ملا احمد نراقی

مقاله قابل قبول
شناسه ناقص
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از فاضل نراقی)
ملا احمد نراقی
اطلاعات فردی
نام کاملاحمد بن محمد مهدی بن ابی ذر نراقی
لقبفاضل نراقی • ملا احمد
تاریخ تولد‏۱۱۸۵ ق
تاریخ وفات۲۳ ربیع‌الثانی سال ۱۲۴۵ق
محل دفنحرم امام علی(ع)
شهر وفاتکاشان
خویشاوندان
سرشناس
ملا مهدی نراقی
اطلاعات علمی
استادانملاّ مهدی نراقیسید مهدی بحر العلومجعفر کاشف‌الغطاءسید علی طباطبایی
شاگردانشیخ مرتضی انصاریمحمدباقر هزارجریبیحاج میرزا ابوالقاسم کاشانی
محل تحصیلکاشاننجف
تألیفاتمعراج السعادةتذکرة الاحباب • عین الأصول• مستند الشیعة • عوائد الأیام
سایرمرجعیت
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیرهبری مردم علیه قوای روس
اجتماعیمبارزه با انحرافات


احمد نراقی معروف به‌ فاضل نراقی (۱۱۸۵–۱۲۴۵ق) فرزند ملا مهدی نراقی از عالمان شیعه در قرن سیزدهم هجری بود. او پس از وفات پدرش، مرجعیت را در کاشان عهده‌دار شد. فاضل نراقی، تألیفات متعددی در علوم مختلف اسلامی دارد که مستند الشیعة، عوائد الایام و کتاب اخلاقی معراج السعادة معروف‌ترین آنها هستند. او در حمله روس‌ها به ایران و اشغال مناطقی از آن، سرپرستی مردم در تظاهرات را برعهده داشت.

معرفی

ملا احمد در سال ۱۱۸۵ق مطابق با ۱۱۵۰ش در نراق به دنیا آمد.[۱] وی دوران نوجوانی را در کاشان در محضر پدرش به تحصیل مقدمات و سطح گذراند و شروع به تدریس معالم و مطول نمود.[۲] او در سال ۱۲۰۵ق همراه پدر به عتبات عالیات رفت و از اساتید آنجا استفاده کرد و پس از کسب درجه اجتهاد به تدریس، بحث، تألیف و تصنیف پرداخت.[۳]

ملا احمد پس از وفات پدرش در سال ۱۲۰۹ق به کاشان برگشت و به جای پدرش مرجعیت عامه به او منتقل شد. او را رئیس علی الاطلاق می‌گفتند.[۴]

فرزندان

از ملا احمد نراقی دو فرزند به‌جای ماند:

  1. «ملا محمد» ملقّب به «عبدالصاحب» و معروف به «حجةالاسلام» درگذشته ۱۲۹۷ق وی صاحب تألیفاتی بوده است.
  2. «نصیرالدین»؛ وی شرحی بر کتاب کافی نوشته است.[۵]

فعالیت‌های علمی

طرح نظریه ولایت فقیه

ملا احمد نراقی را نخستین فقیهی دانسته‌اند که مسئله ولایت فقیه را به‌صورت یک مسئله فقهی تبیین و برای اثبات آن از ادله نقلی و عقلی استفاده کرد.[۶] او برای نخستین بار تمام وظایف و اختیارات حاکم اسلامی و ولایت فقیه را یکجا در کتاب عوائد الایام جمع‌آوری کرد.[۷] البته پیش از او برخی از علمای شیعه از عهده‌داری بعضی اختیارات امامان شیعه توسط فقیهان سخن گفته بودند.[۸]

بنابر نظریه ملا احمد نراقی اصلاح جامعه مشروط به اجرای عدالت است و قواعد عدالت همان قواعد شرع است. بنابر این حاکم برای برپایی عدالت باید از شریعت اطلاع داشته باشد؛ پس حاکم یا باید خود فقیه باشد یا باید از فقیه تقلید کند. بنابر این مقلد هم می‌تواند با جلب نظر مجتهد و پیروی از او عادلانه حکومت کند.[۹]

استادان

  1. پدرش ملاّ مهدی نراقی
  2. سید مهدی بحرالعلوم
  3. میرزا محمدمهدی موسوی شهرستانی
  4. شیخ جعفر کاشف الغطا
  5. سید علی طباطبایی (صاحب ریاض)

او به‌واسطه پدرش از شیخ یوسف بحرانی، ملا رفیع گیلانی و محمدباقر مجلسی روایت نقل کرده است.[۱۰]

شاگردان

افراد زیادی نزد او شاگردی کردند که بارزترین آنها شیخ مرتضی انصاری بود که مدت چهار سال از محضر او استفاده کرد.[۱۱] برخی دیگر از شاگردان او عبارتند از:[۱۲]

