ابوالجارود
| بنیانگذار فرقه جارودیه | |
| مشخصات فردی | |
|---|---|
| نام کامل | زیاد بن مُنْذر |
| خویشاوندان | منذر بن زیاد (پدر)، زیاد بن جارود (پدربزرگ) |
| وفات | بین ۱۵۰ تا ۱۶۰ق |
| مشخصات دینی | |
| از یاران | امام باقر(ع) و امام صادق(ع) |
| فعالیتها | عدم پایبندی به تقیه • گرایش به زید بن علی |
| مشایخ | زید بن علی، یحیی بن زید |
| شاگردان | حسن بن محبوب • محمد بن سنان • نصر بن مزاحم |
| آثار | تفسیر ابوالجارود |
زیاد بن مُنْذر معروف به اَبُوالجارود از مفسران برجسته قرن دوم هجری قمری و از اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق(ع). برخی منابع او را از اصحاب امام سجاد(ع) نیز دانستهاند. وی آشنا به علم کلام بود و در مناظره مهارت داشت.
ابوالجارود به زید بن علی و فرقه زیدیه گرایش پیدا کرد، در قیام زید شرکت داشت، و خطبه و احادیث او را نقل کرده است. به گفته سید ابوالقاسم خویی، ابوالجارود در اواخر عمر به مذهب امامیه بازگشت. زیاد بن منذر بنیانگذار فرقه جارودیه در میان زیدیه دانسته شده است.
روایات ابوالجارود در کتابهایی مانند الکافی و کامل الزیارات نقل شده است. درباره وثاقت او اختلافنظر وجود دارد؛ برخی او را ثقه و تعدادی دیگر او را مورد نکوهش قرار دادهاند.
تفسیر ابوالجارود، که گفته شده توسط امام باقر(ع) برای او بیان شده، اولین کتاب تفسیری منسوب به امامان شیعه است. اختلافاتی درباره انتساب این تفسیر به امام باقر(ع) وجود دارد. گفته شده این تفسیر، پیش از گرایش وی به زیدیه نگاشته شده است؛ بنابراین مطالب آن در کتب دیگر مفسران چون تفسیر علی بن ابراهیم قمی مورد استفاده قرار گرفته است.
معرفی اجمالی
زیاد بن منذر، معروف به ابوالجارود یا ابوالنجم،[۱] از مفسران برجسته قرن دوم هجری قمری به شمار میرود.[۲] او از اصحاب امام باقر(ع) بوده و روایتهایی از امام صادق(ع) نقل کرده است.[۳] با این حال در رجال نجاشی و آثار دیگر، از اصحاب سه امام، یعنی امام سجاد، امام باقر، و امام صادق دانسته شده است.[۴] ابوالجارود در علم کلام تخصص داشت و در مناظرهها مهارت بالایی از خود نشان میداد.[۵]
زیاد بن منذر با القابی چون اعمی[۶] ثقفی کوفی،[۷] و تابعی[۸] شناخته میشود. او همچنین با استناد به رجالشناسان متقدمی چون نجاشی[۹] از تیره خارف[۱۰] یا حرقه همدان یمن دانسته شده است.[۱۱] هرچند با توجه به نامیده شدن او با لقب مولا[۱۲] یا خراسانی،[۱۳] از ایرانی بودن او نیز سخن به میان آمده است.
