احمد بن عیسی بن زید

از ویکی شیعه
احمد بن عیسی بن زید
عالم و محدث زیدیه
اطلاعات فردی
لقبفقیه آل محمد(ص)
تاریخ تولدپس از سال ۱۵۷ هجری قمری
زادگاهکوفه
تاریخ وفاتپس از ۲۴۰ق
محل دفنبصره
خویشاوندان
سرشناس
زید بن علی
اطلاعات علمی
استادانحسین بن علوان • محمد بن بکر ارحبی
شاگردانعلی بن احمد بن عیسی • محمد بن احمد بن عیسی • محمد بن منصور مرادی
تألیفاتامالی احمد بن عیسی • علوم آل محمد (ص) • مسائل احمد ابن عیسی
سایرکتابت حدیث


احمد بن عیسی بن زید (۱۵۷ یا پس از آن- ۲۴۷ق) نوادۀ زید بن علی از علویان مشهور اوایل خلافت عباسی و از عالمان معروف زیدی مذهب بود که روزگاری به صورت متواری می‌زیست.

احادیث روایت شده و نظریات فقهی احمد، توسط محمد بن منصور مرادی در کتاب‌ امالی احمد بن عیسی و علوم آل محمد(ص) جمع‌آوری شده و همواره مورد توجه عالمان و محدثان زیدیه بوده است.

زندگی و تبار

تولد احمد در ۱۵۷، ۱۵۸، ۱۵۹ق و حتی پس از آن گزارش شده است.[۱] مادرش عاتکه دختر فضل بن عبدالرحمان بن عباس بن ربیعة بن حارث بن عبدالمطلب بود.[۲]

پدرش عیسی همراه نفس زکیه و برادرش ابراهیم در قیام‌های ضدعباسی شرکت داشت و از این دوره بود که متواری شد.[۳] احمد ظاهرا در کوفه زاده شد، او کودک بود که پدرش درگذشت از این رو از پدرش حدیث نشنید.[۴]

احمد در اواخر عمر نابینا شد و متوکل عباسی که در پی وی بود، او را در خانۀ دامادش در کوفه یافت و چون او را نابینا دید، به حال خود واگذاشت.[۵] ابوالفرج انگیزه متوکل را در پیگیری احمد بن عیسی، طرفداری زیدیه از وی و احتمال یاری به او در صورت قیام احمد نوشته است.[۶]

مرگ احمد در ۲۴۰ق[۷] یا ۲۴۷ق یک هفته پیش از قتل متوکل(درگذشت۲۴۷ق)[۸][۹] ذکر شده است و مدفن او در بصره بود.[۱۰] ابن طباطبا پنداشته است که احمد توسط متوکل به قتل رسیده است.[۱۱]

پس از مرگ پدر

پس از مرگ عیسی، صباح زعفرانی، احمد و زید دو پسر او را به بغداد نزد مهدی خلیفۀ عباسی برد. مهدی آن دو را تحت سرپرستی خویش گرفت.[۱۲] آن دو در دارالخلافه به سر می‌بردند، تا آنکه محمد امین کشته شد و امر خلافت در بغداد پریشان گردید. زید پیش از این بر اثر بیماری در گذشته بود و احمد از فرصت استفاده کرد و متواری شد.[۱۳]

به روایتی دیگر کسی که آن دو را نزد مهدی برد ابن علاق صیرفی نام داشت و احمد و زید به اذن مهدی به مدینه رفتند و زید در آنجا درگذشت و احمد در آنجا بود. تا آنکه در اوایل خلافت هارون عباسی به خلیفه خبر رسید که گروهی از زیدیه بر او گردآمده‌اند و او دستور داد احمد را دستگیر و زندانی کنند.[۱۴]

به گزارش یعقوبی هارون احمد را در رافقه در ۱۸۸ق زندانی کرد. او پس از مدتی گریخت و به بصره درآمد و با شیعیان به مکاتبه پرداخت و آنان را به سوی خویش دعوت کرد. هارون به دنبال او افرادی را فرستاد اما نتوانست او را دستگیر کند. او وکیل احمد را که حاضر نام داشت، در بند کرد. او سوگند یاد کرد که مخفیگاه احمد را نشان ندهد و به همین جهت به دستور هارون مصلوب شد.[۱۵]

هارون احمد و قاسم بن علی بن عمر بن علی بن حسین را از حجاز فراخواند. و زیر نظر فضل بن ربیع زندانی کرد. آن دو پس از مدتی به کمک گروهی از زیدیه گریختند.[۱۶]

