موعودباوری
موعود باوری به معنای اعتقاد به یک نجاتبخش است که در آخرالزمان برای نجات و رهایی انسانها و برقراری صلح و عدالت خواهد آمد. منجی موعود و نجاتبخش در نزد اقوام و ملل مختلف با آیینها و فرهنگهای کاملاً متفاوت، به اَشکال و صور گوناگون و متنوعی مطرح شده است؛ اما همگی تقریباً در این نکته متفقالقولاند که نجاتبخشی خواهد آمد و آنان را از یوغ بندگی ستمکاران و حاکمان زورگو رهانیده، جامعهای پر از عدل و داد را به وجود خواهد آورد. هندوها انتظارِ دهمین تجلی ویشنو یا کالکی را دارند؛ بوداییها ظهور بودای پنجم را منتظرند؛ یهودیان مسیح (ماشیح) را نجاتدهنده میدانند؛ مسیحیان، فارقلیط را میطلبند که عیسی مسیح مژده آمدنش را داده است؛ و مسلمانان قائل به ظهور مهدی هستند.
مفهومشناسی
موعودباوری به معنای اعتقاد به یک منجی(نجاتبخش) است که در آخرالزمان برای نجات و رهایی انسانها و برقراری صلح و عدالت خواهد آمد.[۱] منجی موعود و نجاتبخش در نزد اقوام و ملل مختلف با آیینها و فرهنگهای متفاوت، به صورتهای متنوعی مطرح شده است؛ اما همه در این نکته توافق دارند که نجات بخشی خواهد آمد و آنان را از ستم و حاکمان زورگو رها خواهد کرد و جامعهای پر از عدل و داد به وجود خواهد آورد.[۲]
موعودباوری در مکاتب دینی
موعودباوری در ادیان گوناگون به گونههای مختلف مطرح بوده و یکی از اعتقادات اساسی آنها به شمار میرفته است. به گفته برخی از محققان کمتر دین و مذهب و ملتی یافت میشود که به منجی موعودی باور نداشته باشد.[۳]
در ادیان شرقی
- آیین هندو: در آیین هندو، موعود نجاتبخش موسوم به کالکی در پایان آخرین دوره زمانی از ادوار چهارگانه جهانی، یعنی کالی یوگه[۴] ظهور خواهد کرد. بنابر تفکر هندویی، جهان از چهار دوره رو به انحطاط تشکیل شده است. در چهارمین دوره، یعنی عصر کالی، فساد و تباهی سراسر جهان را فرا میگیرد. زندگانی اجتماعی و معنوی به نازلترین حدّ خود نزول میکند و موجبات زوال نهایی را فراهم میسازد.[۵]
در این عصر (کالی یوگه یا دوره انحطاط) که بنابر باورهای هندویی از نیمه شب بین ۱۷ و ۱۸ ماه فوریه سال ۳۱۰۲ قبل از میلاد مسیح شروع گردیده، و ما اکنون در آن به سر میبریم، فقط به یک چهارم دَرْمه (دین یا نظم کیهانی) عمل میشود و سه چهارمش به فراموشی سپرده شده است. مردمان این دوره گناهکار، ستیزهجو و چون گدایان، بداقبال و سزاوار اقبالی نیستند. چیزهای بیارزش را ارج مینهند، آزمندانه میخورند و در شهرهایی زندگی میکنند که پر از دزدان است.[۶] بر اساس ادیان و مکتبهای فلسفی هند،[۷]در پایان چنین دوران سیاهی، آخرین و دهمین تجلّی (اوتارة) ویشنو موسوم به کالکی، سوار بر اسبی سفید و به هیأت انسان ظهور خواهد کرد. وی سراسر جهان را سواره و با شمشیری آخته و رخشان در مینوردد تا بدی و فساد را نابود کند. با نابود کردن جهان، شرایط برای آفرینشی نو مهیا میشود تا در مهایوگای آتی، دیگر بار عدالت و فضیلت ارزش یابند.[۸]
- آیین بودیسم: در آیین بودا، اندیشه منجی موعود با مفهوم میتْرِیه (واژهای سنسکریت به معنای مهربان) تبیین میگردد. در الهیات بودایی، او را بودای پنجم[۹] و آخرین بودا از بودایان زمینی میدانند که هنوز نیامده است، امّا خواهد آمد تا همه انسانها را نجات دهد. در نمادنگاری بودایی، او را به هیأت مردی نشسته که آماده برخاستن است، نمایش میدهند تا نمادی باشد از آمادگی وی برای قیام!
