زید بن حسن بن علی

از ویکی شیعه
زید بن حسن بن علی
نامزید بن حسن بن علی
نقشاز امامزادگان شیعی
کنیهابوالحسن
زادروزسال ۲۰ الی ۲۵
زادگاهمدینه
درگذشتسال ۱۲۰
مدفنقبرستان بقیع
پدرامام حسن مجتبی(ع)
مادرام بشیر بنت ابی المسعود البدری
طول عمر۹۵ تا۱۰۰.
امامزادگان مشهور
عباس بن علیزینب کبریفاطمه معصومهسید محمدشاهچراغسیده نفیسه
سایر امامزادگان


زید بن حسن بن علی، بزرگترین فرزند امام حسن مجتبی(ع) و متولی صدقات حضرت علی(ع) بود. وی در منازعات سیاسی، جانب احتیاط و تقیه را نگه می‌داشت. برخی گزارش‌ها از حضور او در واقعه کربلا و اسیر شدن او حکایت دارد. زید هیچگاه ادعای امامت نداشت و کسی از شیعیان به امامت وی معتقد نیست. علمای رجالی اهل سنت زید را توثیق کرده و علمای رجالی شیعه وی را از اصحاب امام سجاد(ع) دانسته‌اند.

پدر و مادر

کنیه زید، ابوالحسن [۱] یا ابوالحسین [۲]بوده و وی فرزند ارشد امام حسن مجتبی(ع) است، مادرش ام بشیر بنت ابی مسعود البدری بوده است.[۳] ام بشیر علاوه بر زید دختری به نام ام الحسن از امام حسن مجتبی داشته است. [۴] شیخ صدوق و شیخ مفید خواهر دیگری نیز به نام ام الحسین برای زید نام می‌برند. [۵]

تولد

تاریخ تولد زید مبهم است و هیچ یک از مورّخان و علمای رجال اشاره‌ای به آن نداشته‌اند. وفات وی در سال ۱۲۰ هجری قمری بوده است، [۶] و در هنگام وفات ۱۰۰ یا ۹۵ سال [۷] یا ۹۰ سال[۸] داشته است پس می‎‌توان احتمال داد وی بین سال‎های ۲۰ تا ۳۰ هجری متولد شده است.


حضور در واقعه عاشورا

بعضی از مورخان از حضور زید در واقعه عاشورا سخنی به میان نیاورده و حتی گزارشی درباره عدم حضور وی در کربلا وجود دارد [۹] و عده‌ای به همین جهت وی را مورد مذمت قرار داده‌اند، [۱۰] ولی مقاتل‏ الطالبیین که قدیمی‌ترین منبع درباره شهدای آل ابی طالب است، زید را جز اسرای کربلا دانسته‌ است.[۱۱]

ویژگی‌ها

شیخ مفید در مورد ویژگی‌های زید بن حسن می‌گوید:

«‌او مردی والاقدر و بزرگوار و خوش نفس و پرخیر بود و شاعران او را ستایش‏ بسیار کرده و مردمان از جاهای دور و نزدیک بخاطر بهره‌گیری از او به سویش رهسپار بودند ».[۱۲]

اربلی وی را مردی جلیل القدر کریم الطبع عزیز النفس کثیر البر معرفی کرده است.[۱۳]

محمد بن بشیر
إذا نَزَلَ ابْنُ الْمُصْطَفی بَطْنَ طَلْعَةٍ
نَفَی جَدْبَها وَاخْضَرَّ بِالنَّبْتِ عُودُها
وَ زَیدٌ رَبیعُ النّاسِ فی کلِّ شَتْوَةٍ
إذا اخْلَفَتْ انْوارُها وَرُعُودُها
حَمُولٌ لِأَشْناقِ الدَّیاتِ کأنَّهُ
سِراجُ الدُّجی إذْ قارَنَتْهُ سُعُودُها

ترجمه: هنگامی که پسر مصطفی به سرزمینی درآید خشکسالی آن را بزداید و چوب خشک آن وادی به سبزی بگراید. و زید بهار مردم است در هرزمستانی که نزولات و بارندگی نباشد. همه خونبهاها را می‌پردازدگویی هنگامی که ستاره‌اش برآید چون چراغی در تاریکی‌ها است

شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م،‌ ج۳، ص۷۲-۸۴.

