بیت‌المقدس

مقاله قابل قبول
پیوند کم
رده ناقص
بدون عکس
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
کپی‌کاری از منابع خوب
استناد ناقص
شناسه ناقص
نارسا
نیازمند خلاصه‌سازی
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از قدس)
بیت‌المُقَدَّس
اطلاعات کلی
کشورفلسطین
جمعیت کل۷۸۰,۲۰۰نفر
زبانعربی وعبری
مذهباهل سنت و یهودی
اطلاعات تاریخی
نام قدیمأوروشالم
مکان‌های تاریخیقبة الصخره، مسجدالاقصی، تپه موریا، هیکل سلیمان، کلیسای مقبره مقدس،


بیت‌المُقَدَّس (به عربی بَیت المَقْدِس یا البیت المُقَدَّس) یا اورشلیم یا قُدس، شهری در فلسطین اشغالی که سومین شهر مقدس مسلمانان (پس از مکه و مدینه) و مقدس‌ترین شهر جهان نزد یهودیان و مسیحیان است. مسجد الاقصی نخستین قبله مسلمانان در این شهر قرار دارد. این شهر، از مراکز زیارتی ادیان ابراهیمی است و هر یک از این ادیان، آثار و ساختمان‌هایی در آن دارند. بیت‌المقدس هم اکنون در اشغال کامل اسرائیل است و اسرائیل این شهر را پایتخت ابدی خود می‌خواند؛ اما سازمان ملل و بسیاری از کشورهای جهان، این ادعا را به رسمیت نمی‌شناسند.[۱]
بیت‌المقدس و برخی اماکن موجود در آن بنابر روایات شیعه، فضیلت بسیاری دارند چنان که در روایتی از امام حسن عسکری(ع)، نماز گزاردن در مسجد الاقصی در ردیف نماز گزاردن در مسجد الحرام دانسته شده و یک نماز در آن برابر با هزار نماز در دیگر مساجد است.[۲][یادداشت ۱]برخی شیعیان ایرانی در قدیم به ویژه در دوره قاجار و پهلوی، زیارت اماکن مذهبی این شهر را با سفر حج همراه می‌کرده‌اند.[۳]

دلیل نامگذاری

قدیمی‌ترین نامی که بر این شهر اطلاق شده، «أوروشالم»، نزد کنعانی‌ها به معنای خدای آرامش و صلح، بوده است. در کتیبه‌های مصری تل العمارنه (کنار نهر نیل در شمال شهر اُسیوط)متعلق به قرن نوزدهم و هجدهم پیش از میلاد، از این شهر به نام «روشالیموم» یاد شده است. در تورات واژه اورشلیم که به عبری «یروشالایم» تلفظ می‌شود، بارها آمده است و از حیث ریشه شناسی، گفته‌اند که به طور مستقیم از نام کنعانی آن یعنی «اوروشالم» گرفته شده است. در تورات با نام‌ها و مضامین زیر از این شهر یاد شده است: سالیم[۴]، شالیم (کتاب مزامیر، مزمور ۷۶:۲)، یبوسی[۵]، یبُوس[۶]، شهر یهودا[۷]، شهر خدا،[۸] قریه پادشاه عظیم[۹] و شهر مقدس.[۱۰] در آثار راجع به تاریخ نخستین سده‌های اسلامی، نام این شهر به صورت «ایلیاء مدینة بیت المقدس» آمده است. ایلیاء، اشاره به نام هادریانوس اول، امپراتور روم، است که بر شهر ویران شده اورشلیم، شهری رومی بنا کرد و نام آیلیا کاپیتولینا را بر آن نهاد[۱۱] القدس همان کلمه آرامی قدشه است که در اصطلاح قرته د قدشه[۱۲]، معنای «شهر قدس”، و نه «شهر مقدس”، از آن مستفاد می‌شده است.[۱۳]

استفاده از کلمه بیت‌المقدس برای این شهر، در زبان فارسی دری، از قدیم رایج بوده‌ و در بسیاری از متون کهن نظم و نثر فارسی به کار رفته است. برای نمونه:

  1. حدودالعالم، کهن‌ترین کتاب جغرافیایی به زبان فارسی (۳۷۲ق): «و اندر بیت‌المقدس مَزگِتی(نماز خانه و مسجد) است که مسلمانان از هر جایی، آنجا شوند به زیارت»
  2. تاریخ بلعمی (از کهن‌ترین متون فارسی موجود، متعلق به سال ۳۵۲ق): «... از آنجا که ابراهیم بود از زمین فلسطین تا به مکه پنج‌روزه بوده‌است، خدای تعالی براقی بفرستاد از آسمان -چنانکه شب معراج سوی پیغامبر ما فرستاد و او را شبی به بیت‌المقدس برد- همان براق سوی ابراهیم فرستاد...»
  3. زین‌الاخبار (تألیف به سال ۴۴۰ق): «و چون یک چندی برآمد، بخت‌النصر را به بیت‌المقدس فرستاد تا آن ولایت بگرفت و جهودان را قهر کرد و بسیاری از ایشان را بکشت.»
  4. سفرنامه ناصرخسرو (سدهٔ پنجم): «پنجم رمضان سنه ثمان و ثلاثین و اربعمائه [۴۳۸ قمری] در بیت‌المقدس شدیم. یک سال شمسی بود که از خانه بیرون آمده بودم و مدام در سفر بوده، که به هیچ‌جا مقامی و آسایشی تمام نیافته بودم. بیت‌المقدس را اهل شام و آن طرف «قُدس» گویند...»[۱۴]

ویژگی‌های جغرافیایی و جمعیت شناختی

بیت‌المقدس در نزدیکی مرکز فلسطین در حدود ۲۴ کیلومتری غرب بحرالمیت و ۵۶ کیلومتری شرق دریای مدیترانه، در آب پخشان بین جلگه مدیترانه و دره رود اردن قرار دارد و شهری کوهستانی است که ۲۵۰۰ پا از دریای مدیترانه و ۳۸۰۰ پا از بحرالمیت بالاتر است. آب و هوای شهر، گرمسیری، نیمه خشک، همراه با تابستان های گرم و خشک و زمستان های سرد و بارانی است[۱۵]. بنابر آمار سال ۲۰۰۹، جمعیت بیت‌المقدس ۷۸۰,۲۰۰ تن است که ۳۹ درصد آن، عرب‌ و بقیه مهاجران یهودی با ملیت های مختلف و نیز اقلیتی مسیحی هستند. زبان غالب مردم، عربی و عبری است. اکثریت مسلمانان بیت‌المقدس، اهل‌سنت و غالبا یهودیان ساکن این شهر، ارتدوکس و در اجرای شریعت تورات مشهور به بنیادگرایی و تندروی هستند. گزارش هایی از نارضایتی دیگر یهودیان از فشارهای این گروه در دست است.[۱۶]