روایات بودایی درباره شخصیت و چگونگی ظهور آخرین بودا یا منجی موعود یعنی کسی که خواهد آمد تا همگان را مژده رهایی داده و آنان را از چرخه آهنین رجعتهای مداوم به عالم نجات دهد، همداستان نیستند. در سنّت مهایانه که یکی از دو سنّت یا مذهب اصلی بودایی است، توجه بیشتری به شخصیت میتریه شده است. در روایات مهایانهای، شاکیه مونی که همان گُتمه بودای مشهور است چهارمین بودا و میتریه که پس از او خواهد آمد، به عنوان بودای پنجم معرفی شده است. در حالی که در برخی روایات بودایی، گُتمه بودای هفتم است و بوداسف (Bodhesattava) در آینده و به عنوان آخرین بودا ظهور خواهد کرد. درباره زندگی و سرنوشت مقدّر میتریه نیز به عنوان آخرین بودا اختلاف وجود دارد. در کانون پالی (منبع اصلی اطلاعات ما از آیین بودای اولیه) اهمیت چندانی به وی ندادهاند؛ تنها در یک سوره (سوره چکه وتّی سیهه ناده) از این مجموعه، نام او را بردهاند. امّا از آثار غیر کانونی (غیر مقدس) دو اثر به این آموزه اختصاص یافته است.
در مهاوَنسه که به تاریخ سریلانکا میپردازد، روز شمار حوادث مربوط به قیام میتریه به وضوح چنین گفته شده است:
- «پس از آن که شاکیه مونی به پری نیروانه (نیروانه بزرگ) رسید، جهان پا به سراشیبی اجتماعی و کیهان شناختی نهاد؛ پنج هزار سال پس از آخرین بودا، آفتاب آموزههای بودایی افول میکند و طول عمر آدمیان به ده سال فرو میکاهد. در این زمان، چرخه وارونه میگردد: زندگی متحوّل شده، به طوری که متوسط عمر مردم به هشتاد هزار سال میرسد.[۱۰] با این عمرهای طولانی و زمینة مناسب برای تعالیم بودا، یک چکره ورتین یا (راهنما) خواهد آمد. او برای مردم رفاه و بهروزی میآورد و آموزههای بودا را ترویج میکند. آن گاه که چنین فضایی بهشت گون فراهم آمد، میتریه از آسمان توشیته نزول میکند، بودایی خویش را به کمال میرساند، و درمه را به فرهیختگان میآموزد. مَها کشیپه، از مریدان برجسته بودا، از خلسهای که پس از پری نیروانه معلم خویش بدان فرو رفته بود، بیرون میآید تا بار دیگر بودا را خدمت کند و آموزههای آن روشنی یافته را بشنود.»[۱۱]
- آیین کنفوسیوس: کنفوسیوس شعار بازگشت به عصر فرزانه شاهان باستان را سرلوحه اندیشههای اصلاحی خویش قرار داده بود و در اندیشه طرفداران این آئین گره خوردن به فرزانگی شاهان وجود دارد.[۱۲]
