حقائق التفسیر (کتاب)
اطلاعات کتاب | |
---|---|
نامهای دیگر | تفسیر السلمی |
نویسنده | عبدالرحمن سلمی ۴۱۲ق |
موضوع | تفسیر عرفانی قرآن |
زبان | عربی |
حقائق التفسیر، یکی از قدیمیترین تفاسیر عرفانی قرآن، به زبان عربی است که توسط عبدالرحمن سلمی (۳۳۰ـ۴۱۲ق) تالیف شده است.
این کتاب، مجموعهای از روایات و اقوالی را که در تفسیر عرفانی آیات قرآن، از قول امام صادق (ع)، ابن عطا آدمی، منصور حلاج و ابوالحسین نوری به صورت پراکنده در اینجا و آنجا آورده بودند، فراهم آورد و آرای خود را در این باره در اثنای آنها ذکر کرد. این تفسیر، دارای دو قسمت اصلی و زیادات است.
معرفی نویسنده
عبدالرحمن سلمی، در سال ۳۳۰ق به دنیا آمد. مهمترین کتاب وی، تفسیر عرفانی حقائق التفسیر است. به عقیده برخی محققان،[۱] نقش وی در جمع آوری احادیث امام صادق (ع) همانند نقش سیدرضی (درگذشت ۴۰۶ق) در گردآوری خطبهها و کلمات و نامههای امام علی (ع) در کتابی به نام نهجالبلاغه است؛ زیرا پیش از سلمی، اقدامات وسیعی برای گردآوری احادیث امام صادق(ع) بهصورت مسند و همراه با سلسله سند روایات انجام شده بود و سلمی آنها را در یک کتاب تدوین و گردآوری کرد. به عقیده وی[۲] این روایات، پیش از گردآوری در یک کتاب، به صورت شفاهی در حلقههای صوفیه مطرح و نزد بزرگان شافعیه مورد احترام زیادی بوده است.
معرفی اجمالی کتاب
حقائقالتفسیر، یکی از قدیمترین تفاسیر عرفانی قرآن، به زبان عربی است که توسط عبدالرحمن سلمی(۳۳۰ـ۴۱۲ق) تالیف شده است. این کتاب، مجموعهای از روایات و سخنانی را که در تفسیر عرفانی آیات قرآن، از قول امامان و اولیا و مشایخ، به صورت پراکنده در اینجا و آنجا آورده بودند، جمع آوری کرده و نظرات خود را در مورد آنها در بین آن مباحث ذکر کرد.
هدف از نگارش
بر اساس مقدمه این کتاب، نویسنده علت تدوین این کتاب را جمع آوری نظریات عرفانی در تفسیر قرآن دانسته است. به همین جهت وی تصمیم گرفت تا سخنان امام صادق(ع) و ابن عطا را که در توضیح و تفسیر عرفانی برخی از آیات متفرقه بیان شده است را در یک کتاب جمع آوری و به ترتیب سورههای قرآن تنظیم کند.[۳]
شیوه نگارش
سلمی در تفسیر اشاری خود، روش تأویل به شیوه صوفیان را بهکار گرفته و معانیای برای آیات قرآن عرضه کرده است که با معانی ظاهیر آیات متفاوت است. همچنین وی، به سبب ضعف حافظه، گاهی آیه و آیاتی از یک سوره را در ضمن آیاتی از سورههای دیگر تفسیر کرده و گاه تفسیر آیات در خود سوره به صورت نامنظم ارائه شده است.[۴]
اقوال موجود در کتاب
در میان کسانی که اقوالشان (یا اقوال منسوب به ایشان) در این کتاب آمده، بیشترین اقوال به چهار نفر مربوط است. این افراد عبارتند از:
تفسیر منسوب به امام صادق(ع)
اقوال منسوب به امام صادق(ع)، در حقیقت اساس همه تفاسیر عرفانی است. این روایات، غالبا احادیث اخلاقی با گرایشهای عرفانی در توضیح نکات قرآنی است که ذیل آیات به صورت مجزا و بینظم و ترتیب فراهم آمده است.[۵] مجموعه این اقوال به تفسیر منسوب به امام صادق(ع) مشهور است.
