پرش به محتوا

صفات جمال و جلال الهی

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از صفات سلبیه)

صفات جمال و جلال الهی اصطلاحی در علم کلام و عرفان نظری برای تقسیم بندی صفات خداوند است. «جلال» به معنای بزرگی و عظمت است و متکلمان صفاتی را که نشان‌دهنده بی‌نقصی و بی‌عیبی خداوند هستند را «صفات جلال» می‌دانند. «جمال» نیز به معنای زیبایی است و صفاتی که نشان‌دهنده کمالی از کمالات خداوند هستند، از صفات «جمال» شمرده می‌شوند. در نگاه متکلمان این اصطلاح تعبیر دیگری از تقسیم صفات خداوند به ثبوتی و سلبی است.

در عرفان نظری ملاک تقسیم صفات به جلال و جمالسل متفاوت است. از نظر عرفا صفاتی که نشان‌دهنده هیبت و عظمت و بزرگی خداوند است جزء صفات جلال هستند. در مقابل صفاتی که نشان دهنده نوعی لطف خداوند بوده و موجب انس انسان با خداوند می‌شوند جزء صفات جمال محسوب می‌گردند.

معرفی و جایگاه

صفات جمال و جمال الهی به تقسیمی از صفات الهی اشاره دارد.[۱] جلال، از ریشه «ج ل ل»، در لغت به معنای بزرگی قدر و منزلت و عظمت و کبریاست.[۲] جلالت، را به معنای بزرگی قدر و جلال، می‌دانند که بر نهایت بزرگی قدر وشان دلالت می‌کند و بدین معنا جلال به خداوند اختصاص دارد و درباره غیر او به کار نمی‌رود.[۳] «جمال» نیز به معنای حسن و زيبايى بسيار دانسته شده که بر دو نوع است: یکی زیبایی جان و بدن و فعل انسان؛ و دیگری، زیبایی در سایر پدیده‌های جهان.[۴]

در علم کلام، صفات جمال (= صفات ثبوتی) صفاتی هستند‎ که بر وجود کمال در خداوند دلالت می‎‌کنند مانند علم، قدرت و حیات. صفات جلال(= صفات سلبی) نیز صفاتی‎‌اند که بر سلب نقص یا محدودیت از ذات خداوند دلالت می‎‌کنند مانند جسم نبودن، متغیر نبودن و ... .[۵] براساس گزارش جعفر سبحانی، متکلم امامیه، علمای علم کلام صفات جمال را منحصر در هشت مورد می‌دانند: حیات، علم، قدرت، اراده، سمع، بصر، کلام و غنی.[۶] همچنین صفات جلال را هفت مورد می‌دانند: عدم جسمانیت، عدم جوهریت، عدم عَرَضیت، دیده نشدن،‌ مکان نداشتن، حلول در غیر نداشتن و اتّحاد با چیزی نداشتن.[۷] وی محصور دانستن صفات جمال و جلال در این تعداد را صحیح نمی‌داند و بر این باور است که هر کمالی برای خداوند ثابت شده و از صفات جمال محسوب می‌گردد و هر نقصی از خدا سلب شده و از صفات جلال اوست. و نمی‌توان تعداد آن‌ها را در عدد مشخصی بیان کرد.[۸]

اثبات مطلق این صفات از طریق واجب‌الوجود بودن خداوند است زیرا وقتی ثابت شد خداوند واجب‌الوجود و دارای همه کمالات است و هیچ عیب و نقصی در ذات او راه ندارد، روشن می‌شود که هر نوع صفات کمال باید در او موجود باشد. حقیقت صفت جلالی(=سلبی)، عبارت است از «سلب نوعی نقص» و چون نفی نفی، نوعی اثبات است، صفات سلبی نیز در نهایت از کمال ذات خداوند پرده برمی‌دارند.[۹]

در عرفان و تصوف

به گفته قیصری صفات جلال و جمال در عرفان نظری شامل همه صفات الهی می‌شود. ملاک در این تقسیم آن است که اگر وصفی نشان دهنده لطف و رحمت از جانب خداوند باشد از صفات جمال است و اگر نشان‌گر قهر خداوند باشد از صفات جلال خواهد بود.[۱۰]

گفته تلقی دیگری نیز نزد متقدمان عرفا درباره جلال و جمال وجود داشته است، جلال و جمال از حیث تأثیرات سلوکیشان بر احوال و حیات معنوی سالک مورد توجه بوده است. به این صورت اگر عارف در مواجهه با وصفی از اوصاف الهی حالت خوف و تاثر از هیبت به او دست داد از صفات جلال است. و اگر حالت شوق و ابتهاج داشت از صفات جمال خواهد بود.[۱۱] ابن عربی در نقد این دیدگاه هیبت و شوق را حالت قلبی عارف می‌داند نه ویژگی خداوند که آن را مرتبط با صفات الهی بدانیم.[۱۲]