- آیین تائو:در بستر فرهنگی و دینی مردمان چین آئین تائو در کنار آئین کنفوسیوس و دیگر مکاتب فکری نقش آفریده است، منتهی در آئین تائو رگههای روشن تری از منجی باوری و انتظار موعود را میتوان بر شناخت. بر پایه متن «زندگی قدیس آخر الزمان و پردوردار طریقت» در یک سال جن – چن، یعنی بیست و نهمین سال از دوره شصت ساله که احتمالا ۳۹۲ باشد، لی هونگ ظهور خواهد کرد تا جهانی نو بر پا کند.[۱۳]
- آیین شینتو: ژاپن نیز همچون چین فرهنگ و دیانتی چند گانه دارد و لذا دین شینتو و آئین بودا در هم آمیخته و درون مایه آرمان ها، بیمها و امیدهای آن ملت را ساختهاند، به طوری که شماری از مذاهب منجی باوری در آنجا سر بر آوردهاند. که مهمترین آنها عبارتند از: کورزو میکو که شخصی به نام کاواته بونجیرو (۱۸۸۳-۱۸۱۴م) پایه گذار آن بود و نهضت تنریکیو که پرچمدار آن ناکایاما میکی (۱۸۷۸-۱۷۹۸م) است.[۱۴]
موعودباوری در ادیان ابراهیمی
زرتشت
برخلاف دیگر ادیان، که معمولاً منتظر یک موعود نجاتبخشاند، زرتشتیان منتظر سه موعود هستند که هر یک از آنها به فاصله هزار سال از دیگری ظهور خواهد کرد.[۱۵]
به موجب روایات زرتشتی و بنا به یشت نوزدهم، در آخرالزمان از زرتشت سه پسر متولد میشود که با نام عمومی سوشیانس خوانده میشوند. این نام به خصوص برای تعیین آخرین موعود تخصیص یافته و او آخرین مخلوق اهورا مزدا خواهد بود. کلمه سوشیانس که از ریشه سو Sav,Su به معنی سود و سودمند است، در اوستا سئوشیانت Saoshyant آمده و در پهلوی به اشکال گوناگونی چون: سوشیانت، سوشیانس، سوشانس، سوسیوش، سیوسوش آمده است.[۱۶]
این سه پسر آینده زرتشت موعودهای نجاتبخشاند که در هزاره آخر عمر جهان به فاصله هزار سال از همدیگر ظهور خواهند کرد. این سه تن عبارتند از:[۱۷] ۱. اوخشْیت اِرتَه (Ukhsyat ereta)، یعنی پروراننده قانون مقدس (نیرو دهنده و روا کننده قانونِ دین و دادِ زرتشت).[۱۸] امروزه این نام را اوشیدر یا هوشیدر گویند، و در کتب پهلوی به صورت خورشیتدر یا اوشیتر آمده است. گاه کلمه بامی را به آن افزوده، هوشیدر بامی میگویند که به معنی هوشیدر درخشان است. ۲. اوخْشْیت نِمَه (Ukhsyat nemah)، یا اوخشیت نِمَنگه، یعنی پروراننده نماز و نیایش. امروزه آن را اوشیدر ماه یا هوشیدر ماه میگویند، ولی در کتب پهلوی به صورت خورشیتماه و اوشیتر ماه ضبط شده است. ۳. اَستْوَتْ اِرِتَه (Astvat ereta)، یعنی کسی که مظهر و پیکر قانون مقدس است. این استوَت اِرته همان سوشیانس، یعنی سومین و آخرین موعود در آیین مزدیسناست. این سه برادر از پشت و نطفه زرتشتْ هستند. بنابر سنت زرتشتی نطفه زرتشت را ایزد نریوسنگ برگرفت و به فرشته آب (ناهید) سپرد، که آن را در دریاچه کیانسیه (هامون) حفظ کرد.
