تبعید

از ویکی شیعه

تبعید یا نَفیِ بَلَد یکی از انواع مجازات و به معنای دورکردن و بیرون‌کردن مجرم از محل ارتکاب جرم و یا محل اقامتش است. به موجب این مجازات فرد مجرم از اقامت در وطن و شهر خود ممنوع شده و برای مدت زمان معینی به سکونت اجباری در محلی دیگر محکوم می‌گردد. مجازات بعضی از جرایم خاص مانند زنای غیرمُحصَنه، قَوّادی و مُحاربه طبق فقه جزایی اسلام، تبعید است. مشهور فقیهان شیعه قائل به حدی بودن تبعید در این موارد هستند و در مواردی مانند قتل فرزند توسط پدر قائل به تعزیری بودن تبعید شده‌اند. البته حکم تبعید برای تمام این جرایم بطور یکسان اجرا نمی‌شود؛ بلکه در بعضی از موارد از نظر اجرا و احکام با هم تفاوت دارند.

در دوره‌های مختلف تاریخی برخی از حاکمان از تبعید به عنوان ابزار سیاسی در جهت محدودسازی و با هدف کنترل مخالفانشان استفاده کرده‌اند نظیر تبعید حکم بن ابی‌العاص از سوی پیامبر اسلام(ص)، از مدینه به طائف، تبعید امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) به سامرا توسط متوکل، تبعید دسته جمعی علمای بزرگ شیعه از عتبات عالیات عراق به ایران در سال ۱۳۰۲ش و تبعید امام خمینی به ترکیه و تبعید آیت‌الله خامنه‌ای از مشهد به ایرانشهر و جیرفت از سوی حکومت پهلوی.

معرفی و جایگاه

تبعید مجازاتی است که منجر به بیرون کردن مجرم از محل ارتکاب جرم یا محل سکونتش می‌شود.[۱] این معنا در کتاب‌های فقهی با دو عبارت تَغریب (روی برگرداندن از مردم)[۲] و نفی بَلَد (انداختن شخص به شهر دیگر)[۳] بیان شده است. روش اجرای تبعید در کتاب‌های فقهی با توجه به جرایم مختلف مانند زنای غیرمُحصَنه، قَوّادی و محاربه متفاوت است. دورکردن از مکان اجرای حد، محل سکونت یا محل وقوع جرم،[۴] حبس،[۵] اخراج از شهری به شهر دیگر[۶] و آواره کردن دائمی[۷] برخی از مصادیق تبعید است. مجازات تبعید با ادله چهارگانه قرآن کریم،[۸] سنت،[۹] اجماع[۱۰] و دلیل عقلی[۱۱] مشروعیت یافته است.

ماهیت جزایی

بیشتر فقهای امامیه[۱۲] اتفاق‌نظر دارند که مجازات تبعید به‌عنوان کیفر حدی است. در مقابل نظریه مشهور، برخی از فقها مانند ابن‌فهد حلی[۱۳] و صاحب جواهر[۱۴] تبعید را تعزیر می‌دانند و معتقدند مورد و میزان آن بستگی به نظر حاکم شرع دارد.[۱۵]

مصادیق جرایم حدی

فقیهان شیعه برای برخی جرایم، تبعید را نیز به‌عنوان یکی از مجازات‌های حدی بیان کرده‌اند؛ زنای غیر محصنه، واسطه‌گری برای عمل جنسی نامشروع یا قوادی، و محاربه از این دسته‌ جرایم هستند.

شیخ کلینی در کتاب الکافی بابی را تحت عنوان تبعید سارق قرار داده است.[۱۶] شیخ طوسی در تهذیب[۱۷] و عیاشی در تفسیر عیاشی[۱۸] روایتی را از سماعه نقل کرده‌اند که دلالت بر تبعید سارق می‌کند. اما مجلسی اول در کتاب روضة المتقین[۱۹] قائل شده است که به جز اخباریان کسی به این روایات عمل نکرده است.