در بعضی از منابع آمده زید بن حسن(ع) وقتی به «‌سوق الظهر‌» می‌آمد و در آنجا توقّف می‌کرد، مردم در اطرافش جمع می‌شدند و به او نگاه می‌کردند و از هیکل درشت او در شگفت می‌شدند و به یکدیگر می‌گفتند: این پسر رسول خدا(ص) است.[۱۴]

متولی صدقات پیامبر(ص)

برخی مورخان از جمله شیخ مفید بیان می‌دارند که زید بن حسن(ع) امور مربوط به صدقات رسول اللّه(ص) را بر عهده داشت.[۱۵]

پس از به حکومت‌رسیدن سلیمان بن عبدالملک، وی به عاملش در مدینه چنین نوشت: «‌هرگاه این نامه به دست تو رسید، زید را از تولیت صدقات رسول خدا عزل کن و آن را به یکی از خویشاوندانش واگذار و او را در این امر یاری کن ». عامل سلیمان فرمان او را اجرا کرد.[۱۶]

زید از مقام تولیت صدقات معزول شد تا هنگامیکه عمر بن عبدالعزیز به خلافت رسید. خلیفه وقت نامه‌ای بدین مضمون برای عامل مدینه نوشت: زید بن حسن(ع)، (شخصیت) شریف بنی هاشم و مسن‌ترین آنان است؛ وقتی که این نامه به دست تو رسید، صدقات پیامبر(ص) را به او بازگردان و در این کار او را یاری کن.[۱۷]

در برخی از منابع آمده که حضرت علی(ع) مقرّر داشته بود که باید تولیت صدقات او در دست اهل فضل و کمال از فرزندان او باشد. راوی گوید: تولیت صدقات آن حضرت در زمان ولید بن عبدالملک به زید بن حسن(ع) رسید. در این هنگام بین او و ابوهاشم عبدالله بن محمد حنفیه بر سر تصدّی امور صدقات اختلاف پیدا شد. ابوهاشم به زید گفت: تو می‌دانی که ما در حَسَب و نَسَب با هم فرقی نداریم. تنها فضیلت تو بر من، این است که تو از فرزندان فاطمه زهرا (س) هستی و من از این شرف بهره‌ای ندارم. ولی این صدقات از آنِ فاطمه زهرا (س) نیست؛ بلکه به امیر مؤمنان علی بن أبی طالب علیه‌السلام تعلّق دارد. علاوه بر این، حضرت علی(ع) شرط کرده است که باید تولیت این صدقات در دست فاضل‌ترین و داناترین فرزندان او باشد و من از شما فقیه‌تر و داناتر هستم. هنگامی که این اختلاف پیش آمد، زید روانه دمشق شد و خلیفه اموی را از ماجرا آگاه کرد و ولید به نفع زید بن حسن(ع) حکم کرد.[۱۸]

مذهب

شیخ مفید درباره وی می‌گوید: زید بن حسن بدون آنکه ادعای امامت کند از دنیا رفت، و هیچ یک شیعیان یا غیر شیعیان چنین ادعائی درباره او نکردند، [۱۹]از آن سوی در طول عمر زید بن حسن سه گروه از شیعه زندگی می‌کردند، امامیه، کیسانیه و زیدیه.