جُستارهای وابسته

پانویس

  1. سبحانی تبریزی، الالهیات، ۱۴۱۳ق، ص۸۲-۸۳.
  2. طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۳۳۹.
  3. فیروزآبادی، بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز، ۱۴۲۶ق، ج ۲، ص۳۸۵
  4. رجوع کنید به خلیل بن احمد؛کتاب العین؛ ابن منظور، لسان العرب، ذیل «جمل»؛ راغب الأصفهانى، المفردات في غريب القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۰۲.
  5. سبحانی تبریزی، الالهیات، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۸۲-۸۳.
  6. سبحانی تبریزی، الالهیات، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۸۳.
  7. سبحانی تبریزی، الالهیات، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۸۳.
  8. سبحانی تبریزی، الالهیات، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۸۳.
  9. سعیدی مهر، آموزش کلام اسلامی،۱۳۷۷ش، ج ۱، ص۱۹۷-۱۹۸.
  10. قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص۴۳ـ۴۴.
  11. عارفی میناآباد، «صفات جلال و جمال از دید کلامی و عرفانی اسلامی»، ص۱۱۲.
  12. ابن عربی، فتوحات مکیه، دارصادر، ج۲، ص۵۴۰.

منابع

  • قرآن کریم
  • ابن عربی، الفتوحات المکیة، بیروت، دارصادر، بی‌تا.
  • ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت ۱۴۱۲
  • ابن منظور، لسان العرب
  • احمدبن علی نسائی، کتاب السنن الکبری، چاپ عبدالغفار سلیمان بنداری و سیدکسروی حسن، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱
  • حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم ۱۴۰۷ـ۱۴۰۸.
  • خلیل بن احمد، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۹
  • داوودبن محمود قیصری، شرح فصوص الحکم، چاپ جلال الدین آشتیانی، تهران ۱۳۷۵ش
  • ربانی گلپایگانی، علی؛ عقاید استدلالی، نصایح، ۱۳۸۱ ش، چاپ چهارم
  • سبحانی تبریزی، جعفر، الإلهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، قم، مؤسسة الإمام الصادق علیه السلام، ۱۴۱۳ق.
  • سعیدی مهر، آموزش کلام اسلامی، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۷۷ش.
  • سید محمد حسین، طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن
  • طریحی، فخر الدین بن محمد، مجمع البحرین، تهران، مکتبة المرتضویة، ۱۳۷۵ش.
  • عارفی میناآباد، راهب، «صفات جلال و جمال از دید کلامی و عرفانی اسلامی»، مجله حبل المتین، سال اول، تابستان ۱۳۹۱ش.
  • عبدالرحمان بن محمد ثعالبی، تفسیر الثعالبی، المسمی بالجواهرالحسان فی تفسیر القرآن، چاپ علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷
  • عبدالرزاق کاشی، مجموعه رسائل و مصنفات، چاپ مجید هادی زاده، تهران ۱۳۷۹ش
  • عبدالکریم بن ابراهیم جیلی، الانسان الکامل فی معرفة الاواخر و الاوائل، قاهره ۱۳۹۰/ ۱۹۷۰
  • عبدالکریم بن ابراهیم جیلی، الکمالات الالهیة فی الصفات المحمدیة، چاپ سعید عبدالفتاح، قاهره ۱۴۱۷/۱۹۹۷
  • عبدالله بن عمر بیضاوی، انوارالتنزیل و اسرارالتأویل، چاپ فلیشر، اوسنابروک ۱۹۶۸
  • علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۱
  • فتح الله بن شکرالله کاشانی، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین (تفسیر کبیر ملافتح اللّه کاشانی)، تهران ۱۳۴۴ش
  • فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، چاپ هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبائی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸
  • فیروزآبادی، محمدبن یعقوب، بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز، ج ۲، قاهره، المجلس الأعلى للشئون الإسلامية - لجنة إحياء التراث الإسلامي، ۱۴۱۶ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، انتشارات موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق
  • محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، بیروت ۱۹۸۱
  • محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت : دارالفکر، بی‌تا.
  • محمدبن احمد محلّی و عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تفسیرالقران العظیم [ معروف به تفسیر الجلالین ]، استانبول : دارالدعوة، بی‌تا.
  • محمدبن حسن صفار قمی، بصائرالدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴
  • محمدبن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت بی‌تا.
  • محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی، الاصفی فی تفسیرالقرآن، قم ۱۳۷۶ـ۱۳۷۸ش
  • هادی بن مهدی سبزواری، شرح الاسماء، او، شرح دعاء الجوشن الکبیر، چاپ نجفقلی حبیبی، تهران ۱۳۷۵ش

پیوند به بیرون