پرش به محتوا

ابوعبید ثقفی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
imported>Mahboobi
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''ابن مسعود بن عمرو بن عُمَیر بن عوف''' (د 13ق/634 م)، معروف به '''اَبو عُبِیدِ ثَقَفی''' سردار مشهور عرب در جنگ با ایرانیان در صدر [[اسلام]] و پدر [[مختار ثقفی]] که در جنگ یوم الجسر کشته شد.
'''ابن مسعود بن عمرو بن عُمَیر بن عوف''' (د 13ق/634 م)، معروف به '''اَبو عُبِیدِ ثَقَفی''' سردار مشهور عرب در جنگ با ایرانیان در صدر [[اسلام]] و پدر [[مختار ثقفی]] که در جنگ یوم الجسر کشته شد.
==انتخاب ابو عبید به عنوان فرمانده==
==انتخاب ابو عبید به عنوان فرمانده==
زمانی که [[عمر بن خطاب]] به خلافت نشست و از گزارش [[مثنی بن حارثه]] مبنی بر پیشروی ایرانیان آگاه شد، مسلمانان را به جنگ با ایرانیان برانگیخت؛ اما به سبب شهرت ایرانیان به پایداری و جنگجوی و دشمن شكنی، كسی داوطلب جنگ نمی شد <ref>طبری، ج3،ص444؛ ابن اعثم، ج1،ص163، 164</ref>، تا آنكه ابوعبید به پاخاست و سعد بن عبید انصاری و سسلیط بن قیس انصاری نیز با او همراه شدند و مردم نیز به پا خاستند. عمر نیز ابوعبید را به فرماندهی برگزید و روانه جنگ كرد <ref>طبری، ج3،ص444؛ ابن اعثم، ج1،ص163، 164؛ بلاذری، 350</ref>. همچنین به مثنی بن حارثه نیز دستور داد كه به ابوعبید بپیوندد و در اطاعت او باشد. <ref>بلاذری، 350؛ دینوری، 113</ref>
زمانی که [[عمر بن خطاب]] به خلافت نشست و از گزارش [[مثنی بن حارثه]] مبنی بر پیشروی ایرانیان آگاه شد، مسلمانان را به جنگ با ایرانیان برانگیخت؛ اما به سبب شهرت ایرانیان به پایداری و جنگجوی و دشمن شكنی، كسی داوطلب جنگ نمی شد،<ref>طبری، ج3،ص444؛ ابن اعثم، ج1،ص163، 164</ref> تا آنكه ابوعبید به پاخاست و سعد بن عبید انصاری و سسلیط بن قیس انصاری نیز با او همراه شدند و مردم نیز به پا خاستند. عمر نیز ابوعبید را به فرماندهی برگزید و روانه جنگ كرد.<ref>طبری، ج3،ص444؛ ابن اعثم، ج1،ص163، 164؛ بلاذری، 350</ref> همچنین به مثنی بن حارثه نیز دستور داد كه به ابوعبید بپیوندد و در اطاعت او باشد. <ref>بلاذری، 350؛ دینوری، 113</ref>
==نبرد دو لشکر==
==نبرد دو لشکر==
از این سو، [[رستم فرخزاد]]، سردار ایرانی، از [[خراسان]] راه [[عراق]] پیش گرفت و نرسی (از خویشاوندان [[خسرو پرویز]]) را به كَسْكَر و جابان را به بِهقُباد پایین فرستاد <ref>طبری، ج3،ص448</ref>. ابوعبید سه بار در نقاط مختلف با سپاهیان [[ایران]] جنگ كرد: نخست در محلی به نام نَمارق، بین حیره و قادسیه، ایرانیان را درهم شكست. در این نبرد جابان اسیر شد و خود را به فدیه آزاد ساخت <ref>طبری، ج3،ص448 ـ 449؛ خلیفه، ج1،ص108؛ ذهبی، ج2،ص5</ref>.
از این سو، [[رستم فرخزاد]]، سردار ایرانی، از [[خراسان]] راه [[عراق]] پیش گرفت و نرسی (از خویشاوندان [[خسرو پرویز]]) را به كَسْكَر و جابان را به بِهقُباد پایین فرستاد.<ref>طبری، ج3،ص448</ref> ابوعبید سه بار در نقاط مختلف با سپاهیان [[ایران]] جنگ كرد: نخست در محلی به نام نَمارق، بین حیره و قادسیه، ایرانیان را درهم شكست. در این نبرد جابان اسیر شد و خود را به فدیه آزاد ساخت.<ref>طبری، ج3،ص448 ـ 449؛ خلیفه، ج1،ص108؛ ذهبی، ج2،ص5</ref>