اهمیت

موقعیت ژئوپلتیک

شهر بیت‌المقدس به لحاظ موقعیت ژئوپلتیک همواره برای مردم و حکومتهای منطقه اهمیت بسیاری داشت و این شهر در دوره‌های قدیم گذرگاه ارتباطی میان آفریقا، اروپا و آسیا بوده است.[۱۷] وجود اماکن مذهبی سه دین ابراهیمی اسلام، یهودی و مسیحی مانند قبة الصخره، مسجد الاقصی و اماکن مقدس دیگر و خاستگاه دین یهودی و مسیحی، اهمیت مذهبی شایان توجهی نیز بدان بخشیده است. جایگاه مذهبی این شهر باعث شده است تا حکومت بر آن، به لحاظ سیاسی نیز اهمیت بیشتری یابد. بدین رو، دستیابی به حاکمیت بر آن در طول تاریخ، همواره محل منازعه و عاملی تنش‌زا در منطقه بوده و جنگ‌های بسیاری بر سر آن روی داده است. اشغال فلسطین و بیت‌المقدس در قرن بیستم توسط غرب و بیرون رفتنش از حاکمیت مسلمانان، افزون بر مشکلات سیاسی و ژئوپلتیک، ضربه حیثیتی سنگینی نیز به مسلمانان وارده کرد. بنابر تاریخ مکتوب، این منطقه در دوره‌های اخیر و در بیشترین دوره زمانی، تحت حاکمیت مسلمانان بوده است و اکثریت ساکنان آن، عرب و مسلمان بوده‌اند. در دوران معاصر ماجرای اشغال فلسطین و آواره شدن مردم این سرزمین و اصرار رژیم اسرائیل برای یهودی‌سازی مناطق مختلف فلسطین از جمله بیت‌المقدس علی رغم اعتراض بسیاری از کشورهای جهان و نیز سازمان ملل، باعث شده است تا مردم جهان نسبت به وقایع فلسطین و بیت‌المقدس بسیار حساس شوند.

یهودیت

بیت‌المقدس یا اورشلیم هم خود برای یهودیان قداست دارد و هم برخی اماکن موجود در آن. این اماکن و بناها با صرف نظر از این که در این شهر قرار دارند، محل توجه پیروان دین یهودند. وجود این اماکن در اورشلیم بر قداست آن نزد یهودیان افزوده است. جنگ‌هایی که بر سر تصرف اورشلیم درگرفته، از موضوعات پربسامد تورات است.[۱۸]در تورات، صدها بار از اورشلیم یاد شده و نام این شهر به صراحت برده شده است.[۱۹]در برخی فقرات، تصریح شده که خانه خدا در این شهر قرار دارد[۲۰] و در دهها آیه دیگر از عبارت «خانه خدا» برای مکانی در این شهر، استفاده شده است.[۲۱] به نقل تورات، داود نبی طرح ساختن خانه خدا در اورشلیم را ریخت؛ اما کار ساختن خانه خدا را فرزندش، سلیمان نبی آغاز کرد. به تصریح تورات، داود سی و سه سال بر اورشلیم حکومت کرده است.[۲۲] پس از داود، فرزندش سلیمان در اورشلیم و همانجا که داود تعیین کرده بود، خانه را ساخت: «سلیمان کار ساختن خانه خدا را شروع کرد یعنی همان زمین خرمنکوبی ارونۀ یبوسی که در آن خداوند به داود پادشاه ظاهر شد و داود آنجا را برای خانه خدا در نظر گرفت.»[۲۳]اورشلیم بنابر تورات، شهر برگزیده یهوه(خدا)است[۲۴] در نظرگاه یهودیان معبد بیت‌المقدس، که در عبری «بِت همیقداش» نام دارد، به عنوان خانه خدا توسط حضرت سلیمان بنا شده است. این معبد قرنها است که مرکزی است برای انجام مراسم عبادی یهودیان. معبد در تاریخ سرزمین مقدس، بارها مورد حمله واقع شده و گاه اقوام مشرک، بتهای خود را نیز در داخل آن قرار داده‌اند. بِت همیقداش دو بار به طور کامل ویران گشت که آخرین آن حدود سال ۷۰ میلادی بود و علیرغم این موضوع، این مکان مقدس تا به امروز قبله گاه یهودیان جهان و مهم‌‌ترین زیارتگاه آنان به شمار می‌رود.[۲۵]توان گفت که بنابر تورات، یهوه در قبال پیروی بنی اسرائیل از او، به آنان وعده داده است در سرزمین مقدس سکنا و آرامش یابند و مرکز این سرزمین مقدس، اورشلیم یا بیت المقدس است که بنابر تورات، از دیرباز پایتخت پادشاهان و پیامبران بنی اسرائیل بوده است.

مسیحیت

با رسمی‌شدن مسیحیت در امپراتوری روم در قرن۴ میلادی و تشکیل امپراتوری روم شرقی، غالب شهرهای واقع در فلسطین مسیحی شدند و به مرور کلیساهای متعددی در این سرزمین به ویژه در بیت المقدس ساخته‌ شد و مسیحیان در بیت المقدس یادواره‌هایی برای وقایع زندگی عیسی مسیح برگزار می‌کردند. بیت المقدس از آن زمان تقدس ویژه‌ای نزد مسیحیان یافت.
در متون مسیحی نیز بیت المقدس جایگاه ویژه‌ای دارد. عهد جدید نیز بیش از ۱۳۰ بار کلمه اورشلیم آمده است. نام اورشلیم با وقایع مذهبی مهم مسیحیت همراه است و بسیاری از حوادث مهم مسیحیت در این شهر روی داده است. در بارو مسیحیان، اورشلیم شهری است که عیسی در آن به صلیب کشیده و دفن شد و سپس زنده شد و به آسمان رفت. مقدس‌ترین کلیساهای مسیحی در اورشلیم واقع است و هر ساله میلیون‌ها مسیحی از نقاط مختلف جهان به زیارت آنها می‌شتابند.
مسیحیان معتقدند که واقعه شام آخر عیسی بر یک بلندی با نام طور در قسمت شرقی بیت المقدس روی داده و عیسی پیش از آن که یهودا او را به رومی‌ها تسلیم کند، آخرین غذای زمینی را همراه شاگردانش صرف کرده است. مریم مقدس نیز در اورشلیم دفن شده است.
جنگهای صلیبی که به درخواست پاپ بین سال‌های ۱۰۹۵ تا ۱۲۹۱میلادی روی داد و طی آن مسیحیان برای اشغال مجدد بیت المقدس خسارات سنگینی را به جان خریدند، نشان ازاهمیت بیت المقدس نزد کلیسای مسیحی در آن زمان دارد.

اسلام

بیت المقدس پیش از شهر مکه و کعبه، قبله مسلمانان بوده و مسلمانان به سوی آن نماز می‌گزارده‌اند. پیامبر اکرم(ص) در سال دوم هجری، به خواست الهی[۲۶] قبله خود را به سوی کعبه تغییر داد.[۲۷] ولی از اهمیت این شهر نزد مسلمانان چیزی کاسته نشد؛ زیرا بنابر باورهای اسلامی، بسیاری از پیامبران بزرگ الهی در آن منطقه ظهور و دین خویش را تبلیغ کرده‌اند.

