ام‌درداء

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از خیره دختر ابوحدرد)
ام‌درداء
مشخصات فردی
نام کاملخیره دختر حَدرَد اَسلَمی
کنیهام‌رومان، ام‌محمد
محل زندگیمدینهشام
مهاجر/انصارانصار
خویشاوندانابودرداء(شوهر)
درگذشتسال ۳۰ق/شام
مدفنقبرستان باب‌الصغیر


اُم‌ّدَرداء از اصحاب پیامبر و راویان حدیث بود.[۱] وی از زنان بافضیلت، صاحب‌نظر، خردمند و اهل عبادت به‌شمار رفته است.[۲] ام‌درداء راوی چندین حدیث از پیامبر(ص) است که تعدادی از آنها را به‌صورت مستقیم از پیامبر(ص) و برخی دیگر را از همسرش عُوَیمِر انصاری شنیده[۳] و نقل کرده است.[۴] گروهی از تابعین همچون عبدالله بن باباه، مُعاذ بن اَنَس، طلحة بن عُبَیدالله،[۵] صَفوان بن عبدالله بن صفوان، میمون بن مِهران، زید بن اَسلم و اُم‌دَردای صغری(همسر دیگر ابودرداء)،[۶] از او روایت نقل کرده‌اند.[۷] آثار منفی شرب خمر، جایگاه ویژه خوش‌اخلاقی در ترازوی اعمال[۸] و اهمیت و آثار دعا برای دیگران از جمله موضوعاتی است که در احادیث منقول از ام‌درداء آمده است.[۹]

ام‌درداء از پیامبر(ص):
هنگامی که شخص برای برادر دینی‌اش در غیاب او دعا کند، مستجاب خواهد شد. هر دعایی که کند، فرشته‌ای می‌گوید آن درخواست به تو هم عطا می‌شود

ابن‌اثیر، اسد الغابه، ۱۴۲۴ق، ج۷، ص۳۱۶.

نام او را خَیره دختر ابوحَدْرَد اَسلَمی گفته‌اند.[۱۰] کریمه[۱۱] و سَلامه نام‌های دیگری است که برای او ذکر شده است.[۱۲] کنیه او را ام‌دردای کبری دانسته‌اند.[۱۳] ام‌رومان[۱۴] و ام‌محمد نیز بر وی اطلاق شده است.[۱۵] او را مادر درداء و بلال معرفی کرده‌اند.[۱۶]

نقل شده است ام‌درداء از همسرش ابودرداء به‌دلیل ترک دنیا و اشتغال به عبادت بیش از حد، ناخرسند بود. سلمان که با ابودرداء عقد اخوت داشت،‌ از این موضوع خبردار شد و او را مجبور ساخت تا روزه خود را بشکند و مانع عبادت کردن وی در طول شب گردید.[۱۷] سلمان به او گوشزد کرد که باید هم حق خدا و هم حق همسر و حق خود و بدنش را رعایت کند.[۱۸] طبق برخی نقل‌ها، این اقدام سلمان مورد تأیید پیامبر(ص) قرار گرفت.[۱۹]

ام‌درداء و همسرش ساکن مدینه بودند[۲۰] که بعدها به شام رفته و تا آخر عمر آن‌جا ساکن شدند.[۲۱] گفته می‌شود ام‌درداء دو سال، پیش از ابودرداء در سرزمین شام و در زمان خلافت عثمان بن عَفان از دنیا رفت.[۲۲] سال درگذشت ابودرداء را سال ۳۲ق[۲۳] یا ۳۳ق عنوان کرده‌اند.[۲۴] به‌گفته تاریخ‌نویسان، ام‌دردای کبریٰ در قبرستان باب‌الصغیر دمشق دفن شده است.[۲۵] البته برخی قبر منسوب به ام‌دردای کبریٰ را متعلق به ام‌دردای صغریٰ دانسته‌اند.[۲۶]

