اعواض
مرگ | |
---|---|
احتضار • عزرائیل • غسل میت • کفن • نماز میت • تدفین • شهادت | |
برزخ | |
شب اول قبر • سؤال قبر • نکیر و منکر • حیات برزخی • بدن برزخی | |
قیامت | |
اسرافیل • معاد جسمانی • نفخ صور • نامه اعمال • صراط • صحرای محشر • اصحاب یمین • اصحاب شمال | |
بهشت | |
درهای بهشت • حور العین • غلمان • رضوان • نعمتهای بهشت | |
جهنم | |
درهای جهنم • درکات جهنم • زقوم • اسفل سافلین • هاویه • جحیم • غساق | |
مفاهیم وابسته | |
شفاعت • تجسم اعمال • رقیب و عتید • تناسخ • رجعت • روح • باقیات صالحات | |
اَعواض، جمع عِوض به معنای پاداشی است که خداوند به خاطر درد و رنجی که از جانب او به بندگانش رسیده، عطا میکند. از نظر متکلمان، عوض یا پاداش باید بیشتر از شرور و درد و رنج باشد به طوری که هر شخص عاقلی به تحمل آن درد و رنج در ازاء آن پاداش رضایت دهد.
به عقیده بیشتر متکلمان عدلیه، عوض دادن خداوند به انسانها، واجب و از روی استحقاق فرد مصیبتدیده است؛ اما به باور شیخ مفید، از آنجا که در رنج و مصیبت مصلحت وجود دارد، انسان استحقاق عوض را ندارد و خداوند از روی تَفَضُّل و لطف به شخص رنجدیده پاداش میدهد. عِوض دادن خداوند شامل کفار نیز میشود. عوض دادن خدا ممکن است در دنیا و آخرت باشد.
اعواض در کتب کلامی در بحث مسئله شر و عدل الهی مطرح شده است به جز اینکه برخی عالمان شیعه کتابهایی اختصاصی درباره اجر مصیبتها و ناملایمات تدوین کردهاند که معروفترین آنها کتاب مسکن الفؤاد نوشته شهید ثانی است.
تعریف و جایگاه
اَعواض، اصطلاحی کلامی بهمعنای عوض، جایگزین یا پاداشِ خداوند به کسانی است که در دنیا مصیبتی ناخواسته بر آنها وارد شده است.[۱] اعواض شامل انسانهای بیگناه از جمله کودکان، دیوانگان، مؤمنان، پیامبران و اولیای الهی میشود.[۲]
بحث از اعواض در کتب کلامی در قسمت عدل الهی، ذیل بحث از مسئله شر و آلام ابتدایی (بلاهای ناخواسته یا شرور طبیعی) و یا بعد از بحث انتصاف (دادخواهی از ظالم) آمده[۳] و به باور برخی در قرآن[۴] و روایات نیز به آن اشاره شده است.[۵] در مقابل به عقیده گروهی از پژوهشگران، پیشینه بحث اعواض مشخص نبوده و منظور از جبران شدنِ دردها و رنجهای انسان در روایات، همان ثواب و پاداش است.[۶]
به عقیده متکلمان عدلیه، از آنجا که خداوند ظلم نمیکند، عوض و پاداش دادن او به انسانهایی که ناخواسته به بلا دچار میشوند، واجب است.[۷] اکثر علمای امامیه و معتزله، واجب بودن عوض را از روی استحقاق و سزاوار بودن فرد مبتلا دانستهاند،[۸] ولی شیخ مفید عوض دادن به انسانهای مبتلا را از روی تَفَضُّل و لطف الهی میداند، نه «استحقاق».[۹] به عقیده وی در بلا مصلحت وجود داشته و این مصلحت جبرانکننده رنج و بلا بوده و خداوند در مقابل آن به انسان پاداش و ثواب میدهد.[۱۰] در متون دینی نیز گاهی تصریح به استحقاق انسانها نسبت به پاداش الهی شده است و گاه هر گونه پاداشی برخاسته از لطف و کرم و تفضل الهی دانسته شده است.[یادداشت ۱] امام صادق(ع) در روایتی سختیهای هنگام مرگ را برای مؤمن به این منظور دانسته که از گناهانش پاک شود و در جهان آخرت استحقاق پاداش (ثواب) را بی هیچ مانعی بیابد.[۱۱]
اشاعره نیز اصلِ عوض دادن خداوند به انسانهای بلادیده را لازم نمیدانند.[۱۲]
موارد و احکام