احمد مدتی در خانۀ محمد بن ابراهیم در بغداد پنهان بود و چون هارون از حال وی مطلع شد، به بصره رفت و هارون نتوانست او را گرفتار کند.[۱۷]

ابوالفرج اصفهانی داستان مربوط به حاضر را نقل کرده ولی گفته است که حاضر نه در دورۀ هارون بلکه در زمان مهدی به جهت آنکه موضع اختفای عیسی پدر احمد را نشان نداد کشته شد.[۱۸]

با اینهمه ابوالفرج روایتی را که حاکی از ارتباط احمد و حاضر در بصره و مناطق اطراف اهواز بوده، نقل کرده. در این روایت آمده است که هارون امر کرد تا آن دو را گرفتار کنند و نزد او ببرند.[۱۹] ذهبی[۲۰] به نقل از مدائنی گفته که هارون در ۱۸۵ق خبردار شد که احمد در عبادان خروج کرده است.[۲۱]

قاضی نعمان روایت خروج احمد در عبادان را به تفصیل آورده است روایتی که با انچه پیش از این دربارۀ احمد گفته شد تعارض دارد. او روایت کرده است که در ۱۸۵ق هارون دستور داد تا احمد را که در عبادان دست به پی ریزی قیامی بر ضد خلیفه دارد دستگیر کند و آن دوره احمد همراه پسر ادریس بن عبدالله محض در بصره و نواحی اطراف اهواز فعالیت داشت.

فرستادۀ هارون که ابوالساج نام داشت، با مکر و حیله احمد و پسر ادریس را گرفتار کرد، ولی آن دو گریختند و در بصره پنهان شدند و پس از مدتی به کوفه رفتند.[۲۲]

بنابر نقل قاضی نعمان، احمد دوباره به بصره بازگشت و در آنجا پنهان زیست تا مرگ او در رسید.[۲۳]

در روایتی که محلی[۲۴] نقل کرده محمد بن زکریای غلّابی از احمد بن عیسی آن گاه که در بصره متواری شده بود، شنیده است هنگامی که هارون در پی علویان بود قاسم بن ابراهیم رسی به یمن، عبدالله بن موسی بن عبدالله بن حسن بن حسن به شام، و خود به ری گریختند پس از درگذشت هارون (۱۹۳ق) این سه تن در موسم حج گرد هم آمدند و هر یک داستان خویش بازگفتند احمد به آنها می‌گوید که سال‌ها در ناحیۀ ورذنین از نواحی ری به طور پنهانی به زندگی خود ادامه داد و نام خود را به ابوحفص جصاص تغییر داد و با زنی ازدواج کرد. پسرش محمد نیز در آنجا با زنی از موالی عبدالقیس ازدواج کرد و صاحب فرزندی به نام علی شد.

در ۲۱۹ق احمد بن عیسی در منزل محمد بن منصور مرادی در کوفه با قاسم رسی بیعت کرد. این دو روایت که از سوی منابع زیدی گزارش شده است، می‌تواند تا اندازه‌ای ابهام موجود در روایات دیگر، دربارۀ زندگی احمد در سال‌های اختفاء را برطرف کند بر این اساس می‌توان گفت که احمد در سال‌هایی که پنداشته می‌شد در بصره پنهان است مدت‌ها در ری و مناطق دیگر به سر می‌برده است.[۲۵]

جایگاه علمی

ابوالفرج درباره احمد بن عیسی نوشته، او عالم و محدثی زیدی مذهب به شمار می‌آید. و به کتابت حدیث می‌پرداخت و جمعی از وی حدیث نوشته‌اند.[۲۶] ذهبی از او به عنوان شیخ بنی هاشم و کبیرهم یاد کرده است.[۲۷]او را عالم فقیه بزرگ و زاهد خوانداند.[۲۸]همچنین به فقیه آل محمد(ص) ملقب بوده است.[۲۹] در تراجم جنداری، از منابع زیدیه، نوشته شده احمد ۳۰بار با پای پیاده حج بجا آورد.[۳۰]

مشایخ

  • حسین بن علوان
  • محمد بن بکر ارحبی

شاگردان

احادیث احمد توسط الهادی الی الحق در النکاح و در الامالی و نیز توسط ائمه خمسۀ زیدی یعنی محمد بن منصور مرادی، ابوالحسن هارونی، ابوطالب هارونی، الموفق بالله جرجانی و فرزندش مرشد بالله در تألیفاتشان روایت شده است.[۳۲]

