احمد بن ابی نصر بزنطی
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | احمد بنمحمد بنابینصر بَزَنْطی |
کنیه | ابوجعفر |
لقب | بزنطی |
وفات | سال ۲۲۱ هجری قمری |
مدفن | مدینه |
مشخصات دینی | |
از یاران | امام کاظم(ع)، امام رضا(ع)، امام جواد(ع) |
احمد بن محمد بنابینصر بَزَنْطی، (۱۵۲-۲۲۱ق)، از محدثان امامی در کوفه و از اصحاب امام کاظم(ع)، امام رضا(ع)، امام جواد(ع) است. خاندان بزنطی از موالیان کوفه و وابسته به قبیله سکون از شاخههای قبیله کنده به حساب میآمدند که بعضی آنها را اصالتاً ایرانی و برخی اهل بیزانس میدانند. چنانکه لقب بزنطی برای زید، جد اعلای احمد بن محمد بن عمرو بن زید را معرب بیزانسی دانستهاند. هرچند برخی بزنط را نوعی لباس دانسته و زید را شاغل در خرید و فروش این لباس قلمداد کردهاند.
نام بزنطی در سلسله اسناد ۷۹۰ روایت به چشم میخورد و علاوه بر ائمه(ع) از اصحاب آنها مانند عبدالله بن سنان، حماد بن عثمان و جمیل بن دراج نیز نقل حدیث کرده است. روایان بزرگ حدیثی همچون برقی، حسن بن محبوب و ابراهیم بن هاشم قمی از وی روایت نقل کردهاند.
رجالیون شیعه او را از اصحاب اجماع و ثقه دانستهاند. وی به رغم نقل روایاتی از پیامبر اسلام(ص) از سوی رجالشناسان اهلسنت مورد تایید قرار نگرفته است. سه کتاب برای بزنطی ذکر شده است.
او پس از شهادت امام کاظم(ع) مدتی گرایش به واقفه داشت که در مکاتبه با امام رضا(ع) از این عقیده دست برداشت. وی علاوه بر نقل روایاتی در حوزه علم امام، به اجتهاد در عصر حضور امام معتقد بود و نظریاتی پیرامون نقش تقیه در تعارض احادیث داشت. احمد بن ابینصر بزنطی سرانجام در سال ۲۲۱ هجری قمری درگذشت.
زندگینامه
احمد بن محمد بن عمرو بن زید از بزرگان شیعه در قرن دوم هجری است. کنیه زید، جد دوم، وی ابو نصر بوده است. [۱] در منابع روایی برای اختصار، غالباً نام جد اول را حذف میکنند و به جای زید نیز کنیه او، ابی نصر، را میآورند. یعنی غالبا از وی با عنوان احمد بن محمد بن ابی نصر یاد میشود. گاهی نیز از وی با عنوان «ابن ابی نصر» یاد میکنند.[۲]
لقب وی بزنطی است.[۳] بزنط نوعی از لباس بوده است و ظاهرا وی در کار خرید و فروش این لباس بوده است و به همین دلیل به بزنطی معروف شده است.[۴] برخی نیز معتقدند که بزنطی معرب بیزانسی است[۵][یادداشت ۱] کنیه او ابوجعفر و به احتمال ابوعلی است.[۶]
خاندان بزنطی در کوفه زندگی میکردند و از موالیان (غیر عرب) آن دیار به شمار میآمدند و به اتفاق منابع با قبیله عرب «سکون»، از شاخههای بزرگ قبیله کنده پیمان داشتند.[۷] برخی اصل این خاندان را ایرانی میدانند[۸] و برخی این خاندان را بیزانسی(آسیای صغری یا روم شرقی) میدانند.[۹]
بزنطی در سال ۲۲۱ هجری قمری درگذشت.[۱۰]
جایگاه حدیثی و علمی
- وی از اصحاب امام کاظم(ع)، امام رضا(ع) و امام جواد(ع) بوده است.[۱۳] او علاوه بر نقل روایت از امامان، از کسانی چون عبدالله بن سنان، حماد بن عثمان، جمیل بن دراج، ابان بن عثمان و عاصم بن حمید نقل روایت کرده است.[۱۴]