به عقیده متکلمان، اگر شخصی بدون اینکه گناهی انجام دهد، بر او بلا نازل شود، یا منفعت کسی برای منفعت دیگری از بین برود، یا شخصی از جهت عقلی و روانی آسیب ببیند؛ بدون آنکه مقصر باشد، بر خداوند واجب است که عِوض آن را به مستحق داده و جبران کند.[۱۳] به نظر آنها در جایی که عوض یا پاداش برعهده خداوند است (شرور طبیعی)، باید بیشتر از شرور و درد و رنج باشد به طوری که هر شخص عاقلی به آن رضایت دهد در غیر این صورت، عوض فایدهای ندارد و بیهوه شمرده میشود؛[۱۴] اما اگر عوض بر عهده شخص دیگری باشد (شرور اخلاقی) لازم نیست عوض بیشتر از آن درد و رنج باشد؛ بلکه اگر مساوی باشد، کفایت میکند.[۱۵]
برخی کشته شدن حیوانات برای ذبح را نیز دارای عوض دانستهاند.[۱۶]
به گفته متکلمانی همچون حمصی رازی جبران رنجها یا همان اعواض، اختصاص به مسلمانان ندارد و خداوند به کفار نیز عوض خواهد داد.[۱۷] این جبران چنانکه گروهی از جمله فاضل مقداد گفتهاند ممکن است در دنیا یا آخرت باشد.[۱۸] درباره اینکه عوض مذکور، دائمی است یا مقطعی، اختلافنظر وجود دارد.[۱۹]
تکنگاری
به جز بحث در کتابهای کلامی برخی از عالمان شیعه به طور مشخص درباره اجر مصیبتها و ناملایمات زندگی کتابهایی نگاشتهاند که میتوان به برخی از آنها اشاره کرد:
- مُسَکّنُ الفُؤاد عِنْدَ فَقْدِ الْأحبّة وَ الْأولاد نوشته شهید ثانی.
- تسلیة الأحزان از سید محمد باقر موسوی خوانساری، متوفای ۱۳۱۳ق، که بر طبق کتاب شهید ثانی نوشته شده است.
- تسلیة الحزین من فقد الأقارب و البنین، از شیخ صالح بحرانی، متوفای ۱۲۸۱ق.
- تسلیة الحزین فی فقد العافیة و الأحباب من الأقارب و البنین، از سید عبدالله شبر، مفسر شیعه، متوفای ۱۲۴۲ق.
- تسلیة الفؤاد فی فقد الأولاد، از سید عبدالله شبر
- تسلیة الملهوفین و تسکین المغمومین تألیف میرزا ابوالقاسم بن میرزا کاظم موسوی زنجانی متوفای ۱۲۹۲ق.[۲۰]
پانویس
- ↑ قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۱۴۲۲ق، ص۴۹۴.
- ↑ فصیحی، «اعواض»، ص۳۴۳؛ قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۱۴۲۲ق، ص۴۹۴.
- ↑ شیخ صدوق، التوحید، موسسة النشر الاسلامی، باب ۶۱؛ فصیحی، «اعواض»، ص۳۴۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: سوره بقره، آیه ۱۵۵.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۵۵-۱۵۷؛ فصیحی، «اعواض»، ص۳۴۳.
- ↑ احسانی، «نقد و بررسى انديشه تأثيرپذيرى متكلمان قرن ۴و۵ اماميه از معتزله در عدل الهى»، ص۱۰۰ - ۱۰۱.
- ↑ علامه حلی، تسلیک النفس، ۱۴۲۶ق، ص۱۷۶؛ قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسة، ۱۴۲۲ق، ص۴۹۴.
- ↑ سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۹؛ علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق، ص۳۳۲؛ قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسة، ۱۴۲۲ق، ص۴۹۴.
- ↑ شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۳.
- ↑ شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۳.
- ↑ شیخ صدوق، الاعتقادات، ج۱، ص۵۴.
- ↑ بغدادی، اصول الدین، ۱۴۱۷ق، ص۳۸۸و ۳۸۹؛ طوسی، تلخیص المحصل، ۱۴۰۵ق، ص۳۴۱.
- ↑ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۴۲۴ق، ص۲۲۰؛ ربانی گلپایگانی، ایضاح المراد، ۱۳۸۲ش، ص۳۳۲و۳۳۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق، ص۳۳۹؛ فاضل مقداد، النافع یوم الحشر فی شرح الباب الحادی عشر، ۱۳۷۰ش، ص۳۳.