در پایان هزاره دوازدهم، از خاندان بهروز، دوشیزهای در آب هامون شست و شو میکند و بارور میشود و از او سوشیانس، آخرین آفریده اهورا مزدا، متولد میشود. در سی سالگی، مزدیسنا امانت رسالت را به وی واگذار میکند. به واسطه نشانه متوقف شدن خورشید در وسط آسمان، به عالمیان ظهور سوشیانس و نو کننده جهان بشارت داده خواهد شد. بعد از ظهور وی، اهریمن و دیوِ دروغ نیست و نابود میگردد. یاران آن موعود که از جاودانان هستند، قیام میکنند و همراه وی خواهند بود تا مردگان برخیزند و جهان معنوی روی دهد.[۱۹]
یهودیت
در کتاب مقدس یهودیان(عهد عتیق) اشارات مکرّری به نجات بخش آخر زمان شده است.[۲۰] شخصی که میآید تا جهان مطلوبی که همه خواستار آنند و سودایش را در سر میپرورانند را از نو بسازد. جهانی روشن و عاری از پلیدیها که در آن آدمی به همه آرزوها و امیال پاک انسانی برسد و کامیاب شود.
تقریباً در همه بخشهای مزامیر، اشاره به ظهور منجی آخرالزمان، نوید پیروزی صالحان بر شریران، تشکیل حکومت واحد جهانی و بالاخره تبدیل ادیان و مذاهب گوناگون به دینی واحد و جهانشمول موجود است:
- «و او قوم تو را به عدالت داوری خواهد نمود و مساکین تو را به انصاف. آنگاه کوهها برای قوم، سلامتی را به بار خواهند آورد، وتلها نیز در عدالت، مساکین قوم را دادرسی خواهد کرد و فرزندان فقیر را نجات خواهد داد و ظالمان را زبون خواهد ساخت.... در زمان او، صالحان خواهند شکفت و وفور سلامتی خواهد بود، مادامی که ماه نیست نگردد. و او حکمرانی خواهد کرد از دریا تا دریا، و از نهر تا اقصای جهان. به حضور وی، صحرانشینان گردن خواهند نهاد و دشمنانِ او خاک را خواهند لیسید... جمیع سلاطین او را تعظیم خواهند کرد و جمیع امّتها او را بندگی خواهند نمود... بر مسکین و فقیر کرَم خواهد فرمود و جانهای مساکین را نجات خواهد بخشید... نام او تا ابد الآباد باقی خواهد ماند؛ اسم او پیش آفتاب دوام خواهد کرد؛ آدمیان در او برای یکدیگر برکت خواهند خواست، و جمیع امّتهای زمین او را خوشحال خواهند خواند.»[۲۱]
یهودیان معتقدند نجات دهنده آخرالزمان، مسیح (=ماشیح) به معنای مسح شده خداوند است که جهانِ مطلوب و درخشان آینده را میسازد. اکثر اندیشمندان یهود بر این باورند که ظهور مسیح و فعالیت او برای بهبود وضع جهان و برقراری صلح و آرامش میان همه اقوام و تأمین خواستها و نیازهای بشری، بخشی از نقشههای خداوند در آغاز آفرینش بوده است. براساس همین عقیده، لزوم وجود نجات بخش که کسی جز مسیح نیست، پیش از آفرینش کاینات به ذهن خداوند خطور کرده است.[۲۲]
به اعتقاد همه یهودیان، نجات دهنده (مسیح) انسانی است همانند دیگران؛ امّا برخوردار از جلوه و جبروت خدایی. او جهان را با نور خویش که جلوهای از نور خداست روشن خواهد کرد. برخی ماشیح را همان داوود میدانند.[۲۳] برخی دیگر، او را از خانوادة داوود میشمارند.[۲۴] گروهی نیز میگویند که خداوند در پایان جهان، داوود دیگری را برای نجات مردم میفرستد.[۲۵]
مسیحیت