صرفنظر از صحت سند انتساب این سخنان به امام صادق(ع)، لویی ماسینیون[۶] مدعی است که میان محتویات آن با اقوال پراکنده امام، که امامیه و غلات از طریق سلسله سندهای جداگانه مورد استناد قرار دادهاند، نزدیکی و شباهت اعتقادی چشمگیری وجود دارد.[۷] هرچند علاوه بر اینکه وی شواهدی برای اثبات این ادعای خود ارائه نکرده است، از سوی دیگر، روایاتی که از امام صادق(ع) در منابع روایی شیعه وجود دارد، شباهتی را نشان نمیدهد.شواهد و دلایلی برای اثبات ادعای مزبور نیاورده و حتی یک نمونه از این مقارنهها را ذکر نکرده است.[۸] به گفته پولس نویا،[۹] نعمانی(درگذشت بعد از ۳۴۰ق)، شاگرد کلینی(درگذشت ۳۲۹ق) تفسیری به نام امام صادق(ع) گرد آورده است. این تفسیر از نظر فکر و الهام و سبک و محتوا حتی الفاظ کاملاً مشابه با روایتی است که سلمی از امام صادق(ع) نقل کرده و در میان اهل سنّت مشهور است.
وضعیت چاپ
تفسیر منسوب به امام صادق(ع) که نخستین بار توسط ماسینیون معرفی شد، چندین بار به چاپ رسیده است:
- بعد از معرفی آن به وسیله ماسینیوس، پولس نویا آن را از متن حقائق التفسیر استخراج و تصحیح و با مقدمهای چاپ کرد.
- چاپ در ضمن کتاب دیگری توسط پولس نویا؛[۱۰]
- در ضمن مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی؛[۱۱]
- در ضمن کتاب التفسیر الصوفی للقرآن عندالصادق توسط علی زیعور در ۱۹۷۹م در اندلس.
دیدگاهها در مورد این روایات
علمای شیعه
روایات تفسیری سلمی در میان شیعیان چندان مطرح نبوده است. به همین جهت در رد یا قبول انتساب آنها به امام سخنی نگفتهاند. بخشی از محتویات آنها با احادیث شیعه منطبق و بخشی دیگر مخالف است و از بیشتر مطالب آن نشانی در منابع شیعی نمیتوان یافت. ازاینرو، ادعای محمدحسین ذهبی[۱۲] و سیدعمران[۱۳] که گمان کردهاند روایات موجود در این تفسیر را شیعیان جعل کردهاند، نادرست است.
از جمله علمای معروف شیعه که روایات تفسیری موجود در دو کتاب حقائق التفسیر و زیادات حقائقالتفسیر را نقل کردهاند عبارتند از:
- ابن طاووس در کتاب سعد السعود،[۱۴]چهار روایت از آن را آورده است.
- مجلسی[۱۵] نیز یکی از این روایات را به نقل از ابنطاووس از کتاب سلمی نقل کرده است.
- فتحالله کاشانی در منهج الصادقین ار روایات تفسیری سلمی سود برده است.[۱۶]
علمای اهل سنت
در میان اهل سنّت با این تفسیر برخوردهای مختلفی شد. بسیاری از علمای اهل سنت به شیوه سلمی در تفسیر و محتویات حقائقالتفسیر اعتراض کردهاند. آنچنانکه ابن جوزی در تلبیسابلیس[۱۷] به سلمی اعتراض و او را تخطئه نموده و تمام اقوالی که در این تفسیر آمده را کفرآمیز و خطا دانسته است. ابوالحسن واحدی نیز گفته که اگر سلمی معتقد بوده این سخنان تفسیر است بهراستی کافر بوده است.[۱۸] همچنین گفته است که تفسیر سلمی مشتمل بر تحریف معانی قرآن است.[۱۹] سیوطی[۲۰] نیز تفسیر سلمی را ناپسند دانسته است.