بنابر نظر برخی مفسران، مراد قرآن کریم از «الارض المقدسة»(سرزمین پاک)در آیه «و إذ قال موسی لقومه یا قوم ادخلوا الأرض المقدّسة... ؛هنگامی که موسی به قوم خویش گفت: ای قوم من! به سرزمین پاک داخل شوید....» شهر بیت المقدس است[۲۸]و وجه تسمیه این شهر به بیت المقدس این است که از آلودگی گناه یا شرک پاکیزه است و یا این که پیامبران و مومنان در آن سکنی گزیده‌اند.[۲۹]

پیامبر اسلام نیز همواره از این شهر با احترام یاد کرده و بنابر روایات، آن حضرت پیش از رفتن به معراج، نخست به این شهر سیر کرده و از آنجا به آسمان عروج کرده است. در حدیث شد الرحال از پیامبر اکرم(ص)نقل شده است: «لا تُشَدّ الرحال الا الی ثلاثة مساجد المسجد الحرام و مسجدی هذا و المسجد الاقصی؛ برای هیج سفری بار سفر آماده نمی شود مگر به قصد سه مسجد: مسجد الحرام، این مسجد (مسجد النبی) و مسجد الاقصی[۳۰]

منطقه شامات از دوره خلیفه اول و دوم به تدریج به دست مسلمانان افتاد. بسیاری از مسلمانان عرب به شهرهای مختلف شامات از جمله بیت المقدس هجرت کردند. مسلمانان از آن به بعد در طول قرن‌ها نقش مهمی در آبادانی بیت المقدس ایفا کردند. در دوره‌های مختلف، بناها و مساجد بسیاری به دست مسلمانان در این شهر ساخته شد و شهر به تدریج هویتی اسلامی ـ عربی به خود گرفت. این همه، باعث گشت تا تعلق خاطر مسلمانان بدین شهر افزون گردد.

در دروان معاصر، قضیه اشغال فلسطین و بیت المقدس و اصرار رژیم اسرائیل بر پایتخت کردن این شهر، بر حساسیت مسلمانان نسبت به آن افزوده و آنان همواره اخبار وقایع این شهر و فلسطین را دنبال می‌کنند.

مکان‌ها و بناها

در بیت المقدس مکان‌ها و بناهای متعدد هست که برای معتقدان به ادیان محترم و مقدس است:

  • تپه موریا:یکی از چند کوه یا تپه شهر بیت المقدس است و بنابر روایات یهود، با ظهور داود بالای این تپه به معبد تبدیل شد و صخره مقدس از آن موقع به بعد ارج یافت و سلیمان نبی به تكمیل بنای آن پرداخت.[۳۱]
  • هیکل سلیمان:بنابر باورهای یهودیان، نخستین معبد یا پرستشگاه قوم یهوه بوده که بر تپه موریا و صخره مقدس قرار دارد.[۳۲] بنابر تورات، سازنده آن سلیمان نبی(ع)است[۳۳] و تابوت عهد و ده فرمان در نگهداری می‌شده است. وجود چنین معبدی تنها در روایات مذهبی یهود قابل ردیابی است. همچنین بر باور یهودیان دیوار ندبه، از بقایای هیکل سلیمان است و بقایای هیکل سلیمان در زیر مسجدالاقصی قرار دارد.
  • کلیسای مقبره مقدس: مشهور به «کلیسای رستاخیز» از مقدس‌ترین اماکن مذهبی مسیحیان است که در بخش باستانی بیت المقدس و بر فراز دره جلجتا قرار دارد. در باور مسیحیان، حضرت عیسی در جایی که اکنون کلیسا بر آن قرار گرفته، مصلوب شده و از آنجا به آسمان عروج کرده است. قدمت بنای فعلی را دست کم تا سال ۱۸۶۰م. تخمین زده‌اند.[۳۴]
  • دیوار ندبه: یا دیوار براق(حائط المبكی)به عربی، و به عبری: هَکوتِل همعراوی(הכותל המערבי به معنای دیوار غربی) مقدس‌ترین مکان مذهبی یهودیان بر تپه موریا است. دیوار ندبه، قبله یهودیان جهان برای نماز است.[۳۵] آنان دیوار ندبه را از بقایای هیکل سلیمان و دومین پرستش‌گاه اورشلیم و محل اجابت دعا و منبع الهام می‌شمارند.[۳۶] این دیوار بخشی از دیوار غربی مسجدالاقصی است. گویند دیوار از بقایای دیوار ساخته شده به دست هیرود والی اورشلیم از سوی امپراتوری روم(متوفای سال ۴ پیش از میلاد)است.[۳۷] از آن زمان تاكنون، یهودیان هر روزه به خصوص روزهای جمعه در كنار دیوار گرد می‌آیند و بر ویرانی بیت المقدس می‌گریند و بدین رو، دیوار را، دیوار ندبه می‌گویند.[۳۸]

حرم بیت المقدس

  • بر فراز تپه موریای شهر بیت المقدس محوطه‌ای وسیع وجود دارد که حاوی مجموعه‌ای از معابد و مساجد و اماکن مقدس یهودی، مسیحی و اسلامی است. هیکل سلیمان، مسجد الاقصی، قبة الصخره و جز آن در این حرم قرار دارند. این حرم ویرانیهای بسیاری به خود دیده و در طول تاریخ به تناوب تحت اشغال رومیان، یونانیان، ایرانیان و قبل از آنها نیز آشوریان، كلدانیان، مصریان، بابلیان و اقوام دیگر درآمده است.[۳۹]
  • حرم شریف دارای ده درب باز و چهار درب بسته است و در آن تعدادی راهرو وجود دارد كه پادشاهان و والیان مختلف آنها را به مرور زمان ساخته‌اند. در صحن صخره، هشت چاه و در حیاط مسجد اقصی تعداد هفده چاه وجود دارد.[۴۰]
  • یهودیان برای حرم بیت المقدس، طبق اشارات تورات موجود و دیگر منابع متکوب یهودی، تاریخچه‌ای بازنوشته‌اند.[۴۱]

مسجد الاقصی

این مسجد، از مساجد مقدس اسلامی واقع در شهر بیت المقدس است که بنابر برخی روایات، محل عروج پیامبر اکرم(ص) به آسمان بوده است. اطلاق نام مسجد الاقصی به مسجدی كه امروزه به این نام مشهور است، اصطلاح جدیدی است و مقصود مورخان قدیم هنگامی كه از مسجد الاقصی نام می‌بردند، تمام و یا قسمتی از صحنی است كه حصارها و برجها و باروها بر مبنای آن استوار است و در آن بابهایی قرار دارد كه به هنگام اسراء و معراج معروف و مشهور بوده است.[۴۲]

امروزه، مسجد الاقصی در محوطه حرم شریف به طرف جنوب زمین حرم در فاصله پانصد متری مسجد صخره، قرار دارد.[۴۳]

مسجد صخره

مسجد صخره یا صخره مقدس، نام مسجدی در محوطه حریم شریف بر تپه موریا، واقع در شهر بیت المقدس است. ذیل گنبد این مسجد، صخره‌ای بزرگ به رنگ سفید مایل به کرم است که گویا قلهٔ کوه بوده‌ و در زیر قُبَّةُالصّخره(qobbato's.Saxra) قرار دارد و در دین یهود، اسلام و مسیحیت محترم است. گنبد یا قبه طلایی مشهور که مردم آن را گنبد مسجدالاقصی می‌پندارند، بر صخره ساخته شده و گنبد مسجد صخره است.