زنای غیر محصن

زناکاران غیرمحصن که همسر ندارند یا دسترسی به همسر ندارند، به‌جز صد ضربه شلاق[۲۰] و تراشیدن سر[۲۱] به یک سال تبعید به محلی غیر از وطنشان نیز محکوم می‌شوند.[۲۲]

مشهور فقها حکم تبعید را در مورد مردی می‌دانند که مجرد باشد و یا اگر ازدواج نموده آمیزشی (دخول) انجام نداده باشد.[۲۳] اما به عقیده شیخ طوسی[۲۴] و امام خمینی[۲۵] این حکم شامل مرد مجرد نمی‌شود. همچنین اکثر فقهای امامیه قائل به عدم تبعید زن زناکار هستند[۲۶] و در نقطه مقابل گروهی مانند علامه حلی در مختلف الشیعة، [۲۷] شهید ثانی در مسالک الأفهام، [۲۸] مقدس اردبیلی در مجمع الفائدة[۲۹] و خویی در مبانی تکملة المنهاج[۳۰] زن زناکار را نیز مستحق تبعید می‌دانند.

مبدأ تبعید در اقوال فقها مختلف است: به عقیده شیخ طوسی در النهایة[۳۱] و فاضل هندی در کشف اللثام[۳۲] مبدأ تبعید همان شهری است که زنا انجام شده است. اما به عقیده خویی در مبانی تکملة المنهاج[۳۳] و امام خمینی در تحریر الوسیلة[۳۴] تبعید از محلی است که حکم تازیانه جاری شده است. دسته سومی از فقها مانند ابن‌حمزه در الوسیلة، [۳۵] علامه حلی در تحریرالاحکم، [۳۶] شهید ثانی در الروضة البهیة[۳۷] و صاحب جواهر در جواهر الکلام[۳۸] معتقدند زانی را باید از وطنش تبعید کرد.

تعیین محل تبعید: به عقیده علامه حلی[۳۹] و فاضل هندی[۴۰] انتخاب محل تبعید در اختیار حاکم نیست و تعیین محل تبعید به عهده خود زناکار است. اما امام خمینی[۴۱] و سبزواری[۴۲] تعیین محل تبعید را در اختیار حاکم دانسته‌اند.

قوادی

فقها برای قَوّادی (واسطه‌گری برای رابطه نامشروع جنسی) علاوه بر اجرای حد (۷۵ ضربه شلاق) در این گناه حکم به تبعید فرد قَوّاد کرده‌اند[۴۳] مستند این حکم مضمون روایت عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) است.[۴۴] به گفته اکثر فقیهان تبعید اختصاص به مرد قوّاد دارد و زن قوّاد تبعید نمی‌شود؛[۴۵] اما به‌عقیده سلّار دیلمی، [۴۶] و مقدس اردبیلی[۴۷] تبعید شامل زن هم می‌شود. ابن‌ادریس حلی مدت تبعید را کمتر از یک سال می‌داند؛[۴۸] اما امام خمینی و فاضل لنکرانی وابسته به نظر حاکم شرع می‌دانند.[۴۹] گروه دیگری از فقها مانند صاحب جواهر[۵۰] و ابن‌فهد حلی[۵۱] مدت تبعید را تا زمان توبه شخص قواد دانسته‌اند.

محاربه

فقیهان با توجه به آیه محاربه، به‌اجماع، تبعید[۵۲] را یکی از چهار مجازات[۵۳] محارب می‌دانند.

اقوال فقها در مدت تبعید محارب مختلف است: گروهی از فقها مانند شیخ مفید در المقنعة، [۵۴] ابن‌ادریس در السرائر، [۵۵] و شهیدثانی در الروضة البهیة[۵۶] ملاک در مدت زمان تبعید را، توبه محارب قرار داده‌اند(یعنی تبعید محارب ادامه پیدا می‌کند تا وقتی که توبه کند.) گروهی دیگر از فقها مانند امام خمینی در تحریر الوسیلة، [۵۷] و ابن‌سعید حلی در الجامع للشرایع[۵۸] معتقدند مدت زمان تبعید نباید کمتر از یک‌سال باشد هرچند توبه نماید ولی اگر بعداز گذشت یک‌سال از تبعید، توبه نکند تبعید ادامه پیدا می‌کند. مستند حکمشان مضمون برخی از احادیث[۵۹] در این زمینه است. گروه سومی از فقها مانند خویی[۶۰] و موسوی اردبیلی[۶۱] مدت تبعید محارب را حتی اگر توبه نماید ابدی می‌دانند.

