الصوارم المهرقة فی نقد الصواعق المحرقة (کتاب)

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از الصوارم المهرقة)
الصَّوارِمُ المُهْرِقه
اطلاعات کتاب
نویسندهقاضی نورالله شوشتری (معروف به شهید ثالث)
موضوعکلام و اعتقادات
زبانعربی
تعداد جلد۱
اطلاعات نشر
ناشرنهضت


الصَّوارِمُ المُهْرِقه فی نَقْدِ الصَّواعِق المُحْرِقه، کتابی به زبان عربی اثر قاضی نورالله شوشتری، رَدّیه‌ای بر «الصواعق المحرقة فی الرد علی اهل البِدع و الزندقة|الصَّواعِقُ المُحْرِقَه عَلَی اَهْلِ الرّفْضِ و البِدَعِ و الزّنْدِقَه» تالیف ابن حجر هیتمی. ابن حجر، در الصواعق المحرقه به دفاع از خلافت ابوبکر، عمر و عثمان پرداخته و قاضی نورالله شوشتری در کتاب خود، خلافت ابوبکر را نقد کرده است. تلخیص این کتاب با عنوان «الشهب الثاقبه» منتشر شده است.

مؤلف

سید نورالله حسینی شوشتری (۹۵۶ شوشتر-۱۰۱۹ق هند) معروف به قاضی نورالله شوشتری و نیز شهید ثالث، فقیه، اصولی، متکلم، محدّث و شاعر شیعه دوره صفویه بود که به هندوستان رفت و قاضی القضاة آنجا شد.[۱] او سرانجام با بدگویی بدخواهان به وسیله جهانگیرشاه به مرگ محکوم شد و به قتل رسید. شوشتری در آگرای هند دفن است.[۲]

تاریخ تألیف

شوشتری، کتاب الصوارم المهرقه را در اواخر عمر خود تألیف کرده است. با توجه به اینکه وی در ۱۰۱۹ق به قتل رسیده و از سویی، در این کتاب، برخی مطالب را به دیگر کتاب‌های خود، مانند «إحقاق الحق»، که در سال ۱۰۱۴ق تألیف شده، ارجاع داده است،[۳] می‌توان تاریخ کتابت «الصوارم المهرقة» را پس از سال ۱۰۱۴ق، یعنی کم‌تر از ۵ سال مانده به پایان عمر او دانست. شیخ حر عاملی در امل الآمل از این کتاب یاد کرده است.[۴]

ساختار

صوارم المهرقه، در قالب یک خطبه و حدود ۱۲۰ عنوان مختلف تنظیم شده است. مؤلف، ابتدا عبارات ابن حجر را با «قال...» آورده، سپس با «أقول...» به آن پاسخ می‌دهد.[۵] وی، استدلال‌های ابن حجر را از یکدیگر تفکیک نموده و به آن‌ها جواب داده است. این کتاب با عبارت «الحمدلله علی ما حجر عنا حجارة ابن حجر و صَیَّر نار صواعقه رمادا بلا أثر...» آغاز شده است.[۶]

محتوا

قاضی نورالله، در این کتاب، تا پایان باب سوم از کتاب ابن حجر را که مربوط به ابوبکر است، نقد نموده و بحث پیرامون خلافت عمر و عثمان (از باب چهارم به بعد کتاب ابن حجر) را مطرح نکرده، زیرا با اثبات شرعی نبودن خلافت ابوبکر، نیازی به ابطال خلافت عمر و عثمان نمی‌دیده است.[۷]

ملا کاسه‌گر، شاگرد ابن حجر، کتاب استادش را ترجمه کرده و مقدماتی به آن افزوده است. وی در این مقدمات، ادله‌ای برای اثبات مدعای خود و استادش ذکر کرده است. قاضی نورالله شوشتری، کتاب الرد علی مقدمات ترجمة الصواعق المحرقة، را در ردّ آن نگاشت.[۸]

