میمونه دختر حارث بن حزن

مقاله قابل قبول
استناد ناقص
شناسه ارزیابی نشده
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از میمونه دختر حارث)
میمونه دختر حارث بن حزن
قبر میمونه در ناحیه نواریه، مکه
قبر میمونه در ناحیه نواریه، مکه
مشخصات فردی
نام کاملمیمونة بنت حارث بن حزن بن بُجَیر بن الهَزم بن رُوَیبَة بن عبدالله بن هلال بن عامر بن صعصعه
لقبام المؤمنین
زادگاهمکه
محل زندگیمکهمدینه
مهاجر/انصارمهاجر
درگذشتبین سالهای ۵۱ و ۶۱ هجری قمری
مشخصات دینی
دلیل شهرتهمسر پیامبر(ص)
نقش‌های برجستهنزول آیه ۵۰ سوره احزاب در مورد وی
دیگر فعالیت‌هااز حامیان امام علی(ع) • از راویان احادیث پیامبر(ص)


میمونه دختر حارث از همسران پیامبر(ص). او آخرین همسری بود که رسول خدا(ص) به عقد خویش درآورد. او خود را به پیامبر بخشید و آیه ۵۰ سوره احزاب درباره او نازل شد. میمونه پس از رحلت پیامبر(ص)، در صف طرفداران امام علی(ع) بود. او جزو زنانی است که از پیامبر روایت نقل کرده‌اند.

نسب

نسب کامل او را «میمونة بنت حارث بن حزن بن بُجَیر بن الهَزم بن رُوَیبَة بن عبدالله بن هلال بن عامر بن صعصعه» دانسته‌اند و مادرش را نیز هند دختر عوف بن زهیر یا خوله بنت عمرو بن کعب معرفی کرده‌اند.[۱] ابن حجر عسقلانی گفته است نام او «بَرّة» بود و پیامبر پس از ازدواج، نام او را به میمونه تغییر داد.[۲]

یکی از خواهران او به نام ام‌الفضل، همسر عباس عموی پیامبر(ص)[۳] و خواهر دیگر او، مادر خالد بن ولید است. همچنین زینب بنت خزیمه[۴] و نیز اسماء بنت عمیس، همسر جعفر بن ابی طالب و سلامه(سلمی) بنت عمیس، همسر حمزه بن عبدالمطلب خواهران مادری او هستند.[۵] بر این اساس، او خاله خالد بن ولید و ابن عباس است.

رسول خدا(ص) در حدیثی، از میمونه، ام الفضل و اسماء بنت عمیس به عنوان «اخوات مؤمنات» نام برده است.[۶]

همسران پیامبر (ص)
خدیجه دختر خویلد (ازدواج: ۲۵ عام‌الفیل)
سوده دختر زمعه (ازدواج: قبل از هجرت)
عایشه دختر ابوبکر (ازدواج: ۲ق)
حفصه دختر عمر بن خطاب (ازدواج: ۳ق)
زینب دختر خزیمه (ازدواج: ۳ق)
ام سلمه دختر ابوامیه (ازدواج: ۴ق)
زینب دختر جحش (ازدواج: ۵هجری)
جویریه دختر حارث (ازدواج: ۵ یا ۶ق)
ام‌حبیبه| دختر ابوسفیان (ازدواج: ۶ یا ۷ق)
ماریه دختر شمعون (ازدواج: ۷ق)
صفیه دختر حیی (ازدواج: ۷ق)
میمونه دختر حارث (ازدواج: ۷ق)

پیش از ازدواج با پیامبر

درباره نام شوهران سابق او اختلاف است؛ اما مشهور این است که او قبل از اسلام به همسری مسعود بن عمرو بن عمیر ثقفی درآمد؛ اما پس از چندی از او جدا شد و با ابورهم بن عبدالعزی ازدواج کرد و تا زمان مرگ ابورُهم با او همراه بود.[۷]

ازدواج با پیامبر

در سال ۷ هجری هنگامی که پیامبر(ص) به همراه سایر مسلمانان برای انجام عمرة القضا راهی مکه شدند،[۸] میمونه از بزرگی و هیبت مسلمانان در شگفت شد و به رسول خدا علاقه پیدا کرد.[۹] او این موضوع را با خواهرش، ام الفضل، همسر عباس بن عبدالمطلب در میان گذاشت و عباس نیز این مسئله را به اطلاع پیامبر رساند. پیامبر، جعفر بن ابی طالب را جهت خواستگاری به سوی او فرستاد.[۱۰] نقل شده هنگامی که خبر خواستگاری رسول خدا(ص) به او رسید، سوار بر شترش بود. در این هنگام از سر شادمانی فریاد برآورد: «شتر و کسی که سوار آن است، از آنِ خدا و رسولش باد.»[۱۱] از این‌رو آیه ۵۰ سوره احزاب در مورد او نازل شد:

«وَ امرَأةٌ مُؤمِنَةٌ إن وَهَبَت نَفسَها لِلنَّبِی» (و زن مؤمنی که خود را به پیامبر بخشید.)

