پرش به محتوا

باطن قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
imported>Alipour
imported>Alipour
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[مهر]]|روز=[[۱]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=Alipour  }}  
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[مهر]]|روز=[[۱]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=Alipour  }}  
'''باطن قرآن'''، معنای‌ نهفته‌ در زیر ظاهر الفاظ [[قرآن]]؛ چه‌ آن‌ معنای نهفته، یکی‌ یا بیش‌تر، نزدیک‌ به‌ معنای‌ ظاهری‌ یا دور از آن‌ باشد. در حدیثی از [[پیامبر(ص)]] نقل شده است که برای قرآن ظاهر و باطنی است و برای هر بطن بطنی دیگر است تا هفت بطن. برخی تا هفتاد بطن برای آن شمرده‌اند. درباره باطن قرآن به صراحت در قرآن [[آیه|آیه‌ای]] نیامده است، اما در آیات مختلف تعبیر‌هایی دیده می‌شود که برخی، از آنها برای اشاره به باطن قرآن استفاده می‌کنند. در [[روایات]] تعبیر‌های متعددی برای باطن قرآن از جمله [[تاویل|تاویل آیات]]، شیوه و اسلوب و دیگر تعابیر بیان شده است. [[امام خمینی]] می‌گوید: قرآن برخی را با ظاهر و برخی دیگر را با باطن آیات جذب می‌کند. شیعیان [[اسماعیلیه|اسماعیلی]]، درباره قرآن عقیده دارند که قرآن یک پوسته دارد که همان ظاهر کتاب است و یک مغز که باطن نامیده می‌شود و بر اساس اعتقاد اسماعیلیان، باطن از اهمیت بیشتری برخوردار است. لذا آنها به باطنیه مشهور شدند.
'''باطن قرآن'''، معنای‌ نهفته‌ در زیر ظاهر الفاظ [[قرآن]]؛ چه‌ آن‌ معنای نهفته، یکی‌ یا بیش‌تر، نزدیک‌ به‌ معنای‌ ظاهری‌ یا دور از آن‌ باشد. در حدیثی از [[پیامبر(ص)]] نقل شده است که برای قرآن ظاهر و باطنی است و برای هر بطن بطنی دیگر است تا هفت بطن. برخی تا هفتاد بطن برای آن شمرده‌اند. درباره باطن قرآن به صراحت در قرآن [[آیه|آیه‌ای]] نیامده است، اما در آیات مختلف تعبیر‌هایی دیده می‌شود که برخی، از آنها برای اشاره به باطن قرآن استفاده می‌کنند. در [[روایات]] تعبیر‌های متعددی برای باطن قرآن از جمله [[تاویل|تاویل آیات]]، شیوه و اسلوب و دیگر تعابیر بیان شده است. [[امام خمینی]] می‌گوید: قرآن برخی را با ظاهر و برخی دیگر را با باطن آیات جذب می‌کند. شیعیان [[اسماعیلیه|اسماعیلی]]، درباره قرآن عقیده دارند که قرآن یک پوسته دارد که همان ظاهر کتاب است و یک مغز که باطن نامیده می‌شود و بر اساس اعتقاد اسماعیلیان، باطن از اهمیت بیشتری برخوردار است. لذا آنها به باطنیه مشهور شدند.
علامه طباطبایی می‌گوید: باطن قرآن، ظاهر آن را باطل نمی‌کند بلکه باطن مانند روحی است که به جسم حیات می‌بخشد.
[[علامه طباطبایی]] می‌گوید: باطن قرآن، ظاهر آن را باطل نمی‌کند بلکه باطن مانند روحی است که به جسم حیات می‌بخشد.


