قتل عثمان
زمان | سال ۳۵ق |
---|---|
مکان | مدینه |
نتیجه | کشتهشدن عثمان |
جنگندگان | |
طرفین جنگ | شورشیان از مصر، کوفه، بصره و ... موافقان عثمان |
قتل عثمان به شورش مردم در سال ۳۵ق علیه عثمان بن عفان، خلیفه سوم مسلمانان و قتل او اشاره دارد. این شورش از سوی اهالی مصر در واکنش به برکناری عمرو بن عاص سهمی از فرمانداری مصر و گماشتن عبدالله بن ابیسرح به جای او رخ داد. البته شیوه حکومتداری عثمان در سپردن مناصب مهم حکومتی به خویشاوندان اُموی خود و نیز بخششهای زیاد او از بیت المال به آنان سبب نارضایتی و اعتراض مردم بهویژه صحابه پیامبر(ص) نیز شده بود.
معترضان مصری برای اعتراض به مدینه رفتند و با وساطت امام علی(ع) و نیز تعهد عثمان به اصلاح امور به سوی مصر بازگشتند؛ اما در مسیر بازگشت نامه عثمان به فرماندار مصر را یافتند که در آن به قتل و زندانیکردن آنان دستور داده بود. از اینرو به مدینه بازگشتند و خواستار کنارهگیری عثمان از خلافت شدند اما عثمان با خواسته آنان موافقت نکرد. آنان خانه عثمان را محاصره کردند و پس از چهل روز محاصره، او کشته شد و از دفنش در قبرستان مسلمانان نیز جلوگیری شد.
امام علی(ع) در این ماجرا، اگرچه عثمان را دارای خطاها و اشتباهات میدانست؛ اما با کشتن او موافق نبود، از این رو به افرادی همچون امام حسن(ع) و عبدالله بن زبیر دستور داد که از خانه عثمان محافظت کنند.
کشتهشدن عثمان، سبب آغاز درگیری و جنگهای داخلی میان مسلمانان شد؛ از جمله درگیری میان بنیهاشم و بنیامیه دوباره برافروخته شد و عایشه، طلحه و زُبیر، جنگ جَمَل را به بهانه خونخواهی عثمان به راه انداختند. این رخداد سرآغاز فتنهها در جهان اسلام دانسته شده است. همچنین، قتل عثمان را سرآغاز پیدایش عثمانیه بهشمار بردهاند.
اهمیت و جایگاه در تاریخ اسلام
قتل عثمان، از مهمترین حوادث دوران پس از پیامبر اسلام دانسته شده است. به گفته برخی از محققان پس از قتل او تاریخ اسلامی وارد مرحله جدیدی شد.[۱] همچنین قتل عثمان پیامدهای مختلفی را به دنبال داشت و در شکلگیری حوادث بعدی نیز تأثیرگذار بود. ابنحَجَر عسقلانی (درگذشته ۸۵۲ق) مورخ اهلسنت قتل عثمان را سرآغاز فتنهها در جهان اسلام دانسته است.[۲] قتل عثمان را سرآغاز شکلگیری فرقه عثمانیه[۳] و درگیری آن با شیعه در سه ساحت سیاسی، نظامی و علمی دانستهاند.[۴]
شرح ماجرا
بنابر منابع پس از عزل عمرو بن عاص از حکومت مصر و گماشتن عبدالله بن ابیسرح به جای او، حدود ششصد نفر از مصریان برای اعتراض به مدینه رفتند و این آغاز اعتراضات علیه عثمان بود.[۵] برخی دیگر نیز یکی از بخششهای خلیفه از بیتالمال را سبب آغاز شورش علیه او دانستهاند.[۶] معترضان پس از حرکت به سوی مدینه، با نامهنگاری، دیگران را نیز به مدینه فراخواندند.[۷]
ورود معترضان به مدینه و توبه عثمان
زمانی که مخالفان به نزدیکی مدینه رسیدند، عثمان، امام علی(ع) را واسطه کرد تا آنها را به مصر بازگرداند.[۸] به گزارش منابع، عثمان به معترضان تعهد داد که افراد تبعیدشده، بازگردانده شوند، در تقسیم بیتالمال عدالت رعایت شود و افراد امانتدار و قوی بر امور گمارده گردند.[۹] همچنین عثمان بر منبر رفت و از عملکرد خود توبه و استغفار کرد و مردم را بر آنچه گفت، شاهد گرفت.[۱۰] پس از آن معترضان به شهرهای خود بازگشتند.[۱۱]
بازگشت معترضان به مدینه
