عبدالجلیل قزوینی رازی
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | عبدالجلیل بن ابی الحسین بن ابی الفضل قزوینی رازی |
تاریخ تولد | اواخر قرن پنجم قمری |
محل زندگی | ری |
تاریخ وفات | قرن ششم قمری |
شهر وفات | ری |
اطلاعات علمی | |
استادان | اوحد الدین قزوینی • ابومنصور المظفر العبادی |
شاگردان | منتجب الدین بن بابویه • رافعی • سید واثق بالله جبلی |
تألیفات | النقض • تنزیه عایشه • البراهین فی امامة امیرالمؤمنین • مفتاح الراحات فی فنون الحکایات • السؤالات و الجوابات |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
اجتماعی | داشتن مجلس وعظ و تلاش برای تعدیل نگاه اهل سنت به شیعه |
عبدالجلیل بن ابی الحسین بن ابیالفضل قزوینی رازی (متولد اواخر سده ۵ق) فقیه و متکلم سدۀ ششم قمری در ری. مهمترین اثر وی، النقض است که هم از نظر محتوا (به عنوان اعتقادات شیعه) و هم از جهت متن (نثر فارسی) پراهمیت قلمداد شده است. از شاگردان وی میتوان به منتجب الدین رازی اشاره نمود.
ولادت و درگذشت
عبدالجلیل، فرزند ابوالحسین بن ابوالفضل قزوینی، تاریخ و محل دقیق تولد وی روشن نیست، اما شواهدی وجود دارد که در اواخر سده پنجم قمری متولد شده است. باتوجه به نگارش کتاب معروف «تنزیه عایشه» در سال ۵۳۳ق و همچنین کتاب «البراهین فی امامة امیرالمؤمنین(ع)» در سال ۵۳۷ ق و نیز بنابر تصریح خود در کتاب النقض در سال ۵۵۰ هجری قمری، داشتن مجلس وعظ در مدرسه بزرگ خود، این احتمال را قوت میبخشد که او در این سالها، فردی میانسال و جاافتاده در میان مشاهیر شهر ری بوده است، بنابراین زمان تولد او را میتوان حدوداً اواخر قرن ۵ق تخمین زد.[۱] عبدالجلیل اصالتاً اهل قزوین بوده اما به سبب سکونت در شهر ری و قرار گرفتن در شمار علمای شیعۀ آن بلاد، او را عبدالجلیل رازی نیز میخواندهاند.[۲]
نقطه ثقل بزرگان اهل ترجمه در ذکر احوال قزوین، تأکید بر تصنیف کتاب «النقض» بوده است و در ضبط صریح و دقیق تاریخ ولادت، وفات و دیگر مسائل زندگی وی تساهل شده است.[۳]
تحصیلات
در مورد چگونگی شروع تحصیلات و همچنین استادان وی در کتابهای شرححالنگاری مطالب زیادی نمیتوان یافت. احتمالاً تحصیلات خود را از شهر قزوین شروع و پس از هجرت به ری، تحصیلات خود را در آنجا تکمیل کرده است. عبدالجلیل در کتاب النقض به شاگردی نزد «اوحد الدین قزوینی» (برادر بزرگتر عبدالجلیل)[۴] و ابومنصور المظفر العبادی[۵] تصریح کرده است. اما قرائن دال بر اینست که او، از محضر دیگر علمای آن دوره هم کسب فیض کرده است. از بزرگان آن دوره میتوان به ابوالوفاء عبدالجبار رازی، شیخ معین الدین امیر کاعجلی و... اشاره داشت.[۶]
واعظ شهیر
اکثر قریب به اتفاق تراجمنگاران و شرح حالنویسان، از وی بالفظ «الواعظ» یاد کرده و در شرح زندگانی او، تأکید بر وعظ و فصاحت وی کردهاند.[۷]
در قلم تراجم نویسان اگر شخصیتی به لفظ «واعظ» توصیف گردید بدین معنا اشاره دارد که او دارای تمام صفات لازمه اعم از فصاحت، بلاغت، تسلط بر منطق و... برای شهرت به این صفت است و صد البته نشانگر کمال متصف در صفت است.
بسیاری از بزرگان همچون علامه مجلسی، حر عاملی در امل الآمل، محمد باقر خوانساری در روضات الجنات، عبدالله افندی اصفهانی در ریاض العلماء، عبدالله مامقانی در تنقیح المقال، شیخ عباس قمی در الفوائد الرضویه و...در توصیف عبدالجلیل، او را واعظی فصیح خواندهاند. البته آنان، مبنا و مستند خویش را کتاب «الفهرست» نوشته منتجب الدین رازی قرار دادهاند و غالباً سخن وی را تکرار نموده و اگر مطلبی خارج از آن کتاب بدست آوردهاند، بعد از نقل مطلب از الفهرست آن را بیان کردهاند. [۸]
شخصیت وی در میان عامه
در روزگار زندگانی عبدالجلیل، به سبب حکومت و قدرت اهل سنت، نزاعهای درون دینی، بیشتر به ضرر شیعیان تمام میشده است. تلاش عبدالجلیل نیز به عنوان یکی از سرشناسان ری، بیشتر معطوف به انجام این امر مهم بوده است، برخی از نوشتههای وی، نشان دهندۀ تلاش او در این راه بوده است.