در مقابل، برخی دیگر از علمای اهل سنّت، تفسیر سلمی را مناسب دانسته و از آن دفاع کردهاند.[۲۱]
تأثیر این روایات در صوفیان
روایات تفسیری مذکور سندی است که زمینه مطالعه درباره شکلبندی زبان فنی عرفانی در اسلام بهشمار میرود. پولس[۲۲] معتقد است که این روایات تفسیری، ساختاری را دربردارد که بعداً مسیر عرفانی همه صوفیان میشود و مهمترین الفاظ و اصطلاحات آنان را به دست میدهد. برخی از زمینههای تأثیر این تفسیر بر آثار صوفیه بدینشرح است:
- طبقهبندی مشهور منازل و مراحل عرفانی در مقامات و احوال؛
- عناصر علم جَفْر که صوفیان از این روایات اخذ کردهاند؛
- بهرهگیری برخی از عرفا از جمله حلاج از اشارات عرفانی مهمی که در این مجموعه روایات وجود دارد. مثلا، کاربرد مشیت بهجای اراده، محبت به جای عشق، تمثیل دوازده منزل نفس و موضوع نورمحمدیه[۲۳]
برخی از عارفان نیز محتویات این روایات تفسیری را در آثارشان آوردهاند.[۲۴]
تفسیر ابن عطاء آدمی
ابنعطاء آدمی، از معاصران حلاج، به جرم تأیید آرای وی به قتل رسید. تفسیر ابنعطاء آدمی، توضیح و تفصیل همان روایات تفسیری منسوب به امام صادق(ع) است.[۲۵] از میان همعصران او هیچکس، با بهرهگیری هرچه بیشتر از همه امکانات روش تفسیری خاص صوفیه، تفسیری به این حجم برجا ننهاده است.[۲۶]
محتوا
این تفسیر مشتمل بر لطایف عرفانی است، از جمله در ذیل آیه «هو الذی خلق لکم ما فیالأرض جمیعآ»[۲۷] آمده همه آنچه را در زمین است برای شما آفرید تا همه آنها از تو باشد و تو از او باشی. پس با سرگرم شدن به آنچه از آن توست از آن که تو از اویی باز نمان.[۲۸]
وضعیت نشر
ابنعطاء آدمی تفسیر خود را همراه بقیه نوشتههایش به ابوعمرو اَنْماطی سپرده بود و نخستین بار ابوعمرو آن را منتشر کرد. این تفسیر مفصّلترین بخشی است که تاکنون از حقائقالتفسیر استخراج و جداگانه در مجموعهای با عنوان نصوص صوفیه غیرمنشوره لشقیق البلخی،النفری، با تحقیق و مقدمه پل نویا، در ۱۹۷۳ در بیروت، چاپ شده است.[۲۹]
نویا مقدمهای به زبان فرانسه بر آن نوشته که ترجمه فارسی آن، در آغاز تفسیر ابنعطاء، در مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی[۳۰] چاپ شده است.
تفسیر حسین بن منصور
حسین بن منصور حلاج فرد دیگری است که سلمی اقوال تفسیری او، یا اقوال منسوب به او را در این کتاب آورده است. در تفسیر وی بسیاری از آموزههای عرفانی و پارهای از اشعار حلاج یافت میشود.[۳۱]
وضعیت نشر
تفسیر حسینبن منصور حلاج را، که سلمی ضمن حقائقالتفسیر آورده، لویی ماسینیون استخراج و تصحیح کرده و در کتاب خود با نام تحقیق در اصطلاحات عرفان اسلامی، در ۱۹۲۲م منتشر کرده است. وی قسمتهایی از آن را با قطعاتی شبیه در تفسیر عرائسالبیان روزبهان بقلی مقابله کرده است.[۳۲] گفتنی است که متن این تفسیر را ماسینیون به خط خود نوشته و به همین صورت دو بار به چاپ رسیده است.[۳۳] و بار دوم ضمن مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی[۳۴] چاپ شده است.
تفسیر ابوالحسین نوری
ابوالحسین نوری که تفسیر وی مجموعه ۲۹ قول از اقوال او در تفسیر آیاتی از قرآن است که احتمالاً در مجالس تفسیر خود بیان کرده است.[۳۵]
وضعیت چاپ
این تفسیر چند مرتبه چاپ شده است:
- به ضمیمه یکی از جُنگهای دانشگاه سنژوزف تحت عنوان مقامات القلوب، در ۱۹۶۸م توسط نویا؛[۳۶]
- متن آن با ترجمه فارسی در نشریه معارف در تهران؛[۳۷]
- در ضمن مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمیو[۳۸]
کیفیت انتشار
این تفسیر چند مرتبه و به صورتهای گوناگون به چاپ رسیده است.
