صفاریان

مقاله متوسط
رده ناقص
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
از ویکی شیعه
صفاریان
صفاریان
قلمرو صفاریان
قلمرو صفاریان
اطلاعات حکومت
بنیانگذاریعقوب لیث صفاری
سال تأسیس۲۴۷ق
گستره جغرافیاییمناطق شرقی و جنوبی ایران (کابل، سیستان، کرمان، فارس و خراسان)
مذهباسماعیلیه
نوع حکومتمحلی
اقدامات مهمقیام علیه عباسیان و ایجاد شرایط مساعد برای رشد تشیع در شرق ایران
پایتخت‌هازَرَنگ
انقراض۳۹۴ق
پیش ازعلویان
پس ازطاهریان
افراد
حاکمان مشهوریعقوب لیث صفاری، عمرو بن لیث


صفاریان(۲۴۷ ـ ۳۹۴ق) از نخستین حکومت‌های مستقل هم‌زمان با بنی‌عباس بود. یعقوب لیث(حکومت:۲۴۷ ـ ۲۶۴ق)، بنیانگذار صفاریان، هم‌زمان با امامت حضرت هادی(ع)(از ۲۲۰ تا ۲۵۴ق) کار خود را بعنوان فردی از گروه عیاران در سیستان شروع کرد. یعقوب روابط دوستانه‌ای با خلافت عباسی نداشت. برخی از منابع تاریخی، صفاریان را به شیعه‌گری و یا اسماعیلی‌گری متهم کرده‌اند یا حکومت آنان را فراهم‌کننده شرایط مساعد برای رشد تشیع در شرق ایران ارزیابی کرده‌اند. این نظر در میان پژوهشگران معاصر موافقان و مخالفانی دارد.

برآمدن صفاریان

حکومت‌های ایران پس از اسلام

نام حکومت دورهٔ حکومت بنیان‌گذار
خلفای راشدین
۱۶ - ۴۰
ابوبکر
بنی‌امیه
۴۱ - ۱۳۰
معاویه
بنی‌عباس
۱۳۱ - ۲۰۵
سفاح
طاهریان
۲۰۵ - ۲۵۹ق
طاهر ذوالیمینین
صفاریان
۲۴۷ - ۲۸۷ق
یعقوب لیث
علویان طبرستان
۲۵۰ - ۳۱۶ق
داعی کبیر
سامانیان
۲۶۱ - ۳۸۹ق
نصر اول
زیاریان
۳۱۵ - ۴۶۲ق
مرداویج پسر زیار
آل بویه
۳۲۰ - ۴۴۰ق
عمادالدوله علی
غزنویان
۳۸۸ - ۵۵۵ق
سلطان محمود
سلجوقیان
۴۲۹ - ۵۹۰
طغرل بیک
خوارزمشاهیان
۴۷۰ - ۶۱۷ق
انوشتکین غرجه
ایلخانان
۶۵۴ - ۷۳۶ق
هولاکو خان
تیموریان
۷۷۱ - ۹۰۳ق
تیمور گورکانی
صفویان
۹۰۷ - ۱۱۳۳ق
شاه اسماعیل اول
افغانان
۱۱۳۳ - ۱۱۴۲
محمود افغان
افشار
۱۱۴۸ - ۱۱۶۱ق
نادرشاه
زند
۱۱۶۳ - ۱۲۰۹ق
کریم خان زند
قاجار
۱۲۰۹ - ۱۳۴۵ق
آقامحمدخان
پهلوی
۱۳۴۵ق (۱۳۰۴ش)- ۱۳۵۷ش
رضا شاه
جمهوری اسلامی ۱۳۵۷ش- ... امام خمینی


بنیانگذار حکومت صفاریان،‌ یعقوب لیث صفاری(حکومت:[[سال ۲۶۵ هجری قمری|۲۶۵ ـ [[سال ۲۸۷ هجری قمری|۲۸۷ق) بود که همراه با برادران خود از شغل رویگری به یکی از دسته‌های عیاران در سیستان پیوست.[یادداشت ۱] در آن دوران سیستان عرصه فعالیت گروه‌های مختلف خوارج بود و عیاران به نوعی به مبارزه با خوارج می‌پرداختند.[۱] یعقوب لیث ابتدا به خدمت صاحب بن نصر، حاکم سیستان درآمد. پس از مدتی توانست یکی از امیران سپاه شود. او سپس با همراهی گروهی از عیاران دسته‌هایی از خوارج را شکست داد و نیز عده‌ای از آنان را با خود همراه کرد. او بر اوضاع سیستان مسلط شد و سپس هرات و کابل را تصرف کرد.[۲] یعقوب با تصرف این مناطق هدایایی برای خلیفه عباسی فرستاد و به این ترتیب خود را به عنوان یکی از فرماندهان مرزهای اسلامی مطرح ساخت.