ابوالجارود نابینای مادرزاد بود.[۱۴] سال تولدش، با توجه به روایات نقلشده از وی، اواخر قرن نخست هجری قمری دانسته شده است.[۱۵] گفته شده که در سال ۱۵۰ق[۱۶] تا ۱۶۰ق[۱۷] از دنیا رفت؛ هرچند سال ۱۱۸ق نیز به عنوان سال وفات او یاد شده است.[۱۸] بهگفتهٔ ابنندیم، ابوالجارود پیش از مرگ به خوردن مسکرات پرداخت و ولایت کافران را پذیرفت.[۱۹]
بستگان سرشناس
پدر ابوالجارود، منذر بن زیاد، در حکومت امام علی(ع) بهعنوان حاکم منطقه اَزدَشیرخُرّه منصوب شد،[۲۰] اما به اتهام خیانت در اموال عمومی، مورد بازخواست علی بن ابیطالب قرار گرفت.[۲۱] نامه امام علی(ع) به او در نهجالبلاغه ذکر شده است.[۲۲]
پدربزرگش، زیاد بن جارود، که از عابدان زمان خود بود، در جریان وقایع مرتبط با جنگ جمل با امام علی همراهی کرد؛ هنگامی که عایشه، همسر پیامبر، به همراه طلحه و زبیر به بصره رفتند و زمینه جنگ جمل فراهم شد، زیاد به همراه اعضای قبیله ربیعه و عثمان بن حنیف انصاری، نماینده امام علی(ع)، در مقابل آنان ایستادند.[۲۳] درگیری میان دو طرف پیش از رسیدن علی(ع) و قبل از وقوع جنگ جمل رخ داد، و در این نبرد، زیاد و یارانش جان خود را از دست دادند.[۲۴]
گرایش به زید بن علی
به گفته شیخ طوسی (درگذشته ۴۶۰ق) و علامه حلی (درگذشته ۷۲۶ق)، از فقیهان مشهور شیعه، ابوالجارود زیدیمذهب بود.[۲۵] او حتی در زمره عالمان زیدیه قرار داده شده است.[۲۶]
گفته شده وی از غلات زیدیه بوده[۲۷] و از مسیر و مکتب امامان شیعه فاصله گرفت.[۲۸] بنابر گزارشهای تاریخی، ابوالجارود هنگام قیام زید بن علی تغییر عقیده داد و به زیدیه گرایش پیدا کرد[۲۹] و حتی از حضور او در قیام زید بن علی سخن گفته شده است.[۳۰] نگرش ابوالجارود به مسئله امامت و عدم التزامش به تقیه، از دلایل فاصلهگیری او از امام باقر و امام صادق(ع)، و گرایش به زید بن علی بیان شده است.[۳۱]
ابوالجارود خطبه زید بن علی در زمان قیام[۳۲] و نیز احادیثی از او[۳۳] و فرزندش یحیی بن زید را روایت کرده است.[۳۴] سید ابوالقاسم خویی، فقیه و رجالی شیعه احتمال داده که ابوالجارود در اواخر عمر به مذهب امامیه بازگشته است.[۳۵]
بنیانگذاری فرقه جارودیه
گفته شده که ابوالجارود برخی از آموزههای خویش را در میان نخستین گروه از هواداران زید بن علی مطرح ساخت[۳۶] و با ارائه دیدگاههای خاص در موضوع امامت، گروهی از زیدیه را دور خود جمع کرد.[۳۷] به گفته فرقهنگاران و رجالشناسان، فرقه جارودیه[۳۸] و سُرحوبیه -از شاخههای زیدیه- را منتسب به ابوالجارود دانسته، و معتقدند از عقاید او تأثیر پذیرفتهاند.[۳۹]
پیروان جارودیه به تبعیت از ابوالجارود، اعتقاد داشتند که امام علی(ع)، برترین صحابه و شایستهترین فرد برای رهبری تمامی مردم است.[۴۰] به باور آنها، پیامبر(ص) به امامت علی(ع) با توصیف اشاره کرده بود، نه با ذکر صریح نام.[۴۱]
نقل حدیث