شیخ طوسی در شمول حکم تبعید فرقی بین زن و مرد قائل نشده است؛[۶۲] اما علامه حلی در کتاب مختلف الشیعه قائل شده است که ابن‌جنید به عدم تبعید زن محارب حکم کرده است.[۶۳]

مصادیق جرایم تعزیری

فرزندکشی

در قتل فرزند توسط پدر، ابن‌سعید حلی در کتاب الجامع للشرایع[۶۴] و خویی در کتاب مبانی تکملة المنهاج[۶۵] برطبق محتوای روایتی از امام باقر(ع)[۶۶] فتوا به تبعید قاتل[۶۷] داده‌اند و تعیین مدت تبعید را از اختیارات حاکم دانسته‌اند.[۶۸] این حکم شامل شراکت پدر در قتل فرزندش نمی‌شود.[۶۹] فقها به شمول حکم تبعید در مورد اجداد نیز شده‌اند[۷۰] هرچند محقق حلی در کتاب المختصر النافع در این حکم تردید کرده است.[۷۱]

آمیزش با حیوان

آمیزش با حیوان نیز از جرایمی است که برای آن حکم تبعید بیان شده است. به‌گفته علامه مجلسی در کتاب ملاذ الأخیار فقها تبعید را به عنوان مجازات این جرم، ذکر نکرده‌اند.[۷۲] اما برخی مانند صاحب جواهر[۷۳] و خویی[۷۴] با تکیه بر یک روایت [۷۵] علاوه بر اجرای حد این گناه، حکم به تبعید نیز کرده‌اند.

تبعید سیاسی

تبعید در دوران‌های مختلف تاریخی از سوی برخی حاکمان علیه مخالفان خود و با هدف محدودسازی ایشان انجام شده است. بنا به نقل مرتضی مطهری در کتاب مجموعه آثار عالمان مسلمان از عبارت لَا يُجَاوِرُونَكَ در آیه ۶۰ سوره احزاب تبعید فهمیده‌اند.[۷۶] دهخدا در لغت‌نامه از فرهنگ نظام نقل می‌کند که تبعید به معنای «کسی را از وطنش بیرون کردن به‌جهت جرم سیاسی و غیر آن» معنای جدید برای لفظ تبعید است که بعد از انعقاد سلطنت مشروطه در ایران پیدا شد.[۷۷]

تک‌نگاری

کتاب النفی و التغریب فی مصادر التشریع الاسلامی اثر نجم‌الدین طبسی (زاده: ۱۳۳۴ش)، کتابی است که در آن، به بیان مبانی و موارد «تبعید» و حقوق «تبعیدی» در فقه اسلامی پرداخته شده است.[۹۴]

