قاسم بن محمد بن ابیبکر
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | قاسم بن محمد بن ابی بکر |
لقب | مدنی |
خویشاوندان | امام صادق(ع)، ام فروة مادر امام صادق (ع)، ابوبکر، محمد بن ابوبکر و عایشه |
ولادت | ۳۶ ق مدینه |
مشخصات دینی | |
از یاران | امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) |
قاسم بن محمّد بن ابیبکر از بزرگان تابعین و یکی از فقهای هفتگانه مدینه در زمان امام سجاد(ع).
وی جد مادری امام صادق(ع) بود و از اصحاب نزدیک و مورد اعتماد امامان چهارم و پنجم شیعیان به شمار میرفت. روایات بسیاری نقل کرده که مورد استناد راویان متعددی قرار گرفته است.
ولادت و نسب
قاسم بن محمد بن ابی بکر در سال ۳۶ق در مدینه به دنیا آمد. پدرش محمد بن ابی بکر، پسر ابوبکر خلیفه اول، بود که فرزندخوانده امام علی(ع) و از اصحاب خاص وی به شمار میرفت.[۱] بنابر مشهور، مادر وی، دختر یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی بود. بر این اساس، قاسم بن محمد پسرخاله امام زین العابدین محسوب میشود، چراکه گفته شده یزدگرد سه دختر داشت که یکی از آنان همسر امام حسین(ع)، دیگری همسر محمد بن ابی بکر و سومین آنان همسر عبدالله بن عمر بود.[۲]
جد مادری امام صادق(ع)
بنابر گزارشهای مشهور تاریخی، قاسم بن محمد، جد مادری امام صادق(ع) بوده است. ام فروه همسر امام باقر(ع) یکی از دختران وی بود.[۳] قاسم دو پسر به نامهای محمد و عبدالرحمن و دختر دیگری به نام ام حکیم نیز داشت.[۴]
القاب و کنیهها
برای قاسم دو کنیه ابومحمد و ابوعبدالرحمن ذکر شده، لقب وی به علت زندگی در مدینه، مدنی است.[۵]
از منظر امامان شیعه
قاسم بن محمد در مکتب امام زین العابدین(ع) پرورش یافت و از اصحاب و یاران وی به شمار میرفت.[۶] برخی نیز او را از شاگردان امام باقر(ع) میدانند.[۷] تعریفها و توصیفهایی در کلمات امامان شیعه برای قاسم بن محمد وجود دارد.امام صادق(ع) او را یکی از سه بزرگی شمرده که در نزد امام سجاد علیهالسلام از منزلت والایی برخوردار بودهاند. همچنین در نقل دیگری درباره قاسم گفته است: «سعید بن مسیب، قاسم بن محمد و ابوخالد کابلی، از جمله راویان و شیعیانی بودند که مورد اعتماد و عنایت حضرت سجاد علیهالسلام بودند.»[۸]
از امام رضا(ع) روایت شده است که درباره قاسم بن محمد و سعید بن مسیب گفته است: «کانا علی هذا الامر، ای علی التشیع. این دو، در راه ولایت علوی و اسلام ناب، قرار داشتند.»[۹]
دیدگاه عالمان
قاسم بن محمد از راویانی است که مورد تایید و توثیق هم عالمان شیعه و هم علمای اهل سنت است؛ توصیفات مثبتی از وی در کتابهای تراجم و رجال هر دو گروه آمده است. [۱۰]
عالمان اهل سنت
بخاری در کتاب صحیح، وی را فاضلترین مرد زمانهاش معرفی میکند.[۱۱]
محمد بن سعد، نویسنده کتاب طبقات الکبری، به نقل از محمد بن عمر (واقدی) قاسم بن محمد را فقیهی موثق، بلند مرتبه و پرهیزگار، معرفی میکند.[۱۲]
ابن حبان[۱۳]، ابن خلکان[۱۴]، ابن حجر[۱۵] و تعداد دیگری از عالمان اهل سنت نیز در کتابهای خود توصیفات مشابهی درباره قاسم بن محمد آوردهاند. این تعریفها نشانه اعتبار قاسم بن محمد نزد علمای اهل سنت میباشد.
