علوم غَریبه دانش‌های سری، شگفت‌انگیز و دور از دسترس عموم است که در مقابل علوم متعارف قرار دارد. موضوع این علوم نیروهای غیرعادی و اسرارآمیز است که تصور می‌شود آگاهی و کنترل آن، به انسان توانایی کارهای فوق عادت را می‌دهد.

در تاریخ اسلامی، علوم غریبه ابتدا شامل سِحر، پیشگویی با ستاره‌ها (احکام نجوم یا تَنجیم)، چشم‌زدن و شُعبده‌بازی بوده، سپس پنج علم یونانی کیمیا، لیمیا، هیمیا، سیمیا و ریمیا به آنها اضافه شد. در بعضی منابع شیعی، علوم دیگری مانند جَفر، رَمل، خواص اسماءالله، اعداد و حروف از علوم غریبه به شمار آمده‌اند.

در قرآن درباره برخی از علوم غریبه مانند سِحر، آیاتی با لحن نکوهش یا عذاب آمده است. بیشتر فقها کیفر ساحر را قتل دانسته‌اند. تعدادی نیز فراگیری دیگر علوم غریبه را به شرط نداشتن فساد یا نداشتن ارتباط با سحر، جایز دانسته‌اند.

بیشتر تاریخ‌نویسان معتقدند علوم غریبه رواج‌یافته بین مسلمانان، ترکیبی از میراث تمدنی بابِل، یونان، زرتشتیان، مصر و اعراب جاهلی است. شماری از علوم غریبه در اواخر بنی‌امیه با ترجمه کتاب‌های یونانی و قبطی به عربی، میان مسلمانان راه یافت. این علوم پس از بنی عباس و حمله مغولان در حکومت‌های ایلخانیان، تیموریان و صفویه گسترش یافت. بعضی دلایل این رواج را کاهش حضور علوم طبیعی، گسترش عقاید مغولان و تصوف، و سرخوردگی عمومی ناشی از آسیب‌های تسلط مغولان عنوان کرده‌اند.

مفهوم‌شناسی

علوم غریبه به دانش‌های سری،[۱] پنهان،[۲] دور از دسترس عموم[۳] و شگفت‌انگیز[۴] معنا شده است. اصطلاح علوم غریبه در مقابل علوم متعارف استفاده می‌شود.[۵] شیخ بهایی در تقسیم علوم، برای علوم غریبه عنوان خَفیّه (نهانی) را در مقابل علوم جَلیّه (آشکار) به کار برده است.[۶] از دلایل پنهان بودن این علوم این بوده که از سوءاستفاده یا زیان‌های آن پیشگیری شود.[۷]

ابن خلدون علوم غریبه را مهارت‌هایی می‌داند که انسان را به اثرگذاری بر عناصر توانا می‌سازد.[۸] نیشابوری در کتاب غرایب القرآن، علوم غریبه را علوم رازآلود معرفی می‌کند که به انسان توانایی آگاهی از اسرار و امور پنهان و نیز انجام کارهای غیرعادی می‌دهد.[۹] برخی موضوع این علوم را نیروهای فوق طبیعی و اسرارآمیز نوشته‌اند.[۱۰]