نخستین مطلب کتاب درباره نقد سند و متن روایت مشهور و منسوب به پیامبر(ص) است که فرمود: «أصحابی کالنجوم فبأیهم اقتدیتم اهتدیتم». ترجمه: اصحاب من مانند ستارگان هستند که به هرکدامشان اقتدا کنید هدایت خواهید شد. نویسنده از دانشمندان اهل سنت نقل کرده که در سند این روایت حارث بن غضین است که مجهول و ناشناخته است. هم‌چنین در برخی از اسناد حمزة بن ابی حمزه است که متهم به دروغگویی است. نقدی که بر متن روایت وارد است این است که مخاطب این سخن پیامبر(ص) یا فقط اصحاب هستند و یا هم اصحاب وهم غیر آنها هستند و در هر صورت شخص فصیح به مخاطبانش(که یا همه از اصحابش هستند یا آنها هستند با دیگران) نمی گوید: أصحابی کالنجوم فبأیهم اقتدیتم اهتدیتم. احتمال این که مخاطبان پیامبر در این جمله مسلمانانی بودند که از اصحاب نبودند قابل قبول نیست چون دلیلی برایش وجود ندارد. ایراد دیگر این است که اگر جمله پیامبر صحیح باشد باید که به اقتدا کردن به جاهلان و فاسقان و حتی منافقان مورد توصیه پیامبر(ص) باشد و این کار سبب هدایت باشد در حالی که قطعاً چنین مطلبی درست نیست. [۹]آخرین فصل کتاب بررسی روایاتی است که ابن حجر هیتمی در فضیلت ابوبکر به تنهایی و با ضمیمه به دیگر افراد نقل کرده است. یکی از آنها روایت منسوب به پیامبر(ص) است که فرموده: هذان سیدا کهول أهل الجنة من الأولین و الآخرین إلا النبیین و المرسلین. ابوبکر و عمر آقای پیرمردان اهل بهشت(از آغاز تا پایان خلقت) به جز پیامبران و رسولان هستند. این در حالی است که اهل سنت روایت کرده اند که پیامبر (ص) فرمود: «الحسن و الحسین سیدا شباب أهل الجنة» و منظور از سیادت حسنین سیادت بر جوانان نیست زیرا این دو امام در حالی از دنیا رفتند که به سن کهولت رسیده بودند؛ بلکه منظور از جوانی همان مروّت و جوانمردی است که می‌تواند در پیران هم وجود داشته باشد پس منظور سروری و سیادت برهمه افراد است خواه جوان و خواه پیر، در نتیجه حسن و حسین هم سید تمام پیر و جوان هستند و هم سید ابوبکر و عمر (اگر در آنان فتوت و جوانمردی باشد.) و حدیث منسوب به پیامبر(ص) که ابوبکر و عمر را سید پیران اهل بهشت دانسته دروغ آشکار است. [۱۰]

وضعیت کتاب

الشهب الثاقبه، تلخیص الصواعق المهرقه

کتاب الصوارم، پس از تصحیح محدث ارموی در سال ۱۳۲۶ش در تهران با ۳۴۰ صفحه به چاپ رسیده است. در سال ۱۳۶۷ش با افزودن مقدمه‌ای در ۱۲۳ صفحه در شرح حال شوشتری تجدید چاپ شد.[۱۱]

این کتاب با تحقیق و تصحیح، سید جلال الدین حسینی همراه با مقدمه‌ای در ابتدای آن در شرح حال قاضی نورالله شوشتری نیز چاپ شده است.[۱۲]

نسخه الکترونیکی این کتاب در نرم‌افزار کتابخانه کلام اسلامی، مرکز کامپیوتری علوم اسلامی موجود است.[۱۳]

تلخیص

الصوارم المهرقه، با عنوان «الشُّهُبُ الثاقبه» در ۱۷۲ صفحه تلخیص شده و با قطع وزیری از سوی مؤسسه نشر مشعر چاپ رسیده است.[۱۴]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. صوارم المهرقه، ص«کح» (فیض الآله)
  2. رجوع کنید به: قصص العلماء تنکابنی؛ تذکره علمای امامیه پاکستان، سید حسین عارف نقوی، ترجمه دکتر محمدهاشم، ص۱۵.
  3. آقا بزرگ، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۵، ص۹۴.
  4. حر عاملی، امل‌الآمل، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۳۳۷
  5. آقا بزرگ، الذریعه،۱۴۰۸ق، ج۱۵، ص۹۴.
  6. آقا بزرگ، الذریعه،۱۴۰۸ق، ج۱۵، ص۹۴.
  7. آقا بزرگ، الذریعه، ج۱۵، ص۹۴.
  8. آقا بزرگ، الذریعه، ج۱۵، ص۹۴.
  9. تستری، الصوارم المهرقة،۱۳۶۷ق، ج۱، ص۴-۵. 
  10. تستری، الصوارم المهرقة،۱۳۶۷ق، ج۲، ص۳۳۹-۳۴۰. 
  11. آقابزرگ، الذریعه، ج۱۵، ص۹۴.
  12. الصوارم المهرقة فی نقد الصواعق المحرقة، کتابخانه امام علی.
  13. بنگرید:الصوارم المهرقه فی نقد الصواعق المحرقه، کنسرسیوم محتوای ملی.
  14. متن کتاب الشهاب الثاقبه، کتابخانه تخصصی حج.

منابع

  • آقا بزرگ الطهرانی، الذریعة، بیروت، دار الأضواء.
  • حر عاملی، محمدحسن، امل الآمل فی علماء جبل عامل، بغداد، مکتبه الاندلس.
  • عارف نقوی، سید حسین، تذکره علمای امامیه پاکستان، ترجمه محمدهاشم، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، ۱۳۷۰ش.
  • الصوارم المهرقة فی نقد الصواعق المحرقة، کتابخانه امام علی.
  • الصوارم المهرقه فی نقد الصواعق المحرقه، کنسرسیوم محتوای ملی.
  • متن کتاب الشهاب الثاقبه، کتابخانه تخصصی حج.

پیوند به بیرون