==مفهوم شناسی==
==مفهوم شناسی==

نسخهٔ ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۳۸

باطن قرآن، معنای‌ نهفته‌ در زیر ظاهر الفاظ قرآن؛ چه‌ آن‌ معنای نهفته، یکی‌ یا بیش‌تر، نزدیک‌ به‌ معنای‌ ظاهری‌ یا دور از آن‌ باشد. در حدیثی از پیامبر(ص) نقل شده است که برای قرآن ظاهر و باطنی است و برای هر بطن بطنی دیگر است تا هفت بطن. برخی تا هفتاد بطن برای آن شمرده‌اند. درباره باطن قرآن به صراحت در قرآن آیه‌ای نیامده است، اما در آیات مختلف تعبیر‌هایی دیده می‌شود که برخی، از آنها برای اشاره به باطن قرآن استفاده می‌کنند. در روایات تعبیر‌های متعددی برای باطن قرآن از جمله تاویل آیات، شیوه و اسلوب و دیگر تعابیر بیان شده است. امام خمینی می‌گوید: قرآن برخی را با ظاهر و برخی دیگر را با باطن آیات جذب می‌کند. شیعیان اسماعیلی، درباره قرآن عقیده دارند که قرآن یک پوسته دارد که همان ظاهر کتاب است و یک مغز که باطن نامیده می‌شود و بر اساس اعتقاد اسماعیلیان، باطن از اهمیت بیشتری برخوردار است. لذا آنها به باطنیه مشهور شدند. علامه طباطبایی می‌گوید: باطن قرآن، ظاهر آن را باطل نمی‌کند بلکه باطن مانند روحی است که به جسم حیات می‌بخشد.

مفهوم شناسی

باطن‌ قرآن، معنای‌ نهفته‌ در زیر ظاهر الفاظ قرآن؛ چه‌ آن‌ معنای نهفته یکی‌ یا بیش‌تر، نزدیک‌ به‌ معنای‌ ظاهری‌ یا دور از آن‌ باشد. ظاهر قرآن، معنای ابتدایی‌ است‌ که‌ از آیه‌ به‌دست‌ می‌آید.[۱] راغب اصفهانی می‌گوید: هر امر روشن و ساده‌ای را ظاهر و آنچه از حواس پوشیده را باطن گویند.[۲]

درباره باطن قرآن به صراحت در قرآن آیه‌ای نیامده است، اما در آیات مختلف تعبیر‌هایی دیده می‌شود که برخی، از آنها برای اشاره به باطن قرآن استفاده می‌کنند. مانند آیات ۷۸ و ۸۲ سوره نساء، آیه ۲۴ سوره محمد که کافران را به خاطر تدبر نکردن در آیات، نکوهش می‌کند. می‌گویند این نکوهش برای این نیست که آنها ظاهر الفاظ را متوجه نمی‌شوند بلکه به خاطر عدم توجه به باطن قرآن بوده است.[۳]

برداشت‌هایی از باطن قرآن

در روایات برای ظاهر و باطن تعبیر‌های مختلفی ذکر کردند،‌ از جمله اینکه، ظاهر، همان کلمات نازل شده اما باطن، معنایی که از تاویل آیات بدست می‌آید.[۴]این تعریف به روایتی از امام باقر (ع) مستند شده است.[۵]برخی مراد از ظاهر و باطن قرآن را،‌ شیوه و اسلوب کلام دانستند. یعنی خداوند برای هدایت انسان در قرآن از شیوه‌های متعدد استفاده می‌کند. گاهی آیات در قالب داستان، گاهی به شکل مثال و گاهی به صورت جدل است. یعنی هر یک از این وجوه دارای ظاهر و باطن است. مثلا امر به روزه، ظاهری دارد و آن خودداری از خوردن و آشامیدن است و باطنی دارد که امری فراتر از خوداری ظاهری است. [۶]

امام خمینی درباره باطن قرآن می‌گوید: این شیوه قرآن که دارای ظاهر و باطن است، برای این است که همه انسان را نمی‌توان به یک روش واحد به قرآن دعوت کرد، برخی با معنا و مفهوم و برخی با قصص و ظاهر قرآن دعوت می‌شوند. [۷]

در مورد چیستی باطن قرآن دیدگاه‌های متعدد دیگری از جمله، روح و حقیقت الفاظ، تجلی اسماء و صفات الهی و تاویل نیز گفته شده است.[۸]

باطنیه

عده‌ای از شیعیان اسماعیلی معروف هستند به باطنیه، زیرا آنها می‌گویند: برای قرآن و سنت، ظاهر و باطنى است. ظاهر به منزله پوسته و باطن بمنزله مغز است‏.[۹]