- چاپ اقوال منسوب به حلاج، در پاریس با تلاش لویی ماسینیون و نویا در ۱۹۵۴م؛[۳۹]
- تحقیقات دو محقق یاد شده درباره روایات تفسیری این کتاب، در ۱۹۵۴ در پاریس و در ۱۹۷۳ در بیروت؛
- ترجمه فارسی تحقیقات یاد شده در مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی؛[۴۰]
- انتشار متن حقائقالتفسیر به صورت اصلی بهتصحیح سیدعمران و در دو مجلد در بیروت در ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
زیادات حقائق التفسیر
سلمی پس از اتمام تألیف حقائقالتفسیر، به منقولات دیگری از اقوال امامان و مشایخ طریقت برخورد که استفاده از آنها را برای تفسیر عرفانی آیات قرآن مناسب شمرد. وی آنها را در کتابی جداگانه، بهترتیب سورهها و آیات قرآنی، فراهم آورد و آن را زیادات حقائقالتفسیر نامید. در این کتاب نیز بیشترین اقوالی که در تفسیر آیات قرآن نقل شده، متعلق یا منسوب به امام صادق(ع)، سهل تستری و ابنعطاء آدمی است.[۴۱]
در این بخش از کتاب، نظراتی منسوب به امام رضا(ع) است که او از پدرش امام کاظم(ع) نقل کرده است. از اقوال امام علی(ع) و امام باقر(ع) نیز نمونههایی در این کتاب یافت میشود.[۴۲]
زیادات حقائقالتفسیر، با تحقیق و مقدمه انگلیسی گرهارد باورینگ در ۱۹۹۷ م در بیروت چاپ شده است.
پانویس
- ↑ زیعور، ص۳۱
- ↑ زیعور، ص۳۱، ۳۳
- ↑ سلمی، ۱۳۶۹ـ ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۷۵ـ۷۶
- ↑ سلمی، ج۱، مقدمه نویا، ص۷۲
- ↑ رجوع کنید به سلمی، ج۱، ص۲۱ـ۶۳
- ↑ خاور شناس نامدار فرانسوی، متولد ۲۵ ژونیه ۱۸۸۳م در نوژان فرانسه
- ↑ رجوع کنید به سلمی، ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ش، ج۱، مقدمه نویا، ص۵ به نقل از ماسینیون
- ↑ برای اطلاع از نمونهای از آن منقولات که با احادیث شیعی هممضمون است رجوع کنید به ثبوت، ص۵۷ـ۵۸
- ↑ سلمی، ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ش، ج۱، مقدمه، ص۶
- ↑ رجوع کنید به سلمی، ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ش، ج۱، مقدمه پورجوادی، صچهارده ـ پانزده
- ↑ ج۱، ص۲۱ـ۶۳
- ↑ ج۲، ص۴۲۱
- ↑ سلمی، ۱۴۲۱، ج۱، مقدمه، ص۱۲
- ↑ ص۴۲۱ـ۴۲۳
- ↑ ج۸۹، ص۳۸۴
- ↑ رجوع کنید به ج۲، مقدمه شعرانی، ص۴
- ↑ ص۴۰۳ـ۴۰۴
- ↑ رجوع کنید به سلمی، ۱۴۰۶، مقدمه شریبه، ص۴۴؛محمدبن احمد ذهبی، ج۱۷، ص۲۵۵
- ↑ محمدبن احمد ذهبی، همانجا
- ↑ ص۳۱
- ↑ رجوع کنید به سلمی، ۱۴۲۱، ج۱، مقدمه سیدعمران، ص۱۱ـ۱۲؛ محمدبن احمد ذهبی، ج۱۷، ص۲۴۸
- ↑ نویا سلمی، ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ش، ج۱، مقدمه، ص۷
- ↑ نویا سلمی، ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ش، ج۱، مقدمه، ص۷؛برای اطلاع از تأثیرپذیری حلاج از این تفسیر رجوع کنید به نویا سلمی، مقدمه، ص۱۰ـ۱۱
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به افلاکی، ج۱، ص۴۰۹
- ↑ سلمی، ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ش، ج۱، مقدمه نویا، ص۶۷ـ۶۸
- ↑ سلمی، ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ش، ج۱، مقدمه نویا، ص۶۷
- ↑ سوره بقره، آیه۲۹
