عالم جبروت
عالَم جَبَروت به عالم عقل بدون تصور اجسام و خصوصیات آن گفته میشود. برخی این عالَم را مکانی برای ذات و صفات خداوند دانستهاند. عالم جبروت بهعنوان یکی از عوالم خلق شده، پایینتر از عالم لاهوت و بالاتر از عالم ملکوت و ناسوت قرار دارد. این عالم به صورت ذاتی همراه تمامی ذرات عالم قرار داشته و بر آنها احاطه دارد و در بزرگی وسعتش، قابل مقایسه با عالم ملکوت و ناسوت نبوده و مبدأ و سبب پیدایش این دو عالم است. تمام امور به صورت اجمالی در این عالم وجود داشته و عالم ملک و ملکوت مکانی برای ظاهر شدن آنها به صورت تفصیلی است.
برخی از مفسران در تفسیر بعضی از آیات به این عالم اشاره کردهاند؛ همانطور که در روایات و ادعیه اسلامی به صورت گسترده از این واژه استفاده شده است.
برای عالم جبروت خصوصیات و ویژگیهای مختلفی از جمله عدم راهیابی حس، ظهور قیامت کبرا در این عالم، وجود اسماء الهیه و عاری بودن از قوه و استعداد، حرکت و فقدان شکل و صورت، ذکر شده است. انسان با اطاعت و تبعیت کامل از خداوند، میتواند این عالم غیبی را درک کرده و در آن سیر کند؛ همانطور که عارفان و سالکان در تلاش هستند تا بدین عالم راه یابند. عالم جبروت در ادبیات و اشعار شاعران بازتاب فراوانی داشته است.
مفهومشناسی
عالم جَبروت اصطلاحی فلسفی - عرفانی[۱] است و به عقول کلیه[۲] [یادداشت ۱] یا عالم عقلِ محضِ خالی از ماده و صورت[۴] و مُدَّت(زمان)[۵] و یا عالم مجردات مُبَرّا از جسم[۶] گفته میشود. برخی این عالم را عالم ذاتِ قدیم،[۷] عالم صفاتِ حق،[۸] و ذات و صفات خداوند[۹] قلمداد کردهاند؛ همانطور که شماری دیگر عالم جبروت را عالم اسماء و صفات الهیه دانسته و عدهای آن را عالم اوسط یا برزخ میدانند.[۱۰]
بعضی از محققان این عالم را به جبروت اعلی و جبروت اَسفَل تقسیم کردهاند[۱۱] و شماری دیگر، عالم جبروت را در کنار عالم لاهوت و ملکوت بزرگ، از اقسام عالم عقل دانستهاند.[۱۲] امام خمینی نیز در چهل حدیث به جبروتِ اعلی تصریح کرده و ملائکه مقرب را از ساکنان عالم جبروت اعلی و جبرییل امین را از ساکنان بالاترین مرتبه عالم جبروت دانسته است.[۱۳] تعبیر به جبروت عُظْمیٰ نیز در پاره ای از منابع نقل شده است.[۱۴]
به این عالم، دوره عُظْمی،[۱۵]عالم امر،[۱۶] عالم ماهیات،[۱۷] عالم ملکوت بزرگ[۱۸]، عالم ارواح،[۱۹] عالم انوار قاهره،[۲۰] عالم ملائکه مقرب[۲۱]و لوح محفوظ[۲۲] نیز گفته میشود؛ همانطور که اکثر عارفان از آن بهعنوان عالم اسماء و صفات[۲۳] و برخی دیگر، با عنوان میکده یاد میکنند[۲۴] و حکما و فلاسفه به آن عالم عقول میگویند.[۲۵]
در منابع اسلامی
برخی معتقدند که قرآن کریم از این عالم با عنوان ام الکتاب یا فصل الخطاب[۲۶] تعبیر نموده و آن را مکانی برای قضای الهی[۲۷] و مخزن غیب خداوند دانسته و هر آنچه که بوده و هست و خواهد بود در این عالم به صورت علمی قابل اثبات است؛[۲۸] همچنین محققان دیگری «ن» در سوره قلم را همان عالم جبروت دانستهاند[۲۹] و برخی منظور از وادی مقدس در آیه «فَاخْلَعْ نَعْلَیک إِنَّک بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوی»[۳۰] را باطن عالم جبروت معرفی کردهاند.[۳۱] شماری از مفسران در تفسیر آیه «وَ إِنَّ الشَّیاطِینَ لَیوحُونَ إِلی أَوْلِیائِهِم»«و در حقيقت، شيطانها به دوستان خود وسوسه مىكنند»[۳۲] جنود الهی را از عالم ملکوت و جبروت دانسته و گروه شیاطین را از عالم مُلک و طبیعت دانستهاند.[۳۳]