معترضان در بازگشت از مدینه، غلام خلیفه را یافتند که نامهای را پنهان کرده بود.[۱۲] این نامه با مُهر خلیفه بود و در آن به قتل و زندان شورشیان دستور داده شده بود. شورشیان پس از گرفتن نامه به مدینه برگشتند.[۱۳] کوفیان نیز پس از اطلاع به سمت مدینه بازگشتند.[۱۴] شورشیان به نزد امام علی(ع) رفتند و با او به نزد عثمان رفتند. عثمان سوگند یاد کرد که نه نامهای نوشته و نه از آن اطلاع داشته است.[۱۵] اما شورشیان قانع نشدند و گفتند عثمان باید از خلافت کنارهگیری کند[۱۶] عثمان سخن آنها را نپذیرفت با این حال گفت حاضر است توبه کند. شورشیان با استناد توبه قبلی او و شکستن آن، گفتند تنها به کنارهگیری عثمان از خلافت راضی میشوند و در این راه یا کشته میشوند یا عثمان را میکشند.[۱۷]
محاصره خانه عثمان
معترضان خانه عثمان را محاصره کرده و از ورود آب و غذا به داخل خانه جلوگیری کردند.[۱۸] محاصرهکنندگان افرادی از مصر، بصره، کوفه و بخشی از اهالی مدینه بودند.[۱۹] محاصره خانه عثمان چهل روز طول کشید[۲۰] در این مدت عثمان به معاویه و ابنعامر نامه نوشته و از آنها درخواست کمک کرد.[۲۱] همچنین بهدستور امام علی(ع)، امام حسن(ع) به همراه افرادی چون عبدالله بن زبیر و مروان بن حکم از خانه عثمان محافظت میکردند.[۲۲]
عثمان از امام علی(ع)، طلحه، زبیر و همسران پیامبر درخواست کرد به او آب برسانند.[۲۳] امام علی(ع) و امحبیبه همسر پیامبر، اولین افرادی بودند که تلاش کردند به عثمان آب برسانند اما شورشیان مانع شدند.[۲۴] امام علی(ع) پس از جلوگیری از ورود آب و غذا، شورشیان را مذمت کرده و عمل آنان را نه شبیه عمل مؤمنان و نه حتی کافران دانست و گفت به چه دلیل حصر و قتل او را روا میدانید.[۲۵] البته برخی گروهها به صورت پنهان به خلیفه آب رساندند.[۲۶]
قتل و دفن عثمان
درباره قتل عثمان نقلهای مختلفی وجود دارد.[۲۷] براساس برخی نقلها نخست گروهی به خانه حمله کردند و افراد در خانه، آنان را بیرون کردند. دوباره حمله کردند در این حمله عثمان کشته شد[۲۸] و انگشتان دست نائله همسر او قطع گردید.[۲۹]
قتل عثمان را ۱۸ ذیالحجه سال ۳۵ هجری دانستهاند.[۳۰] روز کشته شدن عثمان در تاریخ به «واقعه یوم الدار» نیز مشهور گشته است.[۳۱] بنا به گزارشی که طبری نقل کرده جنازه عثمان تا سه روز رها شد. پس از آن تنی چند جنازه او را به طرف بقیع بردند اما عدهای مانع دفن او در بقیع شدند از اینرو او در حُشّ کَوکَب (قبرستان یهودیان) دفن شد، و بعدها معاویه این مکان را به بقیع افزود.[۳۲]
زمینههای نارضایتی و شورش
برخی معتقدند نارضایتی و شورش علیه عثمان، ناگهان و یکباره نبوده است بلکه عوامل مختلفی در گذر زمان سبب شد تا مخالفتها شکل بگیرد.[۳۳] این عوامل بیشتر مربوط به عملکرد خلیفه بود.[۳۴] از جمله:
گماشتن بنیامیه بر مسئولیتها
امام علی(ع): «سومی (عثمان) به حکومت رسید... و دودمان پدری او (بنیامیه) به همراهی او برخاستند و چون شتری که گیاه تازه بهار را با ولع میخورد به غارت بیتالمال دست زدند، در نتیجه این اوضاع رشتهاش پنبه شد، و اعمالش کار او را تمام ساخت».[۳۵]
به گفته رسول جعفریان (متولد ۱۳۴۳ش) تاریخپژوه، عثمان مناصب مهم حکومتی را به بنیامیه سپرد و عملا تمام قدرت در دست آنان افتاد.[۳۶] گفته شده عملکرد عثمان در گماشتن بنیامیه بر مسئولیتها به نحوی بود که میتوان از آن با عنوان «اُموی ساختن حکومت» یاد کرد.[۳۷] منابع تاریخی برخی اقوام عثمان و مسئولیتهای آنان را چنین برشمردهاند:
نام | نَسَب و نسبت با عثمان | مسئولیت |
---|---|---|
ولید بن عقبه | برادر مادری عثمان | حاکم کوفه[۳۸] |
عبدالله بن عامر | پسر دایی عثمان | حاکم بصره[۳۹] |
عبدالله بن ابیسرح | برادر رضاعی عثمان | حاکم مصر[۴۰] |
معاویة بن ابوسفیان | بنیامیه | حاکم شام[۴۱] |
مروان بن حکم | پسر عمو و داماد | کاتب[۴۲] |
سعید بن عاص | بنیامیه | حاکم کوفه[۴۳] |
گماشتن خویشاوندان عثمان بر مناصب مهم و همچنین نوع حکومت کردن آنان موجب اعتراض بسیاری از مسلمانان گردید.[۴۴] چراکه عبدالله بن عامر سابقه ارتداد داشت.[۴۵] ولید بن عقبه در قرآن، فاسق خطاب شده بود.[۴۶] مروان بن حکم نیز به همراه پدرش توسط پیامبر(ص) از مدینه اخراج شده بودند اما عثمان آنها را به مدینه بازگرداند.[۴۷]
بخشش از بیتالمال
عثمان پس از خلافت بسیار ثروتمند شده بود.[۴۸] مهمترین مشکل عثمان را بخشش از بیتالمال دانستهاند.[۴۹] او اموال بسیاری را به بنیامیه میداد.[۵۰] برای مثال او خُمسی که از آفریقا آمده بود را به مروان بن حکم[۵۱] و در زمانی دیگر به عبدالله بنابیسرح داد.[۵۲] همچنین اموال بسیاری به حارث بن حکم،[۵۳] حکم بن ابیالعاص،[۵۴] عبدالله بن خالد بن اسید و... بخشید.[۵۵] این بخششها از بیتالمال که مخالف عملکرد خلفای پیش از عثمان نیز بود،[۵۶] اثر منفی در جامعه داشت و موجب بدگمانی بسیاری از مردم شد.[۵۷]
عبدالله بن سبا
برخی از مورخان اهلسنت معتقدند عبدالله بن سبأ در تبلیغ و ایجاد شورش علیه عثمان نقش داشته است.[۵۸] در مقابل گروهی از محققان شیعه[۵۹] و اهلسنت[۶۰] در اصلِ وجودِ شخصی به نام عبدالله بن سبا تردید کردهاند. همچنین به گفته رسول جعفریان، جامعه اسلامی آنقدر سست نبوده که قیام علیه خلیفه مسلمانان توسط یک یهودی تازهمسلمان انجام گیرد.[۶۱]
عملکرد صحابه
طه حسین (درگذشته ۱۹۷۳م) از محققان اهلسنت معتقد است هیچ یک از صحابه مهاجر و انصار در قتل عثمان نقش نداشتهاند؛ برخی از آنان مخالف برخورد با عثمان بودند ولی به اجبار سکوت کردند، برخی دیگر دخالت نکردند و برخی دیگر مدینه را ترک کردند.[۶۲] همچنین معتقدند آنچه از نقش صحابه در محاصره و قتل عثمان در منابع نقل شده، ضعیف است.[۶۳] این نوع تحلیلها را به این جهت دانستهاند که اهلسنت به عدالت همه صحابه باور دارند و نقش داشتن آنان در قتل عثمان، مخالف این اعتقاد است.[۶۴] با این حال بر اساس منابع مختلف برخی از صحابه در شورش علیه عثمان نقش داشتهاند. برای نمونه هاشم بن عتبه قاتلان عثمان را اصحاب محمد، فرزندانشان و... معرفی کرده است.[۶۵] همچنین همسر عثمان پس از قتل عثمان، نامهای به معاویه نوشت و در آن اهل مدینه را افرادی میداند که عثمان را در خانهاش محاصره کردند.[۶۶]
امام علی(ع)
