confirmed، templateeditor
۱۱٬۰۷۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس==↵{{پانویس۲}}' به '== پانویس == {{پانوشت}} == یادداشت == {{یادداشتها}}') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
(تمیز کاری) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
{{حکومت صفویان}} | {{حکومت صفویان}} | ||
'''صفویه''' یا '''صفویان''' (حک ۹۰۷ -۱۱۳۵ ق) سلسلهای از حاکمان [[شیعه]] [[ایران]] که با رسمی کردن مذهب شیعه در [[ایران]] کوشیدند هویتی یگانه به مردم [[ایران]] ببخشند و در نتیجه نخستین حکومت شیعه در سراسر ایران را شکل دادند. | '''صفویه''' یا '''صفویان''' (حک ۹۰۷ -۱۱۳۵ ق) سلسلهای از حاکمان [[شیعه]] [[ایران]] که با رسمی کردن مذهب شیعه در [[ایران]] کوشیدند هویتی یگانه به مردم [[ایران]] ببخشند و در نتیجه نخستین حکومت شیعه در سراسر ایران را شکل دادند. | ||
خط ۶۰: | خط ۵۹: | ||
در دوران سلطان محمد خدابنده دو جنگ اتفاق افتاد. یکی با امرای [[استاجلو]] و دیگری با سلاطین [[ازبک]]<ref>احسن التواریخ، حسن بیگ روملو، ج۳، ص۱۵۳۱</ref> دوران سلطنت محمد خدابنده دوران تضاد بین امراء قزل باش با پادشاه و همچنین تضاد بین خود امراء بود؛ به طوری که این مشکلات با ضعف شخصی و فقدان لیاقت و قدرت فردی دوره سلطنت وی را تیره ساخت. تهی شدن خزانهای که تهماسب سالیان درازی با خست و مالدوستی خاصی از رعایا ستانده و انباشته بود، با بذل و بخششهای بیحساب شاه محمد به بزرگان دولت، امراء قزلباش و سادات و علما به منظور حامی و پشتیبان برای سلطنت متزلزل خود، بحرانهای اجتماعی و اقتصادی را شدیدتر نمود.<ref>باستانی پاریزی،۱۳۴۸:ص۶۸</ref> | در دوران سلطان محمد خدابنده دو جنگ اتفاق افتاد. یکی با امرای [[استاجلو]] و دیگری با سلاطین [[ازبک]]<ref>احسن التواریخ، حسن بیگ روملو، ج۳، ص۱۵۳۱</ref> دوران سلطنت محمد خدابنده دوران تضاد بین امراء قزل باش با پادشاه و همچنین تضاد بین خود امراء بود؛ به طوری که این مشکلات با ضعف شخصی و فقدان لیاقت و قدرت فردی دوره سلطنت وی را تیره ساخت. تهی شدن خزانهای که تهماسب سالیان درازی با خست و مالدوستی خاصی از رعایا ستانده و انباشته بود، با بذل و بخششهای بیحساب شاه محمد به بزرگان دولت، امراء قزلباش و سادات و علما به منظور حامی و پشتیبان برای سلطنت متزلزل خود، بحرانهای اجتماعی و اقتصادی را شدیدتر نمود.<ref>باستانی پاریزی،۱۳۴۸:ص۶۸</ref> | ||
{{حکومتهای ایران پس از اسلام}} | |||
===بازگشت اقتدار=== | ===بازگشت اقتدار=== | ||
در سال ۹۹۶ قمری [[شاه عباس اول|عباس اول]] به کمک مرشد قلیخان استاجلو در [[قزوین]] بر تخت سلطنت نشست. در این دوران آشفتگی و بیثباتی سرتاپای سلطنت صفوی را از درون و برون تهدید میکرد. در درون، در طبقه بالایی جامعه داعیه امراء قزلباش و تمایلات گریز از مرکز آنان، تجزیه امپراتوری صفوی را وعده میداد و در طبقه پایینی جامعه جنبشها و قیامهای مختلف در گوشه و کنار مملکت موجودیت حکومت فرزندان [[صفیالدین اردبیلی |شیخ صفی]] را به معارضه میطلبید و سرانجام از بیرون، تهاجمات و حملات دشمنان غربی [[عثمانی]] و شرقی [[ازبکان]]، وحدت و یکپارچگی دولت را تهدید میکرد.{{مدرک}} | در سال ۹۹۶ قمری [[شاه عباس اول|عباس اول]] به کمک مرشد قلیخان استاجلو در [[قزوین]] بر تخت سلطنت نشست. در این دوران آشفتگی و بیثباتی سرتاپای سلطنت صفوی را از درون و برون تهدید میکرد. در درون، در طبقه بالایی جامعه داعیه امراء قزلباش و تمایلات گریز از مرکز آنان، تجزیه امپراتوری صفوی را وعده میداد و در طبقه پایینی جامعه جنبشها و قیامهای مختلف در گوشه و کنار مملکت موجودیت حکومت فرزندان [[صفیالدین اردبیلی |شیخ صفی]] را به معارضه میطلبید و سرانجام از بیرون، تهاجمات و حملات دشمنان غربی [[عثمانی]] و شرقی [[ازبکان]]، وحدت و یکپارچگی دولت را تهدید میکرد.{{مدرک}} |