نام ابوالجارود در اسناد بسیاری از روایات آمده، و به ۹۲ مورد میرسد.[۴۲] او علاوه بر نقل روایت از امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع)، از تابعان بسیاری[۴۳] چون زید بن علی،[۴۴] یحیی بن زید،[۴۵] اصبغ بن نباته، حسن بصری، عبدالله بن حسن مثنی، عطیة بن سعد عوفی،[۴۶] و ابوسعید عقیصا التیمی روایت نقل کرده است.[۴۷]
همچنین افرادی از او روایت کردهاند؛ از جمله مروان بن معاویه، علی بن هاشم بن برید[۴۸] ابومالک حضرمی، ابنمسکان، ابان بن عثمان، ابراهیم الشیبانی، ثعلبة بن میمون، حسن بن محبوب، ربعی بن عبدالله، عبدالله بن سنان، عبدالله بن مغیره، عثمان بن عیسی، عمر بن اذینه، محمد بن ابیحمزه، محمد بن سلمان ازدی، محمد بن سنان، منصور بن یونس،[۴۹] إسماعیل بن أبان الوراق، عمرو بن أبیالمقدام و نصر بن مزاحم منقری.[۵۰]
روایات ابوالجارود به طور گسترده در آثار معتبر امامیه همچون الکافی،[۵۱] کامل الزیارات،[۵۲] تفسیر فرات کوفی[۵۳] و تفسیر علی بن ابراهیم قمی دیده میشود.[۵۴]
موضوع روایات ابوالجارود در زمینههای مختلف اخلاقی،[۵۵] تفسیری،[۵۶] فقهی[۵۷] و اعتقادی از جمله امامت،[۵۸] نصوص ائمه[۵۹] و مهدویت[۶۰] است. گفته شده عالمان امامیه در مقایسه با عالمان زیدیه، روایات بیشتری از او نقل کردهاند؛[۶۱] هرچند روایات فراوانی از او، در منابع زیدی نیز یافت میشود.[۶۲]
اختلافنظر در وثاقت ابوالجارود
در مورد وثاقت ابوالجارود، نزد عالمان علم رجال اختلافنظر وجود دارد[۶۳] و عبارات زیادی در جرح و تعدیل او در کتابهای رجالی دیده میشود.[۶۴] شیخ طوسی، در کتاب رجالی خود، گرچه از ابوالجارود نام برده، اما درباره وثاقت او اظهارنظری نکرده است.[۶۵]
عدم وثاقت
گفته شده هیچ توثیقی در منابع درباره ابوالجارود وجود ندارد و به شدت مورد نکوهش قرار گرفته است.[۶۶] محمد بن عمر کشی (درگذشتهٔ حدود ۳۴۰ق) و علامه حلی (درگذشته ۷۲۶ق)، تنها به نقل سخنان امامان شیعه در نکوهش ابوالجارود بسنده کردهاند.[۶۷] حسن بن موسی نوبختی، متکلم شیعه قرن چهارم هجری، و همچنین کشی، طبق روایتی از امام باقر(ع)، او را ملقب به سُرحوب (شیطان کور ساکن در دریا) خواندهاند.[۶۸] نام ابوالجارود، در احادیثی از امام صادق(ع) بهعنوان کافر و دروغپرداز مطرح شده[۶۹] و مورد لعن و نفرین قرار گرفت.[۷۰]
در همین راستا، عالمان اهلسنت نیز او را ثقه ندانسته و نقل روایت از او را روا نمیدانند.[۷۱] همچنین گفته شده که ابوالجارود از غالیان کوفه بوده و روایتهایی در نکوهش اصحاب پیامبر جعل میکرد و همچنین درباره فضائل اهلبیت(ع) مطالبی بیاساس نقل مینمود.[۷۲]
وثاقت
شیخ مفید، فقیه و متکلم شیعه (درگذشتهٔ ۴۱۳ق) در رساله فقهی الرد على أصحاب العدد، یکی از روایات ابوالجارود را نقل کرده، اما درباره وثاقت یا عدم وثاقت او سخنی نگفته است.[۷۳] سید ابوالقاسم خویی، فقیه و رجالی شیعه، در کتاب معجم رجال الحدیث، تعدادی از روایات در مذمت ابوالجارود را از حیث سندی و تاریخی مورد تردید قرار داده است.[۷۴] به گفته خویی، نسبت دادن لقب سرحوب به ابوالجارود توسط امام باقر(ع)، بر اساس یک روایت مرسل و غیرقابل اعتماد، دقیق نیست؛ علاوه بر اینکه ابوالجارود در زمان امام باقر(ع) تغییر عقیده نداده بود و تغییر موضع او، هفت سال پس از وفات امام پنجم شیعیان رخ داده، و بنابراین، چنین نامگذاریای از سوی امام باقر(ع) امکانپذیر نیست.[۷۵]