- بزنطی از اصحاب اجماع است [۱۵] و افرادی چون ابراهیم بن هاشم قمی، حسین بن سعید اهوازی، احمد بن محمد برقی، حسن بن محبوب و علی بن مهزیار اهوازی و محمد بن عیسی بن عبید یقطینی از او حدیث نقل کردهاند.[۱۶]
- علمای رجال شیعه وی را با الفاظی مانند ثقه و جلیل القدر[۱۷] و بلندمنزله در نزد امام رضا(ع)[۱۸] یاد کردهاند. ازآنجا که وی در سلسله اسناد حدیثی در سیره نبوی هم هست، علمای رجالی اهل سنت هم نام وی را در آثار خود ذکر کردهاند و البته وی در نزد اهل سنت مورد تایید نیست.[۱۹]
- علمای رجال برای بزنطی سه کتاب ذکر کردهاند که عبارتند از:
دیدگاهها
- بزنظی پس از درگذشت امام کاظم(ع)، نخست در شمار قائلان به وقف قرار داشت، اما در پی مکاتبهای با امام رضا(ع)، به امامت آن حضرت معتقد شد.[۲۳]
- وی روایات متعددی در مورد علم امام نقل کرده است که نشان از حساسیت وی نسبت به این موضوع دارد. روایت «ایمان هیچ بندهای کمال نمییابد، مگر آنکه بشناسد آنچه برای نخستین ائمه(ع) است، برای آخرین آنها نیز همان است و ائمه(ع) در حجت و طاعت و حلال و حرام با یکدیگر برابرند.» را وی مستقیما از امام رضا(ع) نقل کرده است.[۲۶]
پانویس
- ↑ مصطفوی، احمد بن ابی نصر بزنطی، علوم قرآن و حدیث.
- ↑ مامقانی، تنقیح المقال، چاپ سنگی، ج۱، ۱۳۴۹ـ۱۳۵۲ق، ص۷۷.
- ↑ ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ۱۳۸۰ق/م۱۹۶۱، ص ۱۰؛ مامقانی ، ج ۱، تنقیح المقال، ص ۷۷.
- ↑ امین، أعیان الشیعة، ج۳، ص۱۴۰.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۸ق، ج۲۴، ص۳۲۲.
- ↑ رجوع کنید به ابن شهرآشوب، ص۱۰؛ مامقانی، تنقیح المقال، چاپ سنگی، ج۱، ص۷۷.
- ↑ نجاشی، رجال، ۱۴۰۷ق، ص۷۵؛ طوسی، ۱۳۵۱ش، ص۳۶، پانویس؛ کشّی، ش ۱۱۰۲؛ تستری، قاموس الرجال، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۵۶۳-۵۶۶؛ شیخ طوسی، ص۳۶.
- ↑ عطاردی، راویان امام رضا، ۱۳۶۷ش، چ ۱، ص۷۶.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۸ق، ج۲۴، ص:۳۲۲.
- ↑ علامه حلی، خلاصة الأقوال، ص۱۳.
- ↑ بروجردی، ترتیب اسانید الکافی، مقدمه کتاب، مقدمه ثانیه.
- ↑ خویی، معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۲۲.
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج۳، ص: ۱۸.
- ↑ خویی، معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۲۱.
- ↑ مهدوی دامغانی، بزنطی، در دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۳۷۲.
- ↑ نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۰۷ق، ص۹۰؛ نیز نک: اردبیلی، ص۹ -۱؛ خویی، ص۳۶- ۳۸.
- ↑ رجال الشیخ الطوسی، ص: ۳۳۲.
- ↑ الفهرست (للشیخ الطوسی)، ص: ۱۹.
- ↑ نک: عقیلی، /۸؛ ذهبی، /۳۵؛ ابنحجر، /۶۱.
- ↑ نک: ابنندیم، ۷۶؛ شیخطوسی، رجال طوسی، ۶۶، الفهرست، ۳؛ نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۰۷ق، ص۵.
- ↑ ابنندیم، ۷۶؛ ابوغالب، ۳
- ↑ شیخطوسی، الفهرست، ص۳
- ↑ نک: حمیری، ص۵۲؛ صدوق، عیون، ص۱۳؛ شیخطوسی، الغیبه، ص۱-۲.