بنابر اعتقاد مسیحیان نجات دهنده، فارقلیط به معنای تسلّی دهنده و شفیع و مددکار است؛ امّا در عهد جدید، مراد از آخرین نجات دهنده همان عیسی مسیح است که بار دیگر زنده خواهد شد و جهانِ سراسر فساد و تباهی را نجات خواهد داد:
البته ذکر این نکته مهم در اینجا الزامی است که در عهد جدید به جز عیسی مسیح، به موعود نجاتبخش دیگری نیز اشاره شده است که عیسی مسیح، وعده آمدنش را میدهد. وی «تسلی دهنده» دیگری است که مسیح از خدا (پدر) برای امّتش درخواست میکند و خدا او را اعطا میکند تا همیشه با ایشان باشد. جهان او را نمیبیند و نمیشناسد، ولی آنانکه به مسیح ایمان دارند، وی را باز میشناسند:
- «و من از پدر سؤال میکنم و تسلّی دهندهای دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه با شما باشد؛ یعنی روح راستی که جهان نمیتواند او را قبول کند. زیرا که او را نمیبیند و نمیشناسد؛ امّا شما او را میشناسید، زیرا که با شما میماند و در شما خواهد بود.[۲۸]
او آن مسیحایی نیست که امّت موسی و یهودیان انتظارش را داشته و دارند. او بعد از عیسی مسیح و پس از رفتن وی خواهد آمد. او هدایتگر به همه راستیها است و جهان را به عدالت و داوری ملزم خواهد نمود. از خود چیزی نمیگوید، بلکه از مسیح خبر میدهد و او از خدا (پدر):
- «و من به شما راست میگویم که رفتن من برای شما مفید است؛ زیرا اگر نروم تسلّی دهنده نزد شما نخواهد آمد، امّا اگر بروم او را نزد شما میفرستم. و چون او آید جهان را بر عدالت و داوری ملزم خواهد نمود... ولیکن چون او، یعنی روح راستی، آید شما را به جمیع راستی هدایت خواهد کرد؛ زیرا که او از خود تکلّم نمیکند، بلکه به آنچه شنیده است سخن خواهد گفت و از امور آینده به شما خبر خواهد داد. او مرا جلال خواهد داد؛ زیرا آنچه آنِ من است خواهد گرفت و به شما خبر خواهد داد....[۲۹]
اسلام
تمام فرق اسلامی نیز به ظهور منجی موعود در آخر الزمان امید و اعتقاد دارند، گرچه در چگونگی و ویژگیهای فردی او اختلاف است. اهل سنت به ظهور مهدی موعود از نسل پیامبر اکرم(ص) اعتقاد دارند که در آینده خواهد آمد، اما اعتقاد به امام حی و حاضر، از عقاید اصلی شیعه و برخی از عالمان اهل تسنن است، بنابراین شیعه و سنی به سبب احادیث متواتر از پیامبر اسلام(ص)، به منجی موعود اعتقاد راسخ دارند که با آمدن او، بساط ظلم و جور برچیده و عدل و قسط برپا میشود.
برای بررسی اندیشه موعود باوری در اسلام میتوان به آیات قرآن تمسک کرد. این آیات بر دو قسم است:
- آیاتی که به خودی خود در بردارنده نوعی وعده نجات در آینده جهان است که مهدویت را میتوان به عنوان یکی از مصادیق آن، یا مصداق کامل و تمام کننده آن تلقی کرد. از جمله آیه ۳۳ توبه، ۲۸ فتح، ۹ صف، ۱۰۵ انبیاء، ۵۵ نور، ۵ و ۶ قصص. البته تعداد این آیات زیاد نیست.
- آیاتی که به خودی خود دلالت روشنی بر نجات و منجی موعود ندارد، اما در روایات مختلف، آنها را به مهدویت و یا شخص مهدی(عج) تفسیر و یا تأویل کردهاند. تعداد این گروه از آیات، از گروه اول بیشتر است. روایات دربردارنده این گونه تفسیرها و تأویلها، در تفاسیر و مجامع حدیثی مختلف نقل شده است.