- ↑ سلمی، ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ش، ج۱، مقدمه نویا، ص۷۸
- ↑ رجوع کنید به همان، ج۱، مقدمه پورجوادی، صپانزده، مقدمه نویا، ص۶۸، پانویس ۴
- ↑ ج۱، ص۶۷ـ۷۴
- ↑ همان، ج۱، ص۲۴۴، ۲۵۳، ۲۷۲، برای نمونهای از این اشعار رجوع کنید به ص۲۷۵
- ↑ همان، ج۱، یادداشت پورجوادی، ص۲۳۷
- ↑ همان، ج۱، یادداشت پورجوادی، ص۲۳۷
- ↑ ج۱، ص۲۳۹ـ۲۹۲
- ↑ سلمی، ج۱، ص۲۲۷
- ↑ سلمی، ج۱، مقدمه پورجوادی، صپانزده
- ↑ دوره۶، ش۱ و ۲، فروردین ـ آبان۱۳۶۸، ص۹۱ـ۱۱۹
- ↑ ج۱، ص۲۳۱ـ ۲۳۴
- ↑ سلمی، ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ش، مقدمه پورجوادی، صچهارده ـ پانزده
- ↑ ج۱، ص۵ـ۱۹، ۶۷ـ۷۴
- ↑ برای آگاهی از آنها رجوع کنید به ص۲۳۵ـ۲۳۶، ۲۴۱، ۲۴۴
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به ص۹، ۱۱، ۱۳، ۲۱، ۲۵ـ۲۶، ۱۲۷، ۱۳۴، ۲۴۵
منابع
- قرآن کریم.
- ابنجوزی، تلبیس ابلیس، چاپ سیدجمیلی، بیروت، ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
- ابنطاووس، سعدالسعود للنفوس، چاپ فارس تبریزیان حسّون، قم ۱۳۷۹ش.
- ابنندیم، الفهرست، چاپ ناهد عباس عثمان، دوحه ۱۹۸۵.
- افلاکی، احمدبن اخیناطور، مناقب العارفین، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش.
- ثبوت، اکبر، «نگاهی به حقائقالتفسیر و زیادات حقائقالتفسیر و بررسی پارهای از آرای محققان در این باب»، آینهمیراث، دورهجدید، سال ۴،ش ۱ (بهار ۱۳۸۵).
- ذهبی، محمدبن احمد.
- ذهبی، محمدحسین، التفسیر و المفسّرون، بیروت، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
- سلمی، محمدبن حسین، حقائق التفسیر: تفسیرالقرآن العزیز، چاپ سیدعمران، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
- سلمی، محمدبن حسین، زیادات حقائقالتفسیر، چاپ گرهارد باورینگ، بیروت ۱۹۹۷.
- سلمی، محمدبن حسین، طبقات الصوفیه، چاپ نورالدین شریبه، حلب ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
- سلمی، محمدبن حسین، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی: بخشهایی از حقائقالتفسیر و رسائل دیگر، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ش.
- سیوطی، عبدالرحمانبن ابیبکر، کتاب طبقات المفسرین، چاپ مورسینگ، لیدن ۱۸۳۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۰.
- فیضکاشانی، محمدبن شاه مرتضی، قُرّهالعیون فی المعارف و الحکم در الحقایق فی محاسن الاخلاق، چاپ محسن عقیل، (قم) ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
- فیضکاشانی، محمدبن شاه مرتضی، کلمات مکنونه، چاپ سنگی (تهران) ۱۳۱۶.
- فتحاللّه بن شکراللّه کاشانی، منهجالصادقین فی الزام المخالفین، با مقدمه و پاورقی و تصحیح ابوالحسن شعرانی، چاپ علیاکبر غفاری، تهارن ۱۳۷۸ش.
- کامل التفسیر الصوفی العرفانی للقرآن، (منسوب به) امام جعفرصادق(ع)، چاپ علی زیعور، بیروت: دارالبراق، ۲۰۰۲.
- مجلسی، بحار الانوار.
- نوری، حسینبن محمدتقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم ۱۴۰۷ـ۱۴۰۸.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دانشنامه جهان اسلام