تابوتگردانی (آیین)
تابوتگردانی | |
---|---|
اطلاعات آئین | |
زمانبرگزاری | روز عاشورا • ۲۱ رمضان • ۲۵ رجب |
مکان برگزاری | دستههای عزاداری |
گستره جغرافیایی | ایران • عراق • هند |
منشأ تاریخی | دفن شهدای کربلا |
اشیاء و نمادها | تابوت |
وجه نمادین | تابوتهای تمثیلی شهیدان و آیین حمل آنها |
آیینهای مهم | |
سینهزنی • افطاری • تشییع جنازه • تعزیه خوانی سایر آیینها |
تابوتْگَرْدانی بهمعنای حمل و گرداندن تابوتوارههای تمثیلی به قصد تشییع نمادین پیکرۀ شهیدان در آیینهای سوگواری، از مراسمهای نمایشی کهن است که بنا بر گزارشهایی، دستکم از قرن ۵ قمری وارد عزاداری شیعیان نیز شده است. در عزاداری امام حسین(ع) تابوتی در دستههای سوگواری حمل میشود که نماد شهیدان کربلا است. این مراسم در هند، ایران، اندونزی و جزایر کارائیب و توباگو با تفاوتهایی برگزار میشود. شیعیان عراق در سالگرد شهادت امام علی(ع) در ۲۱ رمضان و شهادت امام کاظم(ع) در ۲۵ رجب تابوت نمادینی را حمل میکنند.
پیشینه تابوتگردانی
تابوتگردانی در اقوام مختلف جهان، پیشینه گستردهای دارد. به طور مثال ساختن تابوتهای تمثیلی شهیدان و آیین حمل آنها در دستههای سوگواران در فرهنگ ایران وجود داشته است. بنابر روایتهای تاریخی، مردم فرارود (ماوراءالنهر) از روزگاران کهن تا سدههای نخستین دورۀ اسلامی، همه ساله در آیین یادمان سالمرگ سیاوش، قهرمان اسطورهای ایران، شبیه پیکرۀ او را میساختند و در عماری یا محملی مینهادند و سینهکوبان، بر سر زنان و نوحهخوانان در شهر میگرداندند.[۱]
در گورستان توک قلعه، بازمانده از پیش از میلاد، در نقطۀ پایانی شمال دلتای آمودریا، تابوتهایی به دست آمده است که به صورت صندوقهای مرمرین، سنگی و گلین بودهاند. روی آنها نقشها یا طرحهایی ساده و به رنگ سیاه است که یکی از این نقشها صحنههایی از سوگواری کم و بیش شبیه صحنۀ دیوارنگارۀ پنجیکنت را نشان میدهد. در این صحنهها پیکرهای در تابوت نمایانده میشود که سوگواران با جامههای سغدی دورتادور آن عزاداری میکنند.[۲] آیین سوگ سیاوش و حمل تابوت تمثیلی او در مراسم سالمرگش نشان میدهد که در سراسر آسیای مرکزی، به ویژه از دورۀ هخامنشی اهمیت داشته، و به نظر تولستوف، محقق روسی در یک دوره، آیین سیاوش در کانون اعتقادات مذهبی و اجتماعی قرار گرفته بوده است[۳]
سنت تابوتگردانی و تابوتشویی برای آمدن باران در فصل پاییز نیز از آیینهای کهن در بسیاری از اقوام بوده است که آثاری از آن در برخی جامعهها، از جمله جامعۀ ایران هنوز بازمانده است. اصطخری از رسم تابوتگردانی برای باران خواهی که تا پس از ظهور اسلام نیز همچنان در میان مردم شوش معمول بوده یاد میکند.[۴]
نشانههایی از آمیختگیهای فرهنگی دو قوم کهن ایرانی و بنی اسرائیل با فرهنگ اسلامی و آداب و رسوم شیعی هندو در آیین تابوتگردانی مشاهده میشود.[۵] رسم تابوتگردانی با آیین حمل تابوت سیاوش و رسم سیاوشان پیوند دارد. به این سبب، برخی نخل را استحالۀ تابوت سیاوش در یک روند تاریخی طولانی، و شکل ساختمان نخل را ترکیبی از درخت سرو و تابوت سیاوش انگاشتهاند.[۶]
تابوتگردانی شیعیان هند