امام علی(ع) از یک طرف عثمان را «حَمَّالُ الْخَطَایا؛ فردی با اشتباهات بسیار» نامید[۶۷] و اعتقاد نداشت که او مظلوم کشته شده است.[۶۸] از سوی دیگر با قتل عثمان مخالف بود و خود را بیگناهترین مردم نسبت به خون او معرفی میکرد.[۶۹] همچنین امام علی(ع) شورشیان را نصیحت کرده و اشتباهاتشان را گوشزد میکرد.[۷۰] در زمان محاصره خانه عثمان، برخی افراد به امام علی(ع) پیشنهاد دادند از مدینه خارج شود تا اگر عثمان کشته شد، او در شهر نباشد. اما علی(ع) پیشنهاد آنان را نپذیرفت.[۷۱] هم چنین امام(ع) در پاسخ به نامهای از معاویه که حضرت را متهم به کشتن عثمان کرده مینویسد: تو مرا در برابر چيزى مؤاخذه مىكنى كه دست و زبانم هرگز به آن آلوده نشده؛ (اشاره به قتل عثمان است) تو و اهل شام آن را دست آويز كردهايد و به من نسبت دادهاى تا آنجا كه عالمان شما جاهلانتان را و آنها كه سركارند از كار افتادگان شما را به آن تشويق مىكنند.[۷۲] [یادداشت ۱]
طلحة بن عبیدالله
طه حسین (درگذشته ۱۹۷۳م) مورخ مصری، طلحه را از افرادی میداند که تمایلش به شورشیان را مخفی نمیکرد بلکه اموالی به گروهی از آنها داد.[۷۳] همچنین براساس برخی نقلها به پیشنهاد طلحه، از بردن آب و غذا به خانه عثمان جلوگیری شد.[۷۴]بر اساس نقل ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه امام علی(ع) پیش از شروع جنگ جمل در دیداری که با زبیر داشت به او فرمود: تو و طلحه در قتل عثمان مقصرید و باید که خودت را دست بسته تسلیم وارثان عثمان بکنی.[۷۵]
معاویه
عثمان هنگامی که در محاصره بود به معاویه نامهای نوشت و از او درخواست کمک کرد. معاویه نیز سپاه دوازده هزار نفری را فرستاد. اما به آنها دستور داد در مرزهای شام بمانند تا دستور بعدی صادر شود.[۷۶] این سپاه در رسیدن به مدینه و کمک به خلیفه کوتاهی کرد و وقتی فرستاده شام به نزد عثمان رفت تا از او اطلاع یابد، عثمان به او گفت شما منتظر قتل من هستید تا خود را ولیِّ خون من قرار دهید.[۷۷]
امام علی(ع) معاویه را در قتل عثمان مقصر میدانست و وقتی معاویه او را به قتل عثمان متهم کرد، کوتاهی معاویه در کمکرسانی به عثمان و دفاع خودش از او در حین محاصره را یادآور شد.[۷۸]
- « کدام یک راه را برای قتل او فراهم آورد؛ علی که عثمان را یاری کرد تا در جایگاهش بماند و دست از اعمالش بردارد، یا معاویهای که عثمان از او یاری خواست و او یاری دادنش را به تأخیر انداخت، و سپاه مرگ را بر سرش ریخت.»[۷۹]
برخی دیگر از صحابه نیز در خطاب به معاویه او را از مقصران قتل عثمان دانستند که در حمایت از او کوتاهی کرده و منتظر قتل عثمان بود.[۸۰]
عایشه
به گزارش محمد بن جریر طبری، عایشه درباره عثمان گفته بود «اُقْتُلُوا نَعْثَلاً فَقَدْ کفَر؛ عثمان را بکشید که او کافر شده است».[۸۱][یادداشت ۲]
زمانی که شورشیان در مدینه بودند مروان بن حکم، از عایشه درخواست کرد تا میان خلیفه و شورشیان وساطت کند. عایشه سفر حج را بهانه آورد و گفت که دوست داشت عثمان را تکهتکه کرده و به دریا بیندازد.[۸۲] عایشه پس از مرگ عثمان تغییر موضع داد و ادعای خونخواهی او نمود.[۸۳] در نامه سعد بن ابیوقاص به ابنعاص آمده بود: عثمان با شمشیری کشته شد که عایشه آن را کشید و طلحه آن را صیقل داد.[۸۴] با این حال عایشه پس از قتل عثمان و بیعت مردم با علی(ع) دوباره به مکه رفت و در جمع مردم سخنرانی کرد و با تعریض و کنایه امام علی(ع) را مسئول قتل عثمان دانست.[۸۵] با این تغییرِ موضع عایشه، ام سلمه همسر پیامبر(ص)، او را مذمت کرد که تو مردم را به کشتن عثمان تحریک میکردی و حال امروز چنین میگویی.[۸۶] عایشه در پاسخ گفت: «آنچه الان میگویم بهتر از آن چیزی است که در آن زمان گفتم.»[۸۷]
پیامدها
قتل عثمان پیامدهایی را به دنبال داشت برخی از آنها عبارتند از:
- زمینهساز شکلگیری جنگهای دوره خلافت امام علی(ع): به گفته مورخان جنگ جمل از سوی عایشه، طلحه و زبیر با بهانه خونخواهی عثمان به راه افتاد.[۸۸] البته امام علی(ع) در نامهای به آنان از نقش نداشتن خویش در قتل عثمان و حقانیت نداشتن آنان در خونخواهی عثمان سخن گفت.[۸۹] امام علی(ع) نیز درباره طلحه و زبیر چنین گفت که آنان حقی را طلب میکنند که خود ترکش کردند و انتقام از خونی (خون عثمان) را بهانه میکنند در حالی که خود آنرا ریختند.[۹۰]
- برافروخته شدن اختلاف بین بنیامیه و بنیهاشم: بنیامیه قتل عثمان را وسیلهای برای احیای برتری و قدرت خود میان عرب قرار دادند.[۹۱] آنان خود را خونخواه عثمان، و علی(ع) را مقصر قتل او معرفی میکردند[۹۲] به گفته رسول جعفریان مرگ عثمان بیشترین نفع را برای معاویه داشت.[۹۳] او پس از قتل عثمان بر منبر رفت و خود را خونخواه عثمان دانست.[۹۴]و انگشتان قطع شده نائله همسر عثمان به همراه پیراهن عثمان، دستاویز او برای تحریک مردم شام گردید.[۹۵]
- شکلگیری ناصبیگری: گفته شده ناصبیگری با قتل عثمان آغاز شد و در حکومت امویان رسمیت یافت.[۹۶]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ الغبان، فتنة مقتل عثمان بن عفان، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۳۸.
- ↑ ابنحجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۳۷۹.
- ↑ ناشئ الاکبر، مسائل الامامة، ۱۹۷۱ق، ص۱۵-۱۶.
- ↑ مروجی طبسی، «تأثیر تفکر عثمانیه بر ابنتیمیه در تقابل با روایان فضایل اهلبیت(ع)»، ص۱۳۴.
- ↑ ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۱۷۰.
- ↑ ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۱۶۷.
- ↑ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۵۹۴.
- ↑ ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۱۷۰- ۱۷۱.
- ↑ شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۷۱۳؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۴۳؛ خلیفة، تاریخ خلیفة، ۱۴۱۵ق، ص۹۹.
- ↑ ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۱۷۱-۱۷۲.
- ↑ ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۱۷۰- ۱۷۱.
- ↑ ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۱۶۸.
- ↑ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۴۲-۴۴۳.
- ↑ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۵۹۹.
- ↑ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۴۲-۴۴۳.
- ↑ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۵۹۹.
- ↑ ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۱۶۹.
- ↑ ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۱۷۲.
- ↑ ابناثیر، اسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۹۰.
- ↑ ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۱۷۲.
- ↑ ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۱۷۰.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۴۶.
- ↑ ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۱۷۳.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۳۸۶.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۳۸۶.
- ↑ ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۱۷۴.
- ↑ غریب، خلافة عثمان بن عفان، قاهره، ص۱۴۹.