احمد بر این باور بود که ابوبکر و عمر بر نیکی و درستیند[۳۳]نیز وی معتقد بود که امامت در غیر اولاد سبطین نیز به شرط دارا بودن عدالت جائز است.[۳۴]

فرزندان

  • ابوالقاسم محمد اکبر
  • احمد
  • حسین
  • علی
  • ابوجعفر محمد[۳۵]

ابو جعفر محمد صاحب فرزندی به نام علی بود که صاحب الزنج ادعا داشت که خود همان علی است.[۳۶]این ادعا توسط برخی از نسب شناسان تأیید و از سوی بسیاری دیگر رد شده است. گرچه از روایتی که محلی دربارۀ اختفای احمد در ری نقل کرده است شاید بتوان از درستی ادعای صاحب الزنج نشانی یافت.[۳۷]

آثار

از کتب احمد در احکام،[۳۸] فقه[۳۹]و از کتاب الصیام او یاد شده است.[۴۰]

محمد بن منصور مرادی احادیث روایت شده توسط احمد را که در ابواب گوناگون فقهی بوده، همراه احادیث دیگران در کتابی جمع کرده بود که همواره در تاریخ فقه زیدی از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است. این کتاب‌ که امالی احمد بن عیسی و علوم آل محمد(ص) نام داشت، توسط المنصور بالله عبدالله بن حمزه، امام مشهور زیدی بدائع الانوار فی محاسن الآثار نیز نامیده شد.[۴۱]

کتاب یاد شده افزون بر اینکه مشتمل بر احادیث احمد است، در بسیاری موارد نظریات و آراء فقهی او را نیز در بردارد. و همواره نزد عالمان و محدثان زیدی مذهب رواج داشته است. در دوره معاصر علامه بدرالدین الحوثی از علمای برجسته زیدیه و رهبر معنوی فقید جنبش انصارالله یمن شرحی بر این کتاب با عنوان ﺷﺮﺡ اﻣﺎلی ﺍلإﻣﺎﻡ اﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻴﺴﻰ نگاشته است.[۴۲][۴۳]

امالی احمد یک بار درگذشته با عنوان علوم آل محمد(ص) به چاپ رسیده بود و اخیراً نیز به کوشش علی بن اسماعیل بن مؤید صنعانی در بیروت ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م در سه مجلد به چاپ تحقیقی رسیده است.

سزگین از کتاب دیگر محمد بن منصور مرادی به نام مسائل احمد ابن عیسی و القاسم بن ابراهیم یاد کرده است.[۴۴]

ابو عبدالله علوی عالم مشهور زیدی مذهب کوفه در مقدمۀ الجامع الکافی که از منابع مهم فقه زیدی است می‌گوید از آنجا که زیدیان در کوفه در مسال فقهی بر مذهب احمد بن عسیی و قاسم بن ابراهیم رسی و حسن بن یحیی بن حسین بن زید بن علی بن حسین و محمد بن منصور مرادی اعتماد و تکیه دارند اقوال آنان را در این کتاب جمع آورده است و در ذکر اقوال احمد بر کتاب‌های منصور که مشتمل بر احادیث و اقوال و آراء فقهی احمد است، تکیه کرده است[۴۵]وی از کتاب مسائل یاد می‌کند و طریق خود را به مؤلفش نشان می‌دهد.[۴۶]

مطالعه بیشتر

برای تفصیل دربارۀ برخی جوانب حیات احمد بن عیسی می‌توان به کتاب امام قاسم بن ابراهیم، نوشته ویلفرد مادلونگ رجوع کرد.[۴۷]