شیعیان هند در روز دهم محرم، و برخی پس از پایان مراسم عاشورا، و برخی دیگر در روز اربعین حسینی، تابوتهای خود را با عَلَمهایی که نمادی از عَلَم حضرت ابالفضل میپنداشتند، از امامباره بیرون میآوردند و آنها را با نوحهسرایی کنار رودخانه یا دریا میبردند و به آب میافکندند[۷] و یا به گورستانهای اطراف امام بارهها که کربلا نامیده میشدند میبردند و خاک میکردند[۸] گروهی نیز آنها را به شط یا چاههایی که آنها را نیز کربلا مینامیدند، میانداختند.[۹]
مراسم یادبود تابوت در اندونزی
مسلمانان اندونزی، به ویژه مسلمانان جزیرۀ سوماترا، همه ساله در ماه محرم، بنابر سنت کهن، عزاداری امام حسین(ع) را با نام یادبود تابوت برپا میکنند. آنها صبح روز عاشورا تابوتهای کوچکی را که «تابوت لینواتق» مینامند، برمیدارند و خانه به خانه میگردانند و صدقه میگیرند. در شب دوازدهم محرم، تابوتها را همراه با نواختن طبل به در خانۀ حاکم میبرند و از آنجا دوباره در شهر میگردانند. در روز دوازدهم، همۀ مردم از خانهها بیرون میروند و هر گروه و طایفه با تابوتی رجزخوانان و فخرکنان به سوی یکی از شطهای شهر میروند و آنها را در تنگ غروب به آب میاندازند.[۱۰]
مراسم هوسی در جزایر کارائیب
در برخی از نواحی دو جزیرۀ کارائیب وترینیداد گروههای مذهبی هندو، مسلمان و مسیحی مراسم ماه محرم را که به آن هوسی میگویند، به تأسی از هندوان مهاجر با ساختن تابوتهای کوچک و بزرگ، و برخی از آنها با ساختن دو «ماه» نمادین به نام امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، با آداب خاص برپا میدارند. هر گروه فضای معینی به نام «چوک» در نزدیکی محل ساخت تجهها(عَلَم) و محلی به نام کربلا در ساحل دریا دارد که در ۳ روز برگزاری مراسم هوسی، مقدس شمرده میشود. هر گروه تجههای کوچک و بزرگ خود را با آداب مخصوص در چوک میگردانند و طواف میدهند؛ بعد تجههای کوچک را در شب تاسوعا، و تجههای بزرگ را فردای عاشورا در آب دریا میافکنند. پیش از آن هم تربتی که جمع نموده و در تجهها نگهداری میکردهاند، در غروب عاشورا در کربلاهای خود خاک میکنند.[۱۱]
تابوتگردانی شیعیان در عراق
بنا بر گزارشهایی از اوایل سدۀ ۵ق شیعیان محلۀ کَرخ بغداد، به هنگام رفتن به زیارت مزار امام علی(ع) و امام حسین(ع)، دستگاههایی آرایهبندی و طلاکاری شده به نام منجنیق با خود حمل میکردند[۱۲] منجنیق نخستین و قدیمترین شعار مذهبی شیعیان و مظهری از تابوت، یا صندوق گور، یا ضریح امام اول و سوم شیعیان بوده است. ابن جوزی حمل منجنیق را توسط شیعیان تقلیدی از رسم حمل و گرداندن دستگاهی شبیه آن توسط جوانان سنیمذهب اصفهانی به وقت رفتن به زیارت قبر مُصْعَب بن زُبَیر میداند[۱۳] منجنیق ظاهراً شعاری شبیه نخل امروزی شیعیان ایران بوده است که آن را همچون نخل میآراستند.[۱۴]
در میان شیعیان عراق هنوز هم سنت تابوتگردانی در مراسم سالگرد شهادت حضرت علی(ع) در ۲۱ رمضان و شهادت امام موسی بن جعفر(ع) در ۲۵ رجب معمول است. آنها مَحَفّههایی را به مثابۀ تابوت با پارچۀ سیاه میپوشانند و روی محفۀ امیرالمومنین(ع) عمامهای سبز و شمشیر (نماد عمامۀ حضرت علی(ع) و شمشیر او ذوالفقار)، و روی محفۀ حضرت موسی بن جعفر(ع) عمامهای باکُند و زنجیر (نمادی از به کند و زنجیر کشیدن امام در زندان) میگذارند و پس از گرداندن در شهر به مرقد آن دو میبرند.[۱۵]
تابوتگردانی شیعیان ایران