قطعا زید بن حسن نمی‌تواند جز کیسانیه باشد چون بیشتر کیسانیه پیروان ابوهاشم بن محمد بن حنفیه بودند [۲۰] ولی رابطه زید با ابوهاشم بن محمد بن حنفیه خوب نبود تا جایی که وفتی ابوهاشم مدعی تولیت صدقات شد، زید از او شکایت کرد.[۲۱]

زید بن حسن جزء زیدیه هم نمی‌تواند باشد، چون اگر زیدیه باشد یا باید امام زیدیه باشد و یا پیرو. با توجه به اینکه یکی از شرایط امامت در زیدیه ادعای امامت است و حال آنکه زید هیچگاه ادعای امامت نکرده است، نمی‌تواند امام زیدیه باشد [۲۲] و از آنجا که پیروان فرقه زیدیه تقیه را حرام می‌دانستند و تاریخ زندگی زید نشان از تقیه با بنی امیه را دارد نمی‌توان وی را پیرو فرقه زیدیه دانست.

شیخ مفید نیز قائل به تقیه زید در مقابل بنی امیه است که این فقط با مذهب امامیه سازگاری دارد.[۲۳] در بعضی از منابع به صراحت از امامی بودن وی سخن به میان آمده است. [۲۴]

زید و نقل حدیث

مشایخ

  1. امام حسن مجتبی(ع)
  2. جابر بن عبدالله انصاری
  3. عبدالله بن عباس [۲۵]

شاگردان

  1. حسن فرزندش
  2. عبدالرحمن بن ابی الموال،
  3. عبداللّه بن عمرو بن خدّاش
  4. عبدالملک بن زکریا انصاری
  5. ابومعشر
  6. یزید بن عیاض بن جعدبه.[۲۶]

توثیق

شیخ طوسی وی را از اصحاب امام سجاد(ع) دانسته [۲۷] و ابن حبّان، وی را در زمره ثقات آورده و روایت او را قبول کرده است. [۲۸]ابن حجر در کتاب تهذیب التهذیب آورده: زید، فردی هاشمی، مدنی، جلیل القدر و بزرگوار بود.[۲۹] در ذم وی روایتی در بحار به نقل از خرائج راوندی [۳۰] آمده که وی را به نقش داشتن در شهادت امام باقر(ع) متهم می‌کند. بر اساس این گزارش او در نزد خلیفه، امام را متهم به سحر می‌نماید، ولی آیه الله خویی این روایت را به دلیل مرسل بودن و اشکال محتوایی نمی‌پذیرد. [۳۱]

وفات

در اینکه زید در چه تاریخی وفات کرده اختلاف است. شیخ مفید گفته است که وی در سن نود سالگی وفات یافت [۳۲] و علاّمه مجلسی نیز این عقیده را پذیرفته است [۳۳] سید محسن امین وفات وی را در سال ۱۲۰ قمری در سن نود یا صد و یا نود و پنج سالگی می‌داند.[۳۴] وی در سرزمینی میان مکه و مدینه به نام «‌حاجز‌» (در ۶ میلی مدینه[۳۵]) نزدیک «‌ثغره»، که محلّی در حجاز است، وفات یافت. [۳۶]

تشییع جنازه

در تشییع جنازه زید، برادر زاده هایش حسن بن حسن و ابراهیم بن حسن زیر تابوت را گرفته بودند [۳۷] و عبدالله بن حسن المثنی معروف به عبدالله محض پیشاپیش جنازه پیاده حرکت کرد، و به احترام وی دیگران نیز از مرکبها پیاده شدند، تا جنازه را وارد منزل کردند و در آنجا غسل دادند. سپس آن را به قبرستان بقیع بردند و همان جا به خاک سپردند.[۳۸]

در رثای زید

پس از مرگ وی برخی شعرا در وفاتش مرثیه‌ها سرودند؛ از جمله قدامة بن موسی الجحمی شعری در رثای وی سرود.[۳۹]