مسجد عمر

این مسجد بر تپه موریا، رو به روی کلیسای قیامت واقع است و درِ آن، برای نمازهای پنجگانه گشوده می‌شود. بنابر برخی منابع، مسجد عمر همان مسجد صخره است؛ اما برخی معتقدند که مسجد عمر در جوار آن است و این مسجد را پسر صلاح‌الدین در سال ۱۲۱۶ م. به یاد عمر خلیفه دوم بنا کرد. گویند عمر در مقابل پله‌های کنیسهٔ قیامت در بیت‌المقدس نماز خواند، و این مسجد در جایی بنا شده‌که گمان می‌رود عمر در آن جا نماز گزارده تا به کلیسای قیامت که در آن زمان مسیحیان در آن عبادت می‌کردند، حرمت نهاده باشد.[۴۴]

دیوار براق

بنابر برخی روایات اسلامی، پیامبر اکرم(ص) مرکب خود را در شب معراج به همین دیوار بست. این مرکب در روایات «براق» خوانده شده و بدین رو دیوار را دیوار براق گویند.[۴۵] مسلمانان دیوار ندبه را بخشی از دیوار یک مسجد کهن می‌دانند. پس از اسلام صلاح الدین ایوبی (۵۳۲- ۵۸۹ ه. ق/ ۱۱۳۸- ۱۱۹۳. م) دیوارها را تعمیر کرد. آخرین کسی که دیوار را تجدید- بنا کرد و برجها و دروازهها و درهایی بر آن افزود، سلیمان قانونی دهمین و بزرگترین سلطان عثمانی (۱۵۲۰- ۱۵۶۶ م/ ۹۲۶- ۹۷۴ ه. ق) بود.[۴۶]

تاریخچه بیت المقدس

دورۀ پیش از اسلامی

  • تاریخ بیت المقدس به بیش از چهار هزار سال قبل باز می‌گردد. ساکنان اصلی این شهر از نخستین قبایل عرب شبه جزیره عربستان بودند که بعدها به کنعانیان شهرت یافتند. بیت المقدس در حدود هزار پیش از میلاد مرکز حکومت بنی اسرائیل شد.[۴۷]
  • پس از غلبه کوروش بر بابلیان در ۵۳۸ پیش از میلاد، بیت المقدس تا ۳۳۲ پیش از میلادزیر سیطره امپراتوری ایران درآمد. در این سال اسکندر مقدونی این شهر را فتح کرد. پس از اسکندر، بیت المقدس متناوباً زیر سیطره بطالسۀ مصر و پادشاهان سلوکی قرار داشت.[۴۸]
  • بیت المقدس در ۱۳۵ پیش از میلاد به استقلال دست یافت و تا ۷۶ پیش از میلاد مستقل ماند.[۴۹]
  • نخستین دوره استیلای رومیان با هجوم پومپیوس، سردار رومی، در ۶۳ پیش از میلاد آغاز شد و تا ۳۷ پیش از میلاد که مصادف با پادشاهی هرود (هرودس / هیردوس) بود، ادامه یافت. در این دوره بیت المقدس، گرفتار جنگ و ویرانی شد، اما با روی کارآمدن هرود شکوه و آبادانی از دست رفته خود را بازیافت.[۵۰].
  • پس از مرگ هرود، بیت المقدس معرکه جنگهای گسترده شد. در ۶۶ میلادی، ظلم کارگزاران رومی، آتش جنگهای تمام عیار را در این شهر برانگیخت. در حدود ۷۰ میلادی، تیتوس، پسر امپراتور وِسپاسیانوس، شهر را به محاصره درآورد و سرانجام در هجومی سخت، شهر و معبد را بکلی ویران کرد[۵۱].
  • در ۱۳۰ میلادی هادریانوس، امپراتور روم، پس از بازسازی اورشلیم آن را مستعمره روم ساخت و به احترام خاندان هادریانوس و خدایان کاپیتولین، آیلیا کاپیتولینا نامید. پس از سرکوب شورش برکوخبا که از ۱۳۲ تا ۱۳۵ میلادی اورشلیم را در دست داشت، هادریانوس، یهودیان را به اجبار از اورشلیم به نواحی شمالی، چون جولان و الجلیل، گسیل داشت.[۵۲].
  • در ۳۱۲ میلادی با گرایش امپراتور قسطنطین (حک: ۳۰۶-۳۳۷ میلادی) به دین مسیح، کلیساهای متعددی در بیت المقدس بنا شد و یهودیان از آنجا پراکنده شدند[۵۳].
  • در ۶۱۴ میلادی سپاهیان ایران، به فرمان خسرو دوم (حک: ۵۹۰ -۶۲۸ میلادی)شهر را تصرف کردند. یهودیان که سپاه ایران را در فتح اورشلیم یاری داده بودند، دوباره در شهر اسکان یافتند. در ۶۲۹ میلادی، امپراتور هرقل (هراکلیوس) شهر را مجدداً به تصرف درآورد[۵۴].

دوره اسلامی تا پایان دوره عثمانی

فتح بیت المقدس

  • پس از نبرد یرموک (۱۵ رجب / اوت ۶۳۶)، مسلمانان بیت المقدس را در ۱۶۱۷/ ۶۳۸ فتح کردند.[۵۵]
  • نخستین مسلمانانی که در بیت المقدس اسکان یافتند، کسانی از مردم مدینه همچون اوس، برادرزاده حَسّان بن ثابت، شاعر خاص پیامبراکرم، بودند[۵۶].
  • مقدسی (ص ۱۷۱، س ۱۲) و دیگران گفته‌اند که خلیفه عثمان، عواید باغهای سلوام (شیلوه) را به فقرای شهر اختصاص داد. باوجود اینکه نظم جامعه مسیحیان این شهر با فتح بیت المقدس به دست مسلمانان دستخوش دگرگونی شد، بیت المقدس هویت مسیحی خود را تا حدودی حفظ کرد.

دوره امویان (۱۹-۱۳۲)

در حدود سال ۱۹ هجری قمری معاویة بن ابی سفیان به فرماندهی سپاه اسلام در فلسطین و شام منصوب شد. او مدت چهل سال، نخست به عنوان والی، سپس به عنوان خلیفه، بر این سرزمین حکم راند.[۵۷].

دوره عباسیان (۱۳۲ -۳۵۸)

در عهد مأمون (۱۹۸ -۲۱۸ق.) بیت المقدس دچار قحطی شد و مسلمانان از آن کوچیدند. شورش عظیم «فلاحین» در اواخر حکومت معتصم (۲۱۸ -۲۲۷) به رهبری ابوحرب المُبَرْقَع، در سراسر شام گسترش یافت. هنگامی که او وارد بیت المقدس شد، مردم شهر از مسلمان و مسیحی و یهودی از شهر گریختند و تمام عبادتگاهها غارت شد. سرانجام، المبرقع در مقابل سپاه معتصم شکست خورد.[۵۸].