زیرمجموعه‌ها

در روند تمدن اسلامی، علوم غریبه دارای محدوده و اجزاء متغیر بوده است. علوم غریبه ابتدا شامل سِحر، پیشگویی با ستاره‌ها (احکام نجوم یا تَنجیم)، چشم زدن و شعبده بازی بوده،[۱۱] و سپس پنج علم یونانی به آنان اضافه شد: کیمیا، لیمیا، هیمیا، سیمیا و ریمیا.[۱۲]به گفته شیخ بهائی برخی از حکما کتابی مفصل درباره این پنج دانش با عنوان اختصاری (کلّه سِر) تألیف کرده که اشاره به این علوم پنجگانه است.[یادداشت ۱][۱۳] به این دانش‌ها، خَمسه مُحتَجِبه (پنج‌گانه پوشیده) گفته می‌شد.[۱۴] کیمیا که پایه علم شیمی امروزی است، درباره تبدیل عناصر به یکدیگر بخصوص نقره و طلا بکار برده می‌شد.[۱۵] سیمیا شامل تاثیر اراده و نیروهای قوی بر تخیلات و ذهن افراد است.[۱۶] هیمیا درباره تسخیر اجرام آسمانی از طریق ارتباط و تاثیر بر نیروهای آسمانی، ارواح و جن است.[۱۷] لیمیا علم طلسم‌ها و ترکیب نیروهای معنوی و زمینی برای انجام دادن کارهای شگفت‌انگیز است.[۱۸] ریمیا نیز علم شعبده است.[۱۹]

در برخی منابع شیعی، علوم دیگری نیز جزء علوم غریبه به حساب آمده است.[۲۰]

  • جفر: پیشگویی حوادث (مخصوص ائمه)[۲۱]
  • رَمل: پیش‌بینی رخ‌دادها با نقطه، خط و شکل، چوب و سنگ‌ریزه[۲۲]
  • اَعداد: تعیین حوادث آینده با رقم و شماره[۲۳]
  • اَوفاق: تصرف در حوادث آینده با ترکیب عدد و شکل[۲۴]
  • خواص اسماءالله (آیات و سور قرآن، حِرز، تَعویذ، دعا، وِرد و ذِکر و خَتَم)[۲۵]
  • تفأل: پیش‌بینی خیر و شر با مراجعه به قرآن یا چیزهای دیگر شرعی[۲۶]
  • استخاره: طلب خیر از خداوند توسط فال به قرآن یا تسبیح[۲۷]
  • طَیره: پیش‌بینی بد یا شوم براساس حرکات پرنده[۲۸]
  • اختلال الاعضاء:نشانه‌شناسی حوادث از پریدن یا اختلال اعضاء[۲۹]
  • اَکتاف: پیش‌بینی آینده از نقطه، خال، خط و رنگ استخوان شانه گوسفند[۳۰]
  • وَهم و دَم: بررسی حالت معنوی و روحی فرد از مشاهده دم و بازدم وی[۳۱]
  • قیافه‌شناسی: تعیین صفات خیر و شر شخص از روی ویژگی‌های بدنی بخصوص چهره[۳۲]
  • کف‌بینی: مشخص کردن اتفاق‌ها و برجستگی‌های روحی و شخصیتی انسان با مطالعه کف دست[۳۳]
  • مَلاحِم: پیشگویی حوادث بزرگ آینده بخصوص آخر الزمان[۳۴]
  • خواص الاشیاء: بررسی ویژگی‌های شگفت طبیعت جان‌دار و بی‌جان[۳۵]
  • اُسطُرلاب: بدست آوردن تقدیر و طالع با استفاده از ابزار مخصوص ستاره‌شناسی[۳۶]
  • تعبیر خواب: خبر دادن از حوادث گذشته یا آینده با نشانه‌شناسی از خواب[۳۷]
  • هیپنوتیزم: کنترل انسان توسط خواب مصنوعی[۳۸]
  • مانه‌تیزم: تاثیر بر اختیار و کنترل افراد از طریق نیروی درونی انسانی[۳۹]

دیدگاه اسلامی

در قرآن درباره سِحر، کِهانت (خبر از آینده با تسخیر جن یا روح)،[۴۰] طیره(فالِ بد زدن)، چشم‌زدن و چند شاخه دیگر علوم غریبه آیاتی وجود دارد.[۴۱] در داستان دعوت حضرت موسی از فرعون، او در مقابل موسی از ساحران استفاده کرد.[۴۲] هم‌چنین دشمنان پیامبران، آنان را به سحر یا جن‌زدگی متهم می‌کردند.[۴۳] هم‌چنین بعضی مفسران معتقدند قارون برای ثروتمند شدن از کیمیا،[۴۴] استفاده کرد. قدرت حضرت سلیمان بر تسخیر جن، شیاطین، باد و حیوانات؛ و نیز علم آصف بن برخیا باعث شد که شیاطین سحر را بین مردم بابِل (عراق عرب) رواج دهند.[۴۵] آنان از تعالیم دو فرشته هاروت و ماروت برای مقابله با سحر نیز سوءاستفاده کردند.[۴۶]