پیامبر(ص) برای سکونت میمونه حجره‌ای در نظر گرفت و مانند دیگر زنانش برای او شأن و جایگاهی قرار داد.

میمونه اختیار ازدواج خود را به عباس عموی پیامبر(ص) سپرد. عباس نیز پس از انجام عمرة القضا در منطقه سرف در ده میلی مکه میمونه را به همسری پیامبر(ص) درآورد[۱۲] و چهارصد درهم[۱۳] و به نقلی پانصد درهم[۱۴] را مهریه او قرار داد. گفته شده او خود را به پیامبر هِبه کرد و بخشید ومهریه‌ای از ایشان طلب نکرد.[۱۵] پیامبر پس از ازدواج با میمونه، تصمیم گرفت به مناسبت این عروسی، مهمانی ترتیب دهد و بزرگان و خویشان میمونه را به این مهمانی دعوت کند؛ ولی قریش این دعوت را نپذیرفتند و متذکر شدند که مهلت سه روزه پیامبر برای اقامت در مکه پایان یافته است، از این‌ رو خواستار خروج وی و سایر مسلمانان از مکه شدند.[۱۶] پیامبر(ص) از مکه خارج شد و به غلام آزاد شده خود ابورافع دستور داد تا میمونه را نزد او آورد.[۱۷] بدین ترتیب مراسم عروسی در خارج از مکه در منطقه‌ای به نام «سَرَف» در بین راه مکه و مدینه انجام شد[۱۸] و سپس میمونه به همراه رسول خدا به سوی مدینه رهسپار شد.

ازدواج قبل از احرام

درباره زمان ازدواج پیامبر(ص) با میمونه اختلاف نظر وجود دارد، برخی این ازدواج را در زمانی دانسته‌اند که پیامبر برای عمرة القضا احرام بسته بود؛ اما گزارش‌های بسیاری نیز هست که بر اساس آن، رسول خدا(ص) میمونه را در ماه شوال سال عمره قضاء پیش از آنکه برای عمره احرام ببندد برای خود عقد کرد و در منطقه سرف با او عروسی کرد.[۱۹] بنابراین ازدواج وی و حتی عروسی، قبل از احرام بستن در عمره القضاء بوده است. از صفیه دختر شیبه پرسیدند آیا رسول خدا(ص) در حالی که برای عمره احرام بسته و محرم بود میمونه را عقد کرد؟ گفت: نه، به خدا سوگند رسول خدا او را در حالی عقد کرد که هیچ‌کدام محرم نبودند.[۲۰] این مسئله تا بدان‌جا محل بحث بوده که عمر بن عبدالعزیز به یکی از صحابه نامه می‌نویسد و در این مورد از وی سوال می‌کند. او در پاسخ می‌گوید: پیامبر(ص) در حالی که محرم نبود از او خواستگاری نمود و در حالی که محرم نبود با او زفاف کرد.[۲۱]

ساختمان دور قبر میمونه در ناحیه نواریه، مکه

حمایت از امام علی(ع)

از احوالات او پس از وفات پیامبر(ص) اطلاع چندانی در دست نیست؛ اما برخی از معدود روایاتی که از وی نقل شده، حکایت از ارادت خاص به امام علی(ع) دارد. از یزید بن اصم نقل شده که «شقیر(سفیر) بن شجره عامری از کوفه به مدینه آمد و از خاله‌ام میمونه اجازه ورود خواست. پس از ورود، میمونه از علت آمدن او پرسید. آن مرد گفت: چون بین مردم اختلاف افتاده، ترسیدم که فتنه، مرا در برگیرد از این‌رو از کوفه خارج شدم. میمونه گفت: آیا تو با علی(ع) بیعت کرده بودی؟ مرد گفت: بله. گفت: پس برگرد و از صف او جدا نشو، به خدا قسم او نه گمراه است و نه گمراه می‌کند. مرد گفت:‌ ای مادر، آیا حدیثی از رسول خدا(ص) درباره علی(ع) روایت می‌کنی؟ میمونه گفت:

رسول خدا(ص) فرمود: علی نشانه حق و پرچم هدایت است. علی شمشیر خداست که بر کافران و منافقان آخته است. هرکه او را دوست بدارد، به دوستی من وی را دوست داشته و هرکه با وی دشمنی کند به دشمنی من با وی دشمن شده و هرکه من یا علی را دشمن دارد، در حالی خدا را ملاقات می‌کند که او را حجتی نباشد.[۲۲]
مقبره میمونه بین سال‌های ۱۲۶۴ و ۱۲۶۸ق.[۲۳]