پانوشت

  1. زبیدی، تاج‌العروس، ۱۴۱۴ق، ذیل واژه «غرب»؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۴۰۸ق، ذیل واژه «نفی».
  2. محقق حلی، شرائع الإسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۴۲؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۴۰۸ق، ذیل واژه «الغرب».
  3. موسوی گلپایگانی، الدر المنضود، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۹۵.
  4. مکارم شیرازی، انوار الفقاهة (کتاب الحدود و التعزیرات)، ۱۳۷۷ش، ص۳۰۷.
  5. حسینی شیرازی، الفقة (کتاب الحدود و التعزیرات)، دارالقرآن الکریم، ص۳۱۹.
  6. فاضل لنکرانی، تفصیل الشریعة، ۱۳۸۱ش، ص۳۵۱.
  7. فاضل لنکرانی، تفصیل الشریعة، ۱۳۸۱ش، ص۳۵۱.
  8. طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعیلیان، ج۵، ص۳۲۷ و ج۱۹، ص۳۵۸و۴۸۵.
  9. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۲۴ق، ج۲۸، ص۱۲۱، ب۲۴ و ج۲۸، ص۳۰۸و۳۱۷، باب ۴، ح۶؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۵ش، ج۱۰، ص۳۶، ح۳۷؛ شیخ کلینی، الکافی، ج۷، ص۱۹۷.
  10. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۵۹۲.
  11. طبسی، النفی و التغریب، ۱۴۱۶ق، ص۴۷و۳۹و۱۳۵و۳۶۷.
  12. نگاه کنید به شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۶۸؛ خویی، مبانی تکمله المنهاج، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۳۲۱؛ طبسی، النفی و التغریب، ۱۴۱۶ق، ص۴۷و ۳۶۷.
  13. حلی، المهذب البارع، ۱۴۱۳ق، ص۷۳و۸۹.
  14. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۵۹۸.
  15. کیاهراسی، احکام القرآن، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۳۳۵.
  16. شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۲۳۰.
  17. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۳۶۵ش، ج۱۰، ص۱۲۷.
  18. عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۳۱۶.
  19. مجلسی، روضة المتقین، ۱۴۰۶ق، ج۱۰، ص۱۹۲-۱۹۳.
  20. شیخ صدوق، المقنع، ۱۴۱۵ق، ص۴۲۸.
  21. علامه حلی، مختلف الشیعة، ۱۴۱۳ق، ج۹، ص۱۵۰.
  22. علامه حلی، مختلف الشیعة، ۱۴۱۳ق، ج۹، ص۱۵۰؛ شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۱۷۷.
  23. برای نمونه نگاه کنید به نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۳۲۳.
  24. شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۶۸.
  25. امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۴۳۴ق، ج۲، ص۴۹۶.
  26. نگاه کنید به شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۲؛ شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۶۹۴؛ حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۴۰۳ق، ص۴۰۵؛ سلار دیلمی، المراسم، ۱۴۰۴ق، ص۲۵۷.
  27. علامه حلی، مختلف الشیعة، ج۹، ص۱۵۲.
  28. شهید ثانی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۱۴، ص۳۶۹.
  29. مقدس اردبیلی، مجمع الفائدة والبرهان، ۱۴۱۰ق، ج۱۳، ص۷۶.
  30. خویی، مبانی تکملة المنهاج، ۱۴۲۲ق، ص۲۴۴.
  31. شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۷۰۲.
  32. فاضل هندی، کشف اللثام، ۱۴۱۶ق، ج۱۰، ص۴۴۴.
  33. خویی، مبانی تکملة المنهاج، ۱۴۲۲ق، ص۳۹۰.
  34. امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۴۳۴ق، ج۲، ص۴۶۴.
  35. ابن‌حمزه، الوسیله، ۱۴۰۸ق، ص۵۶.
  36. علامه حلی، تحریر الاحکام، مؤسسه آل‌بیت(ع)، ج۲، ص۲۲۳.
  37. شهیدثانی، الروضة البهیة، ۱۳۷۸ق، ج۳، ص۲۵۵.
  38. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۳۲۷.
  39. علامه حلی، قواعدالاحکام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۳۱.
  40. فاضل هندی، کشف اللثام، ۱۴۱۶ق، ج۱۰، ص۴۴۴.
  41. امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۴۳۴ق، ج۲، ص۴۶۴.
  42. سبزواری، مهذب الاحکام، ۴۱۳ق، ج۲۷، ص۲۷۶.
  43. شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۳ق، ص۷۹۱؛ شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۷۱۰؛ حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۴۰۳ق، ص۴۱۰؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۴۳۴ق، ج۲، ص۵۰۴؛ فاضل لنکرانی، تفصیل الشریعة (الحدود)، ۱۳۸۱ش، ص۳۴۸.
  44. شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۲۶۲.