هم‌چنین آیاتی درباره قطع توانایی جنها برای خبرچینی از فرشتگان پس از ظهور پیامبر اسلام[۴۷] و نیز تلاش مشرکان برای آسیب زدن به پیامبر از طریق چشم زدن خبر داده است.[۴۸]

در بین علوم غریبه، روایت‌های بسیاری نیز درباره نکوهش و حرمت سِحر بیان شده است.[۴۹] بیشتر فقها آموزش و یادگیری سحر را حرام،[۵۰] و کیفر ساحر را قتل دانسته‌اند.[۵۱] البته چند فقیه نیز معتقدند یادگیری سحر برای ابطال آن بخصوص کاربرد آن علیه سحر مدعی نبوت جایز است.[۵۲]

تعدادی از فقیهان فراگیری علوم غریبه را بشرط نداشتن فساد یا نداشتن ارتباط با سحر، بدون اشکال دانسته‌اند.[۵۳] برخی نیز پیش‌گویی را با استفاده از علوم غریبه حرام دانسته‌اند. این عالمان حتی مراجعه به این علوم را برای مطالب معمولی مانند پیدا کردن فرد یا کالای گمشده جایز نمی‌دانند.[۵۴] هم‌چنین شماری از فقها معتقدند اگر از راه علوم غریبه برای کسی آگاهی و یقین حاصل شد، فقط برای خود او حجت است؛ ولی قضاوت کردن[۵۵] و شهادت دادن[۵۶] بر اساس آن جایز نیست. در نظر آیت‌الله خویی از کسی که به احکام شرع از راهی جز منابع چهار گانه کتاب، سنّت، عقل و اجماع، از قبیل علوم غریبه، علم پیدا کرده است، نمی‌توان تقلید کرد.[۵۷]

تاریخ

 
ابزار رمل و آموزش آن در دوره صفویه (موزه ملی ایران)

بیشتر تاریخ‌نویسان معتقدند علوم غریبه در تمدن اسلامی، برگرفته از بازمانده‌های باستانی بابِل، یونانی، زرتشتیان، مصر، اسکندریه و دوران جاهلیت اعراب است.[۵۸] بلیناس (آپولونیوس)،[۵۹] هرمس و فیثاغورس از حکیمان مشهور این علوم بوده‌اند.[۶۰] در اواخر قرن اول قمری، فرد مسیحی بنام اصطفن (استفان) با حمایت مالی خالد بن یزید بن معاویه(درگذشت ۸۵ق) کتاب‌های هرمسی را در کیمیاء و تنجیم از یونانی و قبطی به عربی ترجمه کرد.[۶۱] در قرن دوم جابر بن حیان، با راهنمایی استفان و دانش‌های هرمس، علم کیمیا را رواج داد.[۶۲] در نیمه دوم سده ۲ق با نهضت ترجمه، کتاب‌های بسیاری درباره علوم غریبه به عربی برگردانده شدند.[۶۳] علم حروف از شاخه‌های سیمیا در این قرن رواج یافت.[۶۴]