واژه جبروت در روایات و ادعیه اسلامی نیز بازتاب فراوانی داشته است؛[یادداشت ۲] بهطوریکه در اکثر روایات اشاره به گونههای مختلف همچون جبروت خداوندی[۳۴] شده است و در ادعیه فراوانی از این عالم به شکلهای گوناگون نام برده شده است.[۳۵]در روایتی از امام صادق(ع) خصوصیات این عالم به عنوان اصل و اساس عالم ملکوت بیان شده و ملکوت را نمودار جبروت معرفی نموده است.[۳۶] [یادداشت ۳]
جایگاهشناسی
عالم جبروت به عنوان یکی از عوالم سه گانه[۳۸] یا چهارگانه[۳۹] و یا پنج گانه،[۴۰] پایینتر از عالم لاهوت[۴۱] و بالاتر از عالم ملکوت است[۴۲] و بعد از این عوالم، عالم ملک و ناسوت قرار دارد؛[۴۳]هرچند عدهای مرتبه آن را میان عالم ملک و ملکوت دانستهاند [۴۴] و گروهی دیگر جایگاه آن را در مرتبه اول قرار دادهاند.[۴۵] این عالم نزدیکترین عالم به عالم غیب مطلق است[۴۶] و ذاتاً همراه تمام ذرات در عالم ملک و ملکوت بوده و بر آنها احاطه دارد.[۴۷]
عالم جبروت، مبدأ و سبب پیدایش عالم ملک و ملکوت[۴۸] و وسیعتر از آنان است[۴۹] و عالم ملکوت را در تسخیر خود دارد؛ بهگونهای که وجود آن قائم به جبروت است؛[۵۰] همچنانکه عالم ملک در تسخیر ملکوت و قائم به آن است[۵۱] و هر چیزی که در عالم جبروت پوشیده و مجمل باشد در عوالم ملک و ملکوت ظاهر خواهد شد[۵۲] و به نوعی از عالم اجمال به عالم تفصیل و از مرتبه ذات به صفات میرسد.[۵۳] [یادداشت ۴]
عالم جبروت محلی برای ارواح طیبه در کنار قدسیان و کروبیان است[۵۵] و حیات، سمع، بصر، نطق، علم، ارادت، قدرت، حکمت، مهر و لطف از حجابهای این عالم محسوب میشوند.[۵۶]
ویژگیها
در آثار حکما و عارفان به خصوصیات و ویژگیهای مختلفی از عالم جبروت اشاره شده است که پارهای از آنها عبارت است از:
- به وجود آمدن و ظاهر گشتن تمامی مفردات و مرکبات عالم از عالم جبروت.[۵۷]
- پوشیده و مجمل بودن ماهیات در عالم جبروت که در عالم ملک و ملکوت ظاهر گشته و مفصل میگردد.[۵۸]
- عدم راهیابی حس که از خصوصیات عالم ملک و ناسوت است و سرگردانی عقل عالم ملکوت در این عالم.[۵۹]
- عالم جبروت دارای مرتبه حقیقی[۶۰]و فاقد شکل و صورت و حد و رسم است و نام و نشانی برای آن متصور نیست.[۶۱]
- وجود اسماء الهیه[۶۲] و وجود اسم اعظم خداوند در این عالم.[۶۳]
- در عالم جبروت به عنوان عالم عُلوی، کون و فساد راه ندارد به خلاف عالم ملک و سُفلی.[۶۴]
- عاری بودن از قوه، استعداد، حرکت، تَرَقّی، تغییر، محو و اثبات.[۶۵]
- آفرینش دل پیغمبران به علت مقرب بودن به خداوند از این عالم بوده[۶۶] اما آفرینش تن آنها از عالم ملکوت میباشد.[۶۷]
- ظهور معرفت در این عالم به صورت قویتری نسبت به دیگر عوالم وجود دارد.[۶۸]
- حضور روح القدس[۶۹] و واقع شدن قیامت کبرا در این عالم.[۷۰]
- عالم جبروت اصل و مایه عالم ملکوت است؛ اما خودش از آن جهت که مبدأ کل است و بالاتر از آن وجود ندارد، مایه و اصل ندارد.[۷۱]