بعد از آیات قرآن اولین منبعی که به آموزه منجی موعود در اسلام پرداخته روایات پیامبر(ص) میباشد. روایات نبوی دربردارنده تمام آن چیزی است که برای تأسیس آموزه منجی موعود در یک دین لازم است. روایات فراوان نقل شده از پیامبر، آشکارا منجی موعود اسلام را با اسم و عنوان معرفی میکند. این احادیث، دربردارنده جزئیات بسیاری درباره شخص منجی، حوادث پیش و مقارن ظهور او و ثمرات و نتایج قیام او است. این روایات سینه به سینه نقل شده و سپس با نگارش کتابها و مجموعههای حدیثی، در آنها ثبت و ضبط شده است.[۳۰]
در روایات شیعی در توصیف شخصیت ظاهری و باطنی منجی موعود آخرالزمان بسیار صریح و به دور از هرگونه پیچیدگی سخن گفته شده است. توصیف امام باقر(ع) از او چنین است:
- «او شایستهترین باقیمانده از فرزندان آدم(ع) و بهترین ذخیره از نوح پیامبر(ع) و برترین برگزیده از ابراهیم(ع) و آخرین امام راستین(ع) از نسل محمد(ص) پیامآور عدالت و حریت است. او نزدیکترین انسان به کتاب آسمانی و سزاوارترین فرد به سنت و روش پیامبر(ص) و تحقق بخش آرمانهای والای قرآن و سنت است».[۳۱]
پانویس
- ↑ نگاه کنید به: تونهای، موعودنامه، ۱۳۸۷ش، ص۷۰۶.
- ↑ نگاه کنید به: تونهای، موعودنامه، ۱۳۸۷ش، ص۷۰۷ و ۷۰۸؛ جمعی از نویسندگان، گونهشناسی اندیشه منجی موعود در ادیان، ۱۳۸۹ش، ص۱۹.
- ↑ جمعی از نویسندگان، گونهشناسی اندیشه منجی موعود در ادیان، ۱۳۸۹ش، ص۱۹.
- ↑ شایگان، داریوش، ادیان و مکتبهای فلسفی هند، ۱: ۲۸۱-۲۸۴؛ جلالی نائینی، مهابهارت، ج۱، ص۲۰-۲۲، ۱۳۹، ۳۵۳ به بعد؛ ج۳، ص۵۵، ۱۲۶-۱۲۷، ۲۵۷، ۳۰۵؛ ایونس، ورنیکا، اساطیر هند، ترجمه باجلان فرخی، ص۳۹-۴۳.
- ↑ شایگان، داریوش، ادیان و مکتبهای فلسفی هند، ج۱، ص۲۸۲.
- ↑ ایونس، ورنیکا، اساطیر هند، ص۴۱.
- ↑ ایونس، ورنیکا، اساطیر هند، ج۱، ص۲۷۴.
- ↑ ایونس، ورنیکا، اساطیر هند، ص۱۲۵-۱۲۶.
- ↑ ولفگانگ شومان، هانس، آیین بودا، ترجمه ع. پاشایی، ص۱۲۱.
- ↑ الیاده، میرچا، اسطوره بازگشت جاودانه، ص۱۲۴.
- ↑ موحدیان عطار، گونهشناسی اندیشه موعود در ادیان مختلف»، ص۱۱۸.
- ↑ موحدیان عطار، گونهشناسی اندیشه موعود در ادیان مختلف»، ص۱۱۶.
- ↑ موحدیان عطار، گونهشناسی اندیشه موعود در ادیان مختلف»، ص۱۲۴-۱۲۵.
- ↑ موحدیان عطار، گونهشناسی اندیشه موعود در ادیان مختلف»، ص۱۲۶.
- ↑ مری بویس، تاریخ کیش زرتشت، ترجمه صنعتی زاده، ص۳۹۱.
- ↑ پورداود، رساله سوشیانس، ص۸؛ فرهنگ نامهای اوستا، ج ۲، ص۷۶۹. در فروردین یشت، بند ۱۲۹،
- ↑ رسالة سوشیانس، ص۱۴-۱۶؛ یشتها، ۲: ۱۰۰-۱۰۱؛ فرهنگ نامهای اوستا، ۷۷۷:۲.
- ↑ وندیداد، ج ۴، ص۱۷۵۷.