خویی همچنین با توجه به قرار گرفتن نام ابوالجارود در سلسله اسناد کتاب کامل الزیارات،[یادداشت ۱] نقل حدیث لوح از او توسط شیخ صدوق، و اشاره به شهادت علی بن ابراهیم قمی به وثاقت تمام افراد واقع در کتاب تفسیرش، او را ثقه دانسته و روایات و کتاب ابوالجارود را معتبر دانسته است.[۷۶]
سید محسن امین، ابوالجارود را قبل از زیدیشدنش از ثقات شیعه دانسته است.[۷۷] شیخ عباس قمی پس از ذکر اقوال گوناگون، وی را تنها در نقل روایات، ثقه معرفی کرده است.[۷۸]
تفسیر ابوالجارود
تفسیر ابیالجارود که به کتاب الباقر(ع) یا تفسیر الباقر(ع) نیز شهرت دارد،[۷۹] کتابی منتسب به امام باقر(ع) است که از طریق ابوالجارود نقل شده است.[۸۰] این تفسیر اولین کتاب تفسیری منتسب به امامان شیعه است.[۸۱]
در وجود اصل چنین کتابی اختلافی نیست، اما در انتساب این تفسیر به امام باقر(ع) بهدلایل گوناگون اختلافنظر وجود دارد.[۸۲] احمد بن علی نجاشی[۸۳] و شیخ طوسی[۸۴] از وجود چنین تفسیری خبر داده و سندی برای آن ذکر کردهاند.[۸۵]
مطالب این کتاب به طور گسترده در کتب دیگر مفسران از جمله در کتاب تفسیری علی بن ابراهیم قمی استفاده شده است.[۸۶] برخی بر این باورند که ابوالجارود تفسیر خود را پیش از گرایش به مذهب زیدیه نگاشته و در دوران امام باقر(ع) به عقاید مرسوم شیعه امامیه باور داشته است.[۸۷] بر این اساس، تغییر عقیده او تأثیری بر آراء تفسیریاش نخواهد داشت.[۸۸]
علاوه بر تفسیر، اثر دیگری نیز به ابوالجارود نسبت داده شده و او را نویسنده یکی از اصول چهارصدگانه شیعه دانستهاند.[۸۹]
پانویس
- ↑ ابنندیم، الفهرست، بیروت، ص۲۵۳؛ امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۷، ص۸۳؛ مامقانی، تنقیح المقال، ۱۴۳۱ق، ج۲۹، ص۵۵.
- ↑ عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۲۴۶.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۱۷۰؛ ابنغضائری، الرجال، ۱۴۲۲ق، ص۶۱؛ حلی، خلاصة الاقوال، ۱۴۱۱ق، ص۲۲۳.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۱۷۰؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۲۵۱؛ بحرانی، عوالم العلوم، ۱۴۱۳ق، ص۲۴۸؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۶.
- ↑ سیاغی، الروض النضیر، بیروت، ج۱، ص۳۶۴.
- ↑ برقی، رجال برقی، ۱۳۴۲ش، ص۱۳.
- ↑ خفاجی، الامام الباقر(ع) وأثره فی التفسیر، ۱۴۲۶ق، ص۱۵۵.
- ↑ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۵؛ حلی، خلاصة الاقوال، ۱۴۱۱ق، ص۲۲۳.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۱۷۰؛ ابنغضائری، الرجال، ۱۴۲۲ق، ص۶۱.