عبدالجلیل در شهر ری، به شدت مورد احترام اهل سنت بوده است، به گونهای که برخی از نوشتههای وی مورد توجه بزرگان اهل سنت قرار میگرفت، و از آن نسخه برداری میکردند و حتی تقریظ هم بر آن نوشته بودهاند. عبدالجلیل در مورد ایمان عُمر مطالبی را نگاشته است که شاید آن را باید به نوعی تلطیف کردن فضای موجود بین شیعه و اهل تسنن دانست..[۹]
از عبارات او در النقض برمی آید که عمادالدین حسن استرآبادی بر کتاب تنزیه عایشه تقریظ نوشته است و حتی امیرعباس غازی ملحدکش از سران اباحتیان[۱۰] در زمان حکومت خود در شهر ری، این نسخه را طلب کرده بوده تا در خزانه وی از آن نگهداری شود.[۱۱]
عبدالجلیل خود نیز بصورت تلویحی، اشارهای به وجاهت خود در ری داشته است.[۱۲]
شاگردان
در مورد تعداد شاگردان او هم نمیتوان اظهار نظر صریحی کرد اما به نظر میرسد این دو نفر از شاگردان وی بودهاند:
- منتجب الدین بن بابویه؛[۱۳]
- سید واثق بالله بن احمد جبلی: عالم زیدی مذهب بوده و توسط شیخ عبدالجلیل مستبصر شد.[۱۴]
آثار
عبدالجلیل قزوینی از افراد متبحر در فن نویسندگی بود و آثاری چند که بیشتر در مباحث اعتقادی و کلامی به وی نسبت دادهاند. تصانیف وی عبارتند از:
النقض
النقض (بعض مثالب النواصب فی نقض بعض فضائح الروافض)، مهمترین و ماندگارترین نقشی که قزوینی در تاریخ تشیع داشته، نگارش کتابی در پاسخ به تهمتها و نوشتههای خارج از ادب، اخلاق و دین، توسط یک متعصب ناصبی بوده است. قزوینی کتاب نقض را در رد کتابی به نام بعض فضائح الروافض نوشته[۱۵]، که نویسندهای سنی مذهب، ساکن ری، در محرّم سال ۵۵۵ تألیف آن را به پایان برده[۱۶] و ظاهراً عبدالجلیل تا سال ۵۵۹ به تکمیل آن مشغول بوده است.[۱۷]
دیگر آثار
- البراهین فی امامة امیرالمؤمنین [۱۸] این کتاب را در سال ۵۳۷ ق تألیف نموده است و مشتمل بر دلائل امامت امام علی است.
- السؤالات و الجوابات (در هفت مجلّد) [۱۹] مجموعه سؤالاتی که وی به صورت کتبی به آنها پاسخ داده است. ذکر این کتاب به عنوان هفت مجلد در شرح زندگانی شیخ عبدالجلیل، میتواند گواهی بر سرآمدی و سرشناسی او در میان اهل علم در ری باشد که او را مرجع حل مشکلات خود میدانستهاند.[۲۰]
- مفتاح الراحات فی فنون الحکایات (مفتاح التذکیر) [۲۱] این کتاب مورد توجه عدهای از بزرگان اهل سنت و شیعه بوده و به سبب آنکه حاجت واعظان و مناظران را در مذاکرات و مواعظ رفع میکرده، به مفتاح التذکیر تغییر نام یافته است[۲۲]، و نام اصلی آن همان مفتاح الراحات میباشد که خود مصنف به آن تصریح مینماید.[۲۳] وی در این اثر اعتقاد شیعه در حق زهاد، عباد و مفسران را بیان کرده است.[۲۴]
- تنزیه عایشه[۲۵] این کتاب در بیان پاکی عایشه و دیگر همسران پیامبر اکرم(ص) از نسبت ناشایست زنا و در اثبات پاکدامنی آنان است.[۲۶]
کنگره بزرگداشت
کنگره بزرگداشت عبدالجلیل رازی قزوینی در ۴ خرداد ۱۳۹۱ش در مؤسسه فرهنگی دارالحدیث در قم برگزار شد.[۲۷]
پانویس
- ↑ النقض، مقدمه مصحح، ص۲۳.
- ↑ التدوین، ج۲، ص۵۳۶.
- ↑ الفهرست، ص۸۷.
- ↑ النقض، ص۴۵۹.
- ↑ النقض، ص۵۲۲.
- ↑ الفهرست، ص۷۵؛ ریاض العلماء، ج۳، ص۷۲؛ اثر آفرینان، ج۴، ص۳۴۵؛ روضات الجنات ج۴، ص۱۸۹.