- این عالم، عالم وحدت صرف و مبدأ وجود و عدم است[۷۲] و در این عالم تضاد وجود ندارد بهگونهای که گرگ و میش، فرعون و موسی و ابراهیم و نمرود در کنار هم بدون اختلاف وجود دارند.[۷۳] برخی دیگر عالم جبروت را عالم فطرت دانستهاند.[۷۴]
- هوای عالم جبروت سرد و مرطوب دانسته شده است.[۷۵]
- قدرتِ ساکنان عالم جبروت اعلی بر تَمَثُّل به هيئت و صورت هر عالم به واسطه احاطه وجوديه قيّوميه. [۷۶]
انسان و جبروت
عدهای از محققان معتقدند که عالم انسان مظهر جمیع عوالم به خصوص عالم جبروت است[۷۷] [یادداشت ۵] و به عبارتی تمامی عوالم برای انسان خلق شده و در تسخیر او میباشد[۷۹] و روح انسان قادر است در این عوالم سیر نماید.[۸۰]
انسان علیرغم غیر قابل مشاهده بودن عالم جبروت، میتواند به واسطه کلید الهی،[۸۱] تربیت و متابعت، این عالم غیبی را درک کرده و بدان عالم سیر کند.[۸۲] این عالم به عنوان یکی از مقصدهای سالکان و عارفان[۸۳] معرفی شده و انسان عارف در تلاش است تا از قلمرو حس به اقلیم ماوراء حس راه یابد[۸۴] و به عبارتی از عالم ملک و ملکوت به عالم جبروت سفر کند.[۸۵]
برخی از عرفان نویسان در تعبیری، عالم جبروت را در برابر عالم ملکوت چون جهان آفرینش نسبت به رحم مادر دانسته و معتقدند وقتی سالک وارد آن شد به حقیقت آن پی برده و متوجه عرصه بسیار تنگ و محدود عالم ملکوت نسبت به این عالم میشود و میفهمد که این عالم در بزرگی و وسعت قابل مقایسه با عوالم ملک و ملکوت نیست؛[۸۶] هرچند بنا بر ادعای بعضی، عظمت و بزرگی این عالم برای هیچ کس قابل فهم نیست؛ عالمی که نامحدود و نامتناهی است و عالم ملکوت در برابر عالم جبروت همچون قطره در برابر دریا محسوب میشود؛ همانطور که عالم مُلک و ناسوت در برابر ملکوت چنین است.[۸۷]
در ادب و شعر
عالم جبروت در ادبیات و اشعار، به خصوص در آثار عارفان، بازتاب فراوانی داشته است که در این بین میتوان به اشعار ذیل اشاره نمود:
و یا
و نیز از جامی: (۸۱۷-۸۹۸ق.)
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۶۳۰.
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۶۳۱؛ نسفی، زبدة الحقائق، ۱۳۸۱ش، ص۱۱۹.
- ↑ سبزواری، اسرار الحکم، ۱۳۸۳ش، ص۴۸۱.
- ↑ سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۶۵؛ مجمع البحوث الاسلامیة، شرح المصطلحات الفلسفیة، ۱۴۱۴ق، ص۲۰۱؛ سهروردی، رسائل شیخ اشراق، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۶۵.
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، صص۶۳۱.
- ↑ امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ۱۳۶۱ش، ج۱۲، ص۲۳و۶۵.
- ↑ اردستانی، مرآت الأفراد، ۱۳۷۱ش، ص۲۹۱.
- ↑ راز شیرازی، مناهج أنوار المعرفة، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۶۳۳.
- ↑ نسفی، بیان التنزیل، ۱۳۷۹ش، ص۱۲۶.
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۶۳۱.
- ↑ آشتیانی، شرح مقدمه قیصری، ۱۳۷۰ش، ص۴۵۹.
- ↑ سهروردی، هیاکل النور، ۱۳۷۹ش، ص۱۷۵.
- ↑ امام خمینی، شرح چهل حديث( اربعين حديث)، ۱۳۸۰ش، ص۴۱۵.
- ↑ امام خمینی، شرح چهل حديث( اربعين حديث)، ۱۳۸۰ش، ص۶۴۵.
- ↑ دهداری شیرازی، شرح خطبة البیان، ۱۳۸۰ش، ص۴۶.