عالمان شیعه
شیخ طوسی در کتاب رجال خود، قاسم را از راویان شیعه معرفی میکند.[۱۶]
قاضی نورالله شوشتری در کتاب مجالس المؤمنین به نقل از ابن داوود حلی -از رجالشناسان شیعه- وی را از اصحاب امام زینالعابدین (ع) و مردی فقیه و دانشمند میداند.[۱۷]
علامه مجلسی در بحارالانوار، قاسم را از ثقات شیعه شمرده است.[۱۸]
محمد تقی شوشتری نیز در کتاب قاموس الرجال، وی را از شیعیان خالص معرفی میکند.[۱۹]
ویژگیها
قاسم بن محمد در علم حدیث و فقه از شهرت برخوردار بود به گونهای که ابوالزناد درباره او گفته است: کسی را در سنت عالمتر از او ندیدم.[۲۰] وی یکی ازفقهای هفتگانه مدینه شمرده شده است.[۲۱]
همچنین دقت او در حفظ و نقل روایات از ویژگیهای اوست که عالمان رجال به آن اشاره کردهاند.[۲۲]
انتقاد به عایشه
محمدتقی شوشتری در کتاب قاموس الرجال به نقل از تاریخ یعقوبی آورده است، پس از شهادت امام حسن(ع)، که عایشه سوار بر استر، فریاد میکرد: نمیگذارم کسی را در خانه پیامبر (ص) دفن کنند، قاسم که هنوز نوجوان بود، نزد وی رفت و گفت:ای عمه! هنوز یاد جنگ جمل از خاطرهها دور نشده که سوار بر شتر شدی، باز میخواهی کاری کنی که گفته شود: دگر بار سوار بر استر شده و آتش فتنه دیگر را روشن کرده است.[۲۳]
درگذشت
روایتهای تاریخی درباره وفات قاسم بین سالهای ۱۰۱، ۱۰۲، ۱۰۸ و ۱۱۲ قمری مختلف است.[۲۴] نقل مشهورتر درگذشت او را در سال ۱۰۱ق در مکانی بین مدینه و مکه به نام قُدَید، ذکر میکند.[۲۵] قاسم وصیت کرده بود او را در لباسهایی که با آن نماز میخواند، کفن کنند.[۲۶]
پانویس
- ↑ ابنخلکان، وفیات الاعیان، ج ۴، ص۵۹.
- ↑ طوسی، رجال، ص۱۰۰.
- ↑ خویی، معجم الرجال، ج ۱۴، ص۴۵.
- ↑ ابن سعد، طبقات الکبری، ج ۵، ص۱۸۵
- ↑ ابن حجر،تهذیب التهذیب، ج ۶، ص۲۵۴.
- ↑ طوسی، رجال، ص۱۰۰.
- ↑ خویی، معجم الرجال، ج ۱۴، ص۴۵.
- ↑ کلینی، الکافی، ج ۱، ص۴۷۲
- ↑ حمیری، قرب الاسناد، ج ۱، ص۳۵۸.
- ↑ ۱۳۷۷۱۳۷۷۱۳۷۷شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۷ق، ج ۸، ص ۴۹۳ و شوشتری، مجالس المؤمنین، ۱۳۷۷ش، ج ۱، ص ۳۳۵.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ج ۸، ص۴۴۶.
- ↑ طبقات الکبرى، ابن سعد، ج ۵، ص ۱۸۵.
- ↑ ابن حبان، ثقات، ج ۵، ص۳۰۲.
- ↑ ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج ۴، ص۵۹.
- ↑ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج ۸، ص۳۳۳-۳۳۵.
- ↑ طوسی، رجال، ص۱۰۰.
- ↑ شوشتری، نورالله، مجالس المومنین،ج ۱، ص۳۳۵.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، جلد ۲، صفحه ۱۲۳
- ↑ شوشتری، قاموس الرجال، ج ۸، ص۴۹۲
- ↑ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج ۸، ص۳۳۴.
- ↑ ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج ۴، ص۵۹.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ج ۸، ص۴۴۶.
- ↑ شوشتری، قاموس الرجال، ج ۸، ص۴۹۳.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ج ۸، ص۴۴۶.
- ↑ ابنخلکان، وفیات الاعیان، ج ۴، ص۵۹.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ج ۸، ص۴۴۶.
یادداشت
منابع
- ابن حبان، محمد، الثقات، دایره المعارف العثمانیه بحیدر آباد، ۱۳۹۹ ق، افست دارلفکر.
- ابن حجر، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، دارصادر.
- ابن سعد، طبقات الکبری، دارصادر، بیروت.
- ابنخلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان،دارالثقافه، بیروت.
- امین،محسن، اعیان الشیعه، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۶ق.
- حمیری، عبدالله بن جعفر، آل البیت، قم، ۱۴۱۳ ق.
- خویی، ابوالقاسم، معجم الرجال الحدیث،دارالزهرا، بیروت.
- شوشتری، محمد تقی، قاموس الرجال، موسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۷ق.
- شوشتری، نورالله، مجالس المومنین،اسلامیه، ۱۳۷۷ش.
- طوسی، ابی جعفر محمد بن حسن، رجال الطوسی، الحیدریه، نجف، ۱۳۸۶ ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دارالکتاب الاسلامیه،تهران، ۱۳۸۸ ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.