رستم فرخزاد سپاهی دیگر به سوی كسكر جالینوس روانه جنگ كرد. ابن بار ابوعبید از نمارق به سوی كسكر راند و نرسی را درهم شكست و غنایم بسیار به چنگ آورد <ref>طبری، ج3،ص451</ref>. سپس به جالینوس در باروسما تاخت، ولی كار به صلح انجامید و قرار شد ایرانیان هر نفر 4 درهم فدیه دهند. <ref>خلیفه،ج1،ص108؛ ؛ بلاذری، 350، 351</ref>
رستم فرخزاد سپاهی دیگر به سوی كسكر جالینوس روانه جنگ كرد. ابن بار ابوعبید از نمارق به سوی كسكر راند و نرسی را درهم شكست و غنایم بسیار به چنگ آورد.<ref>طبری، ج3،ص451</ref> سپس به جالینوس در باروسما تاخت، ولی كار به صلح انجامید و قرار شد ایرانیان هر نفر 4 درهم فدیه دهند.<ref>خلیفه،ج1،ص108؛ ؛ بلاذری، 350، 351</ref>
==کشته شدن ابو عبید==
==کشته شدن ابو عبید==
رستم فرخزاد، برای نبردی دیگر، مردانشاه، مشهور به بهمن جادویه، ملقب به ذوالحاجب را كه مردی جنگ آزموده بود، به یاری جالینوس فرستاد. <ref>بلاذری ، 351؛ طبری، ج3،ص454؛ ابن اثیر، ج2،ص438</ref> در سپاه بهمن، یك، یا به قولی چند فیل بود. درفش كاویانی نیز كه ایرانیان به آن تیمُّن می جستند، با این سپاه بود. <ref>خلیفه، ج1،ص109؛‌ بلاذری، 351</ref> بهمن در محلی به نام قُسّ الناظف بر كرانه فرات و ابوعبید در محلی دیگر به نام مَروَحه در سوی دیگر فرات مستقر شدند. میان دو سپاه پلی بود؛
رستم فرخزاد، برای نبردی دیگر، مردانشاه، مشهور به بهمن جادویه، ملقب به ذوالحاجب را كه مردی جنگ آزموده بود، به یاری جالینوس فرستاد.<ref>بلاذری ، 351؛ طبری، ج3،ص454؛ ابن اثیر، ج2،ص438</ref> در سپاه بهمن، یك، یا به قولی چند فیل بود. درفش كاویانی نیز كه ایرانیان به آن تیمُّن می جستند، با این سپاه بود.<ref>خلیفه، ج1،ص109؛‌ بلاذری، 351</ref> بهمن در محلی به نام قُسّ الناظف بر كرانه فرات و ابوعبید در محلی دیگر به نام مَروَحه در سوی دیگر فرات مستقر شدند. میان دو سپاه پلی بود؛