- ↑ کاشانی، مجموعه رسائل و مصنفات، ۱۳۸۰ش، ص۳۱۴.
- ↑ نسفی، الإنسان الکامل، ۱۳۸۶ش، ص۱۹۸.
- ↑ سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۶۵.
- ↑ کاشانی، مجموعه رسائل و مصنفات، ۱۳۸۰ش، ص۲۷۸؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۱۲۲۶.
- ↑ کاشانی، مجموعه رسائل و مصنفات، ۱۳۸۰ش، ص۲۸۶.
- ↑ کاشانی، مجموعه رسائل و مصنفات، ۱۳۸۰ش، ص۳۱۴.
- ↑ نسفی، الإنسان الکامل، ۱۳۸۶ش، ص۳۷۳.
- ↑ دهداری شیرازی، رسائل دهدار، ۱۳۷۵ش، ص۶۵.
- ↑ مجهول، اصطلاحات صوفیان مرآت عشاق، ۱۳۸۸ش، ص۲۱۳.
- ↑ سبزواری، شرح گلشن راز، ۱۳۸۶ش، ص۵۴۰.
- ↑ آشتیانی، شرح مقدمه قیصری، ۱۳۷۰ش، ص۴۵۹.
- ↑ کاشانی، مجموعه رسائل و مصنفات، ۱۳۸۰ش، ص۲۲۲و۳۱۴.
- ↑ کاشانی، مجموعه رسائل و مصنفات، ۱۳۸۰ش، ص۳۱۴.
- ↑ نسفی، بیان التنزیل، ۱۳۷۹ش، ص۶۰؛ نسفی، الإنسان الکامل نسفی، ۱۳۸۶ش، ص۳۷۴.
- ↑ طه، ۱۲
- ↑ سمنانی، مصنفات فارسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۴۲.
- ↑ انعام، ۱۲۱.
- ↑ منسوب به امام جعفر صادق(ع)، مصباح الشریعه، ۱۳۶۰ش، ص۱۶۳.
- ↑ کلینی، الکافی،۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۷۲ و ۵۸۴؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۹.
- ↑ برای نمونه رجوع کن به: منسوب به امام رضا(ع)، الفقه المنسوب إلی الإمام الرضا(ع)، ص۱۳۲؛ ابنحیون، دعائم الإسلام، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۶۳؛ ابن بابویه، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۳۷، ۵۱۳.
- ↑ بهایی، منهاج النجاح فی ترجمة مفتاح الفلاح، ۱۳۸۴ش، ص۲۶.
- ↑ بهایی، منهاج النجاح فی ترجمة مفتاح الفلاح، ۱۳۸۴ش، ص۲۶.
- ↑ سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۶۵؛ غفاری، فرهنگ اصطلاحات آثار شیخ اشراق، ۱۳۸۰ش، ص۲۴۸.
- ↑ سبزواری، اسرار الحکم، ۱۳۸۳ش، ص۶۴۸؛ شیروانی، بستان السیاحه، ۱۳۱۵ش، ص۲۸۶.
- ↑ شیرازی، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص، ۱۳۵۹ش، ج۱، ص۱۷.
- ↑ امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ۱۳۶۱ش، ج۱۲، ص۲۳؛ احمدپور، کتابشناخت اخلاق اسلامی، ۱۳۸۵ش، ص۴۴.
- ↑ حسنزاده آملی، ممد الهمم، ۱۳۷۸ش، ص۱۸۷.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۶۷۲.
- ↑ غزالی، ترجمه إحیاء علوم الدین، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۴۳۱؛ فیض کاشانی، راه روشن، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۴۸۱.
- ↑ مجهول، اصطلاحات صوفیان مرآت عشاق، ۱۳۸۸ش، ص۹.
- ↑ گولپینارلی، نثر و شرح مثنوی، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۸۵۳.
- ↑ نسفی، الإنسان الکامل، ۱۳۸۶ش، ص۳۶۶.
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۶۳۱؛ نسفی، زبدة الحقائق، ۱۳۸۱ش، ص۷۶.
- ↑ زرینکوب، سر نی، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۶۴.
- ↑ بقلی شیرازی، شرح شطحیات، ۱۳۷۴ش، ص۶۴.
- ↑ کاشانی، مجموعه رسائل و مصنفات، ۱۳۸۰ش، ص۳۱۴.