علوم غریبه پس از سقوط بنی عباس و در زمان حکومت ایلخانیان، تیموریان و صفویه گسترش بیشتری پیدا کرد. بعضی دلایل این رواج را کاهش تدریس و تحقیق علوم طبیعی، گسترش عقاید مغولان، روی‌آوری گروه‌هایی از مردم به دلیل سرخوردگی از تسلط مغولان و صدمات بسیار آن و نیز رواج اندیشه‌های صوفیه عنوان کرده‌اند.[۶۵] ابن طاووس (درگذشت ۶۶۴ق)، شهید اول (درگذشت ۷۸۶ق)، ابن فهد حلی (درگذشت ۸۴۱ق)، ملاحسین واعظ کاشفی (درگذشت ۹۱۰ق)، شهید ثانی (درگذشت ۹۶۶ق)، شیخ بهایی (درگذشت ۱۰۳۱ق)، محمدباقر مجلسی (درگذشت ۱۱۱۰ق) و احمد نراقی (درگذشت۱۲۴۵ق) در این دوره مطالعات و تجربیاتی در علوم غریبه داشتند.[۶۶] شاهان صفوی و قاجار،[۶۷] نیز به این علوم علاقه و اعتقاد داشتند. اواخر دوره قاجار انتقادهایی به رواج این علوم و آمیختگی آن با خرافات شد که گستره آن‌ها را محدود گردانید.[۶۸]

در روند تقسیم‌بندی علوم توسط مسلمانان نیز، زیرمجموعه‌های علوم غریبه در گروه‌های مختلف قرار گرفتند. فارابی (درگذشت۳۳۹ق)، احکام نجوم (پیشگویی حوادث از نجوم) و حِیَل (شامل جبر و مهندسی و ساختن آلات نجوم و ظرف‌های عجیب) را در دسته علم تَعالیم قرار داد.[۶۹] پس از او ابن‌سینا در مقدمه کتاب شفاء عناوین احکام نجوم، تعبیر، طلسم‌ها، نیرنگ‌ها و کیمیا را زیرگروه حکمت طبیعی فرعی معرفی کرد.[۷۰] اخوان الصفا (قرن۴و۵) علوم سحر، کیمیا، عَزایم [یادداشت ۲] و حیل را جزء گروه ریاضی نوشت.[۷۱]. ابن‌ندیم در کتاب الفهرست، افسانه‌گویی و خرافات، سحر و افسون و شعبده را در یک مقاله یا دسته، و کیمیا و صنعت را در دسته دیگر جای داده است.[۷۲] ابن‌خلدون (درگذشت۸۰۸ق) سحر و طلسمات و کیمیا را زیرمجموعه علوم عقلی قرار داد.[۷۳]