شخصیت روایی

میمونه احادیثی از پیامبر(ص) روایت کرده است. راوی اصلی روایت‌های او خواهرزاده‌اش یزید بن أصمّ است.[۲۴] افزون بر او، ابن عباس،[۲۵] و دیگران نیز از او روایاتی نقل کرده‌اند. در کتاب‌های صحیح مسلم و بخاری از او حدیث نقل شده است.[نیازمند منبع]

درگذشت

در سال وفات میمونه اختلاف است. بنا بر نقل طبری و ابن‌ سعد او در سال ۶۱ هجری قمری در سن ۸۰ یا ۸۱ سالگی از دنیا رفت و بر این اساس، آخرین همسر پیامبر بود که رحلت کرد.[۲۶] ولی بنابر قولی دیگر، میمونه در سال ۵۱ هجری قمری پس از بازگشت از سفر حج، در منطقه سرف از دنیا رفت.[۲۷] ابن عباس بر پیکر وی نماز خواند[۲۸] و او را طبق وصیتش همان‌جا (که محل ازدواج او با رسول خدا(ص) بود)، به خاک سپردند.[۲۹]

پانویس

  1. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۴۴۴.
  2. ابن حجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۴۸
  3. طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۱۱، ص۶۲۳.
  4. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۹۹۲م، ج۴، ص۱۹۰۸؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۴۲۹.
  5. مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۰۰.
  6. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۹۹۲م، ج۴، ص۱۹۰۹.
  7. ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۹۰م، ج۸، ص۱۰۴.
  8. طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۵.
  9. عایشه بنت الشاطی، نساء النبی، ۱۹۸۵م، ص۲۳۱–۲۳۲.
  10. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۴۴۶.
  11. ابن هشام، السیرة النبویه، دارالفکر، ج۲، ص۶۴۶.
  12. ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۹۰م، ج۸، ص۱۰۴
  13. صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۶۴۶.
  14. طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۱۱، ص۶۱۱.
  15. ابن هشام، السیرة النبویه، دارالفکر، ج۲، ص۶۴۶؛ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۱۱، ص۶۱۱.
  16. بیهقی، دلائل النبوه، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۳۳۰.
  17. ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۹۰م، ج۲، ص۹۳.
  18. ابن هشام، السیرة النبویه،‌ دارالفکر، ج۲، ص۶۴۶؛ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۱۱، ص۶۱۱.
  19. ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۹۰م، ج۸، ص۱۳۶
  20. ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۹۰م، ج۸، ص۱۳۷
  21. ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۹۰م، ج۸، ص۱۳۷.
  22. شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۵۰۵-۵۰۶
  23. «ضریح المیمونة و المنطقة المحیطة»، مکتبة قطر الرقمیة؛ «تبدیل تاریخ میلادی به قمری»، باحساب.
  24. ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۲۳.
  25. نسائی، سنن نسائی، ۱۹۳۰م، ج۱، ص۲۰۴.
  26. طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۱۱، ص۶۱۱؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ۱۹۹۰م، ج۸، ص۱۱۱.
  27. علامه عسکری، نقش عایشه در احادیث اسلام، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۶۲.
  28. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۹۹۲م، ج۴، ص۱۹۱۸
  29. ابن حبیب البغدادی،المحبر،‌ دار الآفاق الجدیدة، ص۹۲.


منابع

  • ابن حبیب البغدادی، المحبّر، تحقیق ایلزه لیختن شتیتر، بیروت،‌ دار الآفاق الجدیدة، بی‌تا.
  • ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوّض، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
  • ابن سعد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰م.
  • ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت،‌ دار الجیل، چاپ اول، ۱۹۹۲م.
  • ابن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت،‌ دار الفکر، بی‌تا.
  • بلاذری، احمد بن داود، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶م.
  • بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، امالی، قم، دار الثقافة، ۱۴۱۴ق.
  • صالحی دمشقی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.
  • عایشه بنت الشاطی، نساء النبی، بیروت،‌ دار الکتاب العربی، ۱۹۸۵م.
  • علامه عسکری، سید مرتضی، نقش عایشه در احادیث اسلام، قم، دانشکده اصول الدین، ۱۳۹۰ش.
  • مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، تحقیق اسعد داغر، قم،‌ دار الهجرة، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
  • نسائی، احمد بن شعیب، سنن نسائی، بشرح جلال الدین السیوطی و حاشیه امام السندی، حلب، مکتب المطبوعات الاسلامیة، بی تا.