- ↑ نسفی، زبدة الحقائق، ۱۳۸۱ش، ص۷۶؛ گولپینارلی، نثر و شرح مثنوی، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۸۵۳.
- ↑ نسفی، الإنسان الکامل، ۱۳۸۶ش، ص۱۹۶؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۶۳۱، ۸۶۶.
- ↑ نسفی، الإنسان الکامل، ۱۳۸۶ش، ص۱۹۶.
- ↑ کاشانی، مجموعه رسائل و مصنفات، ۱۳۸۰ش، ص۳۱۵.
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۱۲۲۵.
- ↑ نسفی، الإنسان الکامل، ۱۳۸۶ش، ص۳۷۴.
- ↑ نسفی، بیان التنزیل، ۱۳۷۹ش، ص۶۱.
- ↑ نسفی، بیان التنزیل، ۱۳۷۹ش، ص۸۸؛ نسفی، الإنسان الکامل، ۱۳۸۶ش، ص۲۰۸.
- ↑ نسفی، الإنسان الکامل، ۱۳۸۶ش، ص۱۹۸.
- ↑ نسفی، زبدة الحقائق، ۱۳۸۱ش، ص۷۷؛ نسفی، الإنسان الکامل، ۱۳۸۶ش، ص۲۱۳.
- ↑ خمینی، مصباح الهدایة إلی الخلافة و الولایة، ۱۳۷۶ش، ص۷۲.
- ↑ دهداری شیرازی، شرح خطبة البیان، ۱۳۸۰ش، ص۴۵.
- ↑ نسفی، زبدة الحقائق، ۱۳۸۱ش، ص۱۱۹.
- ↑ طالقانی، کاشف الأسرار، ۱۳۷۳ش، ص۴۹۸.
- ↑ کلینی، أصول الکافی، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۶۷۲.
- ↑ مجلسی، اخلاق اسلامی، تهران، ص۶۱.
- ↑ شاهآبادی، رشحات البحار، ۱۳۸۶ش، ص۳۲۶.
- ↑ امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ۱۳۶۱ش، ج۱۳، ص۶۵.
- ↑ بحرالعلوم، رساله سیر و سلوک، ۱۴۲۵ش، ص۱۰۱.
- ↑ نسفی، الإنسان الکامل، ۱۳۸۶ش، ص۲۰۵
- ↑ نسفی، زبدة الحقائق، ۱۳۸۱ش، ص۱۱۹، ۲۱۳.
- ↑ نسفی، ۱۳۸۱ش، زبدة الحقائق، ص۷۷.
- ↑ نسفی، الإنسان الکامل، ۱۳۸۶ش، ص۲۰۵.
- ↑ دهداری شیرازی، شرح خطبة البیان، ۱۳۸۰ش، ص۴۸.
- ↑ امام خمینی، شرح چهل حدیث(اربعین حدیث)، ۱۳۸۰ش، ص۴۱۵.
- ↑ خوارزمی، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۹ش، ص۳۶؛ تبادکانی، تسنیم المقربین، ۱۳۸۲ش، ص۵۰۵؛ دهداری شیرازی، رسائل دهدار، ۱۳۷۵ش، ص۹۸؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۷۳۹.
- ↑ خوارزمی، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۹ش، ص۳۶؛ تبادکانی، تسنیم المقربین، ۱۳۸۲ش، ص۵۰۵؛ دهداری شیرازی، رسائل دهدار، ۱۳۷۵ش، ص۹۸؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۷۳۹.
- ↑ مظاهری، سیر و سلوک؛ یقظه بیداری، ۱۳۸۹ش، ص۲۴.
- ↑ دهداری شیرازی، رسائل دهدار، ۱۳۷۵ش، ص۹۳.
- ↑ عریان، مقامات عارفان، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۳۶.
- ↑ سجادی، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ۱۳۷۹ش، ص۳۷۳.
- ↑ بحرالعلوم، رساله سیر و سلوک، ۱۴۲۵ق، ص۱۰۶.
- ↑ زرینکوب، سر نی، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۶۴.
- ↑ احمدپور، کتابشناخت اخلاق اسلامی، ۱۳۸۵ش، ص۲۲۲.
- ↑ زرینکوب، سر نی، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۵۶۴.
- ↑ نسفی، الإنسان الکامل، ۱۳۸۶ش، ص۲۰۶.
- ↑ سنایی، حدیقة الحقیقة و شریعة الطریقة، ۱۳۸۳ش، ص۱۲۰.