- ↑ لجنة العلمیة فی موسسة الامام الصادق(ع)، معجم طبقات المتکلمین، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۳۰۴.
- ↑ امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۷، ص۸۳
- ↑ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۲۰۸.
- ↑ مامقانی، تنقیح المقال، ۱۴۳۱ق، ج۲۹، ص۵۷؛ امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۷، ص۸۳.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۱۷۰؛ عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۲۴۶؛ خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۳۳۵-۳۳۶.
- ↑ بهرامیان، «ابوالجارود»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ گروه علمی موسسه امام صادق(ع)، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۲۲۰؛ عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۲۴۶؛ خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۳۳۵-۳۳۶.
- ↑ ابنحجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ۱۳۲۵ق، ج۳، ص۳۸۷.
- ↑ شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۰ق، ج۱۱، ص۲۴۹.
- ↑ ابنندیم، الفهرست، بیروت، ص۲۵۳.
- ↑ صنعانی، نسمة السحر، ۱۹۹۹م، ج۱، ص۵۲۸.
- ↑ ثقفی، الغارات، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۸۹۷.
- ↑ شریف الرضی، نهجالبلاغه، ۱۴۱۴ق، ص۴۶۱-۴۶۲.
- ↑ صنعانی، نسمة السحر، ۱۹۹۹م، ج۱، ص۵۲۸.
- ↑ صنعانی، نسمة السحر، ۱۹۹۹م، ج۱، ص۵۲۸.
- ↑ شیخ طوسی، الفهرست، ۱۴۲۰ق، ص۷۲؛ حلی، خلاصة الاقوال، ۱۴۱۱ق، ص۲۲۳.
- ↑ ابنندیم، الفهرست، بیروت، ص۲۵۳؛ لجنة العلمیة فی موسسة الامام الصادق(ع)، معجم طبقات المتکلمین، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۳۰۴.
- ↑ ابنقانع بغدادی، معجم الصحابه، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۱۸۱۶؛ معرفت، تاریخ قرآن، ۱۳۸۲ش، ص۱۷۵.
- ↑ معرفت، صیانة القرآن من التحریف، ۱۳۸۶ش، ص۸۹.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۱۷۰.
- ↑ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۱۳۳؛ حلی، خلاصة الاقوال، ۱۴۱۱ق، ص۲۲۳؛ نوبختی، فرق الشیعه، بیروت، ص۵۵.
- ↑ بهرامیان، «ابوالجارود»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ ابنهارون، تیسیر المطالب، ۱۴۲۲ق، ص۲۷۷.
- ↑ فرات کوفی، تفسیر، ۱۴۱۰ق، ص۱۵۱.
- ↑ سیاغی، الروض النضیر، بیروت، ج۱، ص۳۶۴، ج۲، ص۱۷۱؛ احمد بن عیسی، رأب الصدع، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۹۷.
- ↑ خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۳۳۵-۳۳۶.
- ↑ تقیزاده داوری، تصویر امامان شیعة در دایرة المعارف اسلام، ۱۳۸۵ش، ص۲۴۶.
- ↑ آقانوری، خاستگاه تشیع و پیدایش فرقههای شیعه در عصر امامان، ۱۳۸۵ش، ص۲۷۰.
- ↑ اشعری، مقالات الإسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۶۶؛ شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۸۳؛ شیخ طوسی، رجال طوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۵؛ ابنداود، رجال ابنداود، ۱۳۴۲ش، ص۴۵۵؛ حلی، خلاصة الاقوال، ۱۴۱۱ق، ص۲۲۳؛
- ↑ کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۲۹؛ تفرشی، نقد الرجال، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۲۷۹؛ عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۲۴۶.
- ↑ نوبختی، فرق الشیعه، بیروت، ص۵۵؛ لجنة العلمیة فی موسسة الامام الصادق(ع)، معجم طبقات المتکلمین، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۳۰۵.