دوره فاطمیان، ترکمانان و سلجوقیان (۳۵۸-۴۹۲)

  • اندکی پس از فتح مصر به دست فاطمیان، فلسطین و بیت المقدس نیز تحت سلطه آنها درآمد. فلسطین پیوسته مورد هجوم قرمطیان و صحرانشینان بود.[۵۹].
  • از حدود اواسط قرن پنجم، بیت المقدس بتدریج به عنوان شهر اصلی جانشین رمله شد[۶۰].
  • در ثلث پایانی قرن پنجم، به جای رمله، بیت المقدس کانون رویدادهای نظامی بود. فاطمیان که از قحطی و طاعون و هرج و مرج در مصر به تنگ آمده بودند برای سرکوب صحرانشینان یاغی و متمرد و دست اندازیهای سلاجقه در فلسطین، از اَتسِزبن اُوَق، فرمانده ترکمن، استمداد جستند؛ اما اتسز خود به دشمنی با فاطمیان برخاست و در۴۶۳ بیت المقدس را پس از محاصره‌ای طولانی به تصرف درآورد و به مصر نیز حمله برد. سرانجام در ۴۷۰ به دست تُتُش، برادر ملکشاه سلجوقی، مغلوب شد و بیت المقدس به قلمرو سلاجقه منضم گردید.[۶۱].
  • در شعبان ۴۹۱، هنگامی که صلیبیان در راه بیت المقدس بودند، الافضل، نایب الحکومه فاطمی مصر، شهر را محاصره و تصرف کرد.[۶۲].
  • مذهب غالب مردم شهر در قرن چهارم پنجم حتی قبل از هجوم صلیبیان، شافعی با رشحاتی از مذهب حنبلی بود که ابوالفرج شیرازی بدان سامان برده بود.[۶۳]

دوره صلیبیان و ایوبیان

  • صلیبیان در ۲۳ رمضان ۴۹۱، بیت المقدس را تصرف کردند. قتل عام مسلمانان و یهودیان ناشی از ملاحظات دینی و نظامی بود. بیت المقدس به صورت شهری مسیحی درآمد و غیرمسیحیان حق اقامت در آن داشتند. مساجد به کلیسا تبدیل شد، یا به عنوان اماکن غیردینی مورد استفاده قرار گرفت.[۶۴]
  • مملکت نوپای مسیحی، مملکت اورشلیم یا «رگنوم هیروسالم» نامیده شد و بیت المقدس (اورشلیم) به عنوان مرکز این مملکت، و در مقام یک مکان مقدس مسیحی، رو به رونق نهاد. در کمتر از یک دهه پس از آنکه صلیبیان این شهر را تسخیر کردند، زندگی برای سکنه غیرمسیحی به حالت عادی درآمد. ورود به این شهرهمچنان برای مسلمانان و یهودیان ممنوع بود، اما آنان بمرور اجازه یافتند که برای تجارت و زیارت وارد شهر شوند.[۶۵]
  • صلاح الدین ایوبی پس از پیروزی قاطع بر صلیبیان در حِطّین (ربیع الثانی ۵۸۳/ ژوئیة ۱۱۸۷) به طرف بیت المقدس پیش رفت و این شهر را به محاصره خود درآورد. پس از مذاکرات فراوان، در رمضان ۵۸۳/ نوامبر ۱۱۸۷، پیمانی میان او و صلیبیان منعقد شد. براساس آن، سکنه شهر اجازه یافتند که پس از پرداخت فدیه خود را آزاد سازند. تنها مسیحیان شرقی در بیت المقدس ماندند و شهر در اندک زمانی چهره کاملاً اسلامی به خود گرفت. اماکن مقدس مسلمانان حیثیت پیشین خود را بازیافت.[۶۶]
  • المعظم، برادرزاده صلاح الدین ایوبی، سلطان دمشق، باوجود تلاش فراوان برای تزیین حرم و تأسیس مدرسه علوم دینی حنفی به نام «المعظمیه»، به سبب ترس از تجاوزات دوباره مسیحیان، در ۶۱۶/۱۲۱۹ دستور داد تا تمامی شهر را به جز حریم معبد، کلیسای قیامت و قلعه نظامی، منهدم کنند.[۶۷]
  • الکامل، برادر المعظم، که حاکم مصر بود، برای آنکه از تعرض ایوبیان شام مصون باشد، در حدود ۶۲۶/۱۲۲۹ معاهده‌ای با امپراتور فردریک دوم منعقد کرد و طبق آن این شهر را به مدت ده سال به او واگذاشت. به سبب منازعاتی که بعدها بین ایوبیان مصر و ایوبیان شام پیش آمد، قراردادی میان ایوبیان شام و مسیحیان منعقد شد که به موجب آن ظاهراً مسلمانان حتی از ناحیه معبد نیز بیرون رانده می‌شدند و فرمانده صلیبیان امکان می‌یافت که بر بیت المقدس یکسره تسلط یابد[۶۸].

دوران ممالیک و عثمانی‌ها (۶۴۸-۱۲۴۷)

  • پس از پیروزی ممالیک در عین جالوت در شوال ۶۵۸، بیت المقدس مشخصاً در قلمرو آنها ادغام شد و ابتدا تحت حکومت مملوک نایب الحکومه دمشق درآمد.[۶۹].
  • تاریخ دقیق ورود ترکهای عثمانی به بیت المقدس روشن نیست، در خلال مبارزات پیروزمندانه سلطان سلیم اول با ممالیک (۹۲۲-۹۲۳)، جانشین وی، سلطان سلیمان قانونی، آثار متعددی از خود در این شهر برجای گذاشت.[۷۰]
  • تقریباً در تمامی طول مدت استیلای ترکها بر این شهر، و تحقیقاً تا نیمه دوم قرن سیزدهم، فقدان امنیت، مانع پیشرفت و توسعه بیت المقدس بود. این وضع از آنجا ناشی می‌شد که استانبول بیشتر از آنکه در بند سامان بخشیدن به امور بیت المقدس باشد، این شهر را منبع درآمد تلقی می‌کرد. در این دوره، حاکم بیت المقدس، نظامی بود[۷۱].
  • قرن سیزدهم برای بیت المقدس آغازی ناخجسته داشت؛ در ۱۲۲۳ به دنبال آتش سوزی کلیسای قیامت، سلطان محمود دوم به یونانیها اجازه بازسازی بنا را داد اما ینی چریها دست به تحریکاتی زدند تا از بازسازی کلیسا جلوگیری کنند. در نتیجه، شورشی عمومی برپا شد که به دست والی دمشق، سرکوب شد و ۳۸ تن از رهبران شورش اعدام شدند[۷۲]. در حدود ۱۲۴۰ شورش دیگری به سبب وضع مالیاتهای سنگین بر اهالی شهر پاگرفت که با مداخلة سپاهیان سلطان عثمانی فرو نشست[۷۳].

دوره معاصر

در این دوره تحولات اساسی در این شهر روی داد و بیت المقدس آشکارا به صورت شهری مسیحی یهودی درآمد، ولی سکنه مسلمان آن نیز به نحو محسوسی افزایش یافت. افزایش غیر مترقبه شمار مسیحیان این شهر به سبب وابستگی فزاینده ترکیه عثمانی به تحولات اروپا بود. این تحول، با فتح فلسطین (و خارج شدن آن از سلطه عثمانی) به دست ابراهیم پاشا فرزند محمدعلی پاشا خدیو مصر، در ۱۲۴۷ آغاز شد. مسیحیان (و یهودیان) بیت المقدس از بسیاری از مالیات‌های ویژه‌ای که ناگزیر بودند به حکام محلی پرداخت کنند خلاصی یافتند و مجاز شدند که برای خود اماکن مذهبی بسازند یا آنها را مرمت کنند و به خدمت حکومت درآیند.