- ↑ یشتها، ۱۰۱:۲؛ وندیداد، ج ۴، ص۱۷۵۷-۱۷۵۸.
- ↑ رجوع کنید به: اشعیا، ۱:۱۱-۱۰ و ۶۵: ۹-۱۳ و ۱۸-۲۰؛ دانیال، ۱۲: ۱-۵ و ۱۰-۱۳؛ حبقوق، ۲: ۳-۵.
- ↑ مزامیر ۷۲: ۲-۱۸؛ و رجوع کنید به: مزامیر ۳۷: ۹-۱۲، ۱۷-۱۸ و ۹۶: ۱۰-۱۳.
- ↑ کهن، آبراهام، گنجینهای از تلمود، ص۳۵۲.
- ↑ هوشع ۳: ۵
- ↑ مزامیر ۱۸: ۴۹-۵۰؛ گرینستون، جولیوس، انتظار مسیحا در آیین یهود، ص۶۵ و ۶۶؛ برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به: کهن، آبراهام، گنجینهای از تلمود، ص۳-۳۵۲.
- ↑ ارمیا، ۹:۳۰
- ↑ اعمال رسولان، ۲: ۳۱ و ۳۲.
- ↑ رساله به عبرانیان، ۲۸:۹.
- ↑ انجیل یوحنا، ۱۷:۱۴.
- ↑ انجیل یوحنا، ۱۶: ۸-۱۴.
- ↑ جمعی از نویسندگان، گونهشناسی اندیشه منجی موعود در ادیان، ۱۳۸۹ش، ص۲۲۷.
- ↑ بورونی، علی، ماشیح، مسیحا، مهدی در ادیان ابراهیمی، انتشارات مرغ سلیمان، چاپ اول، سال ۸۹، ص۷۲.
منابع
- الیاده، میرچا، اسطوره بازگشت جاودانه، ترجمه بهمن سرکاراتی، نشر قطره، ۱۳۷۸ش.
- اوشیدری، جهانگیر، دانشنامه مزدیسنا، نشر مرکز، ۱۳۷۱ش.
- ایونس، ورونیکا، اساطیر هند، ترجمه باجلان فرخی، انتشارات اساطیر، ۱۳۷۳ش.
- بورونی، علی، ماشیح، مسیحا، مهدی در ادیان ابراهیمی، انتشارت مرغ سلیمان، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- تونهای، مجتبی، موعودنامه: فرهنگ الفبایی مهدویت، قم، میراث ماندگار، چاپ دهم، ۱۳۸۸ش.
- جلالی نائینی، مهابهارت، ناشر کتابخانه طهوری، ۱۳۵۹ش.
- جمعی از نویسندگان، گونهشناسی اندیشه منجی موعود در ادیان، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- شایگان، داریوش، ادیان و مکتبهای فلسفی هند، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۶ش.
- کتاب مقدس
- کهن، آبراهام، گنجینهای از تلمود، ترجمة امیر فریدون گرگانی، چاپ زیبا، ۱۳۵۰ش.
- گرینستون، جولیوس، انتظار مسیحا در آیین یهود ترجمه حسین توفیقی، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
- مقالات تقی زاده، زیر نظر ایرج افشار، ج ۹ (مانی و دین او)، انتشارات شکوفان، ۱۳۵۶ش.
- موحدیان عطار، علی، «گونهشناسی اندیشه موعود در ادیان مختلف»، فصلنامه هفت آسمان، ش ۱۲، زمستان ۱۳۸۰ش.
- ولفگانگ شومان، هانس، آیین بودا، ترجمه ع. پاشایی.
منابع برای مطالعه بیشتر
- جمعی از نویسندگان، گونهشناسی اندیشه منجی موعود در ادیان، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب.
پیوند به بیرون
- «گونهشناسی اندیشه موعود در ادیان مختلف»، علی موحدیان عطار.
- «گونهشناسی اندیشه منجی موعود در اسلام»، علی موحدیان عطار.
- «منجی موعود در ادیان قبل از اسلام»، مهین عرب.