ابوعبید پس از آنكه فرمان هایی خطاب به سران سپاه صادر كرد و جانشینان بعدی را، در صورت كشته شدن خود یا یكی از سرداران، معین نمود، <ref>خلیفه، ج1،ص109 ـ 110</ref> از پل گذشت و دست به حمله زد و با شمشیر بر خرطوم فیلی كه به فیل سفید مشهور بود و مایه وحشت لشكریان عرب شده بود، زخم زد و فیل نیز ابوعبید را لگدكوب كرد و كشت. <ref>خلیفه، ج1،ص109 ـ 110؛ ابن قتیبه، 401؛ بلاذری، 352</ref> این جنگ به نام های متعددی چون: یوم الجسر، یوم قسّ الناظف، یوم المَروَحه و یوم الفیل معروف است. <ref>بلاذری ، 351؛ ابن قتیبه،401؛  ابن اثیر، ج2،ص438</ref>
ابوعبید پس از آنكه فرمان هایی خطاب به سران سپاه صادر كرد و جانشینان بعدی را، در صورت كشته شدن خود یا یكی از سرداران، معین نمود،<ref>خلیفه، ج1،ص109 ـ 110</ref> از پل گذشت و دست به حمله زد و با شمشیر بر خرطوم فیلی كه به فیل سفید مشهور بود و مایه وحشت لشكریان عرب شده بود، زخم زد و فیل نیز ابوعبید را لگدكوب كرد و كشت.<ref>خلیفه، ج1،ص109 ـ 110؛ ابن قتیبه، 401؛ بلاذری، 352</ref> این جنگ به نام های متعددی چون: یوم الجسر، یوم قسّ الناظف، یوم المَروَحه و یوم الفیل معروف است.<ref>بلاذری ، 351؛ ابن قتیبه،401؛  ابن اثیر، ج2،ص438</ref>
چون ابوعبید كشته شد، ابومحجن ثقفی شعری در رثای او سرود. <ref>ابن عبدالبر، ج4،ص1710؛ قس: بلاذری، 352</ref>
چون ابوعبید كشته شد، ابومحجن ثقفی شعری در رثای او سرود.<ref>ابن عبدالبر، ج4،ص1710؛ قس: بلاذری، 352</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۲۵: خط ۲۵:
* طبری، تاریخ.
* طبری، تاریخ.
==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
* منبع مقاله:[http://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/5782  دايرة المعارف بزرگ اسلامي]  
* منبع مقاله:[http://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/5782  دايرة المعارف بزرگ اسلامي]
{{صحابه}}
{{صحابه}}


[[رده:صحابه]]
[[رده:صحابه]]

نسخهٔ ‏۲۰ مهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۱۲

ابن مسعود بن عمرو بن عُمَیر بن عوف (د 13ق/634 م)، معروف به اَبو عُبِیدِ ثَقَفی سردار مشهور عرب در جنگ با ایرانیان در صدر اسلام و پدر مختار ثقفی که در جنگ یوم الجسر کشته شد.

انتخاب ابو عبید به عنوان فرمانده

زمانی که عمر بن خطاب به خلافت نشست و از گزارش مثنی بن حارثه مبنی بر پیشروی ایرانیان آگاه شد، مسلمانان را به جنگ با ایرانیان برانگیخت؛ اما به سبب شهرت ایرانیان به پایداری و جنگجوی و دشمن شكنی، كسی داوطلب جنگ نمی شد،[۱] تا آنكه ابوعبید به پاخاست و سعد بن عبید انصاری و سسلیط بن قیس انصاری نیز با او همراه شدند و مردم نیز به پا خاستند. عمر نیز ابوعبید را به فرماندهی برگزید و روانه جنگ كرد.[۲] همچنین به مثنی بن حارثه نیز دستور داد كه به ابوعبید بپیوندد و در اطاعت او باشد. [۳]

نبرد دو لشکر

از این سو، رستم فرخزاد، سردار ایرانی، از خراسان راه عراق پیش گرفت و نرسی (از خویشاوندان خسرو پرویز) را به كَسْكَر و جابان را به بِهقُباد پایین فرستاد.[۴] ابوعبید سه بار در نقاط مختلف با سپاهیان ایران جنگ كرد: نخست در محلی به نام نَمارق، بین حیره و قادسیه، ایرانیان را درهم شكست. در این نبرد جابان اسیر شد و خود را به فدیه آزاد ساخت.[۵]