  45. شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۷۱۰؛ ابن‌براج، المهذب، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۵۳۴؛ ابن‌حمزه، الوسیلة، ۱۴۰۸ق، ص۴۱۴.
  46. سلار دیلمی، المراسم، ۱۴۰۴ق، ص۲۵۷.
  47. مقدس اردبیلی، مجمع الفائدة والبرهان، ۱۴۱۰ق، ج۱۳، ص۱۲۶.
  48. ابن‌ادریس، السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۴۷۱.
  49. امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۴۳۴ق، ج۲، ص۵۰۴؛ فاضل لنکرانی، تفصیل الشریعة (الحدود)، ۱۳۸۱ش، ص۳۴۸.
  50. نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۴۰۱.
  51. ابن‌فهد حلی، المهذب البارع، ۱۴۰۷ق، ص۶۴.
  52. موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات‌، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۵۸.
  53. موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات‌، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۶۰۹.
  54. شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۳ق، ص۸۰۵.
  55. ابن‌ادریس، السرائر، ج۳، ص۴۵۵.
  56. شهیدثانی، الروضة البهیة، ۱۳۷۸ق، ج۳، ص۲۹۵.
  57. امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۴۳۴ق، ج۲، ص۵۲۸.
  58. ابن‌سعید، الجامع للشرایع، ۱۴۰۵ق، ص۲۴۲.
  59. شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۲۴۶-۲۴۷.
  60. خویی، مبانی تکملة المنهاج، ۱۴۲۲ق، ص۳۹۱.
  61. موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۶۳۴.
  62. شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۵۶؛ شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۴۷۰.
  63. علامه حلی، مختلف الشیعة، ۱۴۱۳ق، ج۹، ص۲۵.
  64. ابن‌سعید، الجامع للشرایع، ۱۴۰۵ق، ص۵۷۶.
  65. خویی، مبانی تکملة المنهاج، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۷۲.
  66. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۳۶۵ش، ج۱۰، ص۲۳۶.
  67. طبسی، النفی و التغریب، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۵۲،
  68. نجفی، جواهرالکلام ۱۳۶۲ش، ج۴۲، ص۱۶۹.
  69. شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۳۹۸ق، ج۱۰، ص۹۷.
  70. نجفی، جوهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۲، ص۱۷۰؛ خویی، مبانی تکملة المنهاج، ۱۳۹۶ق، ج۲، ص۷۲.
  71. محقق حلی، المختصر النافع، ۱۴۱۰ق، ص۲۸۹.
  72. علامه مجلسی، ملاذ الأخیار، ۱۴۰۶ق، ج۱۶، ص۱۲۰.
  73. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۶، ص۲۸۹.
  74. خویی، مبانی تکملة المنهاج، ج۱، ص۳۴۴-۳۴۵.
  75. شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۲۰۴؛ سیخ طوسی، الاستبصار، دار الکتب الإسلامیة، ج۴، ص۲۲۳.
  76. مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۰۶.
  77. دهخدا، لغت نامه، ذیل تبعید
  78. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۵۱۴.
  79. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ناشر: مکتبة آیة الله العظمی المرعشي النجفي (ره)، ج۸، ص۲۵۶؛ الامینی، ابوذر، ص۲۵.
  80. رفیعی، تاریخ اسلام، ۱۳۸۲ش، ص۸۱.
  81. اسدآبادی، «شرح حال و آثار جمال‌الدین اسدآبادی»، ص۴۰ و ۶۳.
  82. ابن‌الرضا، ضیاء الابصار فی ترجمه علماء خوانسار، ۱۳۸۲، ص۴۹۸.
  83. حائری، تشیع و مشروطیت در ایران، ۱۳۶۴ش، ص۱۷۵.
  84. «مهاجرت علما از عراق به ایران و بازگشت آنان به عراق1301-1303شمسی - بخش نخست»، وبگاه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
  85. آذری خاکستر، «جایگاه قیام مسجد گوهرشاد در مطالعات تاریخی»، ص۴۳.
  86. مظاهری، «آیت‌آلله سید حسن مدرس»، ص۳۲.
  87. «بهلول گنابادی به روایت اسناد»، وبگاه تاریخ شفاهی ایران.
  88. عمید زنجانی، انقلاب اسلامی ایران؛ علل، مسائل و نظام سیاسی، ۱۳۹۱ش، ص۱۶۹-۱۷۰.
  89. «گذری بر تبعید و تبعیدشدگان در رژیم پهلوی در سال 57-56 (قسمت دوم)»، وبگاه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
  90. لطفی، ستیز با ستم، ۱۳۸۷ش، ص۷۷۶.
  91. لطفی، ستیز با ستم، ۱۳۸۷ش، ص۸۶۲.
  92. «مروری بر نقش طالقانی در سلب مشروعیت از نظام سلطنتی و سقوط شاه بر اساس اسناد ساواک»، وبگاه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
  93. «گذری بر تبعید و تبعیدشدگان در رژیم پهلوی در سال 57-56 (قسمت دوم)»، وبگاه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
  94. «شیخ نجم‌الدین طبسی، مجمع الفکر الاسلامی»، پایگاه اطلاع رسانی حوزه.