- ↑ جمالی دهلوی، مرآت المعانی، ۱۳۸۴ش، ص۵۹.
- ↑ جامی، هفت اورنگ، سلسلة الذهب، دفتر اول
یادداشت
- ↑ عالم عقول کلیه اولین چیزی است که خداوند خلق نموده است[۳]
- ↑ به عنوان نمونه: «اللهم أنت أهل الكبرياء والعظمة ، وأهل الجود والجبروت...» فرازی از دعای قنوت نماز عید شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۳۸؛ و نیز «اللهم متعالي المكان عظيم الجبروت...» نخستین فراز از آخرین دعای امام حسین(ع) در روز عاشورامجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۹۸، ص۳۴۸
- ↑ «انّ اللّه تعالی خلق الملک علی مثال ملکوته و أسّس ملکوته علی مثال جبروته لیستدلّ بمُلکه علی ملکوته و بملکوته علی جبروته»[۳۷]
- ↑ عزیز الدین نسفی در کتاب الانسان الکامل خود میگوید: عالم جبروت از قبیل ملک و ملکوت نیست، چون عالم جبروت وجود خارجی ندارد. ملک و ملکوت و جبروت سه عالماند، و هر سه از عالمهای خدا محسوب میشود؛ و هر سه با هم و در هماند و از یکدیگر جدا نیستند. عالم جبروت ذات عالم ملک و ملکوت است، و عالم ملک و ملکوت مظهر عالم جبروت است. عالم جبروت کتاب مجمل، و عالم ملک و ملکوت کتاب مفصّل است. عالم جبروت تخم، و عالم ملک و ملکوت درخت است، و معدن و نبات و حیوان میوه این درخت هستند.[۵۴]
- ↑ بدین گونه که عالم ملک مظهر عالم ملکوت و عالم ملکوت مظهر عالم جبروت است و عالم جبروت مظهر عالم لاهوت است و عالم انسان مظهر جمیع عوالم محسوب میشود.[۷۸]
منابع
- آشتیانی، سید جلال الدین، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، تهران، انتشارات امیر کبیر، چاپ سوم، ۱۳۷۰ش.
- ابنبابویه، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۳ق.
- ابنحیون، نعمان بن محمد مغربی، دعائم الإسلام، تحقیق آصف فیضی، قم، مؤسسة آلالبیت(ع)، ۱۳۸۵ق.
- احمدپور، مهدی، کتابشناخت اخلاق اسلامی: گزارش تحلیلی میراث مکاتب اخلاق اسلامی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۵ش.
- اردستانی، پیر جمال الدین محمد، مرآت الأفراد، تهران، انتشارات زوار، ۱۳۷۱ش.
- امین، سیده نصرت، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، تهران، نهضت زنان مسلمان، ۱۳۶۱ش.
- بحر العلوم، محمدمهدی، رساله سیر و سلوک، مشهد، ملکوت نور قرآن، چاپ هفتم، ۱۴۲۵ق.
- بقلی شیرازی، روزبهان، شرح شطحیات، تهران، انتشارات طهوری، چاپ سوم، ۱۳۷۴ش.
- بهایی، محمد بن حسین، منهاج النجاح فی ترجمة مفتاح الفلاح، ترجمه علی بن طیفور بسطامی، تحقیق حسن حسن زاده آملی، تهران، حکمت، چاپ ششم، ۱۳۸۴ش.
- تبادکانی، شمس الدین محمد، تسنیم المقربین، تهران، کتابخانه موزه و اسناد مجلس شورای اسلامی ایران، ۱۳۸۲ش.
- جمالی دهلوی، مرآت المعانی، تهران، انتشارات حقیقت، ۱۳۸۴ش.
- خمینی، روح الله، شرح چهل حدیث(اربعین حدیث)،ناشر: موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى( س)، قم ، چاپ ۲۴ ، ۱۳۸۰ش.
- خمینی، روح الله، مصباح الهدایة إلی الخلافة و الولایة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ سوم، ۱۳۷۶ش.
- خوارزمی، تاج الدین حسین، شرح فصوص الحکم، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
- دهداری شیرازی، محمد بن محمود، رسائل دهدار، تهران، مرکز پژوهشی میراث مکتوب، ۱۳۷۵ش.
- دهداری شیرازی، محمد بن محمود، شرح خطبة البیان، تهران، صائب، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.
