پرش به محتوا

فروع دین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
P.motahari (بحث | مشارکت‌ها)
P.motahari (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۳۲: خط ۳۲:
به فتوای مراجع تقلید، واجب است مسلمان در فروع دین، یا مجتهد باشد و خود احکام را از روی دلیل به دست بیاورد یا از مجتهد تقلید کند یا آنکه احتیاط کند؛ یعنی به‌گونه‌ای عمل کند که مطمئن شود وظیفه شرعی‌اش را انجام داده است؛ مثلا اگر برخی از مراجع عملی را واجب و برخی مستحبّ می‌دانند، آن عمل را انجام دهد. همچنین اگر عده‌ای عملی را حرام می‌دانند و گروهی حرام نمی‌دانند، آن عمل را انجام ندهد.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۱۱تا۱۳.</ref>
به فتوای مراجع تقلید، واجب است مسلمان در فروع دین، یا مجتهد باشد و خود احکام را از روی دلیل به دست بیاورد یا از مجتهد تقلید کند یا آنکه احتیاط کند؛ یعنی به‌گونه‌ای عمل کند که مطمئن شود وظیفه شرعی‌اش را انجام داده است؛ مثلا اگر برخی از مراجع عملی را واجب و برخی مستحبّ می‌دانند، آن عمل را انجام دهد. همچنین اگر عده‌ای عملی را حرام می‌دانند و گروهی حرام نمی‌دانند، آن عمل را انجام ندهد.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۱۱تا۱۳.</ref>


==روش استنباط فروع دین==
==روش و منابع استنباط فروع دین==
دانش [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]]، از دانش‌های اسلامی هستند که در قلمرو فروع دین، به پرسش‌های انسان پاسخ می‌دهند و وظایف او را مشخص می‌سازند.<ref>مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۱۳-۱۵؛ مناهج الاصول الی علم الاصول، ج۱، ص۴۵-۵۴.</ref> فقهای شیعه از رهگذر این دانش‌ها، فروع دین را از متون دینی استخراج و استنباط می‌کنند و احکام عملی شریعت را به دست می‌دهند.
فروع دین، از چهار منبع [[قرآن]]، [[روایات]] پیامبر و [[ائمه]]، [[عقل]] و [[اجماع]] به دست می‌آیند که به آنها ادله اربعه (دلیل‌های چهارگانه) می‌گویند.<ref>ص۲۹.</ref> دانش فقه وظیفه استنباط احکام فروع دین را برعهده دارد.<ref>ص۲۶.</ref> این دانش به کمک دانش‌هایی چون ادبیات عرب، تفسیر، حدیث، رجال و به‌ویژه دانش اصول فقه، احکام شرعی را از ادله اربعه استخراج می‌کند.<ref>ص۲۷.</ref> دانش اصول فقه روش صحیح استنباط احکام شرعی را دراختیار فقه قرار می‌دهد.<ref>ص۲۹.</ref>


==تفاوت اصول و فروع دین==
==تفاوت اصول و فروع دین==

نسخهٔ ‏۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۱۹

فروع دین اصطلاحی فقهی و کلامی به معنای احکام عملی اسلام که در مقابل اصول دین قرار دارد. برخی از فروع دین اسلام به شرح زیر است: نماز، روزه، خمس، زکات، حج، جهاد، امر به معروف، نهی از منکر، تولی و تبری.

فروع دین، آموزه‌های عملی اسلام

عالمان شیعه آموزه‌های دینی را دو دسته تقسیم کرده‌اند:[۱] اصول دین که باورهای بنیادین دین را شامل می‌شود و فرد با اعتقاد به آنها مسلمان محسوب می‌شود.[۲] فروع دین که منظور از آن احکام شرعی اسلام در زمینه‌های مختلف عبادات و دادوستدها است.[۳] به عبارت دیگر فروع دین مجموعه تکلیف‌هایی است که یک مسلمان باید به آنها عمل کند.[۴]

منشأ تقسیم‌بندی

تقسیم آموزه‌های دینی به اصول و فروع دین، در قرآن و روایات شیعه و اهل سنت، وجود ندارد.[۵] از‌این‌رو وضع این دو واژه را به متکلمان نسبت می‌دهند.[۶] البته در برخی روایات اشاراتی به چشم می‌خورد مبنی بر اینکه برخی از آموز‌های دین اسلام مبنایی‌تر از دیگر تعالیم آن هستند.[۷]

برای نمونه در حدیثی از امام باقر(ع) نقل شده است که اسلام‌ بر پنج چیز بنا شده است: نماز، زكات‌، روزه، حج و ولایت و فضیلت ولایت‌ از همه‌ بیشتر است‌.[۸] همچنین گزارش شده است که از امام صادق(ع) پرسیدند: دعائم (ستون‌های) اسلام کدام‌ها هستند؟ وی پاسخ داد: شهادت‌ به‌ توحید، ایمان به نبوت پیامبر(ص‌)، اقرار به‌ آنچه‌ از جانب‌ خدا آورده‌ است‌، پذیرش زکات، و پذیرفتن ولایت آل محمد(ص‌).[۹]

اقسام فروع دین

برطبق مذهب شیعه امامی، فروع دین ده تا هستند و عبارت‌اند از:

وجوب یادگیری فروع دین

واجب است انسان آن دسته از فروع دین را که غالبا با آنها سروکار دارد، مانند نماز، روزه، خمس و زکات یاد بگیرد.[۱۱] برخلاف اصول دین که در آن به یقین نیاز هست،[۱۲] در فروع دین گمان هم کفایت می‌کند. البته منظور از گمان هر ظنی نیست؛ بلکه ظنی است که در دین اعتبار داشته باشد.[۱۳]