- ↑ سمعانی، الأنساب، ۱۳۸۲ق، ج۳، ص۱۶۸؛ لجنة العلمیة فی موسسة الامام الصادق(ع)، معجم طبقات المتکلمین، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۳۰۵؛ سیاغی، الروض النضیر، بیروت، ج۱، ص۳۶۴.
- ↑ خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۲۲، ص۸۱.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۶۰.
- ↑ علامه حلی، رجال العلامة الحلی، ۱۴۱۱ق، ص۲۲۳؛ فرات کوفی، تفسیر، ۱۴۱۰ق، ص۱۵۱.
- ↑ سیاغی، الروض النضیر، بیروت، ج۱، ص۳۶۴، ج۲، ص۱۷۱؛ احمد بن عیسی، رأب الصدع، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۹۷.
- ↑ لجنة العلمیة فی موسسة الامام الصادق(ع)، معجم طبقات المتکلمین، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۳۰۴.
- ↑ خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۲۲، ص۸۱.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۱۷۰.
- ↑ خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۲۲، ص۸۱.
- ↑ لجنة العلمیة فی موسسة الامام الصادق(ع)، معجم طبقات المتکلمین، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۳۰۵.
- ↑ کلینی، الكافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۱.
- ↑ ابنقولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۴۷.
- ↑ فرات کوفی، تفسیر، ۱۴۱۰ق، ص۱۸۷.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۰۲.
- ↑ کلینی، الكافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۱؛ ج۲، ص۹۰؛ شیخ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۲۲۶.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۰۲.
- ↑ کلینی، الكافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۳۶۲، ج۶، ص۴۷۷.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۱۷۹؛ ابنبابویه، الإمامة و التبصرة، ۱۴۰۴ق، ص۱۳۷؛ شیخ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۲۶۹؛ طبرسی، الإحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۲۴.
- ↑ کلینی، الكافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۹۸، ۳۰۳، ۵۳۲.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۶۲.
- ↑ ابنغضائری، الرجال، ۱۴۲۲ق، ص۶۱؛ تفرشی، نقد الرجال، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۲۷۹.
- ↑ ابنهارون، تیسیر المطالب، ۱۴۲۲ق، ص۶۴، ۱۵۶.
- ↑ قمی، الکنی و الألقاب، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۳۴.
- ↑ خفاجی، الامام الباقر علیهالسلام واثره فی التفسیر، ۱۴۲۶ق، ص۱۵۵-۱۵۸.
- ↑ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۲۰۸.
- ↑ مامقانی، تنقیح المقال، ۱۴۳۱ق، ج۲۹، ص۶۴، به نقل از تلخیص المقال.
- ↑ کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۲۹-۲۳۰؛ علامه حلی، رجال العلامة الحلی، ۱۴۱۱ق، ص۲۲۳.
- ↑ کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۲۹؛ نوبختی، فرق الشیعه، بیروت، ص۵۵.
- ↑ کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۳۰.
- ↑ ابنندیم، الفهرست، بیروت، ص۲۶۷.
- ↑ ابنقانع بغدادی، معجم الصحابه، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۱۸۱۵-۱۸۱۶.
- ↑ ابنقانع بغدادی، معجم الصحابه، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۱۸۱۶.
- ↑ شیخ مفید، الرد علی أصحاب العدد، ۱۴۱۳ق، ص۳۰.
- ↑ خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۳۳۲-۳۳۴.
- ↑ خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۳۳۴.
- ↑ خویی، معجم جال حدیث، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۳۳۲-۳۳۶.
- ↑ امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۲۵.
- ↑ قمی، الکنی و الألقاب، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۳۴.
- ↑ ابنندیم، الفهرست، بیروت، ص۳۷.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۱۷۰.
- ↑ ابنندیم، الفهرست، بیروت، ص۵۰؛ شبر، الجوهر الثمین، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۰.