در پی بروز جنگ کریمه (۱۲۶۹-۱۲۷۲/۱۸۵۳-۱۸۵۶م.) که در آن ترکیه به یاری انگلستان و فرانسه از تجاوز روسیه نجات یافت، روند نفوذ غرب در این سرزمین تشدید شد. در ۱۲۵۷ جامعه یهودیان بیت المقدس فرمان همایونی دایر بر انتصاب خاخام باشی دریافت کردند. در ۱۲۸۲/۱۸۶۵. بیت المقدس از طریق تلگراف با جهان ارتباط یافت. در ۱۲۸۵/۱۸۶۸ نخستین جاده شوسه بین بیت المقدس و یافا تکمیل گردید و راه آهن آن در ۱۳۱۰/۱۸۹۲ احداث شد. در این دوره، شکل ظاهری ناحیة بیت المقدس، ابعاد و وسعت آن، ترکیب جمعیت و سکنه آن تماماً دگرگون شد.

با ورود عثمانی به جنگ جهانی اول، تلاشهای بریتانیا برای تجزیه عثمانی شروع شد. بریتانیا نخست به وسیله نمایندگان خود با شریف حسین، حاکم مکه از سوی عثمانی، و پسران او مذاکره کرد و به آنان وعده داد که از ایجاد حکومت واحد عربی در تمام سرزمین‌های عرب حمایت خواهد کرد (۱۳۳۳/۱۹۱۵). در ۱۳۳۴/۱۹۱۶ قرارداد سایکس پیکو میان فرانسه و بریتانیا به امضا رسید.[یادداشت ۲] این قرارداد با وعده‌های بریتانیا به شریف حسین در تضاد بود، زیرا براساس آن فلسطین به صورت بین المللی اداره می‌شد. سپس انگلستان برای کسب حمایت مالی و سیاسی یهودیان با صهیونیستها وارد مذاکره شد و در ۱۶ محرم ۱۳۳۶/ ۲ نوامبر ۱۹۱۷ با صدور اعلامیه بالفور ایجاد «وطن ملی یهود» را تعهد کرد. این اعلامیه در اصل، نامه بالفور، وزیر خارجه وقت انگلیس، به لرد رتشیلد (روچیلد)، از رهبران صهیونیسم، بود. اعلامیة بالفور محصول گرایش متقابل امپریالیسم و صهیونیسم بریتانیا به یکدیگر بود و با وعده‌های سابق انگلستان در موافقتنامه سایکس پیکو * تضادی آشکار داشت[۷۴]. در واقع دولت انگلیس به این وسیله توانست بحران مسیحیت یهود را به جهان اسلام منتقل سازد[۷۵].

اشغال توسط نیروهای انگلیسی

در ۲۳ صفر ۱۳۳۶/ ۹ دسامبر ۱۹۱۷، بیت المقدس به اشغال نیروهای انگلیس تحت فرمان ژنرال النبی درآمد.[۷۶]

بیت المقدس که همواره مرکز فلسطین به حساب می‌آمد، به کانون حرکت‌های ضد استعماری و ضد صهیونیستی مسلمانان فلسطین بدل شد. با تشکیل «جمعیت اسلامی مسیحی» بیت المقدس به ریاست موسی کاظم پاشا الحسینی، در اوایل ۱۳۳۷/ ۱۹۱۹، مقاومت مسلمانان و سایر عربهای فلسطین در بیت المقدس سازماندهی شد. در شعبان ۱۳۳۸/ آوریل ۱۹۲۰، نخستین قیام جدی مسلمانان بیت المقدس در مبارزه با سلطه مشترک انگلیسی‌ها و صهیونیستها بر فلسطین و بر شهر قدس شکل گرفت که از سوی سربازان انگلیسی سرکوب شد.[۷۷].

قیمومیت انگلستان و انقلاب براق

در ۳۱ تیر ۱۳۰۱/۲۲ ژوئیة ۱۹۲۲ شورای جامعه ملل، قیمومت فلسطین را رسماً به دولت انگلیس واگذاشت و بیت المقدس به عنوان مرکز قیمومت بریتانیا بر فلسطین (۱۳۰۱-۱۳۲۷ش /۱۹۲۲ -۱۹۴۸) برگزیده شد[۷۸]. کوشش‌های شخصیت‌های اسلامی برجسته‌ای چون حاج امین الحسینی، عبدالقادر الحسینی، موسی کاظم پاشاالحسینی، برای حل مسالمت آمیز مسئله بیت المقدس و فلسطین، بی‌نتیجه ماند. محور تلاش آنان جلب توجه مسلمانان سراسر جهان به اهمیت مسئله قدس و تعلق آن به همه مسلمانان بود، اما این تلاش‌ها ثمری نداشت. در ۱۳۰۸ش /۱۹۲۹، به دنبال تصرف دیوار بُراق (دیوار ندبه) و مسجد جامع از سوی صهیونیست‌ها، درگیری‌های دامنه داری میان مسلمانان و یهودیان روی داد که سراسر فلسطین را دربرگرفت. این مقاومت مردم مسلمان فلسطین به انقلاب براق معروف شد[۷۹]. بروز جنگ جهانی دوم، بحرانهای موجود در بیت المقدس را که ناشی از استعمار بریتانیا و اقدامات پنهانی صهیونیست‌ها بود، گسترش داد[۸۰].

تقسیم فلسطین به دو کشور

در ۷ آذر ۱۳۲۶/۲۹ نوامبر ۱۹۴۷، مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامه‌ای دایر بر تقسیم فلسطین به دو کشور عربی و یهودی که از طریق اتحادیه‌ای اقتصادی وحدت یافته باشند، تصویب کرد. در این قطعنامه بیت المقدس به صورت مرکزی بین المللی و غیرنظامی در نظر گرفته شد که از سوی کارگزاری شورای قیمومت سازمان ملل متحد اداره می‌شود[۸۱]. این در حالی بود که فعالیت‌های تروریستی گروه‌های صهیونیست شدت یافته بود. از جمله در فروردین ۱۳۲۷/ آوریل ۱۹۴۸ سازمان تروریستی «ایرگون» در روستای دیریاسین، در نزدیکی بیت المقدس، کودکان و زنان را قتل عام کرد. در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۲۷/۱۴ مه ۱۹۴۸، بن گوریون، به عنوان نخست وزیر، تشکیل رژیم صهیونیستی اسرائیل را اعلام کرد.[۸۲]

اشغال توسط اسرائیلی‌ها

با پایان یافتن نظام قیمومت (۲۵ اردیبهشت ۱۳۲۷/ ۱۵ مه ۱۹۴۸) جنگ فلسطین را دربرگرفت و اسرائیل بخش غربی شهر بیت المقدس را به اشغال خود درآورد؛ در حالی که اردن بخش شرقی شهر، شامل شهر محصور قدیمی، را در تصرف داشت[۸۳]. در بهمن ۱۳۲۸/ ژانویة ۱۹۵۰، رژیم صهیونیستی پایتخت خود را به بیت المقدس غربی انتقال داد و در بخش غربی آن کارگزاری‌های حکومتی تأسیس کرد.[۸۴] تا ۱۳۴۶ش /۱۹۶۷ بیت المقدس عملاً وضعی نامتعادل داشت، لیکن به جهت حاکمیت سیاسی، تابعی از دولت اردن به شمار می‌آمد[۸۵].