- ↑ ابناعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۲۶.
- ↑ ابنالطقطقی، الفخری، ۱۴۱۸ق، ص۱۰۴.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۲۲.
- ↑ ابنالطقطقی، الفخری، ۱۴۱۸ق، ص۱۰۴
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۴۱۲.
- ↑ غریب، خلافة عثمان بن عفان، قاهره، ص۱۰۳.
- ↑ الشیخ، «اسباب الفتنة فی عهد عثمان»، ص۴۵۵.
- ↑ نهجالبلاغة، صبحی صالح، خطبه۳.
- ↑ جعفریان، تاریخ خلفا، ۱۳۸۰ش، ص۱۴۴.
- ↑ بختیاری، «ساختار سیاسی حکومت عثمان»، ص۶۵.
- ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۳۹.
- ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۳۹.
- ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۳۹.
- ↑ خلیفة، تاریخ خلیفة، ۱۴۱۵ق، ص۱۰۶.
- ↑ خلیفة، تاریخ خلیفة، ۱۴۱۵ق، ص۱۰۶.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۶۲۲.
- ↑ غریب، خلافة عثمان بن عفان، قاهره، ص۱۰۵.
- ↑ غریب، خلافة عثمان بن عفان، قاهره، ص۱۰۶.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج ۴، ص۱۵۵۳.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۵۹.
- ↑ الشیخ، «اسباب الفتنة فی عهد عثمان»، ص۴۵۵.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۱۷۳.
- ↑ ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۱۷۱.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۵۸۰.
- ↑ غریب، خلافة عثمان بن عفان، قاهره، ص۱۵۶.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۵۴۱.
- ↑ مقدسی، البدء و التاریخ، بورسعید، ج۵، ص۲۰۰.
- ↑ ابنالطقطقی، الفخری، ۱۴۱۸ق، ص۱۰۲-۱۰۳.
- ↑ ابنالطقطقی، الفخری، ۱۴۱۸ق، ص۱۰۲-۱۰۳.
- ↑ الشیخ، «اسباب الفتنة فی عهد عثمان»، ص۴۵۵.
- ↑ ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۱۶۷؛ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۵۸۷.
- ↑ نگاه کنید به عسگری، عبدالله بن سبا و اساطیر اخری، ۱۳۷۵ق.
- ↑ طه حسین، الفتنه الکبری،۲۰۱۲م، ج۲، ص۱۰۲.
- ↑ جعفریان، تاریخ خلفا، ۱۳۸۰ش، ص۱۵۶.
- ↑ حسین، «علی و فتنه بزرگ قتل عثمان»، ص۴۵.
- ↑ الغبان، فتنة مقتل عثمان بن عفان، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۳۷.
- ↑ الغبان، فتنة مقتل عثمان بن عفان، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۱۶.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۳.
- ↑ ابنجوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۶۱.
- ↑ ثقفی، الغارات، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۲۶.
- ↑ نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۲۰۲.
- ↑ نهجالبلاغة، صبحی صالح، نامه۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۱۷۳.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۱، ص۴۸۷؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۵۶۸.
- ↑ مکارم شیرازی، نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۶۹۷.
- ↑ حسین، «علی و فتنه بزرگ قتل عثمان»، ص۴۵.
- ↑ ابنقتیبه، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۵۷.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ناشر: مکتبة آیة الله العظمی المرعشي النجفي (ره)، ج۲، ص۱۶۷.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۱۷۵.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۱۷۵.
- ↑ نهجالبلاغة، صبحی صالح، نامه۲۸.
- ↑ نهجالبلاغة، صبحی صالح، نامه۲۸.
- ↑ نگاه کنید به جعفریان، تاریخ خلفا، ۱۳۸۰ش، ص۱۷۴-۱۷۵.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۴۵۹.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۱۷۵.
- ↑ ابنخلدون، دیوان المبتدأ و الخبر، ۱۴۰۸ق، ج،۲ ص۶۰۷.
- ↑ عبدالمقصود، الامام علی بن ابیطالب، مکتبة العرفان، ج۲، ص۲۳۶.
- ↑ عبدالمقصود، الامام علی بن ابیطالب، مکتبة العرفان، ج۲، ص۲۶۷.
- ↑ ابناعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۳۷.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۴۵۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۲۰۵-۲۰۸.