پانویس

  1. بخاری، سر السلسلة العلویة، ص۶۶؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۶۲۷؛ جنداری، تراجم الرجال، ۱۳۴۱ق، ص۵.
  2. بخاری، سر السلسلة العلویة، ص۶۵.
  3. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۴۰۵.
  4. جنداری، تراجم الرجال، ۱۳۴۱ق، ص۵.
  5. بخاری، سر السلسلة العلویة، ص۶۶.
  6. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۶۳۲.
  7. بخاری، سر السلسلة العلویة، ص۶۶.
  8. ابوالفرج، الاغانی، ج۵، ص۱۲۹
  9. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۶۳۲.
  10. ابن صوفی، ص۱۸۸
  11. ابن طباطبا، ص۱۸۱
  12. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۴۲۰-۴۲۳.
  13. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۴۲۳.
  14. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۴۲۳-۴۲۵.
  15. یعقوبی، تاریخ، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۴۲۳.
  16. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۶۲۰-۶۲۱؛ نیز نک: تنوخی، الفرج بعد الشدة، منشورات رضی، ص۱۴۰.
  17. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۶۲۰-۶۲۱.
  18. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۶۲۵، ۶۲۷-۶۲۸.
  19. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۶۲۵.
  20. ذهبی سیر، ج۱۲، ص۷۲
  21. نک: صفدی، ج۷، ص۲۷۱
  22. قاضی نعمان، ج۱، ص۳۳۱-۳۳۳
  23. قاضی نعمان، ج۱، ص۳۳۱-۳۳۳
  24. محلی ج۲، ص۵
  25. محلی ج۲، ص۵
  26. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۶۱۹.
  27. سیر، همانجا
  28. بخاری، سر السلسلة العلویة، ص۸۱.
  29. ابن ابی الرجال، ج۱، ص۲۱۶
  30. جنداری، تراجم الرجال، ۱۳۴۱ق، ص۵.
  31. احمد بن عیسی، ج۱، ص۲۵، ۴۵، ۴۹، ج۲، ص۹۱۴؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۶۱۹.
  32. جنداری، تراجم الرجال، ۱۳۴۱ق، ص۵.
  33. ابن صوفی، ص۱۸۸
  34. جنداری، تراجم الرجال، ۱۳۴۱ق، ص۵.
  35. ابن صوفی، ص۱۸۸
  36. محلی، ج۲،ص۵
  37. طبری، ج۹، ص۴۱۲، ۴۸۷-۴۸۸؛ ابن صوفی، ص۱۸۸-۱۹۰؛ ابن حزم، ص۵۶-۵۷؛ ابن اثیر، ج۷، ص۲۰۵-۲۰۶؛ ابن عنبه، ص۲۹۱
  38. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۶۸۹.
  39. فخر زازی، ص۱۴۲
  40. ذهبی، میزان الاعتدال، ج۱، ص۱۲۷
  41. مؤیدی، ج۱، ص۲۰۰
  42. ویکی شیعه، بدرالدین الحوثی
  43. الملتقی الإسلامی للتوعیة والتأهیل
  44. GAS,I/۵۶۳
  45. علوی، ج۱، ص۲
  46. علوی، ج۱، ص۵
  47. مادلونگ ص۸۰-۸۴

منابع

  • ابن ابی الرجال، احمد، مطلع البدور، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز.
  • ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت،‌دار صادر، ۱۳۸۶ ق.
  • ابن حزم، علی، جمهرة الانساب العرب، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
  • ابن صوفی، علی، المجدی، به کوشش احمد مهدوی دامغانی، قم، ۱۴۰۹ق.
  • ابن طباطبا، ابراهیم، منتقلة الطالبیة، به کوشش محمد مهدی خرسان، نجف، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.
  • ابن عنبه، احمد، عمدة الطالب، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
  • ابوعبدالله علوی، محمد، الجامع الکافی، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانه مرکز.
  • ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
  • ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، به کوشش احمد صفر، قاهره، ۱۳۶۸ق/۱۹۴۹م.
  • احمد بن عیسی، امالی، (راب الصدع)، تدوین محمد بن منصور مرادی، به کوشش علی بن اسماعیل صنعانی، بیروت، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
  • بخاری، ابونصر سهل، سر السلسلة العلویة، به کوشش محمد صادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۲م.
  • تنوخی، محسن، الفرج بعد الشدة، قم، منشورات رضی، بی‌تا.
  • جنداری، احمد، تراجم الرجال، در مقدمۀ جلد اول شرح الازهار، صنعا، ‌بی‌نا، ۱۳۴۱ق.
  • ذهبی، سیر اعلام النبلا، به کوشش شعیب ارنؤوط و صالح سمر، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
  • ذهبی، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.
  • صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
  • طبری، تاریخ طبری، موسسه اعلمی، بیروت.
  • فخرالدین رازی، الشجرة المبارکة، به کوشش مهدی رجائی، قم، ۱۴۰۹ق.
  • قاضی نعمان، شرح الاخبار، به کوشش محمد حسین جلالی، قم،۱۴۱۲ق.
  • محلی، حمید، الحدائق الوردیة، به کوشش یوسف بن محمد مؤید حسنی، دمشق، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
  • مؤیدی، مجد الدین، لوامع الانوار، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز.
  • ملتقی الاسلامی للتوعیة و التأهیل
  • یعقوبی، احمد بن واضح، تاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۷۹ق/۱۹۶۰م.
  • GAS; Madelung, W Der Imam al-Qasim ibn brahlln, Berlin,۱۹۶۵.

پیوند به بیرون