پانویس

  1. نیشابوری، غرایب القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۴۷.
  2. فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۴۶۴.
  3. سجادی، مدخل علوم غریبه، ۱۳۹۰ش، ج۱۱، ص۳۸۶.
  4. نصر، علم‌ در اسلام‌، ۱۳۵۹ش‌، ص۲۰۱.
  5. نیشابوری، غرایب القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۴۷.
  6. بهایی، الکشکول، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۲۵۴.
  7. نصر، علم‌ در اسلام‌، ۱۳۵۹ش‌، ص۲۰۱.
  8. ابن خلدون، مقدمه، ۱۳۹۱ق، ص۶۵۵.
  9. نیشابوری، غرایب القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۴۷.
  10. ماهانی، «خاقانی و علوم غریبه»، ۱۳۸۳ش، ص۱۲۷-۱۱۳.
  11. برای نمونه:فارابی، احصاءالعلوم، ۱۹۴۸م، ص۴۴؛ابن‌سینا، الشفاء، ۱۹۵۲م، ص۱۲-۱۴.
  12. بهایی، الکشکول، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۲۵۴.
  13. بهایی، الکشکول، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۲۵۴.
  14. نراقی، الخزائن، ۱۳۸۰ق، ص۶۲.
  15. مؤمن، تحفة المومنین، ۱۳۷۸ش، ص۲۹۵.
  16. مؤمن، تحفة المومنین، ۱۳۷۸ش، ص۲۹۵.
  17. مؤمن، تحفة المومنین، ۱۳۷۸ش، ص۲۹۵.
  18. مؤمن، تحفة المومنین، ۱۳۷۸ش، ص۲۹۵.
  19. مؤمن، تحفة المومنین، ۱۳۷۸ش، ص۲۹۵.
  20. سجادی، «علوم غریبه»، ۱۳۹۰ش، ص۴۰۷-۳۸۶.
  21. مجلسی، لوامع صاحبقرانی، ۱۴۱۴ق، ص۳۹.
  22. ذهنی تهرانی، کفایت الرمل، ۱۳۸۴ش، ص۳.
  23. نراقی، الخزائن، ۱۳۸۰ق، ص۱۹۲.
  24. نراقی، الخزائن، ۱۳۸۰ق، ص۲۶۶و۳۰۸.
  25. مجلسی، بحارالانوار، ج۹۵، ص۱۲۴، کتاب الدعاء.
  26. مجلسی، بحارالانوار، ج۹۱، ص۲۲۲.
  27. مجلسی، بحارالانوار، ج۹۱، ص۲۲۲.
  28. راغب، المفردات، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۱۰.
  29. مجلسی، اختیارات، ص۱۵۰.
  30. نراقی، الخزائن، ۱۳۸۰ق، ص۲۸۴و۴۵۰.
  31. نراقی، الخزائن، ۱۳۸۰ق، ص۴۴۳.
  32. قاروبی تبریزی، النضید، ج۱۰، ص۷۵.
  33. سجادی، «علوم غریبه»، ۱۳۹۰ش، ص۴۰۷-۳۸۶.
  34. راوندی، قصص الانبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۲۳۷-۲۳۲.
  35. مومن، تحفةالمومنین، ص۸۱.
  36. بیرونی، التفهیم لاوائل التنجیم، ص۲۸۵.
  37. تفلیسی، کامل التعبیر، ۱۳۹۴ش، ص۸.
  38. عمید، فرهنگ لغت، ص۱۱۲۷.
  39. دهخدا، لغت‌نامه، ۱۳۷۷ش، ص۲۰۰۳۰
  40. انصاری، مکاسب، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۳۳
  41. خوش‌زبان، «بررسی جایگاه علوم غریبه در آیات و سور قرآن با استناد بر روایات»، ۱۳۹۷ش، ص۱۰۲-۸۱.
  42. آیات ۱۲۳-۱۰۸ سوره اعراف؛ آیات ۷۳-۵۷ سوره طه
  43. آیه۵۲ سوره ذاریات