به فتوای مراجع تقلید، واجب است مسلمان در فروع دین، یا مجتهد باشد و خود احکام را از روی دلیل به دست بیاورد یا از مجتهد تقلید کند یا آنکه احتیاط کند؛ یعنی به‌گونه‌ای عمل کند که مطمئن شود وظیفه شرعی‌اش را انجام داده است؛ مثلا اگر برخی از مراجع عملی را واجب و برخی مستحبّ می‌دانند، آن عمل را انجام دهد. همچنین اگر عده‌ای عملی را حرام می‌دانند و گروهی حرام نمی‌دانند، آن عمل را انجام ندهد.[۱۴]

روش و منابع استنباط فروع دین

فروع دین، از چهار منبع قرآن، روایات پیامبر و ائمه، عقل و اجماع به دست می‌آیند که به آنها ادله اربعه (دلیل‌های چهارگانه) می‌گویند.[۱۵] دانش فقه وظیفه استنباط احکام فروع دین را برعهده دارد.[۱۶] این دانش به کمک دانش‌هایی چون ادبیات عرب، تفسیر، حدیث، رجال و به‌ویژه دانش اصول فقه، احکام شرعی را از ادله اربعه استخراج می‌کند.[۱۷] دانش اصول فقه روش صحیح استنباط احکام شرعی را دراختیار فقه قرار می‌دهد.[۱۸]

تفاوت اصول و فروع دین

میان اصول و فروع دین تفاوت‌هایی وجود دارد که عبارت‌اند از:

  1. اصول دین از اعتقادات و ایمانیات سخن می‌گویند؛ ولی فروع دین نظر به عمل انسان دارند.[۱۹]
  2. اصول دین نیازمند یقین‌اند و از این رو، تقلید را برنمی‌تابند؛ امّا فروع دین نیازمند تبلیغ و بیان‌اند و حکم عقل در آنها کافی نیست و از این رو تقلید پذیرند.[۲۰]
  3. اصول دین از مقوله إخبار و وصف کردن ‌هستند؛ امّا فروع دین، انشائی و دستوری‌اند و امر و نهی.[۲۱]
  4. در اصول دین اختلافی نیست؛ امّا گاه در فروع دین اختلافاتی رخ می‌نماید. این بدان سبب است که عمل به ظن در اصول دین روا نیست؛ ولی ظنّ معتبر گاه در فروع دین منشأ عمل می‌شود.[۲۲]
  5. نسخ به فروع دین راه دارد؛ امّا در اصول دین به هیچ روی وجود ندارد.[۲۳]
  6. علمای شیعه اصول دین را پنج اصل دانسته‌اند؛ امّا فروع را هشت یا ده فرع.[۲۴] حتی گاه هر آنچه را در برابر اصول جای دارد و جزو احکام عملی است، از فروع دین شمرده‌اند.[۲۵]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. علوی، عقایدالمؤمنین، ۱۴۱۱ق، ص۱۳.
  2. گذشته، «اصول دین»، ص۲۸۲.
  3. مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۱۲؛ علوی، عقایدالمؤمنین، ۱۴۱۱ق، ص۱۳و۱۴.
  4. مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۲ش، ص۶۸۹.
  5. گذشته، «اصول دین»، ص۲۸۲.
  6. گذشته، «اصول دین»، ص۲۸۲.
  7. گذشته، «اصول دین»، ص۲۸۲.
  8. كلینی‌، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸.
  9. كلینی‌، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۹و۲۰.
  10. مطهری، مجموعه آثار، ج۲۶، ص۲۵۶؛علوی، عقائدالمؤمنین، ۱۴۱۱ق، ص۱۲.
  11. مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۲ش، ص۶۸۹
  12. امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۱۲و۱۳.
  13. مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۲ش، ص۶۸۹و۶۹۰.
  14. امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۱۱تا۱۳.
  15. ص۲۹.
  16. ص۲۶.
  17. ص۲۷.
  18. ص۲۹.
  19. آموزش دین، ص۱۸- ۱۰.
  20. طباطبائی، المیزان، ج۱۳، ص۵۸-۵۹.
  21. کفایة الاصول، ص۴۱- ۳۴.
  22. شریعت در آینه معرفت، ص۳۶۶- ۳۶۰.
  23. کشّاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۷۶۰.
  24. مجموعه آثار، ج۱۷، ص۲۲۰.
  25. معارف و معاریف، ج۴، ص۱۷۱۵.

منابع

  • امام ‌خمينى، سيد روح الله، توضیح المسائل(مُحَشّی)، تحقیق سيدمحمدحسين بنى‌هاشمى خمينى‌، قم، ‌دفتر انتشارات اسلامى، چاپ هشتم، ۱۳۹۲ق.‌
  • علوی، عادل، عقائدالمؤمنین، قم، دارالذخائر، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
  • جوادی آملی، عبدالله، شریعت در آینه معرفت، قم، اسرا، ۱۳۸۷ش.
  • حسینی دشتی، مصطفی، معارف و معاریف، مؤسسه فرهنگی آؤایه، ۱۳۷۹ش.
  • سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، کومش، ۱۳۷۳ش.
  • فلاح‌زاده، محمد حسین، آموزش فقه، قم: انتشارات الهادی، چاپ بیست و سوم، تابستان ۸۴.
  • کاشف الغطاء، محمدحسین، اصل الشیعه و اصولها، بیروت، مؤسسة الاعلمی.
  • مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، تهران، امیرکبیر، چاپ هجدهم، ۱۳۸۴ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۹ش.
  • مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.