- ↑ امل الآمل، ج۲، ص۱۴۳؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۱۳۴؛ معجم رجال الحدیث، ج۹، ص۲۶۵؛ روضات الجنات، ج۴، ص۱۸۹؛ ریاض العلماء ج۳، ص۷۲؛ التدوین ج۲ ص۵۳۶.
- ↑ افندی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، مطبعة الخيام، ج۳، صص۷۱-۷۲
- ↑ النقض، ص۱۷۷.
- ↑ اباحت: مباح کردن، جایز شمردن، روا دانستن، مشترک دانستن اموال و املاک، مزدکیان و باطینه (اسماعیلیه) را اباحی یا اباحتیه نامیدهاند.
- ↑ النقض، ص۱۱۵.
- ↑ النقض، صص۱۳۸-۱۳۹، ص۴۵۱.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۸، ص۲۸۶؛ دوانی، مفاخر اسلام، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۴۹.
- ↑ حر عاملی، امل الآمل، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۳۳۸.
- ↑ قزوینی رازی، النقض، ص۲، ۱۰۰.
- ↑ قزوینی رازی، النقض، ص۴۶۴)
- ↑ رجوع کنید به قزوینی رازی، النقض، مقدمۀ مصحح، صبیست و یک - بیست و دو.
- ↑ الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۳، ص۷۸؛ امل الامل ج۲، ص۱۴۳؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۱۳۴؛ معجم رجال الحدیث ج۹، ص۲۶۶؛ ریاض العلماء ج۳، ص۷۱؛ روضات الجنات، ج۴، ص۱۸۹.
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج۹، ص۲۶۶؛ روضات الجنات ج۴، ص۱۸۹؛ ریاض العلماء ج۳، ص۷۱؛ امل الامل، ج۲، ص۱۴۳؛ تنقیح المقال ج۲، ص۱۳۴؛ الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۲، ص۲۵۱.
- ↑ الفهرست، ص۲۶۱ – ۲۶۰.
- ↑ امل الامل، ج۲، ص۱۴۳؛ تنقیح المقال ج۲، ص۱۳۴؛ معجم رجال الحدیث، ج۹، ص۲۶۶؛ ریاض العلماء ج۳، ص۷۱؛ روضات الجنات ج۴، ص۱۸۹؛ الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۲۱، ص۳۳۰ و ۳۲۳
- ↑ الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۲۱، ص۳۳۰- ۳۲۳
- ↑ النقض، ص۱۷۷.
- ↑ الفهرست، ص۲۶۱.
- ↑ امل الامل ج۲، ص۱۴۳؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۱۳۴؛ معجم رجال الحدیث، ج۹، ص۲۶۶؛ ریاض العلماء ج۳، ص۷۱؛ روضات الجنات، ج۴، ص۱۸۹؛ الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۲۴، ص۲۸۵.
- ↑ ریاض العلماء، ج۳، ص۷۲.
- ↑ خبرگزاری حوزه.
منابع
- آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن بن علی، الذریعة الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۳ق.
- افندی اصبهانی، عبدالله، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، تحقیق سید احمد حسینی اشکوری، قم، نشر خیام، ۱۴۰۱ق.
- امین، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق.
- امین، سید محسن،طبقات اعلام الشیعه (الثقات العیون فی سادس القرون)، بیروت، دارالکتاب عربی، ۱۳۹۲ق.
- حر عاملی، محمد بن حسن، امل الآمل فی علماء جبل عامل، تحقیق سید احمد حسینی، بغداد، مکتبة الأندلس، ۱۳۸۵ق.
- خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، قم، منشورات مدینة العلم آیت الله خوئی.
- دوانی، علی، مفاخر اسلام، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
- رافعی قزوینی، التدوین فی اخبار قزوین، تحقیق عزیز الله عطاردی، تهران، انتشارات عطارد، ۱۳۷۶ش.
- عباسی، حبیبالله و دیگران، اثرآفرینان: زندگینامه نام آوران فرهنگی ایران از آغاز تا سال ۱۳۰۰ش (ج ۴: صائب تبریزی، قیصری همدانی)، زیر نظر دکتر عبدالحسین نوایی، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۷۹ش.
- قزوینی رازی، عبدالجلیل، النقض، بعض مثالب النواصب فی نقض «بعض فضائح الروافض »، تصحیح میرجلالالدین محدث ارموی، تهران، انتشارات انجمن آثار ملی، ۱۳۵۸ش.
- مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، تهران، انتشارات جهان، بوذر جمهر.
- محدث ارموی، میر جلالالدین، تعلیقه نقض، تهران، انتشارات انجمن آثار ملی، اسفند ۱۳۵۸ش.
- منتجبالدین بن بابویه، الفهرست، تحقیق و مقدمه از دکتر میرجلال الدین محدث ارموی، قم، نشر کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۳۶۶ش.
- خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، نشر اسماعیلیان، ۱۳۹۱ق.