همسر و فرزندان

پس از شهادت حضرت عباس(ع) همسرش لبابه بنت عبیدالله بن عباس با زید بن حسن ازدواج کرد، وی دو پسر به نام محمد و حسن و یک دختر به نام نفيسه داشت، [۴۰] ولی نسلش فقط از حسن بن زید ماند [۴۱]از محمد بن زید نسلی باقی نماند، [۴۲] و آنان در معادلات اجتماعی زمان عباسیان نقش‌های زیادی ایفا کرده، از جمله خود حسن بن زید از طرف منصور والی مدینه شد. [۴۳] بعضی برای زید فرزندی به نام یحیی نیز نام برده و گفته‌اند در مصر مدفون است. [۴۴]

برجسته‌ترین افراد از نسل زید

  • محمد بن حسن بن محمد بن الحسن بن محمد بن ابراهیم بن حسن بن- زید بن حسن بن علی. او در ایام معتمد در مدینه قیام کرد.[۴۹]
  • حسن بن قاسم بن علی بن- عبد الرحمان بن القاسم بن محمد البطحانی بن القاسم بن حسن بن زید معروف به داعی صغیر که در سال ۳۱۷ کشته شد.[۵۱]
  • قاسم بن علی بن اسماعیل یکی از سرداران حسن بن زید.[۵۲]

