۲۳]
  • علامه سید محمد حسین طباطبایی در نامه‌ای به آیت الله میلانی نوشت: «اغلب واردین صورتا هم اگر نباشند معنا با آقای شریعتمداری موافقند و حجت آقای خمینی را قانع کننده نمی‌دانند.»[۲۴] شهید مرتضی مطهری علی رغم همکاریهای محتاطانه‌ای که با درالتبلیغ داشت، بعدها در نامه‌ای به آیت الله شریعتمداری نوشت: «لازم بود دارالتبلیغ در آن موقع اقدام نشود و قدری تاخیر بیفتد.»[۲۵]
  • سید هادی خسروشاهی از فعالان و مسئولان دارلتبلیغ معتقد است اصل شبهه به خاطر مصاحبه‌ای بود که عبدالرحیم عقیقی بخشایشی در نشریه مهد آزادی به مدیریت یکی از شاگردان آیت الله شریعتمداری انجام داده و اعلام کرده بود که قرار است در قم دانشگاه اسلامی افتتاح شود و از آنجا که این تعبییر، هدفی را که رژیم پی می‌جست، به ذهن تبادر می‌کرد، برای انقلابیان شبهه پدید آمد که طرح مذکور در مسیر سیاست رژیم است.[۲۶]
  • وزارت فرهنگ از سال ۱۳۳۴ در پی ایجاد مؤسسه وعظ و تبلیغ بود اما موفق نشده بود این طرح را عملی کند. از این رو برخی از انقلابیان دارالتبلیغ را در ادامه این طرح می‌دیدند. امام خمینی در سال ۴۳ در یک سخنرانی، تصریح کرد که دولت بر آن است تا در امر دیانت و تبلیغات دینی دخالت کند و این عمل را محکوم نمود.[۲۷]

واگذاری دارالتبلیغ به دفتر تبلیغات

بدنبال کودتای صادق قطب‌زاده و خلع مرجعیت از آیت الله شریعتمداری توسط جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در سال ۱۳۶۱ش[۲۸][۲۹] سید حسین موسوی تبریزی دادستان وقت طی نامه‌ای دارالتبلیغ را با تنفیذ امام خمینی[۳۰] به دفتر تبلیغات واگذار کرد.

«با توجه به اینکه آقای شریعتمداری دیگر صلاحیت ادارۀ دارالتبلیغ اسلامی قم و انتشارات و چاپخانه و کتابخانه و متعلقات آنها اعم از ساختمان‌ها و خوابگاه و غیره را ندارند و نمی‌توانند دربارۀ آنها سرپرستی کنند و از آنجا که همۀ آنها طبق اعترافات خودش از وجوه شرعیه و زکوات و عطایای مردم و از بیت المال مسلمین تهیه شده است با کسب اجازه که از محضر مبارک ولی‌فقیه و مرجع بزرگوار و امام امت آیت‌الله العظمی امام خمینی مدظله العالی شد ایشان اجازه فرمودند که دفتر تبلیغات اسلامی قم تمامی موارد فوق الذکر را به نحو احسن اداره نمایند. امید است که با اِعمال مدیریت صحیح و دقت کامل در حفظ بیت‌المال کما هو حقه بهره‌برداری به نحو اتَم و اکمل در مصالح اسلام ومسلمین و ترویج شریعت مقدس اسلام و مکتب جعفری علیه‌السلام و تربیت طلاب علوم دینی و مروجین و مبلغین مذهبی انجام گیرد و همواره مورد توجه حضرت بقیة الله ارواحنا فداه باشد. از این تاریخ می‌توانید با صورتجلسۀ کامل همۀ موارد فوق و کلیۀ وسایل موجود را از دادستان محترم انقلاب اسلامی قم تحویل بگیرند.»[۳۱][۳۲]