رسم تابوتگردانی در میان شیعیان ایرانی احتمالاً همزمان با تشکیل نخستین تجمعهای شیعی در مجالس سوگ شهیدان دین و راه افتادن دستههای زائر مرقد حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) رواج یافت.[۱۶] سیاحتگران خارجی که از دورۀ صفوی به این سو به ایران آمدهاند، گزارشهایی از رسم تابوتگردانی در دستههای عزا در ایام سوگواریهای مذهبی در سفرنامههای خود دادهاند. دلاواله، جهانگرد ایتالیایی، در شرح مراسم عزاداری در ۲۱ رمضان ۱۰۲۶ق/۱۲ سپتامبر ۱۶۱۷م، به «تابوتهایی پوشیده به مخمل سیاه» اشاره میکند که آنها را بر دوش میکشیدند و روی تابوتها مجموعهای از سلاحهای مختلف قرار داده بودند. دلاواله این تابوتها را مظهر و نمادی از تابوت حضرت علی(ع) دانسته است.[۱۷] او در وصف مراسم عزاداری عاشورای ۱۰۲۷ق/ ۲۸ دسامبر ۱۶۱۷م به حمل تابوتهایی که دورتادور آنها را با مخمل سیاه پوشانده بودند و روی هر تابوت یک عمامۀ سبز و یک شمشیر گذاشته، و سلاحهایی از اطراف آنها آویخته بودند، اشاره میکند.[۱۸] ویلیام فرانکلین در گزارشی از سوگواریهای محرم در شیراز در ۱۲۰۰ق/۱۷۸۵م به تابوتهای شهیدان آراسته با شمشیر و عمامه و پرهای حواصیل[۱۹] و هاینریش بروگش در شرح مشاهداتش از تعزیهداری تهرانیان در حضور ناصرالدین شاه در محرم ۱۲۷۷ق/ ژوئیۀ ۱۸۶۰ به حمل چهارچوبی که روی آن چیزی شبیه قبر (احتمالاً صندوقگور) پیامبر(ص) را گذاشته بودند که با طاقه شال کشمیر پوشیده شده و مزین به شمعدانی با چند شمع کافوری فروزان بود، اشاره میکند.[۲۰] فرانکلین از به خاک سپردن تابوت شهدا با تشریفات خاص سخن میگوید.[۲۱][۲۲]
سنت قالیشویان مشهد اردهال
سنت قالیشویی، آیین سنتی و مذهبی قالیشویان فین کاشان و روستای خاوه اردهال است که همه ساله در دومین جمعه مهرماه در مشهد اردهال برگزار میشود. در این مراسم شرکتکنندگان در حالی که چوبهایی به دست دارند، یک تخته قالیچه را که نماری از تابوت سلطانعلی است، از آرامگاه او برمیدارند و با تشریفات و آداب خاص به سر نهری میبرند و با چوب دست بر آن آب میپاشند. آنان این شستوشو را نمادی از این میدانند که بدن آن شهید را غسل میدهند و میشویند.[۲۳]
برای طلب باران
در مناطق خشک و کمآب ایران برای آمدن باران، به ویژه در فصل پاییز، آداب تابوتگردانی یا تابوتشویی برگزار میکردند[۲۴] مثلاً تا چندی پیش در تبریز، پیرمردان محل، تابوتی را از مسجد محله برمیداشتند و به کنار چشمه یا جوی آب میبردند و آن را تا زمانی که باران ببارد در آب میگذاشتند.[۲۵] گفته شده است سنتقالیشویی که در مشهد اردهال برگزار میشود نیز افزون بر یادآوری خاطرۀ شهادت شهید دشت اردهال، اشارهای هم به رسم کهن بارانخواهی از راه تابوتشویی دارد.[۲۶] گرداندن و بردن گلیم یا قالیچه بر سرچشمه و شستن آن در آب، یا پاشیدن آب برگلیم یا قالی برای آمدن باران و رفع خشکسالی در میان مردم شهر مراغه نیز مرسوم بوده است.[۲۷]
پانویس
- ↑ بلوکباشی، قالیشویان، ص۶۷، نخلگردانی، ص۱۳، ۹۷
- ↑ فرامکین، باستانشناسی در آسیای مرکزی، ص۱۶۲-۱۶۱.
- ↑ حصوری، سیاوشان، ص۷۴.
- ↑ اصطخری، مسالک و ممالک، ص۹۱؛ نیز نک: طوسی، عجایب المخلوقات، ص۱۰۹، ۱۹۹، ۳۴۷-۳۴۸.
- ↑ بلوکباشی، تابوتگردانی، ص۳۶؛ نیز نک : ه د، تابوتعهد
- ↑ حصوری، سیاوشان، ص۱۰۶.
- ↑ تریتن، ص۷۵.
- ↑ جعفری، ص۲۳۳؛ حکمت، ص۲۵۳-۲۵۲.
- ↑ احمد، ص۳۲
- ↑ نک: شهرستانی، عزای حسین، ص۳۶۷-۳۶۲؛ بلوکباشی، نخلگردانی، ۲۸- ۲۹.
- ↑ چلکوفسکی، آثار سنتهای ایرانی در مراسم ماه محرم در کارائیب، ص۵۴-۷۱.
- ↑ ابن جوزی، المنتظم، ج۸، ص۷۸- ۷۹.
- ↑ ابن جوزی، المنتظم، ج۸، ص۷۸- ۷۹.
- ↑ بلوکباشی، نخلگردانی، ص۱۵.