- ↑ نهجالبلاغه، صبحی صالح، نامه۵۴.
- ↑ نهجالبلاغة، صبحی صالح، خطبه۲۲.
- ↑ غریب، خلافة عثمان بن عفان، قاهره، ص۱۶۵.
- ↑ غریب، خلافة عثمان بن عفان، قاهره، ص۱۵۲.
- ↑ جعفریان، تاریخ خلفا، ۱۳۸۰ش، ص۱۷۸.
- ↑ نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۸۱.
- ↑ ابنالطقطقی، الفخری، ۱۴۱۸ق، ص۱۰۴.
- ↑ کوثری، «بررسی ریشههای تاریخی ناصبیگری»، ص۹۹.
یادداشت
منابع
- ابناثیر، علی بن محمد، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
- ابناثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
- ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق: علی شیری، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۱۱ق.
- ابنالطقطقی، محمد بن علی، الفخری، تحقیق: عبدالقادر محمد مایو، بیروت، دارالقلم العربی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
- ابنالعبری، تاریخ مختصر الدول، بیروت، دارالشرق، ۱۹۹۲م.
- ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، محقق: محمد عبدالقادر عطا، مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابه، تحقیق عادل احمد عبدالموجود، علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
- ابنخلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابنخلدون، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
- ابنسعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق: محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
- ابنعبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق: علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- ابنقتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، تحقیق: علی شیری، بیروت، دارالأضواء، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
- ابنکثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
- ابنمسكويه، ابوعلى، تجارب الأمم، تحقيق ابو القاسم امامى، تهران، سروش، الطبعة الثانية، ۱۳۷۹ش.
- الشیخ، عبدالمنعم، «اسباب الفتنة فی عهد عثمان»، مجله الازهر، شماره۲۲، محرم۱۳۷۰ق.
- الغبان، محمد بن عبدالله، فتنة مقتل عثمان بن عفان، مدینه، الجامعه الاسلامیه، ۱۴۱۹ق.
- بختیاری، شهلا، «ساختار سیاسی حکومت عثمان»، مجله کیهان اندیشه، شماره۷۷، اردیبهشت ۱۳۷۷ش.
- بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: سهیل زکار، ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
- ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، تصحیح: جلالالدین محدث، تهران، انجمن آثار ملی، چاپ اول، ۱۳۹۵ق.
- جعفریان، رسول، تاریخ خلفا، قم، دلیل ما، ۱۳۸۰ش.
- حسین، طه، «علی و فتنه بزرگ قتل عثمان»، ترجمه: رضا رادی، مجله گلستان قرآن، شماره۱۰، اردیبهشت۱۳۷۹ش.
- حسین، طه، الفتنه الکبری، قاهره، هنداوی، ۲۰۱۲م.
- خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، تحقیق فواز، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
- دینوری، احمد بن داود، الاخبار الطوال، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش.
- ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، تحقیق: عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم، دارالثقافة، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- شیخ مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.
- عبدالمقصود، عبدالفتاح، الامام علی بن ابیطالب، بیروت، مکتبه العرفان، بیتا.
- غریب، مأمون، خلافة عثمان بن عفان، قاهره، مرکز الکتاب للنشر، بیتا.
- کوثری، احمد، «بررسی ریشههای تاریخی ناصبیگری»، در مجله سراج منیر، شماره ۱۶، زمستان ۱۳۹۳ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دارإحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- مروجی طبسی، محمدمحسن، «تأثیر تفکر عثمانیه بر ابنتیمیه در تقابل با روایان فضایل اهلبیت(ع)»، در فرهنگ زیارت، شماره ۴۶، بهار ۱۴۰۰ش.
- مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا.
- مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ناشر: مدرسه الامام على بن ابى طالب( ع)، قم، ۱۳۸۴ش.
- ناشئ الاکبر، عبدالله بن محمد، مسائل الامامة، تحقیق یوزف فان اس، بیروت، بینا، ۱۹۷۱ق.
- نصر بن مزاحم، وقعة صفین، تصحیح: عبدالسلام محمد هارون، قم، مکتبة آیةالله المرعشی النجفی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
- نهجالبلاغة، تحقیق: صبحی صالح، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، چاپ اول، بیتا.