  44. طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۷۹.
  45. آیه۱۰۱ سوره بقره؛ آیات ۳۶،۳۷و۳۸ سوره ص؛ آیات ۸۱و۸۲ سوره انبیاء؛ آیات ۳۸و۳۹و۴۰ سوره نمل.
  46. آیه۱۰۲ بقره
  47. آیات۹و۱۰ سوره جن
  48. آیات ۵۱و۵۲ سوره قلم
  49. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۱۷، ص۱۴۸؛ طوسی، تهذیب، ۱۳۶۴ش، ج۱۰، ص۱۴۸.
  50. برای نمونه:نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۷۵؛ ابن ادریس، سرائر، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۵۳۳و۵۳۴؛ حلی، منتهی المطلب، ۱۴۱۲ق، ص۳۸۸
  51. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۸۶؛ ج۴۱، ص۴۴۳؛ خویی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۹۲و۲۹۳.
  52. برای نمونه:شهید ثانی، شرح لمعه، ۱۳۹۸ق، ج، ص۲۷۲و۲۷۳؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۷۸؛ انصاری، مکاسب، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۳۸.
  53. برای نمونه:انصاری، مکاسب، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۳۹؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۸۱، ۹۲و ۱۰۸؛ گلپایگانی، ارشاد السائل، ص۹۷؛ سبزواری، مهذب الاحکام، ج۱۶، ص۱۰۳.
  54. برای نمونه:فیض کاشانی، مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۲۳؛ کاشف الغطاء،‌ انوار الفقاهة، کتاب التجارة، ص۳۴۵.
  55. خویی، فقه الشیعة، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۶۹-۶۸.
  56. خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۴۴۵.
  57. خویی، التنقیح، باب الاجتهاد و التقلید، ۱۴۰۷ق، ص۲۴۰۵.
  58. نصر، نظر متفکران اسلامی درباره طبیعت، ۱۳۵۹ش، ص۲۰۶.
  59. یعقوبی، تاریخ، ۱۸۸۳م، ج۱، ص۱۶۵.
  60. ابن الندیم، الفهرست، ۱۳۶۶ش، ص۳۰۴-۳۰۳.
  61. ابن الندیم، الفهرست، ۱۳۶۶ش، ص۳۰۴-۳۰۳.
  62. ابن حیان، مختار رسایل جابربن حیان، ص۵۳۰.
  63. ابن خلدون، العبر، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۴۹۷.
  64. ابن ندیم، الفهرست، ۱۳۶۶ش، ص۱۳
  65. گوهری، کاظم بیگی؛ «وضعیت علوم غریبه پس از حمله مغول»، ۱۳۹۴ش، ص۱۵۷-۱۳۷.
  66. گوهری، کاظم بیگی؛ «وضعیت علوم غریبه پس از حمله مغول»، ۱۳۹۴ش، ص۱۵۷-۱۳۷.
  67. حاتمی، «باورهای نجومی در قاجاریه»، ۱۳۸۹ش، ص۸۲-۶۵.
  68. حاتمی، علوم غریبه در دوره قاجاریه، ۱۳۸۷ش، چکیده.
  69. فارابی، احصاءالعلوم، ۱۹۴۸م، ص۴۴.
  70. ابن‌سینا، الشفاء، ۱۹۵۲م، ص۱۲-۱۴.
  71. اخوان الصفا، رسائل اخوان الصفا، ۱۹۶۴م، ص
  72. ابن الندیم، الفهرست، ۱۳۶۶ش، ص۴.
  73. ابن خلدون، مقدمه، ۱۳۹۱ق، ص۳۹۰.