- ↑ نک: پاکتچی، ۵
- ↑ حمیری، ۵۲
- ↑ حمیری، ۵۳؛ الاختصاص، ۲؛ قس: همین مضموناز صفوانبنیحیی، کلینی، /۷۵.
یادداشت
- ↑ بیزانس، امپراتوری روم شرقی (از باب اطلاق جزء به کل که شهر بیزانس پایتخت آن بود). امپراتوری که از ۳۳۰ تا ۳۹۵ م . در قسمت شرقی قلمرو روم بوجود آمد و تا ۱۴۶۱ م . پایدار ماند. دهخدا، لغتنامه، ذیل بیزانس
منابع
- آبی، حسن، کشفالرموز، قم، ۴۰۸ق.
- ابنادریس، محمد، السرائر، تهران، ۲۷۰ق.
- صدوق، محمد، عیوناخبار الرضا ع، نجف، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
- ابنبابویه، “مشیخه الفقیه” ، همراهج منلایحضرهالفقیه، بهکوششحسنموسویخرسان، نجف، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۷م.
- ابن شهرآشوب ، معالم العلماء ، نجف، ۱۳۸۰ق/م۱۹۶۱.
- ابنحجر عسقلانی، احمد، لسانالمیزان، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۹-۱۳۳۱ق.
- ابنطاووس، علی، محاسبه النفس، تهران، ۱۳۱۸ق.
- ابنندیم، الفهرست.
- ابوغالبزراری، احمد، رساله فیآلاعین، بهکوششمحمد علیابطحی، اصفهان، ۱۳۹۹ق.
- الاختصاص، منسوببهشیخمفید، بهکوششعلیاکبر غفاری، قم، منشوراتجماعه المدرسین.
- اردبیلی، محمد، جامعالرواه، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
- برقی، احمد، “رجال” ، همراهرجالابنداوود، بهکوششجلالالدینمحدثارموی، تهران، ۱۳۴۲ش.
- پاکتچی، احمد، “گرایشهایفقهامامیهدر سده دومو سومهجری” ، نامه فرهنگستانعلوم، ۱۳۷۵ش، شم.
- تستری، محمد تقی، قاموسالرجال، قم، ۱۴۱۰ق.
- حمیری، عبدالله، قربالاسناد، تهران، مکتبه نینویالحدیثه.
- خویی، ابوالقاسم، معجمالرجال، نجف، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
- ذهبی، محمد، میزانالاعتدال، بهکوششعلیمحمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.
- راوندی، سعید، الخرائجو الجرائح، قم، ۱۴۰۹ق.
- شهید اول، محمد، غایه المراد، بهکوششرضا مختاری، قم، ۱۴۱۴ق.
- طوسی، محمد بن حسن، رجال، بهکوشش محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، بینا، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
- طوسی، الغیبه، تحقیق عبادالله طهرانی و علیاحمد ناصح، قم، ۱۴۱۱ق.
- طوسی، الفهرست، بهکوششمحمد صادقآلبحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۰ق.
- صفار، محمد، بصائر الدرجات، تهران، ۱۴۰۴ق.
- عطاردى، عزیزالله، راويان امام رضا عليه السلام در مسند الرضا، بیجا، كنگره جهانى امام رضا عليه السلام، ۱۳۶۷ش.
- عقیلی، محمد، کتابالضعفاء الکبیر، بهکوشش عبدالمعطیامینقلعجی، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
- علامه حلی، حسن، مختلفالشیعه، تهران، ۱۳۲۴ق.
- کشی، محمد، معرفه الرجال، اختیار شیخطوسی، بهکوششحسنمصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
- کلینی، محمد، الکافی، بهکوششعلیاکبر غفاری، تهران، ۱۳۷۷ق.
- مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، چاپ سنگی، نجف، بینا، ۱۳۴۹ـ۱۳۵۲ق.
- محققحلی، جعفر، المعتبر، چسنگی، ۱۳۱۸ق.
- نجاشی، احمد، رجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ق.
- مصطفوی، سید مهدی، احمد بن ابی نصر بزنطی، علوم قرآن و حدیث، تاریخ درج مطلب: دوازدهم آبان ۱۳۹۵ش، تاریخ بازدید: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۰۲ش.
- مهدوی دامغانی، محمود بزنطی، در دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۸ش.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دائره المعارف بزرگ اسلامی
- دانشنامه جهان اسلام