پانویس

  1. نیسابوری، المنفردات و الوحدان، ۱۴۰۸ق، ص۸۸.
  2. ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۳۵.
  3. ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۳۵.
  4. دارقطنی، المؤتلف و المختلف، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۳۸۴.
  5. ابن‌عساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۶۹، ص۱۱۴.
  6. ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۳۵.
  7. نیسابوری، المنفردات و الوحدان، ۱۴۰۸ق، ص۸۸.
  8. ابن‌عساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۶۹، ص۱۱۴.
  9. ابن‌اثیر، اسدالغابه، ۱۴۲۴ق، ج۷، ص۳۱۶.
  10. احمد بن حنبل، الاسامی و الکنی، ۱۴۰۶ق، ص۳۶؛ ابن‌حبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ج۳، ۱۱۶.
  11. ابن‌حبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ج۳، ۱۱۶.
  12. زرکلی، الاعلام، ۲۰۰۲م، ج۲، ص۳۲۸.
  13. احمد بن حنبل، الاسامی و الکنی، ۱۴۰۶ق، ص۳۶؛ ابن‌حبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ج۳، ۱۱۶.
  14. ابن‌کثیر، التکمیل، ۱۴۳۲ق، ج۴، ص۳۳۸.
  15. ابونعیم اصفهانی، معرفةالصحابه، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۲۱۰۲.
  16. ابونعیم اصفهانی، معرفةالصحابه، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۲۱۰۲.
  17. بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۶۹۳؛ ابن ابی‌شیبه، المصنف، ۱۴۳۶ق، ج۱۹، ص۳۷۷.
  18. بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۶۹۳؛ ابن ابی‌شیبه، المصنف، ۱۴۳۶ق، ج۱۹، ص۳۷۷.
  19. بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۶۹۳.
  20. زرکلی، الاعلام، ۲۰۰۲م، ج۲، ص۳۲۸.
  21. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۹، ص۳۹۶.
  22. ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۳۵.
  23. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۴، ص۳۵۷.
  24. ابونعیم اصفهانی، معرفةالصحابه، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۲۱۰۲.
  25. ابن‌عساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۱۸.
  26. نووی، تهذیب الاسماء و اللغات، دار الکتب العلمیه، ج۲، ص۲۲۸.

منابع

  • ابن‌ابی‌شیبه، عبدالله بن محمد، المصنف، ریاض، دار کنوز اشبیلیا للنشر و التوزیع، چاپ اول، ۱۴۳۶ق.
  • ابن‌اثیر، علی بن محمد، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، تحقیق: علی محمد عوض و عادل احمد، بیروت،‌ دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۲۴ق.
  • ابن‌حبان، محمد، الثقات، حیدرآباد دکن، دائرة المعارف العثمانیه، چاپ اول، ۱۳۹۳ق.
  • ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، تحقیق علی محمد عمر، قاهره، مکتبة الخانجی، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
  • ابن‌عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق: علی محمد بجاوی، بیروت، دارالجبیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • ابن‌عساکر، علی بن الحسن، تاریخ دمشق، تحقیق: عمر بن غرامه عمروی، بیروت، دارالفکر للطباعة و النشر، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، التکمیل فی الجرح و التعدیل و معرفة الثقات و الضعفاء و المجاهیل، تحقیق: شادی آل‌نعمان، یمن، مرکز النعمان للبحوث و الدراسات الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
  • احمد بن حنبل، الاسامی و الکنی، تحقیق: عبدالله بن یوسف جدیع، کویت، مکتبة دار الاقصی، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
  • دارقطنی، علی بن عمر، المؤتلف و المختلف، تحقیق: موفق بن عبدالله، بیروت، دار الغرب الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
  • بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، دمشق، دار ابن‌کثیر، چاپ پنجم، ۱۴۱۴ق.
  • زرکلی، خیرالدین بن محمود، الاعلام، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ پانزدهم، ۲۰۰۲م.
  • نووی، محیی‌الدین یحیی، تهذیب الاسماء و اللغات، بیروت، دار الکتب العلمیه، بی‌تا.
  • نیسابوری، مسلم بن حجاج، المنفردات و الوحدان، تحقیق: عبدالغفار بنداری و سعید زغلول، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.