باطن‌های قرآن

در حدیثی از پیامبر نقل شده است که برای قرآن ظاهر و باطنی است و برای هر بطن بطنی دیگر است تا هفت بطن. برخی تا هفتاد بطن برای آن شمرده‌اند.[۱۰] علامه طباطبایی، برای تبیین معنای ظاهری و باطنی قرآن، به آیه ۳۶ سوره نساء و آیه ۳۰ سوره حج اشاره کرده و می‌گوید: این آیات در ظاهر پرستش خداوند و پرهیز از پرستش بت‌ها است و هدف نهایی آنها، بیان این معناست که نباید از خدا غفلت کرد و به غیر التفات داشت.[۱۱] لذا می‌گوید در ورای ظاهر واژه‌ها در هر آیه و در سراسر قرآن معانی دیگری است که همان معنای باطنی قرآن است. [۱۲]

دست یافتن به باطن قرآن

علامه طباطبایی می‌گوید: قرآن با بيان لفظى هدف‌های دینی خود را روشن و دستوراتى در زمينه اعتقاد و عمل به مردم مى دهد ولى مقاصد قرآن تنها به اين مرحله منحصر نيست بلكه در پناه الفاظ، مرحله‌اى معنوى و اهدافی عميق‌تر و وسيع‌تر دارد كه عده‌ای خاص به آن دست میابند.[۱۳]علامه می‌گوید باطن قرآن، ظاهر آن را باطل نمی‌کند بلکه باطن مانند روحی است که به جسم حیات می‌بخشد.[۱۴]

پانویس

  1. طباطبایی، المیزان، موسسه الاعلمی، ج‌ 3، ص‌۷۴.
  2. راغب اصفهانی، مفردات، ۱۴۱۲ق، ص130.
  3. هاشمی، «ظهر و بطن قرآن»، ص ۳.
  4. شاکر، «ظاهر و باطن قرآن»، ص۸۸.
  5. صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۱۹۶.
  6. شاکر، «ظاهر و باطن قرآن»، ص۸۶.
  7. خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۹۴ش، ص۱۸۶.
  8. شهگلی، «چیستی باطن قرآن»، ص۵۹.
  9. خاتمی، فرهنگ علم کلام، ۱۳۷۰ش، ص۷۴.
  10. ابن ابی‌جمهور، عوالي اللئالی، ۱۴۰۵ق، ج‏4، ص107.
  11. طباطبایی، قرآن در اسلام، ۱۳۸۸ش، ص۴۴.
  12. طباطبایی، قرآن در اسلام، ۱۳۸۸ش، ص۴۴.
  13. طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۸ش، ص۷۸.
  14. طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۸ش، ص۸۰.

منابع

  • ابن أبي جمهور، محمد بن زين الدين، عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، قم، نشر: دار سيد الشهداء، چاپ: اول، 1405ق.
  • خاتمى، احمد، فرهنگ علم كلام، تهران، ناشر: انتشارات صبا، چاپ: اول، ۱۳۷۰ش.
  • خمینی، روح الله، آداب الصلاة، تهران، ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار، ۱۳۹۴ش.
  • راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بيروت - دمشق، دار القلم، الدار الشامية، چاپ: اول، 1412ق.
  • شاکر، محمدکاظم، «ظاهر و باطن قرآن»، در مجله صحیفه مبین، شماره ۲۶-۳۵،‌ بهار ۱۳۸۰ش.
  • شهگلی، مراد، «چیستی باطن قرآن»، در مجله حسنا، شماره ۱۶، سال پنجم، بهار ۱۳۹۲ش.
  • صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم، قم، مكتبه المرعشي النجفي، چاپ: دوم، ۱۴۰۴ق.
  • طباطبایی، محمدحسین، المیزان في تفسیر القرآن، بیروت – لبنان، ناشر: موسسه الاعلمی للمطبوعات، بی‌تا.
  • طباطبایی، محمدحسین، شیعه در اسلام، قم، نشر: بوستان کتاب، ۱۳۸۸ش.
  • طباطبایی، محمدحسین، قرآن در اسلام، قم، نشر: بوستان کتاب، ۱۳۸۸ش.
  • هاشمی، سید حسین، «ظهر و بطن قرآن»، در مجله پژوهش‌های قرآنی، شماره ۲۱ و ۲۲، تابستان ۱۳۷۹ش.