- ↑ علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق، ص۳۳۹.
- ↑ فاضل مقداد، اللوامع الالهیة، ۱۴۲۴ق، ص۲۲۰؛ ربانی گلپایگانی، کشف المراد، ۱۳۸۲ش، ص۳۳۲و۳۳۳.
- ↑ حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۴۱؛ قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۱۴۲۲ق، ص۵۰۳و ۵۰۴.
- ↑ فاضل مقداد، النافع یوم الحشر، مؤسسة المعارف الإسلامیة، ص۹۰؛ قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسة، ۱۴۲۲ق، ص۴۹۸.
- ↑ سید مرتضی، شرح جمل العلم و العمل، ۱۴۱۴ق، ص۱۱۸و ۱۱۹؛ قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسة، ۱۴۲۲ق، ص۴۹۴.
- ↑ مختاری، مسکن الفؤاد و ترجمههای فارسی آن، ۱۳۶۷ش.
یادداشت
- ↑ امام سجاد(ع) در فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی، استجابت دعا و ترتیب اثر دادن به آن از سوی خداوند را براساس استحقاق و شایستگی دعا کننده ندانسته است بلکه نتیجه کَرم و ربوببت خداوند برشمرده است.وَ جَعَلْتُ بِکَ اسْتِغَاثَتِی وَ بِدُعَائِکَ تَوَسُّلِی مِنْ غَیْرِ اسْتِحْقَاقٍ لاسْتِمَاعِکَ مِنِّی وَ لا اسْتِیجَابٍ لِعَفْوِکَ عَنِّی بَلْ لِثِقَتِی بِکَرَمِکَ وَ سُکُونِی إِلَی صِدْقِ وَعْدِکَ وَ لَجَئِی إِلَی الْإِیمَانِ بِتَوْحِیدِکَ وَ یَقِینِی [وَ ثِقَتِی] بِمَعْرِفَتِکَ مِنِّی أَنْ لا رَبَّ لِی غَیْرُکَ. مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی.
منابع
- احسانی، محمدعلی، «نقد و بررسى انديشه تأثيرپذيرى متكلمان قرن ۴و۵ اماميه از معتزله در عدل الهى»، در مجله معرفت، قم، موسسه امام خمینی، شماره ۱۹۵، اسفند ۱۳۹۲ش.
- بغدادی، عبدالقاهر، اصول الدین، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق.
- حمصی رازی، سدیدالدین، المنقذ من التقلید، قم، موسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق.
- ربانی گلپایگانی، علی، ایضاح المراد فی کشف المراد، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه، ۱۳۸۲ش.
- سید مرتضی، ابوالقاسم علم الهدی، الذخیره فی علم الکلام، تحقیق احمد حسینی، قم، موسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۱ق.
- سید مرتضی، ابوالقاسم علم الهدی، شرح جمل العلم و العمل، تصحیح یعقوب جعفری، بیجا، دار الاسوة لطباعة، ۱۴۱۴ق.
- شیخ صدوق، محمد بن بابویه، التوحید، قم، موسسة النشرالاسلامی، بیتا.
- شیخ مفید، محمد بن نعمان، تصحیح الاعتقاد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۴ق.
- طوسی، نصیرالدین، تلخیص المحصل، بیروت، دار الأضواء، ۱۴۰۵ق.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، تسلیک النفس الی حظیرةالقدس، تحقق رمضانی، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۲۶ق.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، قم، دفتر نشر اسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۱۳ق.
- فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، اللوامع الالهیه، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۲۴ق.
- فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، النافع یوم الحشر فی شرح الباب الحادی عشر، در: الباب الحادی عشر مع شرحیه النافع یوم الحشر لمقداد بن عبدالله و مفتاح الباب لابی الفتح المخدوم حسینی، تألیف علامه حلی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ دوم، ۱۳۷۰ش.
- فاضل مقداد، النافع یوم الحشر: فی شرح الباب الحادي عشر، [قم]، مؤسسة المعارف الاسلامیة، بیتا.
- فصیحی، محمدحسین، «اعواض» در دانشنامه کلام اسلامی، قم، زمستان ۱۳۷۸ش.
- قاضی عبدالجبار، ابوالحسن عبدالجبار، شرح اصول الخمسه، بیروت، دار احیاء تراث العربی، ۱۴۲۲ق.
پیوند به بیرون
«بررسی نظریه عوض از دیدگاه معتزله و امامیه»