- راز شیرازی، ابو القاسم، مناهج أنوار المعرفة فی شرح مصباح الشریعة، تهران، خانقاه احمدی، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش.
- زرین کوب، عبدالحسین، سر نی، تهران، اننتشارات علمی، چاپ هفتم، ۱۳۸۷ش.
- سبزواری، محمدابراهیم، شرح گلشن راز، تهران، نشر علم، ۱۳۸۶ش.
- سبزواری، هادی بن محمد، سبزواری، اسرار الحکم، ۱۳۸۳ش، تحقیق کریم فیضی، قم، مطبوعات دینی، ۱۳۸۳ش.
- سجادی، سیدجعفر، سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش.
- سجادی، سیدجعفر، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۹ش.
- سمنانی، علاء الدوله، مصنفات فارسی سمنانی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش.
- سنایی، ابو المجد مجدود بن آدم، حدیقة الحقیقة و شریعة الطریقة، تهران، دانشگاه تهران، چاپ ششم، ۱۳۸۳ش.
- سهروردی، شهاب الدین، رسائل شیخ اشراق، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
- سهروردی، شهاب الدین، سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۱۳۷۵ش، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
- سهروردی، شهاب الدین، هیاکل النور، تهران، نشر نقطه، ۱۳۷۹ش.
- شاه آبادی، محمد علی، ویسی، زاهد، رشحات البحار، تهران، پژوهشکده فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۶ش.
- شیخ طوسی، مصباح المتهجد، مؤسسة فقه الشيعة بيروت - لبنان، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
- شیرازی، مسعود بن عبد الله، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص، تهران، موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل، ۱۳۵۹ش.
- شیروانی، زین العابدین، بستان السیاحه، تهران، چاپخانه احمدی، ۱۳۱۵ش.
- طالقانی، نظرعلی، کاشف الاسرار، تهران، نشر رسا، ۱۳۷۳ش.
- عریان، باباطاهر، همدانی، سیدعلی، انصاری، خواجه عبدالله، مقامات عارفان سه اثر بزرگ از سه عارف بزرگ، تهران، کتابخانه مستوفی، چاپ دوم، ۱۳۷۰ش.
- علامه حسنزاده آملی، ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، ۱۳۷۸ش.
- غزالی، محمد بن محمد، احیاء علوم الدین، ترجمه، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ ششم، ۱۳۸۶ش.
- غفاری، سید محمد خالد، فرهنگ اصطلاحات آثار شیخ اشراق، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۰ش.
- فیض کاشانی، ملا محسن، راه روشن، ترجمه المحجة البیضاء، ترجمه سید محمد صادق عارف، مشهد، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، کاشانی، مجموعه رسائل و مصنفات، ۱۳۸۰ش، تهران، میراث مکتوب، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه کمرهای، قم، اسوه، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
- گولپینارلی، عبدالباقی، سبحانی، توفیق، نثر و شرح مثنوی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۱ش.
- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، الناشر: مؤسسة الوفاء، بی جا.
- مجلسی، محمدباقر، اخلاق اسلامی، ترجمه جلد ۶۴ بحارالأنوار، تهران، نشر مهر، بیتا.
- مجمع البحوث الاسلامیة، شرح المصطلحات الفلسفیة، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیة، ۱۴۱۴ق.
- مجهول، اصطلاحات صوفیان مرآت عشاق، تهران، شرکت انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۸۸ش.
- مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیه، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۴۲۶ق.
- مظاهری، حسین، سیر و سلوک؛ یقظه (بیداری)، قم، مؤسسه فرهنگی مطالعاتی الزهراء(س)، چاپ دوم، ۱۳۸۹ش.
- منسوب به امام جعفر صادق(ع)، مصباح الشریعه، ترجمه حسن مصطفوی، تهران، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۶۰ش.
- منسوب به امام رضا(ع)، الفقه المنسوب إلی الإمام الرضا(ع)، مشهد، مؤسسة آلالبیت(ع)، ۱۴۰۶ق.
- نسفی، عزیزالدین، الإنسان الکامل، تهران، انتشارات طهوری، چاپ هشتم، ۱۳۸۶ش.
- نسفی، عزیزالدین، بیان التنزیل، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۷۹ش.
- نسفی، عزیزالدین، زبدة الحقائق، تهران، انتشارات طهوری، چاپ دوم، ۱۳۸۱ش.
پیوند به بیرون