- ↑ بابایی، مکاتب تفسیری، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۱۰۱-۱۰۲.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۱۷۰.
- ↑ شیخ طوسی، الفهرست، ۱۴۲۰ق، ص۷۲.
- ↑ حسینزاده، «بررسی تفسیر ابوالجارود».
- ↑ عسکری، القرآن الکریم و روایات المدرستین، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۶۳.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۸ش، ج۴، ص۲۵۱.
- ↑ خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۳۳۴؛ عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۲۴۶.
- ↑ شیخ طوسی، الفهرست، ۱۴۲۰ق، ص۷۲؛ ابنشهرآشوب، معالم العلماء، ۱۳۸۰ق، ص۵۲؛ امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۷، ص۸۴.
یادداشت
- ↑ جعفر بن محمد بن قولویه تمام روایان کتاب کامل الزیارات را توثیق کرده و بهعنوان یکی از توثیقات عامه در بین رجالشناسان مطرح شده است (ایروانی، دروس تمهیدیه فی القواعد الرجالیه، ۱۴۳۱ق، ص۳۳-۳۸).
منابع
- آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعه، قم، اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق.
- آقانوری، علی، خاستگاه تشیع و پیدایش فرقههای شیعه در عصر امامان، قم، پژوهشگاه علوم و معارف فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
- ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ سوم، ۱۴۱۹ق.
- ابنبابویه، علی بن حسین، الإمامة و التبصرة، قم، مدرسة الامام المهدی(عج)، ۱۴۰۴ق.
- ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، بیروت، دار صادر، ۱۳۲۵ق.
- ابنداود، حسن بن علی بن داود، رجال ابنداود، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۲ق.
- ابنشهرآشوب، محمد بن علی، معالم العلماء في فهرست کتب الشیعة وأسماء المصنفین منهم قدیما وحدیثا، نجف، المطبعة الحیدریة، ۱۳۸۰ق.
- ابنغضائری، احمد بن حسین، الرجال، قم، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ۱۴۲۲ق.
- ابنقانع بغدادی، عبد الباقی، معجم الصحابة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۴ق.
- ابنقولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، نجف، دارالمرتضویة، ۱۳۵۶ش.
- ابنندیم، محمدبن اسحاق، الفهرست، بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
- ابنهارون، یحیی بن حسین، تیسیر المطالب فی أمالي ابیطالب، صنعا، موسسة الامام زید بن علی الثقافیه، ۱۴۲۲ق.
- احمد بن عیسی، رأب الصدع، به کوشش علی بن اسماعیل صنعانی، بیروت، دارالمحجة البیضاء، ۱۴۲۸ق.
- اشعری، ابوالحسن، مقالات الإسلامیین و اختلاف المصلین، ویسبادن، فرانس شتاینر، ۱۴۰۰ق.
- امین، محسن، أعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق.
- ایروانی، محمدباقر، دروس تمهیدیه فی القواعد الرجالیه، قم، انتشارات مدین، ۱۴۳۱ق.
- بابایی، علیاکبر، مکاتب تفسیری، قم، مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۱ش.
- بحرانی اصفهانی، عبدالله بن نورالله، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال، تحقیق محمدباقر موحد، قم، موسسه امام مهدی(عج)، ۱۴۱۳ق.
- بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسة البعثه، ۱۴۱۵ق.
- برقی، احمد بن محمد، رجال برقی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۲ش.
- بهرامیان، علی، «ابوالجارود»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ش، تاریخ بازدید: ۳۱ تیر ۱۴۰۴ش.
- تفرشی، مصطفی بن حسین، نقد الرجال، قم، مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، ۱۳۷۷ش.
- تقیزاده داوری، محمود، تصویر امامان شیعه در دایرة المعارف اسلام، قم، مؤسسه شیعهشناسی، ۱۳۸۵ش.