  1. سید محمدتقی کاشانی
  2. علی‌مدد ساوجی کاشانی
  3. مهدی نراقی نوه ملا مهدی نراقی
  4. میرزا ابوالقاسم نراقی کاشانی
  5. محمدجواد نراقی کاشانی
  6. میرزا محمدنصیر نراقی کاشانی
  7. احمد نطنزی کاشانی
  8. اوتراب نطنزی کاشانی
  9. محمدحسن جاسبی قمی
  10. میرزا حبیب‌الله کاشانی
  11. سید محمدشفیع حسینی جاپلقی
  12. محمد کزازی قمی
  13. محمدعلی آرانی کاشانی
  14. آقا محمدباقر هزار جریبی
  15. برادرش محمد مهدی بن محمدمهدی نراقی
  16. مولی محمد (م ۱۲۹۷) ملقب به عبدالصاحب نوه محقق قمی
  17. برادر میرزا ابوالقاسم کاشانی (م ۱۲۵۶).[۱۳]

تألیفات

معراج السعادة

از ملا احمد نراقی در علوم مختلف اسلامی تألیفات متعددی بجای مانده است. معراج السعاده، کتابی به زبان فارسی در اخلاق اسلامی از مشهورترین آثار او به‌شمار می‌رود. نراقی کتابی نیز به صورت کشکول به خصوص در علوم غریبه به نام الخزائن نوشته است که با تصحیح و تعلیق علی‌اکبر غفاری و حسن‌زاده آملی چاپ شده است.[۱۴] گفته شده وی به زبان عربی، عبری و لاتین تسلط داشته است همچنین تسلطش بر علوم مختلف باعث شده که کتاب‌های متنوعی تألیف نماید. کتاب سیف الأمة و برهان الملة که در رد شبهات کشیش انگلیسی هانری مارتین نوشته شده را نشان از تسلط وی بر مذهب مسیحیت و حساسیتش در جواب‌گویی به افکار انحرافی دانسته‌اند.[۱۵]

مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، به سفارش کنگره بزرگداشت فاضلین نراقی نسخه دیجیتالی آثار ملا محمدمهدی و ملا احمد نراقی را تحت عنوان «کتابخانه فاضلین نراقی» تولید کرده است.[۱۶]

اشعار

ملا احمد در فنون شعری نیز مهارت داشت و به صفایی تخلص می‌کرد و بیشتر اشعار او اخلاقی، عاشقانه، ذوقی و عارفانه بوده است.[۱۷]

ساقی به یاد یار بده ساغری ز می
از آن گنه چه باک که باشد به یاد وی
من ژنده پوش یارم و دارم به جان او
ننگ از قبای قیصر و عار از کلاه کی
تا کی دلا به مدرسه طامات طرهات
بشنو حدیث یار دو روزی ز نای نی
واعظ مگو حدیث بهشت و قصور و حور
ما توسن هوا و هوس کرده‌ایم پی
ما عندلیب گلشن قدسیم باغ ما
ایمن بود ز باد خزان و هوای دی
زاهد برو چه طعنه مستی زنی که هست
مست از خیال دوست صفایی نه مست می


فعالیت‌های سیاسی

ملا احمد نراقی در عهد قاجاریه و در دوران پادشاهی فتحعلی شاه قاجار، که روس‌ها قسمتی از نواحی شمالی ایران را اشغال کرده بودند، می‌زیست. او از مجتهدانی بود که فتوا به لزوم جهاد در برابر روس داد و همراه با تعدادی از مجتهدان برای تشویق سپاهیان، به اردوی سپاه ایران سفر کردند.[۱۸]

وفات و انتقال جنازه به نجف

او در ۲۳ ربیع‌الثانی سال ۱۲۴۵ق در اثر وبایی که نراق، کاشان و اطراف آن را فرا گرفته بود، از دنیا رفت.[۱۹] پیکرش را به نجف منتقل نموده در کنار قبر پدرش در حرم امام علی(ع) به خاک سپردند.[۲۰] سید محمدباقر خوانساری از قول بعضی از شاگردان ملا احمد نراقی داستانی نقل کرده که در هنگام انتقال جنازه نراقی به نجف به‌خاطر گرمی شدید هوا می‌ترسیدیم جنازه متعفن شود. در یکی از منازل بین راه جنازه را بر زمین گذاشتیم من برای اطلاع از این موضوع به نزدیک جنازه رفتم اما جز رائحه‌ای طیب که گویا بوی مشک ناب بود چیزی استشمام نکردم و این وضع ادامه داشت و تا هنگام دفن تغییری در بدنش حاصل نشد.[۲۱] همچنین مدرس تبریزی صاحب ریحانة الادب پس از نقل این داستان از استادش سید احمد خسروشاهی نقل کرده وقتی که می‌خواستند جنازه سید محمد خسروشاهی را در قبر بگذارند جنازه ملا مهدی و ملا احمد نراقی سالم دیده شده است.[۲۲]