پانویس

  1. شیخ طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۳؛ قهبانی، مجمع الرجال، ۱۳۸۴ق، ص۷۸.
  2. شیخ طوسی‌،‌ رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش،‌ ص۱۱۳.
  3. ابن سعد، الطبقات‏ الکبری، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م،‌ ج‏۵، ص۲۴۴؛ بلاذری، أنساب ‏الأشراف، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م، ج‏۳، ص۷۳ (چاپ ‏زکار، ج‏۳، ص:۳۰۴)؛ یعقوبی، تاریخ‏ یعقوبی، دار صادر، ج‏۲، ص۱۵۹.
  4. بلاذری،‌ أنساب‏ الأشراف، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م،‌ ج‏۳، ص۷۳ (چاپ ‏زکار، ج‏۳، ص:۳۰۴)
  5. شیخ صدوق، الخصال، ترجمه مدرس گیلانی، ۱۳۶۲ش، ج‏۲، ص۳۰۵؛ شیخ مفید،‌ الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱.
  6. عسقلانی،‌ تهذیب التهذیب، ۱۴۰۴ق، ج۳ص ۳۵۰؛ امین،‌ اعیان الشیعة، ۱۴۲۰ق، ج۷، ص۹۵.
  7. امین،‌ اعیان الشیعة، ۱۴۲۰ق، ج۷، ص۹۵.
  8. خویی، معجم ‏رجال ‏الحديث ۱۴۱۳ق، ج ۷، ص ۳۴۰.
  9. ابن عنبه، عمده الطالب، دارالمکتبه الحیاة، ص۸۹.
  10. عزیزی و بیات،‌ راویان مشترک، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۳۵۲.
  11. اصفهانی،‌ مقاتل‏ الطالبیین، ۱۳۶۸ق، ص۱۱۹.
  12. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ص۲۰-۲۲؛ حائری، منتهی المقال، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص ۲۸۶.
  13. اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ۱۳۸۱ق، ج‏۱، ص۵۷۶.
  14. باقر شریف قریشی، زندگانی حسن بن علی علیه‌السلام، ۱۳۹۳ق، ج۲، ص۵۷۲.
  15. شیخ مفید،‌ الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۷۶؛ عسقلانی،‌ تهذیب التهذیب، ۱۴۰۴ق، ج۳ص ۳۵۰؛ حائری، منتهی المقال، ۱۴۱۶ق،‌ ج۳، ص۲۸۶.
  16. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱.
  17. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۷۶.
  18. عطاردى، عبدالعظیم الحسنی علیه‌السلام حیاته و مسنده، ص۷۵.
  19. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج‏۲، ص۲۲.
  20. بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۲۸-۲۷.
  21. عطاردى،‌ عبدالعظیم الحسنی علیه‌السلام حیاته و مسنده، ۱۳۷۳ش، ص۷۵.
  22. اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ۱۳۸۱ق‏، ج‏۱، ص۵۷۶.
  23. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج‏۲، ص۲۲.
  24. اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ۱۳۸۱ق‏، ج‏۱، ص۵۷۸.
  25. عسقلانی، تهذیب التهذیب، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۳۵۰.
  26. عسقلانی، تهذیب التهذیب، ۱۴۰۴ق، ج۳ص ۳۵۰.
  27. حسینی تفرشی، نقدالرجال، ۱۷۱۸ق، ج۲، ص۲۸۲.
  28. عسقلانی، تهذیب التهذیب، ۱۴۰۴ق، ج۳ص ۳۵۰؛ امین، اعیان الشیعة، ۱۴۲۰ق،‌ ج۷، ص۹۶.
  29. عسقلانی، تهذیب التهذیب، ۱۴۰۴ق، ج۳ص ۳۵۰.
  30. مجلسی، بحارالأنوار،۱۳۸۶ق، ج۴۶، ص۳۲۹؛ راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق‏، ج‏۲، ص۶۰۱
  31. خویی، معجم‏ رجال‏ الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۷، ص۳۴۰.
  32. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۲؛عمری نسابه، المجدی فی انساب الطالبین، ۱۴۰۹ق، ص۲۰.
  33. مجلسی،‌ بحارالأنوار، ۱۳۸۶ق،‌ ج۴۴، ص۱۶۳.
  34. امین، اعیان الشیعة، ج۷، ۱۴۲۰ق، ص۹۵.
  35. بخاری، تاریخ الکبیر، ۱۴۰۷ق،‌ ج۳، ص۳۹۲.
  36. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱؛ امین،‌ اعیان الشیعة، ۱۴۲۰ق، ج۷، ص۹۵.
  37. بخاری، تاریخ الکبیر، ۱۴۰۷ق،‌ ج۳، ص۳۹۲.
  38. عطاردی، عبدالعظیم الحسنی علیه‌السلام حیاته و مسنده، ۱۳۷۳ش، ص۸۴.
  39. بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م،‌ ج۳، ص۷۲ ـ ۷۳؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق،‌ ج۶، ص۳۰۲؛ محلی، حدائق الوردیة، ۱۴۲۳ق،‌ ص۱۰۷.
  40. ابن سعد، الطبقات‏ الکبری، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م،‌ج‏۵، ص۲۴۴.
  41. ‏ابن‏ خلدون، العبر، ۱۳۶۳ش، ج‏۳، ص۶۱.
  42. ابن سعد، الطبقات‏ الکبری، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م، ج‏۵، ص۲۴۴.
  43. ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م، ج‏۵، ص۲۴۴.
  44. عمری نسابه، المجدی فی انساب الطالبین، ۱۴۰۹ق، ص۲۰.
  45. >‏ابن‏ خلدون، العبر، ۱۳۶۳ش، ج‏۳، ص۱۶۱.
  46. ابن سعد،‌ الطبقات‏ الکبری، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م، ج‏۵، ص۲۴۴.
  47. الزرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج‏۸، ص۴۴؛ یاقوت حموی، معجم‏ البلدان، ۱۹۹۵م، ج‏۵، ص۱۴۳.
  48. شیخ طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش‏، ص۲۲۹.
  49. >‏ابن‏ خلدون، العبر، ۱۳۶۳ش، ج‏۳، ص۱۶۱.
  50. >‏ابن‏ خلدون، العبر، ۱۳۶۳ش، ج‏۳، ص۱۶۱؛ تاریخ ‏قم، ص۲۱۱.
  51. >‏ابن‏ خلدون، العبر، ۱۳۶۳ش، ج‏۳، ص۱۶۱.
  52. >‏ابن‏ خلدون، العبر، ۱۳۶۳ش، ج‏۳، ص۱۶۱.