منابع

  • ابراهیم محمد، حیاة، نبوخذ نصر الثانی، بغداد، وزارة الثقافة و الاعلام، ۱۹۸۳م.
  • ابن‌ادریس، محمد بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • ابن‌براج، عبدالعزیز بن نحریر، المهذب، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۶ق.
  • ابن‌حمزه، محمد بن علی، الوسیلة الی نیل الفضیلة، تحقیق: محمد حسون، قم، کتابخانه عمومی آیت‌الله‌ مرعشی نجفی(ره)، ۱۴۰۸ق.
  • ابن‌الرضا، سید مهدی، ضیاء الابصار فی ترجمه علماء خوانسار، قم، انتشارات انصاریان، ۱۳۸۲ش.
  • ابن‌سعید، یحیی بن احمد، الجامع للشرایع، قم، مؤسسه سید‌ ‎الشهداء(ع)، ۱۴۰۵ق.
  • ابن‌فهد حلی، احمد بن محمد، المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۷ق.
  • ابن‌منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، ‌دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
  • اسدآبادی، لطف‌الله، «زندگی و آثار جمال‌الدین اسدآبادی معروف به افغانی»، سه رساله درباره زندگی و مبارزات سید جمال‌الدین اسدآبادی، به کوشش: سید هادی خسروشاهی، تهران، کلبه شروق، ۱۳۷۹ش.
  • امام خمینی، سید روح‌الله، تحریر الوسیلة، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ق.
  • آذری خاکستر، غلامرضا، «جایگاه قیام مسجد گوهرشاد در مطالعات تاریخی»، فصلنامه تاریخ‌پژوهی، شماره‌ ۲۸-۲۹، پاییز و زمستان ۱۳۸۵ش.
  • «بهلول گنابادی به روایت اسناد»، وبگاه تاریخ شفاهی ایران، تاریخ بازدید: ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ش.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب الأشراف، تحقيق: سهيل زكار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق.
  • حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴ش.
  • حاجی ده آبادی، احمد، قواعد فقه جزایی، قم، انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۹ش.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه و مستدرکها، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۲۴ق.
  • حلبی، تقی بن نجم، الکافی فی الفقه، تحقیق: رضا استادی، اصفهان، مکتبة الإمام أمیر المؤمنین(ع) ۱۴۰۳ق.
  • حسینی شیرازی، محمد، الفقة (کتاب الحدود و التعزیرات)، قم، دارالقرآن الکریم، بی‌تا.
  • خویی، سید ابوالقاسم، مبانی تکمله المنهاج، قم، مؤسسة إحیاء آثار الامام الخوئی، ۱۴۲۲ق.
  • رفیعی، علی، تاریخ اسلام در عصر امامت امام هادی، امام عسکری و امام زمان علیهم السلام، تهران، تحسین، ۱۳۸۲ش.
  • زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۴ق.
  • سبزواری، عبدالاعلی، مهذب الأحکام، قم، مؤسسه المنار، ۱۴۱۳ق.
  • سلار دیلمی، حمزة بن عبدالعزیز، المراسم فی الفقه الإمامی، تحقیق: محمود بستانی، قم، منشورات الحرمین، ۱۴۰۴ق.
  • شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الأفهام إلی تنقیح شرائع الإسلام، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، ۱۴۱۳ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، المقنع، قم، مؤسسه امام هادی(ع)، ۱۴۱۵ق.
  • شیخ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۵ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الإستبصار فیما اختلف من الأخبار، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۶۳ش.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، قم، دفتر نشر اسلامی، ۱۴۰۷ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الإمامیة، تهران، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، ۱۳۸۷ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، النهایة، بیروت، ‌دار الکتاب العربی، ۱۴۰۰ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، تحقیق: سید حسن خرسان، تهران، ‌دار الکتب العلمیة، ۱۳۶۵ش.
  • شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح: علی‌اکبر غفاری، تهران، ‌دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، المقنعة، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • «شیخ نجم الدین طبسی، مجمع الفکر الاسلامی»، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، تاریخ درج مطلب: ۳ مهر ۱۳۷۶ش، تاریخ بازدید: ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ش.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، منشورات اسماعیلیان، بی‌تا.
  • طبسی، نجم الدین، زندان و تبعید در اسلام، مترجم: مصطفی شفیعی و محمدرضا حسینی، قم، انتشارات صفحه نگار، ۱۳۸۵ش.
  • طبسی، نجم‌الدین، النفی و التغریب فی مصادر التشریع الاسلامی، قم، مجمع الفکر الإسلامی، ۱۴۱۶ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعة فی أحکام الشریعة، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۳ق.
  • علامه مجلسی، محمدباقر، ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، تصحیح: مهدی رجایی، قم، کتابخانه عمومی مرعشی نجفی (ره)، ۱۴۰۶ق.
  • عمید زنجانی، عباسعلی، انقلاب اسلامی ایران؛ علل، مسائل و نظام سیاسی، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۹۱ش.
  • فاضل لنکرانی، محمد، تفصیل الشریعة- الحدود، قم، مرکز فقه الائمه الاطهار(ع)، ۱۳۸۱ش.
  • فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام عن قواعد الأحکام، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۶ق.
  • کیاهراسی، علی بن محمد، أحکام القرآن، تحقیق: موسی محمدعلی، بیروت، ‌دار الکتب العلمیة، ۱۴۰۵ق.
  • «گذری بر تبعید و تبعیدشدگان در رژیم پهلوی در سال 57-56 (قسمت دوم)»، وبگاه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، تاریخ درج مطلب: ۲ تیر ۱۳۹۷ش، تاریخ بازدید: ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ش.
  • لطفی، مجتبی، ستیز با ستم: بخشی از اسناد مبارزات حضرت آیت الله العظمی منتظری ۱۳۵۷ – ۱۳۳۰، نسخه الکترونیک، قم، ۱۳۸۷ش.
  • محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، تصحیح: عبدالحسين محمد على بقال‌، قم، مؤسسة اسماعيليان‌، ۱۴۰۸ق.
  • «مروری بر نقش طالقانی در سلب مشروعیت از نظام سلطنتی و سقوط شاه بر اساس اسناد ساواک»، وبگاه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، تاریخ بازدید: ۱۶ شهریور ۱۴۰۲ش.
  • مظاهری، مجید، «آیت‌الله سید حسن مدرس»، فصلنامه مطالعات تاریخی، شماره ۲۳، زمستان ۱۳۸۷ش.
  • مقدس اردبیلی، احمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، انوار الفقاهة (کتاب الحدود و التعزیرات)، قم، نشر مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۷ش.
  • موسوی اردبیلی، سید عبدالکریم، فقه الحدود و التعزیرات‌، قم، مؤسسة النشر لجامعة المفید، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق.
  • موسوی گلپایگانی، سید محمدرضا، الدر المنضود فی أحکام الحدود، قم، دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۲ق.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۶۲ش.
  • سایت انسان شناسی وفرهنگ
  • سایت موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی

پیوند به بیرون