یعقوب لیث همزمان به سوی کرمان پیش رفت و آنجا را به تصرف خود در آورد که در آن زمان زیر نظر طاهریان اداره می‌شد. یعقوب در ۲۵۵ق به فارس حمله کرد و نماینده خلیفه را از شیراز بیرون راند. مدتی بعد یعقوب به سوی خراسان راهی شد و به امارت طاهریان پایان داد[۳] و آخرین امیر طاهری را دستگیر کرد. او همچنین در طبرستان بر حسن بن زید علوی پیروز شد و او را به عقب نشینی به دیلم واداشت.

یعقوب لیث همچنین به پیشروی خود به سوی غرب ادامه داد و به خوزستان رسید و المعتمد، خلیفه عباسی که بیم تصرف عراق به دست او را داشت، لشکری را به فرماندهی الموفق عباسی به مقابله با او فرستاد که در ۲۶۲ق در نبرد «دیر العاقول» یعقوب را شکست داد. یعقوب در ۲۶۴ق در تلاش برای جمع‌آوری لشکری برای حمله دوباره به بغداد درگذشت.

صفاریان بعد از یعقوب

آرامگاه یعقوب لیث صفاری در شهر دزفول

برادر یعقوب، عمرو بن لیث (حکومت:۲۶۵-۲۸۷ق) جانشین وی شد و در ابتدای امارت خود با ارسال نامه‌ای به معتمد عباسی، فرمانبرداری خود از خلیفه را اعلام کرد و خلیفه نیز به طور رسمی امارت بر خراسان و فارس و کرمان و سایر نقاط شرق و مرکز ایران را به او واگذار کرد.[۴] با این حال ارتباط خلافت عباسی با او در اواخر دوران حکومت به دشمنی گرایید. عمرو در حمله به تصرفات اسماعیل سامانی شکست خورد و به اسارت درآمد و به بغداد فرستاده شد و در زندان خلیفه درگذشت.[۵]

بعد از درگذشت عمرو تعداد دیگری از خاندان صفاری در نواحی شرقی و جنوبی ایران حکومت کردند. در این دوران با قدرت یابی سامانیان، قدرت صفاریان به افول نهاد و مدتی را تحت نظارت سامانیان حکومت کردند، با این حال حکومت محلی خاندان صفاری در سیستان تا سال ۳۹۳ق که محمود غزنوی، سیستان را به تصرف خود در آورد، ادامه یافت.[۶]

صفاریان و تشیع

در برخی منابع تاریخی، صفاریان و از جمله یعقوب لیث صفاری را شیعه دانسته‌اند. از جمله خواجه نظام الملک توسی در سیاست‌نامه، یعقوب لیث صفاری را تحت تاثیر فردی به نام ابو بلال دانسته که یعقوب را به مذهب اسماعیلیه دعوت کرده بود. انتساب یعقوب لیث به تشیع در منابع متأخر نیز مطرح شده است. به نظر برخی پژوهشگران اختلاف یعقوب لیث با خلیفه عباسی و حمله به مقر خلافت در رواج چنین اتهامی بی تاثیر نبوده است.[۷]

پانویس

  1. فرای، تاریخ ایران کمبریج، ج۴، ص‌۹۶.
  2. مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۶۴ش، ص۳۷۱.
  3. اشپولر، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص‌۱۲۴.
  4. تاریخ سیستان، ۱۳۶۶ش، ص۲۳۴.
  5. ملک شاه حسین، احیاء الملوک، ص۶۱-۶۳.
  6. نک: باسورث، سلسله‏‌هاى اسلامى، ۱۳۸۱ش، ص۳۳۴-۳۳۵.
  7. جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۹۰ش، ص۲۸۲.

یادداشت

  1. منطقه سیستان در زمان یعقوب، شامل بخشهایی از افغانستان و ایران فعلی بود.زَرَنج و بُست دو شهر مهم سیستان اکنون جزیی از دو ولایت نیمروز و هلمند افغانستان است.

منابع

  • تاریخ سیستان، مولف ناشناخته، محقق ملک الشعرا بهار، تهران، پدیده خاور، ۱۳۶۶ش.
  • حسین، احیاء‌الملوک، تحقیق منوچهر ستوده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۳ش.
  • باسورث، ادموند کلیفورد، سلسله‌‏هاى اسلامى جديد: راهنماى گاهشمارى و تبارشناسى، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران، مركز باستان شناسى اسلام و ايران‏،‌ ۱۳۸۱ش.‏
  • جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران، تهران، علم، ۱۳۹۰ش.
  • مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، تحقیق عبدالحسین نوایی،‌ تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۴ش.
  • تاریخ ایران کیمبریج، ج۴، از ظهور اسلام تا آمدن دولت سلجوقیان، تهران، امیرکبیر، ۱۳۹۴ش.
  • اشپولر، برتولد، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، مترجمان: جواد فلاطوری، مریم میراحمدی، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۹۲ش.