- ↑ معتمدی، عزاداری سنتی شیعیان در بیوت علما و حوزههای علمیه و کشورهای جهان، ج۱، ص۶۰۹، ۶۱۲-۶۱۱؛ نیز نک: بلوکباشی، نخلگردانی، ص۱۰۶.
- ↑ ابن جوزی، المنتظم، ج۸، ص۷۸- ۷۹.
- ↑ دلاواله، سفرنامه، ص۸۶.
- ↑ دلاواله، سفرنامه، ۱۲۵
- ↑ فرانکلین، مشاهدات سفر از بنگال به ایران، ص۷۳.
- ↑ بروگش، سفری به دربار سلطان صاحبقران، ج۱، ص۲۲۵.
- ↑ فرانکلین، مشاهدات سفر از بنگال به ایران، ص۷۳.
- ↑ همچنین، نک: تاورنیه، سفرنامه، ص۴۱۴-۴۱۳.
- ↑ بلوکباشی، نخل گردانی، ص۹۲؛ بلوکباشی، قالیشویان، سراسرکتاب؛ نیز نک: ه د، قالیشویان.
- ↑ میهندوست، ترانۀ باران در تون، ص۱۵۶.
- ↑ عناصری، آیین طلب باران و حرمت آن در ایران، ص۵۱.
- ↑ بلوکباشی، نخلگردانی، ص۹۲؛ بلوکباشی، قالیشویان، سراسرکتاب؛ نیز نک: ه د، قالیشویان.
- ↑ باشگوز، مراسم تمنای باران و بارانسازی در ایران، ص۱۱۶.
منابع
- ابن جوزی، عبدالرحمان، المنتظم، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۹ق.
- اصطخری، ابراهیم، مسالک و ممالک، ترجمۀ کهن فارسی، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۷ش.
- باشگوز، ایهان، مراسم تمنای باران و بارانسازی در ایران، ترجمۀ محمدحسین باجلان فرخی، کتاب جمعه، تهران، ۱۳۵۸ش، س ۱، شماره ۱۸.
- بروگش، هاینریش، سفری به دربار سلطان صاحبقران، ترجمۀ محمدحسین کردبچه، تهران، ۱۳۶۷ش.
- بلوکباشی، علی، «تابوتگردانی، نمایشی تمثیلی از قدرت قدسی خداوندی»، نشر دانش، تهران، ۱۳۷۸ش، س ۱۶، شماره ۴.
- بلوکباشی، قالی شویان، تهران، ۱۳۷۹ش.
- بلوکباشی، نخلگردانی، تهران، ۱۳۸۰ش.
- تاورنیه، ژان باتیست، سفرنامه، ترجمۀ ابوتراب نوری، به کوشش حمید شیرانی، تهران، ۱۳۶۳ش.
- چلکوفسکی، پیتر، «آثار سنتهای ایرانی در مراسم ماه محرم در کارائیب»، ایرانشناسی، تهران، ۱۳۷۲ش، س ۵، شماره ۱.
- حصوری، علی، سیاوشان، تهران، ۱۳۷۸ش؛ حکمت، علیاصغر، سرزمین هند، تهران، ۱۳۳۷ش.
- دلاواله، پیترو، سفرنامه، ترجمۀ شعاعالدین شفا، تهران، ۱۳۴۸ش.
- شهرستانی، صالح، عزای حسین، قم، ۱۴۰۲ق.
- طوسی، محمد، عجایب المخلوقات، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، ۱۳۴۵ش.
- عناصری، جابر، آیین طلب باران و حرمت آن در ایران، فرهنگ ایران باستان، تهران، فروردین ۱۳۴۸ش، س ۷، شماره ۱.
- فرانکلین، ویلیام، مشاهدات سفر از بنگال به ایران (۱۷۸۷-۱۷۸۶م)، ترجمۀ محسن جاویدان، تهران، ۱۳۵۸ش.
- فرامکین، گرگوار، باستانشناسی در آسیای مرکزی، ترجمۀ صادق ملک شهمیرزادی، تهران، ۱۳۷۲ش
- معتمدی، حسین، عزاداری سنتی شیعیان در بیوت علما و حوزههای علمیه و کشورهای جهان، قم، ۱۳۷۸ش.
- میهندوست، محسن، ترانۀ باران در تون، نامۀ کانون نویسندگان، تهران، ۱۳۶۰ش، شماره ۶.
- Eliade, M., The Myth of the Eternal Return, tr. W. R. Trask, New York, ۱۹۷۴.
- id, Patterns in Comparative Religion, tr. R. Sheed, London, ۱۹۷۱.
- Jaffri, H.A.,”Moharram Ceremonies in India", Ta'zieh: Ritual and Drama in Iran, ed, P. J. Chelkowski, New York, ۱۹۷۹; Judaica; Tritton, A.S., Islam: Belief and Practices, London, ۱۹۶۶.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دائرة المعارف بزرگ اسلامی