پانویس

  1. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران (۱۳۲۰-۱۳۵۷)، ص۳۲۷.
  2. «دعایی: امام از همه طیف‌های روشنفکری پیشگام‌تر بود»، سایت آخرین خبر.
  3. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران (۱۳۲۰-۱۳۵۷)، ص۳۲۷.
  4. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حوزه علمیه قم در دوره معاصر»، شماره ۶۶۳۵.
  5. «ماجرای میانجیگری مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبایی در باره تأسیس دارالتبلیغ»، سایت مرکز بررسی اسناد تاریخی.
  6. راستگو، «آیت‌الله شریعتمداری و آن چه بر او گذشت» خبرنامه گویا.
  7. صحرائی، «شریعتمداری»، ج۲۷، ص۹۵.
  8. «جانشینان احتمالی آیت‌الله بروجردی چه کسانی بودند؟» سایت انتخاب.
  9. خاطرات آیت‌الله سید حسین موسوی تبریزی»، نشر عروج، جلد اول، صص ۱۵۴-۱۴۹.
  10. تاریخ انقلاب.
  11. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران (۱۳۲۰-۱۳۵۷)، ص۳۳۹.
  12. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران (۱۳۲۰-۱۳۵۷)، ص۳۲۸.
  13. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران(۱۳۲۰-۱۳۵۷)، ص۳۲۸
  14. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران(۱۳۲۰-۱۳۵۷)، ص۳۴۰.
  15. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران(۱۳۲۰-۱۳۵۷)، ص۳۳۱.
  16. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران(۱۳۲۰-۱۳۵۷)، ص۳۳۰.
  17. گفتگو با هاشمی رفسنجانی
  18. نک: جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران(۱۳۲۰-۱۳۵۷)، ص۳۳۲.
  19. نک: جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران(۱۳۲۰-۱۳۵۷)، ص۳۲۹.
  20. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران(۱۳۲۰-۱۳۵۷)، ص۳۳۰.
  21. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران(۱۳۲۰-۱۳۵۷)، ص۳۳۲.
  22. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران(۱۳۲۰-۱۳۵۷)، ص۳۳۳.
  23. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران(۱۳۲۰-۱۳۵۷)، ص۳۳۴.
  24. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران(۱۳۲۰-۱۳۵۷)، ص۳۳۴.
  25. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران(۱۳۲۰-۱۳۵۷)، ص۳۳۴.
  26. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران(۱۳۲۰-۱۳۵۷)، ص۳۳۴.
  27. نک: جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران(۱۳۲۰-۱۳۵۷)، ص۳۳۵.
  28. سایت پارسینه.
  29. روزنامه جمهوری اسلامی ۱۳۶۱/۲/۱.
  30. صحیفه امام خمینی، جلد ۱۹. ۲۹ اسفند سال ۱۳۶۱.
  31. پایگاه اطلاع رسانی جماران.
  32. دفتر سایت آیت الله خامنه‌ای.

یادداشت

  1. هیچ وقت مخالف دارالتبلیغ نبودیم.... اینکه درس، وعظ و خطابه را به‌صورت علمی آموزش بدهند، جزو آرزوهایمان بود. امّا موقعی که آقای شریعتمداری این را تأسیس کردند، احساس ما نیروهای مبارز این شد که ایشان این را وسیله قرار دادند، برای اینکه مبارزه نکنند. حرف آیت‌الله شریعتمداری این بود که ما باید طلبه‌هایمان را برای تبلیغ آموزش بدهیم. می‌خواهیم در داخل کشور، تبلیغ جهانی کنیم. البته مسئله‌ای بود که ما هم می‌خواستیم. نمی‌گفتیم دارالتبلیغ نباشد. می‌گفتیم دارالتبلیغ همراه با مبارزه باشد. اگر می‌خواهید باشد، طلبه‌های اینجا هم مثل حوزه مبارزه کنند و کلاس هم باشد. شخصیتهایی که اینجا می‌آیند از لحاظ سیاسی و اجتماعی باید مقبول باشند که به مبارزه ضربه نزنند. به هر حال این کار پوششی برای عدم تحرّک سیاسی آقای شریعتمداری شده بود. دوستان امام من‌جمله ما با این موضوع موافق نبودیم.
  2. مخالفت آیت الله خمینی هم با دارالتبلیغ به این معنا که مؤسسه‌ای برای تربیت مبلّغ وجود داشته باشد نبود، ایشان عقیده‌اش این بود که طرح آن در شرایط فعلی یک کانال انحرافی است، در وقتی که ما داریم با نظام و دولت مبارزه می‌کنیم مطرح کردن این معنا که ما می‌خواهیم مبلّغ تربیت بکنیم سبب می‌شود که افکار یک عده در این مسیر قرار بگیرد و از اصل مبارزه غفلت بکنند.... آن وقت در افتتاح دارالتبلیغ از قرار منقول رئیس ساواک وقت هم شرکت کرده بود. روی این جهت امام خمینی مخالف بود و ما هم که در مسیر مبارزه قرار داشتیم با آن مخالفت می‌کردیم. دارالتبلیغ هم برای تربیت مبلّغ و پیاده کردن اسلام و رساندن صدای اسلام به آفریقا و اروپا و سایر کشورها یک اساسی را پی ریزی می‌کرد و امام خمینی هم با اصل این کار مخالف نبودند ما هم مخالف نبودیم، ولی می‌گفتیم چرا حالا که ما دستمان به یک کار اساسی بند شده اینها کانال انحرافی درست کرده و نیروها را به آن مسیر سوق می‌دهند؟ رجوع کنید به: خاطرات آیت الله منتظری، ج۱، ص۲۱۷ ۲۱۵

منابع

پیوند به بیرون