به دنبال جنگ شش روزه در خرداد ۱۳۴۶ش/ژوئن ۱۹۶۷، اسرائیل بخش شرقی شهر را نیز در ۱۵ خرداد/ ۵ ژوئن به اشغال خود درآورد. با اشغال کامل این شهر، فصل جدیدی در تاریخ آن گشوده شد؛ در ۶ مرداد/ ۲۸ ژوئیه همان سال رژیم صهیونیستی به رهبری معراخ، نخستین گام سلطه بر این شهر را برداشت و با صدور اعلامیه‌ای در همان سال، که به «قانون قضا» مشهور شد، حدود هفتادهزار هکتار از اراضی اطراف قدس را تصاحب کرد و در ۲۷ مرداد/ ۱۸ اوت عملیات تسریع اسکان و خانه سازی به شهرداری قدس تفویض شد. نخستین طرح شهرک سازی قدس یک سال پس از اشغال آن ارائه شد. در این طرح، سیاست پیوند دادن میان نقاط مسکونی یهودی و جداسازی واحدهای مسکونی اعراب و ایجاد حصار در اطراف شهر از طریق شهرک سازی، درنظر گرفته شده بود. طرح‌های بعدی نیز بر افزایش یهودیان در قدس شرقی متمرکز بود[۸۶]. در حالی که هنگام خروج دولت عثمانی از بیت المقدس تنها ۴۷ محله یهودی نشین با حدود دوازده هزار تن ساکن وجود داشت، در ۱۳۴۳ش /۱۹۶۴ شمار محله‌های یهودی نشین به ۷۲۴ رسید[۸۷].

شهرک‌سازی یهودیان

در ۱۳۷۰ش /۱۹۹۱، با پیشنهاد دو شرکت اسرائیلی به وزیر مالیه رژیم صهیونیستی، سیاست مصادره اراضی برای یهودی کردن بیت المقدس آغاز شد[۸۸]. شهرک سازی و اسکان یهودیان در بیت المقدس طی مذاکرات صلح نیز ادامه یافت. در تیر ۱۳۷۱/ ژوئیة ۱۹۹۳ تعداد ساکنان شهرک‌های یهودی در قدس شرقی به ۱۶۰ هزار تن افزایش یافت که در هشت منطقه زندگی می‌کردند. در همین حال تعداد فلسطینیان ۱۵۵ هزار تن بود؛ به عبارت دیگر برای نخستین بار یهودیان در این شهر اکثریت یافتند[۸۹].

اجرای سیاست شهرک سازی در جبل ابوغُنَیم نیز، که از اهمیت راهبردی ارتباطی بین بخش شرقی و سایر نواحی مسلمان نشین برخوردار است، با هدف قطع ارتباط این شهر با مناطق الخلیل و بیت لحم صورت می‌گیرد تا زمینه انزوای بیشتر فلسطینیان ساکن شهر را فراهم سازد[۹۰]. براساس یک برآورد آماری، همه ساله در برابر اجازه احداث ۲۱۷۰ بنای مسکونی به یهودیان مهاجر، تنها اجازه ساخت ۲۳۰ بنا به فلسطینی‌های بیت المقدس داده می‌شود[۹۱].

مجموعه این سیاست‌ها، بافت جمعیتی شهر را دچار تغییر و دگرگونی کرده و زمینه پاکسازی تدریجی قومی را در بیت المقدس فراهم آورده است. مقامات اسرائیلی صرفنظر از مصادره اراضی، ایجاد شهرک‌ها و اقدامات تشویقی برای مهاجرت یهودیان مانند برقراری معافیت مالیاتی و عوارض شهری، اقدامات دیگری چون ممانعت از ترمیم و مرمت ابنیه و منازل مسلمانان، تحمیل مالیات‌های سنگین و اخذ اوراق هویت را نیز درپیش گرفته‌اند[۹۲]. پس از آنکه مجلس اسرائیل رسماً بیت المقدس را پایتخت اعلام کرد، شورای امنیت سازمان ملل در ۱۳۵۹ش /۱۹۸۰ این اقدام اسرائیل را محکوم کرد و از دولت‌هایی که دفاتر نمایندگی سیاسی خود را به بیت المقدس منتقل کرده بودند خواست تا آنها را به تل آویو بازگردانند. در این میان برخی دولت‌ها از جمله امریکا با این درخواست مخالفت کردند. در سال‌های اخیر، برخی کشورهای مسلمان، برای بازپس گیری بیت المقدس، کوشش‌هایی کرده‌اند[۹۳].