منابع

  • ابن خلدون، العبر تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبد المحمد آیتی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چ اول، ۱۳۶۳ش.
  • ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
  • ابن عنبه، احمدبن علی، عمده الطالب فی انساب آل ابی طالب، بیروت،‌ دارالمکتبه الحیاه، بی‌تا.
  • اربلی، علی بن عیسی‏، کشف الغمة فی معرفة الأئمة (ط- القدیمة)، تبریز، بنی هاشمی‏، چاپ اول‏، ۱۳۸۱ق‏.
  • اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، تحقیق: احمدصقر، قاهره، دار احیاء الکتب العربیه، ۱۳۶۸ق.
  • الزرکلی، خیر الدین، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، بیروت، دار العلم للملایین، ط الثامنة، ۱۹۸۹م.‏
  • امین، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۲۰ق.
  • بخاری، اسماعیل بن ابراهیم الجعفی، تاریخ الکبیر، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۷ق.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، جمل من انساب الأشراف، تحقیق: سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، ط الأولی،۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.
  • تمیمی بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق و بیان فرقه الناجیه منهم، دار الجیل، بیروت، ۱۴۰۸ق.
  • حائری، ابوعلی محمد بن اسماعیل، منتهی المقال، مؤسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، قم، ۱۴۱۶ق.
  • حسینی تفرشی، سید مصطفی، نقدالرجال، قم، موسسه آل البیت لاحیاءالتراث، ۱۴۱۸ق.
  • خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، قم، مرکز نشر الثقافة الاسلامیة فی العالم، ۱۴۱۳ق.
  • راوندی، قطب الدین، الخرائج و الجرائح‏، قم‏، مؤسسه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف‏، چاپ اول، ۱۴۰۹ق‏.
  • سید بن طاووس، علی بن موسی، اللهوف، تحقیق: فارس تبریزیان، قم، دارالاسوه للطباعه والنشر، ۱۴۱۴ق.
  • شیخ حر عاملی، محمد بن حسن‏، مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏، قم‏، ۱۴۰۹ق‏.
  • شیخ صدوق، الخصال، ترجمه: مدرس گیلانی‏، تهران‏، سازمان چاپ و انتشارات جاویدان‏، چاپ اول، ۱۳۶۲ش‏.‏
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن‏، رجال الطوسی‏، قم‏، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجامعة المدرسین‏، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش‏.
  • شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد،، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • عزیزی، حسین، رستگارپرویز، بیات، یوسف، راویان مشترک، مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی، قم، پژوهشکده تاریخ نو سیره اهل بیت بوستان کتاب، ۱۳۸۰ش.
  • عسقلانی، ابن حجر، تهذیب التهذیب، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
  • عمری نسابه، علی بن محمد، المجدی فی النساب الطالبین، قم، مکتبه آیه الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۹ق.
  • قرشی، باقر شریف، حیاة الامام الحسن، قم، دارالکتب العلمیه، ۱۳۹۳ق.
  • قمی، محمد بن حسن، تاریخ قم، ترجمه: حسن بن علی عبد الملک قمی، تحقیق: سید جلال الدین تهرانی، تهران، توس، ۱۳۶۱ش.
  • قهبانی، عنایت الله علی، مجمع الرجال، قم، موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۸۴ق.
  • مجلسی‏، بحار الأنوار، تهران، اسلامیه، ۱۳۸۶ق.‏
  • یاقوت حموی، یاقوت بن عبد الله، معجم البلدان، بیروت، دار صادر، ط الثانیة، چاپ اول، ۱۹۹۵م.‏
  • یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، بی‌تا.
  • عطاردى، عزيز الله، عبدالعظیم الحسنی علیه‌السلام حیاته و مسنده، تهران، انتشارات عطارد، ۱۳۷۳ش.
  • ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق،‌ بیروت، دار الفكر، ۱۴۱۵ق.
  • محلی، حمید بن احمد، حدائق الوردیة في مناقب الأئمة الزيدية، گردآورنده: مرتضی بن زید محطوری، یمن،‌ مکتبة بدر، ۱۴۲۳ق.