پرش به محتوا

التبیان فی تفسیر القرآن (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۵۹: خط ۵۹:
شیخ طوسی کتابش را با تأکید بر این مطلب آغاز کرده که قرآن معجزه بزرگی بر راستی نبوت  پیامبر و بلکه بزرگ ترین و مشهورترین معجزات اوست. وی هم چنین بحث درباره اعجاز را بحث تفسیری ندانسته  و بحث در باره کم و زیاد شدن قرآن( و به خصوص کم شدن آیاتی از آن، آن‌گونه که در برخی روایات شیعه و سنی آمده است) را حتی درصورت صحت روایات؛ باعث بی اعتباری قرآن موجود در دست مسلمانان ندانسته زیرا پیامبر(ص) امتش را به تمسک به کتاب خدا(قرآن) و [[اهل البیت علیهم السلام |عترتش]] فرمان داده است{{یادداشت|اني مُخَلِّف فيكم الثقلين، ما اِن تمسكتم بهما لن تَضِّلوا: كتابَ الله، وعترتي أهلَ بيتي، وانهما لن يفترقا حتى يردا عَلَيّ الحوض. شبیه این مضمون از قول پیامبر(ص) در روایات [[شیعه]] و[[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] فراوان وجود دارد.}} و این به معنای در دسترس و قابل تمسک بودن قرآن و عترت در هر عصر و زمان است و روشن است که امر کردن( به تمسک به کتابی که در دسترس نباشد و قدرت بر تمسک به آن نباشد) نادرست است. <ref>شیخ طوسی، تبیان، ج۱، ص۳-۴.</ref>وی درادامه افزوده اینک که اطمینان داریم که آن چه از قرآن در دست ماست به اتفاق همگان صحیح  و کلام خداست پس باید که با استناد به احادیث پیامبر وامامان(ع) که گفتارشان حجت است(و با پرهیز از تفسیربه رأی) به تفسیرش بپردازیم.  <ref>شیخ طوسی، تبیان، ج۱، ص۴.</ref>   
شیخ طوسی کتابش را با تأکید بر این مطلب آغاز کرده که قرآن معجزه بزرگی بر راستی نبوت  پیامبر و بلکه بزرگ ترین و مشهورترین معجزات اوست. وی هم چنین بحث درباره اعجاز را بحث تفسیری ندانسته  و بحث در باره کم و زیاد شدن قرآن( و به خصوص کم شدن آیاتی از آن، آن‌گونه که در برخی روایات شیعه و سنی آمده است) را حتی درصورت صحت روایات؛ باعث بی اعتباری قرآن موجود در دست مسلمانان ندانسته زیرا پیامبر(ص) امتش را به تمسک به کتاب خدا(قرآن) و [[اهل البیت علیهم السلام |عترتش]] فرمان داده است{{یادداشت|اني مُخَلِّف فيكم الثقلين، ما اِن تمسكتم بهما لن تَضِّلوا: كتابَ الله، وعترتي أهلَ بيتي، وانهما لن يفترقا حتى يردا عَلَيّ الحوض. شبیه این مضمون از قول پیامبر(ص) در روایات [[شیعه]] و[[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] فراوان وجود دارد.}} و این به معنای در دسترس و قابل تمسک بودن قرآن و عترت در هر عصر و زمان است و روشن است که امر کردن( به تمسک به کتابی که در دسترس نباشد و قدرت بر تمسک به آن نباشد) نادرست است. <ref>شیخ طوسی، تبیان، ج۱، ص۳-۴.</ref>وی درادامه افزوده اینک که اطمینان داریم که آن چه از قرآن در دست ماست به اتفاق همگان صحیح  و کلام خداست پس باید که با استناد به احادیث پیامبر وامامان(ع) که گفتارشان حجت است(و با پرهیز از تفسیربه رأی) به تفسیرش بپردازیم.  <ref>شیخ طوسی، تبیان، ج۱، ص۴.</ref>   
شیخ طوسی در پایان تفسیرش در [[سوره ناس]] در تفاوت میان مَلِک و مالک می‌گوید: «مَلِک»  به معنای تدبیر کننده است و تدبیر نسبت به موجودات با شعور است چنان‌چه گفته می‌شود: «مَلِک الناس» و «مَلِک الروم» ولی «مالک» نسبت به اشیاء هم بکار می‌رود مانند: مالک الثوب. در سوره ناس منظور از «مَلِک الناس» همان تدبیر کننده امور مردم است و به معنای مالک نیست  ولی در [[سوره فاتحه|سوره حمد]] هم «ملک یوم‌الدین» صحیح است که به معنای پادشاه روز جزاست و هم «مالک یوم‌الدین»صحیح است که به معنای مالک روز جزاست یعنی در روز قیامت جز خدا نه پادشاهی و نه مالکی هست. پایان بخش کتاب تبیان گزارشی از تعداد سوره‌ها، سوره‌های مکی و مدنی، آیات ، کلمات، حروف و نقطه‌های قرآن است. <ref>شیخ طوسی، تبیان، ج۱۰، ص۴۳۸.</ref>
شیخ طوسی در پایان تفسیرش در [[سوره ناس]] در تفاوت میان مَلِک و مالک می‌گوید: «مَلِک»  به معنای تدبیر کننده است و تدبیر نسبت به موجودات با شعور است چنان‌چه گفته می‌شود: «مَلِک الناس» و «مَلِک الروم» ولی «مالک» نسبت به اشیاء هم بکار می‌رود مانند: مالک الثوب. در سوره ناس منظور از «مَلِک الناس» همان تدبیر کننده امور مردم است و به معنای مالک نیست  ولی در [[سوره فاتحه|سوره حمد]] هم «ملک یوم‌الدین» صحیح است که به معنای پادشاه روز جزاست و هم «مالک یوم‌الدین»صحیح است که به معنای مالک روز جزاست یعنی در روز قیامت جز خدا نه پادشاهی و نه مالکی هست. پایان بخش کتاب تبیان گزارشی از تعداد سوره‌ها، سوره‌های مکی و مدنی، آیات ، کلمات، حروف و نقطه‌های قرآن است. <ref>شیخ طوسی، تبیان، ج۱۰، ص۴۳۸.</ref>
== جایگاه تفسیر التبیان ==
اهمیت التبیان افزون بر مطالب و محتوای آن، بیشتر در روشی است که به جریان تفسیرنویسی شیعی وارد کرده و برای تفاسیر بعدی شیعی به سرمشق تبدیل شده است.<ref>نک: ذیل عنوان ویژگی‌های روشی همین مقاله.</ref> مفسران شیعه بعدی و کتاب‌شناسان، این کتاب را ستوده و از محاسن آن سخن گفته‌اند.<ref>برای نمونه نک: تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۳۲۹؛ بحر العلوم، الفوائد الرجالیه، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص ۲۲۸</ref> [[فضل بن حسن طبرسی]] مولف تفسیر مجمع البیان تصریح دارد که التبیان سرمشق او در تدوین تفسیرش بوده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۷۵.</ref>


== منابع تفسیر==
== منابع تفسیر==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۷۶

ویرایش