- ثقفی، ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال، الغارات أو الإستنفار والغارات، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۹۵ق.
- حسینزاده، علی، «بررسی تفسیر ابیالجارود»، در مجله پژوهشهای قرآنی، شماره ۵و۶، مرداد ۱۳۷۵ش.
- خفاجی، حکمت عبید، الامام الباقر(ع) وأثره فی التفسیر، بیروت، مؤسسة البلاغ، ۱۴۲۶ق.
- خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث وتفصیل طبقات الرواة، قم، مرکز نشر الثقافة الإسلامیة، چاپ پنجم، ۱۳۷۲ش.
- سمعانی، عبد الکریم بن محمد، الأنساب، حیدرآباد هند، مطبعة مجلس و دائرة المعارف العثمانیة، ۱۳۸۲ق.
- سیاغی، حسین، الروض النضیر شرح مجموع فقه الکبیر، بیروت، دارالجیل، بیتا.
- شبر، عبدالله، الجوهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین، کویت، شرکة مکتبة الالفین، ۱۴۰۷ق.
- شریف الرضی، محمد بن حسین، نهجالبلاغه (للصبحی صالح)، قم، هجرت، ۱۴۱۴ق.
- شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
- شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، تحقیق محمد بدران، قم، شریف رضی، چاپ سوم، ۱۳۶۴ش.
- شیخ طوسی، محمد بن الحسن، رجال طوسی، تحقیق جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۳۷۳ش.
- شیخ طوسی، محمد بن الحسن، فهرست کتب الشیعة وأصولهم وأسماء المصنّفین وأصحاب الأصول، تحقیق عبدالعزیز طباطبائی، قم، مکتبة المحقق الطباطبائی، ۱۴۲۰ق.
- شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الاختصاص، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الرد علی أصحاب العدد: جوابات أهل الموصل في العدد والرؤية، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- صنعانی، یوسف بن یحیی، نسمة السحر بذکر مَن تشیع و شعر، بیروت، دارالمؤرخ، ۱۹۹۹م.
- طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج، مشهد، نشر مرتضی، ۱۴۰۳ق.
- عسکری، مرتضی، القرآن الکریم و روایات المدرستین، قم، کلیة اصول الدین، ۱۳۷۴ش.
- عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، طبقات مفسران شیعه، قم، دفتر نشر نوید اسلام، چاپ چهارم، ۱۳۸۷ش.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلی، تحقیق محمد صادق بحرالعلوم، نجف،دار الذخائر، ۱۴۱۱ق.
- فرات کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، تحقیق محمدکاظم محمودی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، ۱۴۱۰ق.
- قمی، عباس، الکنی والألقاب، تهران، مکتبة الصدر، چاپ پنجم، ۱۳۶۸ش.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، دارالکتاب، ۱۳۶۳ش.
- کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی، تحقیق حسن مصطفوی، مشهد، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، ۱۴۰۹ق.
- كلينى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الكافی، تهران، دارالكتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- گروه علمی مؤسسه امام صادق(ع)، موسوعة طبقات الفقهاء، قم، مؤسسة الإمام الصادق(ع)، ۱۴۱۸ق.
- لجنة العلمیة فی مؤسسة الامام الصادق(ع)، معجم طبقات المتکلمین، قم، مؤسسة الإمام الصادق(ع)، ۱۴۲۴ق.
- مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، قم، مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، ۱۴۳۱ق.
- مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیه، قم، انصاریان، ۱۴۲۶ق.
- معرفت، محمدهادی، تاریخ قرآن، تهران، سمت، چاپ پنجم، ۱۳۸۲ش.
- معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، قم، التمهید، ۱۳۷۹ش.
- معرفت، محمدهادی، صیانة القرآن من التحریف، قم، التمهید، ۱۳۸۶ش.
- نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۳۶۵ش.
- نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، بیروت، دارالاضواء، بیتا.