رستم فرخزاد سپاهی دیگر به سوی كسكر جالینوس روانه جنگ كرد. ابن بار ابوعبید از نمارق به سوی كسكر راند و نرسی را درهم شكست و غنایم بسیار به چنگ آورد.[۶] سپس به جالینوس در باروسما تاخت، ولی كار به صلح انجامید و قرار شد ایرانیان هر نفر 4 درهم فدیه دهند.[۷]

کشته شدن ابو عبید

رستم فرخزاد، برای نبردی دیگر، مردانشاه، مشهور به بهمن جادویه، ملقب به ذوالحاجب را كه مردی جنگ آزموده بود، به یاری جالینوس فرستاد.[۸] در سپاه بهمن، یك، یا به قولی چند فیل بود. درفش كاویانی نیز كه ایرانیان به آن تیمُّن می جستند، با این سپاه بود.[۹] بهمن در محلی به نام قُسّ الناظف بر كرانه فرات و ابوعبید در محلی دیگر به نام مَروَحه در سوی دیگر فرات مستقر شدند. میان دو سپاه پلی بود؛

ابوعبید پس از آنكه فرمان هایی خطاب به سران سپاه صادر كرد و جانشینان بعدی را، در صورت كشته شدن خود یا یكی از سرداران، معین نمود،[۱۰] از پل گذشت و دست به حمله زد و با شمشیر بر خرطوم فیلی كه به فیل سفید مشهور بود و مایه وحشت لشكریان عرب شده بود، زخم زد و فیل نیز ابوعبید را لگدكوب كرد و كشت.[۱۱] این جنگ به نام های متعددی چون: یوم الجسر، یوم قسّ الناظف، یوم المَروَحه و یوم الفیل معروف است.[۱۲] چون ابوعبید كشته شد، ابومحجن ثقفی شعری در رثای او سرود.[۱۳]

پانویس

  1. طبری، ج3،ص444؛ ابن اعثم، ج1،ص163، 164
  2. طبری، ج3،ص444؛ ابن اعثم، ج1،ص163، 164؛ بلاذری، 350
  3. بلاذری، 350؛ دینوری، 113
  4. طبری، ج3،ص448
  5. طبری، ج3،ص448 ـ 449؛ خلیفه، ج1،ص108؛ ذهبی، ج2،ص5
  6. طبری، ج3،ص451
  7. خلیفه،ج1،ص108؛ ؛ بلاذری، 350، 351
  8. بلاذری ، 351؛ طبری، ج3،ص454؛ ابن اثیر، ج2،ص438
  9. خلیفه، ج1،ص109؛‌ بلاذری، 351
  10. خلیفه، ج1،ص109 ـ 110
  11. خلیفه، ج1،ص109 ـ 110؛ ابن قتیبه، 401؛ بلاذری، 352
  12. بلاذری ، 351؛ ابن قتیبه،401؛ ابن اثیر، ج2،ص438
  13. ابن عبدالبر، ج4،ص1710؛ قس: بلاذری، 352

مآخذ

  • ابن اثیر، الكامل.
  • ابن اعثم، احمد، كتاب الفتوح، حیدرآباد دكن، 1388ق/1968 م.
  • ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، به كوشش علی محمد بجاوی، قاهره، 1380 ق.
  • ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، به كوشش ثروت عكاشه، قاهره، 1960 م.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، به كوشش عبدالله و عمر انیس الطباع، بیروت، مؤسس‍ـه المعارف.
  • خلیف‍ـه بن خیاط، تاریخ، به كوشش سهیل زكار، دمشق، 1968 م.
  • دینوری احمد بن داوود، الاخبار الطوال، به كوشش عبدالمنعم عامر و جمال الدین شیال، بغداد، 1379ق/1959 م.
  • ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، قاهره، 1368 ق.
  • طبری، تاریخ.

پیوند به بیرون