پانویس

  1. حمیدی، ص۲۷۶.
  2. من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج ۴، ص ۵۰۴؛ تفسیر منسوب به امام حسن عسکری، ص ۶۶۱.
  3. برای نمونه نک: جعفریان، ص۲۳۰.
  4. سفر پیدایش، باب ۱۴:۱۸.
  5. صحیفة یوشع، باب ۱۸:۲۸.
  6. سفرداوران، باب ۱۹:۱۰-۱۱.
  7. کتاب دوم تواریخ ایام، باب ۲۸:۲۵.
  8. کتاب مزامیر، مزمور ۴۶:۴.
  9. کتاب مزامیر، مزمور ۴۸:۲.
  10. کتاب نَحَیما، باب ۱۱:۱۹.
  11. الموسوعة الفلسطینیة، ج ۳، ص۵۱۱؛ طیباوی، ص۸-؛ د. اسلام، چاپ دوم، ج ۵، ذیل «قدس”، ص۳۲۲-۳۲۳. .
  12. مثلاً اشعیای نبی، ۴۸:۲.
  13. د. اسلام، چاپ دوم، ج ۵، ذیل «قدس”، ص۳۲۳.
  14. http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3_%D8%AF%D8%B1_%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C.
  15. بریتانیکا، ذیل "Jerusalem" ؛ فاروق محمد عزالدین، ص ۴۲-۴۳، ۵۱-۵۳.
  16. برای نمونه نک: http://www.dw-world.de/dw/article/0,,4129945,00.html.
  17. Rogerson, J. & Ph.Davies, The Old Testament World, Cambridge, 1989, PP.20-21.
  18. برای نمونه: دوم سموئیل باب پنج آیه شش.
  19. http://www.razgah.com/words.engil.
  20. عزرا باب پنج آیه شانزده.
  21. http://www.razgah.com/words.engil.
  22. اول، پادشاهان، باب دو، آیه یازده.
  23. اول پادشاهان، ۱۶: ۳۸.
  24. اول پادشاهان باب یازده آیه سیزده؛ اول پادشاهان باب یازده آیه سی و دو.
  25. http://www.7dorim.com/cultures/BeitHamighdash.asp.
  26. بقره/سوره۲، آیه۱۴۴.
  27. اخبار مدینة الرسول، ص۱۱۵.
  28. نک: ابن جوزی، ص ۶۸.
  29. ابن جوزی، ص ۶۸.
  30. المعجم المفهرس لالفاظ حدیث النبوی(لیدن، مطبعه بریل ۱۹۵۵م.) ص ۷۵.
  31. حمیدی، ص۱۹۳.
  32. http://www.jewishencyclopedia.com/articles/14310-temple-of-solomon.
  33. اول پادشاهان، ۱۶: ۳۸.
  34. http://www.bibleplaces.com/holysepulcher.htm.
  35. http://www.bibleplaces.com/westernwall.htm.
  36. http://www.lifeintheholyland.com/wailing_wall_1800s.htm.
  37. http://www.bibleplaces.com/westernwall.htm.
  38. حمیدی، ص۳۸.
  39. حمیدی، ص۱۸۲.
  40. حمیدی، ص۱۸۲.
  41. http://www.jewishencyclopedia.com/articles/14310-temple-of-solomon.
  42. حمیدی، ص۱۸۴ و ۱۸۵.
  43. حمیدی، ص۱۸۳.
  44. حمیدی، ص۱۹۰ و ۱۹۱.
  45. نک: مقدسی، ص۷۶-۷۸.
  46. حمیدی، ص۱۹۲.
  47. (الموسوعة الفلسطینیة، ج ۳، ص۵۱۰ -۵۱۱.
  48. الموسوعة الفلسطینیة، ج ۳، ص۵۱۱؛ بروک، ص۱۳؛ معین احمدمحمود، ص۴۴.
  49. زعیتر، ص۶۵-۶۶؛ معین احمدمحمود، ص۴۵-۴۶.
  50. حمیدی، ص۱۴۲، ۱۴۵-۱۴۶؛ بروک، ص۱۴؛ معین احمدمحمود، ص۴۷، ۱۴۸.
  51. بروک، ص۱۴- ۱۵.
  52. معین احمدمحمود، ص۵۰ -۵۱؛ بروک، ص۱۵.
  53. معین احمدمحمود، ص۵۲- ۵۴؛ حمیدی، ص۱۶۷ -۱۶۸.
  54. بروک، ص۱۶؛ معین احمدمحمود، ص۵۴ -۵۵؛ حمیدی، ص۱۷۳.
  55. بلاذری، ص۱۳۹.
  56. ابن سعد، ج ۷، قسم ۲، ص۱۲۴.
  57. نولدکه، ص۹۵.
  58. ابن اثیر، ج ۶، ص۳۷۱-۳۷۲؛ سایروس، ج ۲، ص۵۴۱.
  59. ابن اثیر، ج ۱۰، ص۳۰۸، س ۱۷؛مان، ج ۲، ص۱۸۱، س ۲۲.
  60. رجوع کنید به انطاکی،ج ۲، ص۲۰۱.
  61. یافعی، ج ۳، ص۱۳۹.
  62. ابن میسر، ص۳۸؛ابن خلدون، ج ۵، ص۱۸۴.
  63. حنبلی، ص۲۶۳- ۲۶۵.
  64. ابن منقذ، ص۱۳۴ -۱۳۵.
  65. ابن منقذ، ص۱۳۴ -۱۳۵.
  66. کدر، ج ۴۱، ص۸۸.
  67. کدر، ج ۴۱، ص۸۸.
  68. کدر، ج ۴۱، ص۸۸.
  69. عارف، ص۳۱۷- ۳۲۸.
  70. عارف، ص۳۱۷- ۳۲۸.
  71. عارف، ص۳۱۷- ۳۲۸.
  72. عارف، ص۳۵۶- ۳۵۸.
  73. اسپیریدون، ص۳۴.
  74. بیت المقدس، ص۸۴- ۸۵؛ احمدی، ص۱۳۵، ۱۴۹- ۱۵۳.
  75. ولایتی، ص۴.
  76. ولایتی، ص۴.
  77. بیت المقدس، ص۸۵- ۸۸.
  78. دایرة المعارف خاورمیانة معاصر، ذیل "Jerusalem" ؛ احمدی، ص۴۱۵؛ ولایتی، ص۷۳-۹۲.
  79. بیت المقدس، ص۹۱ -۹۵؛ خسروشاهی، ص۵۱-۵۶؛نیز رجوع کنید به ص۶۹-۷۱.
  80. بیت القدس، ص۱۰۸.
  81. همان، ص۱۰۸ -۱۰۹؛ سازمان ملل متحد، ص۵، ۳۲.
  82. احمدی، ص۲۴۳.
  83. سازمان ملل متحد، ص۳۲؛ بیت المقدس، ص۱۱۰.
  84. سازمان ملل متحد، ص۳۲؛ .
  85. حمیدی، ص۲۶۸.
  86. سیاست و حکومت رژیم صهیونیستی، ص۲۹۲-۲۹۳؛ رجوع کنید به معروف، ص۷۹ -۹۲.
  87. دباغ، ج ۴، ص۱۶۰-۱۶۷.
  88. «شهرک سازی در بیت المقدس...»، ص۱۲.
  89. سیاست و حکومت رژیم صهیونیستی، ص۲۹۴-۲۹۵.
  90. صبری، ص۱۲.
  91. «قدس: کلید گفتگوهای صلح»، ص۱۶.
  92. «اوضاع اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی فلسطینیان...»، ص۲۲-۲۴؛ ملکی، ص۱۹.
  93. بیت المقدس، ص۱۲۲-۱۲۳.

یادداشت

  1. علی‌اکبر غفاری در توضیح این روایت در پاورقی من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۳۳ می‌گوید: این گونه روایات از طریق اهل سنت نقل شده و از طریق شیعه روایات قابل اعتمای نقل نشده است؛ و هرچند نمی‌توان فضیلت مسجد بیت المقدس را انکار کرد ولی کلینی در کافی درباب مربوط به فضل مساجد نام مساجدی چون مسجد قبا، مسجدالنبی، مسجد فضیح، احزاب،کوفه، غدیر خم و فتح و...ذکر شده روایتی درباب فضیلت مسجد بیت المقدس نقل نکرده و حتی از امیرالمؤمنین در کافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۹۱ روایت کرده که به مردی که قصد زیارت مسجد بیت المقدس به قصد کسب فضیلت و ثواب را داشت فرمود: زاد وتوشه و مرکبت رابفروش ودر مسجد کوفه نمازبخوان که که معادل حج وعمره است.
  2. موافقت‌نامه سایکس-پیکو (به انگلیسی: Sykes–Picot Agreement) یا موافقت‌نامه آسیای صغیر. توافقی سری میان بریتانیای کبیر و فرانسه بود که در روز نهم ماه مه ۱۹۱۶ در خلال جنگ جهانی اول و با رضایت روسیه برای تقسیم امپراتوری عثمانی منعقد شد. این توافق‌نامه به تقسیم سوریه، عراق، لبنان و فلسطین میان فرانسه و بریتانیا منجر شد.

منابع

  • ابن‌جوزی، عبد الرحمن بن علی، فضائل القدس، دار الافاق الجدیدة - بیروت، چاپ: اول، ۱۹۷۹م.
  • جعفریان، رسول، پنجاه سفرنامه حج قاجاری، نشر علم، تهران، ۱۳۸۹ش.
  • حمیدی، جعفر، تاریخ اورشلیم، امیركبیر، تهران، دوم، ۱۳۸۱ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، الناشر: ‌ دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • مقدسی، ضیاء الدین محمد بن عبد الواحد، فضائل بیت المقدس، دار الفكر - دمشق، چاپ: اول، ۱۴۰۵ق.
  • صدوق، من لایحضره الفقیه، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر،ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‌، ۱۴۱۳ق.
  • تفسیر منسوب به امام حسن عسکری.

پیوند به بیرون