یادداشت

  1. شیخ بهائی ادعا کرده که این کتاب را درسال ۹۵۷هجری قمری در هرات دیده است و آن را یکی از بهترین کتاب‌ها ی نوشته شده در این موضوع دانسته است.
  2. عزایم:افسون ها و دعاهایی که بر بیماران برای شفا یافتن می خوانند.فرهنگ فارسی معین

منابع

  • ابن خلدون، عبدالرحمن، تاریخ ابن خلدون، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۱ق.
  • ابن خلدون، عبدالرحمن، العبر، ترجمه: عبدالمحمد آیتی، تهران، موسسه مطالعاتی و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳ش.
  • ابن‌سینا، ابوعلی عبدالله، الشفاء (المنطق)، ابراهیم مدکور، قاهره، ۱۹۵۲م.
  • اخوان الصفا، رسائل اخوان الصفا، بیروت، چاپ الکاتولیکیه، ۱۹۶۴م.
  • ابن الندیم، محمد، الفهرست، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۶ش.
  • انصاری، مرتضی، المکاسب (۶ج)، مجمع الفکر الاسلامی،‌ ۱۳۹۰ش.
  • ابن ادریس، ابی‌جعفر محمد، السرائر، قم، موسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • بهایی، محمدبن‌حسین، الکشکول، بیروت، موسسه اعلمی، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
  • بزرگ تهرانی، الذریعه، قم، اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق.
  • تفلیسی، کامل التعبیر، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۹۴ش.
  • خمینی، سید روح‌الله، تحریر الوسیله، نجف، نشر الاداب، ۱۳۹۰ق.
  • خوش‌زبان، فرحناز، «بررسی جایگاه علوم غریبه در آیات و سور قرآن با استناد بر روایات»، نشریه مطالعات راهبردی علوم انسانی و اسلامی، ش۱، زمستان ۱۳۹۷ش.
  • خویی، سید ابوالقاسم، مصباح الفقاهه، قم، انصاریان، ۱۴۱۷ق.
  • خویی، سید ابوالقاسم، فقه الشیعه، موسسه الافاق، ۱۴۱۰ق.
  • خویی، سید ابوالقاسم، التنقیح فی شرح العروةالوثقی، قم، نشر لطفی، ۱۴۰۷ق.
  • حاتمی، زهرا، «باورهای نجومی در قاجاریه»، نشریه فرهنگ و زندگی، سال نهم، بهار ۱۳۸۹ش.
  • حاتمی، زهرا، «علوم غریبه در دوره قاجاریه»، پایان نامه کارشناسی ارشد تاریخ، دانشگاه تهران، دفاع:۱۳۸۷/۱۱/۲۶ش.
  • حلی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب، مشهد، مجمع البحوث الاسلامی، ۱۴۱۲ق.
  • دهخدا، علی اکبر، لغت‌نامه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
  • ذهنی تهرانی، سیدمحمدجواد، کفایت الرمل، قم، وجدانی، ۱۳۸۴ش، ص۳.
  • راغب، حسین بن محمد، المفردات، بیروت،‌ دار الشامیه، ۱۴۱۲ق(۱۹۹۲م).
  • راوندی، قطب‌الدین سعید، قصص الانبیاء، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیة، ۱۴۰۹ق.
  • سجادی، سیداحمد، «علوم غریبه»، دایرةالمعارف تشیع، تهران، حکمت، ۱۳۹۰ش.
  • شهید ثانی (عاملی)، زین الدین، الروضةالبهیة فی شرح اللمعةالدمشقیة،‌ نجف، سیدمحمد کلانتر، ۱۳۹۸ق.
  • طباطبایی، محمدحسین، المیزان، قم، نشر اسماعیلیان، ۱۳۷۱ش.
  • طوسی، ابوجعفر محمد، تهذیب الاحکام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۴ش.
  • عمید، حسن، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۹۰ش.
  • فارابی، ابونصر، احصاءالعلوم، قاهره، دارالفکر العربی، ۱۹۴۸م.
  • گلپایگانی، سیدمحمدرضا، ارشاد السائل، بیروت،‌ دار الصفوة، ۱۴۱۳ق.
  • گوهری، مصطفی؛ محمدعلی کاظم بیگی؛ «وضعیت علوم غریبه پس از حمله مغول»، نشریه تاریخ و فرهنگ، سال۴۷، ش۹۵، پاییز و زمستان ۱۳۹۴ش.
  • ماهیار، عباس، «خاقانی و علوم غریبه»، مجله مطالعات و تحقیقات ادبی، ش۱و۲، بهار و تابستان ۱۳۸۳ش.
  • مؤسسه دائرة‌المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت علیهم السّلام، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السّلام، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، ۱۳۸۷ش.
  • مؤمن، محمد، تحفة المومنین، چاپ سنگی تهران ۱۲۷۷ش، چاپ افست ۱۳۷۸ش.
  • مجلسی، محمدتقی، لوامع صاحب‌قرانی، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۴ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت،‌ دار الاحیاء التراث العربی،
  • مجلسی، محمدباقر، اختیارات، تهران، نشر اسلامیه، بی‌تا.
  • نراقی، احمد بن مهدی، الخزائن، تهران، نشر اسلامیه،‌ ۱۳۸۰ق.
  • نیشابوری، نظام‌الدین حسن، تفسیر غرایب القرآن و رغایب الفرقان، بیروت،‌ دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
  • نصر، سیدحسین،‌ علم‌ در اسلام‌، ترجمه: احمد آرام‌، تهران‌، انتشارات خوارزمی، ۱۳۵۹ش‌.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۶۲ش.

پیوند به بیرون