کنگره بزرگداشت

در خرداد ۱۳۸۱ش کنگره بزرگداشت فاضلین نراقی در قم، کاشان و نراق برگزار شد. در این کنگره جمعی از شخصیت‌های حوزه و دانشگاه به سخنرانی پرداختند و گروهی از محققان نیز مقاله‌های خود را ارائه نمودند.[۲۳] همچنین در سال ۱۳۸۵ش کنگره تخصصی فاضلین نراقی برگزار شد. مقالات این کنگره با عنوان «مجموعه مقالات کنگره تخصصی فاضلین نراقی: حقوق، سیاست، اجتماع» منتشر شده است.[۲۴]

پانویس

  1. نراقی، معراج السعادة، ۱۳۷۷ش، ص۱۶.
  2. نراقی، مستند الشیعه، ۱۴۱۵ق، ص۱۵.
  3. نراقی، مستند الشیعه، ۱۴۱۵ق، ص۱۵.
  4. نراقی، معراج السعادة، ۱۳۷۷ش، ص۲۱.
  5. نراقی، معراج السعادة، ۱۳۷۷ش، ص۲۶.
  6. کدیور، نظریه‌های دولت در فقه شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۱۷.
  7. نگاه کنید به نراقی، عوائدالایام، ۱۴۱۷ق، ص۵۲۹.
  8. برای نمونه نگاه کنید به مفید، المقنعه، ۱۴۱۳ق، ص۸۱۰.
  9. فیرحی، «اندیشه سیاسی ملا احمد نراقی»، ص ۱۸–۱۹
  10. نراقی، معراج السعاده، ۱۳۷۷ش، ص۲۱ و ۲۲.
  11. انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۲، ص۱۲۱۶.
  12. انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۲، ص۱۲۱۷.
  13. نراقی، معراج السعاده، ۱۳۷۷ش، ص۲۲.
  14. نراقی، الخزائن، ۱۳۸۰ق، ص۱.
  15. کتاب شناخت آثار فاضلین نراقی.
  16. نرم‌افزار کتابخانه فاضلین نراقی، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
  17. مدرس، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۶، ص۱۶۴؛ نراقی، معراج السعادة، ۱۳۷۷ش، ص۱۸.
  18. خاوری، تاریخ ذوالقرنین، ج۱، ص ۶۱۶
  19. نراقی، مستند الشیعة، ۱۴۱۵ق، ص۱۶.
  20. نراقی، مستند الشیعة، ۱۴۱۵ق، ص۱۸.
  21. نراقی، معراج السعاده ص۲۶ به نقل از مجلسی، روضات الجنات، ج۱، ص۹۸.
  22. نراقی، معراج السعاده، ۱۳۷۷ش، ص۲۷ به نقل از ریحانة الادب، ج۱، ص۱۶۳.
  23. محمدی، «برپایی کنگره فاضلین نراقی»، ص۲۰۲–۲۰۳.
  24. ««مجموعه مقالات کنگره تخصصی فاضلین نراقی: حقوق، سیاست، اجتماع»»

منابع

  • انصاری قمی، ناصرالدین، اختران فقاهت، قم، دلیل‌ما، ۱۳۸۵ش.
  • خاوری، فضل‌الله، تاریخ ذوالقرنین، تصحیح ناصر زرافشان، تهران، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، ۱۳۸۰ش.
  • فیرحی، داود، «اندیشه سیاسی احمد نراقی»، علوم سیاسی، شماره ۱۷، بهار ۱۳۸۱ش.
  • سایت نور سافت، نرم‌افزار، کتابخانه فاضلین نراقی،۶۰ جلد از مهم‌ترین آثار علمی ملا مهدی نراقی و ملا احمد نراقی.
  • کدیور، محسن، نظریه‌های دولت در فقه شیعه، تهران، نشر نی، ۱۳۸۷ش.
  • نراقی، احمد، معراج‌السعادة، قم، هجرت، ۱۳۷۷ش.
  • نراقی، احمد، مستند الشیعه، آل‌البیت، قم، ۱۴۱۵ق.
  • نراقی، احمد بن مهدی، الخزائن، تهران، نشر اسلامیه، ۱۳۸۰ق.
  • نراقی، احمد بن محمدمهدی، عوائد الأیام، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
  • مدرس، محمدعلی، ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، تهران، خیام، ۱۳۶۹ش.
  • مؤسسه تحقیقات کامپیوتری نور، نرم‌افزار آثار فاضلین نراقی.
  • گزارشی از کنگره فاضلین نراقی، دین‌پژوهان فروردین و تیر ۱۳۸۱، شماره ۷ و ۸.